آغاز نبرد
مردم جهان در قرن بیستم شاهد دو جنگ بزرگ بوده اند . این دو جنگ از نظر وسعت و شدت و شماره جنگجویان در تاریخ بینظر است . در طول این دو جنگ جهانی ، دهها میلیون انسان کشته و زخمی و ناپدید شدند یا از قحطی و گرسنگی و بیماری جان دادند . شهرها و روستا ویران شدند وشط مواج و با عظمت تمدن در گرداب مخوف جنگ فرو رفت . ولی با این دو جنگ چهره جهان نیز تغییر یافت ، دنیای قدیم از میان رفت و دنیای جدید سر بر افراشت .
در سال 1815 ، ناپلئون امپراتور فرانسه ، در نبرد واترلو ، که در آن تقریباً تمام کشورهای بزرگ اروپا شرکت داشتند ، شکست خورد . به دنبال نبرد واترلو در اروپا به مدت یکصد سال جنگی بزرگ و همه گیر رخ نداد . تنها در سال 1870 جنگ کوتاهی میان آلمان و فرانسه در گرفت که در آن ارتش فرانسه به سرعت درهم شکست . در این جنگ کشورهای دیگر اروپا دخالتی نکردند و صلح به زودی برقرار شد و آرامش همه جا را گرفت . ولی این آرامش ، آرامش پیش از توفان بود ، توفان مهیب جنگ اول جهانی که در ماه اوت 1914 آغاز شد و چهار سال و نیم ادامه یافت و در آن 26 کشور بزرگ و کوچک جهان ( از جمله کشور بیطرف ایران ) درگیر مبارزه شدند .
کشور آلمان که قرنها به صورت ایالتهای کوچک و مستقل اداره می شد ، در سال 1871 به رهبری بیسمارک ، صدراعظم پروس ، متحد شد و بزودی در زمینه علوم و آموزش و صنایع به پیشرفتهای عظیم دست یافت .
تقسیم کشور ها
در آن زمان کشورهای بزرگ اروپایی تقریباً همه کشورهای جهان را میان خود تقسیم کرده بودند . تنها انگلیس بیش از یک چهارم جهان را بصورت مستعمره و نیمه مستعمره در اختیار داشت . در این میان تنها آلمان بود که تقریباً هیچ مستعمره و در نتیجه بازار فروشی برای کالاهای خود نداشت . آلمان در این میان احساس می کرد که به او ستم شده است و نیاز به مستعمره دارد .
انگلیس و فرانسه با این کار مخالف بودند و هرگز حاضر نمی شدند که از بخشی از مستعمره های خود دست بکشند و رقابتهایی از این دست ، که در واقع همان توسعه طلبی استعماری است ، کشورهای اروپا را کم کم در مقابل هم قرارداد و سرانجام به جنگشان کشاند . بیسمارک از این رو با امپراتوری اتریش مجارستان پیمان نظامی بست و چندی بعد ایتالیا نیز به این پیمان پیوست .
پیمان آلمان و اتریش سبب نگرانی شدید فرانسه و روسیه شد . فرانسویان دست یاری به سوی تزار روسیه دراز کردند . روسیه نیز از اتریش و آلمان هراسان بود . بدین گونه ، در سال 1894 اروپا به دو گروه متخاصم تقسیم شد که در یکسو آلمان و اتریش و ایتالیا ، و در سوی دیگر فرانسه و روسیه قرارداشتند . وضع موجود مطابق دلخواه انگلیس بود ، چرا که این کشور با مستعمره های وسیع و نیروی دریایی عظیمش بازار جهان را در اختیار داشت و از هرگونه تغییر در سیاست جهانی پرهیز می کرد .
نیروی دریایی آلمان کم کم قدرت گرفت و مایه نگرانی انگلیس شد . انگلیس به ناچار از انزوای سیاسیش بیرون خزید و با روسیه و فرانسه بر ضد آلمان پیمان نظامی بست . در یکسو انگلیس و فرانسه و روسیه قرار داشتند و در سوی دیگر آلمان و اتریش . وضع ایتالیا مبهم بود و سرانجام نیز پس از شش ماه از آغاز جنگ به انگلیس و فرانسه پیوست . عامل اصلی جنگ سودجویی کشورهای صنعتی و رقابت قدرتهای استعمارگر با یکدیگر بود .
شبه جزیره بالکان ، در جنوب شرقی اروپا ، قرنها جزء امپراتوری عثمانی بود .
در 28 ژوئن 1914 فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش ، برای یک دیدار رسمی عازم سارایه وو ، پایتخت بوسنی ، شد و در آنجا به دست یکی از جوانان انقلابی بوسنی ، که وابسته به انجمن اتحاد یا مرگ بود ، کشته شد . اتریش که به هرحال در صدد بود استقلال صربستان را از میان بردارد ، از این بهانه استفاده کرد و در 28 ژوئیه 1914 (یک ماه پس از کشته شدن ولیعهد ) به صربستان اعلان جنگ داد . از سوی دیگر روسیه ، که خود را پدر خوانده صربستان می دانست ( هر دو از نژاد اسلاو بودند ) بسیج عمومی اعلان کرد و لشکریانش را در مرز آلمان متمرکز ساخت . دو روز بعد ، در اول ماه اوت 1914 ، آلمان به روسیه اعلان جنگ داد و چون مطمئن بود که فرانسه نیز وارد کارزار خواهد شد ، در سوم اوت به فرانسه نیز اعلان جنگ داد . لشکریان آلمان و فرانسه برای نبرد می بایست از خاک بلژیک بگذرند . انگلیس ، که به دنبال بهانه می گشت ، به عنوان دفاع از حقوق یک کشور کوچک در روز 4 اوت به آلمان اعلان جنگ داد و بدین ترتیب جنگ جهانی اول آغاز شد .
جبهه غرب
هزارها انسان بر خاک می افتند .
به سوی مارن
طرح حمله برق آسا به فرانسه را ده سال پیش از شروع جنگ ، ژنرال اشلیفن ، رئیس کل ستاد ارتش آلمان کشیده بود . فرانسویان تقریباً تمام سربازان خود را در مرز آلمان متمرکز کرده بودند و در مرز بلژیک هیچ خط دفاعی مستحکمی نداشتند .
آلمان با 000/200/1 سرباز به خاک بلژیک حمله ور شد . نخستین هدف شهر لی یژ بود ، که اینک به صورت دژی مستحکم درآمده بود و دور تا دور آن را خندقهایی به عمق 10 متر فراگرفته بود . توپخانه آلمان شهر را زیر آتش شدید گرفت و پیاده نظام با پشتیبانی آتش توپخانه به قسمت جنوب شهر رخنه کرد و لی یژ پس از 12 روز مقاومت سر سختانه تسلیم شد . ارتش آلمان بروکسل ، پایتخت بلژیک را نیز تصرف کرد و در برابر ارتش فرانسه و انگلستان که وارد خاک بلژیک شده بودند ، قرارگرفت . نبردی شدید میان ارتش سه کشور در گرفت .
آلمانیها به سرعت به طرف جنوب ، به سوی رود مارن و پاریس پیش می رفتند . پایتخت فرانسه در آستانه سقوط بود ولی تغییری که فرمانده جدید ستاد ارتش آلمان در نقشه اشلیفن داد سبب شکست آلمان شد . اشلیفن به جای آنکه از پشت سر به پاریس حمله ور شود ، راه را کوتاهتر کرد و از سوی شرق به پاریس حمله آورد . در این جبهه ژنرال ژوفر ، فرمانده ارتش فرانسه ، آماده مقابله بود . نیروهای فرانسوی به جبهه راست ارتش آلمان که تا کنار پاریس رسیده بود ، حمله ور شدند و آنان را به عقب راندند .
میان واحدهای مختلف ارتش آلمان ، که به سرعت پیش تاخته بودند ارتباطی وجود نداشت . هنگها و لشکرها از یکدیگر جدا شده بودند . ارتباط مخابراتی بسیار ضعیف بود و ناهماهنگی و تشتت جبه مقدم ارتش آلمان را فراگرفته بود . برعکس ارتش فرانسه که متحد بود و عملیات آن هماهنگی داشت ، بر واحدهای جدا مانده آلمانی حمله برد و آنها را به عقب راند .
قیصر آلمان فرمانده ستاد ارتش آلمان را به برلن فراخواند و او را از کار برکنار کرد .
گاز سمی
در صبح یکی از روزهای بهاره 1915 ، سربازان متفقین ( فرانسه و انگلیس ) به ناگاه متوجه شدند که رودی به رنگ سبز مایل به زرد آهسته از سنگرهای آلمانها بیرون می خزد و به سوی آنها پیش می آید . این دود گاز سمی کلر بود و در پشت آن سربازان آلمانی به پیش می آمدند . این گاز سمی ، وقتی که به سربازان دشمن می رسید آنها را به استفراغ و خفقان و کوری دچار می کرد . ولی به زودی متفقین راه چاره را دریافتند و ماسک ضد گاز به کار بردند .
نبرد وردن
ستاد ارتش آلمان نقشه حمله جدیدی را کشید ، یک حمله برق آسا ، هدف اصلی حمله به شهر قدیمی وردن فرانسه بود که دژها و استحکامات نظامی فراوانی پیرامون آن را فراگرفته بود . نبرد وردن که بیش از ده ماه به طول انجامید ، یکی از خونینترین و مرگبارترین نبردهای تاریخ بشر است .
سیلاب در برف
روز 21 فوریه 1916 روز سرد و یخبندانی بود . ناگهان غرش سهمناک توپخانه های آلمانی به آسمان رفت . رگبار گلوله بر سر سنگرهای فرانسویان فرو بارید . جبهه فرانسه چهارده ساعت پیاپی زیر آتش بود و آنگاه پیاده نظام ارتش آلمان دست به حمله أی عظیم زد و فرانسویان غافلگیر شده بودند ولی به سرعت به خود آمدند و آماده مقابله با نیروی آلمان شدند . نبرد وردن هر روز بی امان ادامه داشت . گرمایی که از انفجار گلوله های توپ پدید می آمد برفها را ذوب می کرد و سیل به راه می افتاد . بسیاری از سربازان و بویژه زخمیان در این سیلابها غرق می شدند . بزرگترین انفجاری که در این جنگ رخ داد ، انفجار انبار اسلحه آلمان بود که آن را در داخل جنگلی کنار جبهه وردن ، پنهان کرده بودند . یک گلوله توپ فرانسوی به تصادف روی این انبار افتاد و تمامی گلوله ها به یکباره منفجر شدند . این انفجار را یکی از علل پیروزی فرانسویان در این جنگ دانسته اند . سرانجام فرانسویان به یک حمله تهاجمی دست زدند. و آلمانیها را از وردن به عقب نشاندند .
در گرماگرم جنگ وردن ، متفقین دست به یک حمله تهاجمی انتقامی زدند . حمله برق آسای ارتش آلمان و غافلگیر شدن ارتش فرانسه در وردن سبب شد که فرانسویها و انگلیسیها به فکر تلافی بیفتند . نبرد سم ( سوم ) که در تابستان 1916 آغاز شد ، از بسیاری جهات نظیر نبرد وردن بود . در این نبرد ارتش انگلیس به قویترین جبهه ارتش آلمان حمله برد . 1500 توپ سنگین را به فاصله بیست متری یکدیگر قطار کرد و آنگاه فرمان آتش داد . توپخانه ها به مدت یک هفته تمام ، شب و روز ، جبهه آلمان را گلوله باران کردند وفرمان حمله صادر شد .
نبرد سم بیش از چهار ماه به طول انجامید . در همین نبرد بود که برای نخستین بار تانک به میدان آمد . مخترع تانک یک سرهنگ انگلیسی ، به نام سوئینتون بود . تانک وارد میدان نبرد شد . برای سربازان آلمانی تانک ماشین زرهپوش ترسناکی بود که آنها را دچار وحشت می کرد . به هر حال تانک نقش قاطعی در جنگ سم نداشت . شماره اش کم بود و بسیاری از فرماندهان از آن با تردید استفاده می کردند .
نبرد سم مرگبارترین نبرد جنگ جهانی اول بود . حاصل این همه قربانی برای متفقین تنها این بود که آلمانها را چند کیلومتر به عقب راندند . جبهه غرب همچنان در بن بست بود و پیشبینی فرجام جنگ امری دشوار می نمود .
در شرق خبری نیست
در آغاز جنگ ، روسیه تزاری با تمام قوا وارد جنگ شد و بیش از پانزده میلیون سرباز برای جنگ با آلمانها بسیج کرد . روسیه در مقایسه با کشورهای صنعتی غرب ، کشوری عقب مانده به شمار می رفت و فاقد صنایع عظیمی بود که سبب پیروزی در جنگهای جدید می شود . ارتش روسیه مجهز به سلاح های جدید نبود .
ارتش روسیه در 17 اوت 1914 به پروس شرقی حمله کرد و دژ عظیم کونیگسبرگ را از شمال و جنوب در محاصره گرفت . در نخستین نبرد ، ارتش آلمان که بسیار اندک بود ، شکست خورد و عقب نشینی کرد . برلن پایتخت آلمان در خطر سقوط قرار گرفت . آلمانها در مدتی اندک بیش از یک میلیون و پانصد هزار سرباز به جبهه شرق گسیل داشتند و نبرد تاننبرگ که از بزرگترین نبردهای جنگ جهانی اول است آغاز شد . آلمانها نخست به ارتش جنوبی روسیه حمله بردند و آن را زیر آتش شدید توپخانه گرفتند . ارتش جبهه جنوبی با یک حمله گازانبری به محاصره افتاد و هر دو ارتش از هم پاشید . سربازان روسی عقب نشستند و به کندن سنگر پرداختند . جنگ سنگرها آغاز شد .
نبرد گالیپولی
روسیه فاقد صنایع عظیم بود .راه دریایی روسیه به غرب بسته بود . تنگه دردانل به ترکیه عثمانی تعلق داشت و امپراتوری عثمانی دوشادوش آلمان با متفقین و به ویژه روسیه وارد جنگ شده بود . در فوریه 1915 ارتش مشترک فرانسه و انگلیس با 16 فروند کشتی جنگی به شبه جزیره گالیپولی ، نزدیک تنگه دردانل ، حمله بردند . ارتش ترکیه که قبلاً به وسیله جاسوسانش در مصر از این حمله آگاه شده بود ، آماده مقابله شد . جنگ تن به تن شدید در گرفت و متفقین شکست خوردند .