دانلود مقاله نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد

Word 169 KB 4296 23
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده در این مقاله با ارائه شواهد و قرائن موجود در جهان و با استناد به آمار و ارقام در سالهای اخیر سعی می‌شود تاثیرفناوری اطلاعات و ارتباطات(TCI) در رشد اقتصادی نشان داده شود.

    برای این منظور از دو تحقیق ارزشمند که یکی توسط گیانگ و همکاران در بانک جهانی و دیگری توسط خوانگ در دانشگاه هاروارد انجام شده کمک بسیاری گرفته‌ می‌شود.

    در این مقاله ابعاد مختلف تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی ارائه شده و سعی می‌شود چگونگی این تاثیرات و روند آتی آنها ذکر گردند.

    مقدمه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری جدید در دهه 90 وارد بازار شد و به سرعت توسعه یافت.

    این فناوری به دلیل عمومی بودن آن با سایر فناوریها تفاوت اساسی دارد، به این معنی که تنها در حوزه فعالیت خود تاثیرگذار نیست، بلکه در کل فعالیتهای اقتصادی و غیراقتصادی تاثیر بسزائی در تسهیل انجام امور و بالا بردن بهره‌وری و کارائی دارد.

    طی دهه 90 داستانها و روایتهای بسیاری درباره انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات مطرح‌ شد.

    ولی پرسش مهم این است که آیا پس از سپری شدن حدود 15 سال از شکوفائی و رونق فناوری اطلاعات و ارتباطات، این فناوری توانسته است این ادعاها را به اثبات رساند؟

    واقعاً تا چه میزان این فناوری به رشد اقتصادی کشورها و جهان طی این مدت کمک کرده‌است؟

    صاحبنظران و کارشناسان در سطح جهان نظرات متفاوتی را ابراز می‌کنند، ولی بهترین نظر را باید از زبان آمار و ارقام واقعی شنید که واقعیت را بیان می‌کنند.

    در این مقاله ابتدا به مطالب مهم دو مطالعه معتبر جهانی تحت عناوین «تاثیرفناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی» توسط «گیانک» و همکاران در بانک جهانی و «فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد اقتصاد جهانی؛ کمکها، تاثیرات و ملاحظات سیاست‌گذاری» توسط «وو مین خوانگ» تحت عنوان پایان‌نامه دکترا در دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد پرداخته می‌شود.

    سپس به وضعیت ذینفعان از فناوری اطلاعات و ارتباطات اشاره می‌گردد.

    در ادامه، وضعیت فعلی و آتی نیروی انسانی با توجه به تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد توجه قرار می‌گیرد.

    در پایان، به عوامل تاثیرگذار و نقش این فناوری در رشد اقتصادی اشاره می‌شود.

    مطالعه «گیانگ» و همکاران در بانک جهانی طی دهه گذشته، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در گستره جهانی شتاب قابل توجهی داشته‌است، توسعه فزاینده اقتصاد جهانی نیز به این امر دامن زده‌است.

    پیشرفتهای فناوری، رقابت بیشتر، و کم کردن محدودیتهای تجاری باعث کاهش قیمت کالاها و خدماتِ فناوری اطلاعات و ارتباطات شده‌است که این امر به نوبه خود انگیزه‌ای قوی برای جایگزینی سایر اشکال سرمایه و نیروی کار با تجهیزات فناوری اطلاعات و ارتباطات به وجود آورده‌‌است.

    بنابراین، سرمایه‌گذاری در این فناوری در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه اساساً افزایش یافته‌است.

    در حقیقت، هزینه‌های این فناوری در کشورهای در حال توسعه نسبت به میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقصادی (OECD) با سرعت مضاعف در خلال سالهای 1993 تا 2001افزایش یافت.

    افزایش تولید و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور قابل ملاحظه‌ای به رشد اقتصادی کمک کرده‌است.

    براساس افزایش سرمایه‌گذاری در این فناوری در کشورهای صنعتی در خلال سالهای 1995 تا 2000، براساس مطالعات هکر و مورسینک در سال 2002، میانگین افزایش در رشد بهره وری کلیه عوامل (TOTAL FACTOR PRODUCTIVITY=TFP) را حدود یک‌سوم درصد در سال تخمین می‌زنند.

    البته این تغییرات در کشورهای مختلف متفاوت بوده‌است.

    در ایالات متحده، که هزینه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن در این دوره بیشتر از میانگین بود، افزایش در رشد بهره وری کلیه عوامل حدود نیم درصد تخمین زده‌شد.

    اگرچه ایالات متحده چشمگیرترین نمونه است، ولی سایر کشورها نیز از تاثیر مثبت سرمایه‌گذاریهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی بهره‌مند شدند.

    شواهد نشان می‌دهد که تولید و گسترش این فناوری بازگشت سرمایه بالائی را برای کشورهای صنعتی و درحال توسعه داشته‌است.

    برای نمونه، بازگشت سرمایه مالزی در سرمایه‌گذاریهای فناوری اطلاعات و ارتباطات 8/44 درصد در سال 2003 بوده‌است که حدود سه برابر بازگشت سرمایه‌گذاریهای غیر فناوری اطلاعات و ارتباطات است که مقدار آن 4/15 درصد است.

    افزایش تولید فناوری اطلاعات و ارتباطات به تولید، اشتغال و درآمدهای صادرات کمک می‌کند.

    در حالی که استفاده از این فناوری بهره‌وری، رقابت‌پذیری و رشد را افزایش می‌دهد.

    فناوری اطلاعات و ارتباطات این پتانسیل را دارد که دولتها را کاراتر و مستعدتر برای تسهیم اطلاعات، همچنین شفاف‌تر و پاسخگوتر کند.

    دولتها برای متصل کردن جوامع روستائی دورافتاده و منزوی به مراکز شهری و همچنین فراهم کردن فرصتهای اقتصادی برای جوامع محروم می‌توانند از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده کنند.

    توجه این نوشتار، تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر روی رشد اقتصادی به خاطر تعمیق سرمایه و افزایش بهره وری کلیه عوامل است.

    بخش دوم مقاله، به طرق مختلفی که این فناوری در رشد بهره‌وری تاثیر می‌گذارد، می‌پردازد.

    بخش سوم میزان کمکی که فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای مختلف به رشد می‌ کند و توزیع منافعی که به دنبال دارد را نشان می‌دهد.

    بخش پنجم عوامل کلیدی را که باعث افزایش یا مانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌شوند به طور خلاصه بیان می‌کند و به چالشهائی که کشورهای در حال توسعه در بیشینه کردن کمک این فناوری به رشد با آن مواجهند اشاره می‌کند.

    در این نوشتار ابتدا به تاثیرات اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته می‌شود، سپس شواهدی بین‌المللی در زمینه تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد جهانی و منطقه‌ای ارائه می‌گردد.

    توزیع منافع حاصل از توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه‌های مختلف ارزیابی می‌شود.

    در نهایت، عوامل تاثیرگذار در نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی ذکر می‌گردد.

    تاثیرات اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات: فناوری اطلاعات و ارتباطات از سه طریق می‌تواند به رشد اقتصادی تاثیر بگذارد(شکل1): 1- رشد بهره وری کلیه عوامل در بخشهای تولید کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ 2- تعمیق سرمایه(1) 3- رشد بهره وری کلیه عوامل از طریق سازماندهی مجدد و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات.

    یکی از جنبه‌های انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات، رشد قابل توجه بهره وری کلیه عوامل در صنایع تولید کننده محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات است.

    این رشد خارق العاده ناشی از پیشرفت سریع فناوری در این بخش از صنعت بوده است.

    از مهمترین نمونه‌های رشد سریع فناوری در این صنعت، رشدسریع قدرت محاسبه محصولات جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات است.

    طبق قانون مور قدرت محاسباتی ریزپردازنده‌ها هر 18 دو برابر می شود(2).

    چنین سرعت بالائی در پیشرفت فناوری معادل رشد سریع بهره وری کلیه عوامل در بخش تولید کننده محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات است که به نوبه خود موجب رشد میانگین بهره وری کلیه عوامل کل اقتصاد می شود.

    جنبه دیگری که فناوری اطلاعات و ارتباطات از آن طریق به رشد اقتصادی کمک می‌کند، جذب سطح بالائی از سرمایه به بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است که باعث تولید محصولات جدید و افت قیمت محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌شود.

    افزایش سرمایه‌گذاری در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث افزایش نسبت سرمایه به تعداد کارکنان در این صنعت می‌شود که به معنی تعمیق سرمایه در فناوری اطلاعات و ارتباطات است.

    سومین جنبه از تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی، تاثیرات بلندمدت آن است که علی‌رغم بلندمدت بودن، تاثیرات عمیقی در پیشرفت و تحول جامعه دارد.

    پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل بسیار بالائی در به هم ریختن و سازماندهی مجدد تولید و توزیع محصولات، خدمات و نحوه فعالیتهای اجتماعی دارند.

    شایان توجه است که چنین دگرگونیهائی در امور و روال انجام کارهای تولیدی، خدماتی و اجتماعی را قبلاً با ظهور موتورهای الکتریکی، تلفن و تلگراف تجربه کرده‌ایم، ولی به نظر می‌رسد محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات این‌بار تحولات عمیق‌تری ایجاد خواهند کرد.

    این تغییرات به تسهیل و تسریع انجام امور و افزایش کارائی و بهره‌وری اقتصادی بسیار کمک خواهند کرد.

    شواهد موجود در سطح بین‌المللی نتایج متفاوت در کشورها و مناطق مختلف، بر بحثهای موجود در مورد میزان تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی دامن زده است.

    برای مثال، آمریکا از سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بسیار بهره‌ برده‌‌است.

    در اروپا، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد نامنظم و گهگاهی داشته‌است.

    بین سالهای 1995 تا 2000 از میان 14 کشور اروپائی تنها در 6 کشور افزایش تعمیق سرمایه در فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد بهره وری کلیه عوامل ملاحظه شد.

    شرق آسیا، بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه از لحاظ تولید محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای اهمیت بیشتری می‌شود.

    امروزه، 28 درصد از صادرات تولیدی این منطقه را کالاهای فناوری اطلاعات و ارتباطات تشکیل می‌دهد.

    به این ترتیب تولیدات فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک قابل توجهی به رشد تولید اخالص داخلی (GDP) کرده است.

    با وجود این، سطوح بالای تولید محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات به افزایش مصرف این فناوری منجر نشده‌است.

    وانگ در سال 2002 مشاهده کرد که با وجود اینکه شرق آسیا به طور نامتناسبی سهم بالائی از تولید جهانی فناوری اطلاعات و ارتباطات را به دست آورده است، ولی در جذب و به‌کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات چندان موفق نبوده‌است.

    علاوه بر این، در این منطقه، شکاف کشورهای پیشرفته از قبیل ژاپن و کشورهای تازه صنعتی شده منطقه با سایر کشورهای در حال توسعه در حال گسترش است.

    تقسیم منطقه به تعداد زیادی از بازارهای کوچک که به دلیل زبان، فرهنگ، استانداردهای فنی متفاوت، موسسات قانونی ضعیف و عدم اطمینان به تعاملات تجارت الکترونیک صورت گرفته‌است مانع از نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای مبتنی بر اینترنت شده‌است.

    اخالص داخلی (GDP) کرده است.

    در سایر مناطق یافته‌های بین‌المللی ناچیزی در مورد نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی وجود دارد.

    در مناطقی از قبیل جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا هیچ داده‌ای در مورد رشد اقتصادی حاصل از فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تحلیل و بررسی وجود ندارد.

    در آمریکای لاتین و اروپای شرقی و مرکزی، سرمایه‌گذاریها در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به قدری کم است که نمی توان تاثیر آنها بر رشد اقتصادی را اندازه گرفت.

    مطالعه «وو مین خوانگ» در دانشگاه هاروارد[4]: مطالعه ارزشمندی توسط «وو مین خوانگ» در دانشکده ‌علوم اقتصاد دانشگاه هاروارد آمریکا در سال 2004 در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد اقتصاد جهانی صورت گرفته‌است.

    این مطالعه بر روی 50 کشور انجام گرفته‌است که در شش گروه زیر طبقه‌بندی شده‌اند: 1- گروه7: کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلستان، و ایالات متحده 2– 51 کشور صنعتی غیر گروه 7): استرالیا، اتریش، بلژیک، دانمارک، فنلاند، یونان، ایرلند، رژیم صهیونیستی، هلند، نیوزیلند، نروژ، پرتغال، اسپانیا، سوئد، و سوئیس.

    3- کشورهای آسیائی در حال توسعه (11 کشور): چین، هنگ‌کنگ، هند، اندونزی، کره، مالزی، فیلیپین، سنگاپور، تایوان، تایلند، و ویتنام.

    4- آمریکای لاتین (6کشور): آرژانتین، برزیل، شیلی، کلمبیا، مکزیک، و ونزوئلا.

    5- اروپای شرقی (8 کشور): بلغارستان، چک، مجارستان، لهستان، رومانی، روسیه، اسلواکی، و اسلونی.

    6- سایر کشورها (3 کشور): مصر، آفریقای جنوبی، ترکیه.

    نتایج این مطالعه در چهار گروه عمده زیر طبقه‌بندی می‌شوند که به ترتیب توضیح داده خواهند شد: - مراجع رشد اقتصادی و کمکِ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ - عوامل تعیین کننده در کمکِ فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد اقتصادی؛ - تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی.

    1- مراجع رشد اقتصادی و کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات: این گروه از نتایج تصویر جامعی از مراجع خروجی و رشد بهره‌وری نیروی انسانی، شامل کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات و سه بخش عمده آن (سخت‌افزار، نرم‌افزار، تجهیزات مخابراتی) برای 50 اقتصاد در دو دوره 1990-1995 و 1995-2000 فراهم می‌کند.

    نتایج زیر به صورت خلاصه از این بخش ارائه می‌شوند: الف - داستان جهانی: فناوری اطلاعات و ارتباطات واقعاً یک داستان جهانی است که نه تنها تعداد معدودی کشورِ توسعه یافته بلکه در برخی کشورهای در حال توسعه نیز برجسته و مورد توجه است.

    کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد اقتصادی مثبت بوده و در همه 50 کشور مورد بررسی در دهه 1990، افزایش یافته است.

    دامنه کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد اقتصادی بر حسب درصد 39/4 در محدوده زمانی 1990-1995 و 64/6 در محدوده سالهای 1995-2000 برای رشد بهره‌وری نیروی انسانی بوده‌است.

    علاوه‌براین، برخی از کشورهای در حال توسعه منافع قابل‌توجهی از انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت رشد به دست آوردند، درحالی که منابع برای برخی کشورهای توسعه‌یافته متوسط بود.

    کشورهای در حال توسعه‌ به نامهای سنگاپور، هنگ‌کنگ، مالزی، کره، چین، تایوان، و ویتنام درآسیا، کلمبیا، شیلی، و برزیل در آمریکای لاتین، چک، مجارستان، اسلواکی، ولهستان در اروپای شرقی، و آفریقای جنوبی در آفریقا از کشورهای توسعه یافته‌ای چون ایتالیا، استرالیا، یونان، و اسپانیا در زمینه کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد پیشی گرفتند.

    ب - موج: از لحاظ میزان کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد از دوره 1990-1995 به دوره 1995-2000 در بیشتر کشورها شاهد موج عظیمی بودیم؛ اگرچه واریانس آن بیشتر شد.

    کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد خروجی در 32 کشور از این 50 کشور حداقل دو برابر شده و تنها در یک کشور(اندونزی) از این 50 کشور کاهش داشته‌است.

    این موج، به طور متوسط برای جهان و کشورهای گروه7 مقدار 1/2برابر، برای کشورهای غیر گروه7، 4/2 برابر، برای کشورهای آسیائی در حال توسعه 2، برای آمریکای لاتین 2/2 و برای اروپای شرقی 1/2 بوده‌است.

    مطلب جالبتر اینکه، توزیع کشورها براساس میزان کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشدشان به طور واضح از مقدار 17 درصد در دوره 1990-1995 به 37 درصد در دوره 1995-2000 منتقل شده‌است؛ علاوه براین، واریانس توزیع به طور مداوم طی این دو دوره بیشتر شده‌است.

    نتایج مشابهی درباره کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد میانگین بهره‌وری نیروی انسانی(ALP) مشاهده می‌شود.

    این مشاهدات نشان می‌دهند درحالی که بیشتر کشورها از یک موج در کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد میانگین بهره‌وری نیروی انسانی بهره‌ می‌برند، ولی واریانس زیادی میان این 50 کشور مشاهده می‌شود.

    به علاوه، سخت افزار رایانه مهمترین نیروی محرک برای بیشتر کشورها و برای همه گروه‌ها به جز اروپای شرقی در این موج بوده‌است.

    ج - ساختار کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات: ساختار کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات میان کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه به طور قابل توجهی فرق می‌کند.

    برای گروه‌های توسعه یافته (گروه7 و غیرگروه7)، سهم متوسط نرم‌افزار در حدود 23-26 درصد در دوره 1995-2000 بود در حالی که این ارقام برای گروههای در حال توسعه 10-15 درصد بود؛ در همین دوره، سهم تجهیزات مخابراتی 37 درصد برای کشورهای آسیائی در حال توسعه، 40 درصد برای آمریکای لاتین بود در حالی که برای کشورهای گروه7 مقدار 20 درصد و برای کشورهای توسعه‌یافته غیرگروه7 مقدار 22 درصد را داریم؛ به علاوه، در بیشتر کشورها و در همه گروهها به جز اروپای شرقی در حالی که سهم سخت‌افزار رایانه افزایش یافت، سهم مخابرات با کاهش مواجه بود.

    د - پویائی: این تصویر جهانی از کشورهائی که از منافع فناوری اطلاعات و ارتباطات برای رشد در دو دوره مذکور بهره‌مند شده‌اند نکته جالبی را درباره پویائی و ایستائی کشورهای مورد مطالعه نشان می‌دهد.

    در حالی که چندین کشور به صورت پایدار در بالا و پائین لیست کشورهای رتبه‌بندی شده براساس بزرگی کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشدشان قرار دارند، تعداد قابل ملاحظه‌ای از کشورها نیز هستند که به شدت در این لیست طی دو دوره مذکور بالا و پایین رفته‌اند.

    در طرف ایستا(استاتیک)، ایالات متحده، سنگاپور، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، هلند، هنگ‌کنگ، و اسرائیل در هر دو دوره در میان 10 کشور برتر این لیست بودند؛ در مقابل، هفت کشور، اندونزی، رومانی، روسیه، هند، آرژانتین، مصر، و یونان طی این دو دوره در میان 10 کشور انتهائی لیست مذکور قرار داشتند.

    در طرف پویا، 23 کشور از دوره اول به دوره دوم به طور میانگین 6 رتبه در لیست فوق صعود کردند در حالی که 22 کشور نیز با میانگین 6 پله در لیست مذکور تنزل رتبه داشتند.

    در میان کشورهای پویا در این لیست 10 کشور که دارای بیشترین صعود و 10 کشور که دارای بیشترین نزول هستند در جدول شماره یک می‌آیند: 2- عوامل تعیین کننده در کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات: گروه دوم از نتایج، معطوف به عوامل تعیین کننده کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد خروجی می‌شود.

    نتایج نشان می‌دهند که سطح درآمد، آموزش، کیفیت نهادی، یکپارچگی ( ادغام در اقتصادی جهانی)، و میزان تسلط به زبان انگلیسی فاکتورهای مهم و تعیین کننده واریانس موجود در میزان کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به رشد خروجی در کشورها طی دهه 90 بوده‌اند.

    علاوه براین، تاثیر کیفیت نهادی، یکپارچگی، و تسلط به زبان انگلیسی در نیمه دوم دهه 90 به طور قابل توجهی زیاد شده‌است.

    3- تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی: گروه سوم از نتایج شامل ارزیابی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر خروجی و رشد بهره‌وری نیروی انسانی است.

    یافته‌های مهم به قرار زیر هستند: الف - سهم کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد خروجی: سهم کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد خروجی کلی از میانگین 4/6 درصد در دوره 1990-1995 به 8/11 درصد در دوره 1995-2000افزایش یافته و تقریباً دو برابر شده‌است.

    علاوه‌براین، کشورها با بیشترین سهم در کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد خروجی شامل ایالات متحده و کانادا (با سهمی بیشتر از 15درصد در هر دو دوره) و ژاپن، نیوزیلند، آلمان، بریتانیا، هلند، استرالیا، فرانسه، و بلژیک (با سهمی بیشتر از 10 درصد در هر دو دوره) هستند.

    ب - اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد خروجی: سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات تاثیر علی و معلولی روشنی بر رشد اقتصادی دارد.

    به طور واضح‌تر، 10 درصد افزایش در سهم سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به طور میانگین باعث افزایش4/0 درصدی رشد خروجی می‌شود.

    ج - اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات روی کیفیت رشد: فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقایسه با سرمایه‌ متداول و سنتی در رشد و شکوفائی خروجی و بهره‌وری تاثیر بیشتری دارد.

    افزایش سرمایه‌ سرانه فناوری اطلاعات و ارتباطات به یک اقتصاد اجازه می‌دهد تا از نرخ رشد بالاتری به ازای سطح مشخصی از رشد در ورودی سرمایه و نیروی کار بهره‌مند شود.

    به عبارت دیگر، سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بازگشت بیشتری دارد.

    د - اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد بهره وری کلیه عوامل: در حالی که فناوری اطلاعات و ارتباطات همبستگی قوی با رشد خروجی دارد، همبستگی آن با بهره وری کلیه عوامل به لحاظ آماری برای کل مجموعه 50 کشور قابل توجه نیست.

    به هرحال، همبستگی میان فناوری اطلاعات و ارتباطات وبهره وری کلیه عوامل برای گروه7 و سایر گروه‌ها شواهد اولیه‌ای را فراهم می‌آورد که نشان دهنده تاثیر قابل توجه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد بهره وری کلیه عوامل در برخی اقتصادهای مشخص هستند .

    این نتایج بیانگر این مطلب هستند که فناوری اطلاعات و ارتباطات ممکن است تاثیر مثبت قابل توجهی بر رشد بهره وری کلیه عوامل از طریق اثرات سرریز آن برای اقتصادهایی با اندازه بزرگ و سطح بالائی از تجمع سرمایه سرانه فناوری اطلاعات و ارتباطات داشته‌باشد مانند کشورهای گروه7.

    توزیع منافع [1] در مورد منافع حاصل از نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و چگونگی توزیع این منافع میان گروه‌های ذینفع مباحث مختلفی مطرح است که در زیر به اختصار توضیح داده می‌شوند.

    1- تولید کنندگان فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقابل مصرف کنندگان فناوری اطلاعات و ارتباطات: موفقیت اقتصادی استثنائی برخی تولید کنندگان عمده فناوری اطلاعات و ارتباطات، شامل شرق آسیا و ایرلند، در طول دهه گذشته باعث توجه زیادی به تولید فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی شده‌است.

    از طرف دیگر،‌ کاهش قیمت کالاهای فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث ایجاد رفاه بیشتری برای مصرف کنندگان این محصولات شده‌است.

    «بایومی» و «هکر» در سال 2001 ادعا کردند که صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات به سمت رقابت کامل پیش می‌رود که در آن صورت دیگر هیچ سود اضافی برای تولیدکنندگان وجود نخواهد داشت[5].

    در حالی که برای مصرف کنندگان منافع اقتصادی قابل توجهی را ایجاد خواهد کرد.

    این محققان در نهایت نتیجه می‌گیرند که منافع و رفاه حاصل برای کشورهای مصرف کننده محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات بسیار بیشتر از کشورهای تولید کننده این محصولات خواهد بود.

    2- نوآوران فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقابل اقتباس کنندگان آن: اگرچه کشورهای در حال توسعه در حال حاضر در جذب فناوری اطلاعات و ارتباطات با فاصله زیادی بعد از کشورهای پیشرفته قرار دارند، ولی هزینه‌های فرصت کمتر برای تغییر وضعیت از فناوری اطلاعات و ارتباطات قدیم به فناوری اطلاعات و ارتباطات جدید آنان را قادر می‌سازد تا از تجارب کشورهای پیشرفته در این راه استفاده کنند و جذب فناوری را از ابتدا و به صورت جهشی (در مقابل طی مسیرهای تاریخی) انجام دهند.

    [2] یک نمونه مناسب، نفوذ تلفن های همراه است که در برخی کشورهای در حال توسعه از تعداد تلفن های ثابت پیشی گرفته است.

    به این ترتیب کشورهای عقب مانده به جای اینکه مسیر طی شده توسط کشورهای پیشگام را دقیقاً طی کنند و ابتدا به توسعه خطوط تلفن ثابت پرداخته و سپس خطوط تلفن های همراه را توسعه دهند، می‌توانند مستقیماً تلاشهای خود را بر توسعه تلفن های همراه متمرکز کنند.

    به این ترتیب، این کشورها دارای مزیت دیر وارد شدن به صحنه فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند و لازم نیست که هزینه فراز و نشیبهای مختلف طی مسیر را بپردازند.[2] علی‌رغم پتانسیلی که دیر آمدن به عرصه دارد، برخی موارد مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود دارد که قابل جهش نیستند بلکه نیازمند به کارگیری سرمایه‌های موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند.

    اینترنت، به عنوان مثال نمی‌تواند بدون رایانه، دسترسی و تجهیزات ارتباطاتی به کار گرفته شود.

    نیروی انسانی ماهر در مقابل غیرماهر [2] شواهد از کشورهای مختلف نشان می‌دهند که انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات نسبت به مهارت نیروی انسانی بسیار حساس است و تقاضای بالائی را برای نیروی کار ماهر در مقابل نیروی کار کمتر ماهر ایجاد می‌کند و تفاوت قابل ملاحظه‌ای را در دستمزدها به وجود می‌آورد.«جرگنسون» در سال 2001 نشان داد که نیروی کار ماهر به عنوان مکملی برای فناوری اطلاعات و ارتباطات محسوب می‌شود در حالی که نیروی کار کم مهارت به آسانی جایگزین‌پذیر هستند.

    برای مثال، در شمال کشور غنا، افرادی که آموزشهای مهارتهای رایانه‌ای و مدیریت را گذرانده‌اند، در سال 6000 دلار درآمد دارند در حالی که متوسط تولید سرانه ناخالص ملی 390 دلار است.

    با وجود این، در بلندمدت، زمانی که استفاده از نرم‌افزارها آسان‌تر گردید، احتمالاً ارزش نیروی کار کم‌مهارت، بیشتر و ارزش نیروی کار ماهر، کمتر شده و این تفاوت کم رنگ‌تر می‌گردد.

    عوامل تاثیرگذار در نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادی[1] 1- هزینه فناوری اطلاعات و ارتباطات: همان طور که قبلاً اشاره شد، تعمیق سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات یک نیروی محرک برای رشد اقتصادی بوده‌است.

    در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته، کشورهای در حال توسعه به طور قابل توجهی از لحاظ سرمایه‌گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات محدودیت دارند.

    در حالی که هزینه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای در حال توسعه با سرعتی معادل دو برابر میانگین کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی افزایش یافت، ولی همچنان این کشورها از نظر هزینه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی با فاصله بسیار زیادی بعد از کشورهای توسعه یافته قرار دارند.

    در سال 2002 براساس گزارش فناوری اطلاعات جهانی در اجلاس جهانی اقتصاد، این نسبت برای 10 کشور که بیشترین هزینه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات را داشته‌اند مقدار 10درصد، برای چهار کشور آسیائی تازه صنعتی شده 8 درصد و برای هند و روسیه تنها 8/3 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده‌است.

    این تفاوت در سرمایه‌گذاری زمانی آشکارتر می‌شود که به اختلاف درآمد سرانه این کشورهای نیز توجه کنیم.

    بازگشت سرمایه پائین در کشورهای در حال توسعه می‌تواند به خاطر سه عامل زیر اتفاق بیفتد: - به دلیل نبود نهادهای مناسب از قبیل محیط قانونی و چارچوبهای مقرراتی و تنظیمی، ممکن است سرمایه‌گذاری و هزینه‌های عملیاتی بالائی نیاز داشته باشند؛ - کم بودن نیروی انسانی ماهر و کارآمد جذب، درک و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات را دشوار می سازد؛ - برای برخورداری از اثرات شبکه‌ای، هم افزائی و منافع فزاینده فناوری اطلاعات و ارتباطات حد آستانه‌ای از سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات و به کارگیری آن لازم است.

    2- سرمایه‌گذاریها و هزینه‌های عملیاتی بالا: تولید خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات و به کارگیری کارای آن وابستگی زیادی به چارچوب زیرساختاری فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد.

    بیشتر کشورهای در حال توسعه دارای زیرساختارهای اطلاعاتی و ارتباطی مناسب نیستند، ‌در نتیجه خدمات ارائه شده در این کشورها محدود و گران است.

    اصلاحات قوانین در بخش مخابرات و ارتباطات راه‌دور می‌تواند نقش مهمی در گسترش رقابت و تشویق سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بازی کند که این امر به نوبه خود باعث کاهش هزینه‌ها و افزایش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌شود.

    3- کمبود سرمایه انسانی: استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و به کارگیری مناسب آن وابسته به نیروی انسانی ماهر است.

    مطالعات نشان می‌دهند که تفاوت در میزان تولید و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای مختلف مربوط به سطوح توسعه انسانی آنها می‌باشد.

    فناوریهائی از قبیل اینترنت با توجه به ذخایر سرمایه‌ای و انسانی کشورهای توسعه‌یافته طراحی شده‌اند.

    بنابراین، ارائه فناوری اطلاعات و ارتباطات به کشورهای درحال توسعه که نیروی ماهر کمتری دارند به هزینه‌های تطبیق‌دهی بیشتری منجر شده‌است.

    این هزینه‌ها در ابتدا تاثیر عکس در رشد بهره‌وری می‌گذارند ولی زمانی که این فناوری جدید توسط جامعه جذب شد رشد بهره‌وری اصلاح می شود.

    نتیجه‌گیری با توجه به مطالبی که از دو مطالعه معتبر و جهانی ارائه گردید، می‌توان این چنین نتیجه‌گیری کرد که رشد اقتصادی در سطح جهانی و منطقه‌ای به طور واضح از فناوری اطلاعات و ارتباطات تاثیر پذیرفته‌است.

    این تاثیر از دهه 90 میلادی نمایان گردید و در 10 سال اخیر کاملاً مشهود شده‌است.

    با توجه به چند نمونه از آمار و ارقامی که در این نوشتار ارائه گردید می‌توان ابعاد و میزان این تاثیرات را دریافت.

    این آمار و ارقام کمک می‌کنند تا به دور از هر گونه خیال‌پردازی درباره معجزات فناوری اطلاعات و ارتباطات ، با واقع‌بینی در برنامه‌ریزی برای توسعه کشور از فناوری اطلاعات و ارتباطات به نحو موثری استفاده شود.

    نقش فناوری اطلاعات دراقتصاد دانش محور اقتصاد دانش محور، اقتصادی است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش عامل اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغالزایی در همه صنایع است.

    اقتصاد دانش محور، اقتصادی است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش عامل اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغالزایی در همه صنایع است.

    البته افزایش دانش به خودی خود موجبات دانش محوری اقتصاد را فراهم نمی‌آورد بلکه بهره‌گیری از آن در همه ابعاد مورد لزوم است.

    هدف اقتصاد دانش محور ایجاد جامعه دانش محور است و جهانی شدن نیز از پیامد‌های دانش محور بودن اقتصاد است.

    در ۲ قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین ونیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سیستم اقتصادی قرار داشتند.از سال ۱۹۷۰که دانش و تکنولوژی در رشد اقتصادی درازمدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصاد‌های پیشرفته مورد تایید قرار گرفت.

    تراکم دانش، نیروی محرکه رشد اقتصادی است و توسعه فناوری‌‌های جدید زیر بنای لازم را برای ابتکار و نوآوری‌‌های بیش‌تر فراهم آورده است.

    برخلاف اقتصاد سنتی، دراقتصاد دانش محور، سرمایه گذاری و تکنولوژی به طور متقابل ارزش یکدیگر را بالا می‌برند.

    تکنولوژی می‌تواند بازگشت سرمایه را به میزانی که نیروی کار و منابع مادی توانایی افزایش آن را ندارند، ارتقا بخشد.

    اقتصاد دانش محور، اقتصاد دیجیتالی یا شبکه‌ای نیز نامیده شده است که ICT به مقیاس وسیعی در آن مورد استفاده قرار گرفته است.

    ● عوامل موثر در دانش محوری اقتصاد- پیشرفت در فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT؛ -سرعت عمل در تولید دانش ( کشورهایی که توجه بیش‌تری به تحقیق و توسعه [R&D] و کاربرد و انتشار دستاورد‌های آن نشان می‌دهند و در تولید سریع دانش نقش بیش‌تری ایفا می‌کنند، در حرکت به سمت دانش محور کردن اقتصاد خود توفیق بیش‌تری به دست می‌آورند)؛ -افزایش رقابت پذیری در عرصه بین المللی (کاهش هزینه ارتباطات، تقلیل هزینه حمل ونقل، دستیابی وسیع تر به بازارها و سرعت عمل در تبادل دانش، موجبات افزایش قابلیت رقابت را در سطح جهانی فراهم می‌آورد)؛ - پاسخگویی سریع به تغییر تقاضا ( از آنجا که چرخه حیات کالاها از طریق تاثیر رسانه‌ها بر قدرت تصمیم گیری تصمیم گیرنده، کوتاه تر شده است در نتیجه رقابت فشرده تر شده است)؛ - تحولات اجتماعی ( مقابله با فقر، نابرابری، سرمایه گذاری در بهداشت وآموزش و فراهم آوردن زمینه‌‌های لازم برای استفاده از دانش و اطلاعات).

    ●مهم‌‌ترین مشخصه‌‌های اقتصاد دانش محور - همه کالاها علاوه بر کاربر و سرمایه‌بر بودن، دانش‌بر نیز هستند؛ - همه بخش‌‌های اقتصاد، دانش‌بر هستند؛ - در اقتصاد دانش محور، این نگرش وجود دارد که دانش و اطلاعات منابعی هستند که به عموم تعلق دارند؛ - نیروی کار ارزان، تعیین کننده مزیت اقتصاد دانش محور نیست؛ - این نوع اقتصاد در قبال تحولات سریع دانش، انعطاف‌پذیر است؛ - اقتصاد دانش محور، دارای شرکت‌‌های دانش محور است؛ - در اقتصاد دانش محور، صنعت نیز دانش‌محور است؛ - در اقتصاد دانش محور یک منبع قادر است انواع خدمات را انجام دهد.

    ● معیار‌های کمی برای دانش محور بودن اقتصاد معیار‌های کمی برای دانش محور بودن اقتصاد بیش از ۸۰ مورد است که برخی از آنها عبارتند از: -سیستم نوآوری؛ -سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه (R&D)؛ -درصد هزینه‌‌های R&D نسبت به کل هزینه‌ها؛ -سهم هزینه R&D موسسات آموزش عالی نسبت به تولید ناخالص داخلی؛ -حق الامتیاز‌های درخواست شده از کشور‌های صنعتی؛ -نسبت هزینه‌‌های نوآوری به کل هزینه‌‌های تجارت؛ -درصد شرکت‌هایی که فراورده‌‌های تکنولوژیکی تولید می‌کنند؛ -تعداد شرکت‌هایی که در زمینه R&D با موسسات آموزش عالی قرارداد دارند؛ -سهم صادرات کالا‌های Hightech بر کل تولید ناخالص داخلی و سهم آن بر کل صادرات؛ -سهم تجارت خدمات بر کل تولید ناخالص داخلی؛ -تعداد مقالات فنی و علمی منتشر شده در نشریات معتبر به ازای هر یک میلیون نفر؛ -درصد شرکت‌هایی که با دولت و موسسات آموزش عالی قرارداد دارند و از محققان آنها برای فعالیت‌های تحقیقاتی کمک گرفته می‌شود؛ -نسبت سرمایه گذاری‌های انجام شده برای تجهیزات ICT؛ -نسبت افراد شاغل در بخش ICT به کل نیروی کار؛ -درصد متخصصین ICT به کل نیروی کار؛ - تعدادافرادی که به شبکه ارتباطات راه دور دسترسی دارند؛ - تعدادICT‌ها و اینترنت سرورها و خطوطی که در دسترس آنهاست؛ -درصد نفوذ PC در خانواده؛ -درصد خانوارهایی که به اینترنت دسترسی دارند؛ -درصد افرادی که به PC دسترسی دارند، برحسب سن، جنس و حرفه؛ -درصد دسترسی به اینترنت؛ -میزان استفاده از اینترنت با پهنای باند بیش‌تر؛ - ضریب نفوذ ICT در بخش تجارت و سازمان‌های دولتی؛ - نرخ نفوذ وب سایت؛ - تعداد سرویس دهندگان؛ - سهم تجارت الکترونیکی؛ - درصد شرکت‌هایی که برای فروش کالا‌های خود از اینترنت استفاده می‌کنند؛ - هزینه‌‌های سرمایه‌ای بخش ICT؛ - نسبت کل هزینه‌‌های بخش تجارت؛ - تعداد فارغ‌التحصیلان فوق لیسانس و رشته آنان؛ - تعداد فارغ‌التحصیلان دکترا و رشته آنان؛ - ترازپرداخت‌های فناوری کشور ( یعنی در نتیجه تولید فناوری چقدر عایدمان شده است).

    ● تفاوت‌های اقتصاد سنتی و اقتصاد دانش محور برای ذکر تفاوت‌های این دو نوع اقتصاد، در ابتدا خصوصیات اقتصاد سنتی موارد اصلی اقتصاد ذکر می‌شود و در ادامه ویژگی‌‌های اقتصاد دانش محور درباره آن موارد را برمی‌شمریم.

    دراقتصاد سنتی، توسعه اقتصادی یکنواخت، خطی و کند بوده و انتخاب نوع کالاها مبتنی بر خواست تولید کننده است، ضمن آنکه چرخه حیات کالا در آن طولانی است.

    گردانندگان اصلی اقتصاد در آن، شرکت‌‌های بزرگ صنعتی هستند و گستره رقابت، محلی- منطقه‌ای است.

    در این نوع اقتصاد، بازارها همگن و متجانس فرض می‌شود و یک برنامه مشخص بازاریابی در مورد همه آنها اجرا می‌شود.

    تحول پذیری رشته فعالیت در آن آهسته است و این نگرش مدیریت است که انگیزه و روش توسعه دادوستد و راهبرد آن را تعیین می‌کند.

    در سازمان‌های تولیدی، تولید به صورت انبوه صورت می‌گیرد و منبع نوآوری آن، تحقیق است.

    در این نوع از اقتصاد، جهت‌گیری اصلی به سوی فناوری است و روند حرکت آن به سمت ماشینی شدن و خودکار کردن فعالیت‌ها و تولید.

    منبع اصلی مزیت رقابتی در اقتصاد سنتی، دسترسی آسان به مواد اولیه، نیروی کار ارزان، نقدینگی و کاهش هزینه تولید از طریق صرفه جویی‌‌های مقیاسی یعنی تولید انبوه است.

    چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت عمودی، یعنی از مدیران ارشد تا سطوح پایین کارکنان، است و مدل تجاری آن به این صورت است که مدیر دستور می‌دهد و کنترل می‌کند و رابطه مدیر با کارمندان بسیار تحکم آمیز و رسمی است و مدیریت به کارکنان به صورت بخشی از هزینه تولید می‌نگرد.

    همچنین برخورداری از یک نوع تخصص به عنوان یک مهارت کافی است.

    در این اقتصاد وحدت شرکت‌ها و ادغام آنها به ندرت صورت می‌گیرد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

يکي از ويژگيهاي مهمي که پديده فناوري اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار است ،‌اينست که باعث مي‌شود ارتباط انسان با انسان ، همچنين انسان با محيط تسهيل يافته و ارتقاء يابد . فناوري اطلاعات و ارتباطات به دليل قدرت تحول‌پذيري و توانايي برقراري ارتباط پوي

چکیده نظام اقتصادی نوینی که شکل گرفته است با استفاده از فناوری های نوین و شبکه های ارتباطی به تبادل اطلاعات می پردازد و علمی که به مطالعه اطلاعات و سرمایه گذاری در زمینه های جدید مثل تولید اطلاعات، گردآوری، و اشاعه جهت توسعه اقتصادی می پردازد اقتصاد اطلاعات است. در این میان کشورهای توسعه یافته با ایجاد پایگاههای عظیم و در اختیار داشتن فن­آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات عملاً ...

مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی چکیده در این مقاله به بررسی مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی و ایجاد فرصت‌های شغلی پرداخته شده است. در حقیقت فناوری اطلاعات به عنوان موتور محرکی در نظر گرفته شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ‌های شغلی و استخدامی، سبب رشد و پویایی اقتصاد جامعه و ایجاد نوع جدیدی از اقتصاد می‌شود که اقتصاد دانش محور نامیده می‌شود. هدف از نگارش این مقاله مروری ...

چکيده تاکيد برنامه چهارم توسعه کشور بر توسعه نقطه تجاري در جهت توسعه صادرات و با بررسي خدماتي که يک نقطه تجاري طبق الگوي فدراسيون جهاني نقطه تجاري قادر به ارايه آن است، متوجه اين نکته مي شويم که اين خدمات مي تواند کارکردهاي مفيدي را در رفع مشکلات

فناوري اطلاعات و ارتباطات چيست؟ در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمينه کامپيوتر و ارتباطات، تغييرات عمده اي را در عرصه هاي متفاوت حيات بشري به دنبال داشته است. انسان همواره از فناوري استفاده نموده و کارنامه حيات بشري مملو از ابداع فناوري ها

چکيده نظام اقتصادي نويني که شکل گرفته است با استفاده از فناوري هاي نوين و شبکه هاي ارتباطي به تبادل اطلاعات مي پردازد و علمي که به مطالعه اطلاعات و سرمايه گذاري در زمينه هاي جديد مثل توليد اطلاعات، گردآوري، و اشاعه جهت توسعه اقتصادي مي پردازد اقتصاد

چکیده در این مقاله به بررسی مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی و ایجاد فرصت های شغلی پرداخته شده است. در حقیقت فناوری اطلاعات به عنوان موتور محرکی در نظر گرفته شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ های شغلی و استخدامی، سبب رشد و پویایی اقتصاد جامعه و ایجاد نوع جدیدی از اقتصاد می شود که اقتصاد دانش محور نامیده می شود. هدف از نگارش این مقاله مروری بر وضعیت فعلی در بازار کار فناوری ...

عصرحاضر را بايد تلفيقي ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصري که بشر درآن بيش ازگذشته خود را نيازمند به داشتن اطلاعات و برقراري ارتباط براي کسب اطلاعات مورد نيازميباشد.امروزه با دراختيارداشتن فناوري اطلاعاتي و ارتباطي مختلف و پيشرفته،امکان برقراري سريع ار

چکیده : آنچه در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته، نقش دانشگاهها در آفرینش و مدیریت تحولات اجتماعی و اقتصادی به ویژه در بازار کار است. تغییرات ساختاری در درخواستهای جامعه دانایی محور امروزی از دانشگاهها، تقاضای فزاینده زنان برای آموزش عالی در پاسخ به نیازهای بازار کار، همگانی شدن و توده ای شدن آموزش عالی، بومی شدن و نقش با اهمیت دانشگاهها در تولید و توسعه سیستم ابداعات ...

تاريخ نشانگر تغيير و تحول بسيار در عصرهاي مختلف مي‌باشد. با هر نسل ابزارها، سنت‌ها و عقايد جديد رشد مي‌کنند و اين موضوع در آغاز قرن بيستم از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. نظام‌هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي در حال تحول مي‌باشند. ابزارهاي جديد موجب پديد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول