مقدمه:
در جهان امروز توسعه هدف اصلی جوامع و از مهمترین سیاستگذاریهای دولتها محسوب میگردد. بدیهی است که توفیق جوامع در زمینههای فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی در گرو برخوردای از یک نظام آموزشی منسجم و پویاست و مدیریت موثر نقش اساسی در هدایت نظام آموزشی در نیل به اهداف توسعه بر عهده دارد.
از زمان تشکیل آموزش و پرورش، به صورت رسمیدر کشورها حدود یک قرن میگذرد در خلال این مدت نظام آموزشی در اثر تحولاتی که در سطح جامعه رخ داده است ازجهات گوناگون وسعت و گستردگی پیدا کرده است و این امر اهداف، وظایف و مسئولیتهای آن را پیچیده تر و اداره امور را به مراتب دشوارتر نموده است.
رسالت اساسی آموزشی و پرورش تربیت انسان سالم و سازنده است براین اساس مدیران فقط بازگوکننده بخشنامهها ومجری آئین نامهها وناظر بر اجرای برنامههای رسمی نیستند بلکه وظیفه دارند فعالیتهای مدرسه را در جهت اهداف متعالی تربیت، سازندگی دانش آموزان و در نهایت موفقیت جامعه هدایت نمایند.
پس، مدیران آموزشی حال و آینده موظف هستند که با تعاریف و کارکردهای مدیریت، نظریهها و تئوریهای مدیریت، راه، روش و اصول جدید مدیریت (سازمانهای یادگیرنده، مدیریت مشارکتی، مدیریت خلاق، مدیریت دانش، مدیریت کیفیت فراگیر آشنایی کامل داشته باشند تا بتوانند محیطی دلپذیر و رضایت بخشی برای فعالیت پرسنل فراهم آورند.)
به امید آنکه مدیریت آموزش و پرورش، امری عادی و مرسوم تلقی نشود و مدیران آموزشی در چارچوب صرف اعمال ضوابط، بایدها و اتکاء به قدرت رسمی، محبوس ومحدود نگردد، بلکه بیش از آن، زمینه برای ایجاد و توسعه روابط انسانی به ویژه مدیریت آموزشی فراهم گردد.
نوع تحقیق:
روش کتابخانه ای
روشهای کتابخانه ای در تمامیتحقیقات علمیمورد استفاده قرار میگیرد، ولی در بعضی از آنها در بخشی از فرآیند تحقیق از این روش استفاده میشود و در بعضی از آنها مانند این تحقیق، موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیتا کتابخانه ای است و از آغاز تا انتها متکی بر یافتههای تحقیق کتابخانه ای است.
در مهارت تحقیق کتابخانه ای، آشنایی با نحوه استفاده از کتابخانه است؛ یعنی ما باید از روشهای کتابداری، نحوه استفاده از برگه دان و ثبت مشخصات کتاب، نحوهی جستجوی کتاب در کتابخانه و نیز رایانههای آن مقررات بهره برداری و سفارش کتاب ونظایر آن اطلاع حاصل نماییم.
برای این کار لازم است با مطالعه منابع مربوط و نیز استفاده از تجارت دیگران و همچنین راهنمایی کتابداران کتابخانهها مهارت لازم را به دست آورند.
شیوهی جستجوی کتاب یا منبع مورد نیاز در کتابخانه است. برای این کار معمولا کتابخانه ها، برگه دانها یا کارتهای ویژهای در اختیار دارند که به سه شکل تنظیم شده است: 1. بر اساس عنوان کتاب، 2. براساس موضوع، 3. بر اساس نام مولف
همچنین این اطلاعات در رایانههای کتابخانهها ذخیره سازی شده که مراجعان میتوانند آنها را بازیابی کنند. بنابراین، ما میتوانیم با استفاده از این شکلها کتاب یا دیگر منابع مورد نظر را در برگه دانها بیاییم و شماره ثبت کتاب را که معمولا در گوشه بالا و سمت چپ کارت یا برگه برای کتب لاتین و در سمت راست آن برای کتب فارسی نوشته شده است روی کاغذ یا فرم ویژه یاد داشت کند و به کتابدار تحویل دهد.
