تعریف اقتصاد:یک علم اجتماعی است که بررسی می کند رفتار انسانها و خاصه شیوه ای را که افراد و جوامع از میان روشهای مختلف از منابع کمیاب برمی گزینند.
اقتصاد دو نوع است:خردوکلان
اقتصاد خرد:شاخه ای از اقتصاد است که به بررسی رفتار فردی مصرف کننده قیمت عرضه کالا و تقاضای فرد می پردازد.
اقتصاد کلان:به بررسی مفاهیم اقتصادی تورم نابرابری بین عرضه و تقاضا،عرضه کل،درآمد ملی،بی کاری و... می پردازد.
هزینه فرصت منحنی امکانات تولید کالاهای رایگان:
هزینه فرصت:هزینه فرصت چیزی است که ما برای استفاده از کالایی از آن محروم می شویم و آن منافع حاصل از کالای دیگر است آن کالایی که به خاطر یک کالا از دست می دهیم بحث فرصت است.
منحنی امکانات تولید:به آن منحنی گفته می شود که ترکیبات مختلفی را از تولید دو کالا ارائه دهد به نحوی که از تمامی امکانات تولیدی جامعه استفاده شود.
کالاهای رایگان:کالایی که به طور طبیعی در طبیعت وجود دارد و ما برای استفاده از آنها هیچ بهایی را پرداخت نمی کنیم.
کالای اقتصادی چیست؟کالاهایی که با استفاده از عوامل تولید تولید می شود و در اختیاربشر قرار می گیرد هر کالا یا خدمتی که از منابع کمیاب تولید شود خود نیز کمیاب است وکالای اقتصادی نام دارد.
رسم منحنی امکانات تولید:
اقتصادهای اثباتی و هنجاری:
اقتصاد اثباتی:صحبت از قوانین معمول می کند مثلا اگر قیمتها افزایش پیدا کند کمبود منابع را داریم اقتصاد اثباتی آنچه هست نشان می دهد.
اقتصاد هنجاری:این که چه چیز و چه مقدار تولید شود توسط دولت پاسخ داده می شود تمام تصمیمات در خصوص تولید و مصرف با یک برنامه ریزی دولتی اتخاذ می شود و سپس در اختیار مردم قرار می گیرد.
تفاوت اساسی علم اقتصاد وعلوم طبیعی در چیست؟موضوع مطالعه
اقتصادی که نظریه های آن بر پایه قضاوتهای ارزشی و اصول اخلاقی باشد چه می نامند؟اقتصاد هنجاری
کمیابترین عامل تولید در اقتصاد شامل کدام یک از منابع است؟منابع طبیعی
نظامهای اقتصادی:
اقتصاد بازار آزاد:اعتقاد بر این است که دولت نباید در اقتصاد کشور دخالت کند.
اقتصاد دولتی یا برنامه ای:این اقتصاد از قبل نوشته شده در اختیار دولت است و شامل کشورهای کمونیستی می شود.
سیستم اقتصادی مختلط:اقتصادی که از دو اقتصاد آزاد و برنامه ای استفاده شده است.
ویژگی نظام اقتصادی سرمایه داری:1.مالکیت خصوصی:داشتن ابزار و وسایل تولید در سیطره انسانی،نظام سرمایه داری نظامی در دست شرکتهای خصوصی است.2.آزادی انتخاب و فعالیت اقتصادی در آن وجود دارد.3.رقابت:یک کالا را تولید کنیم و در بازار به قیمت ارزان بفروشیم و تبلیغاتی را در پیش بگیریم تا برتر باشیم تعداد شرکت کنندگان در این موارد نامحدود است و ورود و خروج افراد در این بازار راحتتر است.4.پیگیری یا دنبال کردن منابع شخصی:بیشتر به دنبال منافع شخصی است به طوری که با توجه به امکاناتی که دارد سود خود را بالا ببرد.5.نظام تعیین قیمت خود شخص نیست بلکه توسط بازار انجام می پذیرد:مکانیزم قیمت به وسیله نمودار عرضه و تقاضا تعیین می شود.6.نقش دولت محدود است:نظام اقتصادی کنترل شده:مالکیت ابزار تولید در دست دولت است دولت است که تعیین می کند چه کالایی تولید شود چگونه تولید شود و چه مقدار تولید شود آزادی انتخاب وجود ندارد.نظام کمونیستی با سوسیالیستی یکی نیستند در نظام سوسیالیستی مالکیت خصوصی وجود ندارد و در اختیار دولت است اما حق مالکیت کالای مصرفی را دارند من به عنوان سرمایه دار نمی توانم کارخانه داشته باشم مالکیت ابزار تولید وجود ندارد مثل کشور آلبانی.ولی نظام کمونیستی یک نظام اقتصادی است که مالکیت مشترک در قبال یک فرض است که آقای کارل مارکسی واژه مالکیت مشترک مخصوص نظام کمونیستی و آرمانی است.
نظام اقتصادی مختلط:مابین نظامهای اقتصادی سرمایه داری سوسیالیستی و برنامه ریزی شده اقتصادی که در آن افراد از نظامهای سرمایه داری و برنامه ریزی شده با هم استفاده کرده اند.
اقتصاد بسته:نظامی قدیمی است که هسته آن خانواده است.
تقاضا عرضه و قیمتهای نسبی و مطلق:
تقاضاوعرضه:از مفاهیم اصلی و پایه ای یک اقتصادی یک تحلیل اقتصادی الگوی ساده عرضه و تقاضا است خواسته ها شکل ظاهری تامین نیاز است.
تقاضا:تقاضا با قیمت ارتباط مستقیم دارد هر چه کالا بیشتر باشد قیمت پایین می رود ولی اگر تقاضا زیاد باشد قیمت کالا بیشتر می شود بین قیمت و مقدار تقاضا رابطه معکوس وجود دارد در بررسی میزان تقاضا باید سایر عوامل را ثابت نگه داریم در بررسی تقاضا و عرضه قیمت را ثابت نگه می داریم اگر قیمت بالا برود تقاضا پایین می رود.
قیمتهای نسبی و مطلق:قیمت نسبی:یک کالا در مقایسه با کالای دیگر تامین می شود که به این نوع قیمتها قیمتهای نسبی می گویند.قیمت مطلق:یک کالا به یک قیمت فروخته می شود.
منحنی تقاضا و عوامل مربوط به آن:
قیمت مقدار تقاضا ترکیب
50ریال 2 A
40 ریال 4 B
30 ریال 6 C
20 ریال 8 D
10 ریال 10 E
منحنی تقاضا از چپ به راست نزولی است یک رابطه معکوس بین قیمت و تقاضا وجود دارد.
سایر عوامل:1:درآمد یکی از عواملی است که ما ثابت نگه داشته بودیم 2:سلیقه و رجهانات
جمعیت:هر چقدرجمعیت بالا باشد تقاضا بیشتر و هر چقدر جمعیت پایین باشد میزان تقاضا کمتر خواهد بود.
کالاهای مکمل و جایگزین:
کالاهای مکمل:کالاهایی که با هم مصرف می شوند و یکی مکمل دیگری است مثل بنزین و اتومبیل.
کالاهای جایگزین:اگر یک کالای خاص برای استفاده نباشد کالای دیگری را به جای آن مورد استفاده قرار می دهیم.مثل سوسیس و کالباس.
رابطه کالای مکمل و جایگزین:جایگزین: قیمت روغن حیوانی اگر افزایش پیدا کند تقاضا برای روغن نباتی بیشتر خواهدبود. مکمل: اگر رابطه معکوس بین قیمت کل و مقدار تقاضا وجود داشته باشد مثلا افزایش قیمت اول منجر به کاهش در مقدار تقاضا برای دومی خواد شد و برعکس.
عرضه و نظام قیمتها:عرضه برعکس تقاضا با قیمت رابطه مستقیم دارد هر چه قیمت پایین تر باشد میزان عرضه کمترخواهد شد. دلیل رابطه 1:انجگیزه افزایش تولید 2:نظریه هزینه های فزاینده مثال:کشاورزی مایل است مقدار گندم عرضه شده را افزایش دهد این کشاورز در می یابد که هر واحد اضافی از محصول گندم هزینه های بالاتری به همراه دارد بنابراین تنها عامل برانگیختن این کشاورز به تولید بیشتر قیمت بالاتر بازار است که آن گندم جلب خواهد کرد تنها در صورتی که قیمتی بالاتر برای گندم در بازار وجود داشته باشد این کشاورز آماده است تا مزد فوق الاده به کارگر بپردازدو زمینهای نامرغوب را زیر کشت ببرددر غیراین صورت هیچ تولید اضافی نمی کند پس دلیل عدم وجود هزینه های فزاینده است.قیمت عرضه سیر سعودی دارد.
عواملی که می تواند منحنی عرضه را تغییر دهد1:قیمت مواد اولیه مورد استفاده.2:تکنولوژی3:مالیات و کمک دولت4:انتظارات تولید کنندگان در باره قیمت5:تعداد بنگاهها در آن قسمت.
نظام قیمت ها:مسئله مورد نظر در برابر هر اقتصادی وجود دارد که:1:چه چیز باید تولید شود2:چگونه تولید شود3:برای چه کسی تولید شود.
تخصیص منابع:ما در دنیای کمیابی زندگی و در این باره باید تخصیص منابع صورت گیرد تخصیص منابع اگر به نفع غیر انجام پذیرد باید به سئوالات زیر جواب دهد:1:چه چیز و چه مقدار تولید شود: میلیونها نفر در دنیا طالب چیزهای مختلفی هستند اما همه را نمی شود تولید کرد بلکه باید منابع را تخصیص دهیم بعضی چیزها تولید شود و بعضی چیزها همچنان به عنوان خواب و خیال مخترعان باقی بماند.2:چگونه تولید شود:قطعا برای تولید روشهای مختلفی وجود داردمثلا برای بعضی کالاها سرمایه بیشتر به کار می رود و برای بعضی کار بیشتر به کار می رود،باید ترکیب مناسبی را از این دو را بکار گرفت تا منابع کمتر به هدر برود3:برای چه کسی تولید شود:یعنی باید یک مکانیزم وجود داشته باشدکه کالا به دست مصرف کننده برسد.
انواع مبادله:اولا مبادله در بازار صورت می گیرد و ثانیا مبادله بر دو نوع است:1.مبادله داوطلبانه2.مبادله اجباری یا قهری.بخش عمده بحث ما درباره مبادله داوطلبانه میان افراد است اما بعضی مبادله ها داوطلبانه نیستند وقتی ثروت یک ملتی به غارت می رود این هم یک مبادله است اما مبادله داوطلبانه نیست بلکه اجباری است.گفتیم مبادله در بازار صورت می گیرد.بازار چیست و کجاست:اقتصاددانان از بازار سخن زیاد گفته اند:بازار یک مفهوم انتظارات است یعنی مفرد است زیرا شامل قرار و مدارهایی است که که خریداران و فروشندگان وضع می کنند ومشخص کننده نیروهای عرضه و تقاضا است یکی از عوامل مهم عرضه کننده در بازار است در بازار مبادله اطلاعات جود دارد،در زمینه کمیتها کیفیتها قیمتها و نظایر آن است.
علت اینکه ما به بازار روی می آوریم چیست؟به این دلیل برای دست زدن به فعالیتهای اقتصادی به بازار روی می آوریم که بازار هزینه مبادله را کاهش دهد هزینه های بازار را هزینه های مبادله نیز می گویند این هزینه هارامیتوان مجموع هزینه هایی دانست که برای امر مبادله لازم است مثلا هزینه مکالمه تلفنی با فروشنده ها یا دیدار از فروشگاه و غیره.درنظام قیمتی که مبادله داوطلبانه در آن صورت می پذیرد ما شاهد پدیده ای هستیم به نام تخصصی کردن.
تخصصی کردن چیست؟به معنای کار کردن در زمینه ای به نسبت شخصی محدود،مثل:حسابداری.تخصصی کردن باعث ازدیاد تولید می شود مثال:
کار روزانه گروه الف کار روزانه گروه ب
4ساعت 2کامپیوتر 4ساعت 3کامپیوتر
4 ساعت 2تن گندم 4 ساعت 1 تن گندم
در اینجا کل محصول موجود دو گروه از کارگران را در دنیای کوچک که آنها ساکن آنند نشان می دهیم در آغاز کار این دو گروه تخصصی نشده اند هر یک از آنها 8 ساعت کار می کنند و کامپیوتر وگندم تولید می کنند گروه الف با 4 ساعت کار 2 کامپیوتر و 2 تن گندم.گروه ب:با 4 ساعت اول 3 کامپیوتر و با 4 ساعت دوم یک تن گندم تولید می کنند کل محصولی که دو گروه تولید می کنند چه میزان است حال بیاییم تخصصی کنیم و هر گروهی فقط یکی از این محصولات را تولید کند گروه الف همه وقت خود را گندم تولید کند گروه ب به جای گندم فقط کامپیوتر تولید کند آن وقت در اثر همین تخصصی کردن مجموع تولیدات آن جامعه افزایش می یابد.بنابراین باید اداعا کنیم که تخصصی کردن باعث ازدیاد تولید می شود تخصصی کردن معایبی نیز دارد و آن ملال آور و یکنواخت بودن کار است.
مزیت نسبی چیست؟تقسیم کار یا تخصصی کردن وتولید بر واقعیتی مهم استوار است و آن این که افراد و اجتماعات تا آنجا که به مهارتهای هر یک در تولید کالاها و خدمات مربوط می شود با هم متفاوت هستند واقعیت این است که افراد مهارت یکسانی ندارند حتی اگر افراد و ملتها این مهارت را داشتند که هر کاری را خوب انجام دهند می خواستند در زمینه ای کار کنند که بیشترین مزیت را برای آنها داشته باشد.
مزیت مطلق چیست؟فرض کنید یک مدیر می تواند بهتر از همه ماشین را بشوید براند و بهتر از همه شیشه های پنجره ها را پاک کند یعنی در همه کارها مدیر مزیت مطلق دارد یعنی او در مقایسه با دیگران وقت کمتری برای کارهایش صرف می کند اما وظیفه اصلی این مدیر اداره کردن شرکت است.اساسا هزینه نسبی فرد با انتخاب فعالیتی است که کمترین هزینه فرصت را دارد.
تقسیم کار:مشهورترین مثال در هر زمان مثالی است که آدام اسمیت آن را در کتاب خود آورده است، آقای اسمیت در کتاب خود می گوید:یکی از آنها مفطول را می کشد دیگری آن را صاف می کند سومی آن را می برد چهارمی نوک آن را تیز می کند پنجمی آن را سفید می کند کاغذ پیچی آن کار دیگری است ساختن سنجاق به این شیوه به 10 کارگر بدون مهارت امکان می داد که روزانه 48000 سنجاق در اندازه متوسط بسازد که اگر این کارگر به تنهایی کار می کرد شاید ساعتی 20 سنجاق تولید می کرد و روزانه این مقدار به 200 سنجاق می رسید اما تقسیم کار روزانه از 200تا به 48000 تا ممکن می ساخت تقسیم کار زمانی روی می دهد که کارگران به کارهای مختلف گمارده شود و آنها با هم محصول مطلوب را تولید کنند.چه چیز باید تولید شود؟پاسخ در نظام اقتصادی انگیزه تولید است و در نظام قیمت مهمترین انگیزه سود است.
سود چیست:آن کسی که تجارت می کند در پی سود است سود عبارت است از تفاوت میان هزینه تولید یک کالا و قیمتی که آن کالا در بازار دارد.مثال:فرض کنید که این اعتقاد وجود دارد که سیب زمینی باعث سلامت انسان می شود و فرض کنید که فقط چندین کشاورز وجود دارد که دو کالا تولید کند هویج و سیب زمینی حال اگر چنین تصوری به وجود آید که سیب زمینی و مصرف آن برای انسان مفید است کشاورز سعی می کند که این محصول را بیشتر تولید کند وهویج را کمتر!!
افزایش ناگهانی در مصرف سیب زمینی حاصل می شود، این باعث می شود که منحنی تقاضا تغییر کند و جا به جا شود و برعکس تقاضا برای هویج کمتر شود.