تعریف بازار: بازار واژهای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان میآید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره میگذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانهای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع میشوند, میدانند.
به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشندگان (شرکتها و کارگاههای تولیدی) کالای خود را مبادله میکنند.
بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود میگیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است.
در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکتها در صورتی که گفته شود بازار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است.
این امر زمانی حاصل می شود که فعالیتهای بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد مبادله، یکی از اصلیترین نیازهای بشر بوده و هست.
بازار نهادی است که امکان مبادله را فراهم میکند.
با وجود اینکه مسائل مطرح شده در اقتصاد خیلی گسترده هستند، مسائل مربوط به بازار ویژگی خاصّی دارند و تمام قسمتها را تحت تاثیر قرار میدهند.
در بازار، عرضه و تقاضا در برابر هم قرار میگیرند و با تعیین قیمت، نحوهٔ تخصیص منابع و چگونگی توزیع را معیّن میکنند.
امروزه بازارها اعم از بازار کالاها و خدمات، بازار عوامل و بازار منابع خیلی گسترده شدهاند.
این بازارها در بیشتر کشورها تحت تاثیر نظریات اقتصاد سرمایهداری عمل میکنند و نقش بازار در نظام مزبور به قدری بالا است که از آن به «اقتصاد بازار» نیز یاد میکنند؛ از این رو، یکی از امور ضروری شناخت دیدگاههای اقتصاد سرمایهداری است.
در مورد بازار با توجّه به دیدگاهی که در مورد مبانی آن ارائه میشود مهمترین عنصر مبنایی بازار، عنصر رقابت است که از زمان نخستین اقتصاددانان کلاسیک تا کنون تفاسیر گوناگونی از آن شده است.
از طرفی ما مسلمانان به جامعیت اسلام اعتقاد داریم و معتقدیم که اسلام در زمینههای گوناگون برنامههای خاص خود را دارد.
● تعریف بازار برای بازار تعاریف فراوانی در متون اقتصادی به چشم میخورد که میتوان گفت: یکی از علل تفاوت آنها تلقی گوناگون گویندگان این تعاریف از مفهوم بازار است.
اینجا چند نمونه از این تعاریف را با توضیح مختصری باز میگوییم: بازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالاها و خدمات و منابع را خرید و فروش میکنند.
برای هر کالا، خدمت یا منبعی که در اقتصاد خرید و فروش میشود، بازاری وجود دارد (سالواتوره، ۱۳۷۲: ص۱۰ 1-این تعریف دو ویژگی دارد: الف) بازار را به مکان یا موقعیت تعریف کرده است.
این تعریف هم با بازارهای امروزی سازگار است و هم با بازارهای اولیه در زمانهای قدیم که اقتصاد بسیار ساده بود و مردم برای مبادلهٔ کالاها در مکانهای خاصی گرد هم جمع میشدند.
ب) ویژگی دوم این تعریف این است که عام است و شامل بازار کالاها و خدمات و منابع میشود.
۲) بازار عبارت از شبکهٔ روابط بین مبادله کنندگان یا تمرکز سازمان یافتهٔ برخورد عرضه و تقاضای مربوط به کالاها و خدمات معیّن است (منتظر ظهور، ۱۳۶۹: ص۱۲۹.
این تعریف بازار را به مکان و موقعیت منحصر نکرده؛ بلکه در عین اینکه شامل بازارها در زمانهای گذشته میشود، با وضعیت فعلی نیز که با گسترش امکانات ارتباطی، مبادلات از مکان و موقعیت خاص فراتر رفته نیز سازگار است.
ویژگی دوم این تعریف این است که فقط شامل بازار کالاها و خدمات میشود.
۳) بازار فرایندی است که در آن، رویارویی خریداران و فروشندگان یک کالا با یکدیگر، قیمت و مقدار کالا را تعیین میکند (موئلسن، بی تا: ص۸۰ این تعریف نیز محدویت زمان و مکان را حذف کرده؛ پس با وضعیت بازارهای امروزی سازگارتر است.
همچنین فقط بازار کالاها و خدمات را مدنظر قرار داده است؛ امّا نکتهٔ بسیار مهم این است که کاربردهای اصطلاح «بازار» امروزه از آنچه در این تعاریف آمده نیز فراتر میرود.
در متون اقتصادی، اصطلاح «اقتصاد بازار» به اقتصادهایی اطلاق میشود که گرچه دولت، دخالتهای فراوانی در اقتصاد دارد، قسمت بیشتر ثروتها و وسائل تولید در دست بخش خصوصی است و «مکانیزم بازار» عمدهٔ فعالیتها را هماهنگ میکند.
در این صورت، مقصود از «اقتصاد بازار» اقتصادی است که پارامترهای اصلی آن از قبیل تولید، توزیع و مصرف به وسیلهٔ سازوکار عرضه و تقاضا معیّن میشود.
در این اقتصادها سؤالات اصلی کارگزاران اقتصادی به وسیلهٔ سازوکار عرضه و تقاضا پاسخ داده میشود.
این سؤالات عبارتند از: چه باید تولید کرد؟
چگونه باید تولید کرد؟
توزیع باید به چه نحو باشد؟
منابع موجود در اقتصاد چگونه باید به بخشهای گوناگون تخصیص یابد؟
حفظ موقعیت اقتصادی جامعه به چه نحو امکان پذیر است؟
(لفت ویچ، ۱۳۵۴: ص۲۰).
در اقتصاد بازار، قیمتی را که در اثر تعامل عرضه و تقاضا تعیین میشود، تعیین کنندهٔ جواب سؤالات مذکور میدانند.
● رقابت به صورت اصل رفتاری برخی از تعریفهای بازار ملاحظه شد.
بازار همچنین اقسام بسیاری دارد؛ مانند بازار رقابت کامل (Perfect Competition)، بازار رقابت ناقص(Imperfect competition) ، بازار انحصاری (Monopoly).
هر کدام از معانی بازار را در نظر بگیریم و هر قسمی از اقسام آن را که ملاحظه کنیم، عنصر «رقابت» (Competition) در آن اساسیترین نقش را ایفا میکند.
کارگزاران اقتصادی بر اساس رقابت بر سر سود بیشتر تولید میکنند و مصرف کنندگان نیز بر اساس رقابت بر سر دستیابی هر چه بیشتر به لذّت به مصرف مبادرت میورزند.
گرچه رقابت از دیرباز بین اقتصاددانان مطرح بوده، آدام اسمیت نخستین کسی است که این مفهوم را به صورت دقیق مطرح کرده است.
بر اساس نظر اسمیت، دولت نباید در بازار دخالت کند.
در این صورت افراد بر اساس منافع خصوصی خود عمل خواهند کرد و یک «دستِ نامرئی» (Invisible hand) این فعالیتها را هماهنگ میکند و در نتیجه، منافع جامعه تامین خواهد شد.
● معنای رقابت رقابت، یعنی گروهی برای دستیابی به امکانات اقتصادی با یکدیگر مبارزه کنند و هر کدام در پیشی گرفتن بر دیگران بکوشد.
روشن است که زیربنای رقابت به این معنا، اصالت دادن به تعقیب منافع شخصی به وسیلهٔ هر فرد است که شعار اصلی اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک بود؛ بنابراین مبنای رقابت در نظام سرمایهداری هم چشمی برای دستیابی بیشتر برای رسیدن به مواهب اقتصادی در مقایسه با دیگران است.
گر چه اصطلاح رقابت، بیشتر اوقات به صورت «رقابت کامل» که الگوی مطلوب است به کار برده میشود، عنصر یاد شده در تمام بازارها وجود دارد و رقابت به مفهومی که ذکر شد، در بازارهای غیر رقابتی تجلّی بیشتری مییابد.
برخی از اقتصاددانان میگویند هر چه رقابت شدیدتر باشد، کارگزاران اقتصادی کمتر به همدیگر به چشم رقیب مینگرند؛ زیرا در این صورت قدرت تاثیر آنها بر یکدیگر کمتر میشود.
در این صورت هیچ یک از آنها احساس نمیکند که از سوی دیگران تحت فشار است، در صورتی که در بازاری که رقابت اندک است و تولید کنندگان زیاد نیستند، هر یک خود را در فشار سختی میبینند؛ امّا بسیاری از اقتصاددانان این را نمیپذیرند.
آنها بر این باورند که افزایش تعداد رقیبان به افزایش رقابت میانجامد.
(رنانی، ۱۳۷۶: ص۸۲ ● رقابت از دیدگاههای گوناگون با توضیحی که در مورد مفهوم رقابت ذکر شد، به نظر میرسد که نباید در مورد تفسیر آن اختلافی وجود داشته باشد؛ امّا با مراجعه به متون اقتصادی، شاهد تفاسیر گوناگونی از رقابت هستیم که در طول زمان پدیدار شدهاند.
این دیدگاهها به اختصار ذکر میشوند: ۱) رقابت آزاد از نگاه اسمیت رقابت از منظر «آدام اسمیت» فعالیت و حرکتی است که فقط در وضعیتهای «عدم تعادل» یعنی هنگامی که برابری عرضه و تقاضا به هم میخورد پدید میآید.
هنگامی که اضافه عرضهای به وجود میآید، عرضه کنندگان برای تحمیل آن به دیگران با یکدیگر رقابت میکنند و برعکس، هر گاه عرضه کاهش مییابد.
متقاضیان به رقابت برای اختصاص دادن کالاهای موجود به خود برمیخیزند (رنانی، ۱۳۷۶: ص ۸۵)، و نتیجهٔ رقابت، در هر دو حالت، رسیدن به تعادل بین عرضه و تقاضا خواهد بود.
از دیدگاه اسمیت منافع شخصی، افراد را به کارهایی رهنمون میکند که به نفع جامعه خواهد بود و نتیجهٔ نهایی آن برابری عرضه و تقاضا است.
۲) رقابت از منظر نئوکلاسیکها از اواخر قرن نوزدهم با ظهور اقتصاددانان نئوکلاسیک، رقابت به طرز دیگری تعبیر شد.
آنها رقابت را به ساختار وضع تعادلی بازار، تعریف میکردند.
به عقیدهٔ آنها، اگر در بازاری، فروشندگان بسیار با خریدارن متعددی معامله کنند و هر کس از قیمتهایی که دیگران بر اساس آن خرید و فروش میکنند به خوبی آگاه باشند میتوان گفت رقابت وجود دارد (تفضلی، ۱۳۷۲: ص۳۴۹).
دو شرط یاد شده یعنی زیاد بودن رقیبان و آگاهی کامل از قیمتها به وسیلهٔ کورنو و جونز که از اقتصاددانان نئوکلاسیک هستند بیان شد.
اجورث، ترکیبی از شرط کورنو (بینهایت بودن تعداد رقیبان) و شرط جونز (اطلاعات کامل) را برای رقابت کامل بیان کرد.
وی هم چنین، مسألهٔ همگن بودن کالاها را برای تحقق رقابت ضرور دانست.
وی برای از بین بردن توانایی مشارکت کنندگان برای تاثیرگذاری بر روی قیمت، ضرورت «تقسیمپذیری» کالا را مطرح کرد (رنانی، ۱۳۷۶: ص۸۷).
جان بیتس کلارک (John Bates Clark: ۱۸۹۸) نیز، مسألهٔ «تحرّک کامل عوامل» را برای پیشگیری از انحصار و برقراری قیمت یگانه مطرح کرد.
مشاهده میشود که آنچه در متون اقتصادی رایج خُرد به صورت مدل رقابت کامل مطرح میشود، همین مدلی است که از نئوکلاسیکها به صورت ساختار در وضعیت تعادلی نقل کردیم در مقابل مدل کلاسیکی رقابت که در آن، رقابت از وضعیت غیرتعادلی آغاز میشود و نتیجهاش رسیدن به تعادل در بازار خواهد بود؛ یعنی رقابت کلاسیکی یک مفهوم پویا است؛ در حالی که مدل نئوکلاسیکها رقابت را به صورت مفهوم ایستا مطرح میکند.هایکک معتقد است که رقابت کلاسیکی را میتوان رقابت دانست؛ در نظر اینان، رقابت نزدیک است محقق شود.
امّا رقابت کامل نئوکلاسیکی استحقاق کمی دارد که رقابت نامیده شود؛ زیرا فرض میکند که وضعیت فعلی پیشتر وجود داشته است؛ امّا در دیدگاه کلاسیکی، رقابت نزدیک است محقق شود (همان: ص۸۸).
نتیجهٔ آن این است که فرض وجود وضعیت فعلی از زمان قبل (رقابت نئوکلاسیکی) نه تنها مانع همهٔ فعالیتهایی که فعل رقابت کردن وصف میکند، میشود بلکه آنها را تقریباً ناممکن میسازد.
کلارک بزرگترین مشکل نظریهٔ نئوکلاسیک را ایستایی آن میدانست (شومپیتر، ۱۳۷۵: ص۸۹.
۳) فرایند رقابتی تخریب خلاق: نظریهٔ شومپیتر به نظر شومپیتر تحول مداوم در محصولات و روشهای تولیدی، ذاتی خودِ سرمایهداری رقابتی است و مفهوم رقابت کامل نمیتواند این فرایند را توضیح دهد.
به نظر وی، رقابت واقعی میان بنگاههای کوچکی که تولید کنندهٔ کالای یکسان هستند در نمیگیرد؛ بلکه میان بنگاههای مبدع و دیگر بنگاهها رخ میدهد.
وی میگوید: آنچه مهمّ است، عبارت است از رقابت در کالاهای جدید، تکنولوژی جدید، منابع عرضههای جدید، نوع جدید سازمان.
این رقابت آنچنان موثرتر از انواع دیگر است که میتوان آن را به یک بمباران در مقایسه با فشار دادن یک درب تشبیه کرد...
اهرم نیرومندی است که سرانجام تولید را گسترش میدهد و قیمتها را پایین میآورد...
(شومپیتر، ۱۳۷۵: ص۱۲۴.
بر اساس نظر شومپیتر، ابتدا ابداعی صورت میگیرد (خلاقیت) و انحصارگذرا را شکل میدهد و سودهای انحصاری به ارمغان میآورد؛ آنگاه این ابداع پخش میشود؛ سپس در معرض ابداعات جدید قرار میگیرد که سودهای انحصاری آنرا از بین میبرد (تخریب) و این جریان همچنان ادامه مییابد (رقابت دینامیک) (رنانی، ۱۳۷۶: ص۹۱).