هر کتابخانه آیین نامه و مقررات خاصی دارد و محقق باید به مفاد این آیین نامه که معمولا از روی دیوار جعبه اعلانات نصب شده ، یا نزد کتابدار است، آشنا شود و مطابق آن به عضویت کتابخانه در آید یا از آن بهره برداری کند.
کتابداران ماموریت راهنمایی متقاضیان و نیز تامین خدمات مورد نیاز را دارند و ما در هر زمان میتوانیم از راهنمایی و مساعدت آنها بهره مند شویم.
در کتابخانهها به طور کلی دو دسته منبع وجود دارد: اول ، منابعی که به امانت داده میشود و ما میتوانیم مطابق مقررات کتابخانه آنها را به امانت ببریم؛ دوم، منابعی که به امانت داده نمیشود و ما صرفا مجاز هستیم در محل کتابخانه از آنها استفاده کنیم. این منابع عبارتند از : فرهنگ ها، کتابهای مرجع، اطلس ها، مجلات، آرشیوها، برخی اسناد و مدارک.
کتابخانهها از حیث دسترسی ما به منابع به سه گروه تقسیم میشوند: 1. کتابخانههای باز، که در آنها ما میتوانیم آزادانه بین قفسه رفت و آمد کرده، کتابها را مورد وارسی قرار دهیم و کتاب مورد نظر خود را انتخاب کنیم. 2. کتابخانههای بسته، که در آنها ما امکان دسترسی به منابع را به طور مستقیم نداریم باید کلیه تقاضاهای خود را به کتابدار تحویل دهیم. 3. کتابخانههای نیمه باز، که در آنها بخشی از منابع مستقیما در دسترس ما قرار دارد (بخش جراید، مرجع و ...) و بخشی دیگر در اختیار کتابداران است.
انواع سند
در مطالعات کتابخانه ای اسناد گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد، اعم از آن که تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شود ویا اینکه بخشی از فرآیند تحقیق را مطالعات کتابخانه ای تشکیل دهد.
اسناد عمده در مطالعات کتابخانه ای عبارتند از : کتاب، میکروفیلم، میکروفیش، دیسکها، دیسکهای رایانه ای، بانکهای اطلاعاتی، مقالهها و مجله ها، اسناد اصل، اسناد دولتی، نشریههای رسمیدولتی، اسناد شخصی و خصوصی، مطبوعات، آمارنامه، اسناد صوتی و تصویری و ...
ابزار گردآوری اطلاعات درروش کتابخانه ای
این ابزارها بسته به نوع سند و هدف ما از گردآوری اطلاعات و نوع آن متفاوت است. عمده ترین ابزاری که در تحقیق کتابخانه ای برای جمعآوری اطلاعات از آن استفاده میشود عبارتند از : فیش، جدول و فرم، پرسشنامه استخراج اطلاعات، نقشه و کروکی.
فیش
ابزاری است از جنس کاغذ یا مقوا که ما بخشی از یک متن مورد مطالعه را که در رابطه مساله تحقیق خود مییابیم، روی آن ثبت نموده یا الصاق مینماییم.
فیشها انواع گوناگونی دارند؛ یعنی بر اساس سطح اطلاعات مربوط یا موضوع و نیز حجم مطلب انتخاب شده از متن متفاوتند.
متن مورد استفاده برای ثبت در فیش ممکن است عین مطلب و به صورت نقل قول مستقیم یا برداشت ما از مطلب و به صورت نقل قول غیر مستقیم یا ترجمه از متن به زبان دیگری باشد، یا همچنین ممکن است چکیده مطالب مورد مطالعه ، مشاهده، ثبت و ضبط مطالب به دست آمده باشد . در هر فیش ثبت اطلاعات چند بخش وجود د ارد که عبارتند از:
بخش اطلاعات مربوط به منبع یا اثری که اطلاعات از آن گرفته میشود شامل نام اثر، نام نویسنده و مترجم، مشخصات اثر از قبیل نام ناشر، شماره چاپ، زمان نشو و ... برای صرفه جویی در این امر ما میتوانیم بر اساس کتابشناسی اولیه که برای تحقیق خود انجام داده به هر یک از منابع مربوط کد مخصوصی اختصاصی دهیم. سپس درهنگام فیش برداری از منابع به درج شماره کد بر روی فیش اکتفا کنیم.
بخش اطلاعات درباره موضوع مورد مطالعه و متن ثبت شده در فیش. این اطلاعات شامل عام و کلی و فرعی بودن مطلب، موضوعات جانبی ، نوع مطلب شامل نقل، ترجمه ، تلخیص و غیره.
بخش اطلاعات در مورد فیش ، این اطلاعات درباره خود فیش است، شامل کد فیش یا شماره مسلسل، کد فیشهای مکمل، تاریخ فیش برداری و نام فیشنویسان.
بخش ثبت یا الصاق متن، این بخش فضای عمده فیش را به خود اختصاص میدهد. در حاشیه یاذیل این بخش فضای خاصی به نظر فیش بردار یا محقق اختصاص داده میشود تا نظر خود را در آن یادداشت نماید.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با توجه به مطالب نوشته شده در داخل متن به صورت تحلیل شخصی بوده است.و در مواردی که اطلاعات در زمینهی کم بوده با مراجعه به کتابهای مربوطه تجزیه و تحلیل انجام پذیرفته است.
تحقیقاتی که نوعاً کتابخانه ای هستند واطلاعات به وسیله ابزارهای سنجش مربوط نظیر فیش، جدول، کارت و امثال آن گردآوری میشود، از نوع تحقیقات کیفی هستند. چون مطالب به صورت کمینیست وجنبه آماری ندارد معیار و مبنای دیگری غیر از روشهای آماری در این گونه تحقیقات مورد توجه قرار میگیرد. به طور کلی در تجزیه و تحلیلهای کیفی ازعقل و منطق و تفکر و استدلال استفاده میشود. یعنی ما با استفاده از کتابها اطلاعات لازم را به دست میآوریم و با تفکر واستدلال خود آنها را تجزیه وتحلیل میکنیم.
ضرورت تحقیق و تجزیه و تحلیل:
یکی از وجوه مشخص عصر ما، رشد وتوسعه نظامهای آموزشی است.همان طور که میدانیم تقاضا برای آموزش زیاد شده است یعنی تعداد دانشآموزان افزایش یافته وقتی دانش آموزان زیاد شوند مدارس زیادی باید تاسیس شود معلمان بیشتری استخدام شوند و سرمایهگذاری آموزشی هم باید بیشتر شود از طرف دیگر، ضرورت تغییر در تصمیم گیری، بهبود کیفی آموزشی، نقش مدیریت نظام آموزشی را به وظیفه ای پر مسئولیت تبدیل ساخته است.
نظامهای آموزشی، به این امر پی بردند که بدون مدیریت و رهبری، قادر نخواهند بود که پاسخگوی مسئولیتهای خودشان باشند.
وقتی مردم اهمیت آموزش وپرورش را درک کنند حساسیت بیشتری پیدا میکنند و روشها و شیوههای علمکرد مدارس مورد سئوال واقع میشود مثلا دیگر روشهای سنتی را قبول ندارند یا اینکه شیوههای آموزشی کشور خود را با شیوههای کشورهای پیشرفته مقایسه میکنند اینجاست که نظامهای آموزشی بر میآیند تا شیوههای آموزشی خود را تغییر دهند.
نیاز به مدیریت و رهبری، در همه زمینههای فعالیت اجتماعی، محسوس و حیاتی است. این نیاز، به ویژه، در نظامهای آموزش و پرورش اهمیت بسیار دارد، زیرا که آموزش و پرورش نقش اساسی در گردش امور جامعه و تداوم و بقای آن بر عهده دارد و رهبری ومدیریت اثر بخش، لازمه تهیه اجرای برنامههای آموزش و پرورش نتیجه بخش است.
امروزه تقریبا در همه نظامهای آموزش و پرورش، نگرش مثبتی نسبت به امر آموزش و مدیریت ملاحظه میشود و گسترش روزافزون نظام آموزشی باعث شده که مسئله مدیریت و رهبری در آموزش و پرورش بیش از پیش اهمیت پیدا کندولی با همه اینها مدیریت آموزشی هنوز جایگاه اساسی خود را در نظام آموزشی پیدا نکرده است ونیاز به تحقیق و پژوهش در این زمینه زیاد است.
وجود مسائلی نظیر افت تحصیلی، ترک تحصیل، عدم کارآیی فارغ التحصیلان، ناتوانی برخی مدیران در حل مسائل و مشکلات آموزشی و تقاضا برای بهبود کیفی عملکردها از یکسو، و گسترش روز افزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه، مطرح شدن اندیشههای نو و گوناگون در تعلیم و تربیت و تغییر شیوههای مدیریت و رهبری از سوی دیگر ضرورت وجود مدیران آموزش دیده و ماهر را که بتوانند امور و فعالیتهای مدرسه را در جهت نیل به اهداف کلی و جزئی تعلیم و تربیت هدایت نمایند پیش از بیش نمایان ساخته است. پس برای اینکه چنین مدیرانی را درجامعه داشته باشیم در زمینه مدیریت آموزشی تحقیق و پژوهش فراوانی ضرورت دارد تا جایگاه واقعی مدیریت آموزشگاهی تبیین شود و مدیران آموزشی هم مهارتهای لازم را در این زمینه به دست آورند.
بدون تردید، اثر بخشی و کارایی موثر هر سازمان، موسسه و آموزشگاه به توانایی، مهارت و تخصص نیروهای انسانی، بویژه مدیریت آنها بستگی دارد. امروزه فردگرایی و انحصار طلبی در مدیریتها زیر سئوال است. آنچه در تحقیق و پژوهشها در زمینه مدیریت آموزشی آشکار میگردد نقش مشارکت گروهی، استفاده از حداکثر استعدادهای افراد، اندیشیدن، تحرک مغزی، بحث و گفتگو، اشتراک و تفاهم و درک، بازنگری و ارزیابی و به طور کلی ارتباطات مطلوب بین افراد است.
اینک که دولت محترم و بخصوص وزارت آموزش و پرورش مصمم هستند در جهت تحول اداری و طرح مدرسه هوری آموزش و پرورش قدم بگذارند لازم است در گام اول تربیت مدیران لایق ، متخصص و اثر بخش در راس ادارات کل، مناطق و نواحی، قسمتهای مختلف ادارات و خصوصا مدیریت آموزشگاهها را سر لوحه کار خود قرار دهند زیرا دانش، تجربه و استعداد شرط مدیریت اثر بخش میباشد. لازمه دانش نیز مجهز بودن به علم روز ، تکنولوژی و ارزیابی توان علمیهمه کارکنان آموزشی و پروش میباشد زیرا اعتقاداین است که متولیان فرهنگ و تربیت باید جویبار ، پویا و روان باشند نه ساکن و ثابت.
رهبری آموزشی به معنای یاری ومدد به بهبود کارآموزشی، حمایت، تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن است، نه دستور دادن .
پس اگر مدیران تربیت یافته و شایسته در راس مدارس قرار گیرند کیفیت آموزش و پرورش به طور فزایندهای بهبود خواهد یافت. بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی ، آموزشی، اجتماعی ، خانوادگی و ارتباطی دانش آموزان از طریق مدیریت آگاه و شایسته در همان مدرسه به نحو مطلوب حل و فصل خواهد شد. داشن آموزان و معلمان به تلاش بیشتر برانگیخته میشوند و با ایجاد جو مناسب وهمکاری لازم موجبات تحقق هدفهای آموزش و پرورش فراهم میآید. در نتیجه، مدیریت آموزش و پرورش که به هدایت فعالیتهای اصلی فرآیند کمال میپردازد محور اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملتها به حساب میآید. پس با توجه به مطالب فوق، واقعیت مدیریت آموزشی، ضرورت تحقیق و تجزیه و تحلیل آشکار میشود.
ویژگیهای مدیران آموزشی
آموزش و پرورش، رشته ای بسیار تخصصی و پیچیده است که اداره امور آن، نیاز به کارشناس مجرب، عالم و توانا دارد واز عهده هر کس که مختصر تجارب عملی و آشنایی کمیبا مدیریت دارد بر نمیآید. زیرا سازمانهای آموزشی و پرورشی، با دیگر سازمانهای اداری، اقتصادی، بهداشتی، صنعتی، و ... هم به لحاظ دامنه وظایف و عمق تجارب و هم به لحاظ علم و دانش و وظیفه ای که در ارتباط با تعلیم و تربیت کودکان ، نوجوانان و جوانان باید داشته باشند، کاملا متفاوت است و توجهات خاصی را میطلبد.
بدین جهت مدیران آموزش و پرورش علاوه بر آگاهی کامل از علم مدیریت، اصول و تئوریهای آن باید شرایط و ویژگیهایی را دارا باشند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
در زمینه مدیریت، دارای مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی باشد.
به کار خود به عنوان مدیر آموزشی، نگرشی آگاهانه و علمیداشته باشد.
با اصول و فلسفه آموزش و پرورش و آراء و عقاید مربیان بزرگ تربیتی آشنایی داشته باشد.
اصول و مبانی برنامه ریزی درسی و آموزشی را به خوبی بداند و ازسوابق و تحولات تاریخی آن آگاه باشد.
با سازمان و اداره آموزش و پرورش در کشورهای مختلف جهان یعنی آموزش و پرورش تطبیقی، آشنایی لازم را داشته باشد.
نظام آموزش و پرورش کشور را به خوبی بشناسد از سوابق و تحولات تاریخی آن آگاه باشد.
در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی، دانش و معلومات کافی بدست آورده باشد تا در هنگام مشکلات معلمان مدارس را راهنمایی کنند.
مسائل و مشکلات روانی و رفتاری دانش آموزان را در پرتو علوم روانشناسی تشخیص دهد و در حل آنها کوشش نماید.
با اصول بودجه بندی و بودجه متداول و برنامه ای آشنایی داشته باشد.
روابط و مناسبات متقابل میان مدرسه، خانواده و جامعه را درک کند و برای رسیدن به اهداف آموزشی آنها را مورد استفاده قرار دهد.
با راههای گوناگون اندازه گیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی آشنایی لازم را داشته باشند.
کلیات روشها و فنون تدریس را به خوبی بدانند.
از مبانی علم جامعه شناسی و جامعه آموزش و پرورش به خوبی آگاهی داشته باشد تا بتواند رابطه متقابل بین جامعه و تعلیم و تربیت راازابعاد گوناگون مورد توجه قرار دهد و بداند که چه مسئولیت و رسالت عظیمیدر این مورد بر عهده دارد.
به اهمیت آموزش و پرورش به عنوان بهترین وسیله برای ایجاد تغییر ارزش ها، هنجارها و رفتارها آگاه باشد و بداند هرگاه هدفهای آموزشی تغییر کند و نظام تازه ای به منظور تحقق بخشیدن هدفها و ارزشهای جدید به وجود آید، در آن صورت مشکلات اجتماعی و نقایص رفع خواهد گردید و پرورش نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده و کارآمد، برای رشد وتوسعه اقتصادی، اجتماعی امکان پذیر خواهد بود.
بتواند مشکلات و مسائل مدارس و نظام آموزشی را در رابطه با شرایط و ویژگیهای جامعه تجزیه و تحلیل کند.