کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد:
در عصر وابستگی به یکدیگر انسان ها ، حقوق شهروندی جهانی ، بر اساس اعتماد و مسئولیت مشترک ، پشتیبان سرنوشت ساز پیشرفت است ، اما در دوران محرومیت بیش از یک میلیارد انسان از حداقل نیازهای در خور شان و منزلت او ، شرکتها ، بنگاه های اقتصادی ، بازرگانان دیگر نمی توانند بی تفاوت باقی بمانند یا همچون سدی در برابر این خیل عظیم انسانی قراگیرند ، بلکه بر عکس آن ها باید در صدد همکاری با دولت ها و سایر نقش آفرینان در جامعه برآیند و با بسیج علم ، فن آوری و دانش جهانی به مقابله با بحران های به هم تنیده گرسنگی ، بیماری ، تخریب محیط زیست و تضادی که باعث عقب نگهداشته شدن کشورهای جهان سوم می شود ، برخیزند.
چارچوبی برای عمل
خلاصه دستورالعمل ها و سفارش های حاضر در این نوشتار ارائه کننده چارچوبی برای عمل است ، بدین معنا که نشان می دهد چگونه اتحاد شرکتها و بنگاههای اقتصادی ، در پیوند با دستگاهها و نظام سازمان ملل متحد، دولتها و سازمانهای جامعه مدنی ، می تواند در دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره که آرمان آن دگردیسی جهانی شدن به نیروی مثبتتری برای توده بیشتری از مردم دنیا می با شد، همکاری نمایند .
تمامی شرکتها و انجمنهای تجاری ، از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط تا شرکتهای بزرگ یک یا چند ملیتی ، از اطاقهای بازرگانی تا سازمانهای تجاری بین المللی ، می توانند در این زمینه ایفای نقش نمایند . تاثیر و مشارکت این سازمانها ممکن است متفاوت باشد اما چارچوبی برای عمل همه آنان و نیز دربرگیرنده افراد علاقمند در جوامع توسعه یافته به همکاری با بخش خصوصی است . آرمان این نوشتار ارائه رئوس کلی و اساسی این امر مهم با توسل به مثال های روشنگر به جای صرفا تحلیل های مفصل می باشد که امید است خواننده را در ایجاد فکر و اندیشه یاری دهد.
این گزارش همچنین به سه پرسش کلیدی پاسخ می دهد :
1- آرمانهای توسعه هزاره چه هستند ؟
2- چرا این آرمانها برای شرکتها مهم می باشند ؟
3- شرکتها چگونه می توانند در دستیابی به این آرمانها مشارکت نمایند؟
- آرمانهای توسعه هزاره چه هستند ؟
در سپتامبر سال 2000 ، 189 تن از سران دولت ها اعلامیه هزاره (Millennium Declaration) را تصویب کردند . این اعلامیه یک تعهد جهانی بی سابقه و یکی از قابل اعتنا ترین اسناد سازمان ملل در چند سال اخیر به شمار می رود . این اعلامیه قدرت دید همگانی و مشترکی در چگونگی مقابله با برخی ازچالش های بزرگی که جهان با آن روبروست عرضه می کند.(www.un.org)
این اعلامیه منجر به ارائه هشت آرمان توسعه هزاره (MDGs) گردید که تاکید آن بر تلاش برای کاهش فقر ، بالا بردن کیفیت زندگی مردم ، تضمین پایداری محیط زیست ، و بنیان گذاری مشارکتهایی به منظور تضمین جهانی شدن به نیروی مثبت تری برای توده های مردم جهان است. در این اعلامیه هدفها و راهنما یا شاخص های ویژه ای برای هر یک از این آرمان ها مقررگردیده است که تا سال 2015 باید بدان دست یافت . تاکید بر روی این آرمانها و هدفها، موضوع اصلی این گزارش است که در صفحات بعد به طورخلاصه به آن اشاره می شود . برخی از این آرمان ها و هدفها بر شرکتها و بخش خصوصی مستقیما اثرمی گذارند و برخی دیگر به طور گسترده تری در توان بخشیدن به چارچوب و مرزبندی محیطی مربوط می شوند که شرکتها و بخش خصوصی باید در آن عمل کنند و البته همه آنها در اقتصاد جهانی وابسته به هم امروز برای بخش خصوصی مطرح می باشند، که مسئولیت اصلی دستیابی به این آرمان ها البته به عهده دولتها می باشد . بخصوص ، نیاز مبرمی به یک نظارت عالی ، اصل حاکمیت قانون، رعاین موازین و حقوق بشر ، تلاش پی گیرانه مبارزه با نا سازگاری و فساد و اجرای هنجارها و معیارهای بین المللی وجود دارد. همچنین، نیاز به گسترش همکاری سخاوتمندانه تر و موثرتر دولتها ، معافیت بدهی ها و دسترسی آسان تر به بازارهای جهانی برای صدور کالا به چشم می خورد و بدیهی است فقط در چارچوب یک رهبری دولتی است که بخش خصوصی می تواند نقش سازنده تر و موثرتری ایفا نماید.
بسیاری از شرکتها می پرسند آرمان های توسعه هزاره چگونه به نه (9) اصل عهدنامه جهانی سازمان ملل (UN Global Compact ) که درپی می آید مربوط می شود. این ” عهد نامه “ یک شبکه آموزشی با مشارکت بخش های اصلی سازمان ملل متحد ، شرکتها ، موسسات بازرگانی ، سازمان های غیر دولتی / حکومتی یا ان. جی. او و اتحادیه های صنفی، کارگری یا سندیکایی است . نه (9) اصل آن بویژه معطوف به انجام فعالیتهای مسئولانه تحت قلمرو و موازین حقوق بشر ، معیارهای کار و عملکردهای همخوان با محیط زیست است . عهد نامه جهانی از شرکتها می خواهد که در چارچوب حوزه تاثیر شرکتی خود به این نه (9) اصل که تمامی آن مبتنی بر معاهده نامه های بین المللی بین دولتها می باشد پایبند باشند. این تعهد جزئی سرنوشت ساز از چگونگی حمایت شرکتها و بخش خصوصی از آرمان های توسعه هزاره است . شرکتها با ارتقا چنین ارزش های محوری پذیرفته شده جهانی و با کاهش تاثیرمنفی فعالیت های کاری خود می توانند موفق به ایفای نقش حیاتی شوند. www.unglobalcompact.org
همزمان با این عهدنامه جهانی ، شمار روزافزون سایر فعالیت های ابتکاری مشوق شرکتها در پیوستن به مشارکتهای مقطعی برای نیل به آرمانهایی گسترده تر از هشت آرمان توسعه هزاره نیز مطرح شده اند . این آرمانها گاهی از محیط فعلی کار ، بازار و زنجیره تامین فراتر می روند و مناظره فزاینده ای بر سر حدود مقابله شرکتها و بنگاههای اقتصادی با این چالش ها در مقابل دولتها و سازمان های جامعه مدنی بوجود آورده اند، اما شکی نیست که بخش خصوصی می تواند نقش سازنده و مفیدی ایفا نماید . حداقل، باید تضمین کرد که فعالیت های آن ها در چارچوب قانون انجام گرفته و اثر سوئی نخواهد داشت .
آرمان های توسعه هزاره
189 کشور از اعضای سازمان ملل متحد ، متعهد گردیدند که تا سال 2015 به هشت آرمان زیر دست یابند .
آرمانها آرمانها
1-ریشه کن کردن فقر شدید و گرسنگی صفحه :
2-دستیابی همگانی به آموزش ابتدایی صفحه :
3-ارتقا برابری جنسیتی و قدرت دادن به زنان صفحه :
4-کاهش مرگ و میر در کودکان صفحه :
5-بالابردن سطح سلامتی مادران صفحه :
6- مبارزه با اچ.آی.وی./ ایدز ، مالاریا و سایر بیماریها صفحه :
7- تضمین پایداری محیط زیست صفحه :
8- افزایش مشارکت جهانی برای توسعه صفحه :
برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به : www.developmentgoals.org
عهدنامه جهانی ( Global Compact)
در مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) در داووس ، و به تاریخ 31 ژانویه 1999 ، کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل با به چالش کشیدن رهبران تجاری جهان آنان را به ” قبول واجرای “ اصول جهانی حقوق بشر، معیارهای کار و محیط زیست در هر یک در حوزه های نفوذ کاری خود فرا خواند :
اصل اول: حقوق بشر: شرکتها ، بنگاههای اقتصادی و بازرگانان باید در حوزه فعالیت و نفوذ خود از حقوق بشر حمایت کنند و به آن احترام بگذارند .
اصل دوم : تضمین نمایند که شرکتها و بنگاههای اقتصادی او نقشی در نقض حقوق بشر ندارند.
اصل سوم: معیارهای کار : شرکتها ، بنگاهها و بطور کلی بخش خصوصی باید از آزادی انجمن و شناسایی موثر حقوق مذاکره و معامله جمعی حمایت نماید.
اصل چهارم : منع هرگونه کار اجباری و به زور.
اصل پنجم : لغو موثر کار کودکان.
اصل ششم: منع تبعیض شغلی در کار
اصل هفتم : محیط زیست :شرکتها و بنگاه های اقتصادی باید حامی رویکرد پیشگیرانه در مقابله با مشکلات محیط زیست باشند.
اصل هشتم : متعهد گردند که در ارتقاء مسئولیت بزرگتر خود یعنی محافظت از محیط زیست پیشقدم شوند.
اصل نهم : تشویق توسعه و گسترش فن آوری سازگار با محیط زیست .
.www.unglobalcompact.org
2- چرا این آرمانها برای شرکتها مهم می باشند ؟
آرمانهای بین المللی مانند صلح ، امنیت ، توسعه پایدار ، حقوق بشر و کاهش فقر به طورفزاینده ای به یکدیگر وابسته اند و دارای پیامدهای بسیاری برای کلیه بخشهای جامعه می باشند که دستیابی به آن ها نیازمند راه حلهای پیچیده و جمعی است . گرچه دولت ها دارای مسئولیت اصلی برای دستیابی به این آرمانها هستند ، اما به نفع شرکتها و بنگاه های اقتصادی است که جزئی از راه حلها باشند تا معضلات .
در طول دهه گذشته ، شرکتهای داخلی و خارجی از نقش مهمتر و موثرتری در بسیاری از کشورهای جهان سوم برخوردار شده اند و در پیشرفت آینده این کشورها سهم روز افزونی بازی خواهند نمود .
همزمان ، تقاضای بین المللی رو به رشدی برای شرکتهاو بنگاه های اقتصادی دارای سیاست های شفاف و مسئول در برابر اثرات اقتصادی ، اجتماعی و محیط زیستی در سر تا سر دنیا به وجود آمده است .
در این چارچوب ، سه دلیل عمده یا شم تجاری برای پشتیبانی از آرمانهای توسعه هزاره وجود دارد که هر یک از این دلایل پشتیبان سرنوشت سازی برای به وجود آوردن شرکتهای موفق و قابل رقابت در بخش خصوصی است. این دلایل عبارتند از :
نخست : سرمایه گذاری در یک محیط سالم برای فعالیت بخش خصوصی،
دوم : مدیریت مستقیم هزینه و خطر.
سوم : فراهم آوردن فرصتهای جدید داد و ستد .
سرمایه گذاری در یک محیط سالم و نوین برای فعالیت بخش خصوصی
بدیهی است که بیشتر شرکتهای قانونی از فعالیت در جامعه ای با ثبات و امن بهره فراوانی می برند ، ضمن اینکه برخوردار از نیروی کاری سالم و کارآمد و مصرف کنندگان و سرمایه گذارانی مساعد می شوند .
شرکتهای تولیدی و رقابتی از وجود نظام تجاری آزاد قانونی ، قابل پیش بینی و بدون تبعیض و اقتصاد نا فاسد و قانونمند بهره بسیاری می برند. ناکامی در دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره برخی یا کلیه ستون های موفقیت در سطح ملی و یا بین المللی را متزلزل می کند.
مدیریت مستقیم هزینه و خطر
چالشهایی نظیر نابودی محیط زیست بومی، تغییرات جوی جهانی، اچ.آی.وی./ایدز ، ناسازگاریهای قومی و نبود نظام با کفایتی برای حفظ و ارتقا سلامتی و آموزش می توانند به طور مستقیم بر هزینه ها و خطر برای بقاء شرکتها بیفزاید .این عوامل می توانند سبب افزایش هزینههای اجرایی ، هزینه های خرید مواد اولیه ، استخدام ، آموزش و سایر هزینه های پرسنلی ، ایمنی ، بیمه و سرمایه گذاری شوند . این عوامل همچنین می توانند سبب بروز خطرهای مالی کوتاه و طولانی مدت ، تزلزل در بازار، پیگردهای قانونی و سلب اعتبار و شهرت گردند . شرکتهای آگاه و پیگیر مقابله بااین چالشها، قادر به کاهش خطر و ریسک، مدیریت شهرت و اعتبار، کم کردن هزینه ها، اصلاح کارآیی منابع و افزایش تولید می باشند.