یونان باستان کجا قرار داشت؟
شبه جزیره بالکان در جنوب قاره اروپا قرار دارد.
بخش جنوبی شبه جزیره بسیار زیاد در آب پیشرفته است.
این بخش از شبه جزیره بالکان و تعدادی جزایر کوچک پراکنده در اطراف آن که در دریای اژه قرار دارند و سرزمینهای کرانههای دریایی آسیای صغیر، کشور یونان باستان را تشکیل میدادند.
یونان باستان به سه بخش تقسیم میشد: یونان شمالی، یونان مرکزی و یونان جنوبی که آن را پلوپونز مینامند.
یونانیان مردمانی کشاورز بودند که نیاکان آنها را از نژاد «دریانوردان» هند و اروپایی میدانند.
آنها نخست مقدونیه را تسخیر کرده بودند و بعد در همه سرزمینهایی که امروزه یونان مینامیم پراکندند.
یونانیان برای مدت طولانی کشاورز باقی نماندند، چون منافع زندگی در شهر را دریافتند.
البته هنگامی که زندگی در شهر را آغاز کردند.
برخی از شهرها را بنا کردند و برخی از آنها را بر خرابههای باقی مانده از پیش بازسازی کردند.
زمینهای اطراف شهر را برای کشاورزی محفوظ نگهداشتند.
سرچشمه تمدن یونان باستان از کجا بود؟
اگرچه فرهنگ یونان باستان تا اندازهای مدیون تمدن مصریان، فنیقیان و بابلیان بود، اما ریشه تمدن یونان، در اصل از جزیره کرت است.
این جزیره در جنوب شبه جزیره بالکان، در دریای مدیترانه قرار دارد.
اهالی کرت، کشاورزی پیشرفته داشتند.
ظرفهای سفالی لعابدار، اشیاء شیشهای، جنگافزار و مجسمههای کوچک از آنها بر جای مانده است.
از شهرهای مهم کرت عبارت بودند از: کنوسوس، فایستوس، گورتینا و گورنیا.
تمدن کرتی را تمدن مینویی یا مینوسی هم مینامند و این تمدن حدود سالهای 3400 تا 1200 پیش از میلاد ادامه داشت.
این نکته را هم باید یادآور شویم که کرتیها نوعی خط داشتند که تا به امروز خوانده نشده است.
آنها با سرزمین و تمدنهای خاورمیانه باستان مصر، بابل و … نیز تماسهایی داشتند.
تمدن کرت چگونه جای خود را به تمدن دیگری داد؟
مردم کرت، مردمی بودند با فرهنگ که از جنگ و ستیز گریزان بودند.
به علاوه موقعیت اقتصادی پیشرفتهای که داشتند آنها را راحتطلب بار آورد.
اقوامی به نام اکیئیها که بخشهایی از شمال شبه جزیره بالکان را در چنگ آورده بودند، به شهرهای کرتی حمله بردند و آنها را تاراج کردند.
پس از اکیئیها، دورینها که قبایل یونانی بودند و در شمال این سرزمین زندگی میکردند، کار جزیره کرت را یکسره ساختند و به نفوذ فرهنگی آن پایان دادند.
باید افزود حدود سال 1500 ق.م، آتشفشان «ترا» که تقریباً در فاصله 110 کیلومتری کرت بود فوران کرد و مناطق مسکونی را تا ارتفاع چند متر به زیر خاک برد.
آتشسوزی مهیبی هم در شهر کنوسوس، پایتخت کرت رخداد که این شهر را به کلی ویران کرد.
علت آتشسوزی را به نام تزئوس منسوب میکنند.
در سالهای پایانی فرهنگ مینویی، این فرهنگ در نواحی شمالی یونان، مقدونیه، تروا و جزایر دریای اژه گسترده شد.
فرهنگ مینویی با فرهنگ بومی این مناطق درهم آمیخت و فرهنگ نویی شکوفا شد که آن را فرهنگ میسینایی منسوب به سرزمین میسینی مینامند.
به فرهنگ میسینایی، فرهنگ اکیئی و هلادی نیز میگویند.
«عهد هومری» در یونان باستان چیست؟
حدود سالهای 1100 پیش از میلاد تعداد بسیاری از قبایل دوری از شمال غربی شبه جزیره بالکان به سمت جنوب هجوم آوردند.
دوریها که جنگجو بودند حتی نسبت به اکیئیها نیز در سطح پایینتری قرار داشتند.
آنها در یونان مرکزی و پلوپونز نفوذ کردند، نواحی میسینی را تسخیر کردند و تعدادی از مردمان بومی را اسیر کردند.
گروهی از آنها منطقه لاکونی در جنوب شبه جزیره بالکان را فراچنگ آوردند.
در این منطقه، در قرن نهم پیش از میلاد، دولت اسپارت بنیانگذاری شد.
بنابر آنچه گذشت، در آغاز هزاره اول پیش از میلاد ملیت یونان باستان شکل گرفت.
در همین سالها بود که سلاحهای آهنی (شمشیر و نیزه) و دیگر افزارهای جنگی آهنی ساخته شد و استفاده از آهن روزافزون گشت.
زندگی روزمره مردم و صحنههایی از زندگی فرهنگی و اجتماعی دورهها، که شامل سدههای دوازده تا هشتم پیش از میلاد است، در دو کتاب هومر منعکس شد.
از این رو این دوران را، «عهد هومری» مینامند.
کتابهای هومر چه نام دارند؟
هومر، مشهورترین شاعر حماسهسرای یونان باستان است.
او طی سالهای آخر سده نهم تا اوایل سده هشتم پیش از میلاد میزیست.
بنا به روایت مشهور، هومر نابینا بود.
برخی از دانشمندان باستانشناس، اساساً وجود شخصی به نام هومر را که اشعاری سروده باشد، انکار میکنند.
در هر صورت، آنچه امروزه به هومر منسوب است دو کتاب است: ایلیاد و اودیسه.
در ایلیاد، وقایع جنگ اکیئیها با اهالی تروا و زندگی یونانیان تا سده هشتم پیش از میلاد بازگو شده است.
کتاب اودیسه،شرح ماجراهای بازگشت قهرمانان پس از جنگ تروا، بویژه شرح حال قهرمانی به نام اولیس است.
این دو کتاب از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب میشود.
به چه شهرهایی «دولت شهر» میگفتند؟
پس از آنکه شهرنشینی در یونان باستان آغاز گشت، در هر شهر بتدریج یک نظام حکومتی تشکیل شد.
حکومت در آغاز در دست کشاورزان ثروتمند بود.
اما این کشاورزان اندک، اندک تمام وقت خود را یا به کشاورزان دیگر اجاره میدادند و یا میفروختند.
در همان وقت کسانی که در شهر میزیستند، خود را برتر و قویتر از آنهایی میدانستند که روی زمین کار میکردند.
موفقترین این افراد، حکومت بر مردم را در دست گرفتند و خود را اریستوکرات نامیدند.
به این گونه حکومت اریستوکراسی میگویند.
اریستوکراسی یعنی حکومت اشراف.
هر یک از شهرهای یونان باستان را که حکومت مستقلی داشت «دولت شهر» مینامیدند.
مشهورترین «دولت شهر»های یونان باستان عبارتند از آتن و اسپارت.
سقراط که بود و چگونه کشته شد؟
سقراط، از اندیشمندان آتنی بود که به نظم اجتماعی آتن اعتراض داشت.
او معتقد بود که انسان باید آزاد باشد و خود دریابد که چه باید انجام دهد.
وی از دوستان نزدیک پریکلس بود.
پس از مرگ پریکلس، سقراط شاگرادان خود را علیه نظم اجتماعی آتن برانگیخت.
سخنان سقراط سبب شد که جوانان نیز علیه اشرافیت و ستم آنان برآشوبند.
از این رو سیاستمداران آتنی بر آن شدند تا مانع کار سقراط شوند.
سقراط را در دادگاهی محاکمه کردند و او را به مرگ با خوردن زهر محکوم نمودند.
سقراط با نوشیدن جام شوکران شرافتمندانه مرد ولی زیر بار سخنان یاوه اشراف آتن نرفت.
افلاطون که بود؟
افلاطون شاگرد و جانشین سقراط بود.
وی اندیشههای خود را از زبان سقراط بیان میکرد.
او معتقد بود که آموزشهای سقراط برای همیشه اعتبار دارد.
افلاطون کتابی به نام جمهوریت دارد که در آن روشهای ایدهآل حکومت کردن را توضیح میدهد.
مردمان آتن چگونه روزگار میگذراندند؟
مردمان آتن نسبتاً ساده میزیستند.
پارچههایی از پنبه و یا پشم میبافتند و آنها را به دور بدن خود میپیچیدند و دنباله آن را روی شانه میانداختند.
پسران آتنی، موسیقی، خواندن و نوشتن میآموختند، اما دختران هیچگونه آموزش خاصی نداشتند.
بیشترین توجه مردمان آتن به پرورش اندام بود و مردان جوان بیشتر به ورزش و کسب مهارتهای نظامی میپرداختند.
مردم آتن نقش بسیار زیادی در پیشبرد علم و فلسفه در جهان باستان داشتند.
یونانیان بویژه دانشمندان آتنی را باید بنیانگذار فلسفه قدیم دانست.
کلمه فلسفه نیز یونانی و به معنی دانش است، و فیلسوف یعنی دوستدار دانش.
دانشمندان بسیاری نیز در آتن پرورش یافتند.
از جمله آنها میتوان سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیساغورس، اقلیدس، بقراط و ارشمیدس را نام برد.
ارسطو که بود؟
ارسطو از بزرگترین دانشمندان یونان باستان است که طی سالهای 384 تا 322 پیش از میلاد میزیست.
ارسطو، هم فیلسوف بود و هم دانشمندی برجسته.
وی کتابهای بسیاری درباره موضوعهای مختلف علوم نوشته بود.
متأسفانه امروزه تنها چند کتاب از او برجای مانده است.
از کتابهای مشهور او: اخلاق، سیاست، حکومت آتن، فن شعر و فن سخنوری را میتوان نام برد.
ارسطو شاگرد افلاطون بود، اما برخی از نظریههای او را قبول نداشت.
آتن و اسپارت چه تفاوتی با هم داشتند؟
آتن دولت شهری بود که حکومت دموکراسی نخستین بار در آن بنیاد شد.
دموکراسی به این معنی بود که شهروندان آزاد، میتوانستند دولت خود را انتخاب کنند و اگر دولت مطابق میل آنها رفتار نمیکرد، دولت را تغییر میدادند.
نظام حکومتی دولت شهر اسپارت با آتن تفاوت داشت.
اسپارت یک دولت شهر نظامی بود و همه شهروندان آزاد حق انتخاب نداشتند.
تفاوت دیگر این دولت شهرها با هم این بود که آتنیها، همیشه برای دفاع از آتن و یونان آماده بودند و چندین بار هم این را ثابت کردند، اما آدمهای جنگطلبی نبودند و مقام انسان را برتر و والاتر از این میدانستند که بیهوده با هم جنگ و ستیز کنند.
آنها به ادبیات انسانی بسیار علاقمند بودند و بیشتر دقت خود را صرف پژوهش درباره مقام و منزلت انسان میکردند.
مدارسی که در آتن بود که شهروندان آتنی فرزندان خود را برای آموختن دانش و هنر بدانجا میفرستادند.
شهروندان اسپارتی چنین نبودند، آنها مردمی جنگطلب و جنگجو بودند و فرزندان خود را از سن هفت سالگی در مدارس نظامی آموزش میدادند و آنها تمام دقت خود را صرف یادگیری فنون مختلف نظامی میکردند.
«سولون» که بود؟
حکومت «اریستوکرات»ها کمکم در شهرهای یونان و از جمله در آتن به خودکامگی کشید.
تفاوت سطح زندگی میان مردم افزون گشت.
فشار بر بیشتر مردم زیاد شد.
از این رو باید شرایط اجتماعی در آتن تغییر میکرد.
سولون، یکی از دولتمردان و حقوقدانان آتن بود که در حدود سالهای 640 تا 560 قبل از میلاد زندگی میکرد.
در سال 595 پیش از میلاد او را به عنوان رهبر آتن انتخاب کردند تا اوضاع اجتماعی را تغییر دهد و نارضایتی مردم را فرونشاند.
سولون واقعاً شرایط اجتماعی آتن را عوض کرد و قدرت دخالت مردم در امور مملکت را افزایش داد.
تغییراتی در قوانین ایجاد کرد، همچنین فشار زندگی بر مستمندان را کاهش داد.
بدهی دهقانان به اشراف را بخشید و مردمی را که در اثر بدهکاری، برده شده بودند، آزاد کرد.
برده کردن افراد آزاد ممنوع شد و بردگی مادامالعمر از میان رفت.
بردگان چه نقشی در یونان باستان داشتند؟
در بیشتر سرزمینهای یونان، بویژه در آتن مردم از سه گروه تشکیل میشدند.
اشراف، مردم آزاد که آنها را دموس مینامیدند و بردگان.
بردگان دو دسته بودند.
دستهای که طی جنگها اسیر شده بودند و از سرزمینهای دیگر به دولت شهرها منتقل میشدند.
دستهای هم که از شهروندان یا کشاورزان فقیر بودند.
اگر شهروند و یا کشاورزی بدهی خود را به اشراف نمیپرداخت، باید برده او میشد.
(سولون این رسم را برانداخت).
بنابراین، بردگان مجبور بودند که به کارهای سنگین بپردازند.
روی زمینهای اربابان خود کار کنند.
یا در کارگاهها، کارهای سخت را انجام دهند.
تصاویری که روی ظرفهای باقی مانده از یونان باستان امروزه به دست ما رسیده است، نشان میدهند که بردگان را تنبیه هم میکردند.
میتوان گفت بیشتر تولیدات اقتصادی یونان به دست بردگان تولید میشد.
«نبرد ماراتن» چه بود؟
ایرانیان و یونانیان قدیم، چندین بار با هم جنگیدند و اغلب ایرانیان بر آنها پیروز میشدند.
در یکی از جنگها که در صحرای ماراتن اتفاق افتاد و دولت ـ شهر آتن رهبری جنگ از طرف یونانیان را برعهده داشت، ایرانیان شکست خوردند.
این واقعه در سال 490 پیش از میلاد رخ داد و نقطه عطفی برای دو کشور ایران و یونان بود.
چون ایرانیان پیش از آن و از زمان تشکیل حکومت هخامنشیان هیچگاه این گونه شکست نخورده بودند و یونانیان نیز هیچگاه بر قدرت بزرگی پیروز نشده بودند.
آتن چگونه رهبری یونان را به دست گرفت؟
پس از اینکه یونانیان در نبرد ماراتن پیروز شدند، میدانستند که ایرانیان در پی انتقام هستند.
هرچند که داریوش اول مرد، اما پسرش خشایارشا کار پدر را دنبال کرد و به جنگ یونانیان رفت.
اما در جنگ دریایی «سالامیس» که در سال 480 پیش از میلاد اتفاق افتاد، یونانیان ـ به رهبری آتن ـ باز پیروز شدند.
در این نبرد یونانیان از کشتیهایی استفاده کردند که بیشتر آنها را آتنیها ساخته بودند.
پس از نبرد سالامیس، برخی از دولت ـ شهرهای یونان پیمانی بستند که اگر ایرانیان به آنها حمله کردند، به کمک یکدیگر بشتابند.
آتن نقش فعالی در این پیمان داشت و رهبری آن را به دست گرفت.
البته دیگر دولت ـ شهرهای یونان براحتی رهبری آتن را نپذیرفتند.
یونانیان بیشتر کدام علوم را میآموختند؟
نزد یونانیان آموختن بسیار با ارزش بود.
آنها کودکان خود را به فراگیری همهگونه علوم تشویق میکردند.
آموزش هنر و ادبیات بسیار رواج داشت.
دانشمندان یونان باستان برای انسان ارزش زیادی قائل بودند.
از این رو در فلسفه یونانی علاوه بر آنکه از ماوراء طبیعت (متافیزیک) بحث میکردند، درباره انسان نیز گفتگو میکردند.
اندیشههای سقراط، افلاطون و ارسطو، که از برجستهترین و اندیشمندان یونان باستان هستند، سرشار از مباحث اخلاقی درباره رفتار و مقام انسان است.
علاوه بر فلسفه، یونانیان به آموزش پزشکی، گیاهشناسی، ریاضیات، جغرافیا و اخترشناسی نیز علاقمند بودند.
پریکلیس که بود؟
پریکلس، یکی از دولتمردان آتن بود که از سال 460 تا زمان مرگش در سال 429 پیش از میلاد حکومت آتن در دست او بود.
پریکلیس، فرماندهای موفق و سیاستمداری مردمی بود.
او به آموزش و فرهنگ و هنر علاقه فراوان داشت.
وی بسیار کوشید که همه دولت ـ شهرهای یونان را تحت رهبری آتن متحد سازد، اما مردمام زیادی در سراسر یونان با او مخالفت کردند.
مشهورترین پزشک یونانی کیست؟
پزشکی اگرچه در میان مصریان رواج داشت، اما آن را با سحر و جادو آمیخته بودند و برای علت بیماری بیشتر به ماوراء طبیعت ( از جمله خشم خدایان) توجه داشتند تا علت طبیعی و جسمی.
نخستین کسی که به صورت علمی به پزشکی توجه کرد، بقراط یونانی بود.
وی در سده پنجم پیش از میلاد زندگی میکرد.
از نظر بقراط جادو و خواندن اوراد اسرارآمیز در ماورای بیماری ارزشی ندارد.
بقراط مشهورترین پزشک یونانی است که به پدر پزشکی نیز معروف است.
وی سوگندنامهای دارد که مشهور است و امروزه کسانی که در رشته پزشکی فارغالتحصیل میشوند، به آن سوگند میخورند.
ریاضیدان مشهور یونانی که بود؟
یونان سرزمین ریاضیدانهای برجستهای بود.
طالس یکی از آنهاست.
وی مردی تاجرپیشه بود ولی به فراگیری علوم علاقه بسیار داشت.
او طی سفرهایی که به دوردست از جمله به مصر داشت از مصریان ریاضیات عملی آموخت.
وی در نجوم نیز دست داشت و کسوفی (= گرفت خورشید) را نیز پیشبینی کرد.
طالس حدود سال 600 قم میزیست.
وی در فلسفه نیز دستی داشت و آب را ماده اصلی همه چیز میدانست.
پس از طالس، فیساغورس را باید از ریاضیدان یونان باستان شمرد.
او نیز به مصر سفر کرد و بیشتر علم ریاضی بابلی و مصری را آموخت.
قضایای مشهوری در هندسه طرح و حل کرده است.
حتماً شما چیزهایی در این باره آموختهاید.
اما کسی که ریاضیات یونانی را بطور دقیق تدوین کرد و بدان شکل واحدی داد، اقلیدس است که حدود 300 قم، در شهر اسکندریه میزیست.
وی قضایای هندسه را در کتابی به نام اصول گردآوری کرد.
این کتاب در مجموع از سیزده کتاب تشکیل شده است.
به سبب تألیف این کتاب و نیز نظم و دقتی که اقلیدس در علم ریاضی از خود نشان داد، او را مشهورترین ریاضیدان یونانی میدانند.
ارشمیدس که بود؟
اگر قرار باشد، نابغههایی از یونان باستان نام ببریم، بیشک ارشمیدس، یکی از آنهاست.
وی از ریاضیدانان برجسته یونانی است، اما بیشتر به سبب کشف بزرگ علمی «اصل ارشمیدس» مشهور است.
او کشف کرده بود که «هر جسمی در مایعی فرو رود، به اندازه وزن مایع هم حجمش، از وزن آن کم میشود.» از اختراعات مشهور ارشمیدس، تلمبه مارپیچی است.
با این تلمبه به راحتی میتوان آب را از سطح پایین به سطح بالاتری منتقل کرد.
از اکتشافات دیگر ارشمیدس، کشف قوانین اهرمهاست.
جمله مشهوری از او نقل میکنند که میگوید: «جایی به من نشان بدهید که بر آن بایستم و اهرم بلندی به من بدهید تا زمین را جابهجا کنم.» ارشمیدس از کارایی عدسیها نیز آگاهی داشت.
اخترشناسی چه مقامی در یونان داشته است؟
اخترشناسی در یونان باستان بسیار رواج داشت.
بیشتر دانشمندان یونان، بویژه ریاضیدانان، اخترشناس نیز بودهاند.
حتی افلاطون و ارسطو نیز در اخترشناسی دست داشتهاند.
ارسطو نخستین کسی بود که درباره کروی بودن زمین مطالبی بیان کرد.
فیساغورسیان که پیرو فیساغورس بودند، زمین را کروی میپنداشتند و میگفتند که زمین حرکت میکند.
در حالی که بسیار از یونانیان میپنداشتند که زمین ساکن و مرکز تمام جهان است.
از مشهورترین اخترشناسان یونانی که نظریههای جدید علمی بر پایه مشاهده پیشنهاد کرد، اریستارخوس بود.
وی شاگرد یکی از شاگردان ارسطو بود.
او کوشید فاصله زمین تا خورشید را اندازه بگیرد.
اسکندر مقدونی کیست؟
اسکندر، پادشاه مقدونیه بود که پس از مرگ پدرش فلیپ دوم بر تخت نشست.
مقدونیه سرزمین کوچکی بود ولی اسکندر طی ده سال سراسر یونان و سرزمینهای میان هند و یونان را تحت سلطه خود درآورد و امپراتوری خود را گسترش داد.
اسکندر سودای فرمانروایی بر سراسر دنیا را در سر میپروراند.
از این رو به آسیای صغیر هجوم برد.
فرمانروای ایران در این زمان داریوش سوم بود.
او نتوانست در مقابل سپاه اسکندر مقاومت کند.
از این رو یونانیان پیروز شدند و مردم ایران را قتل عام کردند.
اسکندر در سر داشت هند و حتی همه سرزمین چین را تسخیر کند، اما شورشهایی که در کشورهای بیگانه و همچنین در ایران شکل گرفت و نیز اختلافاتی که میان او و سردارانش پیش آمد، اسکندر مجبور شد به بابل برگردد.
وی بابل را پایتخت قرار داد و همانجا در اثر بیماری درگذشت.
پس از اسکندر، سرزمینهایی که او فتح کرده بود، میان سردارانش تقسیم شد.
سرانجام تمدن یونان باستان چگونه بود؟
تمدن یونان باستان بتدریج در میان دیگر سرزمینها جای باز کرد.
با پیروزیهای اسکندر، نفوذ فرهنگ یونانی بیش از پیش شد.
به علاوه گروههایی از یونانیان که به دیگر سرزمینهای بخش شرقی دریای مدیترانه کوچ کرده بودند، فرهنگ و تمدن یونانی را بدانجا منتقل میکردند.
بندر اسکندریه (که پس از فتح اسکندر به این نام خوانده شد) از مراکز مهم آموزش علم و فلسفه شد و دانشمندان بسیاری در آنجا رشد کردند.
اقلیدس، ریاضیدان مشهور، اراتوستن، که کوشید ابعاد کره زمین را اندازه بگیرد، و بطلیموس اخترشناس مشهور یونانی در همین شهر اسکندریه آموزش دیدند.
نظریه بطلیموس درباره منظومه شمسی تا سده 16 الی 17 میلادی مورد قبول همه بود.
در غرب شبه جزیره بالکان و در سرزمینی که آن را ایتالیا مینامیم حکومت دیگری شکل گرفت و اندک، اندک وسعت سرزمینش را میگستراند.
اختلاف میان یونانیان سبب شد تا رومیها که متحد بودند بر آنها هجوم برند و تمدن یونانی را که چندین سده بر بخش بزرگی از جهان باستان چیره شده بودند، از میان بردارند.
رومیها، تمدن خود و فرهنگ و تمدن یونانی را به هم آمیختند و تمدن نویی بنیاد نهاد که آن را تمدن رومی مینامیم.