مقدمه: سرزمین ایران از اعصار پیش از تاریخ چون پلی عظیم میان مشرق و مغرب قرار داشت و در آن راههای مهمی میگذشت و تمدنهای دو سوی جهان را به هم مربوط میساخت.
ایرانیان فرهنگها و تمدنهای ملل دیگر جهان را دریافت میکردند و از آن بهرهمند میشدند.
آنگاه این فرهنگها را با آنچه خود داشتند میآمیختند و تکامل به دیگران منتقل میکردند.
ایران از 60 قرن پیش منبع افکار و فنونی بود که موجب ترقی و رشد بشر گردید.
هنر نوشتن ارقام کشاورزی و استخراج، استعمار فلزات و … از همین افکار بودند.
ایران دارای 28 استان است که مشهد مقدس یکی از این استانهاست.
اماکن زیارتی حرم مطهر خواجه ربیع خواجه اباصلت خواجه مراد گنبد خشتی میامی خواجه اباصلت «اباصلت هروی» مشهور به «خواجه اباصلت» خادم حضرت رضا (ع) بوده است، وفات خواجه را سال 236 ه.ق نوشتهاند.
آرامگاه وی در کنار جاده مشهد، فریمان در فاصله 10 کیلومتری مشهد واقع شده است.
این بنا را هم حاج محمد علی درویش احداث کرده است که اینکه توسط اداره اوقاف و امور خیریه خراسان اداره میشود.
خواجه ربیع در شمال غربی مشهد در انتهای خیابان خواجه ربیع آرامگاه با شکوه خواجه ربیع واقع است.
نام خواجه ربیع در تاریخ (ربیع بن خثیم) است.
وی از اصحاب پیغمبر اسلام و نیز از سرداران سپاه 11 حضرت علی (ع) بوده است.
این بنا به توصیه شیخ بهایی به شاه عباس صفوی در نیمه اول قرن هجری ساخته شد.
طرح آرامگاه در نمای بیرونی هشت ضلعی ودر درون چهار ایوانی است.
از انتهای ایوانهای اضلاع بزرگ راهروهایی به درون باز شدهاند.
برفراز بنا گنبد فیروزهای رنگ قرار گرفته است که ارتفاع گنبد تا کف 18 متر میباشد.
بقعه خواجه ربیع از نظر هنری نیز جایگاه والایی دارد زیرا کاربرد کاشیهای الوان در نمای خارجی، نقاشیهای طلایی رنگ بر رویه دیواره داخلی و نیز دو کتیبه به خط (علیرضا عباسی) در سالهای 1026 و 1029 ه.ق جلوه خاصی به آن بخشیده است.
کاشیکاری بنا از نوع یک رنگ و معرق و زیررنگی است که نقشهای زیبای هنری و گیاهی و کتیبهها را شکل دادهاند.
آرامگاه خواجه ربیع یک از ابنیه زیبا، دیدنی و متبرک است که به همین علل همه وقت مورد توجه و مراجعه اهالی مشهد و زائران و مسافرانی است که به مشهد مشرف میشوند.
خواجه مراد «هرثمه بن اعین» مشهور به خواجه مراد از یاران امام رضا (ع) بوده است که در سال 210 ه.ق وفات یافته.
و اکنون مقبره وی در 14 کیلومتری جنوب شرقی مشهد در بلندیهای مشرف بر بینالود قرار گرفته است.
حاج محمد علی درویش ملقب به نور علیشاه این محل را در زمان معاصر ساخته و هم تحت مراقبت و حفاظت خود قرار داده.
و تعمیر نموده است.
وی با این کار موجبات رفاه مسافرین را فراهم آورد.
این بنا اکنون توسط اداره اوقاف و امور خیریه خراسان اداره میشود.
گنبد خشتی این آرامگاه در کوچه نوغان خیابان طبرسی، نزدیک به فلکه طبرسی واقع است.
در این مکان «امامزاده محمد» مدفون است.
نسبت این امامزاده با هجده واسطه به «امام سجاد (ع)» میرسد.
گنبد این آرامگاه اجری است و به همین علت به «گنبد خشتی» مشهور شده است.
سبک معماری آرامگاه به بناهای دوره صفویه شباهت دارد و بنای آن در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده است.
میامی «امامزاده یحیی» امامزاده یحیی یکی از فرزندان زید، و نواده امام زینالعابدین (ع) است.
مادرش ریطه دختر ابی هاشم عبداله بن محمد حنیفه میباشد.
وی در سال 107 ه.ق متولد شد.
یحیی برای ادامه مبارزات خود علیه بنیامیه چون امنیت جانی نداشت از نینوا «کربلا» به مدائن و از آن جا به خراسان هجرت کرد.
سرانجام در جوزجان از توابع خراسان قدیم (واقع در افغانستان کنونی) در سال 125 ه.ق به سن 18 سالگی به شهادت رسید.
بقعه مبارکه امامزاده یحیی با نام «میامی» در جاده سرخس و به فاصله 50 کیلومتری مشهد میباشد.
این آرامگاه در دامنه کوهی به فاصله یک کیلومتر از قریه میامی واقع شده است.
بنای ساختمان متعلق به قرن دهم ه.ق است.
تاریخچه مشهد مهمترین عاملی که در طول تاریخ در شکل گرفتن محل سکونت کنونی مشهد مؤثر بوده است، موقعیت طبیعی حوضه کشف رود و رودخانه اترک میباشد.
با در نظر گرفتن این عامل به عنوان امری نسبتاً ثابت برای جذب جمعیت، میتوان تأثیر عوامل تاریخی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی را در دورههای مختلف بررسی نمود.
حوضه رودخانه کشفرود در تمام دوره اسلامی و حتی در دوره پیش از اسلام از مراکز عمده سکونت در خراسان شمالی بوده است.
در دوره اسلامی مهمترین و پرجمعیتیترین سکونتگاه، حوضه کشف رود ولایت توس بوده که مرکز آن شهر تابران بوده است.
به مرور زمان از اهمیت شهرهای تابران و نیشابور کاسته و آبادیهای جدیدی به اسامی نوغان و سناباد رشد نمودند.
سناباد در 2 کیلومتری نوغان قرار داشته و کاخ حمید بن قحطبه طلائی واقع در خراسان که اکنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در میان باغ بزرگی در این دهکده قرار داشته است.
در بهار سال 193 ه.ق هنگامی که هارون جهت سرکوب شورشی در سمرقند به نوقان رسید مریض و سپس فوت نمود وی وصیت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمایند.
مآمون جانشین هارون پس از گذشت چند سالی از خلافتش در اثر طغیانی که علیه وی در عراق پدید آمد به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند «حضرت رضا (ع)» را به ولایت عهدی نامزد کرد.
حضرت رضا (ع) پس از یکسال اقامت در مرو عازم بغداد شد.
مشهد از شهریور 1320 که مصادف با اشتعال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشک سالیهای جنوب خراسان بویژه در سال زراعی 1326-27 و تأسیس دانشگاه مشهد در سال 1326 ه.ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشتهاند.
به دنبال دگرگونیهای سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید (افزایش اتوبوسها از 3 دستگاه به 77 دستگاه، ورود تعداد 10 دستگاه تاکسی در سال 1328 که تا سال 1324 به 200 دستگاه افزایش یافت) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راهآهن در سال 1336 ه.ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمینهای واقعی توسط بانک رهنی در سال 1336 ه.ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال 1335 ه.ش به 241989 نفر رسانده است بطوریکه رشد سالیانه جمعیت در طول 16 سال (1319-1335 ه.ش) به طور متوسط 2% بوده است.
از حدود سال 1335 ه.ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاستهای تجاری – اقتصادی و فرهنگی، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سال 1342 ه.ش، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه.ش به 409616 نفر در سال 1345 رسید مه نرخ رشد سالانهای در حدود 5/4 درصد داشته است.
همچنین وسعت شهر نیز از 16 به 33 کیلومتر مربع یعنی بیش از 2 برابر افزایش یافت.
توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تأسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند.
مشکلات ناشی از رشد جمعیت، بیتوجهی به نحوه استفاده از اراضی، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلات عمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسین مشاور ابلاغ گردد.
این طرح برای یک دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظیم و در سال 1350 به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال 1352 به شهرداری ابلاغ گردید.
در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیشبینی افزایش جمعیت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پیشبینی گردید.
در این طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 کیلومتر مربع افزایش مییافت.
همگام با مراحل تهیه طرح جامع، تفضیلی شهر از نظر فیزیکی و جمعیتی به رشد ادامه میداد بطوریکه جمعیت مشهد در سال 1355 به 667770 نفر (با نرخ رشد سالانه بین 1345-55 حدود) افزایش یافت.
در طرح جامع، الگوی مداخله در بافت قدیم شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر نیز تهیه و نقشه پیشنهادی ارائه گردید ولی به مرحله اجرا در نیامد.
در سال 1354 طرح توسعه حرم اجرا شد که تعداد زیادی از بازارچهها، مساجد، مدارس قدیمی، واحدهای تجاری و مسکونی تخریب و بازار رضا (ع) نیز به منظور واگذاری به صاحبان مغازههای تخریبی در مشرق میدان آب ساخته شد.
تحولات مشهد در دوره رضاخان (1300-1320 ه.ش) وقتی به قریه نوقان رسیدند به منزلامیر سناباد وارد و آن حضرت در آنجا مسموم و در سال 202 یا 203 ه.ق پس از سه روز وفات یافته و پیکر مطهرشان در باغ حمیدبن قحطیه در 1/5 کیلومتری قریه سناباد مدفون شد.
از همان زمان نقطه مذکور به نام مشهدالرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت.
عدهای از متخصصین مسایل شهری، مقطع زمانی 1300 یا پایان حکومت قاجاریه و آغاز حکومت رضاخان را شروع تحولات اساسی در روند «شهرنشینی» و «شهرگرایی» در ایران دانسته و بافت فیزیکی ماقبل 1300 را بافت تاریخی و گسترشهای بعدی را که در فراسوی حصار و دیوارهای قدیمی شهرها اتفاق افتاده «بافت جدید» میدانند که روند شکلگیری آن در طول زمان تغییر کرده است.
دخالت در بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت تاریخی مثل خیابانهای طبرسی، امام رضا، بهار و غیره آغاز گردید.
علاوه بر دخالتهای فیزیکی فعالیتهای دیگری نیز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمینه رشد فیزیکی شهر را فراهم نمود که مهمترین آنها عبارتند از: تأسیس بیمارستان امام رضا (ع) در سال 1313، تأسیس کارخانه قند آبکوه در سال 1314، تأسیس دانشکده پزشکی در سال 1318 و غیره.
خریداری اولین کارخانه برق در سال 1315 و نصب آن در خیابان طبرسی ورود ماشین به شبکه حمل و نقل درون شهری با 2 دستگاه اتوبوس در سال 1318، جایگزینی تدریجی آن به جای درشکه از اقداماتی است که در طی سالهای (1300-1320) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمی در رشد فیزیکی شهر داشت.
مشهد در اولین سرشماری عمومی کشور که در سال 1318 از چند کشور به عمل آمد دارای 76471 نفر جمعیت بوده است.
تحولات شهر مشهد در دوره محمدرضا پهلوی (1320-1357 ه.ش) شهر مشهد مرکز استان خراسان، در شمال شرقی ایران، به فاصله 966 کیلومتری تهران قرار گرفته است.
مشهد در 59 درجه و 15 دقیقه تا 60 درجه و 36 دقیقه طول جغرافیایی و 35 درجه و 43 دقیقه تا 37 درجه و 8 دقیقه عرض جغرافیایی گسترده شده است.
این شهر بین دو رشته کوه بینالود و هزار مسجد واقع گردیده و ارتفاع آن از سطح دریا 985 متر، وسعت آن حدود 204 کیلومترمربع و جمعیت آن حدود 2200 هزار نفر میباشد.
شهر مشهد به لحاظ موقعیت مذهبی، صنعتی و اقتصادی بعد از تهران دومین شهر پرجمعیت ایران محسوب میشود که هرساله میلیونها زائر از سراسر ایران و کشورهای اسلامی برای زیارت مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) به این شهر مشرف میشوند.
تحولات شهر مشهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (1357) کشور ایران در دهه 1350 آبستن تحولات سیاسی عظیمی بود که در سال 1375 به پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار سیاسی – حکومتی کشور منجر گردید.
اثرات انقلاب در ابعاد شهری شامل: تصویب قانونی اراضی موات شهری (1375) تصویب قانون زمین شهری (1385) تصویب قانون زمین شهری (1361) طرح مجدد الگوی نوشهرها (1364) و … بود که بر کیفیت شهرنشینی تأثیر بسزایی داشت.
سال 1375 به دلیل وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان حدود 000/557 نفر از مهاجرین افغانی در خراسان ساکن شدند که از این تعداد حدود 296500 نفر (53/2%) در شهر مشهد به ویژه در حاشیه قلعه ساختمان و گلشهر سکنی گزیدند.
همچنین در نتیجه وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عدهای از مهاجرین جنگ تحمیلی وارد خراسان و به ویژه شهر مشهد شدند.
عوامل فوق به همراه مهاجرتهای روستا ـ شهری دست به دست هم داده و باعث رشد سریع جمعیت شهر در این دوره گردید به طوری که جمعیت از 667/770 نفر در سال 1355 به 1/462/50 نفر در سال 1365 با نرخ رشدی معادل 8% در سال افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد جمعیت شهری در ایران بوده است.
مساحت شهر نیز در این دوره (65-1355) از 78 به 230 کیلومتری با نرخ رشد معادل 11% در سال، افزایش یافت.
تحول شهرنشینی با ویران شدن شهرهای نیشابور و توس ساکنان آنها ناگزیر به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند و به تدریج این روند توسعه یافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد کنونی به وجود آمد.
در سال 617 هجری تمام آبادیهای تابران و نوغان و همچنین سناباد، پایمال لشکریان مغول شد و یکسره غارت شدند.
ولی در اثر توجه شیعیان به قبری که در مجاورت توس در قریه سناباد بود، مجدداً آباد شد.
در زمان دیالمه به خاطر توجهی که به مذهب تشیع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بیشتری قرار گرفت.
در زمان سبکتکین غزنوی، گنبد و بارگاه حضرت ویران شد و در اوایل قرن پنجم هجری سلطان محمود، بقعه آن را تعمیر و حصاری به گرد شهر کشید و پسرش مسعود نیز دیواری بر گرد بقعه کشید.
از قرن هشتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد.
در زمان صفویه مشهد واقعاً رونق یافت و به صورت دومین زیارتگاه با اهمیت شیعیان جهان درآمد.
یادآور میشود در زمان صفویه، برای نخستین بار مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور معرفی نمودند و این سیاست دارای آثار و نتایج کلی برای رشد مشهد گردید.
اما از دیدگاه اقتصادی به خصوص در زمان شاه عباس برای جلوگیری از فرار سرمایههای ایرانی به مکه، مدینه، کربلا و نجف، اقدامات مؤثری برای رونق مشهد و ارتقای آن به بزرگترین زیارتگاه شیعیان انجام گرفت.
در زمان شاه طهماسب صفوی حصار تازهای برای دفاع از حملات ازبکها به دور مشهد کشیده شد.
این حصار حدود 1800 متر طول، شش دروازه و 141 برج داشت.
آثاری از شش دروازه شهر مشهد تا اوایل قرن حاضر تقریباً به همان صورت مانده بودند.
با وجود همه این توجهات شهر مشهد به علت موقعیت خاص جغرافیایی، همواره در مسیر حملات ازبکان و طوایف دیگر قرار داشت.
یکبار در زمان شاه عباس و بار دیگر در پایان عهد صفوی و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراوانی به آن وارد گردید و نادرشاه به ترمیم خرابیها پرداخت و در این شهر مقبرهای برای خود و پسرش ساخت.
در زمان شاهرخ جانشین نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعیت آن به خاطر هجوم ازبکها، به شدت کاهش یافت و از 000/60 به 000/20 نفر رسید.
در اوایل حکومت قاجاریه، شهر مشهد مانند سایر شهرهای خراسان و ایران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفویه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دایماً مورد تهاجم قبایل ازبک و ترکمن قرار داشت.
همانطور که گفته شد، شهر مشهد در اوایل دوره قاجاریه، دچار ویرانی شد ولی در زمان فتحعلیشاه، به تدریج دولت مرکزی به ترمیم ویرانیها پرداخت.
در زمان ناصرالدین شاه، به علت امنیت برقرار شده در کشور، اوضاع و احوال اقتصادی نسبت به گذشته رونق میگیرد.
البته ناصرالدین شاه به مشهد توجه خاصی داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز یافت.
در اوایل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاریه، دیوارهای اطراف شهر فرو ریخته و ویران شد.
ارگ یا دارالحکومه شهر نیز از میان برداشته و عمارت بانک ملی فعلی به جای آن برپا گردید.
شهر در نیم قرن اخیر دارای رشد ملایم و در دو دهه اخیر دارای رشد سریع بوده است.
سیمای ظاهری شهر در سالهای 1320-1300 ه.ش تغییر کرده و تحت تأثیر سیاست شهرسازی، دارای چند خیابان و میدان شد.
در کتاب مطلع الشمس صنیعالدوله آمده است، بعضی جاها روی معابر را با تخته و حصیر پوشیده و بالای آن عمارت ساختهاند.
در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در کوچههای تنگ و تاریک سرپوشیده، اتاقهای روی کوچهها را خراب کردند.
زبانهای رایج در شهرستان مشهد به تفکیک بخشها عبارتند از: در مشهد مقدس: زبانهای فارسی ـ ترکی و کردی در بخش مرکزی: زبانهای فارسی ـ ترکی و کردی در بخش احمدآباد: زبانهای فارسی ـ ترکی و کردی در بخش رضویه: زبانهای فارسی و ترکی در بخش طرقبه: زبانهای فارسی و ترکی در بخش کلات: زبانهای ترکی ـ فارسی و کردی ـ عربی و لری