خلاصه:
این مقاله ارزش پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی عملکرد و متعلقات را در هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند برای دوره 2001- 1994 بررسی میکند. ما همچنین اثر بحران مالی آسیای سال 1997 را بر قدرت پیشگویی ارزیابیهای عملکرد حسابداری بررسی میکنیم. ما جریان نقدی آینده و بازدههای اضافه آینده را بر درآمدها (یا جریان نقدی و متعلقات) برای دورههای 1996- 1994 (دوره پیش از بحران)، 1998- 1997 (دوره بحران) و 2001- 1999 (دوره بعد از بحران) برمیگردانیم. یافتههای ما نشان میدهند که ارزیابیهای حسابداری، قدرت روشنگر برای جریانات نقدی رو به جلوی اساله دارند. تحلیلهای بازدههای اضافه رو به جلوی اساله ما نشان میدهند که سرمایه گذاران، ارزیابیهای حسابداری را در دورههای پیش و بعد از بحران، کم و در طول دوره بحران، زیاد برآورد کردهاند.
1. معرفی
این مقاله ارزش پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی عملکرد و متعلقات را در هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند برای دوره 2001- 1994 بررسی میکند. تحقیق قبلی در آمریکا نشان میدهد که درآمدها و جریانات نقدی و متعلقات مفاد اطلاعاتی دارند. هدف اولیه این مقاله تعیین این موضوع است که آیا این معیارهای عملکرد حسابداری اطلاعاتی دارند. هدف اولیه این مقاله تعیین این موضوع است که آیا این معیارهای عملکرد حسابداری اطلاعات مفیدی در دیگر روشهای حسابداری مخصوصا در چهار اقتصاد برجسته آسیایی ارائه میدهد. مطالعه ما بر جنبه مهم مفیدی مثلا توانایی پیشگویی (FASB، 1980) تاکید دارد. ما به قدرت پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات را برای جریانات نقدی آینده و بازدههای سهام اضافه رسیدگی میکنیم.
هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند با استانداردهای حسابداری بین المللی موافقت کردند و استانداردهای حسابداریشان منشاهای قانون مشترک دارند. سراسر دهه 1990، هنگ کنگ و سنگاپور با کره جنوبی و تایوان (اقتصادهای «اژدهایی» نامیده شدند)، اقتصادهای صنعتی جدید فرض شدند و جلو از اقتصادهای آسیایی دسته بندی گردیدند. مالیز و تالیند وسط اقتصادهای رو به رو آسیا قرار دارند. این چهار اقتصاد برای یک مطالعه رسیدگی ارزش پیشگویی معیارهای عملکرد حسابداری فراهم میآیند. معیارهای حسابداری پذیرفته شده توسط این اقتصادها شبیه GAAP US/UK است. با این وجود، این اقتصادها، اقتصادهای پیشرفته را در اعمال انشای مالیشان به تاخیر میاندازند و اطلاعات حسابداریشان نسبتا نابهنگام است. علاوه بر این، تحلیلاین اقتصادها همچنین به ما اجازه میدهد تا رسیدگی کنیم که آیا ویژگیهای اطلاعاتی معیارهای عملکرد حسابداری زمانی متفاوتند که شرکتها در یک دوره بحران اقتصادی عمل میکنند. دوره زمانی 2001- 1994 به ما اجازه میدهد تا بررسی کنیم که آیا بحران مالی آسیایی 1997 هیچ اثری بر قدرت پیشگویی این ارزیابیهای عملکرد داشته است یا خیر.
اینمقاله ازتحقیق حسابداریقبلی پیروی میکند که اطلاعاتدرآمدها و دیگر معیارهای عملکرد حسابداری را بررسی مینماید. تحقیق حسابداری بدوی در این ناحیه نشان میدهد که درآمدها مفاد اطلاعاتی دارند. علاوه بر این یافتههای تحقیق بال و براون (1968)، بیور و راکس (1972) و پاتل و کاپلن (1977) نشان میدهند که درآمدها، واسطه بالاتری با بازدههای اوراق بهادار از جریانات نقدی با بازدههای اوراق بهادار دارد. در تحقیق بعد، ویسون (1986) و ریبورن (1986) پی بردند که جریانات نقدی و متعلقات، مفاد اطلاعاتی بالاسری ماورای درآمدها دارند. با این وجود، برنارد و اسنوبر (1989) پی بردند که نتایج ویسون (1986) دوره زمانی طولانیتری باقی نماند. لیونات و زاروین (1990) یافتند که هیچ مفاد اطلاعاتی بالاسری جریانات نقدی ماورای درآمد خالص وجود ندارد.
با این وجود، آنها نشان دادند که واسطه جریانات نقدی با بازدههای سهام زمانی افزایش مییابد که درآمدها در مولفههای جریانات نقدی از فعالیتها و متعلقات مالی، سرمایه گذاری و عملیاتی، جمع نشوند. سرانجام، دکو (1994) توانایی درآمدهای حسابداری و جریانات نقدی را به منظور ارزیابی عملکرد شرکت همان طور که در بازدههای سهام منعکس شد، بررسی مینماید. متعلقات توانایی درآمدها را به منظور منعکس ساختن عملکرد شرکت بهبود میبخشند (i) فاصله ارزیابی کوتاهتر شرکت (ii) فراریت بیشتر نیازهای سرمایه کار شرکت و فعالیتهای سرمایه گذاری و مالی و (iii) چرخه عملکرد طولانیتر شرکت.
اکثر مطالعاتقبلی سودمندیدرآمدها، جریاناتنقدی ومتعلقات اطلاعاترا از شرکتهای ایالات متحده و انگلستان استفاده کردند. با این وجود، بازارهای سرمایه رو به نمو (ECMها) ممکن است از بازارهای توسعه یافته در ارزیابی اطلاعات حسابداریشان متفاوت باشند. حتی بین روشهای گزارش مالی UK GAAP و US توسعه یافته، پوپ و والکر (1999) دریافتند که تفاوتهایی در ویژگیهای خط زمانی درآمدهای معمول و درآمدها بعد از اقلام غیر عادی وجود دارد. ECM به یک بازار سهام واقع در یک کشور پیشرفته ارجاع میشود. ECMها در آسیا شامل اندونزی، کره، مالزی، فیلیپین، تایوان و تایلند هستند. ساداگران و دیگا (1997) ویژگیهایگزارش مالی را در ECMها تحلیلکردند. درکی وجوددارد کهکفایت افشادر ECMها، پشتکفایت افشادر بازارهای سهام پیشرفته قرار دارد.
برای مثال، مرکز تحقیق وتحلیل مالی بین المللی در گرایشات حسابداری و حسابرسی بین المللی گزارش میکند (1995) که شرکتها در ECMها در مقایسه با شرکتهای مقیم در بازارهای پیشرفته، افشاهای مالی کمتری را ارائه میدهند.
این مقاله، تحقیق قبلی را به منظور بررسی اینکه آیا درآمدها، جریانات نقدی عملکرد ومتعلقات ارزش پیشگویی در چهار بازار سرمایه آسیا را دارند یا خیر، بسط مییابد. ما همچنین بررسی میکنیم که آیا قدرت پیشگویی معیارهای عملکرد حسابداری در طول دوره بحران رو به زوال میرود. درآمدهای حسابداری در طول یک دوره اثر معاملات فروش را در طول یک دوره مالی، اثر فعالیتهای دورههای گذشته نظیر کاهش بها و هزینه کالاهای فروخته شده و اثر هزینهها برای سرمایه گذاریهای ایجاد کننده سودهای آینده نامعین، برای مثال تحقیق و توسعه خلاصه میکنند. در مقایسه، جریانات نقدی در ارزیابی نقدینگی و قدرت پرداخت بدهی شرکت مهم هستند. انعکاس متعلقات جاری در یک سرمایه کار خالص شرکت (دارائیهای جاری- بدهیهای جاری) نظیر حسابهای دریافتنی (حساب بدهکاران)، موجودی کالا، حسابهای پرداختنی (حساب بستانکاران) و بدهیهای متعلقه را تغییر میدهد. متعلقات غیر جاری شامل کاهش قیمت و مالیاتهای معوق میباشند. ما قدرت پیشگویی را به عنوان توانایی معیارهای حسابداری به منظور توضیح جریانات نقدی رو به جلوی اساله و بازدهها تعریف میکنیم.
ما جریانات نقدی آینده و بازدههای اضافی آینده بر درآمدها (یا جریانات نقدی و متعلقات) را برای دورههای 1996- 1994 (قبل از بحران مالی آسیایی)، 1998- 1997 (در طول بحران) و 2001- 1999 (بعد از بحران) برمیگردانیم. نتایج نشان میدهند که درآمدها قدرت توضیحی برای جریانات نقدی رو به جلوی اساله دارند. درآمدها به طور مثبت و قابل توجه به جریانات نقدی رو به جلوی اساله در کل سه دوره مربوط میشوند. نتایج با یافتهها در تحقیق قبل در ایالات، متحده و دیگر کشورها نامتناقض هستند. یعنی، درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات، مفاد اطلاعاتی دارند. این معیارهای عملکرد حسابداری، ارزش پیشگویی برای جریانات نقدی آینده دارند.
رابطه بین متغیرهای حسابداری و بازدههای اضافه رو به جلوی اساله جالب است. در دورهقبل ازبحران (1996- 1994)، درآمدها بهطور مثبت و قابل توجه به بازدههای مازاد آینده مربوط میشوند. همچنین ضریبها بر جریانات نقدی و متعلقات مثبت و قابل توجه بودند. با این وجود، در طول بحران (1998- 1996) درآمدها به طور منفی و قابل توجهی با بازدههای مازاد آینده در ارتباط بودند. ضریب بر متعلقات به طور قابل توجهی منفی بود اما ضریب بر جریانات نقدی قابل توجه نبود. بعد از بحران (2001- 1999) درآمدها دوباره به طور مثبت و قابل توجهی با بازدههای اضافه مربوط میشوند. رابطه مثبت بین بازدههای مازاد آینده و درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات در دورههای قبل و بعد از بحران و پیشنهاد میکند که سرمایه گذاران ممکن استاین معیارهای حسابداری را کم برآورد کنند. درمقایسه، سرمایه گذاران درآمدها و متعلقات را در طول بحران زیاد قیمت گذاردند همان طور که توسط رابطه منفی بین این معیارهای حسابداری و بازدههای مازاد آینده را ملاک قرار دادند.
مدل بازدهها قدرتی توضیحی در طول دورههای پیش از بحران (k2 تطبیق یافته 82/2 درصد) و بحران (62/1 درصد) داشتند. نتایج مشابه برای جریانات نقدی و مدل متعلقات بدست آمدند. مخصوصا آزاد سازی مالی و/ یا دسترسی بسیار به بازارهای سرمایه بین المللی که دسترسی به سوخت مالی دوره شکوفایی چرخه اقتصادی فراهم میآورند. درمرحله بعد، بدتر کردن دورههای تجارت، نرختبادل گران و افزایش هزینه اعتبار منجر به رشد اقتصادی کمتر میگردد. کامینسکی و رینهارت مشاهده کردند که ضعیف و خراب کردن پایههای اقتصادی باعث بحرانهای بانکداری و پولی میشود. این ممکن است کمبود قدرت توضیحی درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات را در دورهپیش ازبحران توضیحدهد. پیشرفتبعدی درقدرت توضیحی اعداد حسابداری بعد از بحران ممکن است به خاطر انجام اصلاحات مالی در این اقتصادها باشد.
باقیمانده این مقاله همانند ذیل سازمان مییابد: بخش 2 مدله و انگیزه برای این مقاله راتوصیف میکند نمونهها و متغیرهای استفاده شده در این مقاله در بخش 3 توصیف میشوند. نتایج و تحلیلها در بخش 4 ارائه میشوند. سرانجام بخش 5 شامل خلاصه این مقاله است.
2. مدلها
شرکتها در ECMها به منظور افشاهای مالی کمتر در مقایسه با افشاهای مالی در بازارهای پیشرفته گزارش میشوند (گرایشات حسابداری و حسابرسی بین المللی، 1995). مطالعات قبلی مفاد اطلاعاتی معیارهای عملکرد حسابداری را در ایالات متحده وانگلستان و دیگر اقتصادهای پیشرفته بررسی کردهاند. این مقاله به ارزش پیشگویی سه معیار عملکرد حسابداری- درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات در اقتصادهای آسیایی هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند رسیدگی میکند. هنگ کنگ و سنگاپور اقتصادهای جدیدا پیشرفته و مالزی و تایلند اقتصادهای رو به نمو در نظر گرفته میشوند. اگرچه افشاهای مالی در این اقتصادها پشت افشاهای مالی در اقتصادهای پیشرفته قرار دارد، ما انتظار داریم معیارهای عملکرد حسابداری در این اقتضاها قدرت پیشگویی داشته باشند.
ما ابتدا قدرت پیشگویی را به عنوان توانایی معیارهای عملکرد حسابداری به منظور توضیح جریانات نقدی آینده تعریف میکنیم. مخصوصا ما انتظار داریم درآمدها با توجه به جریانات نقدی آینده اطلاعاتی باشند یعنی درآمدها به طور مثبت به جریانات نقدی آینده مربوط گردند. سپس ما و درآمدها را به مولفههای جریانات نقدی و متعلقات متراکم نمیکنیم. ما انتظار داریم جریانات نقدی و متعلقات به طور مثبت به جریانات نقدی آینده مربوط شوند.
دوم، ماقدرت پیشگوییرا برحسبرابطه بینمعیارهای عملکرد حسابداری و بازدههای مازاد آینده از اینرو هیچ بازده مازاد آینده بر معیارهای حسابداری تاریخی کسب نمیشود. با این وجود، بازدههای مازاد آینده (مثبت) منفی به شرطی کسب میشوند که بازار معیارهای حسابداری را زیاد (کم)برآورد کند.
بحران مالی آسیایی در ماه ژولای 1997 در تایلند آغاز شد. آن به زودی بر دیگر اقتصادهای آسیایی اثر گذاشت. این بحران باعث ورشکستگی بازارهای سهام آسیایی شد. یک فرضیه برای ورشکستگی آن بود که اعجازهای آسیایی دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در یک «اقتصاد توخالی» بودند.
اصلاحات مالی بعد از بحران انجام شدند. ما انتظار داریم که معیارهای عملکرد حسابداری یک قدرتتوضیحی کمتر در «اقتصاد توخالی» از سالهای بعد از اصلاحات مالی که انجام شدند، داشته باشد. بنابراین ما انتظار داریم که درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات....
برای بدست آوردن توانایی پیشگویی ما از متدولوژی آقای (2003/ Dugle) استفاده کردیم. بدین منظور ما رابطه بین عملکرد حسابداری و جریانات نقدی آینده (یا بازده آینده سهام) بررسی میکنیم. بین جریان نقدی آینده (یا بازده آینده سهام) را با عایدی هر سهم و ترسیون میگیریم.
1) جریان نقدی آینده
2) سود انباشته جریان نقدی جریان نقدی آینده
3) اندازه ارزش دفتری/ ارزش بازار بازده سهام آینده
4) اندازه ارزش دفتری/ ارزش بازار سود انباشته جریان نقدی بازده سهام آینده.