هر انقلابی برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری می کند. از جمله این مراحل مرحله ویرانگری یا شتاب زایی است که نقطه نهایی برانداختن نظام موجود و سرنگونی حکومت است . در مورد عوامل شتاب زایی انقلاب اسلامی نظرات و دیدگاه های مختلف ارائه شده است : برخی نقش شعار حقوق بشر کارتر عده ای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه رد مدرنیزاسیون ایران را مطرح کرده اند . که با مدارک و دلایل قوی)۱ ( می توان به ضعف استدلال و کم رنگ بودن آنها پی برد.
در نهایت عامل یا عوامل تاثیرگذار مانند : شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات مورخ)۵۶ ۱۰ ۱۷ )نسبت به امام خمینی )ره ) به عنوان عوامل شتاب زای انقلاب محسوب می شوند . از این رو اولین جرقه های انقلاب به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات در قم ) قیام ۱۹ دی )۱۳۵۶ زده شد; لذا به واسطه آن حوادث احساسات مردم سخت جریحه دار گردید و مردم با توسل به مراسم مذهبی و سنتی در یک حرکت پیوسته و زنجیروار قیام های دیگری در تبریز یزد و سایر شهرستان ها به وجود آمد . در نهایت به دنبال آن حادثه ۱۷ شهریور هجرت امام به فرانسه راهپیمایی عظیم مردم در روزهای عید فطر و تاسوعا و عاشورای ۵۷ و در نهایت ورود پیروزمندانه امام خمینی ( ره ) به شور و ... از جمله حوادث مهمی هستند که پایه ای رژیم شاهنشاهی را به شدت لرزاند و در نتیجه انقلاب اسلایم را به پیروزی رسانید. که در این قسمت از بحث خلاصه آنها را مورد بررسی قرار می دهیم :
1)شهادت حاج آقا مصطفی خمینی آغاز مرحله جدید انقلاب اسلامی .
رژیم شاه با همدستی رژیم عراق در اول آبان ۱۳۵۶ ه . ش حاج سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ حضرت امام را که به گفته ایشان : امید آینده اسلام بود به شهادت رساند. انگیزه آنها از دست زدن به این جنایت وارد کردن ضربه روحی به امام و تنها گذاشتن ایشان و از بین بردن یکی از مخالفین جدی نظام و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر مخالفین بود.
اما جنایت رژیم پهلوی نتیجه عکس داد : امام این شهادت را از الطاف خفیه الهی بر شمردند و شهادت ایشان زمینه مناسبی برای گسترش و تبیین اندیشه های امام شد به طوری که گویندگان و سخنرانان در مراسم بزرگداشت شهادت او بی پروا نام امام را برده و از مقام علمی سیاسی اهداف و انگیزه های ایشان از مبارزه تجلیل کرده و به تبعیت از امام شاه را عامل همه فسادها و بدبختی های کشور معرفی کردند.
شهادت حاج آقا مصطفی آتش انقلاب را فروزان کرد. تظاهرات راهپیمایی ها و افشاگری هایی که در پی شهادت ایشان آغاز گردید باعث آگاهی و از خود گذشتگی مردم شد به طوری که به فاصله کوتاهی سراسر ایران یکپارچه به صحنه مبارزه و خروش مبدل گردید)
2) قیام ۱۹ دی قم
در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ ه . ش مقاله ای تحت عنوان : ایران و استعمار سرخ و سیاه با نام مستعار احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید که درآن به بهانه سالروز کشف حجاب جملات جسارت آمیزی نسبت به روحانیون به ویژه به شخص امام به عنوان مخالفان ترقی و پیشرفت و مرتجعینی که نباید مجال ابراز وجود و عقیده پیدا کنند نوشته شد. انتشار این مقاله که به دستور مستقیم دربار تهیه شده بود موجب اعتراض شدید و گسترده در سراسر کشور به ویژه در حوزه علمیه قم شد به طوری که هزاران نفر از طلاب و مردم با حرکت دسته جمعی به طرف منازل مراجع اعتراض شدید خود را نسبت به اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی(ره )بیان کردند . از این رو در ۱۹ دی ماه تظاهراتی به همین مناسبت در قم برپا شده بود عده ای از تظاهرکنندگان توسط رژیم شهید و مجروح شدند . به دنبال این کشتار وحشیانه تا چندین روز حوزه ها و بازار قم تعطیل و تظاهرات پراکنده ادامه یافت
قیام قم مثل نوری در تاریکی درخشید فریاد رسایش سکوت مرگ آور آن زمان را شکست و تکبیرهای به خون نشسته فرزندان حوزه فراگیر شد و اربعین هایی را به وجود آورد که سرانجام به پیروزی انقلاب انجامید . امام خمینی(ره )در طی پیامی به مناسبت ۱۹ دی ماه فرمودند : «من به ملت ایران با این بیدرای و هوشیاری و این روحیه قوی و شجاعت بی مانند نوید پیروزی می دهم پیروزی توام با سربلندی و افتخار پیروزی توام با استقلال و آزادی .... و انقراض دودمان سیاه روی پهلوی»
3)قیام ۲۹ بهمن تبریز
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ حرکتی که از قم شروع شده بود و در تبریز تبدیل به موجی خروشان شد . در چنین روزی که هزاران نفر از مردم تبریز قصد داشتند در مجلس ختم شهدای قم شرکت کنند با درهای بسته مسجد مواجه شدند. از این رو بین مردم و نیروهای رژیم زد و خورد صورت گرفت که عده ای از تظاهرکنندگان شهید و مجروح شدند. به دنبال کشته و مجروح شدن تظاهرکنندگان مردم عصبانی سینماها مشروب فروشی و بانک ها و ... را به آتش کشیدند و تبریز را به صورت شهری جنگ زده در آوردند. از این تاریخ جنبش وارد مرحله جدید گردید. قیام تبریز زنگ خطر مجددی برای رژیم و اربابانش بود. به دنبال این قیام رژیم شاه با تمام قوا سعی کرد از هر راهی قیام مردم را خدشه دار کند و نهضت را از مسیرش منحرف کند. به همین جهت دستگاه تبلیغاتی رژیم قیام مردم تبریز را به مارکسیست های اسلامی کمونیست ها و بیگانگانی که از خارج وارد ایران شده بودند نسبت داد. گروهی دیگر نیز سعی می کردند درخواست مردم را که در راس آنها سقوط پهلوی بود به رعایت عمل به قانون اساسی تبدیل نمایند. امام خمینی(ره )در پیامی ضمن تجلیل از مردم غیور آذربایجان فرمودند: «درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد مرگ بر شاه خط بطلان و خرافه گویی او کشیدند ... امروز شعارها در هر کوچه و بازار و هر شهر و ده مرگ بر شاه است و هر چه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را که از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت با ماموران متوجه کنند کسی نیست که باور کند»
4)اربعین ها و تداوم نهضت
در تاریخ ایران سال ۱۳۵۷ ه . ش با هیچ یک از سال های گذشته قابل مقایسه نیست . وحدت مردم ایران در این سال تحت نام اسلام و رهبری امام مسئله ای است که در تاریخ ایران بی سابقه است . در چهلم شهدای تبریز شهرهای یزد شیراز اصفهان کرمان جهرم و اهواز نیز به قیام پیوستند و با راهپیمایی ها و اجتماع در مساجد رژیم شاه را به باد انتقاد گرفتند; ولی در یزد این تظاهرات با کشتار وحشیانه مردم توسط رژیم شاه رنگ دیگری به خود گرفت . مردم در مسیر راهپیمایی خود شیشه های چند بانک و سینما و .... را شکستند و خواستار بازگشت امام از تبعید آزادی زندانیان و ... شدند. ابعاد نهضت اسلامی در طول چند ماه که با اربعین ها گسترش می یافت به صورت یکی از مسائل و رویدادهای مهم جهانی در آمده بود. امام خمینی(ره )که دامنه نهضت را روز به روز در حال گسترش می دید; بر سازماندهی آن اصرار کرد تا آن را از حالت پراکندگی خارج و یکپارچه و متمرکز کند; لذا در پیام ها و در سخنرانی خود به طور مکرر از شاه به عنوان مجرم اصلی و عامل بدبختی ایران یاد می کردند و به کسی اجازه ندادند که با طرح شعارهای منحرف کننده مردم را از مسیر نهضت منحرف کند. در این رابطه امام خمینی(ره ) فرمودند:« ملت اسلام و ایران با این آدم آشتی نخواهد کرد.
اگر یک کسی بگوید : آشتی این جنایت است اگر شما در نوشته یک حزب دیدید ... که قانون اساسی می خواهیم ... این جنایت است.»(6)
امام خمینی(ره )سعی داشتند علاوه بر اربعین ها از مناسبت های دیگر مانند : اعلام عزای عمومی نوروز ۵۷ قیام ۱۵ خرداد جشن نیمه شعبان و ... نیز استفاده کرده و مردم را علیه رژیم بشورانند.
5)عید فطر ۵۷ و شتاب انقلاب
با آغاز ماه رمضان و برگزاری مجالس و محافل متعدد در شهرهای کشور نهضت اسلامی شتاب بیشتری به خود گرفت . بر اثر روشنگری که توسط سخنرانان و گویندگان مذهبی در این ماه در مساجد صورت می گرفت تظاهرات و راهپیمایی های سراسری در ایران شکل گرفت رژیم شاه برای مقابله با تظاهرکنندگان سعی می کرد از هر طریق اعم از کشتار اعلام حکومت نظامی و هرج و مرج و .... تظاهرات مردم را سرکوب کند ولی این اعمال وحشیانه نتیجه عکس داد به طوری که در عید فطر ۵۷ دریایی از انسان بعد از انجام نماز عید به خیابان ها ریختند و خواستار برپایی حکومت اسلامی در ایران شدند.
در تهران نیز بعد از برگزاری نماز عید فطر جمعیتی در حدود یک میلیون نفر دست به راهپیمایی زدند و از چند سو مانند دریایی متلاطم به حرکت در آمدند. صف های چند کیلومتری از جمعیت زن و مرد پیرو جوان طول و عرض خیابان ها را پوشاندند. مردم با شعارهای « نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است » و « مرگ بر شاه » و گلباران ارتشی ها و .. ثابت کردند که می خواهند که خواسته های خود را به کرسی بنشانند.(7)
نماز عید فطر سال ۵۷ روزنه امید و نقطه عطفی جدید در تاریخ مبارزات مردم و نهضت اسلامی بود که باید آن را طلیعه رهایی ملت ستمدیده ایران از قید و بند قدرت های استعماری و حکومت دست نشانده پهلوی دانست .
6) هفده شهریور ۱۳۵۷ ه . ش
در پی تظاهرات میلیونی عید فطر نهضت فراگیر شد به طوری که در فاصله عید فطر و ۱۷ شهریور مردم هر روز به خیابان ها ریخته و خواستار الغای رژیم شاهنشاهی و ایجاد حکومت اسلامی شدند . روز ۱۷ شهریور نیز مانند روزهای قبل قرار بر راهپیمایی و تظاهرات بود.
شاه که از تظاهرات مردم در روزهای قبل به شدت ناراحت بود به فکر چاره افتاد به همین دلیل ضمن اعلام حکومت نظامی در تهران و چند شهر دیگر در روز ۱۷ شهریور تصمیم گرفت با یک کشتار وسیع مردم را مرعوب کرده و به خیال خام خود تا سال ها شعله های نهضت را خاموش کند.
صبح روز ۱۷ شهریور که اکثر مردم از اعلام حکومت نظامی بی خبر بودند همانند روزهای قبل در میدان شهدا تجمع کردند تا راهپیمایی دیگری ترتیب دهند که ناگهان با مشاهده تانک ها و توپ ها و مامورین مسلسل به دست حکومت نظامی غافلگیر شدند. مامورین پس از چند بار اخطار از زمین و هوا مردم بی پناه را به رگبار مسلسل بسته و انبوه جمعیت را مانند برگ درختان به روی زمین ریختند.
سایرونس پرام خبرنگار خارجی که ترجمه کتاب او تحت عنوان ; انقلاب ایران و مبانی رهبری امام خمینی (ره ) به چاپ رسیده در مورد حادثه ۱۷ شهریور می نویسد : «ابتدا خاک اره های آغشته به بنزین را آتش زدند .. آنگاه آتش مسلسل را گشودند . بی خبر بی امان و از همه سو از زمین و از هوا همه راه های گریز و همه کوچه های فرعی را با تانک و زره پوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد.