مقدمه:
مفهوم فروش اقساطی، در بادی املاک و مستغلات و کالاهای با دوام گران قیمت به کار
می رفت، اما امروزه، تقریباً در تمام بخش های اقتصادی و تولیدی توسعه پیدا کرده است. به طور تقریبی محل سکونت اکثر خانواده ا به صورت فروش اقساطی با پرداخت هایی ماهانه به اقساط حداکثر 20 ساله فروخته می شود، لوازم منزل، اتومبیل، اثاثه و تجهیزات و ادوات کشاورزی نیز به صورت فروش اقساطی با پرداخت اقساط ماهانه (حداکثر 36 ماه) انجام می گیرد.
فروش اقساطی برای بسیاری از واحدهای تجاری و تولیدی نقش بسیار مهمی برای توسعه عملیات تولیدی در مقیاس وسیع را داشته است. برای مثال صنایع اتومبیل سازی و وسایل خانگی را می توان نام برد که با استفاده از روش فروش اقساطی تولیدات با حجم زیاد را برای این صنایع فراهم ساخت،در مواردی که، فروش به صورت اقساطی انجام می گیرد، چون وصول وجه در طی یک دوره طولانی دریافت می شود، غالباً خطر عدم وصول اصل و سود تضمین شده و هزینه وصل مطالبات افزایش یافته، اما این زیان ها با توجه به حجم زیاد فروش جبران پذیر می باشد.
ویژگی های فروش اقساطی:
فروش اقساطی، قراردادی است که بر اساس آن اموال منقول یا غیرمنقول به صورت قسطی به فروش رسیده، و بهای فروش آن در طی مدت زمان طولانی ماهانه یا سالانه از خرید وصول
می گردد. معمولاً، فروشنده برای وصول مطالبات (مبلغ فروش اقساطی) باید زمان قابل ملاحظه ای طبق قرارداد برحسب نوع اموال منقول یا غیرمنقول فروخته شده، در انتظار دریافت وجوه اقساط باقی بماند. دریافت سود تضمین شده و هزینه های وصول مطالبات، امری عادی در فروش اقساطی تلقی شده که مهمترین ضوابط و شرایط آن به شرح زیر است:
1- دوره وصول مطالبات: وصول اقساط برای خرده فروشی اسباب و اثاثه و لوازم خانگی معمولاً بین 6 تا 36 ماه و برای اموال غیرمنقول (زمین، ساختمان و ...) معمولاً بین 10 تا 20 سال
می باشد.
2- پیش دریافت نقدی: بعضی از فروشندگان کالای اقساطی، معمولاً بین 20 تا 40 درصد بهای فروش را نقداً به عنوان پیش دریافت از خریدار در موقع تحویل کالا وصول می نمایند.
3- تملیک مجدد: خطر عدم وصول اصل و سود تضمین شده، زمانی که فروش کالا به صورت اقساطی صورت می گیرد، به طور فزاینده ای افزایش می یابد. میزان اعتبار و توانایی خریداران در بازپرداخت اقساط، ممکن است در خلال دوره ای که در قرارداد فروش اقساطی پیش بینی شده، به میزان قابل توجهی تغییر کند، در نتیجه، خطر عدم وصول مطالبات، بیش از فروش اعتباری (نسیه) کوتاه مدت به مقدار زیادی افزایش می یابد، در فروش اقساطی معمولاً در شرایط قرارداد فروش تأکید می گردد، که اگر خریدار یک یا چند قسط خود را پرداخت ننماید، فروشنده حق تملیک کالا را خواهد داشت، تملیک مجدد کالا بستگی به نوع اموال و چگونگی شرایط قرارداد دارد، تملیک مجدد در مورد واحدهای خدماتی در برابر عدم پرداخت توسط مشتری عملاً غیرممکن است.
قاعده اساسی برای به حداقل رساندن زیان های ناشی از عدم رداخت اقساط در فروش اقساطی این است که، پیش دریافت ها بایستی در حدی باشد که زیان ناشی از کاهش ارزش دارایی تملیک شده که آن را از دارائی نو، جدا می سازد، جبران نماید. زیرا ارزش اموال در نتیجه استفاده از آ نها کاهش یافته، موقعیت و وضعیت آن را به صورت کالای دست دوم در می آورد.
علاوه بر این اگر دوره پرداخت اقساط خود بعد از پایان عمر مفید از دست بدهد. اگر ارزش متعارف (جاری) کالا یا اموال کمتر از مانده بدهی خریدار گردد، در این صورت انگیزه مشتری برای ادامه پرداخت اقساط کاهش می یابد و یا ممکن است کالا فصلی بوده، و هیچ امکانی برای تملیک مجدد آن برای فروشنده ایجاد نگردد.
تملیک مجدد کالا ممکن است، هزینه های زیادی در بر داشته باشد، فروشنده معمولاً کالای تملیک شده را پس از تعمیر و بازسازی مجدداً آن را به فروش می رساند، که این امر ممکن است زیان هایی، در بر داشته باشد.
مشکلات دیگری که در فروش اقساطی مطرح می شود، این است: در صورتیکه وصول اقساط به دوره طولانی منجر شود، هزینه وصول مطالبات افزایش یافته، و مبالغ قابل ملاحظه ای از سرمایه در گردش در فروش اقساطی در مقایسه با فروش اعتباری کوتاه مدت را کد می ماند. بنابراین، استدلال منطقی این است که فروشنده محتاط تر عمل نماید. در مقابل این مشکلات بعضی از خرده فروشان، وصول اقساط خود را به شرکت های مالی که در این کار خبره می باشند، واگذار می نمایند.
در فروش اعتباری کوتاه مدت (نسیه) معمولاً بلافاصله بعد از تحقق فروش با توجه به تعهدات خریدار سند مالکیت به مشتری منتقل می گردد. در مقابل، در معاملات اقساطی نظر به طولانی بودن دوره وصول مطالبات، چون خطر عدم وصول اقساط افزایش می یابد، و ممکن است تعهدات خریدار را برای حصول اطمینان از تسویه نهایی کافی نباشد، در این صورت فروشنده
می تواند در ارتباط با سند مالکیت (اموال غیرمنقول) تمهیداتی را اعمال نماید، که اهم آن عبارتنداز:
1- نگهداری سند مالکیت توسط فروشنده با استفاده از روش قرارداد فروش شرطی، که به موجب آن فروشنده سند مالکیت را تا پرداخت آخرین قسط نزد خود نگهدای می نماید.
2- نگهداری سند مالکیت در پیمان «معاملات اجاره خرید» یا «اجاره به شرط تملیک» که به موجب آن فروشنده سند مالکیت را تا تکمیل اقساط یا اجاره نهائی نزد خود نگهداری نموده، و در صورت تأخیرد ر پرداخت هر یک از اقساط بیش از مدت معین، مالک حق دارد قرارداد را فسخ و کالا را تملیک نماید.
3- امانت گذاشتن سند مالکیت نزد شخص ثالث (امین) تا تکمیل پرداخت نهایی توسط خریدار، که پس از تسویه حساب نهایی،سند مالکیت در اختیار خرید قرار می گیرد.
4- از انواع دیگر پیمان حمایتی، این است که، سند مالکیت در رهن مالک (فروشنده) تا پرداخت آخرین قسط باقی می ماند، و در صورت عدم وصول اقساط کالا تملیک می شود.
علیرغم همه این پیش بینی ها، احتمال زیان فروش اقساطی بیش از فروش اعتباری کوتاه مدت (نسیه) است. بنابراین برای جبران زیان، فروشنده، در صدی از فروش اقساطی را به عنوان ذخیره مطالبات مشکوک برآورد و در حساب ها ثبت می نماید، که این نسبت بیش از فروش اعتباری کوتاه مدت خواهد بود.
مکانیزم شناسائی سود ناخالص در فروش اقساطی:
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد غالباً زمانی شناسائی می شود که فرآیند کسب سود تکمیل شده (یعنی کلیه مخارج ضروری برای فروش کالا انجام شده، یا به نحوی معقول قابل برآورد باشد) و مبادله (داد و ستد) اتفاق افتاده باشد. به عبارت دیگر می توان گفت که: درآمد زمانی شناسائی می شود که شواهد کافی مبنی بر وقوع یک جریان ورودی منافع اقتصادی وجود داشته باشد. و این منافع را بتوان به گونه ای قابل اطمینان به مبلغ پولی اندازه گیری کرد.
در مورد فروش اعتباری کوتاه مدت (نسیه) معمولاً بعد از تعهد خریدار مبنی بر پرداخت وجه در آتی و در صورت تحقق کلیه شرایط زیر می توان درآمد را شناسایی نمود:
1- انتقال مزایا و مخاطرات مالکیت کالا از فروشنده به خریدار.
2- قابل اندازه گیری بودن مبلغ درآمد به گونه ای اتکاپذیر.
3- وجود شوادهد کافی مبنی بر وقوع منافع اقتصادی به درون واحد تجاری.
4- قابل اندازه گیری بودن هزینه های لازم در ارتباط با کالای فروخته شده به نحوی معقول و قابل اطمینان.
طبق بیانیه شماره 48 هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (FASB) وقتی که فروشنده حق برگشت کالا را برای خریدار تضمین نموده باشد، زمانی مقطع فروش می تواند مبنای شناسائی درآمد تلقی گردد که همه شرایط زیر تأمین شده باشد.
1- در مقطع فروش، قیمت فروش کالا اساساً ثابت یا قابل تعیین باشد.
2- خریدار وجه معامله را پرداخت یا تعهد کرده باشد (این تعهد مبتنی بر احتمال برگشت کالا توسط خریدار نباشد).
3- تعهدخریدار به فروشنده در صورت وقوع سرقت یا آسیب دیدگی فیزیکی محصولات تغییر نکند.
4- خریداری که محصولات را جهت بازفروش دریافت کرده است باید دارای موقعیت مالی مناسب، بیش از آنچه که فروشنده برای آن فراهم کرده است، باشد.
5- تعهدات فروشنده برای عملکرد آتی که تأثیر مستقیم بر بازفروش محصول دارد،قابل ملاحظه نباشد.
6- مبلغ برگشت از فروش (محصول) را بتوان به طور معقول برآورد کرد.
اگر این شرایط تأمین نشود، شناسائی درآمد به تعویق می افتد. در فروش اعتباری (نسیه کوتاه مدت) و اقساطی برای هر گونه هزینه جار و آتی یا زیانی که ممکن است از برگشت فروش کالا ناشی شود، و همچنین هزینه های معوق قابل انتظار در دروه های آتی مانند هزینه های ضمانت تولید (گارانتی) و یا زیان ناشی از غیرقابل وصول بودن اقساط، ذخیره ای کافی در زمان فروش کالا در نظر گرفته می شود.