مقدمه
مسأله اطفال بزهکار برای نخستین بار درسال 1338 با تصویب قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مورد توجه قرار گرفت. قانونگذار ایرانی با الهام از تحولاتی که در زمینه دادرسی و مبارزه با بزهکاری کودکان صورت گرفت،این قانون را تصویب کرد که یکی از ابداعات جدید آن ایجاد کانون اصلاح و تربیت بود.
کانون اصلاح و تربیت به عنوان پدیده ای اجتماعی هم گام با نیازهای جامعه در سال 1347 حدود9 سال بعد از قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار در ایران ایجاد شد.
ضرورت جداسازی اطفال از بزرگسالان ،اختصاص دادن آموزش و تربیت ویژه به نوجوانان و اصلاح و آماده سازی آنها برای بازگرداندن مجدد به جامعه و آغوش خانواده از اهداف مهم تاسیس این کانون به شمار می اید.هدف از این نوشتار بیان ضرورت و اهمیت وجود نهادهایی همانند کانون اصلاح و تربیت و بیان مشکلات و معضلاتی است که به نوعی این نهادها درگیر آن هستند.
ضرورت جداسازی اطفال از بزرگسالان،اختصاص دادن آموزش و تربیت ویژه به نوجوانان و اصلاح و آماده سازی آنها برای بازگرداندن مجدد به جامعه و آغوش خانواده از اهداف مهم تاسیس این کانون به شمار می اید.
فصل اول
کانون اصلاح و تربیت، ساختارها و چالشها
تاریخچه کانون
برای اولین بار در ایران در سال 1348 کانون اصلاح و تربیت در مشهد تشکیل شد.[1] این کانون پس از مدتی ماهیت اصلی خود را از دست می دهد و هدف آن )اصلاح کودک ایجاد ارتباط بین قاضی دادگاه و کودک بزهکار برای اتخاذ تصمیمات جدید( عقیم می ماند.
در سال 1357 این کانون مجددا تشکیل می شود اما این بار تحقق اهداف آن با مشکل مواجه می شود، زیرا با گذشت زمان و ایجاد وقفه باعث از دست دادن مسؤولان مجرب و تعلیم دیده می گردد؛ و از طرفی دیگر سازماندهی درست و اصولی نیز وجود نداشت.
با توجه به اینکه 70% نوجوانان در این کانون، شهرستانی هستند [2]و از طرفی چنین کانونهایی فقط در شهرهای محدود و انگشت شمار از جمله مشهد و مشهد تشکیل شده است لازم است که مسؤولین توجهات بیشتری را نه فقط برای اصلاح مجرم بلکه برای اصلاح جامعه مبذول دارند. البته ناگفته نماند که این کانون در سال 1370 مورد ارزشیابی علمی قرار گرفت و از سال 1372 تحولات جدیدی در آن به وجود آمده است.[3]
سازمان کانون اصلاح و تربیت
«کانون اصلاح مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح و تربیت و تهذیب اطفال بزهکار غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از 18 سال تمام سن داشته باشند.»[4]
کانون مذکور از سه قسمت تشکیل شده است:
1 قسمت نگهداری موقت
2 قسمت اصلاح و تربیت
3 زندان
هر یک از قسمتهای مذکور از یکدیگر کاملاً مجزا بوده و اطفال بر حسب سن و نوع جرم و سابقه ارتکاب جرم و تربیت پذیری طبقه بندی می شوند. مهمترین جرایم ارتکابی توسط محکومین کانون[5] به ترتیب اولویت 1 سرقت، 2 دعوا و چاقوکشی، 3 مواد مخدر و جرایم جنسی، 4 دیگر جرایم ... می باشد. شاید بتوان گفت که سرقت، جرم 70% محکومین را تشکیل می دهد.
مرکز مراقبتهای بعد از خروج[6] از سال 1372 در کانون یاد شده ایجاد شده بود. در این مرکز بچه هایی که آزاد می شدند و فاقد سرپناه و خانواده ای بودند برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم مورد مراقبت ویژه قرار می گرفتند، مثلاً ایجاد شغل و جلوگیری از فرار آنها. پس از مدتی به دلایلی این مرکز بسته شد زیرا چنین استدلال می کردند که وقتی طبق قانون دوران محکومیت مجرمین به پایان رسید دیگر دلایلی برای نگهداری آنها وجود ندارد؛ هر چند ضرورت ایجاد چنین مراکزی به سادگی قابل درک است به خصوص در مورد اطفال محکوم به ولگردی و تکدی، زیرا این نوع متهمین پس از گذراندن مدت محکومیت خود که مدت آن چندان هم طولانی نمی باشد [7] دوباره به همان محیط برگشته و مجددا مرتکب جرم می شوند با این تفاوت که در اثر همنشینی با دیگر بزهکاران جرایم دیگر را هم آموخته و شاید بتوان گفت که این بار حرفه ای تر عمل می کنند؛ علاوه بر اینکه ابهت و ترس از مجازات و زندان برای آنها هم از بین رفته است. ضرورت ایجاد چنین مرکزی ایجاب می کند که مسؤولین مربوطه ذی ربط توجهات بیشتری را مبذول دارند.
اطفال و نوجوانان بزهکار در بدو ورود به کانون قرنطینه می شوند و از نظر بیماریهای مختلف و مسری مورد تست و آزمایش قرار می گیرند. در بخش روانشناسی و مددکاری ارزیابی درمانی و روان شناسی به طور علمی صورت می گیرد. طبقه بندی بیماریها و اختلالات روانی آنها به آسانی ممکن نیست و 80% مشکلات بیماران این بخش «تمارض» می باشد.
این بخش خدماتی نیز در زمینه راهنمایی و مشاوره به خانواده ها و اطفال بزهکار ارائه می دهد. در این بخش تمامی بچه های ورودی کانون مورد تست هوش و تست شخصیت قرار می گیرند و برای آنها پرونده شخصیت تشکیل می شود. برای تشکیل این پرونده تحقیقاتی در باره سوابق خانوادگی، اجتماعی و خصوصیات اخلاقی طفل به عمل می آید. وضعیت کلی طفل از نظر وضع جسمانی، روانی، خانوادگی شخصیتی، شغلی، اقتصادی، استعدادها، توانایی ها، میزان قوه درسی و استعداد حرفه ای مشخص می شود و گروه او را در خوابگاه تعیین می کند. با تشکیل پرونده وضعیت فردی و اجتماعی اطفال بزهکار مشخص می شود. پس از تشخیص وضعیت، آنها مورد پذیرش قرار می گیرند و جایگاه آنان در بین زندانیان مشخص می شود.
قسمت نگهداری موقت
بعد از تشخیص وضعیت زندانیان و مورد پذیرش قرار گرفتن آنها اگر اطفال بزهکار از آن دسته ای باشند که هنوز تصمیمی در باره آنان اتخاذ نشده باشد و یا نتیجه قطعی دادگاه مشخص نشده باشد به قسمت نگهداری موقت (انتظامات) اعزام می شوند. افرادی که به این قسمت اعزام می شوند یا به سبب سنگین بودن جرم ارتکابی مستقیما از سوی دادگاه قرار بازداشت موقت برایشان صادر می شود یا اینکه قرار کفالت و یا وثیقه برایشان صادر شده است ولی به سبب نداشتن کفیل و یا وثیقه مناسب قرارشان به قرار بازداشت موقت تبدیل می شود.[8]
در مورد اطفالی که دادگاه برای جلوگیری از تبانی و یا سایر جهات قانونی نگهداری انفرادی آنان را ضروری بداند و یا اطفالی که هنوز توسط واحد پذیرش و تشخیص فرا خوانده نشده اند، تحت نظر واحد انتظامات به طور انفرادی در قسمت زندان مجرد کانون نگهداری خواهند شد.[9]
قسمت اصلاح و تربیت
تمامی افرادی که به طور قطعی پذیرش می شوند و وضعیت آنان کاملاً اعم از طبقه، درجه و گروه در خوابگاه و بندها مشخص شد؛ مورد توجه این قسمت قرار می گیرند.
در این قسمت واحدی به نام اندرزگاه وجود دارد که حدودا هفته ای یک مرتبه شخصی که اندرزگو نامیده می شود بچه های شرور و سابقه دار را مورد موعظه و پند و نصیحت قرار می دهد و مشکلات اخلاقی شان را به آنان گوشزد می کند و آنها را در حل این مشکلات کمک می کند. با آنها رابطه عاطفی برقرار می کند با تقویت قوه ایمان آنان را از ارتکاب مجدد جرم باز می دارد.
در این قسمت فعالیتهای فرهنگی، آموزشی، حرفه ای توسط مددجویان[10] صورت می گیرد. مددجویان در نشریه ای که توسط خودشان و به کمک مسؤول فرهنگی زندان منتشر می شود به بیان احساسات و آرزوها و شکوفایی استعدادهایشان می پردازند.
وضعیت آموزشی کانون
اطفال پس از ورود به کانون اعم از اینکه باسواد و یا بی سواد، ملزم هستند که در کلاسهای درس شرکت کنند. در حال حاضر سه کلاس نهضت سوادآموزی در کانون اصلاح و تربیت وجود دارد که اختصاص به اطفال بی سواد و آنان که وقفه زیادی بین تحصیلاتشان حاصل شده، وجود دارد. علاوه بر این در داخل کانون امکان تحصیل تا پایان مقطع راهنمایی وجود دارد.[11]
آموزش اطفال در کانون فقط جهت شرکت در امتحانات می باشد، چرا که «ممکن است برخی از اطفال در حین تحصیل در مدرسه و یا خارج از آن محیط مرتکب بزه شده و ناگزیر گردند که چند ماهی را در کانون به سر برند، به همین جهت و به منظور جلوگیری از وقفه حاصل بین مدت تحصیل، به این قبیل دانش آموزان آموزش لازم داده می شود تا بتوانند در امتحانات مربوطه شرکت نمایند؛ این کلاسها توسط معلمان آموزش و پرورش اداره و در صورت موفقیت در امتحانات به آنان گواهینامه مربوطه داده خواهد شد.»[12]
وضعیت آموزش فنی حرفه ای
کانون
اطفال پس از فراغت از درس و یا اطفالی که استعداد درس خواندن را ندارند ملزم هستند که در کارگاههای کانون حرفه ای را بیاموزند.
این اطفال ضمن یادگیری حرفه ای و مشغول شدن به آن از حق الزحمه ای برخوردار می شوند که در هنگام ترخیص از زندان به آنان جهت پشتوانه ای پرداخت می شود. «نگارنده» هنگام بازدید از کانون اصلاح و تربیت شاهد نمایشگاهی از طراحی ها و کاریکاتورها و تابلوهای نقاشی بوده است که توسط یکی از مددجویان برپا شده بود؛ این مددجو برای پرداخت جریمه نقدی خود اقدام به پرپایی این نمایشگاه کرده بود و آنها را در معرض فروش برای بازدیدکنندگان قرار داده بود.
[1] در سالهای بعد در مشهد و مشهد نیز کانون اصلاح و تربیت با امکانات کم تشکیل شده است. البته طرحهایی جهت تأسیس چنین کانونهایی در تبریز، شیراز، اصفهان، همدان، باختران، کرمان و چند شهر دیگر به تصویب رسیده ولی تاکنون بجز تعدادی، ساختمان آنها به اتمام نرسیده است. به نقل از شامیباتی. هوشنگ. بزهکاری اطفال و نوجوانان، ص50.
[2] - تمامی آمارهایی که در این نوشتار اعلام می شود مربوط به سال 1377 بنا به اعلام خود مسؤولین کانون اصلاح و تربیت مشهد واقع در کن (ویژه پسران) می باشد.
[3] - به عنوان مثال یکی از این تحولات این است که هر خانواده قبل از ملاقات با فرزند خود ابتدا باید به سخنان یک کارشناس و روانشناس گوش فرا دهد.
[4] -تمامی آمارهایی که در این نوشتار اعلام می شود مربوط به سال 1377 بنا به اعلام خود مسؤولین کانون اصلاح و تربیت مشهد واقع در کن (ویژه پسران) می باشد.
[5]- منظور کانون اصلاح و تربیت واقع در کوی کن مشهد می باشد.
[6] - ماده 17 آیین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندانها «مراکز مراقبت بعد از خروج مؤسساتی هستند که حمایت از زندانیان آزادشده واجد شرایطی که نیاز به حمایت یا مراقبت دارند بر عهده می گیرند.»
[7] -طبق ماده 712 قانون مجازات اسلامی، مجازات جرم تکدی و ولگردی حبس از یک تا سه ماه می باشد. م712ق.م.ا «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده مصادره خواهد شد.»
[8] ماده 138 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1378: «متهمی که در مورد او قرار کفالت یا وثقیه صادر شده، در صورت عجز از معرفی کفیل یا تودیع وثیقه بازداشت خواهد شد.»
[9] - شامبیاتی. هوشنگ، بزهکاری اطفال و نوجوانان، ص90.
[10] - استعمال لفظ زندانی برای بچه هایی که دارای سنین پایین هستند به نظر خشن می آید و همچنین از نظر روانی بر آنان تأثیر بسزایی دارد، لذا در کانون اصلاح و تربیت لفظ مددجو به جای کلمه زندانی استفاده می شود.
[11] - شامبیاتی. هوشنگ، بزهکاری اطفال و نوجوانان، ص92.
[12] - همان.