دانلود مقاله رشد اقتصادی

Word 306 KB 4216 32
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  

    اندازه دولت و رشد اقتصادی

     

    مقدمه

    نقش صحیح و اندازه متناسب دولت, به عنوان بحثی جدال انگیز بین اقتصاددانان و دولتمردان از دوره کلاسیکها و نظریات آدام اسمیت (laissez-faire) در قرن نوزدهم شروع شده است. البته, تفکرات و سیاستهای اقتصادی به طور قابل ملاحظه‌ای در قرن اخیر تغییر کرده‌اند. از هنگامی که جنگ جهانی دوم مبنای درآمدها را تغییر داد و از زمانی که سیستم‌های تأمین اجتماعی شروع به گسترش کرد و از زمانی که برنامه‌های دولتی خاصی پس از آن بحران بزرگ اقتصادی جهان معرفی شد, هزینه های بخش عمومی شروع به افزایش پیدا کرد, در حقیقت, دوره پس از جنگ دوم جهانی, شاهدی بود بر این مطلب که دولتها نقش موثری در اقتصاد و بهبود امنیت اجتماعی مردم از طریق هزینه های خود دارند و نتایج این دخالت های دولت, رشدی قابل توجه در دهه 60 و 70 در کشورهای صنعتی بود.

    مخارج دولت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت دارد یا منفی؟[1] این پرسشی است که پاسخ آن از قبل روشن نیست و استدلالهایی را در هر دو جهت می توان ارائه نمود. تا جایی که اثرات شناخته شده وجود کالاهای عمومی, اثرات خارجی و انحصارهای طبیعی موانع مهمی بر سر راه رشد باشند, انتظار می‌رود آن نوع از مخارج دولت که در جهت تصحیح این گونه مشکلات هستند, تقویت کننده رشد باشند. ما نیز به پیروی از بارو (1990) می توانیم اینها را«مخارج مولد» دولت بنامیم. مشکل دیگر این است که ارزشگذاری تولید دولت, ممکن است به برآورد بیش از حد رشد منجر شود. در حسابهای مختلف, کالاها و خدمات دولتی برحسب هزینه تولید ارزشگذاری می‌شوند این رویه مشکلاتی را ایجاد می‌کند که پژوهشگران را در پی بردن به اینکه آیا افزایش مخارج دولت به بالا رفتن رشد اقتصادی منجر می شود, به بیراهه می کشاند. این به خاطر فرض ضمنی است که تولید دولتی با فن آوری دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاس, تولید می‌شود و اینکه همه تولیدات دولت را به عنوان کالاهای نهایی طبقه‌بندی کرد و نه کالاهای واسطه‌ای که هزینه تولید بخش خصوصی را کاهش می‌دهند. دلیل دیگر این فرض است که ارزش بازاری کالاهای دولت با هزینه تولید برابر است (کار[2] 1980 کوسکلاو ویرن[3], 1992)

    مخارج دولت بخشی از محصول ناخالص داخلی نیز هست. از آنجا که در صورت اندازه‌گیری محصول ناخالص داخلی از بعد هزینه, مصرف و سرمایه‌گذاری دولت هر دو بخشی از محصول ناخالص داخلی هستند. توضیح رشد محصول ناخالص داخلی برحسب تغییرات مخارج دولت به مفهوم توضیح دادن بخشی از یک پدیده به وسیله خود آن است. به ویژه در دوره‌هایی که سهم مخارج دولت رو به افزایش بوده, این مشکل باعث  تورش صعودی اثر برآوردی می‌شود و به بیانی موجب می‌شود اثر برآوردی بزرگتر از حد واقعی باشد. کالدور در سال 1996 گفت که ضریب استفاده بالا بر رشد بهره وری بلند مدت اثر سودمندی می گذارد تا جایی که افزایش مخارج بخش عمومی به ضریب استفاده بالاتری منجر شود, انتظار می‌رود که از طریق قانون وردورن[4] بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت داشته باشد. به علاوه میردال (1960) تاکید می کرد که دخالت بیشتر دولت در اقتصاد می‌تواند رشد اقتصادی را تقویت کند زیرا می‌توان از درگیر کردن دولت در اقتصاد تا اندازه‌ای برای کاهش نابرابری اجتماعی استفاده کرد و این یکی از عوامل تعیین کننده رشد است زیرا نابرابری اجتماعی فرصتهای پیش روی افراد کم درآمد جهت استفاده از استعدادهای آنها را محدود می‌کند. ما در اینجا می‌خواهیم به یافته‌های آلسینا و پروتی اشاره کنیم که دخالت بیشتر دولت می‌تواند درگیری اجتماعی را کاهش دهد.

    در رابطه با اثرات کند کننده مخارج دولت بر رشد, مهمترین نکته, اثر مختل کننده آن بر تصمیمات اقتصادی است که هنگام تامین مالی مخارج از طریق مالیات ایجاد می‌شود. در اکثر موارد, مالیات بندی را بین نرخ بازدهی خصوصی و اجتماعی قرار می‌دهد و به بیانی به یک بار اضافی منجرمی‌شود. درالگوهای رشد درونزامانند الگوهای بارو(1990) وکینگ وربلو (1990) مالیات بندی را بین نرخ بازدهی خالص و ناخالص پس انداز قرار می‌دهد که به نرخ پایین تر انباشت سرمایه و در نتیجه نرخ رشد اقتصادی کمتر منجر می‌شود. لینوبک (1983) از جمله کسانی است که بر اثرات ضد انگیزه‌ای مالیات‌های زیاد بر درآمد کار در کشورهای با مالیات بالا تاکید می‌کند. هنسون (1984) از جمله کسانی است که اظهار می‌کند که هزینه افزایش درآمد بخش عمومی در کشوری مانند سوئد با چنان بخش عمومی بزرگی ممکن است بیش از حد زیاد باشد. در اینجا همچنین لازم به ذکر است که علاوه بر شمار ساعتهای کار, عرضه کار جوانب مهم دیگری نیز دارد که از آن جمله می‌توان این موارد را بر شمرد: میزان کار, روحیه کارگر, تمایل به قبول مسئولیت در محیط کار, سرمایه گذاری در زمینه نیروی انسانی, انتقال نیروی کار به بخش غیررسمی اقتصاد و جز اینها. این جوانب که از نظر تجربی کمتر قابل بررسی و کنترل هستند, ممکن است اهمیت زیادی در رشد اقتصادی داشته باشد.

    پژوهشگران دیگر بر این واقعیت تاکید کرده‌اند که فعالیت دولت ممکن است تولید و انباشت سرمایه بخش خصوصی را کنار بزند و به عبارتی باعث اثر جایگزینی جبری یا جبرانی شود کوسکلا و ویرن (1992) به تجزیه و تحلیل این نکته پرداخته‌اند که چگونه افزایش تقاضای دولت برای نیروی کار باعث افزایش دستمزدهای حقیقی خواهد شد و در نتیجه بر اشتغال بخش خصوصی اثر جایگزینی جبری به جا خواهد گذاشت.

    لاندائو[5] (1983), اسمیت[6] (1975) و کمرون[7] (1982) در مطالعاتی به صورت برشهای مقطعی و سریهای زمانی در مورد کشورهای OECD نشان داده‌اند که چگونه مخارج دولت سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را کنار می‌زند (اثر جبرانی جبری) و در نتیجه باعث رشد کمتری می‌شود.

     

    استدلال دیگری که به اثر منفی افزایش مخارج دولت بر رشد اقتصادی اشاره دارد, این است که خطر انعطاف ناپذیری یا سخت شدگی نهادی و رانت جویی افزایش یابد. اولسون
    (1982) استدلال نموده است که گروه‌های فشار سازمان یافته به سوی تحول گرایش دارند و آنها جهت کسب مزایایی برای گروه خود به شکل قانون یا پرداختهای انتقالی سخت تلاش می‌کنند و این پرداختها یا دریافتهای قانونی از طریق مختل کردن کارکرد اقتصاد بازار اثرکندکننده‌ای را بر رشد می‌گذارند. خلاصه استدلال‌های بالا که پیرامون اثر مورد انتظار مخارج دولت بر رشد مطرح شده‌اند ما را به این نتیجه می‌رساند که در مورد اثر مخارج دولت در کل, نمی‌توان از پیش نتیجه‌ای را مسلم فرض کرد, همچنین انتظار داریم که انواع مختلف هزینه‌ها, اثرات متفاوتی داشته باشد.

     

    - مروری بر آزمونهای اثر مخارج دولت بر رشد

    اکثر مطالعات تجربی از یک رهیافت رگرسیونی کلی (یا رهیافت همبستگی ساده) استفاده کرده‌اند این مطالعات آن قدر متنوع هستند که امکان مرور کامل آنها و ترسیم جمعبندی‌های کلی و معتبر را دشوار می‌سازند. ما ضمن در نظر داشتن این نکته مهم مهمترین مطالعات مرتبط با موضوع مقاله حاضر را مرور می‌کنیم.

    بارو (1991) و انگن[8] واسکینر[9] (1992) بانک اطلاعاتی سامرز – هستون را برای آزمون اثر مخارج دولت بر رشد به کار بردند. بارو دریافت که سطح مصرف دولت, بجز مخارج آموزش و دفاعی به عنوان سهمی از محصول ناخالص داخلی, بر رشد تولید سرانه اثر منفی دارد. کارهای لاندائو (1983) و کورمندی[10] و میگوئر[11] (1985) از جمله مطالعاتی هستند که از نمونه در برگیرنده کشورهای در حال توسعه استفاده کرده‌اند. لاندائو دریافت مصرف دولت به عنوان سهمی از محصول ناخالص داخلی دارای اثرمنفی کاملاً معناداری بر تولید سرانه می‌باشد با وجود این, اثر منفی مذکور از بین می‌رود, اگر چه نمونه به نیمه فقیرتر کل کشورها محدود شود. در پژوهش لاندائو (1986) اثر جداگانه انتقالها, مخارج آموزش و سرمایه گذاری دولت را نیز ارزیابی کرد و دریافت که هر سه معنادار می‌باشند. کورمندی و میگوئر دریافتند که طی دوره 1950-1970, تغییر نسبت مخارج مصرف دولت تاییدی بر نرخ رشد محصول ناخالص داخلی 47 کشور نداشته است. در شماری از مطالعات اثرات سطح (مخارج) دولت به عنوان نسبتی از درآمد ملی بر رشد به صورت الگوهای اقتصاد سنجی ارزیابی شده است. جدول شماره 1 فهرستی از مطالعات را ارائه می‌کند که به صورت برشهای مقطعی و عمدتاً بر پایه اطلاعاتی مربوط به کشورهای ثروتمند می‌باشند. نتیجه کلی مطالعات مذکور این است که بیشتر شدن سهم مخارج بخش دولت بر رشد محصول ناخالص داخلی کشورهای OECD اثر منفی داشته است. در مجموع به نظر می‌رسد که مصرف دولت تاثیر منفی چشمگیری بر رشد اقتصادی, به ویژه در کشورهای ثروتمندتر داشته باشد.

     

     

     

     اندازه و عملکرد دولت و رشد اقتصادی[12]

     

    چکیده کاربردی:

    این مقاله نشانگر این است که دولتی که خیلی بزرگ است, رشد اقتصادی خود را کاهش داده است و این یافته ها مؤید آن است که دولت آمریکا بجای آنکه برنامه‌های جدید را به گونه ای طراحی کند که منجر به افزایش اندازه دولت شود, کنگره آمریکا یک راهبرد علمی برای کاهش اندازه دولت تعیین نمود.

    در ایالات متحده آمریکا, هزینه‌های دولت و به تبع آن اندازه دولت (به عنوان سهمی از GDP) افزایش یافته است. در این حالت, سرمایه گذاری کاهش یافته و رشداقتصادی هم پائین آمده است. یک تحقیق تجربی داده‌ها از 23 کشور OECD نمایانگر رابطه منفی قوی بین (الف) اندازه دولت و رشد اقتصادی و (ب) افزایش در هزینه‌های دولت و رشد GDP می‌باشد.

    افزایش ده درصدی در هزینه‌های دولت به عنوان سهمی از GDP به همراه تقریباً یک درصد کاهش در نرخ رشد GDP تحقق یافته خواهد بود.

    تجزیه و تحلیل سری بزرگتر داده‌ها در 60 کشور, تایید کننده نتایجی است که کشورهای OECD به آن رسیده ‌اند.

    پنج کشور دنیا که در سالهای 95-1980 دارای سریع ترین نرخ رشد اقتصادی بوده‌اند بطور متوسط 1/20 درصد GDP خود را از لحاظ هزینه‌های دولتی بعنوان صرف هزینه‌های دولتی می‌کنند و این کمتر از نصف میانگین کشورهای OECD است.

    کشورهای OECD در حال حاضر حدود 15 درصد از GDP را در اختیار دولت برای حمایت از افراد امنیت افراد, دفاع ملی, تعلیم و تربیت و ثبات پولی و زیرساختارهای فیزیکی در اختیار دولت قرار می‌دهد.

    از آنجائی که این تحقیق یک کار میدانی و تطبیقی است برای درک بهتر موضوع به شرح جداول و نمودار ها می‌پردازیم:

    جدول شماره (1) نمایانگر گسترش دولت در کشورهای OECD می‌باشند. چنانچه مشاهده می‌شود از سال 1960 تا 1996 اندازه دولت که به عنوان هزینه‌های دولت نسبت به GDP می‌باشد رشد مداومی داشته است, بطوری که میانگین رشد اندازه دولت در 1960 حدود 27 درصد می‌باشد و میانگین رشد اندازه دولت در سال 1996 حدود 48 درصد می‌باشد.

     

    جدول شماره (1)  اندازه دولت در کشورهای OECD : 1996-1960

    سهم هزینه‌های دولت از GDP                   میزان افزایش

    کشور

    1960

    1970

    1980

    1990

    1996

    96-1960

    استرالیا

    2/21

    5/25

    0/34

    7/37

    5/37

    3/16

    اتریش

    7/35

    2/39

    9/48

    3/49

    7/52

    0/17

    بلژیک

    5/34

    5/36

    7/50

    6/54

    5/54

    0/20

    کانادا

    6/28

    7/35

    5/40

    8/47

    4/46

    8/17

    دانمارک

    8/24

    2/40

    2/56

    6/58

    8/60

    0/36

    فنلاند

    6/26

    3/31

    6/36

    8/46

    4/59

    8/32

    فرانسه

    6/34

    9/38

    1/46

    9/49

    7/54

    1/20

    آلمان

    4/32

    6/38

    3/48

    7/45

    0/56

    6/23

    یونان

    4/17

    4/22

    5/30

    6/49

    4/49

    0/32

    ایسلند

    2/28

    6/29

    2/32

    9/39

    3/37

    1/9

    ایرلند

    0/28

    6/39

    8/50

    9/40

    7/37

    7/9

    ایتالیا

    1/30

    2/34

    9/41

    8/53

    7/52

    6/22

    ژاپن

    5/17

    3/19

    6/32

    9/31

    9/36

    4/19

    لوکزامبورگ

    5/30

    1/33

    8/54

    5/45

    3/49

    8/18

    هلند

    7/33

    0/46

    5/57

    5/57

    1/58

    4/24

    نیوزلند

    7/27

    4/34

    0/47

    0/50

    3/42

    6/14

    نروژ

    9/29

    0/41

    3/48

    3/51

    4/46

    5/16

    پرتقال

    0/17

    6/21

    9/25

    9/41

    0/46

    0/29

    اسپانیا

    7/13

    2/22

    9/32

    0/43

    4/45

    7/31

    سوئد

    0/31

    7/43

    6/61

    8/60

    1/66

    1/35

    سوئیس

    2/17

    3/21

    3/29

    9/30

    9/36

    7/19

    بریتانیا

    2/32

    2/39

    9/44

    3/42

    7/43

    5/11

    آمریکا

    4/28

    5/32

    7/33

    8/34

    6/34

    2/6

     

     

     

     

     

     

     

    میانگین

    0/27

    3/33

    8/42

    3/46

    0/48

    0/21

     

    منبع: گزارش اقتصادی کشورهای OECD, آمار تاریخی کشورهای OECD, گزارش سالانه آماری IMF (صندوق بین المللی پول, گزارش سالانه اداری نیوزلند و گزارش اقتصادی رئیس جمهور کشور آمریکا)

     

      نمودار شماره (1) نشان می‌دهد که تا نقطه B با افزایش اندازه دولت, رشد اقتصادی افزایش یافته است. که شاید دلیل این پدیده را بتوان قانون واگنر دانست که به دو دلیل تا اندازه‌ای دولت‌ها نیاز به بزرگ شدن دارند. (الف) هر چه به سمت دولت رفاه پیش می‌رویم, با افزایش سطح توقع مردم در مورد امنیت, آموزش, ‌بهداشت و ... دولت برای پاسخگوئی به این توقع باید هزینه کند و کارآیی و بهره‌وری را افزایش دهد. (ب) با رفتن به سمت دولت رفاه, سازمانهای دولتی از جمله سازمانهای تامین اجتماعی, بازنشستگی و  ... تمایل به گسترده شدن دارند.

    اما پس از نقطه B هر چه اندازه دولت بزرگتر می‌شود, رشد اقتصادی هم کاشته می‌یابد و این بدان معناست که افزایش اندازه دولت تا حدی لازم است اما بعد از آن منجر به کاهش رشد اقتصادی خواهد شد.

     

    اندازه دولت به عنوان سهم از GDP

     

    زمانی که دولت فعالیتهای خود را در زمینه افزایش بهره وری انجام می‌دهد, در ابتدا مخارج دولت منجر به رشد اقتصادی می‌شود (از نقطه A تا B) اما افزایش مخارج دولت در نهایت منجر به پائین آمدن رشد اقتصادی خواهد شد. (از نقطه B به بعد)

     

    نمودار شماره (2 الف)  نشان دهنده آن است که هزینه‌های دولت آمریکا از 1960 تا 1996 به طور مداوم افزایش داشته‌اند این هزینه‌ها که شامل چهار بخش دفاع, خریدهای غیردفاعی, پرداخت‌های انتقالی, سوبسیدها, نرخ بهره خالص بدهی‌ها (Net Interest on Debt) می‌باشد , به طور مداوم افزایش یافته‌اند. البته این افزایشها تا سال 1996 می‌باشد یعنی تا رسیدن به نقطه B اما طبق جدول شماره (2) از 1996 به بعد دولتها به سمت کوچکتر شدن رفته‌اند.

    چنانچه در نمودار مشخص است افزایش هزینه‌ های دولت در قسمت پرداختهای انتقالی و سوبسید بیشترین مقدار را داشته است. در این نمودار, قسمت بنفش رنگ برای یارانه و پرداختهای انتقالی دولت در نظر گرفته شده است, قسمت قرمز رنگ مربوط به نرخ بهره خالص بدهی‌ها می‌باشد. امور دفاعی با رنگ آبی و خرید‌های غیردفاعی بارنگ زردمشخص شده است.

    بیشترین هزینه دولت مربوط به خریدهای غیردفاعی بوده, پس از آن هزینه یارانه‌ها و پرداختهای انتقالی و در رتبه سوم هزینه‌های دفاعی و در نهایت مربوط به نرخ بهره خالص بدهی‌ها می‌باشد.

     

  • فهرست:


    موضوع صفحه

    مقدمه 1
    مروری بر آزمونهای اثر مخارج دولت بر رشد 3
    اندازه وعملکرد دولت و رشد اقتصادی 5
    اندازه دولت در کشورهای OECD 6
    منحنی اندازه دولت – رشد 7
    نمودار سهم هزینه‌های کل دولت از GDP 8
    نمودار اثر جایگزینی سرمایه‌گذاری 12
    نمودار کاهش رشد بهره‌وری 13
    کاهش رشد GDP واقعی 14
    اندازه دولت و نرخ رشد GDP واقعی 15
    مقایسه شتاب افزایش در اندازه دولت در کشورهای OECD 17
    اثر هزینه های دولتی بر سرمایه‌گذاری و رشد براساس یک مدل اقتصادسنجی 18
    اثر اندازه دولت بر نرخ رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته 19
    شاهدی از کشورهای OECD در حال کاهش اندازه دولت 21
    اندازه دولت در 10 کشور با بالاترین نرخ رشد اقتصادی 22
    سهم هزینه‌های دولت مرکزی,‌محلی و ایالتی از GDP 23
    سهم هزینه‌های اصلی دولت از GDP 24
    نتیجه‌گیری 25
    منابع و ماخذ

     

    منبع:

    Books:

    Bergstrom, villy, (1938), Government and Growth.

    Biersteker, T.J. (1990), Reducing the Role of the State in the Economy.

    Kau, J.B. and P.H Rubin “The size of Government” public choice 37: (1981) 261-274.

     Paul A.Samuelson, “The pure theory of public Expenditure” The Review of Economics and Staistics.

    Peltzman, S. “The Growth of Government” J. of law and Economics 23” (1980)

     

    Essays:

    An International Statistical Survey of Government Employment and Wages. By: Salvatore Schiavo-Campo, Giulio de Tommaso, Amitabha Mukherjee.

    The size and Functions of Government and Economic Growth. By: James Gwartney, Robert lawson, Randall Holcombe

    How the size of Government Affects the unemployment rate by Burton A. Abrams.

    The True shape of Government. By: Paul light.

    Government size and taxpayer cheating. By: les picker.

    Government size and Real GDP: A causality Test by: Edward Day, Mark C. Strazicich, Junsoo lee.

    The optimum size of Government. By: Frontier center for public policy.

     

    منابع فارسی:

    برگستروم, ریلی, 1938, دولت و رشد, ترجمه علی حیاتی, سازمان برنامه و بودجه, صفحه 130

الف) نظریه کوزنتس سیمون کوزنتس در یکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نابرابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی، به تدریج کاهش می یابد. این الگو بعداً به نام منحنی u وارون کوزنتس (ku2cnt's ``u-Inverted curve) معروف شد. کوزنتس توسعه اقتصادی رات به عنوان فرآیند گذار از اقتصاد ...

الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد ...

)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی ...

در اين مقاله با معرّفي مفهوم جديد سر مايه بهداشتي واستفاده از الگوي گسترش يافته سولو و داده‌هاي آماري 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتي بر رشد اقتصادي تحليل ميشود.نتايج نشان مي دهد که علاوه بر سرمايه هاي فيزيکي و انساني ، سرمايه بهداشتي- که با

در این مقاله با معرّفی مفهوم جدید سر مایه بهداشتی واستفاده از الگوی گسترش یافته سولو و داده‌های آماری 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی تحلیل میشود.نتایج نشان می دهد که علاوه بر سرمایه های فیزیکی و انسانی ، سرمایه بهداشتی- که با متغیر مخارج بهداشتی وارد الگو شده است- اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به علاوه ، آزمونهای همزمانی نشان می دهد که متغیر ...

اندازه دولت و رشد اقتصادی مقدمه نقش صحیح و اندازه متناسب دولت, به عنوان بحثی جدال انگیز بین اقتصاددانان و دولتمردان از دوره کلاسیکها و نظریات آدام اسمیت (laissez-faire) در قرن نوزدهم شروع شده است. البته, تفکرات و سیاستهای اقتصادی به طور قابل ملاحظه‌ای در قرن اخیر تغییر کرده‌اند. از هنگامی که جنگ جهانی دوم مبنای درآمدها را تغییر داد و از زمانی که سیستم‌های تأمین اجتماعی شروع به ...

مقدمه : همیشه پیشرفت اقتصادی منطقه ای به حفظ و افزایش درصد شغل ها ، محصولات ، تولیدات ناحیه ای و ثروت کمک کرده است سیاست ها و برنامه هایی که به منظور دستیابی به این اهداف ترتیب داده می شوند در ثبات و شکل گیری حرفه ، سختی و ملایمت سرمایه زیربنایی و سازماندهی مجدد آن تأکید دارد هیچ از یک از اینها تغییر پذیر نیستند اما یک تجدید سازمانی کیفی یا تغییر در تأثیر نمایان آن ضروری است به ...

مقدمه : از روزي که بشر خود را شناخت روز به روز بر اهميت و نقش سرمايه در امر توليد افزوده شده است. اگر بشر اوليه فاقد اولين سرمايه و‌آلات و ادوات بود حتي نمي توانست ارتزاق کند يا در مقابل حيوانات وحشي از خود دفاع کند. لذا نسلهاي بعد ناگزير شدند

چکیده بیشتر اقتصاددانان معتقدند که تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزی است. تجارت خارجی با فرآهم آوردن امکان بهره گیری از صرفه های مقیاس، تکنولوژی های پیشرفته، امکان تخصیص بهینه منابع و افزایش رقابت در تولید محصولات، می تواند موجبات افزایش بهره وری عوامل تولید و رسیدن به رشد اقتصادی را فرآهم آورد. اما جذب تکنولوژی ها و فناوری های مدرن و پیشرفته در جریان تجارت و انطباق آنها ...

سرمایه گذاری مستقیم خارجی و فعالیت اقتصادی داخلی تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات داخلی شرکت های چند ملیتی در بخش سرمایه گذاری بین المللی دفتر تحلیل اقتصادی انجام گرفت. بخش تجاری تنظیم و نگهداری قانونی و قابل اعتماد نیازها است. نظرات مطرح شده نظر نویسندگان است و منعکس کننده دیدگاه رسمی وزارت اقتصاد آمریکاست. نویسندگان این مقاله کمال تشکر را از کوین هَسِت،‌بیل زیل و شرکت کنندگان در ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول