محیط جغرافیایی هویت ده : ده سیاهکلان در بخش مرکزی ، دهستان کمال آباد ، شهرستان کرج ، استان تهران واقع شده است .
حدود جغرافیایی : در قدیم الایام شاید حدود 100 سال پیش کل این روستا جزو دهستان دماوند بوده است .
در اوایل قرن جدید به ساوجبلاغ مرتبط بوده است همانطور که کل کرج به این شهرستان مرتبط بوده است .
در حال حاضر ساوجبلاغ از حدود 5 کیلومتری بعد از روستای کمالآباد آغاز می شود .
حدود 50 سال پیش منطقه سیاهکلان از خیابان هشتم گوهردشت (در حال حاضر) یا خیابان برغان (سابق) از ناحیهای که بدان جاده برغان می گفتند آغاز می شده و به منطقه ای که اکنون سیاهکلان نامیده می شود ختم می شده است .
اما بعدها قسمتهای پایین این منطقه یا به عبارتی از خیابان برغان تا بلوار مؤذن توسط دولت خریداری می شود .
درحال حاضر ملک اصلی سیاهکلان از بلوار مؤذن به بالا شروع می شود .
محدوده انرژی اتمی و قسمتی از دانشگاه آزاد و زندان گوهردشت را در بر می گیرد .
این منطقه از شمال غربی به کوه وبرال و آتشگاه از شمال شرقی به کوههای پورکان ، جاده چالوس و از شرق به باغستان و از غرب به کوههای بیلغان منتهی می گردد .
از جنوب غربی به زمین های حسنآباد که شامل دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه هنر است ختم می شود و جنوب آن به گوهردشت یا وردگرد سابق منتهی می شود .
در جنوب این منطقه که گوهردشت کنونی محسوب می شود .
دو خانواده اصیل به نامهای منصورخاکی و ناصرخاکی زندگی می کردند .
زبان محاوراتی روستا : زبان اصلی محاوراتی این روستا گیلکی است .
به طور کلی در کوههای اطراف کرج ، مردمانی که از جاده به بالا اقامت دارند گیلکی و از جاده به پایین ترکی صحبت میکنند .
آب و هوا آب و هوای این ده کوهستانی است .
دمای آن به دمای جاده چالوس و طالقان نزدیک است .
در تابستان خنک و در زمستان بسیار سرد است .
در فصل زمستان به دلیل کوهستانی بودن این منطقه برف تمامی این روستا را سفیدپوش می کند .
جنس خاک جنس خاک این ده رس و ماسه است .
در بعضی از مکان ها غلبه خاک رس دیده میشود اما جنس خاک اغلب مناطق ماسه است .
جنس خاک باغ ماسه خاکی است که برای باغداری بالاخص برای درختان هسته دار بسیار مناسب است .
منابع آب به گفته اهالی ده دو یا سه چشمه در این روستا منبع اصلی آبیاری باغهای این منطقه را تشکیل می دهد .
این چشمه از بالای کوه سرازیر می شوند و به درون آببندها و رودهای ساخته شده توسط باغداران هدایت می گردند و سرانجام داخل استخرهایی به نام عسل می شوند که به منظور آبیاری درختان باغ در نظر گرفته شده است .
معمولاً این استخرها را قبل از پر کردن آب لایروبی می کنند تا آب بدست آمده پاکیزه و زلال باشد .
در مورد آب شرب روستاییان می توان از چاهی نام برد که اهالی روستا در گذشته از آن استفاده می کردند .
اما چند سال به دلیل خشکسالی آب این چاه قابل استفاده نبود .
سرانجام سازمان انرژی اتمی چاهی بزرگ و عمیق در قسمت پایین روستا زد .
هم اکنون لوله کشی آب که از بالای سازمان انرژی اتمی به این روستا میآید از داخل چاه نشأت می گیرد .
از نظر سرویس های بهداشتی اکنون هر خانواری یک چاه فاضلاب مختص خود دارد.
آب ضرفشویی و حمام نیز داخل یک لوله اصلی شده ، این لوله به باغات هدایت میگردد و یکی از منابع آبیاری شناخته می شود .
پوشش گیاهی پوشش گیاهی دامنه کوههای سیاهکلان گون است که از آن کتیرا بدست می آید .
کما و کرزنگ از دیگر گیاهان این منطقه کوهستانی است که در گذشته از آن برای سوخت حمام و چرای دام استفاده می شد .
از دیگر سبزی های کوهی شنگه و آلک است که برخی از اهالی روستا هنوز هم آن ها در غذاهایی چون آش و برنج استفاده می کنند .
حیوانات : سگهای وحشی - گرگ - روباه از جمله حیوانات وحشی هستند که به گفته اهالی ده در مناطق بالای کوه به تعداد زیادی یافت می شوند .
در میان برخی از اهالی که به کار دامداری اشتغال دارند حیوانات اهلی چون گاو نیز وجود دارد .
اردک ، مرغابی ، مرغ ، خروس ، از دیگر حیوانات اهلی است که توسط بسیاری از اهالی در محوطه حیاط خانه نگهداری می شود .
تاریخچه ده : نام ده بر اساس آنچه مشهور و مشهود است این روستا بالغ بر 800 سال قدمت دارد .
مکانهای مختلفی تغییر یافته است و مهاجرت های مختلفی بدین مکان صورت گرفته است .
بنابرگفته بزرگان عده ای از اکراد و عده ای از شیراز به سیاهکلان آمده اند و سکونت کرده اند .
این روستا دارای دو خانواده اصیل بومی به نام های کهن ترابی و میربزرگی است که اعضای اصلی این روستا را تشکیل می دادند .
جمعیت طایفه میربزرگی ها که جزو سادات بحساب می آمدند بر جمعیت کهن ترابی ها غلبه داشت.
مردان میربزرگی به نشانه سادات بود نشان کلاههای سیاه بر سر داشتند به همین دلیل این ده نام سیاهکلان یا افرادی با کلاه سیاه به خود گرفت .
اماکن تاریخی گفته می شود به دلیل اینکه مکان این روستا جابجا و در واقع محدود شده است و قسمت عمده ای از آن توسط دولت تسخیر شده است .
اماکن تاریخی زیادی ندارد .
تاریخی ترین مکان این روستا درخت هفت چنار است .
این درخت دقیقاً 7 تنه دارد که از یک ریشه رشد کرده اند .
کنار این درخت مسجدی ساخته شده است .
قدمت این درخت به 600 تا 700 سال می رسد که نشان دهنده قدمت روستا نیز هست .
مردم این درخت را مقدس می دانند .
بسیاری از اهالی بدان دخیل می بندند و در صورت گرفتن حاجت در کنار این درخت بساط چایی یا اش راه می اندازند .
بسیاری معتقدند این درخت به آنها حاجت داده است .
از دیگر اماکن تاریخی جای پای سپهسالار است که به گفته اهالی در واقع جای پای پسر امام زین العابدین است .
حکایت است که آن امامزاده از دست مأمورین حکومتی فرار می کرده است و از جای پای او چشمه ای سرازیر می شود .
مکان آن در دامنه کوهی است که بدان بیشه میگویند مردم غالباً برای نذر و نیاز به آنجا می روند .
ویژگیهای جمعیتی جمعیت این روستا به طور تقریبی 1000 نفر تخمین زده می شود .
روستا به طور کلی به دو قسمت بومی و غیربومی تقسیم شده است .
60% جمعیت بومی و 40% آن غیربومی محسوب می شوند .
این روستا حدود اً دارای 200 خانوار است .
با معیار قرار دادن حداقل سواد مکتبخانه ای 90% جمعیت روستا از سواد خواندن و نوشتن برخوردارند .
به طور تقریبی این روستا دارای 200 نفر با تحصیلات دانشگاهی است .
تحصیلات تا مقطع دیپلم نیز 10% کل جمعیت را در بر می گیرد .
حدوداً 80% اعضای این روستا در سن فعالیت شغلی قرار دارند یا به عبارتی جزو جمعیت فعال محسوب می شوند .
به جز خانم ها تقریباً تمام آقایان ده مشغول به کار هستند .
- حرکات جمعیت میزان مرگ و میر : 2-4 نفر در سال میزان تولد : 2-4 نفر در سال میزان ازدواج : 1-3 نفر در سال سن ازدواج در این روستا بالا رفته است .
حدوداً 30 تا 40 نفر از دختران این روستا بالای 20 سال هستند و هنوز ازدواج کرده اند .
وقتی علت این تغییر در سن ازدواج را از اهالی ده جویا شدم ، پاسخ دادند «چون توقعاتشان زیادی بالا رفته است ، پرسیدم به نظر شما چه چیزی باعث بالارفتن توقعاتشان شد ، در حالی که سطح تحصیلات دانشگاهی دختران در این روستا بسیار ناچیز است ؟
برخی تأثیر منفی ماهواره را مطرح کردند و برخی دیگر تأثیر نزدیک به شهر و وارد شدن آسانتر فرهنگ شهری به روستا را پسرانی که در سن ازدواج هستند بیش از دختران در سن ازدواج تن به ازدواج می دهند .
علت این امر شاید امکان راه یابی آسانتر آنها به شهر باشد ، زیرا ورود به دانشگاههای کرج که اغلب مختلط است خود می تواند زمینه ای را در جهت بالا رفتن گزینه های انتخاب همسر آینده را برای فرد فراهم آورد .
سن میانگین سن بومیان روستا حدوداً 80 سال است .
در میان بومیان حتی پیرزن ها و پیرمردهایی با سن 90 سال یا بالاتر نیز یافت میشوند.
میانگین سنی در میان غیربومی ها حدوداً 65 سال است .
مهاجرت 40% اهالی این روستا را غیربومیان تشکیل می دهند که به دلیل ارزان بودن قیمت زمین به منظور خرید یا اجاره از شهرهای اطراف به این روستا مهاجرت کرده اند از 14 سال پیش مهاجرت به این روستا آغاز شده است .
فشار مهاجرت از سال 76-77 به بعد بوده است .
بیشترین مهاجرین از روستا به شهر و از شهر به روستا را جوانان تشکیل می دهند .
بیشترین تعداد مهاجرت به شهرستان کرج است .
اغلب جوانان بالاخص پسران پس از گذراندن تحصیلات عالیه در شهر در صورت یافتن شغل مناسب و پر درآمد تغییر مکان داده و برای همیشه از روستا خارج می شوند .
معیشت و اقتصاد به طور عمده معیشت و اقتصاد این روستا را می توان در دو سطح مورد بررسی قرار داد .
یکی تأمین معیشت و اقتصاد خانواده از طریق پرداختن به شغل های عمدتاً شهری چون اشتغال در کارخانه ، سازمان انرژی اتمی ، و یا تامین معاش از طریق مسافربری و دیگری شغل های عمدتاً روستایی چون باغداری و دامداری به طور عمده معیشت و اقتصاد این روستا را می توان در دو سطح مورد بررسی قرار داد .
یکی تأمین معیشت و اقتصاد خانواده از طریق پرداختن به شغل های عمدتاً شهری چون اشتغال در کارخانه ، سازمان انرژی اتمی ، و یا تامین معاش از طریق مسافربری و دیگری شغل های عمدتاً روستایی چون باغداری و دامداری - شغل های شهری کارخانه جهان چیت به عنوان یکی از کارخانه های تولید پارچه زمانی یکی از منابع درآمدی عمده روستاییان محسوب می شد .
اما پس از آنکه به دلیل وارد شدن تکنولوژی به این کارخانجات ، دولت نیروی انسانی روستایی را که نیروی کار اضافی محسوب می شد از کارخانه بیرون کرد و پولی را با اصطلاح بابت غرامت به آنها پرداخت نمود ، قسمتی از بومیان این روستا که سالها و جد اندرجد به این کار اشتغال داشتند با این پول ماشین هایی را به منظور مسافربری خریداری کردند و به همین دلیل بخش عمده ای از روستاییان اکنون به کار مسافربری اشتغال دارند و در تاکسی های خط سیاهکلان مشغول به کار هستند .
به غیر از پارچه بافی عده ای دیگر از مردم این روستا در کارخانه برزنت مشغول به کار بودند .
عده ای نیز اکنون به عنوان کارگران روزمزد در سازمان انرژی اتمی مشغولند .
کارگری و کارمندی شغل بخش عمده این روستاییان را تشکیل می دهد .
در گذشته باغداری و کشاورزی و دامداری منبع درآمد اصلی روستاییان را تشکیل می داده .
اکنون عده قلیلی از اهالی روستا که عمدتاً مردان مسن و قدیمی هستند به باغداری مشغولند .
حدود 3 خانوار نیز به دامداری اشتغال دارند .
علت کناره گیری اهالی روستا از باغداری عمدتاً در حاشیه قرار گرفتن فعالیت درباغ بوده است .
در واقع باغداری کفاف زندگی آنها را نمی دهد زیرا به دلیل کمبود بارش بسیاری از باغها به زمینهای بایر مبدل شده است .
طبق قانونی که در سال 1349 تصویب شد دولت زمینهای بایر را ملی اعلام کرد و به تبع آن چراگاههای مربوط به این زمینها نیز ملی اعلام شد .
بعد از انقلاب هم همان زمینها که قبلاً به جنگلبانی واگذار شده بود به زمین شهری واگذار شد .
اکنون زمینها تحت تصرف وزارت مسکن و شهرسازی است.
حتی گفته می شود طی دو سال اخیر که بارندگی زیاد شده است باز هم روستاییان تمایلی به ادامه اشتغال در باغ های خود را ندارند زیرا اساساً باغها را ملک خود نمیدانند .
مسئله مالکیت و مشکلاتی که با خود همراه آورده است در بخش بعد مورد بررسی قرار می گیرد .
انواع درختان میوه (گیلاس) آلبالو ، توت ، گردو و شاتوت مهمترین درختان میوه این روستا هستند .
باغها شامل کلاشان ، نولات ، بیخ باغلاجان کنده گمرک ، بیخ بند دو برار ، گل دره ، انگور دره ، دراز رو ، کرجین و نوباغ می باشند .
مساحت کل باغها بیش از 25 هکتار است .
اهالی روستا زمینهایی به مساحت 500 متر تا 40.000 متر را تحت مالکیت خود دارند .
باغهای این ده به طور کلی دارای 12 عسل یا استخر آب برای ابیاری باغ است .
هر کدام از باغداران به صورت قراردادی وتوافقی هفته ای 2 تا 3 روز از این استخرهای آب در جهت آبیاری باغهایشان استفاده می کنند .
- به غیر از مواردی که بدان اشاره شد ، می توان از طرح شهید رجایی به عنوان منبع درآمد برای خانواده هایی که سن سرپرست آنها بالای 60 سال است و از لحاظ اقتصادی در سطح نازلی قرار دارند نام برد .
این طرح زیر نظر کمیته امداد است و بسیاری از خانواده های بی بضاعت این روستا را تحت پوشش خود قرار می دهد .
مالکیت زمین مشکل اصلی این روستا مشخص نشدن مسئله مالکیت است چه مالکیت جزئی یعنی اماکنی که داخل آن خانه سازی انجام شده است و در آن سکونت دارند و چه زمینهای بایر و چه زمینهای دایره به عنوان زمینهای باغداری .
اگر در روستا بلاتکلیفی به چشم می خورد مشکل اصلی آن به مالکیت باز می گردد .
در این روستا نظام ارباب رعیتی نظام غالب بوده است .
این روستا از جمله روستاهایی است که نظام خرده مالکی بر آن غلبه داشته است .
بنابراین قوانین اصلاح ارضی سال 1342 نظام شاهنشاهی به آن اعمال نشده است .
در این روستا هر کس زمینی را به عنوان خرده مالک آن زمین در اختیار داشته است .
بعضی از اهالی روستا از ملی شدن زمینها بعد از تصویب قانون ملی شدن اراضی خوشحال بودند زیرا گمان می کردند ملی شدن مساوی است با مالکیت خصوصی زمین !
این گذشته به 60 سال پیش باز می گردد .
مردم گمان می کردند بعد از انقلاب اوضاع آنها بهبود یابد .
یکی دو سال از انقلاب گذشت .
آن زمان که زمینها ملی شد مستثنیات مردم لحاظ نشد .
بعد از انقلاب عین سند به مسکن و شهرسازی واگذار شد .
در شهر اداره ای نیست که در سیاهکلان زمین نداشته باشد .
بسیاری از جوانهای روستا خانه ندارند و مستأجرند در حالی که زمینهایشان واگذار شدند .
در واقع فرزندان بومیان اکثراً اجاره نشین های روستا محسوب می شوند .
نظام تولید و توزیع با گشت و گذار داخل روستا و پرس و جو ازر اهالی ده می توان فهمید که هیچ صنعت مرتبط با نوع تولید روستا اعم از گیلاس و توت و شاتوت یا تولیدات دامی شکل نگرفته اند .
روستا فاقد تعاونی های تولید و توزیع است .
در این مورد می توان تنها از یک ساختمان مرغداری نام برد که نزدیک قبرستان روستاست .
کشتار مرغ در این مرغداری به تعداد زیاد است و یکی از کشتارگاههای اصلی کرج محسوب می شود .
اکثر کارگران این مرغداری را افغانی ها تشکیل میدهند .
تنها فعالیت مرتبط با تولیدات باغی تهیه تاقک یا همان توت خشک است معمولاً زنان بومی روستا بدین کار اشتغال دارند و از این تاقک ها را بدون واسط و خود به شهر می برند .
نظام توزیع تنها یک مغازه مخصوص توزیع جنس های کوپنی در این روستا وجود دارد .
معمولاً اهالی اصیل روستا (کهن ترابی ها و میربزرگی ها) که دارای تنورهای پخت نان هستند سهم آرد خود را از این مغازه می گردند .
صاحب این مغازه خادم مسجد و رئیس شورای اهالی ده نیز محسوب می گردند .
به این نان ها دستی شیرمال می گویند .
3 مغازه دیگر اعم از مغازه های خوار و بار فروشی و الکتریکی در روستا وجود دارد البته به دلیل اینکه صاحبان این مغازه ها جنس های خود را از شهر به روستا می آورند هزینه حمل و نقل را نیز به روی جنس می کشند .
به دلیل گرانی این جنس ها معمولاً اهالی ترجیح می دهند از شهر جنس های موردنیاز خود را تهیه کنند .
وضعیت مبادله کالا آنچه از این روستا به شهر برده می شود ،یا بهتر است بگوییم صادر می شود میوه هایی چون گیلاس ،گردو توت و زرد آلو است که معمولاً توسط آن دسته از اهالی که دارای وسایل نقلیه هستند به میدان ها و مغازه های شهر برده می شود .
در واقع اهالی خودشان توسط وسایل نقلیه مسافر بری یا موتور کالا ها را صادر می کنند .
محصولات این روستا 30 تا 40 سال پیش زبانزد شهرستان های دیگر بود .
به عبارتی اگر چه این محصولات اکنون به شهر های اطراف سیاهکلان صادر می شود اما در گذشته بالاخص میوه هایی چون توت و گردو را به مازندران ،قزوین و زنجان صادر میکردند .
اخیراً گیلاس و آلبالو و شاتوت نیز به صادرات مهم این روستا بدل شده است در گذشته صادرات بیشتر بوده است به دلیل جریاناتی که در باب مالکیت روستا گفته شد عده زیادی از بومی ها مهاجرت کردند و عده زیادی از بومی های ساکن نیز دست از کار کشیدند.
ارتباطات ـسخت افزاری از نظر راه های ار تباطی یک راه که به شهر منتهی می گرددراه شوسه و آسفالت شده است را ه هایی که در داخل روستا است و کوچه ها را به یکدیگر متصل کرده است اغلب خاکی است به جز چند راه که در قسمت پایین ده و نزدیک به شهرک محمود آباد که در حد فاصل میان شهر و روستای سیاهکلان قرار دارد .
خیابان اصلی این روستا ،11 سال پیش آسفالت شد اما به سبب کشیدن کابل تلفن و تر کیدگی لوله ها ، کنده شد و در حال حاضر به صورت خاکی در آمده است - نرم افزاری مخابرات ـ در این روستا یک مرکز مخابرات وجود دارد که سال 1374 تاسیس شد خط تلفن هم 7 سال پیش وارد این روستا شد .
ماهواره و اینترنت ـ به گفته برخی اهالی تعداد ماهواره ها حتی بیشتر از تعدادکامپیوترها است ، اما دهیار ده منکر این امر شد ایشان معتقد بود شاید 2 یا 3 خانوار در روستا دارای ماهواره باشند به نظر می رسد طرز لباس پوشیدن و آرایش بالاخص دختران یا به دلیل ورود ماهواره و یا به دلیل تاثیر پذیری از شهر تا حد زیادی خصوصیات روستایی خود را از دست داده است .
کامپیوتر یکی از وسایل رایج موجود در میان اهالی روستا است .
به دلیل وجود خط تلفن اغلب به اینترنت نیز متصل هستند .
تلویزیون : تا 6 سال پیش تلویزیون این روستا تنها به شبکه 1 و 2 آن هم به صورت ناقص و با کیفیت تصویری بد (برفکی) آنتن می داد .
انرژی اتمی یک فرستنده در اختیار کارکنان انرژی اتمی در ساختمان های مرتبط با سازمان می گذارد و مردم هم به موهبت آن موفق به گرفتن 4 کانال تلویزیون می شوند .تا یک سال پیش تلویزیون روستا فاقد شبکه 5 سیما بود .
سازمان صدا و سیما روی کوه یک فرستنده نصب کرد به این ترتیب شبکه 5 هم راه اندازی شد .
به علت وجود سیستم مرکزی قوی شبکه تلویزیون روستا علاوه بر 5 شبکه که شبکه های رایج در شهر نیز می باشند شبکه اراک را هم می گیرد .
دلیل آن کوهستانی بودن و فاصله زیاد این روستا از سطح دریا است .
بنابراین امواج راحتتر و سریعتر فرستاده می شوند.
* سازمانهای روستا بهداشتی : یک مرکز بهداشت در قسمت پایین روستا واقع شده است که بیشتر به فعالیت های تنظیم خانواده اختصاص داده شده است .
در گذشته به گفته رئیس شورا روزی 4 تا 5 کودک به دلیل وضعیت نا مساعد بهداشتی تلف می شدند .
اغلب این کودکان به دلیل عدم دسترسی به پزشک و امکانات بهداشتی دچار تشنج ،ناشنوایی و عقب ماندگی می شدند زیرا مسلماً هنگامی که موسسات درمانی و بهداشتی در یک روستا به میزان کافی وجود نداشته باشد زنان نیز در دوره بارداری نمی توانند آموزشهای لازم را در جهت بهداشت و سلامت خود و کودکان خود ببینند .
جالب اینجاست که اکنون نیز تنها یک پزشک در این مرکز در مانی وجود دارد و یک مرکز بهداری برای توزیع دارو نیز در قسمت مرکزی روستا واقع شده است .
یک حمام عمومی در روستا وجود داشت که از شرایط مناسب بهداشتی برخوردار نبود .اکنون تقریباً تمامی اهالی ده دارای حمام شخصی هستند .6ـ10 خانوار این روستا هنوز از حمام عمومی استفاده می کنند مقرر است دولت برای ساخت حمام و کشیدن تیر آهن و جایگزینی آن با تیر چوبی 200000 هزار تومان به هر کدام از این خانواده ها بدهد .
- سازمان تفریحی : هیچ سازمانی که به فعالیت های تفریحی جوانان روستا بپردازد وجود ندارد .
از تفریحات سالم در این روستا سر زدن به خانه اقوام و همسایگان و اغلب شب نشینی است بالاخص در فصل زمستان که خانواده ها دور کرسی جمع میشوند و دیداری تازه می کنند .روابط خویشاوندی و همسایگی در این روستا بسیار قوی است و اوقات فراغت روستاییان اغلب این گونه میگذرد .
جوانان روستا در صورت تمایل به شرکت دز سازمانهای تفریحی مثل سازمانهای ورزشی به ناچار بایستی به شهر بروند .
از تفریحات ناسالم این روستا استعمال مواد مخدر است به گفته اهالی این امر تنها به افراد مسن و پیرمرد های روستا اختصاص دارد .
گاهی نیز از این ماده تنها به جهت درمانی اسنفاده می شود .
سازمان مذهبی : مسجد ابوافضل با همیاری خود مردم روستا ساخته شده است .
آقایی که خادم مسجد است رئیس شورا نیز محسوب میشود .معمولاً در ماههای رمضان و دهه اول محرم آقا یا پیش نمازی را از شهر به روستا دعوت میکنند .
بقیه اوقات معمولاً اهالی بالاخص زنان پیر روستا با وجود اینکه پیش نماز ندارد به صورت دسته جمعی نماز می خوانند .
کمبود امکانات روستایی: مهمترین علت مهاجرت به روستا پایین بودن قیمت خرید یا اجاره زمین است اما مهمترین علت مهاجرت از روستا کمبود امکانات روستایی است .این روستا زیر نظر دهداری کمال آباد است در اطراف کمال آباد روستاهای زیادی وجود دارد اما این روستا به نسبت روستاهای دیگر تحت پوشش، از امکانات بسیار نازل تری برخوردار است .
این امر با توجه به نزدیکی روستا به شهر ( فاصله حدوداً4 کیلومتر )جای تعجب دارد .
امکانات بهداشتی و درمانی ،کافی نیست .
راهها به درستی آسفالت نشده اند .
سازمانهای تولید و توزیع روستایی پا نگرفته اند .
و جوانان از کمبود امکانات تفریحی رنج می برند .
به گفته دهیار علت اصلی کمبود امکانات به جریان مالکیت باز می گردد.
مردم به آباد کردن ملک خود دلگرم نیستند به دلیل سطح تولیدی نازل نظام مالیاتی که بازده آن به صورت فراهم کردن امکانات روستایی توسط دولت است ،پا نگرفته است .
در این مورد دهیار ده مثالی می زند: ( یک زمینی بالاها بود ، از کسی پرسیدم اینجا برای کیست ؟
گفت اگر بمیرد برای 45 نفر است .
) از طرفی مشکل عدم امکانات کافی در روستا و نپرداختن مسئولین به آبادانی روستا و پرداختن به مسائل حاشیه ای باز میگردد .
در شهریور 1383 ، دهداری این ده افتتاح شد ،هزینه ای به مبلغ 23میلیون تومان به مناسب افتتاح دهداری و آغاز فعالیت ها ی عمرانی ده به روستا اختصاص داده شد .
قبلاً کارهای روستا توسط خود شورا انجام می شد و برای تهیه امکانات از همیاری مردم و بعضاً برخی ادارات چون فرمانداری و شهرداری استفاده می شد .
اخیراً هم هزینه ای برای طرح هادی به مبلغ 80 میلیون تومان به ده اختصاص داده شده است به گفته دهیار این مبالغ ابداًکفاف کمبود امکانات مورد نیاز روستا را نمی دهد .
این ده حداقل به یک میلیارد تومان جهت آبادانی عمرانی خود نیاز مند است .
البته با فراهم شدن امکاناتی چون آب و برق توسط فعالیت های شورا و جهاد ، عده کمی از مردمی که از روستا کوچ کرده بوده به روستا بازگشته اند .
امید می رود با افزایش امکانات روستایی مابقی بومی های روستا نیز که شاید حدود 40% خانوارها را تشکیل می دهند به روستا باز گردند .
مرکز آموزشی - تنها یک مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه به صورت چرخشی وجود دارد نام آن مدرسه کهن ترابی است .
علت این نام گذاری این است که اولین شهید این روستا شخصی به نام کهن ترابی بوده است .
* نظام زناشویی غالب در این روستا تک همسری است .
به گفته اهالی هیچ مردی بیش از یک زن ندارد .
نوع همسر گزینی اغلب از نوع سنتی است .
اما به دلیل محیط بسته و محدود روستا از لحاظ جغرافیایی و ارتباط چهره به چهره و طولانی مدت اهالی با یکدیگر ،شناخت مردم به خصوص همسایگان از یکدیگر بسیار زیاد است .
این مسئله تاثیر خود را در انتخاب همسر می گذارد .
معمولاً پسرهایی که حاضر به رفتن خواستگاری دختری می شوند ، او را قبلاً دیده و پسندیده اند .
مراسم خواستگاری معمولاً به صورت رسمی انجام می گیرد .
در واقع جلب رضایت دختر نیز بعد از دیداری که مادر پسر از دختر می کندو پاسخی که از او می گیرد مشخص میشود .
بنابراین مراسم خواستگاری یک مراسم صرفاً صوری است و البته در میان مهاجرین این روستا به خصوص پسران جوان که به گفته اهالی اغلب دارای تحصیلات دانشگاهی هستند بسیاری از ازدواج ها خارج از روستا انجام می پذیرد و به اصطلاح برون همسری از نوع برون منطقه ای است .
اما ازدواج بومی اغلب درون همسری آن هم از نوع درون همسری خویشاوندی است چون اساسا اهالی بومی روستا به دو گروه خویشاوندی کلان ( میر بزرگی و کهن ترابی تقسیم می شوند ازدواج اساساً بومی و درون خویشاوندی است .
زیرا به نوعی همه اهالی روستا با یکدیگر خویشاوند محسوب میشوند و با فرض درون منطقه ای بودن ازدواج ها لا جرم ازدواج از نوع خویشاوندی و درون همسری نیز محسوب میگردد.
به علاوه به دلیل شناخت بیشتری که اهالی روستا از یکدیگر دارند و به دلیل تداوم روابط خانوادگی و همسایگی، به طور قطع خانواده ها ترجیح می دهند همسری را برای پسر و یا دختر خود از خویشاوندان بر گزینند .
ساختار روابط زن و مرد: روابط زن و مرد در داخل خانواده ها را می توان در قالب ساختار های سنتی ازدواج دانست یعنی انتظارات و تو قعات و نقش های در نظر گرفته شده برای زن و مرد مشخص است و در چهارچوب عرف جامعه سنتی شکل معینی به خود می گیرد .
.
مرد به عنوان رئیس و نان آور خانواده نقش اصلی را ایفا میکند .
تصمیمات بالاخص تصمیمات اقتصادی از جانب مرد گرفته میشود و اغلب روابط اقتدار گونه ای از جانب مرد به زن تحمیل میگردد .
خانواده حول محور تولیدی و اقتصادی شکل گرفته و وجود فرزندان (بخصوص پسر ) به عنوان نیروها ی کمکی در امر تولید اقتصادی که عمدتاً به باغداری منحصر می گردد ضروری مینماید.
البته با پیشی گرفتن شغلهایی چون کارمندی ،کارگری و مسافر بری در میان اهالی خانواده به تدریج ساختار پیشین خود را از دست میدهد و بیشتر به ساختار هسته ای خانواده شهری شباهت پیدا می کند .
سطح تحصیلات دختران نسبت به پسران در سطح پایین تری قرار دارد .
دختران اغلب از تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک برخوردار نیستند اما نکته قابل توجه در این میان بالا رفتن سن ازدواج در میان دختران در قیاس با گذشته است .
گسترش توقعات در میان دختران حتی با وجود دور بودن آنها از مراکز تحصیلی و شغلی ( که دایره انتخاب همسر را بزرگتر می کند ) شاید بیش از نزدیکی به شهر به گسترش وسایل ارتباط جمعی بخصوص اینترنت و ماهواره مرتبط باشد .بالا رفتن سطح توقعات دختران در زمینه انتخاب همسر می تواند تغییرات و دگرگونیهائی را در جهت شیوه های همسر گزینی در روابط سنت حاکم بر خانواده روستائی فراهم آورد.
به گفته اهالی میزان هم گسیختگی خانوادگی بسیار پائین است .
در میان اهالی تنها یک مورد طلاق آنهم به علت اعتیاد شوهر گزارش داده شده است .
- مراسم خواستگاری و ازدواج در مراسم خواستگاری که معمولا تمام بزرگان فامیل در خانه عروس جمع می شوند ، پیش از انتخاب پسر در نتیجه نهائی خواستگاری دخالت کند .انتخاب بزرگان فامیل موثر خواهد بود .
این در حالی است که همانطور که گفته شد ، مراسم خواستگاری در نزد اهالی ده معمولاً با پاسخ منفی مواجه نمی شود و بیشتر به مراسمی صوری و رسمی شباهت دارد تا مراسمی به معنای واقعی کلمه خواستگاری .
برگزاری مراسم شیربها یکی سنت های مرسوم در روستا است .
در طول دوران نامزدی در پی اعیاد و یا جشنهای مذهبی اغلب هدایایی به نوعروس داده می شود .
نکته قابل توجه در مراسم خواستگاری در این روستا تعیین مهریه است .
متوسط میزان مهریه ای که دو طرف در آن به توافق می رسند .
500 سکه است با توجه به اینکه سطح اقتصادی اکثر روستاییان متوسط به پایین است .
بنظر می رسد این رقم ، رقم قابل توجه و نسبتاً زیادی می باشد .
طبق گفته اهالی غالباً خریداری که توسط خانواده پسر برای عروس می شود نیز خرید مفصلی است .
مراسم ازدواج : مراسم ازدواج در این ده هفت شبانه روز به طول می انجامد .
رسم بر اینست که یک روز خانواده عروس و داماد دور یکدیگر جمع شوند و نان بپزند به این مراسم نون پزون گفته می شود .
و مراسم حنابندان روز قبل از عروسی برگزار میشود.
در این روز عروس به حمام برده می شود .
اما داماد در همان روز عروسی از حمام بیرون می آورند و او را با ساز و دهل راهی مکانی می کنند که برای کوتاه کردن موی داماد در نظرگرفته شده است .
به این مراسم ، مراسم سرتراشی می گویند .
به رقص محلی روستا که با ساز و دهل همراه است چوبی یا چوپی می گویند .
در روز عروسی معمولاً هنگام بردن عروس توسط خانواده داماد خانواده عروس با گریه و زاری یکدیگر را در آغوش می کشند .
این مسئله به دلیل وقوف عروس به شروع زندگی جدید در خانه داماد و ترک دائمی خانه پدری است .
پس از وارد شدن عروس به خانه داماد پس از چند ساعتی رقص و آواز عروس و داماد را به اتاقی هدایت میکنند.
رسم بر این است که ازدواج حتمآً همان شب صورت گیرد .در واقع در صورت تخطی از چنین رسمی معمولاً وجهه بالاخص عروس در میان اهالی ده مخدوش می گردد .
مراسم ارتحال : معمولاً تا 7 روز همسایه ها و خویشوندان برای کمک به کارهای خانه و استقبال از میهمانان خانواده عزادار به خانه او می آیند .
خانواده عزادار تا 7 روز به هیچ چیز دست نمی زند و تا 5 روز به حمام نمی رود .