چکیده: در جامعه امروز امریکایی، ورزش وسیله ای برای بحث در باره امور پراهمیت اخلاقی و فرهنگی شده است. جامعه نمونه امریکایی در این بحث به دلیل اشباع فرهنگی انتخاب شده است، این اشباع نقش مهمی را در مباحث عمومی ایفا می کند. ورزش بستر مناسبی را برای بحث روزانه در مورد مسایل اخلاقی و فرهنگی فراهم می کند.
از نظر تاریخی، ورزشها همیشه بخش جدایی ناپذیر تجربیات انسانی بوده اند. «پلاتو» در قوانین بیان کرده است «انسان ملعبه خداوند و در عین حال بهترین بخش اوست». بنابراین، هر مرد و زن باید مطابق آن زندگی کنند و بهتری بازی ها را انجام دهند.
انسان ها طی قرون به مشاهده ورزش و اظهارنظر در باره آن پرداخته اند.
در جامعه امروز امریکایی، ورزش وسیله ای در دسترس برای عموم شهروندان و نیز دانشگاهیان است تا در امور عمومی شرکت کنند. همان طور که پروفسور جیمزشل یادآوری کرده است. بحث های فلسفی گاهی خود را به شروعی غیرفلسفی می سپارد. ورزش در جامعه وسیله ای برای بحث در باره امور مهم اخلاقی و عرفی است. جامعه تجویز آمریکایی بر آن منظور در این بحث انتخاب شده است که فرهنگی اشباع شده از ورزش دارد. تمامی امریکایی های دارای زمینه اجتماعی – اقتصادی و آموزشی در باره این مفاهیم بحث می کنند. آن هم بسیار گسترده و در غالب مجلات علمی و عمومی، در ورزش گاه ها، و دور میز صبحانه این امور را در محل کار و نیز در گردهمایی های مناسبتی مورد بحث قرار می گیرند. سخنران های رادیو تمایز قاعده مندی از امور وابسته به ورزش را نشان می دهد و روزنامه ها نیز در هر بخش این مباحث را انجام یم دهند. وقتی مردم در باره ورزش سخن می گویند، به طور همزمان اموری بسیار مهم تر را مد نظر دارند و در بحثی شرکت می کنند که بحث روز امریکایی ها می باشد. این اشباع بودن، نقش حیاتی را در تحریک افراد برای شرکت در مباحث عمومی بازی می کند. ورزش ها، بستری مناسب را برای بحث روزانه در باره مسائل مهم اخلاقی و اجتماعی فراهم می آورد.نباحث عمومی و انعکاس فلسفی معمولاً مربوط به فلاسفه و سیاستمداران است. مفاهیم فلسفی سنتی همانند حقیقت عدالت، ارزش انسانی، نقش های جنسیتی و پیوستگی در این لیست وجود دارند. جامعه شناسان فلاسفه و منتقدان فرهنگی امور را مورد مطالعه و تجزیه و بحث قرار می دهند. آنها معمولاً این عمل را در غالب مجلات علمی، گردهمایی ها و کتاب ها به گونه ای بسیار رسمی انجام می دهند. آنها بسیار هدف مند و با قصد تاثیرگذاری روی فرهنگ به طریقی که انعکاس دهنده بحث خاص مورد نظر باشد این کار را انجام می ئدهند. اگرچه، وقتی امریکایی های عامی در باره آخرین ایمنی رادمن بحث می کنند، هدف تاثیرگذاری روی فرهنگ را ندارند. چون موضوعاتی از قبیل پاسخگویی و مسئولیت های شخصی و نیز بودن ممکن است. مباحث شامل امور پراهمیت برای فرهنگ نیست. برخلاف انتظار ما، شرکت کنندگان آن گونه که ما فکر می کنیم تاثیر نمی گذارد و به عنوان یک جامعه عمل نمی کنند.
دسترسی داشتن جامعه امروزی امریکایی به ورزشی، امکان حظور طبیعی شهروندان عادی را برای شرکت در مباحثات عمومی ایجاد می کند. در بسیاری از حالات، افراد نمی فهمند که در حال شرکت کردن در چنین فرایند مهمی هستند. اهمیت بحث های آنی روزانه که شامل ورزش است، نباید مورد برآورد قرار گیرد. این مباحثی که بسیاری از امریکایی ها در آن شرکت می کنند، اجازه می دهد که با بحث در باره مفاهیم مهم فلسفی و امور فرهنگی ادامه پیدا کند. این شراکت سازمان یافته است و از مباحث روزانه و بطور عام استنباط با فرهنگ سرچشمه می گیرد. خوب است که درب اره قرارداد امضا شده توسط الکس رودریگز سخن بگوییم زیرا اثبات می کند که ما در حال فکر کردن در باره امور مهم از جمله ارزش های انسانی و استافده اخلاقی از پول هستیم. ورزش این مفاهیم را ساده می کند و آنها می توانند با آن کشتی بگیرند. مردم، می توانند بگویند که ورزش بسیار خشن و تجاری و جنسی است. ما میگوئیم زیرا مقوله های خشونت، تجارت و جنسیت گرایی، برای پیشرفت هر جامعه مورد نیاز است. ورزش بخش مهمی از جمعیت امریکایی را سبب می شود که در ادامه دادن به بحث درب اره اهمیت امور اخلاقی و اجتماعی بپردازند.
نگاهی به یک روز یک فرد امریکایی، نشان می دهد که چگونه ورزش های یک فرهنگ شده اند و چه میزان امریکایی ها در بحث های عمومی شرکت می کند. شهروند X با گوش دادن به یک ایستگاه رادیویی بیدار می شوند. رادیو توسط ساعت ها موج 570 واقع در سیاتل، واشنگتن روش می شود، ساختار سیاسی و فرهنگی با تکیه بر است. همان برنامه کیربی ویلور است و موضوع روزکیسی مارتین است. ویلبور مشغول تماس های است که در باره اهمیت تصمیم دادگاه اعظم درب اره اجازه دادن به کسی در استفاده از الکتریکی گلف در حین تونمنت DGA است. مارتین «یک گلف باز حرفه یا 28 ساله است که از یک سندروم به نام کلیپل وبر رنج می برد، یک نامنظمی که ران او دچار شده بود و پیاده روی طولانی را برای او دردناک یم ساخت. وقتی مارتین از استفاده از ماشین گلف در یک تورنمنت گلف بازان حرفه یا منع شد، اقای مارتین به خاطر عدم توجه به معلولیت خود از آمریکایی ها شکایت کرد. او این قضیه را به سود خود به پایان بردو این موضوع تماس گیرنده را تحریک می کند تا بسیار مهربانانه پاسخ دهد و از مناسب بودن واسطه دولتی در اجتماعات خصوصی است. آنها می پرسند آیا دسترسی مساوی و به قوانین در این شرایط وجود دارد. آیا استفاده از چرخ گلف، به مارتین فایده ای غیرعادلانه می داد؟ از همه پراهمیت تر، بسیاری از تماس گیرندگان خودشان گلف باز نبودند، اما ورزش هیا مشابه زمینه ای را برای بحث فراهم می آورد. در ساعت 6:05 صبح پوگت ساندد در باره موضوعات پراهمیتی بحث می کنند، همگی در باره مسائلی که جهت فرهنگی ما را تغییر دهد. مفاهیم پراهمیت همانند جوانمردی، آزادی موسسات، مهرورزی به افراد نیازمند و تهییج به کار سخت و پشتکار. ورذزش این گونه تماس گیرندگان را به فلاسفه آماتور و فقدات فرهنگی تبدیل کرده است.
یکی دیگر از فعالیت های رایج، خواندن و مشاهده مقالات، و روزنامه های صبح، صفحه ورزشی یک عکس از سیاتل پرنس، بیس بال باز، به هلت نیلیون می دهد. این جریان منابع مالی زیادی را برای بنیاد سوزان کولی فراهم کرد. حجا بوهنر، کولز در طی سال 2001 بازی نکرده بود. او هنوز یک هوادار دوست است و برای حضور در تیم پس از بازگشت مورد تحسین قرار گرفت. افراد در باره روحیه تیمی و وفاداری او به وفاداران صحبت می کنندو بقیه از یان تعجب می کنند که چرا او در خانه نیست و وقت خود را با زن و فرزند خود نمی گذراند وقتی که این موقعیت را دارد. بقیه می پرسند که ایا برای یک زن 77 ساله مناسب است که سر خود را بتراشد؟ چگونه برای ما جنسیت و سن موضوع قابل ملاحظه می شود؟ بحث فرهنگی ادامه می یابد. حتی اگر بدون آگاهی از واقعیت باشد، با داشتن سرهای تراشیده، هواداران دلیلی برای ارتباط متقابل با جامعه و اعضای آن دارند. آنها مبه بحث عمویم کمک می کنند. آنها سرگرم بودند و از آنچچه که پلاتو آنها را چزهای پراهمیت زندگی می دانست، لذت می بردند. این حضور فرهنگی می تواند و اصولاً تاثیر می گذارد به صورت گسترده ای بر جامعه.
در راه کار، دوباره موضوعات مربوط به ورزش پخش می شوند. رادیو اینک به موج گفتگوی ورزشی تنظیم شده است. ایستگاه هایی با این ساختار با نرخی عجیب در حال گسترش اند. بیش از 200 ایستگاه ملی، همینک برای هواداران بخصوص مردان با نوع خاصی از رادیوهای ورزشی برنامه پخش می کنند.... بنابر اینترپ، یک موسسه رادیوی نیویورک، 37 درصد شنوندگان رادیوی ورزشی، خانه دارانی با درآمد بیشتر از 35/000 دلاراند. مورکل برای رادیو، درصد شنوندگان 21 است. دیوید نئوگلدبرگ، در مجله ورزشی و امور اجتماعی می نویسد: رشد رسیع رادیوهای ورزشی بازدارنده دموکراسی در ایالات متحده است. بنابراین مجله بیلبورد، پیت رز میزبان سندیکائی رادیوهای ورزشی را تشکیل داد. این موضوع مسایل مهمی را برانگیخت. این موضوع چه ارتباطی به بچه های ما دارد؟ آیا این مهم است که او بر ضد تیم خود شرطبندی کند؟ آیا پیوستگی و افتخار هنوز جایی در جامعه ما دارند؟ همانطور که تحلیل گران حرفه ای و فلاسفه فرهنگی به موقعیت ها مختلفی قرار ارند، هواداران در باره بازی دیشب تیم تگزاس رنجرز تماس می گیرند آنها یم خوغاهند در باره بیس بال صحبت کنند. الکس رودریگز، موضوع بحث است. همه تماس گیرندگان از دیدگاه اجتماعی و مقبولیت فرهنگی سخن می گویند. هواداران هو کشیدند آیا این موضوع مهم بود؟ آیا آن ورزشکار خوب بودن را اثبات کرد؟ آیا او مستحق این امر بود؟ ایا مدیریت مجاز به درخواست برای حفظ فرهنگ و شئونات بودند؟ حتی مسئولان ورزشی از اینکه هواداران چه شور و حرارتی برای شنیدن داشتند، تعجب کردند. این شور و حرارت و درخواست، منجز برانگیختن امور پراهمیت برای متقاعد سازی عمومی برای بخارات فرد برای توهین شد. ابن تجربه برانگیخته شدن عمومی احساسات، به عنوان نمودی از فرهنگ، موضوعی برای بحث در اینده شد. در حین این برنامه افراد زیادی راجع به امور ذاتی صحبت کردند. هواداران از ورزش صحبت یم کردند ولی در عین حال ئدر باره مضامینی از قبیل ارزشهای انسانی، ورزشکار بودن، تمدن و وفاداری صحبت می کردند. خوبی رایج، که ممکن است متاثر از امضای گران ترین قرارداد "راد" در بیس بال باشد، نیز درنظر گرفته می شود. چگونه بر بیس بال تاثیر می گذارد. چگونه بر چگونه روی اقتصاد شهرهای دارای تیم در لیگ های اصلی که نمی توانند چنین ارقام نجومی را تأمین کنند،ذ تاثیر می گذارد؟ نه تنها ورزش بستر را برای بحث های جدی فراهم یم کند، وسیله ای چون رادیوی ورزشی نیز می تواند این موضوع را تهییج کند.
در کار، در اتاق استراحت، در میان شوخی های عادی، سوال الکس رودریگوئز ادامه پیدا می کند. بسیاری سئوالات پیش می آید. آیا هیچ شخصی 252 میلیون می ارزد، حتی بالای ده سال؟ بنا بر گفته روسی آتکین در نوشته اش در کریستین ساینس مونیتور، یک هوادار تگزاسی از قرارداد "راد" به دلیل قیمن نجومی قراردادش آزرده نشده است. برخی می پرسند که ایا او دیگر بازی کردن را دوست دارد؟ این سوالات چگونه به عنوان اجتماع در باره ورزش احساس می کنیم. بسیاری معتقدند ورزش ها باید خاص باشند. ما قبول داریم که ورزش یک تجارت بزرگ است اما بازیکنان باید یک عشق واقعی در باره ورزش به نمایش بگذارند. آیا آن پول می توانست جای بهتری هزینه شود؟ آیا این برای بیس بال خوب است؟ این بحث غیررسمی است. حضار، مطلقاً آنچه را مرکز بحث های فرهنگی بزرگتر بیان می کند، نمی گویند. ورزش بستری است تا بحث های عمومی ادامه پیدا کند.
دنیای گسترده ورزشی، میزبانی نامحدوید را برای بحث های فرهنگی و فلسفی ایجاد می کند. ابراز احساسات نسبت به یک ژاپنی، ایچیرو، برای طرفداران تیم سرین آرایه های پیچیده ای از امور فرهنگی و اجتماعی برای بحث را ایجاد کرد. هرچند او هرگز در لیگ آمریکای شمالی بازی نکرده بود و به عنوان بازیکن ذخیره در بازی های تمرینی و برخی بازی های مهم به بازی می آمد، این هفته به بازی آمد. او خود را اثبات کرده بود. حال او ممکن است به عنوان بازیکنئ تازه کار برتر سال مطرح شود. او اینک، هفت سال در ژاپن بازی کرده بودو آیا او یک تازه کار بود؟ این امر در باره امریکا چه می گوید؟ آیا ما بر تمامی کشورها برتری داریم؟ ایچر و با حضور بسیاری خود در لیگ های اصلی، این بحث را در باره نژاد به راه انداخته بود. گوینده ی رادیوی تیم، با بیان اینکه او به عنوان یک بازیکن ژاپنی، بسیار خوب است، اظهار نظری در باره نژاد کرده بود. منظور او چهئ بود؟ آیا تنها یک لغزش زبانی بود؟ آیا به عنوان یک جامعه، ما ناخودآگاهانه این گونه فکر می کنیم؟ ایچرو می خواهد به عنوان ایچرو شناخته شود. او تنها بازیکن لیگ اصلی است که نان کوچک او پشت لباسش نوشته شده است. این واقعیت که ایچرو تن به مصاحبه های پشت درب های بسته نمی دهد، موضوعی راب ریا بحث در باره حریم شخصی و همگونی فرهنگی ایجاد می کند. ایچرو برای ارزش هایش باید با 23 نویسنده ژاپنی، 11 عکاس ژاپنی و خدمه تلوزیونی مبارزه کند. به عنوان یک جامعه، ما حضور زنان در کلوب های حرفه ای پشت درهای بسته یک هدیه می دانیم. برای یک بار هم که شده این موضوع به عنوان یک چیز واقعی و نه فرضی باید مبارزه کرد.
موضوع افزایش کارایی با استفاده از داروهای جانبی، ابتدا طوفان آشتی را برپا کرد، در باره دسترسی رسانه ها به حریم ورزشکاران، وقتی که آسوشیتدپرس، ورش نویس، استیو ویلتسین خانش ساخت که مارک مک وایر از وسایل کمکی در هنگام نزدیک شدن به رکورد استفاده کرده است. در ابتدا موضوع ورزشکاران حرفه یا را نگران کرد. بسرعت موضوع برای بحث عمویم شد. آیا عادلانه و جوانمردانه است که از وسایل کمکی برای بالا بردن توانایی استفاده شود؟ ایا این انواع کمک ها، زیان آور هستند؟ بسیاری معتقدند که برای بدن زیان آور است. مارک مک وایز، زندگی خصوصیش باعث ادامه این بحث در میان عمومی آمریکایی ها شدن بود.
جان راکر، بیس بال باز تیم بیو آتلانتا، محلی را برای بحث در باره امور رایج فرهنگی ایجاد کرد. تبعیض جنسی، نژادپرستی اموری هستند که وقتی نام جان راکر ذکر می شود به آنها برمی خوریم. بعد از آنها که ورزش چاپ شد که: تصور کنید 7 قطار را به پارک ببرید و مشابه اینکه در حال دویدن در بیروت، در کنار چند بچه با لباس های زرشکی، در کنار دیوانه یا با ایدز در کنار افرادی که به تازگی از زندان آزاد شده اند و در کنار یک مادر 20 ساله با چهار فرزند هستید. شما یم توانید تمام مدت در بلوک بدوید بدون آنکه بشنوید کسی انگلیسی صحبت کند. آسیایی ها، کره ای ها، ویتنامی ها، هندی ها، روس ها، و مردم اسپانیا آنها در این شورها چه غلطی می کنند؟ این غلیان ضد و نقیض به بسیاری از بحث های گرم و داغ می انجامد بسیاری از مردم از راکر دفاع کردند. سوال نیاز به پرسیده شدن دارد؟ چه چیزی در باره وضعیت رایج روابط نژادی در جامعه گفته یم شود. سئوال دیگری که این حادثه بوجود می آورد این است که چگونه هواداران با راکر بعد از این برخورد کردند. آیا این یک نکته منفی برای افراد و یا گروه ها نیست که آنها را گردن قرمز بنامند.