دانلود مقاله تهاجم فرهنگی و آثارآن بر جامعه امروزی

Word 185 KB 3962 64
مشخص نشده مشخص نشده علوم سیاسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و قومی جامعه تحت تهاجم، راه وصول به مقصد را بری خود هموار کنند، بدیهی است در چنین فضای آلوده و مصمومی حق از باطل و ارزش از ضد ارزش و … شناخته نمی‌شود.

    خوشبختانه در جوامع اسلامی که یکی از هدف های اصلی تهاجم فرهنگی است ( به ویژه کشور عزیزمان ایران) عزیزانی هستند که ضمن آگاهی از ماهیت تهاجم فرهنگی و شناخت شگردهای پیچیده آن در معرض ابعاد تهاجم و دفاع از فرهنگ کمل طلب و پویا و حیات بخش اسلامی سعی داشته تا اثرات تهاجمی دشمن را خنثی و یا کم رنگ نمایند « تهاجم فرهنگی جدی است» فرهنگ مهمترین عامل نگهداری و پایداری ایرانیان است، زیرا ایرانیان در مواردی چند با فرهنگ خویش از پیروز شدگان تطامی مجذ وبین فرهنگی ساخته اند، تجربه نشان داده است که ایرانیان ملتی فرهنگ پرور، قانع، حق جو، سخت اعتماد، ولی پایدار در پاسداری از باورها و اعتقاد خود هستند موضوع تهاجم فرهنگی نیز برای ایرانیان که سهم بزرگی در گسترش و ایجاد فرهنگ و تمدن بشری دارند، بسیار جدی و با اهمیت است زیرا تنها راه، از پای درآوردن ایران و ایرانیان، گرفتن این سه دفاع فرهنگی از این ملت سرافراز در تاریخ است.

    ایرانیان حتی در هنگام کمبود امکانات ثبت و نگهداری دست آورد فرهنگی و داشن خود را به روش سینه به سینه (گفتاری) به نسل های بعدی منتقل نموده اند، فرهنگ: فرهنگ هر ملت عبارت است از مجموعه باورها و رفتارهای آن قوم یا ملت در واقع فرهنگ هر ملت مانند شناسنامه آن قوم و ملت است، تهاجم فرهنگی هنگامی آغاز می شود که خود خواهان و زیاده خواهان، فرهنگ امتی را همچون سوی در مقابل خواسته های ببینند.

    هدف تهاجم فرهنگی: چون معمولاً انسانها از باورشان پیروی نموده و باورها در واقع الگوهای رفتاری اقوام و ملت ها را مشخص می‌کند، ساده ترین راه به خدمت در آوردن مردم، ایجاد باور دیگری در آنان است پیش از آن نیز در فرهنگسازی به صورت های ابتدایی تر: بهانه جویی، اشکالتراشی، تهمت ناروا، همجو، تمسخر و انکار فرهنگ های ناب الهی انجام می‌شده است.

    سابقه تهاجم فرهنگی اگر چه تهاجم فرهنگی قدمتی همپای تاریخ دارد ولی خطر آن برای ملت ها از زمان بیرون راندن پرتقالی ها از بندرعباس که انگلیسی ها متوجه توانایی های رزمی ایرانیان شدند، شکلی جدید به خود گرفت، در زمان تسلط کامل انگلیس در ایران( به علت بی رقیب شدن در اثر تغییر نظام روسیه) با روی کار آوردن رضاخان، بازهم روحانی آزاد، آیت الله سید حسن مدرس یکه و تنها در مقابل استبداد رضاخانی را ادامه و سرانجام به فیض شهاد رسید نهضت ملی شدن نفت نیز با حمایت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی شکل گرفت اما روشنفکرانی که روحانیت را فقط برای کسب قدرت می خواستند با عدم توجه لازم به مذهب، حمایت عامه را از دست داده و زمینه کودتای، آمریکایی فراهم شد.

    اولین مقاومت گسترده در مقابل حکومت کودتای آمریکایی به دنبال افشاگری حضرت امام خمینی (ره) در پانزدهم خرداد ماه 1342 آغاز شد، همین مقاومت، سرآغازی شد برای انقلاب اسلامی بهمن 1357 که همچون بهمنی بر توطئه های چهار صد ساله انگلیس و تسلط 25 ساله، آمریکا فرود آمد.

    اهمیت انقلاب 22 بهمن چنان قاطع بود که آخرین سفیر انگلیس پیش از پیروزی انقلاب را وادار به اعتراف شگفت آوری نمود.« رضاشاه در مدت سلطنت خود نتوانست بیشتر از یک خراش سطحی در زیر بنای جامعه ایرانی به وجود آورد.» رخنه های فرهنگی: هنگامی که ملت ایران در سایه رهبری روحانیت و مقاومت های دین باوران تا حدی جلوی نفوذ های استعماری را به درون کشور گرفت، فراموشخانه ایها که همواره در اندیشه کسب و جاهت مردمی بودند با پوشش روشنفکری برای بهره برداری از این شناخت مردمی و گرایش حاصل از آن، با ظاهر ملی گرایانه برای ترقی کشور، مجاری چندی را به روی استعمار گران مترصد گشودند: 1- گشودن مدارس خارجی= حتی افراد با استعداد در میان شاگردان آنها به علت روشن ننمودن علل واقعی عقب افتادگی کشور، در اثر مقایسه آنچه که از کشور خود می دیدند، با آنچه را که از اروپا می شنیدند، به جهت ظاهر بینی دچار شیفتگی به غرب می شدند.، و لذا غالباً محصول کار آن مدارس پروردن شیفتگا به غرب بود!

    2- اعزام محصل به خارج= آنچه را در اروپا این محصلین می‌دیدند، بسیار برتر از آن چیزهایی بود که در کشور خود دیده بودند، خصوصاً اینکه بشتر آنها به علت کمی سن و تجربه حاصل از آن و کمبود دانش عقیدتی غالباً دچار خود باختگی شده و بسیاری نیز عامل فراموشخانه شدند.3- تهدید و تدوین کتابهای درسی توسط این تربیت یافتگان: مدارس خارجی یا تحصیل کردگان خارج، ذهن پویا ولی خالی جوانان را با آموخته های غالباً جهت دار فراموشخنه ای می انباشتند، این روش ضمن معمول نمودن فرهنگ غیر خلاق حافظه ای، (متکی بر محفوظات) شیفتگان و خود باختگان بسیاری را برای فرهنگ غرب ساخت.

    4- مطبوعات مروج فرهنگ اروپایی: خصوصاً طی پادشاهی پهلوی ها که کم سوادان را هدف قرار می دادند و زمینه مردمی را برای همراهی با شیفتگان تمدن غربی فراهم می‌نمودند 5- احزاب و گروه های سیاسی= چپ و راست همگی مروج فرهنگ سیاسی غرب و بیگانه از خودی بودند غالباً لامذهبی را ترویج می نمودند، کم دشمن فرهنگ ایراین بود.

    گسست فرهنگی، از آنان چنان سر گشتگان بی اعتنا به دین و فرهنگ خوری ساخت که حتی بسیاری از فرط بیگانگان از پیرامون خود، به انواع اعتیاد گرفتار شدند!

    خطر این خود باختگان هنگامی بیشتر می‌شد که غالباً خواسته های برنامه ریزان تهاجم فرهنگی را با رنگ و لعاب روشنفکر و طنخواه به جامعه خودی تلقین می‌نمودند.

    کارگذاران تاریخی تهاجم فرهنگی: فن شناسان و متخصصان فاقد فرهنگ راستین بدون توجه لازم به اجتماع با ساختن، اهرم عظیم به گور فدا عنه عظمت بخشیدند و توانایی تخصصی خود را اثبات نمودند، اما آیا نسل های سازنده آن دچار ستم بودگی نبودند؟

    آیا ساختن بناهایی با چنان عظمت بدون دانش و تخصص معماران و مهندسان همراه استثمار و بهره کشی از محرومان مقدور بوده است؟

    پس با کنار زدن پرده ها که کسب مکتوم نگهداشتن حقایق می‌شوند، در می یابیم دانشمندان بدون فرهنگ راستین ابزاری در خدمت فراعنه زمان برای بیداد گری و ظلم بر مردم بوده‌اند و خواهند بود.

    برای اینکه تلقین نشود تحت تأثیر احساسات محض چیزی به گزافه آورده شده است، یا نوک پیکان تهاجم فرهنگی، یعنی جوسازان حرفه ای، چیزی از اهمیت این واقعیت نکاهند و کسانی که روز به روز بر دانششان افزوده می شود و در عین حال روز به روز کم فرهنگ تر می شوند و این افراد که نمونه های برجسته محیط فرهنگی را تشکیل می دهند از آنجا که روز به روز سطح عملشان در محیط محدودتر و کوچکتری ارتقاء می یابد، و این متخصصین که هر روز در رشته های محدودتر و فشرده تری متخصص می شوند برای حیات فرهنگی موجودات خطرناکی می باشند درپاهای تهاجم فرهنگی = برای روشن شدن گستردگی تهاجم فرهنگی و میازن مظلومیت اسلام، از کتاب فرهنگ لغات شروع می‌کنیم.

    لغت نامه که ظاهراً نمی باید چیزی جز ارائه تعریف واژگان یا مترادف های واژه ها باشد، اما در کتاب فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی که توسط آقای سلیمان جیم که از اقلیت یهودی تدونی شده ( به تاریخ 11 دیماه 1329) معانی را برای بعضی واژه های انگلیسی آورده اند که می تواند، برای تو هم پنداران تهاجم فرهنگی قابل توجه باشد و جالب تر اینکه در تجدید چاپهای آن هم این موضوع تکرار شده است.

    اسلام آخرین و جوانترین ادیان صاحب کتاب و بیش از شش قرن جوان تر از مسیحیت است، حال آنکه مسیحیت دیانتی قدیمی است.

    که مسیحیت در تکمیل و جایگزینی آن برای هدایت شبه از جانب خداوند عرضه شده است از این رو به جهت تارخی، معنی مترادف و منطقی تازه یهودی، واپگرا، کهنه گر یا ساده تر، مرتجع می‌شود.

    موردی از گذشته ها تاکنون: چون بخش بزرگی از جزیره العرب را صحرا تشکیل می‌دهد اروپاییان از این واقعیت جغرافیایی سوء استفاده نمودند در بخش تبلیغاتی جنگلهای صلیبی بر آن تکیه نمودند تمام مسلمانان را صحرانشین می نامیدند.

    بعدها اروپاییان با افزایش کینه ای که در اثر شکست های متعدد در جنگلهای صلیبی پیدا نمودند حتی این کلمه ترد آنان معانی زشتی چون کافر، وحشی حتی زشت تر، همچون اجامروا و باش نیز پیدا نمود.

    یکی از سیاست های انگلیس از دیر باز تفرقه انداختن بود، اکنون صهیونیسم نیز از این سیاست برای تفرقه اندازی بیشتر بین اعراب و همسایگان غیر عربشان سود بسیاری برده و می برد در مطلب « ولو آنکه عراق بیش از حد به شرق نگرد تا غرب» در حالیکه دشمن واقعی اعراب، اسرائیل است، که در غرب کشور عربی اردن آن هم در غرب عراق قرار دارد، نویسنده با تلقین، برای ایجاد توجه بیش از حد عراق به شرق، یعنی ایران فارس زبان متوجه می نماید.

    برای اینکه عمق این تحریک به درگیری اعراب با همسایگان غیر عربشان خصوصاً ایران روشن شود، شما را به کتاب صد میلیون عرب» ارجاع می‌نماید « عراق، شاید کشوری واقع نباشد و بی گمان ایالت در حدی ایران است» ضمن انحراف توجه اعراب از اسرائیل به همسایگان غیر عرب بهانه خرید اسلحه های غربی را هم برای شاه فراهم می‌نموده اند.

    چون امکان دارد واژه ی صحرانشینی مورد سوء استفاده قرار گیرد.

    ضروری بی نظر می‌رسد برای دانش پژوهان درستکار با وجود آگاهی که دارند، حقیقت و حدود این صحرانشین یکبار و برای همیشه روشن شود، تا صحرانشینی فقط بخشی از اعراب جزیره العرب که اصری روشن و قابل قبول است!

    به جهت پیدایش درخشانترین بخش تاریخ اعراب یعنی ظهور اسلام و آخرین پیامبر الهی (ص) که از میان صحرانشینان می‌باشد، همچنین وجود مقدس ترین شهرهای مسلمانان همچون مکه معظمه و مدینه منوره در کنار صحرا کینه ورزان فراموش کننده شکست های صلیبی را به واکنش های بزرگنمایانه امر صحرانشینی موفق ننماید تا نتوانند بدینوسیله از علایق مسلمانان برای جریمه دار نمودن احساست یا افکار حقوق آنان سوء استفاده نمایند.

    تهاجم فرهنگی و فرهنگ خودی = قبل از اینکه به نمونه ای از تهاجم فرهنگی در کتابهای تحت عنوان فرهنگ فارسی اشاره داشته باشیم، باید یادآوری نمود، آوردن این نمونه ها از آن جهت مهم است که کاربرد کلمه فرهنگ، مسوولیت تهیه کنندگان این کتابهای پرزحمت را می افزاید.

    از اینرو می باشد همه سونگرانه تر تدارک شوند تا وافق برازنده کلمه فرهنگ باشند، در ارائه مطلب تاریخی نیز رعایت نکاتی چند لازم است: نخست: برای انتقال درست رویداد و اهمیت تاریخی آن بایستی ترتیب زمانی رویدادها رعایت شود.

    دوم: بایستی ارزیابی درست یا حتی المقدور تلاش به ارزیابی درستی را برای ارائه داشته باشیم در غیر این صورت علی رغم زحمات طاقت فرسایی که این گونه کارها دارند کاری همراه انصاف و عدالت نخواهند بود، زیرا ارائه مطلب بر موضع ارزشی خود قرار نگرفته است، در تعریف سیاسی نیز کاری را که کمتر یا بیشتر ارزیابی شده باشد فرصت طلبی می نامند.

    نخست: همانطوری که در تعریف آورده شده تحولات اروپایی، در قرن نهم هجری ( قرن پانزدهم میلادی) شروع شده است حال آنکه تحولات ملل اسلامی پنج قرن زودتر در قرن چهارم هجری ( قرن دهم میلادی) آغاز شده بود.

    اگر نتایج جنگلهای صلیبی را که در اواخر قرن پنجم هجری ( 1099 میلادی) تا اواسط قرن هفتم هجری (1270 میلادی) پیش آورده شدند نیز در نظر گرفته شود.

    به راحتی قابل دریافت است که طی دو قرن جمعاً هشت جنگ به مسلمانان تحمیل شد اگر ویرانی هایی را به سرزمینهای اسلامی تحمیل نمودند اروپاییان را با فرهنگ و علوم ملل اسلامی آشنا ساخت.

    دوم: نکته مهمی که نیازمند ژرفتگری است اینکه اگر ظاهراً رشد و نمو ادبیات و هنر حاصل از تحولات اروپایی با دور شدن از دین صورت پذیرفت، تا دیگر نتوانند گالیله را مجبور به پس گرفتن اظهارات و نظریات خود نمایند یا ژاندارک را به تلی از آتش بسپارند ولی رشد و شکوفایی ملت مسلمان ایران پس از کاهش اقتدار مطلقه خلفای عباسی ظاهراً اسلامی و امکان توجه بیشتر به خاتم پیامبران (ص) و خاندان حضرتش که به روشنی در آثار بزرگان ادب و هنر ایرانی نیز منعکس است آغاز گردید خلاصه اینکه رشد فرهنگی مسلمانان به ویژه ایرانیان در سایه اسلام و تکامل باورهای دینی صورت پذیرفت.

    در این رابطه اشاراتی هر چند مختصر از اوادات بزرگان علم و ادب و فرهنگ ایران به دین و مقامات مذهبی ضروری به نظر می‌رسد: 1- حکیم ابوالقاسم فردوسی، احیا کننده زبان پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان به لحاظ شیعه بودن از دریافت صله و پاداش محروم شد 2- ابوعلی سینا که به خاطر تشریح برای کالبد شناسی مورد تهمت کفر قرار می گیرد، گلایه و اعتراض خود را در قالب شعری اظهار نموده است، تا مسلمان بودن خود را نشان دهد.

    3- ناصر خسرو ملقب به حجت از مبلغین فاطمی ( شیعه هفت امامی) بوده است.

    4- شیخ فرید الدین عطار که در اواسط قرن ششم متولد شد و در سال 627 هجری قمری هنگام حمله مغولان به شهادت رسید نام شاهکار خود را منطق الطیر را از آیه 16 سوره نحل قرآن مجید گرفته است.

    5- جلال الدین محمد مولوی عارف و شاعر بزرگ هم چنانکه عنوانش نشان میدهد عنوان مولوی را برادران اهل تسنن برای روحانیون خود بکار می‌برند.

    6- شیخ مصلح الدین سعدی که مطالعه آغاز گلستان آرمی را بیاد مجلس علمای دین می اندازد.

    سوم = تعریف معانی و بیان در مورد اسم معرفه یک رویداد تاریخی غیر ضروری است خصوصاً این که این تعریف مغایر با نگرش و باورهای دین باورانه باشد!

    در آغاز شرح آورده شده « بحث بعد از موت» این توضیح به معنی معاد می شود در باور دینی ما مسلمانان، نبوت و معاد، فقط در حیطه قدرت خداوند بی همتا می‌باشد و بس!

    ارتباط آنان به هر چه غیر از خداوند بی همتا شرک است به فرمایش شهید آیت الله مطهری نمی باید به نفی تلویحی اصول همچون توحید و معاد اقدام نموده، زیرا این کار حاصل اندیشه های مات( بایستی، چپ، مارکسیستی) یار است ( فراماسیونی) می‌باشد.

    ردپا در کتابهای قابل قبول= با وجود احترامی که به جهت وسعت دید و چند سونگری نویسنده کتاب ژیوپلیتیک گرسنگی برای ایشان قایل هستم، زیرا علاوه بر طرح مسأله گرسنگی همراه استدلالهای ارزشمند علمی و تجربی جنبه های جغرافیایی سیاسی آن را هم مدنظر قرار داده اند، اما نمی‌باید تسلیم شدن چنین نویسنده محققی در مقابل شیوه های حاکم در محیط سیاسی غرب همچون توطئه سکوت که در واقع ارثی از گذشته های اروپایی استعمارگر می‌باشد را ندیده گرفت.

    تحریکات و تشدید جو ضد اسلامی در اروپا سبب آغاز جنگهای صلیبی شد و دامن زدن به این جو همچنان برای افزایش داوطلبان ادامه داشت اما در اثر شکستهای مکرر با وجود داوطلبان فراوان، کینه حاصل از آن در اروپا نهادینه شد.

    پس از قرنها با تشکیل آژانس یهود، صهیونیست ها برای بهره برداری از این ذهنیت قدیمی اروپاییان آنرا احیاء نموده و شدت بخشیدند همراه تشدید تبلیغات ضد عربی، داستان ارض موعود را که توسط حضرت موسی (ع) همراه معجزه گذشتن از نیل انجام شده بود و احیاء مجدد این داستان قدیمی یهودیان پراکنده در اروپا و سایر نقاط جهان از طریق به خدمت گرفتن باور آن مردم، پیاده نظام بی هنر ولی ابدای بیرون آوردن بیت المقدس از دست مسلمین فراهم نمودند تداوم چنین جوی که پنهان و گاهی آشکار می شود نویسنده محققی چون ژوزویه و کاستر و که کار سیاسی قطعاً بزرگی را با نوشتن این کتاب انجام داده به تلاش گسترده ای برای بی طرف و غیر سیاسی نشاندادن نوشته خود در این کتاب وا داشته است.

    همچنین با درک توطئه سکوت در مورد مسلمانان که در بهترین حالت، امری عادی است، تلاش نموده است، از این خطر قرمز عبور ننمایید.

    نخست اینکه اروپاییان برای تخریب نمودن چهره اسلام با کاربرد عناوینی ناروا نسبت به اعراب مانند اشغل گر و خشن با تحقیر آنچه را که به اعراب تعلق دارد همچون صحرانشینی در بسیاری از اشارات و آثار خود تبلیغات گسترده ای را برای علیه اعراب انجام می دهند.

    حال چرا با وجود اشاره به برتری کشاورزی مسلمانان اسپانیا که موفق به گسترش فرهنگ جدید اسلامی در زمینه های مختلفی از جمله کشاورزی شده بودند؟

    چون اعراب که قسمت اعظم اراضی آن را اشغال کرده بودند اعراب و در پی آن مسلمانان را اشغال گر نشان می‌‌دهد.

    دوم: اینکه محقق نکته سنجی نمی‌یابد از کنار علت واقعی تغذیه برتر مردمان اندلس بگذرد و تنها و تنها با اشاره به یکی از معلول ها در آغاز مطلب را اصول همه ؟؟

    را بدتر ساختند، همچنین در انتهای فراز از انحطاط رژیم ناحیه یی به صورت « قسمت اعظم سنت عالی کشاورزی و غذایی در طی زمان و تحت تأثیر عوامل گوناگون که باعث انحطاط رژیم ناحیه ای گردید از میان رفت» با آوردن علت غیر واقعی « در طی زمان» علت واقعی این انحطاط را تلویحاً کهولت معرفی نموده و توطئه های کشتار مسلمانان اسپانیا را با توطئه سکوت برگزار نماید!!!

    تهاجم فرهنگی در لغت نامه انگلیسی: پس از توطعه های ناشی از همکاری انگلیس و آژانش یهود، همراه تحریک ملی گرایی عربی، حکومت عثمانی به شکست گشاینده شد و فلسطین به دست ژنرال و در آلن بی» افتاد البته در بخش سیاسی نیز صدور اعلامیه بالفود این همکاری را آشکار نمود.

    پس از جنگ دوم جهانی عملاً این همکاری ها به حمایت مستقیم تبدیل شد که منجر به تشکیل کشور صهیونستی با نام اسرائیل گردید.

    اگر این همکاری تنها در عالم استعماری وجود داشت با وجود غیر منصفانه بودن، چندان شگفتی آور نمی‌بود!

    ولی آنچه که غیر قابل قبول و غیر صادقانه است، توسعه این همکاری ها برای قبولاندن وارونه حقایق علمی برای تحقق هدفی استعماری است هم چنانکه هر یک از مردمان جنگ طلب فلسطین که دشمن اسرائیلی ها بوده اند !

    آیا این خیلی دشوار بود که با ارتباط آنان به اجداد گنعانیشان معرفی شوند؟

    قطعاً، بلی!

    چون نمی توانست زمینه و توجیهی بر کشتارهای گذشته و کنونی مردم فلسطین قرار گیرد.

    آیا این تهاجم فرهنگی نیست؟

    که به جای نوشتن شرح درست: فلسطینیان اعرابی از اعقاب کنعانیان هستند، آنان را با کشتار و ستم از سرزمین ابا و اجدادی بیرون کنند و در کتابهای ظاهراً فرهنگی هم بدنامشان می نمایند.

    نمونه ای دیگر: در همین فرهنگ این است که در صفحه حرف شروع نام ایران این کلمه وجود ندارد اما در صفحه ی دیگری در توضیح پارسی نام ایران پس از پارس که به لحاظ جغرافیایی و قومی تنها بخشی از ایران و ایرانیان را در بر می گیرد آورده شده است!

    آیا این تهاجم فرهنگی نیست، که به جای نام مطلوب کشوری با سابقه تاریخی روشن و اهمیت جغرافیای سیاسی بسیار بالا و مواد خام گوناگون، آنچه را که خود می خواهند ارائه می کنند نه آنچه را که باید ارائه نمایند؟

    منشأ این گونه برخوردها میتواند نگرش غیر علمی و تعصب آمیز غریبان خودخواهی آنان در ترجیح دادن پسند و سلیقه خود، یا توطئه سکوت باشد!!

    مهمترین شگرد تهاجم فرهنگی: تهاجم فرهنگی برای کاهش و سرانجام نابودی مقاومت و پایداری جوامع هدف، با ظاهری علمی و با شیوه های گوناگون انجام می شود یکی از نمونه های ساده ولی پر دردسر برای جوامع هدف تغییر نام های جغرافیایی است.

    این روش ظاهراً کم اهمیت، حقانیت را از میان برده و زمینه عادی بعدی را فراهم و اقدامات بعدی استعمار را آسان می سازد.

    تغییر نام جغرافیایی: اگر به نام همسایگان کشور های عربی آفریقا به ویژه سوران توجه فرمائید.

    کشور حبشه را ایتوپی می نامند که این نام ریشه یونانی دارد، دیگری اوگاندا و بالاخره چاو است.

    این کار ظاهراً ساده، اولین گام تهاجم فرهنگی است زیرا ظاهراً نام تا، اروپایی یا مقبول آنان نباشد رسمیت نمی یابد اگر کمی ژرفتر فرهنگ و تاریخ شمال آفریقا را نیز مورد توجه قرار دهیم که غالباً عرب زبان هستند عمق حیله آشکارتر می شود.

    خلیج فارس: خلیج فارس از دیرباز بدین نام شناخته می‌شده، هم چنانکه مدارک یونانیان نیز این نام خلیج فارس را از پیش از اسلام ثبت نموده است اما چون بش از 3/2 نفت و بخش بسیار عمده ای از گاز جهان در اطراف و درون خلیج فارس قرار دارند و رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی کشورهای غربی هم با انرژی آن هم نفت و گاز فراوان و ارزان بستگی دارد کشور های زیاده خواه به ویژه آمریکا که طی جنگهای بین الملل اول و دوم بدون آسیب جدی مانده و ثروتمند شده بود علاوه بر تأمین انرژی ارزان برای خود جهت در اختیار داشتن شاهرگ حیاتی کشورهای صنعتی دیگر حتی اروپای برای مطیع نگهداشتن آنها بالاخره عرصه ای جدید برای سرمایه گذاری شرکتهای نفتی اکثراً آمریکایی زمینه تداوم استعمارگرمی آنگلو ساکسونی را بر منطقه با بی هویت نمودن خلیج فارس شروع نمود.

    ترفند جدید در خلیج فارس : بهره کشان و زیاده خواهن که همواره بهانه جدیدی میجویند تا برنامه های خود را دنبال نمایند، پس از خروج پیر استعمار استخوان دیگر می لای زخم خلیج فارس گذاشتند.

    هنوز هم پس از چند دهه هر گاه حرکتی انقلابی که استعمار و صهیونیسم را ناراحت کند ساز قدیمی، اختلاف تلفینی ؟؟

    را دوباره کوک می نمایند تا اثر فرهنگی انقلابی را از میان ببرند.

    اما واقعیت این است که ایوان در منطقه خلیج فارس دارای حقانیت تاریخی است که تلاش به تغییر نام بخش عمده ای از این توطئه استعماری است.

    آنان موضوع خط القمر را مطرح می کنند که شیوه ای برای رفع اختلاف است حال آنکه فعالیت های استعماری انگلیس که همواره به فکر تضعیف و کوچک نمودن ایران بوده خود گواه حقانیت تاریخی ایران بر جزایر خلیج فارس می باشد مهمترین شگرد تهاجم فرهنگی: تهاجم فرهنگی برای کاهش و سرانجام نابودی مقاومت و پایداری جوامع هدف، با ظاهری علمی و با شیوه های گوناگون انجام می شود یکی از نمونه های ساده ولی پر دردسر برای جوامع هدف تغییر نام های جغرافیایی است.

    آنان موضوع خط القمر را مطرح می کنند که شیوه ای برای رفع اختلاف است حال آنکه فعالیت های استعماری انگلیس که همواره به فکر تضعیف و کوچک نمودن ایران بوده خود گواه حقانیت تاریخی ایران بر جزایر خلیج فارس می باشد.

    هم چنانکه جزیره خیلی وسیعتر و پر جمعیت تر بحرین که خیلی نزدیکتر به جزیره العرب است را پس از سالها جدا نگاه واشتن از ایران و بالاخره و پس از ؟؟

    طولانی مدت ملی گرایی عرب.

    باز هم با ظاهر قانونی و زور شورایی امنیت جدایی اش از ایران را رسمیت بخشیدند.

    عرب برای تسکین غرور جریحه دار شده ملی گرایی عربی و انحراف توجه اعراب از فلسطین به جدایی بحرین با فشار شورای امنیت اقدام نمود این ضریب احساسات تحریک شده ملی گرایی عربی را در بیستمین سالگرد تشکیل حکومت غاصب اسرائیل انجام دادند تا فریب مضاعفی باشد.

    نام مصر: معمولاً اولین کلممه ای که راجع به هر کشوری می آوریم نام آن کشور است این چیزی نیست که ما برای دیگران تصمیم بگیریم بلکه حتی ادب، حکم می کند که به علایق دیگران احترام بگذاریم.

    اما اروپاییان با روشهای نعقب آمیز یا حداقل سلیقه ای در مورد بسیاری از کشورها حتی از کاربرد اسم مطلوب کشورهای به قول خودشان جهان سومی نیز خودداری می کنند!

    چنانکه دیدیم برای کشور ما نیز چنین می نمودند برای کشور مصر نیز که نامش تاریخی و مطلوب ملتی کهن چون مصریان است نیز چنین می کنند.

    به فراموشی سپردن کلمه‌ی جزیره العرب: مهمتر از ایجاد درگیریهایی خلیج فارس برای کشانیدن اختلاف بین مسلمانان این منطقه مهم جغرافیایی بکار نبودن عنوان جزیره العرب در موارد یادآوری از این پل سه قاره جهان می باشد، که مهمترین منطقه راهبردی جهان است می باید مطبوعات و انتشارات مسلمانان به دام توطئه سکوت سلطه جهانی نیفتند و حداقل در انتشارات و مطبوعات خودی این نام را زنده نگهدارند دشمنان مسلمانان مصر تلاش به فراموشی سپردن کلمه جزیره العرب را دارند این نام که معرف رفعیت جغرافیایی واقعی تر سرزمین ظهور ادیان الهی یهودیت، مسیحتی و اسلام است ناشنه مهم تعلق این منطقه به اعراب را نیز در خود دارد این توطئه سکوت سلطه جهانی در مورد نام جزیره العرب همراه بزگنمایی صحرانشینی اعراب در تکمیل یکدیگر توطئه بزرگتر نفی حقوق مسلمانان به ویژه اعراب را در اطراف سرزمین ظهور اسلام و اماکن مقدسه مسلمانان هدف قرار داده است.

    تغییر دادن نام هایی با ریشه اروپایی: اروپاییان آگاه اند که اروپا در واقع انشعاب شبه جشیه مانندی از قاره آسیا با به زغم آنان اور آسیا است لذا در قرن اخیر به فکر افتاده اند حتی با تغییر نامهای اروپایی همچون مدیترانه به دریای روم با جو تبلیغاتی ظاهراً علیم میدان تاخت و تازی جهانی تو بیابند یا حداقل آفریقا را کماکان به صورت حیات خلوت اقتصادی خود حفظ نمایند اروپاییان برای تسلط مجدد بر آفریقا به افزایش تلاس برای امحای حقوق تاریخی اعراب از مدیترانه تا جزیره العرب افزودند در مدیترانه با شیوه هایی همچون افکار حقوق اعراب یا تلاش برای تغییر نام دریای وسطی به دریای «روم» درکنار به فراموشی سپردن عنوان جزیره العرب برای خواسته خود اقدام می نمایند!

    نمونه افکار حقوقی تاریخی اعراب اروپاییان تلقینات خود را خصوصاً پس از جنگ روم بین المللی با نوشتن کتابهایی ظاهراً مربوط به اعراب ولی باطناً هدفمند جهت تلقین خواسته هایشان دنبال نمودند.

    « تغییر نام مدیترانه نمونه دیگری از این کتابهای ظاهراً مربوط به اعراب، کتاب « محمد (ص) » پیامبری که از نو باید شناخت» است که در صفحه 12 آن چنین نوشته شده است « همه مذهب بزرگ توحیدی که مذاهب یهودی و عیسوی و اسلام است از عربستان برخاست مشروط بر اینکه سواحل شرقی دریای روم را هم جزء عربستان بدانیم.

    منشاء نام مدیترانه: نام دریای وسطی به زبان عربی مطابقت با نام لاتین آن دارد در واقع نام مدیترانه ترکیبی از دو واژه لاتین به معانی وسط، بین و میان و نیز به معانی به سرزمین، خشکی و خاک می باشد.

    معنی سرهم یا یکجای آن بین او سرزمین می‌شود که در ادبیات اسلامی نیز دریای وسطی نامیده شده است این دو سرزمین عبارت هستند از خشکی آفریقا در جنوب، نام « وسطی» عربی نیز دقیقاً این واقعیت را نشان می‌دهد.

    حاشیه جنوبی دریای وسطی یعنی سواحل شمال آفریقا از غرب به شرق شامل کشورهای عربی مراکش، الجزایر، تونس، لیبی و مصر می باشد.

    درساحل شرقی دریای وسطی نیز جزیره العرب قرار دارد که شامل کشورهای فلسطین اشغالی، لبنان و سوریه می باشد که همگی کشورهای عربی هستند با وجود این شعار زیاد کشورهای عربی در سواحل مدیترانه اند.

    در اینجا با توجه به ادامه فراز، دلیل آنچه را که قبلاص به عنوان تکیه بر صحرانشینی اعراب مطرح شده بود روشن تر می توان یافت.

    توجه فرمائید: « اعراب، مردم صحرایند، نه مردم دریا، و به واسطه کاروان ها با یکدیگر ارتباط دارند و نه به واسطه آنکه در کرانه های دریاچه داخلی بسر می برند.

    ما مدیترانه ای هستیم نه آنها» می بینیم اگر روزنامه نگار فرانسوی، شیوه های نفی حقوق اعراب را در مدیترانه برگزیده است نویسنده دیگر اروپایی با نام کونستان ویرژیل گورگیر شیوه تغییر نام دریای مدیترانه را به دریای روم بی پرواتر برگزیده است که شیوه سوء استفاده و گستن علاقه مسلمین به متعلقات اسلامی است.

    این شیوه ها نتایج آخرین تجربیات نو الستعماری است که قرنها تجربه استعمار را پشتوانه دارد.

    چنین اظهار نظرهایی از اروپاییان آن هم پس از جنگ روم بین المللی که غالب آنان نویسندگان صهیونیست در قالب محققین هستند، امری عادی است.

    اما نکته ی دیگری که آنرا جالبتر نموده است!

    اعطای جایزه انجمن روزنامه نگاران فرانسه به کتاب سراسر نشأت گرفته از روح آزمند پیش آهنگان مجمه فرهنگی یعنی مطبوعات وابسته می باشد که زمینه ساز استعمار فرهنگی است!

    توطئه های چند منظوره : در کتابهایی که اروپاییان با عناوین مورد علاقه مسلمانان خصوصاً اعراب می نویسند، چنان مردم جهان سوم را از جمله شیفتگان و خود باختنگان فرهنگشان می بینند که می خواهند با یک تیر چند هدف را بزنند روسی مذهب بزرگ توحیدی که مذاهب یهودی، عیسوی و اسلام است، از عربستان برخاست مشروط بر اینکه سواحل شرقی دریای روم را هم جزء عریستان بدانیم.

    اهداف زیر ؟؟

    هستند.

    1- تعلیق به محال در اینجا نیز به جایگزینی واژه عربستان به جای جزیره العرب ضمن ادامه توطئه سکوت در مورد نام جزیره العرب، شرطی را مطرح نموده است، که هیچ وقت برقرار نخواهد شد!

    زیرا در سواحل شرقی دریای وسطی ( مدیترانه) کشورهای مستقل سوریه، لبنان و فلسطین ( فعلاً اشغالی) قرار دارند که بین دریای مدیترانه و عربستان قرار گرفته اند، پس نمی توانیم سواحل عربی دریای مدیترانه را جزیی از عربستان بدانیم، اما کشورهای شرقی اخیر جزیی از جزیره العرب می باشد.

    2- نام جعلی دریای روم = منسوب نمودن دریای وسطی به روم، دریایی را که بین قاره آفریقا، بزرگ قاره آسیا و کوچک قاره اروپا قرار دارد، به نام تاریخی کشوری از کوچکترین قاره ی مجاور، آیا می تواند چیزی جز جنون خود بزرگ بینی چنین نویسندگانی باشد نام دریای وسطی را به یک امپراطوری مقتدر از گذشته های نسبت دهیم!

    3- تحریف تاریخ ادیان = چرا باید با کاربرد غلط نکات اطلاعات غلط به جامعه القاء شود چرا یهودیت و مسیحیت و اسلام که ادیان الهی هستند مذهب نامیده می شوند؟

    با کمترین اطلاعات مذهبی می توان غلط بودن تلقینات نویسنده را متوجه شد زیرا ادیان امتداد هم از یهودیت به مسیحیت بالاخره به اسلام میرسد.

    در حالیکه مذاهب شاخه های یک دیانت بوده و در عرض هم قرار دارند همچون مذاهب ارتودو کیزم، کاتولیسیزم و پرتستانیزم از دیانت مسیحی.

    البته بعدهای شاخه های جدیدتری همچون انگلیگان، ژزوئیت، کواکر، مورطون و بسیاری فرق دیگر که همگی مذاهبی از دیانت مسیحی هستند به مذاهب مسیحیت افزوده شدند.

    وانگهی اگر ادیان پیش از اسلام همچنان توحیدی باقی مانده اند پس انحراف ناشی از تثلیت پدر و پسر و روح القدس یا شرک یهودیت که غریو را پسر خدا می داند چه می شود!

    پرا جزیره العرب اکنون که به دلایل تغییر نامهایی که زمینه ای برای ایجاد کشوری جعلی بود.

    آشنا شدیم باز می گردیم به حقیقت مهمترین نام راهبردی متعلقه یعنی جزیره العرب که دچار توطئه فراموش شد!

    این توطئه همراه قصه پردازی جدید آژانس یهود اهداف زیر را دنبال می نمود: 1- افکار حقوق تاریخ اعراب در دریای وسطی ( مدیترانه) 2- ایجاد پادگانی از یهودیان سرگردان در فلسطین با نام بنی اسرائیل 3- ایجاد سرپلی در بین کشورهای مسلمان برای اروپاییان و ایالات متحده آمریکا 4- جدایی انداختن بین اعراب آسیا و آفریقا 5- تسکین عقده فتح بیت المقدس اروپاییان که قبلاً بدان نشده بودند.

    چرا با وجود ارتباطی که جزیره العرب آسیا از طریق و سوریه و آفریقا از طریق صحرای سینا داشته جزیره العرب نامیده شده است؟

    برای اینکه انواع پدیده‌های آبی همچون خلیج فارس، دریای عمان، اقیانوس هند دریای سرخ و خلیج عقبه آن را در برگرفته است و بیش ترین بخش مرزهای جزیره العرب را مرزهای جزیره العرب را مرزهای آبی تشکیل میدهد.

    علاوه بر آن همه مرزهای آبی پیوسته، در انتهاب این سرزمین ها نیز تمام سواحل شرقی مدیترانه شامل سواحل کشور های سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی نیز بخش هایی از مرزهای آبی جزیره العرب می باشند باری ورود غرب ایران به جزیره العرب هم باید از رودهای تمدن ساز دجله و فرات عبور نمود.

    این فراوانی مرزهای آبی سبب شده سرزمین وحی را جزیره العرب بنامند، خصوصاً اینکه امروزه ارتباط از طریق خشکی جزیره العرب با آفریقا نیز به جهت حضرترعه سوئز به ارتباط آبی تبدیل شده است.

    از اینرو اکنون جزیره العرب بیشتر از گذشته ها با پدیده های آبی محاصره شده و نام جزیره العرب برای آن بیشتر از گذشته ها با پدیده ها و آبی محاصره شده و نام جزیره العرب برای آن بیشتر از گذشته مناسب است، مهمتر از شکل و موقعیت جغرافیایی کاربرد جزیره العرب مالکین واقعی آن را نیز معرفی می کند.

    کابرد نام جزیره العرب توسط مطبوعات و انتشارات در میان کسانی که حقوق دیگران را به رسمیت شناخته اند و رسم ندارند با تغییراتی ناروا حقایق تاریخی را انکار نمایند و با جعل تاریخ، سرزمین های دیگران را غضب نمایند.

    کاری شایسته می باشد

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

سخن ناشر سازمانها (درمعنای وسیع کلمه) از شالوده‌های اصلی اجتماع امروزی هستند و مدیریت، مهم‌ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمان‌هاست. مدیر، روند حرکت از “وضع موجود” به سوی “وضعیت مطلوب” را هدایت می‌کند و در هر لحظه، برای ایجاد آینده‌ای بهتر در تکاپوست. گذشته با تمام اهمیت و آموختنی‌هایش و با تمام تأثیری که می‌تواند بر آینده داشته باشد، اتفاق افتاده است و هیچ نیروی ...

مقدمه اين شهر داراي قدمت تاريخي زيادي است و به گفته بعضي از مورخان و پژوهشگران سابقه سکونت و استقرار انسان در آن به هزاره چهارم قبل از ميلاد مي‌رسد و به شهادت اوراق ترايخ در طي قرون متمادي،‌دوران پر نشيب و فرازي را طي نموده و شاهد دگرگوني‌هاي

نگاهی به شیوه های استعمار در گذشته اگر تاریخ را ورق بزنیم و گذشته را مورد کندوکاو قرار دهیم حتی از زمان خلقت آدم ابوالبشر درخواهیم یافت همیشه حقی و باطلی وجود داشته و تقابل این دو اتفاقات زیادی را در گذر زمان رقم زده، زمانی که قابیل به خاطر وسوسه های شیطان از مسیر حق دور شده و در مسیر باطل قرار می گیرد اولین تقابل میان حق و باطل در کشتن هابیل توسط قابیل رقم می خورد و این روند با ...

در اين تحقيق سعي شده تا با بررسي و مشخص نمودن کارکرد هاي اساسي مسجد که سبب شده در طول تاريخ نقشي سرنوشت ساز هم ازجهات اجتماعي ، سياسي و هم در زمينه ي تربيت نسل جوان داشته باشد مشخص شود و سپس به بيان ضعف امروزي مساجد که سبب دوري نسل جوان امروزي از مس

این پروژه در پنج فصل تدوین شده است . در فصل اول آن این موضوعات مورد بررسی قرار گرفته‌اند : بیان مساله رهبر معظم انقلاب در بیان اهمیت پرداختن به مساله تهاجم فرهنگی فرموده‌اند : « امروزه دشمن بیشترین همت خود را روی تهاجم فرهنگی گذاشته است ». در فصل اول یعنی در طرح تحقیق به بیان اهمیت این پدیده مهم تاریخی که در همه جوامع به چشم می‌خورد چه بصورت تهاجم فرهنگی و یا به صور گوناگون دیگر ...

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

فصل اول مقدمه آنچه که شعر نو را از شعر کهن جدا می‌کند، فقط سبک و ساختار آن نیست ، بلکه محتوا و نگرش آن نیز تفاوت دارد. شاعر نو از مردم، می‌گوید و از مسائل آنان. شاعرانی مثل نیما، شاملو، فروغی، هدایت و اخوان ثالث که در این امر، درخشیده‌اند از بطن مردم برخاستند و برای مردم، سخن گفتند. آنچه مسلم است، شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی، بسیار بر شاعران، مؤثر می‌باشد. اشعار اخوان ثالث که در ...

صفحه چشمه جوشان تاريخ اسلام و سيره اولياء دين، منبع فياضي است که هميشه براي همگان درسهاي زندگيساز داشته و دارد. از آنجا که ما به «اسوه» بودن معمصومين در همه جهات معتقديم، توفيق الگوگيري از آنان را جز در سايه شناخت سيره و شيوه آنان به دست نمي‌آوريم.

آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟ آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی و آسیبهای اجتماعی (کجرویها ) قائل می شوند . در واقع ، با شکل گیری و رشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی ، بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایند های اجتماعی نیز معمول گردید و در نتیجه بسیاری از اصطلاحها و واژه های رایج در علوم دیگر چون ...

- حجاب و پاسخ به مخالفان: منتقدان و مخالفان پدیده ای چون «حجاب»، و به بیانی بهتر «پوشش»، در رویارویی با این دستور اسلامی و اجرای آن در جامعه ای اسلامی، پرسش هایی مختلف را طرح می کنند و در این راه، به آن توسل می جویند؛ پرسش هایی مطرح چون: الف: باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، «حجاب» سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعال و در نهایت ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول