سیستم های اطلاعات مالی مکانیزه شده،به مدت یک قرن یا بیشتر استفاده شده اند.
ماشین های کارت پانچ که تنها گزینه واقعی برای شرکتهای بزرگ قبل از این که کامپیوتر به وجود آید بودند بیشتر برای کارکردهای مالی استفاده میشدند.
همین وضعیت برای ماشینهای دفترداری با حرکت واقعی نیز وجود داشت.
کاربرد این ماشینها، فقط محدود به پردازش دادههای حسابداری بود و توجه کمی به اطلاعات مورد نیاز برای مدیران پرداخته میشد – حتی این شامل مدیران مالی هم میشد.
وقتی که کامپیوترها وارد صحنه شدند آنها به همین طریق به کار برده شدند.
این تا اواسط دهه 1960 نبود که سیستم های اطلاعات مالی، جهت استفاده از هر چیزی به جز امور اساسی حسابداری به کار برده میشدند.
ما تشخیص داده ایم که کارکرد مالی به جریان نقدینگی (پول) در شرکت میباشد.
اولا لازم است ه پول کافی را برای حمایت از تولید – بازاریابی و فعالیتهای دیگر به دست آوریم .
سپس لازم است که این بودجهها را برای اطمینان از این که به روشهای بسیار مؤثر به کار برده میشوند- کنترل و نظارت کنیم.
تمام مدیران شرکت ها،مسئولیت های مالی دارند.
دست کم به آنها بودجه عملیاتی داده میشوند و از آنها انتظار دارند که هزینه ها را در محدودیتهای ایجاد شده حفظ کنند.
اطلاعاتی که جریان های نقدی را توصیف میکنند – درهر دو حالت بودجه بندی شده و واقعی – به مدیران این امکان را میدهند که از عهده مسئولیت های مالیاشان برآیند.
مدیران در بسیاری از بخشهای محیط شرکتی، همچنین به موضوعات مالی شرکت گرایش دارند.
سهامداران شرکت – اعضای کمیته مالی – دولت و تولید کنندگان نیاز به اطلاعات دارند تا وضعیت مالی شرکت را شرح دهند.
همچنین بیشتر اطلاعات مالی، دستورالعملهایی برای گروه ها و سازمانهایی میباشد که هرگز مستقیما مربوط به شرکت نمیباشند – مثل تحلیل گران اوراق بهادار – آموزش دهندگان – اقتصاددانان و سرمایه گذاریان بالقوه.
سیستم اطلاعات مالی ، نیازهای هر دو مدیران و اجزای درون محیط شرکتی را به منظور اطلاعاتی که وضعیت مالی شرکت را شرح میدهند – برآورده میکنند.
مدل سیستم اطلاعات مالی ما عبارت سیستم اطلاعات مالی را جهت توضیح زیر سیستم CBIS به کار میبریم که اطلاعاتی را برای افراد و گروههای داخل و خارج شرکت – که مربوط به موضوعات مالی شرکت میباشند فراهم میکند.
اطلاعات به شکل گزارشهای دورهای – گزارشهای خاص – نتایج مدل سازی های ریاضی – ارتباطات الکترونیکی و توصیههایی برای سیستمهای کارشناسی ارائه میشوند.
مدل سیستم اطلاعات مالی ، در شکل 3511 نشان داده شده است.
همچون دیگر سیستمهای اطلاعات کاربردی، سیستم اطلاعات مالی شامل زیر سیستمهای ورودی و خروجی میباشد.
دو تا از این زیر سیستمهای ورودی – یعنی سیستم اطلاعات حسابداری و زیر سیستمی که به جمع آوری اطلاعات اختصاص داده شده – نیز در دیگر سیستمهای کاربردی یافت میشوند.
سوم: حسابداری داخلی – که متشکل از حسابرسان داخلی شرکت میباشد که سیستم های ادراکی شرکت را تحلیل میکنند – اطمینان میدهند که داده های مالی به روش مناسبی پردازش میشوند.
3 زیر سیستم خارجی ، تاثیر را بر روی جریان نقدی شرکت اعمال میکند.
زیر سیستم پیش بینی کننده – فعالیت طولانی مدت شرکت را در محیط اقتصادی برنامه ریزی میکند.
زیر سیستم مدیریت بودجهها، جریان نقدی 1 (در صورتی که روی دهد) نظارت میکند و در جستجوی تعادل و مثبت بودن میباشد.
در زیر سیستم کنترل، مدیران میتوانند کاربرد مؤثر منابع تمام انواعی را به دست آورند که در دسترس آنان میباشند.
همچون دیگر سیستمهای اطلاعاتی مالی ، زیر سیستمهای خروجی شامل انواع مختلف نرم افزاری میباشد که محتواهای بانک دادهها را در اطلاعات تغییر میدهند.
شکل 1-35 مدلی از سیستم اطلاعات مالی 1-داده های ….
اطلاعات 2-زیرسیستم های ورودی 3-زیر سیستم های خروجی 4-زیر سیستم اطلاعات حسابداری 5-زیرسیستم پیش بینی کننده 6-منابع داخلی 7-منابع محیطی 8-زیرسیستم حسابرسی داخلی 9-زیر سیستم اطلاعات مالی 10-بانک داده 11-زیرسیستم مدیریت بودجه ها 12-زیر سیستم کنترل 13-کاربر نرم افزارهای مالی از پیش نوشته شده نرم افزار کابردی از پیش نوشته شده، برای بخشهای مالی – نسبت به هر بخش دیگر – به کار رفته است.
در اکثر موارد، بسته های (نرم افزاری) پردازش اطلاعات – مثل فهرست حقوق بگیران – فهرست موجودیها – و حسابهای قابل دریافت وجود دارند مدیران مالی و تحلیل گران نیز استفاده خوبی از برگه گسترههای الکترونیکی میکنند و اینها،نمونه هایی از بسته های نرم افزاری بهره وری شخصی میباشند.
ردیفهای برگه گسترهها برای نشان دادن دادههای مالی مثل فروشها و هزینه فروش کالاها – عالی میباشند و ستونها می توانند دورههای زمانی مثل ماهها – فصلها یا سالها را نشان دهند.
این سیستم های نرم افزاری از پیش نوشته شده،شرکت کوچک را قادر میسازند به کنترل مالی خوبی – بدون سرمایه گذاری در سرویسهای اطلاعاتی بزرگ – دست یابند.
این سیستمها – همچنین از کاربرد وسیعی در شرکتهای بزرگ برخوردارند – جایی که دوستی با کاربر محرک اصلی ارزیابی کاربر نهایی است.
حال که وضعیت سیستم اطلاعات مالی را شرح دادیم، هر کدام از زیرسیستم های آن را توضیح میدهیم.
سیستم اطلاعات حسابداری پیش از این سیستم اطلاعات حسابداری را بحث کردیم و متعاقبا توانایی آن را جهت ارائه ورودی – در سیستمهای اطلاعات اجرایی – بازاریابی و ساخت و تولید تشخیص دادیم.
در این فصل، مشاهده میکنیم که این سیستم اطلاعاتی نقش مهمی را در سیستم اطلاعات مالی بازی میکند.
اهمیت دادههای حسابداری دادههای حسابداری،رکورد هر چیزی با اهمیت مالی (یا پولی ) – را که در شرکت روی میدهد ارائه میکنند.
یک رکورد شامل هر تعامل میباشد و توضیح میدهد که چه اتفاقی روی داده است - چه موقع روی داده است – چه کسی شرکت کرده – و (در بسیاری موارد) مستلزم چه مقدار پول میباشد.
این دادههای اطلاعاتی میتوانند به روشهای مختلفی تحلیل شوند تا بخش نیازهای اطلاعات مدیریت را برآورده سازند.
ما مشاهده کردهایم که چطور مدیر بازاریابی میتواند گزارش تحلیل فروشها را دریافت کند (شکل 4-28) که این نشان میدهد چطور محصولات به خوبی به فروش میرسند.
ما همچنین مشاهده کردهایم که چطور مدیر ساخت و تولید میتواند گزارش تعمیر و نگهداری را دریافت کند (15-34) که این هزینههای اجرای ماشینهای مختلف تعمیر و نگهدرای را دریافت کند.
(شکل 15-34)که این هزینههای اجرای ماشینهای مختلف تولید را نشان میدهد.
همچنین یک مدیر مالی مثل مدیر اعتباری میتواند گزارش حسابهای دورهای قابل دریافت را دریافت کند که این مقادیر قابل دریافت را براساس این که آنها چه مدت بدهی داشتهاند – طبقه بندی میکند.
ما این گزارش را در شکل 5-28 نشان دادهایم - زمانی که مدیریت را با استثناء شرح دادیم.
AIS : تنها جزء رودی است که در تمام سیستمهای اطلاعات مالی وجود دارد.
حتی به طوری بنیادیتر، AIS پایه و اساسی است که در آن تمام زیرسیستمهای CBIS اطلاعات گرا ساخته میشوند.
اگر شرکت AIS خوبی نداشته باشد نمیتوان انتظار داشت که MIS خوب – DSS های خوب و سیستمهای متخصص خوب داشته باشد.
زیرسیستمهای حسابرسی داخلی شرکتهای تمام سایزها، متکی به حسابرسان خارجی میباشند که تا رکوردهای حسابداری را جهت تایید صحت و درستی اشان – حسابرسی کنند.
حسابرسان خارجی برای چنین شرکتهای حسابداری – مثل آرتور آندرسون و پراییس واترهوس – کار میکنند.
گزارشهای سالیانه سهامدار شامل گزارش مخصوص سهامداری میباشد که چنین حسابرسیایی را انجام داده است.
شرکتهای بزرگتر، کارمندان حسابرسان داخلی مخصوص خودشان را دارند یعنی کسانی که تحلیلهای مشابه همچون حسابرسان خارجی انجام میدهند ولی دامنه مسئولیتهایشان وسیعتر میباشد.
ما حسابرسی داخلی را به عنوان زیر سیستم ورودی از سیستم اطلاعات مالی در نظر میگیریم – به دلیل توانایی آن جهت ارزیابی مستقل و تاثیر عملیاتهای شرکت از نقطه نظر مالی.
شکل 2/35 روش معمول وضعیت حسابرسی داخلی را در شرکت نشان میدهد.
انجمن مدیران شامل کمیته حسابرسی است که مسئولیت های بخش حسابرسی داخلی را مشخص میکنند و بسیاری از گزارشهای حسابرسی را دریافت میکند.
مدیر حسابرسی داخلی، بخش حسابرسی داخلی را نظارت میکند و معمولا آن را به CEO یا CFO گزارش میکند.
CFO یا کارمند مالی ارشد – شخصی است که کارکرد مالی را نظارت میکند و معمولا عنوان معاون رئیس مالی را دارد.
این وضعیت سطح بالای حسابرسی داخلی در سازمان، اطمینان میدهد که به عنوان یک فعالیت مهم تشخیص داده شد، و مستلزم همکاری مدیران در تمام سطوح میباشد.
شکل2/35 وضعیت حسابرسی داخلی در سازمان 1-انجمن مدیران / کمیته حسابرسی 2-کارمند اجرایی ارشد یا کارمند مالی ارشد 3-مدیر حسابرسی داخلی 4-بخش حسابرسی داخلی اهمیت عینیت عامل منحصر به فرد و خاصی که مدیران داخلی پیشنهاد میکنند عینیت است.
آنها به طور مستقل از واحدهای عملیاتی شرکت عمل میکنند و هیچ رابطهای با افراد یا گروهها در شرکت ندارند.
تنها وظیفه آنان – نسبت به انجمن – CEOو CFO میباشد.
برای این که حسابرسان عینیتاشان را حفظ کنند، ثابت میکنند که مسئولیت عملیاتی را برای سیستم هایی که کمک به پیشرفتهاشان میکنند نمیخواهد.
آنها به طور جدی در محدوده مشورتی عمل میکنند.
بنابراین پیشنهاداتی را به مدیریت میدهند و مدیریت تصمیم میگیرد که آیا این پیشنهادات را اجرا کند یا نه.
در این رابطه، حسابرسان داخلی دقیقا همان روش را همچون تحلیل گران سیستم - انجام میدهند.
انواع فعالیت حسابرسی 4 نوع اساسی از فعالیت حسابرسی داخلی وجود دارد: مالی – عملیاتی- همزمان و طرح سیستم های کنترل داخلی.
یک حسابرس داخلی میتواند به تمام این 4 نوع بپردازند.
حسابرسی مالی حسابرسی مالی، صحت و درستی رکوردهای شرکت را اثبات میکند و فعالیتی است که توسط حسابرسان خارجی انجام میشود.
در برخی ماموریتها ، حسابرسان داخلی و حسابرسان خارجی با یکدیگر کار میکنند.
و در ماموریتهای دیگر – حسابرسان داخلی،خودشان تمام کارهای حسابداری را انجام میدهند.
حسابرسی عملیاتی حسابرسی عملیاتی،برای اثبات صحت (و دوستی) رکوردها انجام نمیشود بلکه برعکس مؤثر بودن روشها را اعتبار میبخشد.
و این نوعی فعالیت است که توسط تحلیل گر سیستمها – طی مرحله تحلیل سیکل سیستم انجام میشود.
سیستمهایی که مطالعه میشوند تقریبا به طور اجتناب ناپذیری – به جای فیزیکی – ادراکی میباشند ولی آنها ضرورتا وابسته به کامپیوتر نمیباشند.
حسابرسی که در مورد سیستمهای بر مبنای کامپیوتری تحقیق میکند – در قدیم اصطلاحا حسابرس EDP (یا حسابرس پردازش دادههای الکترونیکی) نامیده شده است.
در هر حال این عنوان کمتر به کار رفته است چون بیشتر حسابرسان، در انجام محاسبات متخصص و خبره شدهاند.
وقتی که حسابرسان داخلی، حسابرسیهای عملیاتی را انجام میدهند آنها در جستجوی 3 ویژگی اساسی سیستم میباشند: کفایت کنترلها / آیا سیستم برای پیشگیری (جلوگیری) – کشف یا تصحیح خطاها طراحی شده است؟
کارآیی (بازده) / آیا عملیاتهای سیستمی طوری انجام میشوند که بیشترین بهره وری را از منابع موجود به دست آورند؟
مطابقت با خطی مشی شرکت / آیا سیستم، شرکت را قادر میسازد که اهداف را برآورده کنند یا مشکلات آن را به طریق از پیش شرح داده شده حل کنند؟
وقتی که متخصصین اطلاعات، سیستمها را به کار میبرند، آنها باید این ویژگیها را جستجو کنند.
حسابرسی همزمان حسابرسی همزمان شبیه به حسابرسی عملیاتی است با این استثنا که حسابرسی همزمان ادامه دار است.
مثلا حسابرسان داخلی ممکن است به طور تصادفی کارمندان را انتخاب کنند و چک های پرداختیاشان را – به جای استفاده از mailهای شرکت – شخصا به دست ایشان بدهند.
این روش تضمین میکند که اسامی روی لیست حقوق، کارمندان واقعی را نشان میدهند و واحدهای مستقل دروغین نمیباشند که از طریق سرپرست بیوجدان – که میخواهد برخی چکهای فوق پرداختی را دریافت کند – انتخاب شدهاند.
طرح سیستمهای کنترل داخلی در حسابرسی عملیاتی و همزمان ، حسابرسان داخلی، سیستمهای موجود را مطالعه میکنند.
در هر حال حسابرس نباید منتظر بماند تا وقتی که سیستم برای اعمال تاثیر بر روی آن – اجرا شود.
حسابرسان داخلی باید فعالانه در پیشرفت سیستمها شرکت کنند.
2 دلیل اصلی وجود دارد.
اول این که هزینه تصحیح جریان سیستم – به طور شگفت انگیزی – با 4000 برابر بیشتر از تصحیح خطای طرح – طی عملیات و حفظ سیستم – میباشد نسبت به وقتی که طرح ذهنی سازی میشود.
دلیل دوم برای ربط دادن حسابرسان داخلی به پیشرفت سیستم اینست که آنها مهارت (و تخصصی) را پیشنهاد میکنند که میتواند کیفیت سیستم را بهبود بخشد.
حسابرس داخلی به عنوان عضوی از تیم CBIS کمکهایی که حسابرسان داخلی میتوانند برای CBIS انجام دهند به ترکیب دانش و مهارتاشان و رویکرد مدیریت ارشد بستگی دارد.
دانش و مهارتهای مورد نیاز حسابرسان برخلاف آنچه که تصور میکنید – حسابرسان داخلی همیشه در حسابداری – در دانشگاه – مهم نمیباشند.
آنها با انواع مختلف پس زمینهها وارد حسابرسی میشوند.
این وضعیت در ترکیب با این حقیقت که سیستمهای تجاری پیچیده میباشند، برای حسابرس داخلیِ جدید لازم و ضروری است که دوره آموزش چند ساله را بپذیرد.
تمام اینها بدین معنا میباشند که حسابرسان داخلی – مثل متخصصین اطلاعاتی – میتوانند به درجههای مختلف پروژههای سیستمی – براساس تواناییهای خاصاشان – آموزش و تجربهاشان کمک کنند.
گرایش مدیریت در جهت حسابرسی : حتی،شاید تاثیر بیشتر بر کمک حسابرسان، گرایش مدیریت ارشد است.
اگر مدیریت، حسابرسان را به عنوان سگهای پاسبانی مشاهده کند که ماموریت اصلیاشان کشف نقاط ضعیف در سیستمهای از قبل نصب شده است پس کمکهای حسابرسان در حداقل (یا کمنیه) میباشد.
به عبارت دیگر، اگر مدیریت ، حسابرسان را به عنوان کمک کنندگان فعال در تمام سیکل (یا دوره عمر سیستم مشاهده کند پس سطح کمکهای حسابرسان میتواند بالا باشد.
شکل 3-35 : افزایش هزینه تصحیح خطاهای طراحی – به عنوان پیشرفتهای دوره عمر سیستم 1-عملیات / حفظ 2-اجرا 3-ارزشیابی تلفیقی 4-ارزیابی مدول 5-پیشرفت 6-طرح ذهن سازی 7-شرایط زیرسیستم اطلاعات مالی چون کارکرد مالی،جریان نقدی را از طریق شرکت کنترل میکند پس اطلاعات – برای تسریع این جریان نیاز میباشند.
زیر سیستم اطلاعات مالی در جستجوی تشخیص بهترین منابع سرمایه مازاد و بهترین سرمایه گذاری های بودجههای مازاد است.
به منظور برآورده کردن این هدف، زیرسیستم اطلاعات مالی،دادهها و اطلاعات ار از سهامداران و جامعه مالی جمع آوری میکند.
همچون دیگر زیر سیستمهای اطلاعاتی مالی، دادهها و اطلاعات به واسطه دولت جمع آوری میشوند.
اکثر اطلاعاتی که بر جریان نقدینگی تاثیر میگذارند از دولت وحدت ملی – و به منظور گسترش کمتر (یعنی ایالت یااستان) و دولتهای محلی به وجود میآیند.
اطلاعات سهامداران کلیه شرکتها یک یا چند نفر را دارند که مسئول رابطههای سهامدار میباشند.
بخش روابط سهامدار معمولا در کارکرد مالی قرار دارد.
این بخش پیوند ارتباطی بین شرکت و سهامدارانش را حفظ میکند.
جریانهای اطلاعاتی – از شرکت تا سهامداران – بیشتر به شکل گزارشهای سالیانه یا گزارشهای فصلی میباشند.
این گزارشها شامل اطلاعاتی در یک فرم خلاصه شده میباشند.
شکل 4-35 نمونهای از گرافیکهای مؤثر را نشان میدهد که در گزارشهای سالیانه و معمولی میباشند.
سهامداران – همچنین – بخش روابط سهامدار را به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با شکایت ها پیشنهادات – ایدهها و اطلاعات دیگر درباره شرکت به کار میبرند.
در طی یکسال، سهامداران فرصت دارند در جلسه سالیانه سهامدار شرکت کنند.
در این جلسه به سهامداران فرصت بیان دیدگاه هایشان داده میشود.
اطلاعات جامعه مالی پیشرفته ترین فعالیت اطلاعاتی شرکت، احتمالا فعالیتی است که به جامعه مالی بستگی دارد.
خیلی پیش از عصر کامپیوتر مدیران و کارمندان – در کارکرد مالی سیستمهایی داشتند که اطلاعات را جمع آوری میکردند.
این اطلاعات ، محیط مالی را توصیف میکردند.
2 دلیل وجود دارد که چرا شرکت ها این جریان اطلاعاتی را ایجاد کردهاند.
اولا: اطلاعات به سادگی در دسترس میباشند و به شکل مطالب پرینت شده و بانک دادههایی که شامل اطلاعات محیطی و اقتصادی میباشند وجود دارند.
دوم: مدیریت عالی، تاثیر محیط اقتصادی را برای شرکت تشخیص میدهد و میخواهد نسبت به تغییراتی که باید انجام شوند – باخبر باقی بماند.
شکل 4/35 : گزارشهای سالیانه سهامدار گرافیکها را برای اطلاعات برقراری ارتباط به کار میبرند.
1-محتوای ابتکاری – 21% رشد.
2-شبکه – 18% رشد 3-تفریحگاهها و پارکها – 15% رشد تاثیر محیطی بر جریان نقدی محیط هر دو تاثیر مستقیم و غیر مستقیم را بر جریان نقدی – از طریق شرکت – اعمال میکند.
نمونه خوبی از تاثیر غیر مستقیم، از طریق سیستم رزرو فدرال ارائه میشود.
وقتی که fed بخواهد به جریان نقدی سرعت بخشد، کنترلهای مختلف آن را از طریق مثلا کاهش درصد سود اولیه – آزاد میسازد.
وقتی که Fed بخواهد جریان نقدی رابه آهستگی پائین بیاورد کنترلها را مثلا از طریق افزایش مقادیر سود اولیه شدید میکند.
حالتی که در آن جامعه مالی – مثل بانکها – مؤسسه های پس اندازها و قرض الحسنه – شرکتهای قرض دهنده وام و شرکتهای بیمه / به عملکردهای Fed پاسخ میدهند تاثیر مستقیم نامیده میشود.
اعضای انجمن مالی، مقادیر سودی را که از مشتریاناشان مطالبه میکنند را افزایش یا کاهش میدهند.
شرکت این تاثیر مستقیم را زمانی احساس میکند که پول قرض میگیرد یا بودجههای مازاد را سرمایه گذاری میکند.
نمونهای از سرویس بانک دادههای مالی تعداد زیادی از بانک دادههای اطلاعات مالی – برای شرکت ها – براساس پذیره نویسی سهام در دسترس میباشند.
با پرداخت شهریه پذیره نویسی سهام – شرکت میتواند به بانک دادههای سرویس اصلی دسترسی پیدا کند یا بانک دادههای Update شده را به شکل CD-ROM – براساس زمان بندی دریافت کند.
یک نمونه از این سرویس، سرویسهای اطلاعاتی جریان دادهها میباشد.
پذیره نویسی سهام شرکت ، جریان دادهها را در پروفایل سود مالی نشان میدهد.
که مخصوص انواع اطلاعاتی است که باید ارائه شوند.
این پروفایل، شرکت را قادر میسازد به بانک دادههای جریان اطلاعاتی – به وسیله اینترنت – دسترسی پیدا کنند.
بانک دادههای جریان اطلاعاتی شامل داده های ترازنامه اخیر از ایالات متحده – کانادا و ترازنامه بینالمللی – اطلاعات سهام اخیر و قدیمی – اطلاعات اوراق قرضه و دادههای اقتصادی مفصل میباشد.
بخش حسابهای شرکت در بانک دادهها، دادههای ترازنامه امور مالی و نسبتهای بش از 6000 شرکت سهام عام ایالات متحده – 300 شرکت کانادایی و شرکت های منتخب اروپا و آسیا را ارائه میکند.
جریان اطلاعاتی،یک سرویس پذیره نویسی سهام است ولی اطلاعات مالی مشابه میتوانند از اینترنت – و بدون پرداخت شهریه خاص به دست آیند.
3 نمونه از این سرویسها شامل دادن و براد استریت – باروتز – و بلوم برگ میباشند.
شکل 5/35 یک صفحه نمایش ساده است که شرکت تجاری E* Trade را نشان می دهد.
در سالهای اخیر – در دسترس بودن اطلاعات مالی بر مبنای کامپیوتر – مثل اطلاعاتی که از طریق سرویسهای پذیره نویسی و تهیه کنندگان سرویس اینترنت فراهم شده اند – به مقدار زیادی – توانایی زیر سیستم اطلاعات مالی را افزایش داده است تا در محیط مالی شرکت ، اخیر (یا جدید ) باقی بماند.
بنابراین مبحث امان را درباره زیر سیستم های ورودی سیستم اطلاعات مالی به پایان میرساند.
حال توجه امان را به زیر سیستمهای خروجی جلب میکنیم.
زیر سیستم پیش بینی کننده پیش بینی کردن یکی از قدیمیترین فعالیتهای ریاضیاتی در تجارت است این فعالیت سالها قبل از کامپیوتر – که محاسبه کنندگان از میز استفاده میکردند – انجام شده است.
کامپیوتر پیش بینی کنندگان را قادر ساخته است محاسبات را بسیار سریعتر و بسیار ساده تر انجام دهند.
در بررسی کمکی که پیش بینی کردن میتواند برای شرکت انجام دهد،شما باید 3 حقیقت بنیادین (یا اساسی) را به خاطر داشته باشید: تمام پیش بینیها، پروژههای قدیمی هستند: بهریت مبنا برای پیش بینی اینکه در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد اینست که به گذشته نظری بیافکنیم.
تمام انواع پیش بینیها،از این روش پیروی میکنند و این همان دلیل این پرسش است که چرا دادههای حسابداری – در پیش بینی کردن بسیار مهم میباشند.
چون یک مبنای تاریخی را فراهم میکند.
تمام پیش بینیها شامل توضیحات نیمه گرفته شده میباشند: تصمیمات پیش بینی ، نمونه خوبی از انواع تصمیمات نیمه گرفته شده میباشند.
که از طریق DSS حمایت میشوند – این تصمیمات براساس برخی متغیرها میباشند که میتوانند به سادگی اندازه گیری شوند و برخی از نمیتوانند اندازه گیری شوند.
هیچ تکنیک پیش بینی - کامل نیست: حتی پیشرفته ترین بستههای (نرم افزاری) پیش بینی کامپیوترهای بزرگ – نمیتوانند انتظار روند که آینده را با 100 درصد صحت پیش بینی کنند.
از آنجایی که مدیران از این حقایق آگاه میباشند پس ارزیابی بیشتری را در استفاده از پیش بینی – به عنوان پاسه و اساس برای برنامه ریزی آینده – به کار میبرند.
پیش بینی کوتاه مدت و بلند مدت پیش بینی کوتاه مدت،از طریق بخشهای کارکردی (یا عملیاتی) انجام میشود.
کارکرد بازاریابی، فروشها را برای آینده نزدیک برنامه ریزی میکند – یعنی فروش بعدی در 3 سال تمام بخشهای کارکردی – پیش بینی ها را به عنوان پایه و اساس برای تعیین منابعی که برای حمایت از سطح فعالیت برنامه ریزی شده نیاز دارند – به کار می برند.
مثلا پیش بینی فروشها، پایه و اساسی برای پروژههای MRP میباشد که از طریق ساخت و تولید ایجاد شدهاند.
پیش بینی بلند مدت تر – معمولا از طریق بخشی به جز بخش بازاریابی انجام میشود.
– یعنی از طری کارکرد مالی یا گروه خاص که مثلا مسولیت آن را برناه ریزی کرده است .
برخی شرکت های بزرگ – گروه برنامه ریزی استراتژیک دارند که سطح اجرایی را گزارش میکنند.
متدهای پیش بینی هر چند طبیعی است که پیش بینی را مثلا فقط در ارتباط با متدهای کمی تصور کنیم ولی مقدار زیادی از توجه ما، به سمت متدهای غیر کمی میباشد.
متدهای غیر کمی متد پیش بینی کننده غیر کمی ربطی به محاسبات داده های اطلاعاتی ندارند بلکه برعکس این متد براساس ارزیابی های عینی میباشد.
یک مدیر دلایلی همچون دلایل زیر را به کار میبرد: ما دو هزار واحد را سال گذشته فروختیم پس ما باید بتوانیم آن را بهبود بخشیم .
از این رو من تصور میکنم که ما 2500 سال بعد آنها را به فروشیم.
پیش بینی هایی مثل اینها ممکن است در صورتی به نظر آیند که مدیر از جایگاه Pantها بپرسد ولی آنها میتوانند منجر به بینشهایی در تجارت شوند که طی سالها تجربه به دست آمدهاند.
بسیاری از مدیران، در شیوه غیر کمی بسیار خوب میباشند.
برخی شرکت ها ، سیستمهای رسمی را ایجاد کرده اند که شامل متدهای غیر کمی میباشند.
3 نمونه از این سیستم های رسمی: شامل توافق گروه – متد Delphi – و سیستم های جلسات الکترونیکی میباشند.
ما سیستم جلسه الکترونیکی را در فصول 29 شرح دادیم وقتی که سیستم حمایت کننده تصمیم گروه را نشان دادیم.
توافق گروه : تکنیک توافق گروه شامل گروهی از متخصین می باشد که به وضوح فاکتورهای مربوط به آینده را بحث میکنند و به یک پروژه تنها – براساس ورودیهای ترکیب شده – میرسند .
متخصصین میتوانند به طور منظم و – براساس زمان بندی در جلسه شرکت کنند – برنامه های کار از پیش توضیح داده شده را پیگیری کنند و بحثی را داشته باشند که به شکل نوشتاری ثبت شده است.
این جلسات متکی به گفتگوهای رو در رو در اتاق کنفرانس میباشند.
متد Dephi : مربوط به گروهی از متخصصین است که شخصا در جلسه شرکت نمیکنند ولی بر عکس پاسخ ها را به سریهای پاسخنامه ها – که از طریق هماهنگ کننده آماده شدهاند ارائه میکنند.
هر roundاز پرسشنامه ها شامل ورودیهای round های قبلی میباشند پس به تدریج محتوا را بازیابی میکنند.
متدهای غیر کمی میتوانند در هماهنگی با خروجی سیستم های کمی به کار برده شند.
مثلا مدیران اجرایی میتوانند خروجی را از مدل ریاضیاتی در توافق گروه یا EMS- (=سیستم تشکیل جلسه الکترونیکی) بحث کنند.
متدهای کمی : بسیاری از تکنیک های پیش بینی – در طی سالها به کار رفته اند.
یکی از این تکنیکها که زیاد یادآوری شده است (در قسمت زیر)، تحلیل رگرسیون میباشد.
تحلیل رگرسیون به ایجاد رابطه بین فعالیتی که پیش بینی میشوند و اصطلاحا متغیر وابسته نامیده میشود – و فعالیت دیگر که متغیر مستقل نامیده میشود – مربوط میباشد.
در اصل – فعالیتی که پیش بینی میشود به فعالیت دیگر بستگی دارد.
شکل 6-35 رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته را نشان میدهد.
در این مثال فروشهای شرکت – متغیر وابسته میباشند و تعداد فروشنده ها متغیر مستقل است پس فروشها به تعداد نمونه های فروش بستگی دارد.
وقتی که فقط یک متغیر مستقل تنها وجود دارد.
این تکنیک اصطلاحا رگرسون ساده یا رگرسیون 2 متغیری نامیده میشود و وقتی که بیش از یک متغیر مستقل وجود دارد اصطلاحا رگرسیون چند گانه یا رگرسیون چند متغیری نامیده میشود.
خطی که بر روی نقشه – از طریق نقطههای دادهها در شکل نشان داده شده است پس فاصله کل آن از هر نقطه تا خط، مینیمم میباشند این خط اصطلاحا خط رگرسیون نامیده میشود و بهترین تناسب با نقاط را دارد.
مدیریت میتواند از خط رگرسیون برای پیش بینی فروشها – براساس تعداذ خاصی از فروشنده ها - استفاده کند.
مثلا اگر شرکت 12 فروشنده را استخدام کند مدیریت میتواند فرض کرد فروشها ، 2000 واحد تقریبی میباشند.
برنامههای از پیش نوشته شده که اصطلاحا بسته های آماری یا بستههای stat نامیده میشود برای انجام تحلیل رگرسیون و سایر روتینهای آماری در کامپیوتر به کار برده میشوند.
برخی از متداولترین بسته های آماری شامل Minitab –IDA – SAS و SPSS میباشند.
برخی از آنها در میکروکامپیوترها موجود میباشند و نمونههای خوبی از نرم افزار بهره وری سازمانی هستند.
مثال مربوط به پیش بینی فرض کنید که شما مالک یک کارخانه شیر پاستوریزه هستید که میخواهید به سوپر مارک ها بستنی بفروشید.
شما به مدت 10 سال در این کار بوده اید و برخی آمارها را در کارهایتان انجام داده اید.
آمارهای ارائه شده در جدول 1-35 ، فروش های سالیانه شما را (y) در هزاران دلار نشان میدهند و بودجه تبلیغات شما نیز در هزاران دلار میباشد.
بنابراین نسبت از قیمت اتان با میانگین قیت رقیب مقایسه میشود.
برایم حاسبه این نسبت، قیمت اتان تقسیم بر میانگین قیمت رقیب میشود و نتیجه ضربدر 100 میشود.
جدول 1-35: فروش سالیانه شما میخواهید بسته آماری SAS را به کار برید پس هر دو دادهها و دستورالعملهای SAS میتوانند از طریق کیبورد ترمینال یا میکروکامپیوتر وارد شوند.
ممکن است داده هایی را به کار بریم که قبلا در بانک دادهها ذخیره شده اند.
در این حالت شما باید فقط دستورالعمل SAS را وارد کنید.
ما فرض میکنیم که دادههای تاریخی جدول،در بانک دادههای شما نمیباشند بنابراین شما دادههایی را وارد میکنید که در شکل 7-35 نشان داده شدهاند.
لغتا DATA به SAS میگوید که فایلی را درست کنید.
لغت INPUT برای مشخص کردن فرصت رکورد ورودی به کار برده میشود.
اولین زمینه در SALES میباشد بعدی ADVER است و سومی PRICEمیباشد.
لغت CARDS نشان میدهد که رکودهای 8 داده ها ادامه داند.
دستورالعمل PROC،درخواست برای SAS میباشند تا دادهها را پردازش کند.
GLM برای مدل خطی عمومی و بخشی از SAS میباشد که رگرسیون را انجام می دهد.
عبارت MODEL در ابتدا متغیر وابسته (SALES) و سپس متغیرهای مستقل (ADVER, PRICE) را نشان میدهد.
خروجی SAS در شکل 8-35 نشان داده شده است دادههای معادله در مرکز پائین سمت چپ میباشند.
وقتی که این مقادیر در معادله رگرسیون ترکیب میشوند معادله به صورت زیر میشود: فروشها برای یک سال مشخص میتواند پیش بینی شود که در مجموع 510/16 دلار به علاوه 93/3 مرتبه در هر هزار دلار میباشند که در تبلیغات سرمایه گذاری شدهاند.
منهای 07/0 برابر نسبت قیمت.
مدیریت میتواند این معادله رگرسیون را برای نشان داده ترکیب مناسب از تبلیغات و استراتژیهای قیمت گذاری به کار برد.
نشان داده پیش بینی در پرسپکتیو مدیران در تمام سطوح، به پیش بینی میپردازند.
ولی در سطح بالاتر، افق برنامهریزی طولانی مدت تر دارند.
پیش بینی طولانی مدت و متوسط (مدت) باید اثرات ملی و احتمالا اقتصادهای بین المللی را بررسی کنید و 2 نوع پیش بینی مربوط به مسئولیت زیر سیستم پیش بینی از سیستم اطلاعات مالی میباشد.
هر دو متدهای کمی و غیر کمی میتوانند اغلب اوقات با یکدیگر به کار برده شوند.
به ندرت مدیر یک مدت کمی را بدون پیش بینی دوز لیبرال از برآورد و ارزیابی به کار میبرد.
زیرسیستم مدیریت بودجه ها جریان نقدی محیط، در شرکت، و برگشت به محیط مهم میباشند چون پول برای به دست آوردن دیگر منابع فیزکی به کار برده میشود.
این جریان میتواند نظارت و کنترل شود تا 2 هدف به دست آید: 1-اطمینان میدهد که جریان داخلی درآمد بیشتر از جریان خارجی هزینه میباشد 2-اطمینان میدهد که این وضعیت احتمالا در تمام سال، ثابت باقی میماند.
یک شرکت میتواند سود سایانه خوبی را نشان دهد در حالی که دورههایی را در طی سال دارد که هزینههای آن بیش از درآمدش میباشند .
این وضعیت میتواند در شکلهای 9-35 و 10-35 مشاهده شود که نشان می دهند چطور تولید کننده تجهیزات و ماشین آلات باغ،سطح ثابتی را در تمام سال ایجاد میکند ولی فروشهای بالا برای عمده فروشان در فصل پائیز و فروشهای کم را در بهار دارد.
از ماه مارس تا ماه می، فروشهای ماهانه 300 هزار دلار – به اندازه کافی برای پوشش هزینه ماهانه تولید 360 هزار دلار بالا نمیباشند.
پولی که در خارج از ماه مارس تا ماه می جریان مییابد بیش تر از پولی است که در داخل جریان مییابد حتی با آن که سود سالیانه آن اساسی است.
شکلها، نمونههایی از تحلیل جریان نقدی میباشند که جریان داخلی و خارجی را به صورت ماهانه نشان میدهند.
نرم افزاری که این تحلیل را انجام میدهند اصطلاحا مدل جریان نقدی نامیده میشود.
این مدل میتواند به طور رایج برنامه ریزی شود یا میتواند مثل نرم افزار بهره وری شخصی همچون برگه گسترههای الکترونیکی – باشد.
خروجی میتواند در هر دو شکل گرافیکی و ستونی (جدولی) نشان داده شود.
هر چند نتایج سالیانه تولید کننده تجهیزات و ماشین آلات باغ،خوب میباشند.
ولی جریان نقدی سالیانه، هر چیز به جز مقدار ثابت میباشد.
در مورد هزینههای مازاد در ماههای پائیز چه می توان کرد؟
و در مورد کمبود در ماههای بهار چه میتوان کرد؟
مدیران میتوانند استراتژیهای مختلف متعددی را در تلاش برای یافتن بهترین راه حلها مدل سازی کنند.
یک روش اینست که تولید را نسبت به فروش ها – به جای ارائه سطح ثابت – هماهنگ کنیم.
مدیران مدل جریان نقدی را برای بررسی اثر این استراتژی به کار میبرند ولی نتایج رضایت بخش نمیباشند.
هنوز قلهها و درههای بسیاری وجود دارند.
روش دیگری نیز آزمایش و ارزیابی شده است.
اگر آرایشها بتواند در خارج – برای تولید کنندگان عمل شوند پس پرداختیهای مواد خام میتوانند به مدت 4 ماه به تاخیر بیافتند.
مدیران این راه حل را مدل سازی میکنند و این در شکل 11-35 نشان داده شده است.
سود 4 ماهه – که 4 درصد مطالبه میکند – به هر هزینه مواد ماهیانه افزوده شده و پرداختی های معوقه را نشان میدهد.
ماههای جریان های قابل توجه منفی، حذف میشوند.
اگر این جریان برای مدیران رضایت بخش باشد پس هیچ مدل سازی دیگری انجام نمیشود.
مدل جریان نقدی، بهترین نمونه از این موضوع میباشد که چطور کامپیوتر میتواند در مدیریت جریان نقدی به کار برده شود.
چون کانال ارتباطی کلی را شامل میشود که با دریافتهای نقدی شروع میشود و با پرداختهای نقدی خاتمه مییابد.
بسیاری از تصمیمات باید در این کانال ارتباطی گرفته شوند و زیر سیستم مدیریت بودجهها، میتواند عرضه را نشان دهد.
نشان دادن مدیریت بودجه در پرسپکتیو