مقدمه
فساد اداری (corruption)پدیده ای سرطانی است که خسارت عظیمی برای جامعه و ملت به همراه دارد. فساداداری اعتماد مردم به دولت را خدشه دار میسازد و ثبات سیاسی و هنجارهای فرهنگی و ملی و اجتماعی را متزلزل نموده و با تخریب رقابت منصفانه در بازار و تخصیص ناکارآمد منابع، مانع رشد اقتصادی میشود. به طور کلی میتوان گفت هر کجا که مقررات و ضوابط دست و پا گیر دولتی و بروکراسی اداری بیشتر باشد و کنترل و نظارت بر دستگاه های اداری و مالی حکومتی کمتر باشد، زمینه حضور فساد بیشتر و متداولتر است. و بالاخره هر کجا که کارمندان دولت حقوق بسیار نازل دریافت میکنند و با اخذ رشوه از مراجعین خود به دنبال رفع نیازهای مالی خود هستند فساد گسترش یافته و با گسترش فساد و تزلزل ارکان دولتی، حکومت سیاسی نیز متزلزل گردیده و گاهاً به سقوط حکومت سیاسی منجر میگردد.
مفهوم فساد اداری[1]
اصطلاح “فساد” از فعل لاتین Rumpere میآید که به معنی شکستن است بنابراین در فساد چیزی میشکند یا نقض میشود. این چیز ممکن است یک شیوه رفتار اخلاقی یا قانونی یا غالباً مقررات اداری باشد.
الف) اقدامات ماموران دولتی که با هدف انتفاع و بهره برداری برای خود یا اشخاص دیگر یا در قبال دریافت مال برای خود یا اشخاص دیگر از طریق راههای زیر انجام می پذیرد:
-نقض قوانین و مقررات وضوابط اداری
-تعبیر و تفسیر قوانین و مقررات و ضوابط اداری
-تعبیر در قوانین و مقررات و ضوابط اداری
- خودداری، کندکاری یا کوتاهی در انجام وظایف قانونی در قبال ارباب رجوع
تسهیل یا تسریه غیر عادی در انجام کار برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران
ب) اقدامات اشخاص حقیقی و حقوقی با هدف انتفاع و بهره برداری برای خود یا اشخاص دیگر در قبال پرداخت مال به مأموران دولت که به منظور برخورداری از مزایا و امتیازات از راههای غیر صحیح انجام می پذیرد.[2]
تبیین مفهومی و تعاریف فساد
فساد از نظر اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی، بر مبنای افکار عمومی جامعه، براساس منافع عمومی، براساس نقش وابستگیهای اجتماعی و خانوادگی در تصمیمات کارمندان،فساد کلان، فساد خرد، فساد سازمان یافته و فساد فردی، فساد قاعدهمند و فساد غالب، فساد ساخت و پاختی و سپس انواع فساد ومصادیق آن در قوانین و متون حقوقی، تخلفات اداری و تفاوت آن با فساد و در نهایت فساد اقتصادی و فساد سیاسی مطرح شده که شاید بتوان با ادغام تعاریف،تعریف کاملی از فساد اداری را به صورت زیر ارائه داد:
فساد اداری عبارت است از :
الف) اقدامات مأموران دولتی که با هدف انتفاع وبهرهبرداری برای خود یا اشخاص دیگر یا در قبال دریافت مال برای خود یا اشخاص دیگر از طریق راههای زیر انجام میپذیرد:
نقض قوانین و مقررات و ضوابط اداری
تعبیر و تفسیر قوانین و مقررات و ضوابط اداری
تغییر در قوانین و مقررات و ضوابط اداری
خودداری ،کندکاری و یا کوتاهی درانجام وظایف قانونی در قبال ارباب رجوع
تسهیل یا تسریع غیر عادی در انجام کار برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران
ب- اقدامات اشخاص حقیقی و حقوقی که با هدف انتفاع و بهرهبرداری برای خود یا اشخاص دیگر یا در قبل پرداخت مال به مأموران دولت به من[3]ظور برخورداری از مزایا و امتیازات از راههای غیر صحیح انجام میپذیرد.
در این تعریف از یک سو از مفاهیم غیر دقیق و کلی نظیر منافع عمومی یا دیدگاه عمومی استفاده نشده است و از سوی دیگر، این تعریف، فساد اداری را به نقض قوانین و مقررات محدود نمیکند، بلکه هرگونه تعبیر و تفسیر را هم شامل میشود و مهمتر از آن، فساد شامل تغییرات قانونی برای نفع شخصی و صنفی نیز میشود که به آن فساد در قانونگذاری میگویند. مزیت دیگر این تعریف این است که در آن به انگیزههای مختلف کارمندان برای مشارکت در فساد نیز اشاره شده است.
لازم به ذکر است به نظر میرسد که فساد بیشتر به معنی سوء استفاده از قدرت یا تأثیر برفرایند تصمیمگیری است که کوچکترین مخرج مشترک همه تعاریف است. عناصر تشکیل دهنده فساد عبارتند از: عنصر ذهنی آگاهی بر شکستن نرم، استمرار انجام خلاف، سوء استفاده از اختیارات، کسب تحصیل مال و منفعت شخصی یا گروهی .
تعریف فساد از نظر (Transparency International)TI
بانک جهانی و سازمان غیردولتی شفافیت بینالمللی (TI) تعریف زیر را از فساد ارائه کردهاند:
(Langseth,1998) فساد عبارتست از سوء استفاده از اختیارات دولتی برای منافع شخصی” این تعریف در ایران عموماً تحت عنوان “فساد اداری ” بکار میرود.
انواع فساد
هیدن هیمر (Hiden Heimer) فساد اداری را به سه گونه سیاه، خاکستری و سفید تقسیم میکند:
فساد اداری سیاه: کاری که از نظر تودهها ونخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود. مثال دریافت رشوه برای نادیده گرفتن معیارهای ایمنی دراحداث مسکن.[4]
فساد اداری خاکستری : کاری که از نظر اکثر نخبگان منفوراست ،اما تودههای مردم در مورد آن بیتفاوت هستند مثل کوتاهی کارمندان دراجرای قوانینی که در بین مردم از محبوبیت چندانی برخوردار نیست.
فساد اداری سفید: کاری که ظاهراً مخالف قانون است،اما اکثر اعضای جامعه ( نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی)آن را آنقدر مضر و با اهمیت نمیدانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. مثل چشمپوشی از موارد نقض مقرراتی است که در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی ضرورت خود را از دست دادهاند. تقسیمبندی دیگری هم دیده میشود که عبارتند از (Talisayon,1998):
فساد خرد: چنانچه به کارکنان دولت(که ممکن است اساساً شریف ونجیب باشند) رشوههای اندک پیشنهاد شود،آن را در جهت رفع مشکلات تغذیه و تحصیل خانواده خود رد نمیکنند.
فساد فردی: مواردی استثنایی وجود دارد که فساد رخ میدهد یعنی برای انجام کار درخواست رشوه میشود در این حالت کارمند خلافکار پس از بازرسی تأدیب میشود این نوع فساد جنبه فردی دارد و سازمان یافته نیست.[5]
فساد نظام یافته: مسیرهای خلاف از محل رشوهگیری به سمت بالا بسط مییابد و بقای سیستمها به وجود فساد بستگی پیدا میکند. در این حالت سازمانها، مقررات و هنجارهای رفتاری با فساد تطبیق یافتهاند.
فساد بزرگ: مسئولان سطح بالای دولتی و امور عمومی وسیاستمداران، در قراردادها و پروژههای بزرگ که جنبه ملی دارند اعمال نظر میکنند و سودهای کلان بدست میآورند این سطح را فساد کلان نیز میگویند.
فساد میتواند در وجوه اقتصادی، سیاسی و اداری بروز کند که تعریف مختصری از هر کدام در ذیل ارائه میشود:
فساد اقتصادی: عبارتست از کلیه رفتارها و سوء رفتارهایی که موجب اختلال در نظم اقتصادی یا عملکرد بهینه مراکز اقتصادی در مقیاسهای مختلف از واحدهای کوچک گرفته تا اخلال در اقتصاد کشور، میگردد.
فساد سیاسی: این اصطلاح به استفاده از قدرت سیاسی برای هدفهای شخصی و غیر قانونی اطلاق میشود. فساد سیاسی به معنای کسب منافع نامشروع شخصی از طریق قدرت سیاسی یا موقعیت دولتی است. این تعریف با توجه به زمان، مکان و فرهنگهای مختلف متفاوت است وبه اندازه تاریخ دولت در فرهنگهای سیاسی و نظام دولتی و اندیشه سیاسی قدمت دارد و بیشتر تحت تأثیر نظام سیاسی هر کشور است.