وی میگوید: بر اساس نظر شومپیتر، ابتدا ابداعی صورت میگیرد (خلاقیت) و انحصارگذرا را شکل میدهد و سودهای انحصاری به ارمغان میآورد؛ آنگاه این ابداع پخش میشود؛ سپس در معرض ابداعات جدید قرار میگیرد که سودهای انحصاری آنرا از بین میبرد (تخریب) و این جریان همچنان ادامه مییابد (رقابت دینامیک) (رنانی، ۱۳۷۶: ص۹۱).
وی میگوید: این فرایند تخریب خلاق، اصل اساسی سرمایهداری است؛ چیزی است که سرمایهداری در آن خلاصه میشود (شومپیتر، ۱۳۷۵: ص۱۲۲)؛ البتّه شومپیتر میپذیرد که امکان دارد برخی بنگاهها موفق شوند از این فرایند رقابتی بپرهیزند.
در این حالت، وضعیت آنها به تدریج به وضعیت انحصاری دائم تبدیل میشود که در تاریخ سرمایهداری فراوان اتفاق افتاده است.
خلاصهٔ سخن اینکه شومپیتر از منتقدان جدی رقابت کامل نئوکلاسیکها بود و رقابتی را که در آن مدل مطرح میشود سبب رکود و بیرونقی میدانست و رقابت پویا را در یک روند بلند مدت به جای آن مطرح میکرد؛ امّا رقابت به صورت فرایند تخریب خلاّق را که به جای رقابت کامل مطرح میکرد نیز در بسیاری موارد زمینهساز بروز انحصار میدانست و درجهای از انحصار را میپذیرفت.
به دنبال نظریات او، نظریههای جدیدی مانند «رقابت ناقص» (Imperfect Competition) و «رقابت انحصاری» (Monopolistic Competition) برای تبیین وضعیت جدید بازارهای کشورهای سرمایهداری مطرح شد.
معمولا" اقتصاددانان در مورد چه نوع بازارهایی صحبت میکنند؟
الف-چهار نوع مختلف بازار که اقتصاددانان معمولا" مشخص وشناسایی می نمایند عبارتند از بازار رقابت کامل بازار رقابت انحصاری بازار انحصار چند جانبه فروش بازار انحصار کامل و سه نوع اخیر ساختار بازار در محدوده و قلمرو موضوع رقابت ناقص قرار دارند.
ب-اقتصاد دانان این چهار نوع ساختار بازارها را به این جهت مشخص و شناسائی می نمایند که بتوانند تجزیه و تحلیل های خود را به صورت سیستماتیک و سازمان یافته انجام دهند.با این همه باید گفت که در دنیای واقع این چنین تمایز دقیق در عمل وجود ندارد.یعنی در دنیای واقع بنگاهها معمولا" دارای خصوصیاتی هستند که تنها در یک نوع بازار نمی گنجد و به همین جهت مشکل است که بتوان آنها را در داخل یکی از انواع چهار گانه بازارها طبقه بندی کرد.
ج-ما ازاین جهت دو نوع افراطی از انواع بازارها (یعنی رقابت کامل و انحصار کامل (محض)) را قبل از دو نوع دیگر بررسی می کنیم که به لحاظ تاریخی این دو مدل قبل از دو مدل دیگر تکوین یافته اند, و مهمتر اینکه این دو مدل مدل هایی هستند که کامل تر بوده و به طور رضایت بخش تری بسط پیدا کرده اند.مدل های رقابت انحصاری و انحصار چند جانبه فروش گرچه با شکل واقعی تشکیلات تجاری در اقتصادها همخوانی داشته و واقعگراتر هستند ولی زیاد رضایت بخش نیستند و ازبعد نظری ازکمال مطلوب فاصله بسیار دارند.
بازار رقابت کامل خصوصیات بازار رقابت کامل: 1) فراوانی تولید کننده و مصرف کننده (فراوانی تعداد خریداران و فروشندگان): فروشندگان بسیار زیادند و انداره هر یک از این فروشندگان نسبت به بازار به قدری کوچک است که نمی توانند روی قیمت تأثیر بگذارند و در واقع گیرنده ی قیمت یا قیمت پذیر هستند، هر خریداری هم بصورت انفرادی آن قدر کوچک است که نمی تواند امتیاز خاصی از فروشندگان بدست آورند، هیچ گونه رقابت غیر قیمتی نظیر تخفیف، ضمانت، اشانتیون و ...
وجود ندارد.
فروشنده در بازار رقابت کامل قیمت پذیر است، یعنی قیمت برای محصول او معین است و قیمت تولید تغییر نخواهد کرد.
این به معنی افقی بودن تقاضا برای محصول اوست.
2) کالای همگن (تولیدات همگن): تولیدات همه ی تولیدکنندگان باید مثل هم باشند.
تولیدکننده ای که دارای تولید متمایز از دیگران است درجه ای از کنترل روی بازار خواهد داشت و این با اصول بازار در رقابت کامل ناهماهنگ است.
3) سیار بودن عوامل تولید، آزادی حرکت منابع: یعنی ورود و خروج به بازار آزاد باشد و هیچ مانع حقوقی و فنی و مالی برای ورود به بازار موجود نباشد.
هر منبع می تواند خیلی سریع به علائم پولی جواب داده و به داخل یا خارج از آن حرکت کند.
نیروی کار باید هم در زمینه ی جغرافیایی و هم بین مشاغل توان حرکت داشته باشد، و این تحرک محتاج آن است که مهارتهای مورد نیاز نیروی کار کم، ساده و به سادگی قابل فراگیری باشد و نهاده های مواد اولیه هم بوسیله مالک یا تولیدکننده ی آنها به صورت انحصاری در نیامده باشد.
4) کامل بودن اطلاعات ( دانش کامل ): همه ی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان دارای اطلاعات کامل از بازار بوده و با دانش کامل و شفافیت تمام تصمیم گیری می کنند.
در اینجا این سوال پیش می آید که آیا در جهان واقعی رقابت کامل وجود دارد یا نه و اگر ندارد چرا مدل رقابت کامل را در اقتصاد بررسی می کنیم؟
رقابت کامل با تعریف بالا هرگز وجود ندارد شاید نزدیکترین بازار به رقابت کامل بازار برخی از محصولات کشاورزی مانند گندم و ذرت است.
اما این حقیقت که در جهان واقعی هرگز رقابت کامل وجود ندارد باعث کاهش مفید بودن یک مدل رقابتی کامل نیست و هدف از بررسی این بازار سنجش بازارهای دیگر نسبت به مدل رقابتی کامل است که این مدل در افتصاد مبنای ارزیابی بازارهای دیگرمی باشد.
محاسبه جبری قیمت و محصول تحت شرایط رقابت کامل: شرط اولیه وثانویه تولید برای بنگاهها تحت شرایط رقابت کامل به شرح زیر می باشد.
سود کل() برابر است با تفاوت درآمد کل (TR)از هزینه کل (TC) که درآن همگی تابعی از میزان محصول یا Q هستند.
اگر مشتق درجه اولی از بر حسب Q گرفته شود و آن را مساوی صفر قرار دهیم خواهیم داشت: بنابراین از آنجا که در شرایط رقابت کامل MR=P می باشد شرط اولیه حداکثرنمودن سود کل عبارتست از: P=MR=MC شرط بالا فقط شرط حداکثر نمودن (یا حداقل نمودن است) است.شرط ثانویه حداکثر نمودن سود کل بنگاه آنست که مشتق دوم بر حسبQ منفی باشد یعنی بنابراین از آنجا که در شرایط رقابت کامل منحنی MR خطی افقی است لذا نامساوی بالا بدان معناست که منحنی MC در نقطه ای که MR=MC است می بایست صعودی باشد تا سود کل حداکثر شود (و یا زیان کل حداقل گردد بازار رقابت انحصاری تعریف رقابت انحصاری رقابت انحصاری به ساختاری از بازار اطلاق می شود که در آن تعداد زیادی بنگاه به فروش کالاهایی که خیلی به هم مرتبط و نزدیک هستند ولی با هم شباهتد کامل ندارند مشغول می باشند .به عنوان مثال می توان به سیگارهای گوناگون که با مارک های مختلف در بازار موجود است اشاره نمود (برای مثال مارلبرو, وینستون و کنت) مثال دیگر در این باره وجود انواع مختلف پودر های شوینده موجود در بازار است(مثل تاید, برف, شوما) به خاطر این تنوع در محصولات فروشندگان درجاتی ازکنترل را روی قیمت دارند و بنابراین با منحنی تقاضایی با شیب منفی مواجه هستند با وجود این قابلیت جانشینی محصولات با یکدیگر شدیدا" قدرت انحصاری فروشندگان را محدود می سازد و موجبمی شود که منحنی تقاضا دارای کشش بالا باشد.
عوامل رقابتی و عوامل انحصاری در شرایط رقابت انحصاری: عامل رقابت در بازار رقابت انحصاری از حضور تعداد زیاد و متعدد بنگاهها که فعالیت هر کدام دارای هیچ اثر قابل پیش بینی بر بنگاههای دیگر در بازار نیست ناشی می شود(شبیه بازار رقابت کامل) بعلاوه بنگاهها می توانند در بلند مدت بدون مواجه شدن با مشکلات زیاد باین بازار وارد و یا از آن خارج شوند.
چرا در شرایط رقابت انحصاری تعریف منحنی تقاضای بازار , منحنی عرضه بازار و قیمت تعادلی مشکل است؟
از آنجایی که تحت شرایطرقابت انحصاری هر بنگاهی محصولی را تولید می نماید که اندکی با محصول دیگران متفاوت است ما نمی توانیم منحنی تقاضای بازار و منحنی عرضه بازار محصول را تعریف نماییم و یک قیمت واحد تعادلینداریم و بجای آن قیمت های متعدد داریم که هر کدام برای محصولاتی که توسط هر بنگاه تولید می شود متفاوت است .بنابراین تجزیه وتحلیل نموداری رقابت انحصاری باید محدود به بنگاه نمونه ویا بنگاه نماینده باشد.
تعادل کوتاه مدت در شرایط رقابت انحصاری: چون در شرایط رقابت انحصاری یک بنگاه مواجه با منحنی تقاضای با کشش بالا و در عین حال با شیب منفی برای محصول متفاوتی نسبت به سایر فروشندگان آن محصول است.لذا منحنی درآمد نهایی یا MR آن بنگاه پایین منحنی تقاضای آن قرار می گیرد.سطح محصول تعادلی کوتاه مدت بنگاه بوسیله نقطه ای بدست می آید که در آن منحنی SMC بنگاه منحنی MR آن را از پاییثن قطع می کند.(البته به شرط اینکه در این سطح از محصول P>=AVC باشد) مثال: در نمودار زیر منحنی تقاضای یک بنگاه نمونه را که در شرایط رقابت انحصاری با آن مواجه است و کشش پذیری بالایی دارد با d نشان داده شده و MR نیزمنحنی درآمد نهایی متناظر آن است.بهترین سطح تولید بنگاه در کوتاه مدت 6 واحد و بوسیله نقطه E که در آن MR=SMC است داده شده است.
در حالت Q=6 قیمت و P مساوی 9 دلار (نقطه A روی منحنی تقاضا) و SAC مساوی هفت دلار (نقطه B ) است.بنابراین بنگاه در شرایط رقابت انحصاری سود خود را درسطح دلارAB=2 در هر واحد و دلارABCF=12 در کل به حداکثر میرساند در این بنگاه اگرP=SAC باشد بنگاه سر به سر می شود و اگر P=AVC برقرار باشد زیان های خود را به حداقل خواهد رسانید.
نمودار 1-1 تعادل بلند مدت در شرایط رقابت انحصاری: اگر بنگاه در بازار یا صنعتی که درآن شرایط رقابت انحصاری حاکم است فعالیت نماید در کوتاه مدت به منافع اقتصادی دست می یابد این امر سبب می شود که در بلند مدت بنگاههای دیگر وارد آن صنعت شوند و در نتیجه منحنی تقاضا برای محصولات هر بنگاه به پایین منتقل می شود (چرا که اکنون هر بنگاه سهم کوچکتری از بازار را داراست)و این فرآیند تا آنجا ادامه می یابد که تمام سود زایل میشود.عکس این مورد هم زمانی اتفاق می افتد که بنگاهها در کوتاه مدت متحمل زیان می شوند.
مثال 2:اگر یک بنگاه نمونه که در شرایط رقابت انحصاری فعالیت می کند در کوتاه مدت سود داشته باشد این امر بنگاههای دیگر را تشویق و ترغیب به ورود به آن بازار در بلند مدت می نماید.در نتیجه منحنی تقاضا برای محصولات این بنگاه (مثلا"d در نمودار بالا) به پایین و به موقعیت d' در نمودار زیر منتقل می شود (چرا که سهم بنگاه از بازار آن کالا کاهش می یابد) تا اینکه مماس بر منحنیLAC در سطح محصول 4 واحد شود که درآن نقطه MR'=LMC است(نقطه (E' در سطح Q=4 واحد و P=LAC=SAC'(نقطه B') بوده و بنگاه در بلند مدت در وضعیت سر به سر قرار می گیرد نمودار 1-2 متغیرهای گزینه ای (مربوط به انتخاب) برای یک بنگاه تحت شرایطرقابت انحصاری: قیمت تغییر تولید هزینه های فروش الف ) متغیر های گزینه ای برای بنگاهی که در شرایط رقابت انحصاری فعالیت دارد عبارتند ازقیمت , تغییر تولید و هزینه های فروش بدین معنی که برای به حداکثر رساندن منافع در کوتاه مدت بنگاه می تواند قیمتی را مطرح سازد که درآن MR=MC باشد.بنگاه همچنین می تواند به تغییر مقدار محصول مبادرت ورزد و هزینه های فروش را تا آنجا افزایش دهد که MR ناشی از این اقدامات مساوی MC شود.این موضوع با موردی که درشرایط رقابت کامل که در آن بنگاه فقط اختیار دارد تا بهترین سطح تولید را انتخاب و تعیین نماید تفاوت اساسی دارد.
رقابت غیر قیمتی به تمام اقداماتی که بنگاه برای افزایش فروش و یا تغییر در محصول و هزینه های فروش با هدف کم کشش تر کردن منحنی تقاضایی که با آن مواجه هستند اطلاق می گردد.
ب) تغییر در محصول به تغییر در برخی خصوصیات محصول که جذاب تر کردن آن کالا یا خدمت را برای مشتری به دنبال دارد صورت می گیرد اشاره دارد.برای مثال تولید کنندگان شیر شیر کم چربی را برای افرادی که نگران چاق شدن هستند عرضه کرده وبه جای بطری های شیشه ای از بطری های پلاستیکی که شکسته نمی شوند و بعلاوه سبکتر نیز هستند استفاده نموده اند.
ج) هزینه های فروش شامل تمام هزینه هایی است که بنگاه برای تغییر محصول خود به عهده می گیرد تا از قدرت فروش بیشتر بهره مند شوند و قدمت بیشتر و بهتر محصول را معرفی نمایند تا از این رهگذر مصرف کنندگان را تشویق به خرید محصول خود نمایند.
بازار انحصار چند جانبه الف) تعریف انحصار چند جانبه انحصار چند جانبه سازمان ویا ساختاری از بازار است که درآن فروشندگان اندکی کالایی را عرضه می نمایند.اگر فقط دو فروشنده وجود داشته باشند ما با بازار انحصار دوجانبه مواجه خواهیم بود.اگر محصول همگن باشد (نظیرفولاد, سیمان ومس ) انحصار چند جانبه محض را خواهیم داشت.اگر محصول صنعت یا بازار دارای تفاوت باشد (مثل اتوموبیل وسیگار) با انحصار چند جانبه با تفاوت در محصول مواجه خواهیم بود.انحصارچند جانبه متداولترین نوع ساختار بازار در بخش مصنوعات کارخانه ای در اقتصادهای مدرن است و بر مبنای همان توجیهات کلی مربوطبه انحصار نشئت می گیرد (یعنی صرفه جویی درمقیاس, کنترل روی منابع مواد خام و مواد اولیه , اختراعات وامتیازات دولتی) ب) مهمترین ویژگی منحصر به فرد انحصارچند جانبه: هم بستگی متقابل بین بنگاهها در صنعت ویژگی مهم ومنحصر به فردی است که ساختار بازار انحصار چند جانبه را ازدیگر بازارها متمایز می سازد.
این همبستگی متقابل نتیجه طبیعی اندک بودن بنگاهها در این بازار است.یعنی چون بنگاههای اندکی دراین بازار وجود دارند بنا براین زمانی که بنگاهی قیمت خود را کاهش می دهد و یا به یک تبلیغات موفق دست می زند و یا مدل بهتری را ارائه می نماید درآن صورت منحنی تقاضایی که سایر بنگاهها در انحصار چند جانبه با آن مواجه هستند به پایین منتقل میشود و در نتیجه سبب می شود که سایر بنگاهها دراین بازار به عکس العمل بپردازند.
ج) مشکل انحصارچند جانبه: در قبال عکس العمل سایر بنگاهها در این بازار نسبت به بنگاهی که آغاز گر اقدامات اند الگوهای متفاوتی وجود دارد و تا زمانی که یک الگوی خاص عکس العمل را فرض نکنیم ما نمی توانیم منحنی تقاضایی را که بنگاه مورد نظرما در این بازاربا آن مواجه است تعریف نماییم.بنابراین ما راه حل قطعی نداریم ولی حتی اگر ما برای نیل به یک راه حل قطعی ومعین یک الگوی خاص عکس العمل نیز برای خود فرض کنیم آن راه حل یکی ازراه حل ها در میان را حل های متعدد دیگر خواهد بود.
مدل های انحصار چند جانبه: مدل کورنو در مدل کورنو ما با این فرض آغاز می کنیم که دو بنگاه وجود دارند که هر دو به فروش آب چشمه در شرایطی که هزینه تولید آب صفر است مشغول هستند.بنابراین میزان فروشی که سود هر بنگاه را به حداکثر می رساند در وسط منحنی تقاضا برای هر بنگاه که دارای شیب منفی بوده و بصورت خط مستقیم است قرار دارد یعنی جایی که e=1 بوده و TR حداکثر است.فرض رفتاری اساسی که کورنو بعمل آورده این است که هر بنگاه در کوشش خود برای به حداکثر رساندن سود کل یا TR خود فرض می کند که بنگاه دیگر محصول خود را ثابت نگاه می دارد.
بر اساس این فرض که هر دو بنگاه با آن مواجه هستند این دو بنگاه فعالیتهای متفاوتی را انجام می دهند تا اینکه هر کدام از آن دو بنگاه دردست 2/1 از کل آبی را که در صورت حاکم بودن شرایط رقابت کامل در بازار تولید و به فروش می رسد بخود اختصاص می دهند.
مثال 3 )در نمودار 3-1 منحنی D منحنی بازار برای آب چشمه است.
اگر بنگاه A تنها فروشنده در بازار باشد درآنصورتA D=d بوده و بنگاه مزبور TR وسودکل خود را در نقطه Aیعنی جایی که 600واحد را به قیمت هر واحد 6دلار می فروشد,به حداکر میرساند.این راه حل یک راه حل انحصاری است.
حال فرض کنید که بنگاه B وارد بازار شود و این بنگاه فرض کند که بنگاه A به فروش 600 واحد ادامه خواهد داد.
بنابراین منحنی تقاضا ی بازار منهای 600 واحد داده شده که در نمودار 3-1 بصورتdB نشان داده شده است.
بنابراین بنگاه B سود کل و TR خود را در نقطه B (روی منحنیdB ) یعنی جاییکه 300 واحد را به قیمت 3 دلار برای هر واحد به حداکثر می رساند.حال بنگاه A به عکس العمل می پردازد وبا فرض اینکه بنگاه بفروش 300 واحد ادامه دهد منحنی جدید تقاضا برای بنگاه خود را از طریق کسر کردن 300 واحد از کل منحنی تقاضای بازاریا منحنیی بدست می آورد که عبارتست از منحنی Da در چنین حالتی بنگاه Aسودکل خود را در نقاط َ Aروی منحنی َd به حداکثر می رساند.
حال بنگاه B دوباره به عکس العملمی پردازد-و در نقطه َB روی منحنی جدید تقاضای خود یعنی Db'فروش خود را تنظیم می نماید.
این فرایند عمل و عکس العمل بوسیله دو بنگاه همگرایی به سوی نقطه E راسبب می شود و در نهایت هر کدام از دو بنگاه B,A با منحنی تقاضای dE مواجه خواهند شد.
بنگاه اول سود کل خود را با فروش 400 واحد و با قیمت4 دلار برای هر واحد به حداکثر خواهند رسانید (نقطهE) بنگاه دیگر نیز با تقاضای DEمواجه است(که از طریق کسر400 واحد از منحنی تقاضای کل بازار یا D بدست می آید) و وضع فروش وسود این بنگاه نیز در نقطه E خواهد بود.
بنابراین هر بنگاه به فروش 400 واحد به قیمت هر واحد 4 دلار ادامه داده و سود کل وTR آن 1600 دلار خواهد بود.
محصول برابر 400 واحد برای هر بنگاه عبارت است ازیک سوم از 1200 واحدی است که اگر بازار تحت شرایط رقابت کامل عمل می نمود و حاصل می شد ( یعنی بوسیله برقراری شرط P=MC=0) 6/1:مدل اجورث در مدل اجورث همانند مدل کورنو ما فرض می کنیم که دو بنگاه B,A وجود دارند که کالای همگنی کم هزینه تولید آن صفراسترا می فروشد.
بعلاوه در مدل اجورث فروض نیز اضافه شده و در نظر گرفته می شود: (1) هر بنگاه برای محصول خود مواجه با منحنی تقاضای مشابهی است که بصورت خط مستقیم می باشد .
(2) هر بنگاه دارای ظرفیت تولیدی محدود بوده و نمی تواند تمام عرضه بازار را به تنهایی فراهم آورد.
(3) هر بنگاه در تلاش و کوشش برای به حداکثر رساند TR با سود کل خود فرض می کند که بنگاه دیگر قیمت خود را ثابت نگاه می دارد.
نتیجه این فرضیات این است که قیمت محصول بطور دایم و مستمر بین قیمت انحصاری و قیمت حداکثر محصول هر بنگاه نوسان داشته باشد.
نوسانات قیمتی گاهگاهی در بازارهای انحصاری چند جانبه نیز دیده شده است.
1/7:مدل چمبرلین هم مدل کورنور و هم مدل اجورث هر کدام بر اساس فرض بسیار ساده مبتنی هستند که به موجب آن دو انحصارگر فروش (دو قطبی)هرگز وابستگی متقابل به یکدیگر را تشخیص نمی دهند و متوجه آن نیستند .
با وجود این ما این مدل ها را مطاله می کنیم چرا که مطاله آنها اطلاعات و اشاراتی را در خصوص طبیعت هم بستگی متقابل در شرایط انحصار چند جانبه در اختیار ما می گذارد.
همچنین این مدل ها پیش در آمدهایی برای نیل به مدل های واقعی تر هستند.
یکی از این مدل های واقعی تر مدل چمبرلی است .
او نیز با همان فرض کورنو مدل خود را آغاز می کند ولی علاوه برآن فروض این فرض را نیز در مدل خود لحاظ می کند که هر کدام از این دو انحصارگر وابستگی متقابل به یکدیگر را نیز تشخیص می دهند .
نتیجه این است که دو انحصار گر بدون هیچگونه توافق و یا تبانی قبلی قیمت های یکسانی را تعیین نموده و مقادیر یکسانی را بفروش رسانده و منافع مشترک خود را به حد اکثر می رساند.
مثال4: در نمودار 4-1 منحنی D منحنی تقاضای بازار برای محصول مشترک دو انحصارگر B,A است.