چکیده
رساله جرایم و مجازت ها برگی از تاریخ اجتماعی اروپای قرن بیستم که در آن کار یا عی کرده زشتی ها و کاستیهای نظام کیفری عصر خود را نشان دهد. در این رساله سبک نگارش بکار یا بر کوتاه نویسی است که این باعث شده که گاه به تصمیم مقصود خلل رسانده که در ترجمه کتاب مترجم سعی کرده با مراجع به شرح و تفسیرهایی که پژوهشگران بر این رساله نوشته اند بر کمال و دامنه ظلم مطالب بیفزاید. آشنایی با این رساله پژوهشگران این اجازه را خواهد داد که دورنمای ها و حقوقی کشورهای اروپایی را از نزدیک مشاهده کنند. همچنین عقاید بکار یا به گونه ای است که پاره ای از مطالب آن دوباره حقوق و آیین دادرسی کیفری به اندازه ای تازه است که گویی با توجه به مصالح و ضرورتهای اجتماعی روز دیرزمانی از تحوین آن گذشته است که در آن به دنبال پاسخ پاسخ به سوالات با هربزه کدام کینه مناسب است؟ آیا اعدام کیفری واقعاً ضروری و سودمند برای امنیت و نظم صحیح جامعه آیا شکنجه و کیفر های رنج آور عادلانه است و هدف هایی قوانین را تأمین می کند؟ بهترین شده پیشگیری از وقوع بزه کدام است؟ آیا هر کیفری در هر زمان سودمند است؟ این کیفر ها چه اثری بر آداب اجتماعی دارد؟ است تا به افرادی که قربانی ستمگری و نادانی شده اند کمک کرده باشد نظریه دفاع اجتماعی جدید که بعد از همه 1950 زمینه فکری سیاست جنایی بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکای مرکزی و دیگر کشورها را فراهم آورد، نیز راه خود را از میان عقاید متفکرانی چون کاریا هموار کرده است.
بکار یا جز این رساله تلاش کرده است با نشان دادن اصیلترین ارزشها حدود و ثغور حقی را که جامعه برای مجازات بزهکران قائل است ترسیم کند.
مقدمه
چزربون سامابکریا (سزار بکاریا) در 15 مارس 1738 در میلان از شهرهای ایتالیا در خانواده ای اشرافی چشم به جهان گشود که در سال 1758 در سن 20 سالگی به اخذ درجه حقوق نائل آمد.
بکار یا در سال های نخستین جدالی بر مطالعه آثار فلسفی علاقه مند شد و خصلتهایی که اسلام بخش اندیشه های پاک، او بود هر خلان مطالعه آثار فسلفی در او شکل گرفت و تا آخر این خصلت ها را ماست.
وضع برزند نیاز و بیداد گریهایی که به نام عدالت بر سنوشت اسان های بیگانه سایه افکنده بکار یا را بر آن داشت که به یاری انسان های فراموش شده بشتابد و فریاد آنان را به گوش مردم برساند عقاید کار یاد در این رساله بیشتر تحت تأثیر افکار فلسفی، اندیشه و روان پیش از خود یا فیلسوفان هم عصر خود از جمله مونتسکیر، فراسپس بیکن فیلسوف و انگلیسی و نویسندگان دایره المعارف مایه گرفته است.
به طور کلی اندیشه های بکار یا در این رساله به دو قطب اصالت (فایده) و مساوات طلبی روسو در نو سال است به طور خلاصه سیاسی که بکار یا در اجرای کیفرها توصیه می کند می تواند در سه نکته بررسی کرد بررسی نظام کیفری کاملاً قانونی تنظیم برنامه نوعی پیشگیری و سرانجام اطمینان قطعی به اترارعابی کیفرها ولی آید که بکار یا به آن خیلی تأکید می کرد ضرورت حفظ وحدت آزاد را حاکم قضایی به عنوان اصل اسیاسی و ضامن عدالت کیفری است بکار یا چاره مشکل آراء متعدد و متفاوت قضات را در تدوین قانون ساده، صریح و روان از قوه قانونگذار می دانست و بکاریا خواستاری طرفی قضات در اجرای قانون بود و این اصل که (هر شهروندی باید بداند چه زمان بی گناه و چه زمان گناه کار است)) به عقیده او اصلی لازم و بدیهی است.
افکار اختیارات قانونی و اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها پس از انقلاب فرانسه اولین بازتاب خود را اصل هشتم اعلامیه حقوق بستر 1789 یافت و پس از آن در مجالس قانونگذاری کشورهای اروپایی پذیرفته شد.
بکار یا برای اصل قانونی بودن جرایم و مجازتها میزان ثابت کیفرها را لازم می دانست او معتقد بود «خصوصیت ثابت بودن است که به قانون نیروسی بخشد» اصل ثابت بودن مجازتها به دنبال نهضتی که پس از انقلاب فراسنه در کشورهای اروپایی به وجود آمد در کشورهای اروپایی راه یافت ولی دریری نپایید که با عروج انسان بزهکار در عرصه تصمیمات دادگاه ها و توجه به مصالح او رفته رفته این اصل از مقررات کیفری جدا شد.
از جمله از سنا طی بکار یا بر آن پرداخته و کمتر به آن توجه شده توجه بکار یا به آثار پیشگیری کننده پاره ای از اصلاحات اجتماعی است پیش از آنرکیوفری بکار یا نخستین کسی است که پیشنهادی کند جدای کاهش میزان جرایم به جای کیفر بزهکاران با تحدل در وضع اقتصادی و اجتماعی موجبات ارتکاب جرم از میان برداشته شود. همچنین او معقتد است که تا زمانی قوانین و مسائل موثر پیش گیری را از جرم را پیش بینی نکرده است هیچ کیفری را نباید عادلانه و ضروری بسی آورد و او مخالف سیاست کیفری پیشگیری از جرایم با قع و جمع اعمال مقدماتی آن سخت مخالف است همچنین او معتقد بر این بود اعمال که مشمول مقررات کیفری قرار می گیرد باید بر اعمالی که ضد اجتماعی بودن آن آشکارا شناخته شده است محدود شود. زیرا ممانعت از اعمال متعددی که ناگزیر به عمل مجرمانه ی می انجامد پیشگیری از جرم نیست بلکه فراهم کردن و افزایش فرصتهای ارتکاب آن است او به اثر اربجای کنیزها بیش از هر چیز در پیشگیری از جرایم اطمینان دارد و این سریس ویژگی سیاست جنایی که او توصیه می کند و او مخالف شدت بیش از اندازه کیفر دانست بلکه او حتمیت مجازات است که جنبه بازدارندگی از ارتکاب جرم را دارد و آنچه به این حقیقت خدشه وارد کند باید از میان برداشته شود مانند اختیار قضات در کیفیات مخفه و فشرده و سرور زمان است.
در نظر او هدف مجازات به هیچ وجه آزار شامل و رنجاندن بزهکار نیست بلکه اول بازداشتن او از زمان رساندن دوباره بر دیگران است و دیگر باز گرداندن دیگران از راهی است که تازه در آن گام نهاده اند. بکار یا معتقد است اگر نخواهیم که در راه بزهکاری مانعی موثر باشد باید با وقوع جرم چندان فاصله ای از نظر زمانی نداشته باشد به همین دلیل او مخالف آیین دادرسی و تشریحات زائد است.
بکار یا مخالف شکنجه است و نتایج ان را مردود می داند بکار یا هم چنین ادای سوگند را در مراحل دادرسی مخالف احساسات طبیعی منو می پندارد. بکاریا نظام تفتیشی را در مرحله رسیدگی تشدیدی برای آزادی دفاع از خود به شمار می آورد و پیشنهاد می کند برای آنکه مصالح جامعه تأمین شود تشوینات دادرسی به طریق اتهامی یعنی علی و تدافعی باشد.
بکاریا بر سایر بخشهای رساله مرد کوشیده است هر جا نقصی در نظام جزایی عصر خود مشاهده می کند به چاره جویی بپردازد. نام او به عنوان یکی ادبنیان گذاران مکتب کلاسیک حقوق جرا در کنار نام مونتسکیر و روسد در تاریخ تحولات اندیشه های اجتماعی غرب ثبت شده است و رساله او یکی از ارزنده ترین آثاری است که این تحولات مدیرن آن است.
منشأ کیفرها محق کیفر
به نظر بکار یا اخلاقی مدنی باید بر احساسات جاودانه انسان استوار باشد و گرنه دارای نفعی پایدار نمی باشد. هیچ انسانی به ضمی از آزادی خود را برای تأمین نفع عمومی بر رایگان بخشش نکرده است افزایش جمعیت های گوناگون گرچه کم اهمیت بود ولی باعث به وجود آمدن پیمان های نخستینی شد که پس از آن ناچار به وجود آمدن پیمان های دیگر شد تا در برابر تو افقهای اولیه ایستادگی کند همین ترتیب حالت جنگ که بر افراد حاکم بود این باربر ملتها دست یافت.
قوانین شرایطی را ایجاد کرد که افرادی که از جنگ های دائم با یکدیگر خسته شده بودند برای تجمع به دور یکدیگر پذیرفتند. بنابراین آنان بخشی از آزادی خود را فدا کردند تا از بقیه آن در نهایت آرامش بهره مند شوند. اما این قوانین که برای خیر و صلاح وضع شده و حاکمیت یک ملت را به وجود می آورد و هیأت حاکم مسئول اجرای آن است به تنهایی کافی نبود که در برابر افرادی که سعی در نقصی این قوانین را دارند حفاظت شود. بنابراین باید با بر همین محسوس و کافی افرادی را که سعی در نقصی قوانین را دارند مصرف کرد. این برا همین محسوس همان کیفرها هستند گفتم براهین مسحسو چون تجربه ثابت کرده است که اکثر مردمان خطر مشی ثابتی را بر نمی گزینند و از اصل کلی انحلال[1] که در جهان مادی و معنوی مشاهده می وشد دوری نمی جویند مگر بال دلایلی که بر حواس بی درنگ تأثیر گذارد و به ذهن پیوسته خطور کند تا اثرات شدید هدای نفسانی را در مقابله با مصلحت عمومی متعادل نماید.[2]
انسان ها به اجبار جزئی از آزادی خود به خاطر قوانین محدود می کنند و همه سعی می کنند قسمت کوچکتری از آزادیشان محدود شود که جمع این قسمت های کوچک حق کیفر را به وجود م آورد و هر کیفری که از حد ضرورت بیشتر باشد ظالمانه است و هر چه در کیفرها آزادی کمتر محدود شود کیفرها عادلانه تر است.
[1] - اعقتاد به اصل کلی اخلال در میان متفکران دوران روشن اندیشی به طور گسترده ای اشاعه داشت متفکران این عصر اغلب به فلسفه مادی گرایش داشتند.
[2] - در این قسمت کتاب بکار پیروی کاریا از عقاید مکتب احساس گرایی به وضوح دیده می شود با دنبال کردن راه کند پاک و حلونستیوس نویسنده بررای توضیح محرک های روانی در اعمال انسان و توجیه نفوذ قانون و مجازات در بافت تأثیرات اجتماعی به این نوع نظریات متوسل می شود.