دانلود مقاله نقش خانوداده بعنوان یک نظام اجتماعی در جامعه امروزی

Word 69 KB 4120 58
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • «ویلیام جی. گود» بر این نکته اصرار دارد که افراد ممکن است در جامعه به گونه‌ای از وظایف خود شانه خالی کرده یا نقش خود را به سایرین محول نمایند، اما وظایف خانوادگی را نمی‌توان به دیگران سپرد، زیرا تعهدات دیگری در قبال تقاضای خانواده پیش می‌آید. خانواده که در حفظ آداب  و سنن فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده دارد، فرهنگ را زنده نگه می‌دارد. بنابراین خانواده را از پاره‌ای جهات می توان نماینده جامعه دانست و ناتوانی خانواده در اجرای کامل کارکردهایش گویای این واقعیت است که جامعه نیز به هدفهای خود نخواهد رسید، زیرا هر جامعه‌ای کوشش دارد تا نسلهایی بالنده و متفکر در خود پرورش دهد و هسته این بالندگی در دورن خانواده شکوفا می‌شود. (گود، 1352: ص 22).

    عناصر اصلی خانواده هم مسؤول جامعه پذیی فرزندان هستند و هم باید در خارج از خانواده بر آنها نظارت داشته باشند. روابط ناشی از نقش نه تنها در موارد مشخص نظیر فوت یا گرفتاری و مسایل یکی از آنها تغییر می کند، بلکه در سراسر دوران زندگی خانوادگی ادامه می‌یابد. در همان جوامع گوناگون تشابهات بسیاری در مورد نقشها و وظیف به ویژه اموری که تمایزی بین رفتار زنانه و مردانه است وجود دارد. به طور کلی وضعیت خانوده، زن و شوهری  و نقش همسر در خانوده با تکالیف و وظایف آنها در خانواده، جامعه بزرگتر مشخص شده است. با مشخص کردن کار برای مرد خارج از خانواده، جامعه اصلی تقسیم کار را در درون خانواده معین می‌کند. در بین رفتارهای کلی والدین نسبت به فرزندان، ترک فرزندان عامل مهمی در عدم سازگاری و وابستگی شدید آنها به بزرگتران و همچنین عدم اعتماد در روابط با دیگران به شمار می‌رود.

    عدم کفایت پید یا فقدان او بر حسب اینکه الگوهای دیگری از مردن در خانواده باشند یا نباشند. نتایج و اثرات متفاوتی خواهد داشت. در نهایت، فرزندان در درون خانواده و از طریق تجربه مستقیم با عناصر اصلی نظام خانواده فرا می‌گیرند که پدر مظهر اقتدار است و مادر مظهر محبت و عطوفت و از این طریق می‌آموزند که در بزرگسالی نقش مناسب خویش را ایفا کنند.

    خانواده و رویکردهای جامعه شناختی

    در مورد ساختار و تکامل روابط خانوادگی. جامعه شناسان رویکردهای یک دست و هماهنگی ندارند. از این رو این نگرش‌ها به پنج گروه عمده تقسیم شده‌اند (کریستنس[1]، 1967: ص 86-19).

    1-  خانواده  به عنوان یک نهاد اجتماعی: این رویکرد بیشتر در عرصه فعالیت مردم شناسی و جامعه شناسی است که تأکید و تمرکز آن بر جنبه تاریخی و تضاد فرهنگی است.

    2- رویکرد کنش متقابل: این نگرش و رویکرد از حوزه جامعه شناسی و روان‌شناسی اجتماعی نشئت گرفته و از اواسط دهه 1920 که  «ارنست برجس» از پیروان «جرج هربرت مید»، خانواده را به عنوان یک واحد شخصیتهای متعامل معرفی کرد، مورد استقبال و بحث پژوهندگان این رشته قرار گرفت. او به جریانات داخل خانواده توجه کرد: ایفای نقش، روابط پایگاههای، مسایل ارتباطی، تصمیم‌گیری، کنش‌ها و واکنش‌ها در مقابل فشار و نظایر آن.

    در این رویکرد توجه اندکی به نهاد کلی خانواده و تضاد فرهنگی به عنوان یک واحد جامعه شده است.

    3- تأثیر شرایط و موقعیت اجتماعی بر ساختار خانواده: این رویکرد به گونه‌ای با واکش‌گرایان همراه است، اما در جایی که آنان تأکید بر کنش به طور کلی دارند، موقعیت گرایان بر این باورند که موقعیت اجتماعی بر رفتار تأثیر دارد. به عبارتی محرکهای خارجی بر رفتار اعضای خانواده تأثیر می گذارد.

    4- رویکرد مراحل زندگی اجتماعی و تکامل خانواده: این رویکرد، شیوه برخورد متمقابل تأثیر شرایط اجتماعی بر ساختار خانواده را می‌پذیرد، اما نقطه انحرافش از این رویکرد، بر محور تکامل جامعه و تأثیر آن بر روابط زندگی استوار است. به عبارتی ساختار خانواده منطبق با روند تکامل نظام جامعه است.

    5- رویکرد ساختگرایی کارکردی: این رویکرد به تحلیل ساختار خانواده: زن و شوهری می پردازد و ارتباط آن با نهادهایی که در انسجام جامعه نقش تعیین کننده‌ای دارند و در اجتماعی توجه دارد که د ارای اجزایی است، اما در این تحلیل، توجه بر رابطه یک طرفه متمرکز نمی‌شود، یک نکته اساسی در این رویکرد دو طرفه بودن ارتباط بین اجزا و کل نظام است و این ارتباط صرفاً در ارتباط بین اعضای خانواده و نظام اجتماعی خلاصه نمی‌شود، بلکه بر ارتباط بین نقشها و نظام نقشها نیز توج خاص می کند.

    با همه کمبودهایی که در این رویکرد از نقطه نظر جامعیت و عام پذیری ممکن است وجود داشته باشد، اما از نظر انعطاف پذیری، رویکرد مزبور مورد نظر قرار گرفته است. در واقع آنچه را که از مجموع بررسیها و مطالعات گوناگون به ویژه از نقطه نظر پارسونز می‌توان دریافت، این است که رویکرد، نظام اجتماعی ار نظام کنشهای متقابل در یک محیط مشخص بین عوامل انگیزه‌ای که در درون یک فرهنگ با یکدیگر در ارتباط و مناسبات اجتماعی قرار دارند بیان می‌دارد و اصولاً جامعه شناسی را متناظر با نظام اجتماعی می داند، همانگونه که روانشناسی را متناظر با نظام شخصیت و انسان شناسی را متناظر با نظام فرهنگی می‌پندارد.

    به عبارتی هر نظام کنشی چه اجتماعی و چه مربوط به یک گروه کوچک مانند خانواده، یک سلسله صور عام دارد، زیرا هر نظامی برای موفقیت در عملکرد خود به ابزار و لوازم معیارهای اجتماعی نادیده گرفته شود و سازمان آن دستخوش بی نظمی گردد، آنچه را که دورکیم بی هنجاری می‌نامد به وقوع می پیوندد.

    نظام اجتماعی خانواده، معمولاً از درجه‌ای از یگانگی برخوردار است. دارای نقشهای مکمل و همچنین گروهی از نقشها برای اهداف جمعی یا فردی است. در درون این نظام اجتماعی، ممکن است تضادی نیز رخ دهد که اغلب نیز اتفاق می‌افتد، اما در بیشتر موارد، کل نظام آسیب نمی‌بیند و در واقع برای اینکه نظام دچار آسیب جدی نشود، حد و مرزی نیز وجود دارد که ورای آن حد، بی هنجاری حاکم می‌گردد. در چنین شرایطی که تضاد از مرز خود تجاوز کند، انتظارات متقابل که در ارتباط با نقشهای متقابل قرار  دارند. از بین می‌رود و در نتیجه هنگامی که تضاد شدید می‌شود، به حدی که باعث خنثی شدن انتظارات متقابل گردد. نظام اجتماعی خانواده ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد. بنابراین برای اینکه تضاد و درگیری در بین اعضای خانواده، در  حد و مرز خود قرار گیرد و به عبارتی کنترل شود باید نقشها و نظام نقشها به شکل مناسبی در ارتباط تکمیلی با یکدیگر قرار گیرند. در اینجا دو سئوال اساسی و مهم کارکردی برای نظام خانواده مطرح می‌گردد:

    الف- چه نقشهایی در نظام خانواده نهادی شده است؟

    ب- چه کسی این نقشها را انجام می‌دهد؟

    نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل

    یک نظام اجتماعی قبل از هر چیز در نخستین برخورد، مجموعه و شبکه‌ای از روابط متقابل میان افراد و گروههاست، علاوه بر آن عوامل بسیاری از نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. به عبارت دیگر هر عامل در یک نظام اجتماعی به ویژه از دید کلی کنش متقابل آن با دیگر عاملها در نظر گرفته می شود. کنش اجتماعی سه عنصر را در بر می‌گیرد:

    انتظارات متقابل میان عامل معینی مانند «خود» از عامل جداگانه‌ای به نام «دیگری» انتظار دارد، در موقعیتی مشخص که در ارتباط با یکدیگرند به صورتی تعیین شده رفتار کند. در همان حال، «خود» می‌داند که درباره موقعیت مشترک، «دیگری» نیز انتظاراتی دارد. به بینی دگیر هنگامی که پارسونز خصایص نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن را مشخص می‌سازد مفاهیم اصلی مورد نظر او «خود» و «دیگری».

    یعنی دو یا عده‌ای بیشتر که در ضمن ایفای نقش با یکدیگر در حال کنش متقابل‌اند که یا با انتظارات دیگر خود را سازگار می‌کنند یا از این انتظارت فاصله می‌گیرد، در حالی که نوعی احترام متقابل در این میان وجود دارد، یعنی آنچه که «خود» از  جمله حقوقش محسوب می‌دارد، از نظر دیگری وظیفه تلقی می‌شود (توسلی، 1369: ص 191).

    ارزشها و هنجارهایی وجود دارند که بر رفتار عاملهای حاکم اند. در واقع انتظارات متقابل در گروه متکی بر وجود هنجارها و ارزشهاست. وجود ارزشها و هنجارهای مشترک مسأله‌ای نیست. مهم این است که «خود» می‌داند که هنجارهایی «دیگری» می‌داند و می تواند  پیش‌بینی کند که «دیگری» در یک وضعیت مفروض، به گونه‌ای معین عمل خواهد کرد.

    بالاخره ضمانت اجرایی یا پاداش و تنبیهی که «خود» و «دیگری» در صورت عدم برآوردن انتظارات متقابل دریافت می‌دارند.

    از نظر پارسونز این سه عامل یعنی انتظارات، ارزش، و هنجارها و تضمین ها، عناصر تشکیل دهنده نقشها در کنش متقابل هستند و ساخت یک نظام اجتماعی از طریق نهادی شدن الگوها و ارزشها تثبیت و تحکیم می‌شود.

    مهمترین مزیت برخورد پارسونز با جامعه به عنوان یک نظام این است که تصویری از یگانگی گروه انسانی ارایه می‌دهد و بیش از هر نظریه‌پرداز دیگری  به شکلی متقاعد کننده معنی واقعیت نظام را در رقابت، یگانگی و پیوستگی کلی الگوهای کنشهای متقابل اجتماعی مطرح می‌سازد.

    او تأکید می‌کند که نظامهای اجتماعی همان نظام نقشهای رفتاری کنشهای متقابل میان ایفا کنندگان این نقشهاست. در اینجا تأکید بر چگونگی یگانگی شخصیت انسان با نظام اجتماعی و همکاری پایداری با دیگران از طریق ارضای مداوم نیازهاست. نقشها به عنوان مکانیسم‌هایی در نظر گرفته می‌شوند که از طریق  آنها افراد وارد نظام و جزیی از آن می‌گردند. معمولاً نقشها طوری شکل می‌گیرند و در جهتی حرکت می‌کنند که نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام اجتماعی تأکید بر ایفای نقش اجتماعی است. به طوری که نظام فرد را تا حدودی در ایفای نقشش کنترل می‌کنند.

     

    خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی

    با توجه به تعریف و مفهومی که از نظام اجتماعی به دست آمد، خانواده را نیز می‌توان به عنوان نظام کنشهای گوناگون و مشخص شده‌ای پنداشت که در درون نظام نقشهای تعیین شده سازمان یافته است.

    نظام خانواده از طریق ارزشها و هنجارهای اجتماعی به نظام کلی جامعه مربوط می‌شود و در حقیقت نظام جامعه همواره به عنوان گروه مرجعی برای خانواده عمل می‌کند.

    با این ترتیب، می توان گفت که کنش اعضای خانواده در چارچوب نظام هنجارها و ارزشهای اجتماعی صورت می‌گیرد، ولی دارای ویژگی ‌ارادی بودن نیز هست. این کنشها در قالب هنجارها و ارزشهای اجتماعی دارای نظام می‌شوند و به عبارتی هنجارهای اجتماعی چگونگی، و نحوه کنش اعضای خانواده را شکل داده آن را هدایت می‌کند . اینکه اعضای خانواده را ارادی ذکر کردیم بدین معناست که هر یک از عناصر تشکیل دهنده این نظام ممکن است به دو گونه متضاد، نقشهای خود را ایفا کنند یا در جهت نظام ارزشها و هنجارها یا در خلاف این جهت، هنگامی که در درون یک نهاد اجتماعی یا یک جامعه، نظام ارزشها و این انتظارات، تا حدودی معیارها را برای او تعیین می‌کند که انتظارات از نقش پدر بودن است. از طرفی هم از دید همان پدر، مجموعه‌ای توقعات مربوط به بروز بازتابهای احتمالی دیگران وجود دارد که تکالیف یا الزامات نامیده می‌شود که ممکن است خوشایند یا نامناسب باشند، مثبت باشند یا منفی. پس رابطه میان انتظارات از نقش «پدر بودن» و «الزامات و تکالیف، یک رابطه دو طرفه است. آنچه را که پدر الزامات و تکالیف خویش می‌داند، از دید همسر و فرزندان و نظام هنجارهای جامعه، انتظارات از نقش است. بنابراین می‌توان پنداشت که یک نقش، قسمتی از کل نظام جهت‌گیری عضو خانواده است که با گروهی از معیارها که حاکم بر کنشهای متقابل سایر اعضای خانواده است، وحدت و یگانگی یافته است.

    به عبارت روشنتر، عناصر تشکیل دهنده نظام خانواده با یکدیگر و به گونه‌ای مشخص و جداگانه دارای کنش‌اند. هر یک از این عناصر در کنش خویش توقعات سایر عناصر را نیز در نظر می‌گیرد. هنگامی که انتظارات و توقعات متقابل برای همه عناصر این نظام به درستی معلوم شده و دوام یابد. تشکیل معیارهای نظام خانواده را خواهد داد.

    عناصر این نظام، علاوه بر انتظارات و توقعات متقابل، انتظار دارند در مقابل کنشی که انجام می‌دهند، با کنش متقابل و بازتاب سایر عناصر نیز مواجه گردند. بازتابهای قابل انتظار در نظام خانواده همان تکالیف و الزامات هستند و هنگامیه هر یک از اعضای خانواده بر اساس معیارها و الزامات، کنش خویش را انجام دهد می‌توان گفت که «نقش اجتماعی» خود را ایفا کرده است. مجموعه این نقشهای پایدار برحسب قدرت و موقعیت اعضای آن، به یک نهاد اجتماعی تبدیل می‌شود که در صورت عدم رضایت ارزشهای حاکم بر آن بی هنجاری پدیدار می‌شود. بدین ترتیب که شکل و موقعیت کاملاً متقاوتی ممکن است پیش ید (پارسونز، 1951: ص 243-191).

    الف- وقتی که معیارها و ضوابط حاکم بر کنشهای اعضاء موجود باشد و نظام خانواده پایدار بماند.

    ب- هنگامی که نظام ارزشها از هم پاشیده شود و شرایط ناهنجار به وجود آید.

    وقتی که نظام خانواده پایدار است و اعضای خانواده از ارزشهای مشترکی برخوردارند، در واقع سعی می‌کنند که کنشهای خود را بر اساس انتظارات متقابل یکدیگر تنظیم کنند. علاوه بر این، همنوا شده با ارزشهای مشترک، یک مفهوم مثبت به شمار می‌آید. حتی اگر خلاف منافع آنی باشد. ارزشهای مشترک محصول جریان یادگیری است و در حیطه فرهنگ جامعه بارو می گردد و به کلی نظام انسجام می‌بخشد، زیرا آنچه را که از لحاظ اجتماعی مورد انتظار است، از نظر فردی نیز مورد توجه قرار می‌دهد. این نکته برای استمرار و دوام و نظام اجتماعی ضروری است.

    کنش های اجتماعی دچار مشکل می‌سازد.

    کارکرد های خانواده

    «اگبرن» (نای، 1973: ص 8) در چند دهه پیش دهه پیش کارکرد برای خانواده در نظر گرفت.

    1- تولید کالای اقتصادی و خدماتی

    2- تعیین پایگاه اجتماعی برای فرزندان

    3- آموزش فرزندان

    4- آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان

    5- تولید نسل

    6- حمایت

    7- عطوفت و محبت و روابط اجتماعی خانواده

    لیستی که آگبرن به دست داد برای جامعه‌شناسان بسیار با اهمیت بود، زیرا برخی از این کارکردها می‌توانست به سازمانهایی سپرده شود، به جزء کارکرد «مهر و عطوفت» در فضای حاکم بر خانواده.

     

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    شفیع آبادی، عبدالله (مترجم) دکتر سامی (مؤلف) روانشناسی عقب ماندگی فنی- چاپ اول تهران 1350.

    - شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری - تهران - انتشارات امیرکبیر 1364.

    دلاور، علی- روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی - تهران- انتشارات دانشگاه پیام نور 1371

    نظری نژاد، محمد حسین (مترجم)، کارتلج، جی و میلبرن، ی اف (مولفان). آ‚وزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، چاپ دوم، شده انتشارات آستان قدس رضوی 1372.

    گنجی، خمره، آزمونهای روانی، چاپ چهارم، شبهه، انتشارات آستان قدس رضوی

    بنی جمالی، شکوه السادات واحدی، حسن، ورانشناسی رشد، چاپ پنجم ، تهران انتشارات چاپ و نشر بنیاد 1371.

    اسفندیاری، مهتاش و عابدی جمال (مترجمان)، گلاس، جین و  و استانلی، جولین سی (مولفان)، روشهای آماری  را تعلیم و تربیت در روانشناسی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.

    شاملو سعید، بهداشت روانی- تهران- انتشارات رشد 1369.

    یاسایی، مهشید (مترجم). هنری، سن، پادل و دیگران (مولفان) رشد و شخصیت کودک. تهران مرکز نشر دانشگاهی

    سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله. (مترجمان)، ادگار . ا . دال (مولف)، مقیاس بلوغ اجتماعی و ایسند، انتشارات دانکشده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی 1372.

    شعاری نژاد، علی اکبر، فسفسه آموزش و پرورش چاپ سوم. تهران انتشارات سپره 1374.

    سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله روشهای تحقیق در علوم انسانی. تهران. انتشارات بدر 1369.

    نصفت، مرتضی. اصول و روشهای آماری. جلد اول- چاپ پنچم-تهران- انتشارات دانشگاه تهران 1367.

    کیامنش، علیرضا (برقم)، ریچارد ج- شیؤسون (مولف). استدلال آماری در علوم رفتاری، جلد دوم، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی 1371.

    ابراهیمی قوام. صفری- نقش تعالیم انسان گرایانه در نظم پذیری کودکانه. ماهانه تربیت. سال یازدهم. شماره 1، 1374.

    احدی، حسن و محسنی، فیکچره، مفاهیم بنیادی در روانشناسی نوجوانی و جوانی. تهران انتشارات بنیاد. 1371.

    بیابانگرد، اسماعیل. عوامل مؤثر در رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی، پوند: شماره 167- 165-1372 ص 42-34.

    ثلاثی، محسن (مترجم). کوزر، پوش (مولف) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1372.

    رشید پور، مجید. تربیت و رشد اجتماعی. پیوند شماره 95-94-93، 1366.

    رهنما ، اکبر، رشد اجتماعی کودکان و نوجوانان و راههای تقویت آن. پیوند. شماره 185، 1373 ، ص 31-28.

    صبوری، منوچهر (مترجم) گیدنز، آنتونی (مولف) جامعه شناسی، تهران انتشارات امیرکبیر 1374.

    واتیرفن ، آسن. نظری، سیما (مترجم) ، رشد اجتماعی برای جوانان و خانوادگی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان  1367 ص 13-5.

    محمدیان، توران. بهداشت روانی و رشد روانی اجتماعی کودک، سازمان بهداشت‌ جهانی WHO، انتشارات روزبهان تهران، 1368 ص 37-13 و 127 -105

    عسلی. صدیقه، بررسی برخی از اختلالات رفتار نوجوانان، انتشارات آفتاب و آشنا، 1368 ص 11-7 ، 27-24، 71-69 .

    جی. کارتج،  جی . اف میلبرن ، نظری نژاد، محمد حسین (مترجم) ، آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم مشهد- ص 64-33 و 147-127.

    قربان حسینی، علی اصغر، پژوهشی نو در اعتیاد و مواد مخدر انتشارات امیرکبیر، تهران 1368.

    کار، مهرانگیزه بچه‌های اعتیاد، تهران، انتشارات روشنفکران 1369.

    کریمی پور، صادق، روانشناسی اعتیاد، تهران، انتشارات امیر کبیر 1365.

    عظیمی، سیروس، روانشناسی کودک، انتشارات کتابفروشی دهخدا، تهران 1363 ص 219- 205 و 197-195.

    دتیزر، جورج، ثلاثی، محسن (مترجم) نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر، انتشارات علمی، تهران 1377، ص 308-267.

    شفیع آبادی، عبدالله، راهنمائی و مشاور- کودک (مفاهیم و کاربردها) انتشارات سمت - تهران 1372 ص 96-94 و 91-88 .

    شعاری نژاد، علی اکبر، مبانی روانشناختی تربیت، انتشارات پژوهشگاه علوم شناسی و مطالعات فرهنگی تهران 1375 ص 213 - 210.

    شعاری نژاد، علی اکبر، روانشناسی رشد، انتشارات کتابفروشی تهران، چاپ چهارم 1349 ص 415 - 402.

    تبریزی، غلامرضا، مقدمه‌ای بر روانشناسی رشد، انتشارات آیدین 1375.

    جمعی از نویسندگان، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی(1)، انتشارات تحت ، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1374.

    وندرزندن، جیمز دبلیو، گنجی ، حمزه (مترجم) روانشناسی رشد، انتشارات بعثت 1376.

    سیف نراقی، مریم و نادری، عزت‌ا…، اختلالات رفتاری کودکان و روشهای اصلاح و ترمیم آن، انتشارات دفتر تحقیقات و انتشارات بدر 1373.

    فرجاد، محمد حسین، آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات، انتشارات بدر، چاپ پنجم 1371 ص 11-9 و 166-143.

    صبوراردوبادی، احمد، اعتیاد- شناسائی- علل- پیشگیری، انتشارات سازمان منطقه‌ای بهداری آذربایجان شرقی 1363.

    برژه، ژان، گرگانی، توفان (مترجم)، اعتیاد و شخصیت، انتشارات سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تهران 138 ص 86-3.

     

پیشگفتار: به نام آن خدای، که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح فتوح است و سلام او در وقت صباح مومنان را صبوح است و ذکر او مرهم دل مجروح است. الهی، در دلهای ما جز تخم محبت خود مکار و برتن و جانهای ما جز الطاف و مرهمت خود منگار و بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار. خانواده این رکن مهم اجتماع، نهادی که در طول زمان دچار تغییر و تحولات کمی و کیفی گردیده و به تبع همین تغییرات ...

شناخت جرم يا انحرافات و علل بوجود آورنده آن مقدمه هيچ مجرمي از مادر خود مجرم و تبهکار زاده نشده است، همه انسانها، فطرتي پاک خلق شده و پس از تولد در دوران اوليه زندگي، پاک و معصومند و اين تا زماني است که توسط شرايط خاص محيط خانوادگي، اجت

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

پیش از آن که به طور گذرا به کارکردها و پاسخ‌ها ویژه جنسی زن و مرد بپردازم لازم می‌دانم توه خوانندگان را به آمار و ارقام مرتبط با مشکلات و اختلالات جنسی شایع در بین زنان و مردان جلب کنم. به هر صورت، بر اساس مطالعاتی که پژوهشگرانی چون لین رالفی و چون کلی و دکتر سامول پارکر در این خصوص انجام داده‌اند نتایج حاصله گویای این مطلب است که 65 درصد زنان و مردان، سازگاری جنسی در زناشویی ...

مقدمه مطالعه سیر تاریخی فحشا[1]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهن‌ترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزه‌های جنسی) تأمین می‌کند. بعلاوه ...

مقدمه باید توجه داشت که بهره‌مندی کودکان و نوجوانان از کانون خانوادگی با فضایی سرشار از صمیمیت، محبت و عطوفت، و بنای روابط بین دو همسر با فرزندان برپایه اخلاق و معنویت و اتخاذ شیوه‌های مبتنی بر معنویت دینی وعقلی در تربیت آنان از ضروریات اولیه در رشد و بالندگی شخصیتی و معنوی فرزند در خانواده است. سلامت و سعادت جامعه به سعادت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و ...

هدف از تحقيق حاضر بررسي انواع و ميزان اختلالات رفتاري در بين دانش آموزان دختر و پسر شهرستان ابهر که فرضيه هاي عنوان شده به دو دسته فرضيه هاي کلي که شامل رابطه بين اختلالات رفتاري در بين دختران و پسران داراي تفاوت است و فرضيه هاي جزئي که شامل بررسي ت

مطالعه جامعه شناسی خانواده طر ح مسئله: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، حیاتی و تاریخی نقشی بسیار مهم در روند سعادت و شقاوت کلیت حیات انسانی بازی می کند، بررسی آثار بسیار در این زمینه و مطالعات و پژوهشی های داخلی و خارجی گواهی صادق و راستین بر اهمیت این قضیه می باشد. اما به دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری بوجود آید، نهاد خانواده هم از این تحولات بی نصیب نماند ...

مقدمه: مفهوم جوانی و نوجوانی نوجوانی به دوره گذرا از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می سازد. این دوره مرزهای سنی مشخصی ندارد و بسته به افراد و جوامع گوناگون متغیر است. در این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی دست می یابد و هویت خود را جدا از هویت خانوادگی بنا می نهد. نوجوانی به منزله دگرگون شدن است و نوجوان در این دوره دائما در حال تغییر ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول