دانلود تحقیق تلویزیون و سایر رسانه های خبری

Word 45 KB 3961 20
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تلویزیون و مطبوعات: در نیمه دوم دهه 1950 رسانه های اطلاعاتی «سمعی – بصری» - رادیو و تلویزیون – عقب ماندگی شان را [ از نظر کمی ] نسبت به مجموع تیراژ نشریه های روزانه جبران کردند و از آنها نیز فراتر رفتند.

    در سال 1957 بیش از 250 میلیون گیرنده رادیو و تعداد قابل توجهی گیرنده تلویزیون در جهان، وجود داشت، در حالی که تیراژ تمامی نشریه های روزانه بالغ بر 225 میلیون بود.

    بیست سال بعد، مجموع گیرنده های رادیو و تلویزیون به مرز 5/1 بیلیون دستگاه رسید.

    بر تیراژ مطبوعات نیز افزوده شد.

    براساس گزارش یونسکو، در سال 1964 در سراسر جهان، مجموعاً 328 میلیون شماره نشریه روزانه به چاپ رسید.

    اکنون مجموع تیراژ نشریه های روزانه، از مرز 400 میلیون شماره فراتر رفته است.

    در دوره پیشرفت بیش از اندازه رادیو، و بعداً تلویزیون، نوع نشریه های روزانه و تیراژ آنها نیز در سراسر دنیا رو به افزایش بود؛ اما این افزایش نسبت به میزان رشد رسانه های سمعی – بصری به طور چشمیگری کندتر بود.

    تلویزیون،‌مقاومترین مانع بر سر راه رشد مطبوعات و ازدیاد تیراژ آن بوده است؛‌اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که حتی پیش از آنکه تلویزیون به صورت رقیبی سرسخت درآید، نوع و تیراژ مطبوعات در کشورهای پیشرفته صنعتی رو به کاهش بود.

    علل این کاهش پیش از هر چیز، عبارت بود از: انحصاری شدن روز افزون مطبوعات؛ از میدان به در رفتن بسیاری از نشریه های مستقل در طی رقابت و مبارزه ای سرسختانه با این انحصارطلبی؛ و تمرکز قدرت مطلق و سرنوشت ساز در دست بنگاههای انتشاراتی عمده.

    رادیو از اواسط دهه 1920 و تلویزیون از دهه 1950 از نفوذ مطبوعات کاسته و آن را تضعیف کرده است.

    تلویزیون،‌به سرعت برتریهایش را بر مطبوعات به منصه ظهور رساند: واکنش سریع نسبت به رویدادها؛ ارائه اخبار از طریق تصویر؛ و پخش تبلیغات و آگیهای مؤثر.

    در این باره، انریک ملون مارتی نز نمونه ای واقعی ارائه می دهد:‌به هنگام مراسم تشییع جنازه رنه کاتی؛ رئیس جمهور وقت فرانسه – که در سال 1963 در هاور برگزار شد، روزنامه عصر فرانسه – فرانس سوار – به منظور تهیه گزارشی ،‌دو خبرنگار و دو عکاس را در اتومبیلی ویژه به محل اعزام کرد؛ اما به رغم کوشش و کارآیی فوق العاده افراد اعزامی، روزنامه یاد شده در نخستین شماره اش عکسی را که از صفحه تلویزیون گرفته شده بود، همراه با گزارشی براساس تفسیری که به طور زنده از تلویزیون پخش شده بود، به چاپ رساند.

    روزنامه ها در سایر کشورها همین گونه عمل کردند.

    با این حال؛ کنش متقابل تلویزیون و مطبوعات الگوی ساده ای را دنبال نمی کرد.

    دلایلی وجود داشت که به وضوح نشان می داد در کشورهایی که دارای تلویزیون پیشرفته بودند، مطبوعات طبقه بورژوا قصد تسلیم در برابر تلویزیون را نداشتند.

    مطبوعات در مواردی با تغییر دادن برخی روشهایشان در حقیقت نفوذشان را در دوره گسترش سریع تلویزیون افزایش دادند.

    بنابراین در ایالات متحده آمریکا بسیاری در دوره گسترش سریع تلویزیون افزایش دادند.

    بنابراین در ایالات متحده آمریکا بسیای از روزنامه ها ، نظیر نیویورک تایمز و واشینگتن پست موقعیتشان را حفظ کردند، در حالی که هفته نامه نیوزویک بر تیراژش افزود.

    در فرانسه، تیراژ لوموند در سال 1958 یکصد هزار بود و بیست سال بعد تعداد آن به نیم میلیون نسخه رسید.

    در همان زمان در بریتانیا، روزنامه های ساندی تایمز و آیزور تیراژشان را افزایش دادند.

    در آلمان فدرال – به رغم اشباع شدن کشور از گیرنده های تلویزیون – تیراژ مطبوعات مدام رو به فزونی بود؛ تا آنجا که در سالهای پایانی دهه 1970 مردم این کشور بیست میلیون گیرنده تلویزیون در اختیار داشتند و در عین حال بیست و سه میلیون شماره نشریه روزانه دریافت می کردند.

    این همترازی مطبوعات با تلویزیون،‌به عواملی که در پی خواهند آمد بستگی دارد.

    فرآیند «انحصار مطبوعات» که توسط عمده ترین روزنامه و منفذترین مجله ادامه می یابد، حتی از رقابت سرسختانه با تلویزیون – که پیش از هر چیز نشریه های نسبتاً ضعیف را به ورشکستگی می کشاند بهره‌ها می گیرد.

    در کشورهایی که از تلویزیون تجارتی پیشرفته برخوردارند – ایالات متحده آمریکا ، بریتانیا، ژاپن، کانادا و الخ – گرایش به سوی تمرکز و انحصار سرمایه، در دست صاحبان مطبوعات و شبکه های رادیو – تلویزیون ، شدیدتر و سریعتر بوده است.

    این گرایش و پویش در کشورهایی دارای شبکه رادیو – تلویزیون ملی (غیر تجارتی) هستند، به صورت نیمه پنهان – نیمه آشکار و با ترفندهایی عوامفریبانه ادامه می یابد.

    یکی از این ترفندها، همکاری انحصارگران مطبوعات با سازمانهای رادیو – تلویزیون و عضویت در شوراها و در هیئت مدیره این سازمانهاست.

    انحصارگر سرمایه، به مطبوعات – و بویژه نشریه های روزانه – هنوز به عنوان رسانه ای کلیدی در امر تبلیغات و آگهیهای تجارتی می نگرد.

    در بریتانیا، ژاپن و در برخی کشورهای دیگر، تلویزیون تجارتی به مرز نشریه های روزانه نزدیک شد، اما بعداً موقعیت نشریه های مذکور مستحکم شد و پیشتازی شان را محفوظ داشتند.

    مطبوعات،‌روش سنتی شان را در عرصه مطالب به میزان زیادی تغییر داده اند.

    بدین معنی که هدف روزنامه ها و مجله ها به طور روزافزون،‌جلب نظر گروههای حرفه ای خاص با علایقی ویژه بوده است؛ و این در حالی است که برنامه های خبری – اطلاعاتی رادیو و تلویزیون ،‌توده وسیعی از مردم را مخاطب قرار می دهند.

    مطبوعات، حتی نشریه های روزانه، بر آن شدند که نه تنها بر تهیه گزارش از اخبار و رویدادهای مهیج و جسارت آمیز – که در تهیه آنها ، شبکه های تلویزیونی از امتیاز سرعت برخوردارند – تأکید کنند، بلکه به تفسیر بیشتر و عمیق تری از اخبار و وقایع نیز بپردازند.

    در بعضی از کشورها، نشریه های روزانه چند بار در روز، و در چاپهای جداگانه ، توزیع می شود و سعی بر این است که آخرین شماره همزمان با اخبار شب [عصر] به دست خوانندگان برسد.

    بسیاری از نشریه ها – بویژه مجله های مصور – کیفیت طرحهایشان را بالا برده اند و بر تعداد عکسها و تصاویر افزوده اند.

    آنچه گفته شد، عواملی بود که در دهه 1970 موجب بازگشت موازنه – هرچند ناپایدار – میان تلویزیون و مطبوعات،‌در کشورهای بزرگ سرمایه داری شد.

    تلویزیون و رادیو: سازمانهای رادیو به محض ظهور تلویزیون،‌ نفوذ و تأثیر آن را احساس کردند.

    در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 در ایالات متحده آمریکا، مشاهده شد که با به کار افتادن تلویزیون ،‌شماره شنوندگان رادیو به نصف کاهش یافت.

    تلویزیون به همان نسبت که گسترش می‌یافت، تعداد بیشتر و بیشتری از شنوندگان رادیو را می ربود.

    دو سال پس از زمانی که تلویزیون عرضه و شناخته شد، تعداد بینندگان بیشتر از شنوندگان رادیو بود.

    در سالهای بعد نیز گرایش به تماشای تلویزیون داشت.

    در سال 1948 میانگین اوقاتی که یک خانواده در نیویورک به رادیو گوش می داد 5/4 ساعت در روز بود، در حالیکه در اوایل دهه 1970 این «زمان» به دوساعت در روز، کاهش یافته بود.

    در فرانسه،‌از هر سه نفر بیننده تلویزیون یک نفر اظهار می دارد که هرگز به رادیو گوش نمی کند.

    هنگام عصر [شب] که برنامه های تلویزیون جالبتر است،‌تنها دودرصد از بییندگان فرانسوی ممکن است به رادیو گوش بدهند.

    شبکه های رادیویی در سالهای آغازین دهه 1950 – تقریباً در تمامی کشورهای سرمایه داری که دارای شبکه تلویزیونی بودند – با مشکل بزرگی روبرو شدند.

    میزان فروش گیرنده های رادیو تنزل کرد و تعدادی از شرکتهای سخن پراکنی [پخش صدا] ورشکست شدند.

    با وجود اینکه نظیر این بحران در مطبوعان نیز پدید آمد، اما به فاجعه نیجنامید.

    ورود رادیوی ترانزیستوری قابل حمل و ارزان قیمت به بازار، به سرعت تعداد شنوندگان رادیو را افزایش داد؛ زیرا این امکان را به دست می داد که برنامه های رادیو، در هر جا و در هر زمان شنیده شود.

    رادیوهای ترانزیستوری کوچک بعضاً به اندازه یک قوطی سیگار و بسی ارزانتر از بهای یک دستگاه تلویزیون – در بسیاری از کشورها ، از جمله کشورهای پیشرفته، به صورت یک رسانه عمده و مورد علاقه درآ,د.

    شبکه های رادیویی،‌برنامه هایشان را با شرایطی که به علت ظهور تلویزیون پیش آمده بود وفق دادند.

    بدیهی است که رادیو به هنگام صبح – اوقاتی که تلویزیون برنامه نداشت.

    بیشترین تعداد شنونده را دارا بود.

    براساس یک برآورد، 5/8 میلیون نفر از مردم انگلستان ،‌هر روز صبح به «بولتن خبری» رادیو بی.بی.سی گوش می دهند.

    به طور کلی رادیو [پخش صدا] در برخی از کشورها – به رغم از دست دادن تعدادی از شنوندگان دایمی اش – به پیشرفت و گسترش خود ادامه می دهد.

    رادیو ،‌این توانایی و امکان را دارد که نه تنها برای شنوندگان پا برجا و مقیم در مکانی خاص،‌که برای مسافران؛ برای مردمی که تعطیلات را می گذرانند، برای کسانی که در نواحی دورافتاده به سر می برند و الخ برنامه هایی ویژه ، تهیه و پخش کند.

    بخشهای مختلف تولید [ در سانهای رادیو] به منظور کامل کردن برنامه هایشان مدام تلاش می کنند و برای پخش هر برنامه، بهترین و مناسبترین وقت را بر می گزینند.

    رادیو از ویژگیهایی که مختص این رسانه است، فقط به سود خود بهره برداری می کند و از اینکه سایر رسانه های خبری نیز از امکانات آن – بویژه از توانایی اش در پخش سریع اخبار و ارائه چند برنامه به طور همزمان و به زبانهای بیگانه – استفاده کنند،‌دریغ می ورزد.

    در بسیاری از کشورهای غربی، «سازمان رادیو» و «سازمان تلویزیون» با یکدیگر همکاری نزدیک دارند و حتی تحت مدیریت واحدی اداره می شوند.

    این همکاری، هماهنگی بهتری را در برنامه ریزی موجب می شود و توزیع بودجه را آسانتر می کند.

    در کشورهایی که دارای رادیوی تجارتی می باشند، درآمدی که از پخش آگهی ها نصیب شرکتهای رادیو می شود، به طور کلی رو به افزایش است؛ اگر چه این درآمد نصب و یا حتی یک سوم درآمد بدست آمده از پخش آگهی در شبکه های تلویزیونی است.

    ضمناً بایستی به یاد بیاوریم که صرف هزینه کمتر در پخش رادیویی نسبت به مخارج پخش تصویر از تلویزیون – میزان سودآوری رادیو را بالا می برد.

    در کشورهایی که بودجه سازمان رادیو از محل دریافت «حق اشتراک» تأمین می شود، درآمد شبکه های رادیویی، بستگی به میزان فروش گیرنده های رادیو دارد.

    شنیدن برنامه های رادیویی – موزیک ، اخبار ، آگهی ها و حتی برنامه های تئاتر – می تواند همزمان با رانندگی ، انجام کارهای خانه و غیره باشد.

    ال (Elle) و فرانس سوار (France Soir) [به ترتیب مجله و روزنامه ای فرانسوی] با تعداد کثیری از زنان، مصاحبه ای به عمل آوردند دایر بر اینکه آنان چگونه و از چه طریق از آشوبهایی که در ماه مه 1968 در پاریس روی داد آگاه شدند؛ نتیجه بدست آمده چنین بود: 8/33 درصد از زنان نخستین بار به وسیله رادیو از ماجرا آگاهی یافتند؛ 8/21 درصد از طریق روزنامه؛ 4/16 درصد به وسیله تلویزیون،‌3/18 درصد توسط دوستان مطلع و 7/9 درصد با رفتن به محل حادثه یا «برویم ببینیم چه خبر است»‌در این باره ممکن است کسی اعتراض کند و بگوید:‌ بله ،‌این مصاحبه و آمارگیری در فرانسه،‌در سال 1968- زمانی که تلویزیون هنوز کسب و کار رادیو را کساد نکرده بود – صورت گرفت.

    در پاسخ به این اعتراض اجازه بدهید نگاهی بیندازیم به چگونگی اوضاع در ایالات متحده آمریکا: کشوری با وسیعترین و فشرده ترین پوشش تلویزیونی در جهان، در ضیافت شامی که در نیویورک و به مناسب اعطای جوایز «گلدن مایک»‌ترتیب داده شده بود،‌آرتور.تیلور رئیس شبکه تلویزیونی CBS بر «انعطاف پذیری بیش از اندازه رادیو» به هنگام ضرورت ملی تأکید کرد .

    او گفت: «بدون توجه به وضع ارتباطات در آینده، توسعه و پیشرفت رادیو بیشتر از پس رفت آن خواهد بود.» بنابراین در بسیاری از کشورها، رادیو نقشش را به عنوان یک منبع عمده خبری محفوظ داشته است.

    رادیو نه تنها در زمینه اخبار، که در پخش برنامه های ادبی و نمایشهای رادیویی نیز نقش و مقامش را حفظ کرده است؛ زیرا به شنوندگانش این فرصت را می دهد تا تخیلشان را به کار گیرند و هر کس به نحوی تصاویر را از طریق صدا در ذهن مجسم و ادراک کند.

    نیازی به گفتن نیست که رادیو، همچنان یک وسیله عمده پخش موسیقی به شمار می آید.

    دروس سه واحدی و کلاسهای آنان هر هفته به مدت زمان 2 ساعت و نیم تشکیل می شود این در حالی است که قبلاً با پاسخ یکی از مسئولین در همین ؟؟

    مواجه شده بودیم که قسمتی از پاسخ به این شرح است «دروس 3 واحدی طبق قائده یک هفته یک ساعت و هفته بعد از آن دوساعت متوالی برگزار می شوند.

    این در حالی است که بعضی ها اجرا نمی کنند» همچنین در ادامه این پاسخ اینگونه آمده بود «باید اضافه کنم بین ساعات دروس 3 واحدی دو زمان 15 دقیقه ای برای استراحت دانشجویان و اساتید در نظر گرفته شده است که اساتید معمولاً رعایت نمی کنند.» این پاسخی کوتاه و شفاف بود از نحوه اداره دروس 3 واحدی .

    حال با این پرسش مواجه می شویم که علت اجرا نشدن این اصل چیست؟

    اگر قرار است کلاسها هر هفته به مدت زمان 2 ساعت و نیم یکسره تشکیل شود باید زمان استراحتی بین این ساعت از سوی اساتید در نظر گرفته شود.

    به نظر می رسد اگر مسئولین مربوطه گوشه ای از تلاش خود را در حل این مشکل بکار بگیرند در آینده شاهد چنین مسائلی نخواهیم بود.

    در این نیم سال تحصیلی جدید نیز مانند قبل در هر گروه دروسی عملی ارائه شده است.

    آنطور که قبلاً شاهد بودیم برخی از دروس عملی با نارسایی هایی مواجه بودند.

    به این معنا که واحدها از نظری به عملی تغییر نام یافته بود اما از عملیاتی شدن آن خبری نبود و یا کامل اجرا نمی شد.

    مثلاً در نیم سال تحصیلی قبل دانشجویان درس روزنامه نگاری عملی از کمبود امکانات کارگاهی و عدم وجود ؟؟

    علمی در همین زمینه ابراز نارضایتی می کردند.

    این قضیه قابل تعمیم به سایر دروس نیز هست.

    اصل کلام در اینجاست.

    علاج حادثه قبل از وقوع باید کرد یعنی امیدواریم مسئولان از همین ابتدا برنامه ای عملی و دقیق برای دروسی که با عنوان عملی ارائه می شوند داشته باشند تا در آینده نزدیک شاهد نارضایتی دانشجویان نباشیم و همچنان شاهد آموزش بهتر در اولویت برنامه هایتان باشیم.

    بوفه دانشگاهی جایی است که همواره دانشجویان با آن سر و کار دارند و نمی توانند به راحتی از آن گذشت.

    در این مجال قصد درازگویی نداریم فقط پاره ای از واقعیات جاری در آن را به رشته تحریر درآورده ایم تا مسئولین آن را نیز از نظر دور ندارند.

    در شماره قبل نشریه صدای دانشجو در مورد قیمت برخی اجناس بوفه سخنی به میان آمده بود مبنی بر اینکه برخی اجناس از قیمت واقعی خود گرانتر عرضه می شوند.

    در پی درج این مطلب با پاسخی از سوی مسئولین مواجه شدیم که در آن آمده بود «با توجه به بررسی به عمل آمده توسط مدیر دانشجویی و اینجانب (آقای محمدحسین رسولی) و به این نتیجه رسیده ایم که قیمتی افزایش نیافته است» در ادامه اینطور آمده بود «لذا خواهشمند است اجناسی که نسبت آن به بازار بیرون تفاوت دارد ذکر تاتصمیم گیری گردد» در همان شماره قبل صدای دانشجو به عنوان نمونه یکی از اجناس را که قیمت آن با بازار بیرون تفاوت داشت ذکر کرد که در آن شماره تفاوت قیمت شیرکاکائو با بازار بیرون بیان شده بود.

    «قیمت این جنس در سطح شهر 170 تومان است که در بوفه و برای دانشجویان به قیمت 200 تومان عرضه می شود» باید دانست که این تنها یک نمونه بود که توسط دانشجویان به اطلاع رسید.

    همچنین در مورد کیفیت غذاهای طبخ نشده در بوفه نمونه هایی مشاهده شده و می شود که بیان آن خالی از لطف نیست.

    کیفیت این غذاها (ساندویچ) به قدری ضعیف و در حد نامطلوبی است که قابل مقایسه با سطح شهر نیست.

    در سطح شهر همان غذا (ساندویچ) با همان قیمت بسیار مطلوب تر در اختیار مصرف کننده (مشتری) قرار می گیرد.

    در حالی که بوفه دانشگاه با توجه به مشتریان همه روزه خود به این مسئله کمترین توجه را دارد.

    امید است مسئولین محترم مانند سایر کارهای اجرایی خود این موارد را از نظر دور نکنند تا شاهد برطرف شدن هر چه سریعتر این موارد و مشکلات باشیم.

    در ترم های قبل مسئول نگاه کردن کارت سرویس دانشجویان فردی خاص بود.

    (البته این ترم هم همین طور است اما با کمی تفاوت یعنی چه ؟

    یعنی اینکه تا به حال خیلی از مواقع پیش آمده که راننده خود اقدام به نگاه کردن کارت سرویس دانشجویان می کند و به دلیل اینکه راننده با دانشجویان ناآشناست برخی مواقع برخوردهای تندی از خود نشان می دهد.

    مثلاً در برخی موارد راننده از شدت ناراحتی حتی اقدام به خاموش کردن اتوبوس می کند و فرمان دانشجو از اتوبوس من پیاده شو را سر می دهد.

    این موارد و نظیر آن البته قابل پیشگیری است.

    امیدوارم مسئول مربوطه به بخش سرویسهای دانشگاه این مورد را از قلم نیندازد.

    وجود نمازخانه ای مستقل در دانشگاه احساس می شد که این امر با همت مسئولین به سرانجام مطلوبی رسید.

    اما بعنوان یک پرسش پیش رو می خواهم بدانم چرا نمازخانه ای با آن وسعت دارای کمترین امکانات بهداشتی است؟

    چرا که سرویس های بهداشتی نمازخانه به هیچ وجه جوابگوی نیاز دانشجویان هنگام نماز نیست.

    آیا بهتر نبود فضایی جداگانه تحت عنوان وضوخانه در این مکان احداث می شد؟

    این پرسش قبلا نیز مطرح شده بود که توسط جناب آقای زارع و رئیس دفتر فرهنگ پاسخ داده شد که این بار امدواریم مسئول عمران دانشگاه نسبت به این پرسش پاسخ گو باشند.

    در ضمن به ایشان نسبت به کارهایی که در حاضر مشغول انجام آن هستند خسته نباشید عرض می کنیم.

    نگاه سیاستمدار رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در متن زیر اهمیت گفتگوهای کشورش برای پیوستن به اتحادیه اروپا را توصیف می کند: چشم انداز عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا یکی از مهمترین مباحث جدل برانگیز اروپا در سال 2005 بود.

    اهمیت این موضوع، با توجه به پیامدهای دامنه دار عضویت ترکیه که بسیار فراتر از روابط دوجانبه ترکیه و اتحادیه اروپا و منطقه ای است که ترکیه در ان قرار دارد کاملا قابل درک است.

    در این بین این سوال پیش می آید که چه رویدادهایی در سال 2006 و بعد از آن پیش روی ترکیه است؟‌برای ارزیابی مؤثق و معتبر از آنچه در انتظارمان است ، شاید نگاهی به گذشته مفید واقع شده ودستاوردها و پتانسیل های ترکیه به درستی شناخته شود.

    جمهوری ترکیه از زمان پیدایشش همواره در جست و جوی این بوده که به یکی از اعضای سازنده و مسئولیت پذیر جامعه بین المللی تبدیل شده و به همین منظور برای ایجاد محیط سرشار از صلح و شکوفایی تلاش می کند.

    برای رسیدن به این هدف علاوه بر برقراری ارتباط با نهادهای غربی از جمله عضویت در شورای اروپا، ناتو و OECD از اواخر دهه 1950 قصد داشت بخشی از رویای اروپای کبیر باشد که اکنون در اتحادیه اروپا تجسم یافته است.

    در نتیجه،‌سال 1963 ترکیه به یکی از اعضای وابسته جامعه اقتصادی اروپا (نام اتحادیه اروپا در سال های دهه 60) تبدیل شد و در همان زمان هم توافق بین طرفین به عمل آمد که سرانجام ترکیه به عضویت دائم این جامعه درآید.

    از سال 1996 ترکیه با اتحادیه اروپا اتحادیه گمرکی دارد در حالی که هیچ یک از کشورها پیش از پیوستن به اتحادیه اروپا از چنین مزیتی برخوردار نبودند.

    در طول این زمان ما منابع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بسیج کردیم تا به رویاهای دموکراتیک مردم ترکیه تحقق بخشیم و چشم اندازهای ما برای پیوستن به اتحادیه اروپا یقیناً باعث تقویت تحقق این رویاها می شود.

    برای مثال در سال 1999 وقتی رهبران اروپا رسماً تایید کردند ترکیه در وضعیتی است که آمادگی پیوستن به عنوان عضو دائم اتحادیه دارد، فرآیند اصلاحات به منظور تأمین معیارهای لازم برای آغاز مذاکرات تسریع شد.

    در نتیجه با به رسمیت شناختن موفقیت ترکیه در اجرای اصلاحات، اتحادیه اروپا گفت و گوهای خود را با ترکیه در اکتبر 2005 آغاز کرد.

    ما اکنون در اثنای آماده سازی ترکیه هستیم و آخرین گام ها برای عضویت در حال پیموده شدن است.

    تردیدی نیست در سفر طولانی پیش رو، برای دست یافتن به نتایج موفقیت آمیز نیاز به تلاش از هر دوطرف (ترکیه و اتحادیه اروپا) است.

    ترکیه به نوبه خودش مصمم است که در مسیر مدرن سازی و اصلاحات پیشرفت کند.

    دلیلش این است که کسب بالاترین استانداردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با اهداف ملی مردم ترکیه مطابقت دارد.

    در حقیقت، بینش و آهنگ فوق العاده برای تحقق اصلاحات، به خصوص در چند سال اخیر ترکیه را در مسیری غیر قابل بازگشت قرار داده و این اصلاحات، بدون حمایت قاطع افکار عمومی ترکیه ممکن نبود.

    اکنون این اتحادیه اروپا است که باید به تعهداتش عمل کند و همبستگی خود را با ترکیه به نمایش گذارد و تمام تلاش خود را به کار بندد تا روند مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا آن طور که شایسته است حفظ شده و پیشرفت کند.

    با توجه به پتانسیل هایی که عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا برای هر دو طرف – و حتی جهان به طور کلی – ایجاد می کند روابط ما شایسته کمتر از آن نیست.

    پلی به جهان وسیع تر در حقیقت آنچه از ترکیه بر می آید مهمتر از آن است که اتحادیه اروپا بتواند از آن صرف نظر کند.

    به خصوص برای نقشی که اتحادیه اروپا برای خود در قرن بیست و یکم قائل است.

    عضویت ترکیه به رؤیای وحدت در قاره اروپا عینیت می بخشد و به اتحادیه امکان دسترسی بیشتر داده و شرایط را فراهم می آورد تا اتحادیه اروپا بازیگر مؤثری در امور جهان باشد.

    اهمیت ترکیه به عنوان تسهیل گر نزدیکی فرهنگ ها و تمدن ها – که می تواند به گسترش ارزش های پذیرفته شده جهانی در گستره جغرافیایی وسیع تر کمک کند – به خوبی و به شکلی فراگیر بازشناخته شده است.

    به خصوص بعد از حملات یازده سپتامبر 2001 به ایالات متحده و ادامه یافتن حملات تروریستی که همه را تهدید می‌کند.

    عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مطمئناً نقش این کشور را به عنوان پلی میان فرهنگ ها و جوامع برجسته خواهد کرد.

    عضویت ما به جهان نشان خواهد داد از لحاظ تمدن نقطه مقابل یا وجه تمایز دموکراسی، تجدد (مدرنیته) و اصلاح طلبی مذاهب و فرهنگ ها نیستند بلکه ترکیه مقابل استبداد، افراطی گری و رخوت [خمودی] است.

    در چنین اوضاع و احوالی، نکته بسیار آموزنده و روشنگر این است که در دنیای اسلام، هم در سطح روشنفکران و هم در سطح عامه مردم، علاقه وافری به فرایند اصلاحات و پیشرفت به سوی عضویت دائم ترکیه به اتحادیه اروپا فرا می رسد.

    اتحادیه اروپا در آتیه نه چندان دور با جمعیتی بسیار مسن رو به رو می شود که از لحاظ اقتصادی چالشی بزرگ محسوب می شود.

    یکی از شگفت انگیزترین ویژگی های پتانسیل اقتصادی ترکیه، نرخ بالای رشد و این حقیقت است که در دهه آینده این نرخ رشد بالاتر از حد متوسط OECD خواهد بود.

    با نگاه به آینده ، مذاکرات مروبط به پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و به دنبال آن تحقق عضویت فرصت بزرگی برای ترکیه است که پتانسیل های خود را در جهت منافع دوسویه از طریق سرمایه گذاری، همکاری و داد و ستد بیشتر هدایت کند.

    با توجه به موارد اشاره شده، واضح است که ما همه یک اولویت و سرفصل حقیقتاً مشترک داریم که می تواند راهنمای ما در سال های آینده باشد.

    اکنون بر همه ما واجب است که برای تحقق این نویدها و وعده ها وفادار بمانیم.

    هر چه باشد، تمام کسانی که به ترکیه و اتحادیه اروپا کمک کنند این سفر به پیشرفت خود ادامه دهد این افتخار نصیب شان می شود که سهمی در تاریخ در حال شکل گیری ترکیه داشته باشند.

    هجوم بربرها به ایران بخش اول در پائیز سال 616 هـ.ق، سپاهی مرکب از یکصد و پنجاه تا دویست هزار نفر جنگجوی مغول، با گذشتن از دره سفلای رود سیحون (سیر دریا) به سرزمین ایران هجوم آورد.

    در این یورش سپاهیان مغول تحت فرمان چنگیزخان یکی از مشهورترین فاتحان خونریز تاریخ جهان بود.

    پیشینه چنگیزخان حدود سال 549 هـ.ق یسوکای،‌خان قبیله قیات که یکی از شاخه های یک قبیله مغولی به نام یورجیگین بود، صاحب فرزند پسری شد که او را تموچین نام نهاد.

    قبیله کوچک قیات در کنار شعب علیای رودی که امروز آن را «یابلنوی» می نامند، روزگار می گذراند.

    یسوکای با فتوحات پی در پی توانست این قبیله کوچک را در میان دیگر قبایل مغول که در سرزمینه های شمالی صحرای «گپی» می زیستند نام آور سازد.

    حضور یسوکای در جنگ های پی در پی باعث مرگ زودهنگام او شد و در آن زمان تموچین بیش از سیزده سال نداشت.

    همین امر باعث شد که بزرگترین قبیله از وارث کم سن و سال یسوکای اطاعت نکنند.

    به ناچار تموچین به همراه خانواده خود به قبیله کرائیت که از دوستان پدرش بود پناه برد و از او برای دستیابی به مقام پدری یاری خواست.

    «وانگ خان» رئیس قبیله کرائیت ابتدا مقدم او را گرامی داشت اما آنگاه که پی برد تموچین افکار بلندی در سر دارد، از بیم آنکه بعدها حضور تموچین باعث زحمت او شود درصدد نابودی او برآمد.

    توچنین با آگاهی یافتن از قصد و نیت خان به همراه خانواده خود قبیله کرائت را ترک گفت اما خان قیله کرائیت به دنبال او شتافت و میان آنها نبردی درگرفت که وانگ رئیس قبیله کرائیت به دست تموچین کشته شد.

    مرگ مرد نامداری چون وانگ به دست تموچین باعث نامداری واعتبار تموچین شد و آوازه او در میان قبایل دیگر باعث شد تا بسیاری از طوایف مغول فرمان او را گردن نهادند.

    تموچین با استفاده از درایتی که داشت توانست قبیله کوچک قیات را که در زمان پدرش از چهل هزار چادر تجاوز نمی کرد از طریق اتحاد با دیگر طوایف به بزرگترین قبیله در زمان خود بدل سازد و بدین وسیله توانست تمام قبایل ساکن شمال واحدهای شرقی صحرای گبی را مطیع خود سازد.

    در سال 1206 میالدی تموچین از تماس رؤسای قبایل مطیع خود شورایی تشکیل داد که آن را به زبان مغولی «قوریلتای» نام نهاد.

    در همین شورا یکی از روحانیون بودایی اظهار داشت که خداوند آسمان تموچین را به لقبی مفتخر ساخته که تاکنون کسی به آن ملقب نشده و آن چنگیزقاآن است که معنی پادشاه توانا و نیرومند را می دهد.

    برای اولین بار تمام قبایل مغول تحت فرمان یک فرد قرار گرفتند و از آن پس چنگیزخان که در سن چهل و چهارسالگی هنوز سر پرسودایی داشت،‌ به فکر دست اندازی به سرزمین های دیگر و توسعه حدود فرمانروایی خود افتاد و از این یورش به سرزمین های چین را آغاز کرد و در اندک مدتی موفق شد قسمت بزرگی از ولایات شمال چین را تحت استیلای خود درآورد.

    هجوم لشگر مغول به ایرن با گسترش سرزمین های تحت فرمان چنگیزخان از هر سو، کم کم ایران با کشور مغول به همسایگی هم درآمدند.

    خان مغول پیش از این به منظور ایجاد ارتباط و دوستی میان حکومت تازه پای خود با یکی از قدرت های نزدیک خود یعنی پادشاهی خوارزم تعدادی بازرگان مغول را به سوی سرزمین های ایران فرستاده بود.

    این بازرگانان در شهر اترار به فرمان غایرخان حاکم شهر اترار کشته شدند.

    گویا غایرخان به طمع تصاحب اموال آنها و به بهانه کافر بودن این بازرگانان، دستور قتل آنها را داده بود.

    وقتی خبر کشته شدن فرستادگان مغول به چنگیز رسید و از سوی دیگر سلطان محمدخوارزمشاه نیز هیچ مجازاتی برای غایرخان در نظر نگرفت، خان مغول کینه خوارزمشاهیان را به دل گرفت و به منظور انتقام گرفتن از ایشان لشکر مغول را آماده نبرد با خوارزمشاهیان کرد.

    سپاه مغول بعد از گذشتن از رود سیحون به شهر بخارا رسید و بعد از سه روز محاصره شهر را فتح کرد و دستور قتل عام مردم و غارت شهر را داد.

    آنگاه عازم شهر اترار شد، حاکم شهر که همان غایرخان بود و می دانست مغولان از کشتن او صرفنظر نخواهند کرد با شدت تمام به مقابله با آنها برخاست و از این رو محاصره شهر پنج ماه به طول کشید و عاقبت با خیانت یکی از سرداران حاکم اترار شهر به تسخیر مغولان درآمد.

    غایرخان تا آخرین لحظه ایستادگی کرد و سرانجام در حالی که تنها دو نفر از کنیزکان او باقی مانده بودند به بامی پناه برد و با خشت پاره هایی که آنها می کندند و به او می دادند تا بر سر مغولان بکوبد از خود دفاع می کرد و به دست سربازان مغول به قتل رسید.

    شهرهای ماوراءالنهر یکی پس از دیگری مورد تاخت و تاز سپاه مغول قرار می گرفت و مردم آن از دم تیغ می گذشتند و شهر به آتش کشیده می شد و جوانان آن به حشر گرفته می شدند و به همراه ساپه مغول می رفتند.

    حشر عبارت بود از سپاه غیرمنظمی که از آنها برای کارهای غیرنظامی مانند پرکردن خندق ها، انباشتن رودخانه ها و کارهایی از این قبیل استفاده می کردند.

    با از دست رفتن ماوراءالنهر و اخباری که از وحشگیری های سپاه مغول به گوش می رسید، سلطان محمدخوارزمشاه دچار وحشت شد و تاب مقاومت در مقابل چنگیزخان و سپاه خونریزش را در خود نیافت،‌از این رو به دعوت فرزند خود رکن الدین به سوی عراق عقب نشینی کرد.

    او که به شدت دچار هراس شده بود، بی آنکه در جایی برای مدت زمان زیادی توقف کند دائماً از جایی به جای دیگر می رفت چنان که از نیشابور به بسطام و از آنجا به روی و از روی نیز به قلع فررزین از قلعه های کرج نزد فرزند خود رکن الدین رفت.

    در این مکان سلطان محمد می توانست با لشکری که فرزندش تدارک دیده بود در مقابل «جبه» و «بستای» دو تن از سرداران مغول که به دستور چنگیز به دنبال سلطان محمد بودند، مقابله کند ولی شدت وحشت سلطان خوارزم از سربازان مغول به حدی بود که شهامت خود را از دست داده بود و لذا بار دیگر راه فرار در پیش گرفت.

    او زنان خود را به همراه فرزند دیگرش غیاث الدین به قلعه قارون در کوههای البرز فرستاد و بعد از چندی برای دیدار آنها به قلعه قارون رفت و قصد آن داشت که به بغداد بگریزد ولیکن مغولان این اجازه را به او ندادند و او به ناچار به طارم رفت و از آنجا راه گیلان و سپس مازندران در پیش گرفت.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

جنگ رسانه اي ، جنگ نرم ، مقاله عمليات رواني و جنگ نرم ، ويژه تحليل و يادداشت فضاي مجازي جنگ نرم عليه ايران واقعيتي است که همه صاحب نظران به آن اذعان دارند. اما ابزارهاي اين جنگ نرم چيست؟ نقش رسانه هاي ايراني در اين تقابل آشکار چيست

تکیه و تاکید بر آموزش‌های عمومی‌و غیر حضوری در بحث توسعه آموزش فناوری اطلاعات، یکی از با اهمیت‌ترین و تاثیرگذارترین انواع آموزش است. چنین آموزش‌هایی که در واقع یکی از الزامات توسعه دانایی محور است این فرصت را برای افراد جامعه -که به دلایل مختلف فرصت حضور در دوره‌های کلاسیک را ندارند- به وجود می‌آورد تا از اطلاعات و تحولات روز در حوزه فناوری اطلاعات به صورت غیر حضوری آگاهی یابند. ...

خبرگزاري ها مبنع تغذيه مطبوعات و در سال هاي اخير، خود در حال فراگيرشدن به مثابه يک رسانه جمعي هستند. در کشور ما علي رغم اين که اينترنت همپاي کشورهاي غربي در ميان مردم نفوذ پيدا نکرده، اما به هر روي روز به روز شاهد گسترش اين وسيله ارتباطي در ميان ا

وظايف دولت براي اتحاد ملي آفتاب: صبر و تحمل دولتمردان دولت نهم در قبال برنامه‌هاي انتقادي شبکه راديويي «جوان» بالاخره به انتها رسيد. صدور اطلاعيه تند و تيز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي عليه راديو جوان ]اينجا[ در آخرين روزهاي سال 1385 نشان‌دهنده ع

تاریخچه رادیو: نخستین فرستنده بی سیم موج بلند تهران و شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، باختران و خرمشهر در ساعت 3 بعد از ظهر روز ششم اردیبهشت ماه سال 1305 شروع بکار کرد. فرستنده تهران 20 کیلو وات قدرت داشت و طول دکل آن 120 متر بود. یکسال پیش از تأسیس این ایستگاه فرستنده بمنظور تعلیم و تجهیز نیروی انسانی مورد نیاز در وزارت جنگ، «مدرسه بی سیم قشون کل» گشوده شد. با گسترش فعالیت ها و ...

امروزه رسانه ها به عنوان يکي از ابزارهاي اصلي انتقال و گسترش ارزشهاي فرهنگي و اجتماعي ، در رفتار جوانان و نوجوانان و تغيير رفتار اجتماعي آنان داراي نقش مهمي است . عصري که در آن قرار داريم، عصر ارتباطات و عصر سلطه پديده رسانه بر زندگي انسان هاست

چکیده امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی ، در رفتار جوانان و نوجوانان و تغییر رفتار اجتماعی آنان دارای نقش مهمی است . عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست. بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ...

وقتي فرانکلين دلانو روزولت تصميم گرفت که در جريان مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري نوامبر 1936 (131?) ايالات متحده آمريکا از راديو بهتر استفاده کند، دو حزب رقيب در مجموع 2 ميليون دلار خرج تبليغات راديويي خود کردند. اين ميزان در تاريخ آن روز، رکورد محس

شايد آنگاه که يک پژوهشگر آفريقايي در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بيست و يکم» گفتار خود در باره «عصر نوين فرهنگ و ارتباطات » را با اين جملات به پايان برد کسي سخنان او را چندان جدي نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنوني تمام مي شود و عص

خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) در سال 1313 اداره‌اي به نام ً آژانس پارسً در وزارت امور خارجه تشکيل شد تا اخبار کشور را گردآوري و در دسترس مردم و مطبوعات قرار دهد و علاوه بر اين دو نشريه ًصبح و عصرً به زبانهاي فارسي و فرانسه براي مسوولان و خبرگزاري

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول