رسوبات مربوط به پالئوژن در شمال شرق و چهارگوش گلپایگان دارای گسترش نسبتاً وسیع و گسترده ای بوده و از نظر لیتولوژی دارای تنوع بسیار زیادی است
جنبش های زمین ساختی لارامید سبب چین خوردگی و بالاآمدگی زمین های قدیمی گردیده و به دنبال آن فاز فرسایش بعدی سبب تشکیل ته نشستهای آواری قرمز رنگ پی ائوسن در پی ردیف ترشیر نتیجه آن می باشد
در دوران سنوزوئیک پیشروی دریا در منطقه مورد نظر از ائوسن پیشین آغاز می گردد. لوتسین پیشین زمان رخداد واقعه ای مهم در منطقه است. چه برای نخستین بار فعالیت های نسبتاً شدید آتشفشانی نتیجه یک فاز کششی است
در این زمان در حالیکه در بخش نراق فعالیت های آتشفشانی گسترش فراوان داشته و میان لایه های رسوبی بویژه لایه های نومولیت دار اهمیت کمتری دارند. در بخش نیم ور شرایط دریایی فرمانروا بوده است چنانچه ته نشست های رسوبی از جمله آهک های نومولیت دار و آلوئولین دار گسترش بیشتر و سنگ های آتشفشانی گسترش کمتری دارند. در مقطع نیم ور تنوع رخساره ها در زمان لوتسین نسبتاً فراوان و لوتسین پایانی تا ائوسن بالائی گوناگونی رخساره ها از اهمیت کمتری برخوردار است
در مقطع نراق رسوبات مربوط به ائوسن بالائی دیده نشده و رسوبات الیگوسن بطور هم شیب بر روی رسوبات ائوسن میانی قرار می گیرد
وجود رسوبات کربناته و تخریبی ائوسن بالائی در مقطع نیم ور و عدم حضور این رسوبات در مقطع نراق نشان دهنده خروج از آب رسوبات در مقطع نراق در این زمان است در صورتی که در مقطع نیم ور رسوبگذاری بدون انقطاع تا ائوسن بالائی ادامه می یابد (این موضوع می تواند نشان دهنده حرکات اپیروژنیک و وجود سیستم هورست و گرابن در مناطق یاد شده باشد؟)ء
اولین سری رسوبی مربوط به زمان الیگوسن مربوط به اشکوب روپلین است. رسوبات مربوط به این زمان در مقطع نراق شامل تناوب کنگلومرا، شیل و مارن بوده و توسط زون تجمعی Nummulites intermedius و Eulepidina dilatataمشخص می گردد
این لایه ها نشان دهنده بخش بدون نام سازند قم بوده و در زیر بخش های اصلی سازند قم واقع است. این بخش در اصل نشان دهنده شروع پیشروی دریای قم است که از طرف کاشان و اردستان (بزرگ نیا) و نراق (نگارنده، 1373) آغاز شده است، و بتدریج به طرف شمال و شمال غرب ادامه می یابد
این بخش در مقطع هستیجان یافت نگردید و رسوبات مربوط به سازند قم مستقیماً بر روی طبقات قرمز زیرین قرار می گیرند. رسوبات مربوط به زمان Chattianشامل تناوب آهک، آهک مارنی و مارن بوده که در دو مقطع نراق و هستیجان دارای ضخامت و توالی متفاوتی است
رسوبات مربوط به زمان میوسن در مقطع هستیجان دیده نشده ولی رسوبات مربوط به این زمان در مقطع نراق شامل ده ها متر رسوبات کربناته بوده که به طرف بالا به آهک های ریفی تغییر لیتولوژی می دهد
پس از ائوسن تأثیر حرکات پس از فاز لارامید و پیش از فاز میوسن - پلیوسن یعنی فازهای پیرنه الیگو- میوسن (هلوتین یا ساوین، استیرین) بیشتر به صورت خشکی زائی بوده است و بنابراین رسوبات به صورت هم شیب و بدون دگرشیبی مشخص بر روی هم قرار می گیرند
سنگهاى نفوذى
در دوره کرتاسه، بخشى از سنگهاى نفوذى در زون سنندج- سیرجان، از جمله در منطقه همدان بیرون زدگى دارند. این توده ها شامل گرانیتوئیدهاى الوند، توده هاى اطراف ملایر، گرانودیوریت سامن، گرانییت یونس، گرانیتهاى گلپایگان و غیره اند.
گرانیتوئیدهاى الوند در جنوب و باختر همدان داراى گستره اى به طول حدود 40 کیلومتر از همدان تا تویسرکان و عرضى حدود 10 کیلومتر است. این سنگها شیست هاى ناحیه همدان را قطع نموده و قطعات گرانیتوئید در کنگلومراى سازند قم مشاهده مى گردد.
رخساره هاى سنگ شناختى این توده نسبتاً متنوع است ولى ترکیب ژئوشیمیایى سنگها تا حدودى مشابهت دارند. سن گرانیت هاى پورفیروئید الوند 70-64 میلیون سال است که توسط دکتر ولى زاده و همکاران (1975) انجام شده است.
همچنین در منطقه همدان توده سینیتى آلموقولاق وجود دارد که این توده در واقع مجموعه اى از سنگهاى آذرین نفوذى به شکل حلقوى است. قسمت مهم آن از جنس سینیت پورفیرى کوارتزدار مى باشد و بخش کوچکى از توده شامل گابرودیوریت است. این سنگهاى نفوذى در شرق و جنوب بوسیله سنگهاى گنیسى و آمفیولیتى محدود شده است.
سن بخش بازیک آلموقولاق به روش روبیدیم- استرانسیم، 7 1+144 میلیون سال (اواخر ژوراسیک- اوائل کرتاسه) به دست آمده است. بنظر ولى زاده و همکاران (1975) تزریق توده سینیتى بعد از ژوراسیک صورت گرفته است و احتمالاً همزمان با توده الوند مى باشد. بنظر آنها، نوعى وابستگى ما بین توده گرانیتوئیدى الوند و سینیتى کوارتزدار آلموقولاق وجود دارد اما بخش بازیک توده، از گوشته بالائى نتیجه شده است. هر دو توده نفوذى درون مجموعه دگرگونه جایگزین شده اند و داراى انکلاوهاى بازیک مشابهى هستند. کانى تیتان دار (اسفن) در هر دو نسبتاً زیاد است و از نظر کانى شناسى تنها فرق اساسى بین آنها وجود آمفیبول فراوان در سینیت ها است.
در اطراف شهرک سامن واقع در 15 کیلومترى جنوب- جنوب غربى ملایر بر سر راه ملایر به بروجرد و در امتداد الوند، توده هاى پلوتونک با روند شمال غربى- جنوب شرقى، مجموعه سنگهاى دگرگونه همدان را قطع نموده و ضمناً موجب پدیدارى هاله دگرگونى همبرى شده اند. گسترده ترین این توده ها شامل گرانودیوریت سامن و گرانیت یونس است.
در شمال شرقى الیگودرز توده هاى نفوذى، عمدتاً گرانیتى و در شمال گلپایگان برونزدهاى کوچکى از سنگهاى گابرو- دیوریتى، شیل ها و مارنهاى کرتاسه بالائى را قطع نموده اند. در آستانه شازند اراک نیز، توده هاى پلوتونیک، گرانودیوریتى، گرانیتى و تا حدود کمترى کوارتزدیوریتى است (رادفر 1366). بر اساس تعیین سن مطلق به عمل آمده با روش پتاسیم- آرگن و روبیدیم- استرانسیم، نمونه اى از گرانودیوریت در قهوه خانه عسلى در جاده اراک- بروجرد- مالمیر (ولى زاده و همکاران، 1975) سن 75-70 میلیون سال (کرتاسه بالائى و هم ارز توده الوند) بدست آمده است.
در منطقه اقلید، سنگهاى آذرین درونى، مشتمل بر گرانیت تا گابرو، درون رسوبات آوارى جایگزین شده اند. بنظر مى رسد این سنگها به سرى سنگهاى ماگمائى کالکوآلکالن تعلق داشته باشند. ویژگیهاى ژئوشیمیائى این سنگها، نشان مى دهد که منشاء آنها ماگماى بازالتى که فرآیند تفریق بر آن اثر گذاشته مى باشد.
در کوه سفید توده هاى گرانیتى ویژه اى دیده مى شوند که متمایل به سنگهاى مونزونیتى هستند. ویژگیهاى ژئوشیمیائى این سنگها نشان مى دهد که نمى توانند ناشى از ذوب آناتکسى سنگهاى همبر باشند، بلکه ممکن است این توده ها با سنگهاى نفوذى به رنگ روشن کالکوآلکالن قرابت داشته باشند.
حرکات کوهزایی سیمرین پسین
سن آن حد و مرز ژوراسیک و کرتاسه است . در بخشهای عمده ایران بخصوص در بخشهای شمالی ایران دیده میشود . مناطقی که در فاز کوهزایی سیمرین پسین تحت تاثیر دگرشکلی قرار گرفتهاند تحت عنوان قاره سیمرین شناخته میشوند . بخش زیادی از فلات ایران متعلق به قاره سیمرین است . دگرشیبی کاملاٌ واضحی در بخشهای زیادی از ایران در قاعده رسوبات کرتاسه دیده میشود . قاعده گچی و تبخیری سازند شوریجه که بر روی سازند مزدوران قرار گرفته نشان از توقف رسوبگذاری است . در ایران مرکزی آهکهای اسفندیار تغییر روند رسوبگذاری در زاگرس و کپهداغ که هر دو بصورت آواری و تبخیری است را نشان میدهد . پیدایش سنگهای دگرگونی درجه پائین در مناطق کنگاور ، اسدآباد همدان ، ملایر و . . . که همگی در پهنه سنندج- سیرجان قرار گرفتهاند مرتبط با سیمرین پسین هستند . چین خوردگی رسوبات ژوراسیک در ناحیه اردکان یزد که مربوط به رسوبات شیلی و ماسه سنگی است و ناپیوستگی زاویهدار آهکهای کرتاسه در همین منطقه شاهد دیگر این فاز است . پیدایش گرانیت و پگماتیت تورمالین دار در شرق ماسوله ، پیدایش گرانیت غرب لیسار در بندر انزلی ، دیوریت شمال دهبید در نزدیکی سیرجان ، گرانیت شیرکوه یزد ، گرانیت کلاه قاضی اصفهان ، دیوریت سیونیت آلموقولاق همدان ، گرانیت منطقه گلپایگان ، گرانیت دهسلم بیرجند ، همچنین دگرگونیهای ناحیه دهسلم مرتبط با این فاز کوهزایی است