دانلود مقاله زنان اندونزی در مدیریت تحصیلات عالی

Word 53 KB 3790 24
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: سال 1978 .م نقطه عطفی برای پیشرفت زنان اندونزی می باشد.

    دراین سال، قوانین اساسی و حقوق اجتماعی زنان در “رهنمودهای ملی برای توسعه” به تفصیل شرح داده شد.

    برای اولین بار، دولت برنقش زنان در توسعه کشور با ؟

    یک مقام ملی: تحت عنوان ”دومین وزیر برای نقش زنان” تاکید کرد و تا سال 1983.م این موقعیت به وزیر نقش زنان ارتقاء پیدا کرد.

    مقام فلسفی پانسا سمیلا و قانون اساسی برای زنان، جایگاه و حقوق مساوی به عنوان مخلوقات آفریدگار درنظر گرفته اند.

    قانون اساسی حقوق، وظایف و فرصتهای یکسانی را برای زنان و مردان در بردارد.

    ازلحاظ تاریخی، شکل گیری نقش زنان اندونزی یک فرآیند طولانی را سپری کرده است.

    در قرون پیش تعدادی از زنان اندونزی درصحنه های سیاسی به عنوان ملکه سلطنت کرده اند.

    به عنوان مثال یکبار در قرن چهارم میلادی، تربیوناتونگادوئی و سوهیتا امپراتوری ماجا پاهیت، یکی از امپراتوریهای مورد احترام در مجمع الجزایر اندونزی را اداره کردند.

    در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تعدادی از زنان اندونزی درجنگ با مخالفت قدرت استعماری به نیروی نظامی مردان پیوستند.

    دراین بین مارتا کریستینا تیاهاهو، نیا آگنگ سرانگ، کات یناک دئین و کات مئونیا از زنان برجسته این مبارزه بودند.

    چالش فرادوی زنان اندونزی اکنون کاملاً متفاوت است.

    تلاش زنان در فعالیتهای فرهنگی و خانوادگی بیشتر از حوزه سیاست است.

    امید زنان به توسعه استانداردهای زندگی و دست یافت به تحصیلات عالی می باشد.

    بعضی از زنان برجسته که دربهبود وضعیت زنان در اندونزی از طریق آموزش و پرورش نقش داشته اند عبارتند از: کاوتینی از جه پارا جاوای مرکزی (1904-1879) نیا احمد داهلان از جاوای مرکزی، مایا والنده مارمینن از جنوب سوالاوزی دوبی سارتریکا از جاوای غربی است.

    این شخصیتهای تاریخی ثابت کردند که زنان اندونزی برای رسیدن به اهدافشان تلاش خود را قرنها پیش آغاز کرده اند.

    این تلاش تا حال ادامه داشته و با سرعتی حرکت کرده است که اساسش تنها بر زندگی خانوادگی نیست.

    فرصت های شغلی: با توجه به داده های دفتر مرکزی آمار، جمعیت اندونزی در سال 1990.م 00/400/179نفر بوده است.

    از کل جمعیت 00/500/89نفر مرد (یا 89/49%) و 000/900/89نفر زن (یا 11/50%) بودند.

    از پیش مطالعات آماری چنین نتیجه گیری می شود که درسال 2005.م جمعیت زنان بیشتر خواهد بود.

    به طوری که جمعیت زنان 000/680/111نفر (یا 10/51%) در مقایسه با 000/508/111نفر مرد (یا 9/49%) خواهد بود.

    عموماً پذیرفته شده است که تعداد زنان در سالهای آینده به مرور کاهش پیدا خواهد کرد.

    به هرحال بیشتر بودن جمعیت زنان به معنای مشارکت بیشتر آنها در بازار کار نیست.

    باتوجه به آمارهای دفتر ملی آمار، برآوردها برای مشارکت در نیروی کار براساس جنسیت نشان داده که سهم زنان افزایش پیدا خواهد کرد.

    (جداول و نمودار در فایل اصلی موجود است) منبع: جاکارتا، بی پی اس، 1990 درسال 1988.م تعداد کل زنان در نیروی کار 000/450/28نفر بود.

    این تعداد معادل نصف تعداد مردان در بازار کار بوده است.

    تا سال 1993.م تعداد زنان شاغل در حدود 000/900/41نفر پیش بینی شده است و تا سال 1998 حدود 000/630/46نفر افزایش پیدا خواهد کرد.

    این نمودارهای قیاسی براساس این فرض است که کل نیروی کار از کل جمعیت تا 62/56% رشد خواهد کرد.

    [درصد میانگین از سال 1985 تا 1989 درجدول شماره (3)] اگر چه هنوز حضور زنان کمتر از مردان است اما واضحاً هرسال درصد مشارکتشان درنیروی کار بالا خواهد رفت.

    جاکارتا، بی پی اس، 1990 باتوجه به نقش زنان در نیروی کار تنها مطالعه ارقام درمورد میزان مشارکت آنها کافی نیست.

    بلکه نیاز است که به کیفیت مشارکت زنان نیزتوجه کنیم.

    جدول شماره چهار نشان می دهد که بیشترین سهم زنان شاغل هنوز در کارهای یدی است.

    به هرحال زمانیکه سهم زنان در بخش کارهای یدی کاهش می یابد، سهمشان در زمینه های حرفه ای و تخصصی هرسال بیشتر از مردان افزایش می یابد مشارکت در آموزش و پرورش: فرصتهای محدود در نیروی کار می تواند افقی (نوع کار) و عمودی (امکانات برای رسیدن به قله) باشد.

    هردو نوع محدودیت می تواند اثرات قویی روی مشارکت زنان حوزه آموزش و پرورش داشته باشد.

    وقتی سطحهای تحصیلی زنان و مردان با هم مقایسه می شود این مسئله آشکار می گردد.

    جدول شماره 5 نشان می دهد که درهمه سطحها زنان کمتر از مردان در آموزش و پرورش مشارکت دارند.

    سهم زنان نسبت به مردان با افزایش سطح تحصیلات کاهش پیدا می کند.

    ازدواجهای زودهنگام برای زنان زیر 20سال بویژه در روستاها علت افزایش افت مشارکت زنان در تحصیلات را پس از مدرسه ابتدائی بیان می کند.

    علاوه براین، قبل از اینکه به 20سالگی برسند.

    بیشتر زنان مجبورند کارکنند تا نیازهای اساسی خانواده هایشان را تأمین کنند.

    سطح پایین تحصیلات زنان فراتر از دوره ابتدایی، خصوصاً در زمینه های علم و صنعت، فرصتهای شغلیشان را برای سود بردن از موقعیت های کاری و بطورقابل توجهی محدود می کند.

    علاوه براین سطح پایین تحصیلات کارآیی آنها را به عنوان مادران و مربیان دربین خانوادهایشان نیز کاهش می دهد.

    درک مشکلات و نیازهای فرزندان در مدرسه وارانه راهنماییهای مناسب برای این دسته از زنان، بدلیل نداشتن دانش کافی در علم و صنعت مشکل خواهد بود.

    به هرحال، پیشرفت مردم ما به مهارت بیشتر درعلم و صنعت بستگی دارد.

    نقش زنان در آموزش و پرورش: زنان از لحاظ سرشت طبیعیشان مربی هستند.

    معمولاً وظیفه زنان است که بچه هایشان را تربیت کنند.

    رحم اولین مرحله زندگی یک فرد است.

    رشد و هوش جنین، اساساً تحت تأثیر مادر است.

    اوانکاو مشهور، کارل گوستادیونک، باور داشت که همه ابعاد زندگی روحی یک فرد وسلامت او از ارتباط با مادرش ناشی می شود.

    روابط بچه ها با مادرانشان تأثیرگذارتر از ارتباط با پدرانشان است.

    نگرش ذهنی و روانی مادر نقش اساسی و مهمی را بازی می کند.

    یونگ برای محبت و علاقه مادری اهمیت زیادی قائل بود.

    او معتقد بود که اولین مرحله رشد انسان به علاقه او به مادرش ارتباط دارد.

    درتمام مدت زندگی یک مادر به بچه هایش در تحصیل کمک می کند.

    معمولاً مادر نقش بسیار مهمی در موفقیت عملی بچه هایش بازی می کند و معمولاً آنها را در بدست آوردن مدارج تحصیلی بالاتر تشویق می کند.

    ارتباط اساسی میان مادر و فرزند پیشرفت و رشد ذهنی او را بالا می برد و منشأ شادکامی او می شود نقش زنان بعنوان مربی فراتر از زندگی خانوادگی آنهاست.

    تقریباً تعداد قابل توجهی از زنان اندونزی معلمان موسسه های تحصیلات عالی می باشند.

    جدول شماره 6 نشان می دهد که کل تعداد زنانی که در موسسه های تحصیلات عالی معلم شده اند چه میزان می باشد از بین تعداد کل 684/56نفری معلمان تمام وقت یا پاره وقت، 64/13نفر (8/22%) زن می باشند.

    در موسسه های خصوصی زنان کمتری مشغول به کارند.

    410 /141نفر898 /14نفر(3 /18 %)زن هستند.این بدان معنی است که ازکل 094 /141 نفرمعلمین تحصیلات عالی فقط 53 /28 نفر(2 /20 %) زن هستند.

    جدول (6) تعداد موسسه های تحصیلات عالی و کارمندان آموزشی در اندونزی.

    داده ها ازدفتر مرکزی آمار، 1989 ، و دفتر راهنمای موسسه های خصوصی آموزش جدول شماره 6 نشان دهنده آموزش عالی، 1990 تعداد پرسنل آموزش چه تمام وقت چه پاره وقت ، در مراکز دولتی و خصوص است ، ولیکن از این حقیقت که این افرادکامل در دو یاچند موسسه تدریس می کنند چشم پوشی می کند.

    این جدول تصویری از مشارکت زنان ومردان در سطح سوم تحصیلی را نشان می دهد.

    جدول شماره 7 ثابت می کند که درموسسه هنای دولتی وخصوص، درصد مشارکت زنانی که تمام وقت تدریس می کنند بیشتر ازکسانی است که پاره وقت کار می کنند.

    زنان به عنوان معلم ممکن است در دویاچند مکان به پاره وقت کار کنند.

    برای زنان ، تدریس تمام وقت در یک مکان و درجایی دیگر به طور پاره وقت مشکل است چرا که علاوه بر تدریس ، مراقبقت از فرزندان برعهده زنان است .

    معمولا وظایف خانواده برای زنان اندونزی بر مسئولیت های آموزشی مقدم است .

    در اندونزی تدریس زنان به هدفت تکمیل خانواده صورت می پذیرند به عنوان راهی برای ارضای استعداد وعلاقمندی های یشان .

    جدول شماره (7) شمار کارکنان آموزشی تمام وقت ونیمه وقت درموسسات دولتی وخصوص تحصیلات عالی منبع : دفتر مرکزی آمار 1989 درجدول شماره 6 و7 می بینیم که درصد معلم هایی که زن هستند خیلی کمتراز مردان است .

    مشارکت زنان به عنوان معلم با بالارفتن سطح تحصیلات کاهش پیدا می کند.

    داده ها در جدول شماره 8 نشان می دهد که درصد معلم های زن در سطح بالاتر کمتر می شود.

    درصد زنان معلم درمدرسه های ابتدایی 4 /36 % است در حالی که در مدرسه راهنمایی این سطح به 24% می رسد ودر سطح دبیرستان فقط 4/18% است .

    جدول (8) معلم های زن ومرد بر طبق سطح های تحصیلی منبع: موسسه پژوهش وتوسعه ، وزارت فرهنگ وآموزش ،1990 « زنان در مدیریت آموزش عالی » وقتی – نقش زنان در مدیریت آموزش عالی نگاه کنیم ، جدول شماره 9 موقعیت مشابهی را در مدیریت موسسه های آموزش عالی نشان می دهد.

    جدول شماره 9 نشان می دهد که تعداد زنان کمتری در مقایسه با مردان ، رئیس دانشگاه هستند.

    از بین 212 دانشگاه خصوصی فقط در 4 دانشگاه یا (9/8%) زنان ریاست را بعهده دارند.

    جدول (9) رنان درراس مدیریت موسسه های خصوصی آموزش عالی منبع : دفتر راهنمای موسسه های خصوصی آموزش عالی ،1990 از تحلیل بالا واضح است که کمیت سطح مشارکت زنان در مدیریت موسسه های عالی آموزش کشورهنوز کافی نیست .

    از چشم اندازکمی ، هنوز زنان اندکی هستند که موقعیت های مهمی را دردست دارند.

    مثل ریاست دانشکده یا ریاست دانشگاه عملکرد کسانی که این چنین موقعیت هایی رادارند بیانگر کیفیت آن ها بعنوان مربی است .

    چندین سال است که مانع پیشرفت شغلی زنان در نظام آموزش عالی می شود.

    علاوه بر عوامل فرهنگی – اجتماعی که در بخش شماره 6 بیان شده ، مشارکت پایین زنان در تحصیلات عالی یکی از موانع جدی برای مشارکت زنان در مدیریت آموزش عالی می باشد.

    جدول شماره 5 نشان می دهد که درصد مشارکت زنان در تحصیلات به هنگام بالا رفتن مقاطع تحصیلی کاهش پیدا می کند.

    در مدارس ابتدایی و دبیرستانی هنوز مشارکت زنان در مقایسه با مردان بهتراست .

    به هرحال، در تحصیلات عالی این مشارکت بسیار کمتراست .

    سطح تحصیلات پایین یکی از موانع سرنوشت ساز در مقابل دست یابی زنان به مدیریت در آموزش عالی است .

    محدودیت های موجود در مقابل پیشرفت زنان در مدیریت : دراندونزی هنوز محدودیت هایی وجود دارد که از رسیدن نان به موفقیت جلوگیری می کند.

    مردم عموما براین باورند که مرده زنان برترند.

    در زندگی روزمره انتظارات نامرئی وجود دارد که برای مردان وزنان متفاوت است .

    همچنین این باور وجود دارد که یک پسر باید مستقل ، پرخاشجو وتامین کننده خانواده باشد.

    به عبارت دیگر از دختران انتظار دارند که بافرهنگ ، حساس ومهربان و دارای مشخصات مشابهی باشند که برای زن بودن در نظر گرفته می شود.

    مردم عموما مردها را به عنوان تامین کننده حوائج زندگی می بینند.

    بدین نحو که بیرون از خانه کارکنند وبه طور کلی عموما این طور پذیرفته شده است که زن ها شخصا درخانه مدیر بوده وبه شوهرانشان وفرزندانشان خدمت می کنند.

    درنتیجه این هنجارها فرصت های موجود برای مردان دربسیاری از موارد اززن ها بیشتراست .بنابراین زوجهافرزند پسر رابه فرزند دختر ترجیح می دهند.

    در بعضی ازگروه های قومی در اندونزی ، تولد یک پسر مستلزم برگزاری چشن خاصی از سوی خانواده می باشد.

    تنها پسرها می توانند عضویت قبیله ای را به نسل بعدی انتقال دهند.

    درجامعه مرد سالاری اندونزی ، زن ها نقش کمتری دارند.

    معمولا این مرد است که سرپرست خانواده می باشد.

    قدرت وفرصت های خانواده دردستان مردان می باشد.

    این چنین دیدگاه هایی به طور قطع جنسیت گرایانه است وبه این معنی است که تفاوت هایی براساس تبعیض جنسی وجود دارد.

    برطبق یک تحقیق در مورد نقش زنان در دانشگاه اندونزی ، سیای فاه سبروئکو، جنسی که قدرت را دردست دارد به عنوان یک معیار وهنجار شناخته می شود.

    جنس دیگر نسبت به آن معیار غیر فعال ، پایین تر وتابع می باشد.

    در حالی که جنس مرد برتروحکمرفاست .

    در چنین موقعیت درجه دومی ، زنها از سوی مخالف می توانند مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.

    عامل دیگری که موقعیت زن ها راتضعیف می کند- کاملا به طور ناخود آگاه - روش خواستگاری در نواحی روستاهای خاص در اندونزی می باشد.

    دراین روش عملا مردها، رن مورد علاقه خود را خریداری می کنند.

    انتخاب شریک زندگی کاملا برعهده مردها ست .

    مانع دیگر برسرراه پیشرفت زن ها مواردی است که درخون زن ها وجود دارد.

    این چنین موارد ذاتی در کتاب « روانشناسی زن ها» نوشته جودیت باردویک ذکر شده است .

    بی میلی زن ها راباعث بوجود آمدن مانع نهایی می داند.

    تبعیض جنسیتی درمحل کاریک واقعیت است .

    بنابراین یکی از دلائل اصلی کم بودن بازدهی زن ها بی میلی خودشان نسبت به حرفه ای ترشدن می باشد.

    شاید مهلک ترین مانع درونی که یک زن رامنزوی می کند واز تبدیل شدن او به خود کاملش جلوگیری می کند آن چیزی است که « کوتل دونیگ » از آن باعنوان « عقده سنیدرلا» یاد می کند.

    این نگرش وابستگی روانشناختی یک زن را که دوست دارد از او مراقبت شود واز سوی اشخاص دیگر محافظت شده ،را مطرح می کند.

    شاید این طرز فکر آخرین ومخرب ترین چالش فراروی برای زن امروزباشد.

    «دونیگ» این وابستگی را به عنوان یک شبکه قرار گرفته اند.

    چنین مقوله ای می تواند نابود کننده باشد از آنجائی که زن ها جرات کافی برای به تحقق رساندن خلاقیت خود وعمل کردن آرمان های خود را ندارند.

    نویسنده فرانسوی « سیمون دوبوار» زن ها را به صورت موجوداتی به تصویر می کشد که شخصیت ورفتار اطاعت وار را باور کرده اند تا ازتنش های موجود دریک موجود واقعی اجتناب کنند .

    بنابراین چنین شرایطی پیشرفت را برای زن ها دشوار می سازد چون آن ها به دلیل ناتوانی شان بر غلبه کردن اضطراب دردی که برسرراه پیشرفت کاملشان است ، حتی آرزوی شکوفا شدن استعداد های بالقوه خود رانیز نمی کنند.

    می توان نتیجه گیری کرد که به نظرمی رسد این خود زن ها هستند که مانع موفقیت شان می شوند .

    اگرما به تعداد زن های اندونزی که بامردها مساوی قلمداد می شوند، نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که چالش نهایی اراده خود زن هاست .

    واضح است که این بزرکترین چالش فراروی زن ها می باشد.

    مدودیت هایی برای مشارکت زن ها درمدیریت آموزش عالی : زنان اندونزی به اجبار باسه نوع محدودیت مواجه هستند: محدودیت درورود به نیروی کار، محدودیت در انتخاب شغل ومحدودیت درپیشرفت شغلی .«رادی پریونو» درمقاله اش به نام «رنان آینده» ( کومپس ، 1991) این موانع را از قانون نمی داند.

    بلکه نتیجه هنجارهای اجتماعی می داند که زن ها رادرموعیت های پایین تر قرار می دهد.

    درچنین شرایطی محدودیت ها،جالش های واقعی هستند چرا که موقعیت غالب پیش داوری ورفتارهای تبعیض آمیز استوار است .

    باگذشت زمان، این رفتارها با نگرش های اطاعت واراده خود زنان تقویت شده است .این رفتار مطیع وفرمانبردار رن ها باعث دشوار بودن به اثبات رساندن خود می شود.

    وهمچنین توضیح می دهد چرا زنان به موقعیت های بالا در تصمیم گیری درسازمانهای آمارها مشارکت اندک زن ها رادر تصمیم گیری اثبات می کند.

    مطابق جدیدترین اطلاعات از دفتر وزارت کشی درمورد نقش زنان ، درسال 1958 .

    م فقط 69 نفر زن (5/7%) تخصص ونهاد های دولتی دسترسی اندکی دارند.عضو (مجلس پایین ؟) بودند در حالی که 42 نفر زن (1/9%) عضو پارلمان ( خانه نماینده ها؟) بودند.

    از آنجائی که زن ها 3/5% جمعیت را درآن سال تشکیل می دادند.

    این ارقام بسیار پایین است .

    امروز تنها 2 زن وزیر درمیان 38 نفر اعضای کابینه وجود دارند.

    زن هایی که رهبری تشکیلات ملی را بعهده دارند فقط 846 نفر(5/5%) از کل را تشکیل می دهند.

    این ارقام نشان می دهد، تعداد زنانی که موقعیت های تصمیم گیری را برعهده دارند پایین است .

    در مدیریت تحصیلات عالی وضعیت مشابهی صدق می کند.

    جدول شماره 9 فقط اطلاعات سال 1990 .م را نشان می دهد.

    اما جدیدترین اطلاعات از وزارت فرهنگ وآموزش در سال 1992 .

    م تنها 44 نفر زن (8/4%) ، مدیریت 914 موسسه های خصوصی وفرهنگ ستان ها رابعهده داشتند.

    در میان 212 دانشگاه خصوصی تنها 4 زن (9/1%) ریاست را برعهده دارند.

    در49 مرکزهای تحصیلات عالی دولتی فقط یک نفر زن رئیس وجود دارد.

    به هرحال همان طورکه دربخش 6 گفته شد.

    موانع ومحدودیت هایی که برسر راه مشارک زن ها در مدیریت تحصیلات عالی وجود دارد، نتیجه چندین عامل می باشد.

    ازمیان دیگرعوامل سطح پایین تر تحصیلات ،هنجارهای اجتماعی –فرهنگی ، عوامل خانوادگی و ذاتی خود زنان را می توان نام برد.

    شرایط لازم برای مشارکت زنان درمدیریت آموزش عالی : مشارکت زنان در مدیریت آموزش عالی متاثر از عوامل بیرونی وعوامل درونی است .

    ازبین عوامل درونی می توان ازالف ) .

    استعداد وصلاحیت مدیریتی .

    ب) تحصیلات رسمی نام برد.

    عوامل بیرونی عبارتست از الف ) شکل گیری کادر از طریق آموش مهارت های مدیریتی ،ب) عوامل فرهنگی – اجتماعی وموقعیت های خانوادگی و ج) سازمان های زنان 1).

    عوامل درونی الف – قابلیت وصلاحیت مدیریتی : دراجتماعی که دربالا توضیح داده شد.

    برای هر زنی که بخواهد وارد بخش مدیریتی درسطح آموزشی شود ویاهم اکنون عضوی ازآن است شرایطی وجود دارد.

    او باید توانایی رهبری ( مدیریت ) داشته باشد که شامل داشتن عظمی راسخ و بودن است .

    علاوه براین بایدتوانایی مدیریت در سطح بالاتراز متوسط را داشته باشد.

    این دو شرط تنها از راه تجربه کاری به دست می آید.

    فقط با تجربه معلوم می شود که آیا یک شخص می تواند یک مدیر خوب شود یاخیر.

    چنین فردی به تجربه مدیریی طولانی وگسترده وهمچنین تجربه اجرایی درجهان آموزش نیاز دارد.برخی ازخصوصیات زنانه در این خصوص می توانند عوامل مثبتی تلقی شوند مثلا در حل مشکلات زنان می توانند تنشن ها راکاهش داده و بردباری بیشتری در تصمیم گیری و درک جزئیات مشکل از خود نشان دهند.

    ب – تحصیلات رسمی : اگر یک زن تحصیلات عالی ویا مدرک خاص تحصیلی نداشته باشد، قابلیت های طبیعی و صلاحیت او از بین می رود.

    هرقدمی به سوی پله بالاتر در زمان مدیریت مستلزم یک قدم به سمت بالادر نردبان تحصیلی می باشد.

    این بزرگترین مشکلی است که زنان مدیر اندونزی یایی به خصوص درزمینه آموزش عالی با آن مواجه می باشند پایین تر از مردان است .

    بنابراین ، تحصیلات رسمی درسطح عالی شرط بسیار مهمی برای موفقیت درمدیریت این بخش می باشد.

    این مشکل تنها به عهده زنان نیست .

    بلکه وظیفه وجامعه به عنوان یک کلیت می باشد وهمچنین وظیفه هر خانواده اندونزیایی است .

    جامعه در سطح کلی وخانواده درسطح جزیی باید حق مساوی برای دخترها وپسرها درزمنیه تحصیلات عالی درنظر بگیرند.

    2).

    عوامل بیرونی : الف )- آموزش : ریاست درمدیریت آموزش عالی: یکی از عوامل اصلی بیرونی برای مربیان زنی که می خواهند دوران مدیریتی خود را درآموزش عالی ادامه دهند اراده سیاسی دانشگاه ویاموسسات تحصیلات عالی به منظوراجرا کردن یک برنامه طرح ریزی شده مناسب برای آموزش بیشتر وآموزش پیوسته درهرمرحله ازپله نردبان شغلی می باشد.

    ازیک سو،موسسات تحصیلات عالی بایستی اراده سیاسی برای ایجاد فرصت ها وآموزش مدیریتی برای زنان مربی که قابلیت مدیریتی دارند را داشته باشند.

    این آموزش باید شامل یک مرحله گزینش باشد.

    که این مرحله شامل بررسی این است که آیا این زن برای تبدیل شدن به یک مدیر ویا رهبر خوب مصمم هست یانه.

    از سوی دیگر، کاندیداها( مدیران بالقوه) باید برای تقبل فرصت های در دسترسی، جرات کافی داشته باشند.

    ب – عوامل اجتماعی – فرهنگی وموقعیت های خانوادگی : توانایی یک زن وحق استفاده از فرصت ها برای اودرسطح کلی توسط اجتماع ودرسطح پایین ترتوسط خانواده او تعیین می شود.

    خانواده او به خصوص همسروفرزندانش بایداز پیشرفت اوحمایت کنند.

    یک شوهر باید پیشرفت همسرش را قبول کند تاهویت خود را بیابد وبخشی از مسئولیت های خانواده رابه دوش بگیرد، مخصوصا مسئولیت های اقتصادی که معمولا به مرد مربوط می شود.

    دراین مواقع زنانی که می خواهند دوره مدیریتی را درآموزش عالی گذرانده وپست مدیریتی را داشته باشد، اگر درسن جوانی ازدواج کرده باشند با چالشی جدی روبرو خواهند بود.

    این موضوع بایستی مورد توجه قرار بگیرد چون بسیاری ازنان جوان متاهل پس از ازدواج به بزرک کردن کودکانشان می پردازنند،مقاومت اجتماع در برابرپیشرفت زنان را نباید دست کم گرفت ، رک گویی وصراحت ناشی از یک فرایند طولانی است که باید از خانواده شروع شود.روشنفکران فقط نتیجه مراحل طولانی است که بایستی ازسطح خانواده شروع شود.

    مادران باید به فر.ندانشان جنبه های مثبت برابری زنان ومردان را آموزش دهند.این جنبه ها باید درحقیقت در خانواده اجرا شود.

    ودرنتیجه در نسل های آینده تعداد افراد بیشتری را شامل شود.

    ج- سازمانهای زنان پدیده فرد گرایی جامعه امروز اندونزی وبه خصوص جوامع بشری را تهدید می کند.

    ماباید بک رفتار آشتی دهنده را درخود بپرورانیم آنچه ما «کوتونگ رویونگ» می نامیم .

    این به معنای باهم کارکردن همراه باتوافق می باشد.

    بادیدگاه فردگرایانه زنان نمی توانند آن چنان تاثیری درجامعه مرد سالار اندونزی داشته باشند.

    «کوتونگ لویونگ» براساس فرهنگ بومی استوار است ومی تواند به زنان اندونزی کمک کند تابر محدودیت های خود در جامعه غلبه کنند.

    «کوتونگ لویونگ» که هنوز در بخش های روستایی وجود دارد.بایددرساختارسازمان ها ی زنان به وجود آید.

    از طریق این گروه ها، زنان اندونزیایی می توانند باهم متحد شوند وهم صدا شوند ودر پیشبرد مسائل زنان موثر باشند.

    گروه های زنان می تواند شکل های مختلفی داشته باشند.

    این گروه هامی توانند تخصصی ویا ناحیه ای باشند ویا براساس جایگاه محل اقامت ویا محل تولد باشند.

    ابتکار تشکیل این گونه تشکیلات به خود زنان مربوط می شود.

    علاوه براین سازمان ها وفدراسیون هایی در سطح ملی وجود دارد.

    این سازمان ها وفدراسیون ها باید فرصت های بیشتری را برای موقعیت های تصمیم گیری در سطوح بالاترفراهم کند.

    بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که روش های دسترسی به موقعیت های مدیریتی معلم بالا در آموزش عالی برای زنان هنوز به فرایندی آهسته وپیوسته نیاز دارد.

    این یک فرایند وحرکت تکاملی است نه یک حرکت انقلابی .

    بنابراین با در نظر گرفتن سریع ارتباطات که اطلاعات زیادی درمورد روندهای مشترک جهانی ارائه می دهد این فرایند می تواند سریعتر از آنچه که پیش بینی می شود به انجام برسد.

    نتیجه گیری : این مقاله نشان می دهدکه نقش ومشارکت زنان اندونزی درمدیریت آموزش عالی شبیه موارد مشابه در تخصص های دیگر می باشد.

    درتحصیلات عالی هم، مشارکت زنان در مدیریت هنوز بسیار پایین است .

    برای غلبه بر محدودیت ها وموانع وبرای زودتر به نتیجه رسیدن در مدیریت آموزش عالی موسسات بایستی به زنان مربی که آرزو وتوانایی پیشرفت وگسترش قابلیت هایشان در این زمنیه رادارندفرصت هایی برای شکوفایی خود بدهند.

    زنان نیزباید خود آمادگی پذیرش وآموزش های خوب برنامه ریزی شده مربوط به مدیریت را داشته باشند .

    تنها دراین حالت است زنان اندویزی پیشرفت را در مدیریت آموزش عالی تجربه خواهند کرد.

    درمقایسه بازمان های گذشته ، نسل جدید اندونزی دسترسی بیشتری به تحصیلات دارند .

    این مسئله تاحدی مرهون نقش زنان برجسته اندونزیایی است که به عنوان الگو مطرح بوده اند.

    امروزه فرایند توسعه ، ارزش زنان را درجامعه تصدیق کرده است .

    بنابراین ، زنان می توانند مدیرانی شایسته وبا لیاقتی باشند وموقعیت های قابل توجهی را در موسسات آموزشی داشته باشند.

    هرچند، توسعه ، مشکلات خاص خودش را نیز بوجود آورده است .

    یک حرفه ، مانند معلمی یااستادی یامدیریت یک نهاد آموزشی به زمان وتوجه کافی نیاز دارد.

    برخی اوقات این موضوع ، زن را در موقعیتی قرارمی دهد که مجبور است بین خانواده وشغلش یکی را انتخاب کند.

    به عنوان یک مادر، زن بایستی شوهر وفرزندانش را برکارش مقدم بداند درمواجه بااین گونه مشکلات یک زن باید خردمند باشد.

    اوباشغلش ازدواج نکرده است بلکه باشوهرش ازدواج کرده است .

    اویک مادراست برای فرزندانش.

    بنابراین، چالشی فراروی زنان اندونزی به طور کلی وزنان مربی یامدیردرموسسات آموزش عالی به طور جزئی نباید این گونه باشد که خود را بامردان مقایسه کنند بلکه بایدجایگاه خود را در جامعه پیداکنند.

    این فرایند ممکن است که زمان زیادی بطلبد اما باید مسیری باشد که همگان باید آن رادنبال کنند.

    زنزنزنمردمردکلکلسالجمعیتدرصدجمعیتدرصدجمعیتدرصد1990000/900/8911/50000/500/8989/49000/400/1791002005000/680/11110/50000/508/11190/49000/188/223100 زنزنزنمردمردکلکلسالجمعیتدرصدجمعیتدرصدجمعیتدرصد1988000/450/284/37000/630/476/62000/080/761001993000/900/418/38000/100/662/61000/000/1081001998000/630/462/40000/770/688/59000/000/115100 سالجمعیت کلنیروی کاردرصد1985618/629/164697/253/870/531986515/347/168126/463/963/571987540/009/172476/733/984/571988836/588/175169/139/1016/571989110/136/179064/540/1038/57 کارزنزنزنزنزنزنزنمردمردمردمردمردمردمردکار19711971198019801980198519851971197119801980198019851985حرفه ای (کاهش/ افزایش) اداری (کاهش/ افزایش) خدمات (کاهش/ افزایش) کارگری (کاهش/ افزایش)10/4 60/1 15/18 15/76(78/0-) (16/0-) (51/7+) (58/6-)(78/0-) (16/0-) (51/7+) (58/6-)33/3 44/1 66/25 57/67(61/0+) (48/0+) (19/1+) (28/2-)(61/0+) (48/0+) (19/1+) (28/2-)94/3 92/1 85/26 29/6747/6 22/4 87/11 44/77(53/3-) (29/0+) (33/1+) (91/1)(53/3-) (29/0+) (33/1+) (91/1)94/2 51/4 20/13 35/79(50/0+) (55/0+) (55/0+) (60/1-)(50/0+) (55/0+) (55/0+) (60/1-)44/3 06/5 75/13 75/77کل100100100100100100100100100100100100100100 سطح سنی تحصیلات6-5 ساله ها مهدکودک6-5 ساله ها مهدکودک12-7 ساله ها ابتدایی12-7 ساله ها ابتدایی15-13 ساله ها راهنمایی15-13 ساله ها راهنمایی18-16 ساله ها دبیرستانی18-16 ساله ها دبیرستانی29-19 ساله ها تحصیلات عالی29-19 ساله ها تحصیلات عالیکلکلسطح سنی تحصیلاتزنمردزنمردزنمردزنمردزنمردزنمردحضور در مدرسه731/399474/361231/055/12739/795/12782/082/4180/478/4868/494/2809/957/2750/059/1830/649/1362/092/20005/252/22عدم مشارکت254/3752/1364/345703/425821/950/1085/828/1974/270/3175/076/3441/264/14427/494/12854/834/19142/826/17 مالکموسسهموسسهموسسهموسسهموسسهکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیمالک* U* I* S* Aکلزنزنمردمردکلکلمالک* U* I* S* Aکلجمعیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌%حمعیت%جمعیت%خصوصی دولتی خصوصی و دولتی212 30 24243 14 57329 2 331240 2 242824 48 872898/14 640/13 538/283/18 8/22 2/20512/66 044/64 556/1127/81 2/77 8/79410/81 684/59 094/141100 100 100 مالکموسسهموسسهموسسهموسسهموسسهکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیکارمند آموزشیمالک* U* I* S* Aکلزنزنمردمردکلکلمالک* U* I* S* Aکلجمعیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌%حمعیت%جمعیت%دولتی خصوصی212 30 24243 14 57329 2 331240 2 242824 48 872898/14 640/13 538/283/18 8/22 2/20512/66 044/64 556/1127/81 2/77 8/79410/81 684/59 094/141100 100 100 سطح تحصیلیزن%مرد%کل%ابتدایی راهنمایی دبیرستان711/392 587/90 371/464/36 0/24 4/18881/685 025/286 525/2046/36 0/76 6/81592/078/1 612/376 896/250100 100 100 موسسهموسسهمدیریتمدیریتمدیریتمدیریتمدیریتسرپرستسرپرستسرپرستسرپرستسرپرستنوع دانشگاه موسسه مدرسه فرهنگستانکل 212 43 329 240زن 4 3 23 14% 9/1 0/7 0/7 8/5مرد 208 40 306 226% 1/98 0/93 0/93 2/94کل 212 43 239 240زن 63 10% 0/7 7/6مرد 827 138% 0/93 3/93کل 890 148

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

مقدمه: سال 1978 .م نقطه عطفی برای پیشرفت زنان اندونزی می باشد. دراین سال، قوانین اساسی و حقوق اجتماعی زنان در “رهنمودهای ملی برای توسعه” به تفصیل شرح داده شد. برای اولین بار، دولت برنقش زنان در توسعه کشور با ؟ یک مقام ملی: تحت عنوان ”دومین وزیر برای نقش زنان” تاکید کرد و تا سال 1983.م این موقعیت به وزیر نقش زنان ارتقاء پیدا کرد. مقام فلسفی پانسا سمیلا و قانون اساسی برای زنان، ...

مقدمه: برای دست یابی به توسعه پایدار و درونزا , در هر جامعه ای نیاز به مشارکت زنان احساس می شود . هیچ جامعه ای نمی تواند تنها با نیروی کار نیمی از جمعیت خود , با توسعه جهانی رقابت کند . از ابتدای صنعتی شدن جامعه شناسان و دیگر صاحب نظران در باره ی مشارکت زنان در امور اقتصادی و توسعه دیدگاهای متقاوتی داشته اند , وهر یک از آنها با توجه به مسائل زمان خود این موضوع را بررسی کرده اند ...

مقدمه: با وجودیکه زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می‌دهند اما حضور آنان در جامعه پررنگ به نظر نمی‌رسد. نادیده گرفتن زنان، نابرابری در دسترسی به منابع و امکانات موجود، وجود برخی تبعیض‌های اجتماعی، عدم وجود یک نگرش همه‌جانبه درباره زنان و غیره از جمله دلایلی می‌باشند که نقش برجسته این قشر از جامعه را کمرنگ و کمرنگ‌تر ساخته است. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که در حال ...

زمستان 87 چکیده روابط خانوادگی، تحت تأثیر پویایی نهادهای اجتماعی، با تحول دائم روبه‌روست. با تحول شرایط زیستی و به تبع آن، بروز نیازهای جدید، پیوسته نقش‌ها در حال تغییرند، به طوری که از اعتبار نقش‌های سنتی روزبه‌روز بیشتر کاسته شده و موجبات دگرگونی آنها فراهم می‌شود. همراه با تغییرات ساختاری جامعه و بر اثر تحولات زندگی خانوادگی، زن خانه‌دار در عین مسئولیت‌های متعارف خود، بیش از ...

افزایش مشارکت زنان در توسعه، شاید پیش از آنکه موضوعی اجتماعی باشد، بحثی اقتصادی است و افزایش زنان تحصیل‌کرده می تواند شاخصی برای پیشرفت محسوب شده و فرصتی برای سرعت بخشیدن به روند توسعه و نیز رویارویی با چالش ‌ها و پیامدهای تغییر و تحول ناشی از رشد و توسعه فراهم آورد. بررسی تأثیرات آموزش در سطوح مختلف فردی ، خانوادگی و اجتماعی زنان نشان از بهبود موقعیت زنان در زندگی فردی و ...

مقدمه اشتغال نیروی انسانی مهمترین و اصلی ترین هدف برنامه ریزی در هر کشور است .چون داشتن کار یک حق اولیه قانونی و فطری است و بدون ان زندگی فردی و اجتماعی تامین نمی شود بیکاری نوعی بیماری و زمینه ساز بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات می باشد.بیکاری بیشتر در شهرها رخ می دهد چون افراد بیکار به هر علت و در هر جا که باشند جهت کاریابی دیر یا زود راهی شهرها می شوند. نمونه ای چند از انواع ...

راهبردهای توسعه پایدار در بخش آموزش و پرورش و آموزش عالی آموزش و پرورش و آموزش عالی در ایران در برنامه‌های توسعه کشور ما نیروی انسانی جایگاهی ویژه و نقشی محوری دارد و سهمی به‌سزا در توسعه پایدار ایفا می‌کند. آموزش و پرورش متولیان اصلی تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد در میان سایر بخش‌ها، موقعیتی خاص و مأموریتی ویژه در برنامه‌های بلندمدت توسعه دارند. از این رو، تدوین و تنظیم ...

مقدمه اشتغال زنان حقی برابر با نیازهای اقتصادی؟ موضوع اشتغال زنان ومخالفت مردان با کارآنها یکی ازمهمترین مسائلی است که با وجود اهمیت فوق الهاده آن تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است بدین ترتیب اگرچه حضورفعال زنان درامور روزمره زندگی به ویژه درخانه داری وترتیب کودکان آشکار است امانقش حساس آنها در تولید وتوسعه اقتصادی اجتماعی وفرهنگی جامعه چندان که باید محوس نبوده است ازسوی دیگر ...

مقدمه: جغرافیای انسانی در دهه‌های اخیر دستخوش تحولات مهمی گردیده که این تغییرات نه تنها در روش بلکه در محتوا ظهور یافته است. در این راستا مطالب جدیدی مطرح شده و عناوین تازه‌ای اتخاذ گردیده است. یکی از موضوعات بالقوه قدرتمندی که در تحقیقات میدانی جغرافیا در حال نشو و نما می‌باشد بر مسایل مربوط به زنان و تقسیم کار جنسیتی تاکید می‌ورزد ضرورت طرح اینگونه سوالات از یک سو ناشی از ...

آسیبهای اجتماعی بیایید دنیا را بسازیم نه با دنیا بسازیم بیاییم از شعار بگذریم و به شعور برسیم فقر , مرگ بزرگی که همه جا هست یکی از مهمترین دلایل ظهور و رشد معضل فقر، توزیع ناعادلانه درآمدها و پرداخت غیر منصفانه حقوق( حق الزحمه ها) است. یکی از مهمترین دلایل بعثت پیامبران الهی اجرای «قسط» در جامعه است آیا به راستی این قانون مسلم و موثر در سیستم های سیاسی و اقتصادی ایران و حتی سایر ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول