1- بازار را از نظر علمی تعریف کنید.
محل تجمع عده ای از متقاضیان و عرضهکنندگان است که دارای نیازها مشترک بوده و از وسیله مبادله یا پول مشترکی در داد و ستدهای خود استفاده می کنند که این مصرف کنندگان باید مایل به رفع نیازهای خود باشند.
2-در چند خط فلسفه فروش و بازاریابی را با هم مقایسه کنید:
برخلاف فلسفه فروش که از درون به بیرون می نگرد یعنی از داخل موسسه کار را شروع می کند و به محصولات موجودشرکت توجه دارد و از طریق فعالیت های گسترده تبلیغی و ترویجی به فروش وسیعی و نهایتا سود آوری می رسد ، نگرش فلسفه بازاریابی از بیرون به درون است یعنی اینکه کار با یک بازار کاملا تعریف شده آغاز می شود و روی نیازهای مشتریان تاکید دارد .
3-انواع مدلهای بازاریابی را نام ببرید.
1- مدل موقعیتی بازار- محصول
2- مدل گروه مشاور بوستون
3- مدل تجزیه تجاری جنرال الکتریک
4- مدل استراتژی عمومی پورتر
4- بازاریابی تبدیلی را توضیح دهید.
در این شیوه تقاضای منفی نسبت به خرید کالا وجود دارد در این وضعیت، وظیفه مدیر بازاریابی این است که تقاضای منفی را به تقاضای مثبت تبدیل نموده و به سطحی مساوی با عرضه برسانند که به این وظیفه، معکوس کردن تقاضا یا تبدیل تقاضا، اطلاق می شود.
5- دو معیاری که در ماتریس گروه مشاور بوستون قابل توجه می باشد راروی نمودار نمایش دهید:
سهم نسبی بازار:
این فاکتور روی محورعمودی به عنوان معیار اندازه گیری جذابیت بازار در نظر گرفته می شود.
نرخ رشد صنعت:
این فاکتور روی محور افقی به عنوان معیار اندازه گیری توان شرکت در بازار در نظر گرفته می شود.
6- ابعاد کلیدی بازاریابی اجتماعی را بنویسید.
نظریه مبادله
توجه به مصرف کننده (مشتری محوری)
رقابتی فکرکردن
تصمیمگیری مبتنی بر داده
تمایل مداوم برای اصلاح محصول
تمرکز بر روی آمیزه بازاریابی
7- شرایط و استراتژی را در بازار یابی مجدد توضیح دهید.
شرایط : ممکن است تقاضا برای محصول مورد نظر کمتر از دوره های قبل پیش بینی شود شرکت تعدادی از مشتریان خود را از دست بدهد.
استراتژی مدیران بازاریابی : یافتن بازارهای جدید، جذب مشتریان رقبا، ایجاد نوآوری و ابتکار در تولید، توزیع، قیمت گذاری وحتی شیوه های تبلیغاتی، جهت احیاء تقاضا.