(708-550 قبل از میلاد)
مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. اینکه بطور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان، مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله های ماد 6 تا بودند که از این میان «پارتاکن ها» جنگجو و دلیر بودند و بر عکس آنها مغ ها، صلح جو و آرام. شش قبیله مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها می توانستند به راحتی بر آنها تسلط داشته باشند.
مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آن ها را بر عهده گرفت. در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد. دیگر پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:
فرورتیش (655-633 قبل از میلاد)، هووخ شتر (633-585 قبل از میلاد)، ایخ توویگو (585-550 قبل از میلاد).
سرانجام پارسی ها به فرماندهی کوروش سپاه ایخ توویگو را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید. از پادشاهان ماد کتیبه و دست نوشته مستقلی بدست نیامده. آنچه درباره مادها می دانیم از میان کتیبه های بابلی و آشوری استخراج شده است.
دیااکو (دیوکس)
(708-655 قبل از میلاد)
قبیله های مادها شش قبیله بودند که هیچگاه با هم اتحادی نداشته و زیر سلطه آشوریها بودند. مادها توسط آشوریها زمانی طولانی استثمار شدند. سرانجام یکی از بزرگان مادی به نام دیااکو که مقام قضاوت را در میانشان بر عهده داشت، قبایل شش گانه را با هم متحد کرد و اولین دولت مادها را بنیان نهاد. بعد از مدتی دیااکو از کار قضاوت کناره گرفت. بعداز آن دزدی و نا امنی همه جا را فرا گرفت و مادها از وی خواستند تا ریاست را بر عهده بگیرد. دیااکو بعد از اینکه اختیارات تام از آنها گرفت ریاست قبیله اش را بر عهده گرفت. وی ابتدا سربازانی برای حفاظت خود و خانواده اش استخدام کرد سپس در دامنه کوه الوند، شهری بنام اکباتان که همان همدان امروزی (هگمتانه) است را ایجاد کرد. و آن را پایتخت خود قرار دادند، او هفت دیوار که هر کدام یک رنگ داشت در اطراف همدان ایجاد نمود. برجهای دیوارها طلایی رنگ بودند. دوران پادشاهی دیااکو با پادشاهی «سناخریب» سلطان آشوریها مصادف بود. سناخریب که سرگرم جنگ با عیلامی ها و بابلی ها بود به مادها توجه ای نداشت.
از طرفی بدلیل طبع آرامی که دیااکو داشت، با دادن باج و خراج سرزمینش را از حمله آشوریها محفوظ نگاه می داشت.
از کارهای مهم دیااکو متحد کردن قبیله های شش گانه مادها بود. علاوه بر آن به آبادانی شهرها و مناطق مختلف سرزمینش همت گماشت و از میانشان به جمع آوری سپاه مشغول شد تا در صورت لزوم بتواند با دشمنانش جنگیده و آنها را نابود کند. او می خواست دشمن اصلی مادها یعنی دولت آشوری را نابود کند ولی قبل از اینکه بتواند کاری انجام دهد دار فانی را وداع گفت.
در واقع نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند آریائی ها بودند. آنها حدود 3500 سال پیش به این سرزمین آمدند و در دشتهای سرسبز و سرزمینهای آباد کوهستانی مسکن گزیدند. از آن زمان سرزمین ما، ایران نامیده شد، آریائی ها چند دسته بودند که یکی از آن دسته ها مادها بود. مادها در غرب و شمال غربی ایران ساکن شدند.
هووخ شتر
(633-585 قبل از میلاد)
بزرگترین پادشاه ماد، هووخ شتر بود. او بعد از کشته شدن «فرورتیش» روی کار آمد. فرورتیش که پسر دیااکو بود در تمام مدت 22 سال پادشاهی اش، آرزوی شکست دادن آشوریها را داشت اما موفق به این کار نشد. هووخ شتر (کیاکسار) می دانست که برای شکست آشوریها نیازمند سپاهی منظم با آموزشهای جنگی لازم می باشد. پس چنین کرد و سپس به سرزمین آشوریها حمله کرده و شهر نینوا را تسخیر کرد. اما در همین موقع مجبور شد برای مقابله با حمله «سَکاهها» به کشورش بازگردد. وی شکست سختی از «سَکاهها» خورد و نزدیک به 28 سال سرزمین ماد میدان تاخت و تاز سَکاهها شد. هووخ شتر که دانست با جنگ نمی تواند از پس سَکاهها برآید پس دست به حیله زد. با آنها به ظاهر از در دوستی درآمد و سران شان را به ضیافتی در کاخش مهمان کرد. سپس با سم های قوی آنها را مسموم نموده و فرمان کشتنشان را داد. بعد بدین ترتیب بالاخره سَکاهها از ایران رانده شدند. هووخشتر وقتی خیالش از دست سَکاهها راحت شد، بار دیگر به فکر جنگ با آشوریها افتاد. این بار با پادشاه بابل متحد شد. و هر دو به کمک یکدیگر پادشاه آشوریها را شکست دادند. متصرفات آشوریها در آسیای صغیر (ترکیه امروز) به تصرف مادها درآمد و بابلیها سرزمین شام و فلسطین را از آن خود کردند.
انقراض حکومت چهل ساله آشوریها یکی از حوادث مهم آن دوران بود.
از دیگر وقایع مهم روزگار پادشاهی هووخشتر، فتح «لیدی» بود. لیدی کشوری بود که پادشاهش در آن زمان به اوج قدرت و ثروت رسیده و «سَکاهها» و یونانیها را در جنگ مغلوب کرده بود. هووخ شتر که بعد از غلبه بر آشوریها احساس غرور می کرد با سپاهیانش به مرزهای کشور لیدی حمله برد. اما لشکر قدرتمند لیدی در برابرش مقاومت کرد. این جنگ که شش سال طول کشید سرانجام در 28 مه سال 585 قبل از میلاد کسوف روی داد. طرفین دعوا کسوف را علامت خشم خداوند دانسته و صلح کردند. با وساطت پادشاه بابل رود هالیس مرز بین دو کشور شد و پادشاه لیدی، دخترش را به پسر هووخشتر داد. یک سال بعد هووخشتره در سال 584 قبل از میلاد درگذشت.
او یکی از پادشاهان بزرگ و با کفایت مادها بود که مردمش را از اسارت آشوری ها نجات داد، سَکاهها را از کشور بیرون راند و کشورش ایران را بزرگترین و قویترین حکومتها در دنیای قدیم نمود.
سلسله هخامنشیان
(550-330 قبل از میلاد)
هرودت، هخامنش را بنیانگذار این سلسله می داند، سلسله ای که 220 سال در ایران حکومت کرد. اما از آنجایی که کوروش توانست پارسها را متحد کند و سلسله پادشاهی بزرگی را تأسیس کند او را مؤسس واقعی هخامنشیان می نامند. هخامنش رهبر طایفه پارسها بود و چون کوروش از نوادگان او بود، این سلسله را هخامنشیان نامیدند.
پارسها طایفه ای از اقوام هند و اروپایی بودند که به فلات ایران کوچ کردند. کم کم سرزمینی که پارسها در آن اقامت داشتند نام پارس را به خود گرفت. آنها مردمی کشاورز و دامپرور بودند که به شش قبیله تقسیم می شدند که هخامنش سعی در متحد نمودن آنها کرد.
دولت بزرگ و با عظمتی که توسط پادشاهان هخامنشی ایجاد شد از قوی ترین و شاید بزرگترین دولت های جهان باستان بوده است. این پادشاهان زرتشتی بودند ولی مذهب خود را به دیگران تحمیل نمی کردند و هر کس دارای دین و آئین خودش بود. در دوران هخامنشی ایران به اوج کمال خود رسید که دیگر هیچگاه چنین اقتداری تکرار نشد. خط دوران هخامنشی میخی بود که چهل و دو علامت داشت.
هخامنشیان به ایجاد بناهای با عظمت بسیار اهمیت می دادند. از بناهای یادگار آن دوران پاسارگاد، شوش و تخت جمشید است.
تعداد پادشاهان هخامنشی را سیزده تن ذکر کرده اند که نام آنها چنین است. کوروش کبیر (550-529 قبل از میلاد)، کمبوجیه (529-523 قبل از میلاد)، داریوش اول (بزرگ) (523-486 قبل از میلاد)، خشایار شاه (486-466 قبل از میلاد)، اردشیر اول (اردشیر درازدست) (466—426 قبل از میلاد)، داریوش دوم (423-404 قبل از میلاد)، اردشیر دوم (404-361 قبل از میلاد)، اردشیر سوم (361-338 قبل از میلاد)، ارشک (338-336 قبل از میلاد)، داریوش سوم (336-330 قبل از میلاد).
کورش کبیر
(550-529 قبل از میلاد)
آریائی ها چند دسته بودند؛ مادها، پارسها و پارت ها. مادها با هم متحد نبودند پادشاهان آنها، مانند بسیاری از پادشاهان دیگر، هنگامی که به پیروزی می رسیدند به مردم ظلم و ستم می کردند. مردم نیز از کمک به آنان خودداری می کردند. کوروش رهبر پارسها از این ضعف استفاده کرد و به جنگ با مادها پرداخت. او پادشاه ماد را شکست داد و خود پادشاه ایران شد. کوروش هخامنشی را بنیانگذار پادشاهی 2500 ساله ایران می نامند که علاوه بر متحد کردن پارسها و مادها، کشورهای بزرگ زمان خود را از جمله «لیدی» و «بابل» را فتح کرد و آن ها را تصوف نمود.
کوروش نوه ایخ توویگو (آستایگ بور که برای فتح سرزمین ماد ها) پدربزرگش را شکست داد و با دست یافتن به گنجینه های مادها، بر نیروی رزمی خود افزود. کوروش در تاکتیکهای رزمی و سرعت عمل همتا نداشت. وی در نبرد از شتران جنگی استفاده می کرد. همان کاری که نادر چندین قرن بعد در نبرد کرنال انجام داد.