شهر قُم از شهرهای مرکز ایران است. شهر قم مرکز استان قم و نیز مرکز شهرستان قم میباشد. این استان در سال ۱۳۷۵ خورشیدی به استان تبدیل شد و کوچکترین استان ایران است. قم در منطقهای خشک و کویری واقع گردیدهاست با این وجود به علت اهمیت این شهر مرکزی برای مهاجرت مردم از شهرها و کشورهای گوناگون است.
قم جزو معدود شهرهای جهان است که تقریباً در تمام طول تاریخ اسلام فقط شیعه نشین بودهاست.[نیازمند منبع]
نام ها
ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای آلاچیق مانندی که چوپانان برای استراحت میساختند، باز میگردد. بنابر داستانی نام قم از یک حدیث منسوب به محمد پیامبر اسلام گرفته شدهاست.[نیازمند منبع]
قم چندین نام دارد که از جمله نامهای آن میتوان به اینها اشاره کرد.
«مجمع انصار القائم (عج)» یعنی محل تجمع یاران امام زمان.
«مأوی للفاطمیین» یعنی پناهگاه منسوبین به فاطمه زهرا است.[1]
«شهر خون و قیام». این عنوان به دلیل نقش فعال این شهر در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی به این شهر داده شدهاست.
موقعیت جغرافیایی
شهری است در حاشیه کویر، که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد. وسعت این شهرستان برابر با وسعت استان قم میباشد و دارای ۵ بخش، ۱۰ دهستان و ۳۶۳ آبادی دارای سکنهاست. پنج بخش آن عبارت اند از: جعفرآباد، خلجستان، مرکزی، سلفچگان و کهک میباشد.
از لحاظ جغرافیای قم همسایه جنوبی استان تهران است. دریاچه حوض سلطان در استان قم و چهل کیلومتری شهر قم واقع شدهاست. بلند ترین ارتفاعات کوهستانی این استان در ۴۵ کیلومتری شهر قم، منطقه فردو، به نام قله برف انبار به ارتفاع ۳۱۵۰ متر میباشد که در فصول سرد سال یخچالی دارد که نام این کوه نیز برگرفته از آن است.
مساحت شهر قم حدودا یازده هزار و سیصد کیلومتر مربع است که اندکی از کشور لبنان بزرگتر است(مساحت لبنان=ده هزار و پانصد کیلومتر مربع) [نیازمند منبع]
آرامگاه و حرم تاریخی و باستانی معصومه دختر امام موسی کاظم و مسجد جمکران و بیش از چهارصد امامزاده دیگر و حوزهها و مدارس علمیه قم و مساجد تارخی و مهم مثل مسجد جامع و مسجد امام حسن و مسجد باب الجنه و مسجد رفعت و موسسات آموزشی و بین المللی و رودخانه قمرود با آن طغیانها و پرآب شدنهای قدیمی که این روزها به علت سد ۱۵خرداد و دلایل جوی کم آب و یا بی آب شده، از جمله جاذبههای توریستی شهر قم میباشند. در قم گروههای معتنابهی در جذب توریست فعالیت کلاسیک و موسسهای و مجوز دار دارند.
موقعیت تاریخی
از لحاظ تاریخی روایتهای گوناگونی در مورد تأسیس شهر قم وجود دارد. یک گزارش تاریخی بر آن است که شهر قم در سالهای دور توسط مهاجرانی که از یمن به ایران هجرت کرده بودند تأسیس شدهاست. روایت مستند تر حاکی از آن است که این شهر قدمت ۵۰۰۰ ساله دارد که این ادعا توسط دانشگاه آکسفورد با استناد به آزمایش کربن مورد تایید واقع شدهاست.[نیازمند منبع]
اقلیم شهرستان
آب و هوای قم در طبقه بندی اقلیمی کشور در زمره آب و هوای نیمه بیابانی (جزو اقلیم کویری و خشک) محسوب میشود چون نزدیک به منطقه بیابانی مرکز ایران است. تابستانهای آن گرم و خشک و زمستانهای آن کم و بیش سرد است اختلاف دمای سالانه نسبتاً زیاد و در اغلب اوقات خشکی هوا غلبه دارد. علیرغم آب وهوای خشک ونیمه بیابانی این استان مناطق خوش آب وهوایی اطراف شهر قم وجود دارد که برخوردار ازآب وهوای سرد کوهستانی بوده ومحل مناسبی برای گذران تعطیلات وایام گرم سال میباشد.
مشخصات جمعیتی و اجتماعی شهرستان
جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۹۵۹٫۱۱۶ نفر بودهاست [۱].
جمعیت شهرستان قم در سال ۱۳۷۵ برابر با ۸۵۳۰۴۴ نفر بودهاست که ۱۶/۹۱ درصد آن در نقاط شهری ساکن بودهاند. درقم طوایف زند، گائینی، شاهسون، لک و... زندگی میکنند.
نسبت جنسی ۱۰۵ مرد به ازای ۱۰۰ زن
بعد متوسط خانواده ۴/۷۴ نفر میباشد که در نقاط شهری ۴/۷۹ نفر در نقاط روستائی ۴/۲۵ نفر میباشد.
۹۹/۷۶ درصد جمعیت شهرستان مسلمان و مابقی را پیروان دیگر ادیان الهی تشکیل میدهند.
حوزه علمیه قم
حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری تأسیس شدهاست. افرادی همچون سید محمد تقی خوانساری ، روحالله خمینی، اراکی، گلپایگانی، خامنهای، رفسنجانی، محمد صدوقی، مصباح یزدی، عباس مصباح زاده و عباس قمی در حوزه قم تحصیل و تدریس کردهاند. وجود حوزه علمیه در این شهر باعث شده تا اتباع خارجی از بیش از ۸۰ کشور جهان گرد هم آیند.[نیازمند منبع]امام موسی صدر متولد قم میباشد. سهراب سپهری نیز متولد قم میباشد ولی در کودکی به کاشان مهاجرت میکند به همراه خانواده خود.[نیازمند منبع]سید حسن نصراله هم کمی بیش از یک سال در قم تحصیل نمودهاست.[نیازمند منبع]مطهری و بهشتی هم در حوزه قم بودند.[نیازمند منبع] آرامگاه پروین اعتصامی هم در قم است.[نیازمند منبع] همچنین آرامگاه دکتر محمد قریب هم در قبرستان شیخان قم واقع شده.[نیازمند منبع] همچنین آرامگاه چند تن از شاهان صفوی در قم و آنهم در حرم میباشد ولی متاسفانه پس از انقلاب به دلایل واهی و بی توجه به آثار باستانی و فرهنگی بودنشان، از نظرها مخقی نگهداشته شدهاند.
مراکز علمی و دانشگاهی
استان قم علاوه بر دارا بودن مراکز تحصیل علوم دینی، دارای مراکز دانشگاهی نیز میباشد.
دانشگاه قم
دانشگاه آزاد قم
دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استان قم[2]
دانشگاه مفید
دانشگاه پیام نور قم[3]
محله های قم
قم دارای محلههای کوچک و بزرگ و کاملا متفاوتی است که عبارتند از: حرم ، آزادگان ، نیروگاه، صفائیه، چهار مردان، آذر، زنبیل آباد، زین الدین، امام حسن، پردیسان، مهدیه، امام، دورشهر، ....
پوشاک بیرونی زنان
درقم ودیگر مناطق کشور می توان گفت که چادر، عمومی ترین وهمه گیرترین «لباس ملی» زن ایرانی بوده است. جنس و رنگ چادر بستگی به طبقه فرد استفاده کننده داشت که به چه گروه اجتماعی تعلق داشته باشد. جنس چادر می توانست از ابریشم، نخ، کرباس یا ساس باشد. رنگ چادر هم متنوع وگوناگون بود. زنان شهرنشین عمدتاً از چادرهایی با رنگ سیاه استفاده می کردند. زنان روستایی از چادرهایی با رنگ شادتر وطرح های متنوع چون چادرهای شطرنجی وچهارخانه با رنگ های سرخ، سیاه، سفید و زرد وسبز وآبی استفاده می کردند.
استفاده از چادر الزاماً برای حضوردر انظار عمومی یا معابر شهری وروستایی نبوده است. گاهی زنان ایرانی حتی در منازل خود از چادر بهره می بردند که از این نوع چادر با عناوین«چادرنماز، یا چادرشب» یاد می شده است. درکنار چادر، استفاده از روبند یا نقاب برای حضور زنان شهری در انظار عمومی ضروری بوده است.
زنان روستایی ملزم به استفاده از روبند نبوده اند. روبند عبارت بود از تکه پارچه ای که قسمت چشم هایش شبکه دوزی شده بود و به وسیله یک سگک یا قزن قفلی به پشت سر محکم بسته می شد. جنس سگک بسته به تمکن مالی استفاده کننده می توانست از طلا یا نقره یا برنج باشد. جنس روبند اغلب از کتان با چیت موصلی وبه رنگ سفید بوده است.
چاقچور نیز در زمره پوشاک ایرانی جای می گرفته که عبارت بود از: شلوارگشاد و بلند وکف دار زنانه که آن را به روی شلیته وتنبان می پوشیده اند ودارای لیفه وبندی که در زیر شکم بسته می شد. چاقچور به رنگ های متنوعی چون آبی روشن، سبز، بنفش مایل به ارغوانی، سبز بی رنگ و یا سیاه بوده است. چاقچور علاوه بر آن که دلربایی و ظرافت پای زنان را می پوشانده به جای چکمه ومحافظ پا در برابر گردوخاک نیز کاربرد داشت.
در یک تقسیم بندی کلی پوشاک زنان عبارت بود از:
پوشیه:پوششی از نوع توری نازک برای پوشیدن صورت زنان بود که توسط بندی که در زاویه های کناری پوشیه دوخته شده بود بر پشت سر گره می زدند.
پیشانی بند: دستمال چهارگوشی که روی پیشانی می بستند.
روسری: پارچه مربعی شکلی بود که اضلاعی کوچکتر ازچارقد داشت. روسری را مشابه چارقد برسرانداخته، دوگوشه ای را در زیر گلو گره می زدند.
چارقد: از روسری بلندتر است وخانم ها به صورت مثلث دولاشده به سر می اندازند.
چادر: که به اشکال و اسامی مختلفی از گذشته تاکنون در سطح استان رایج بوده است.
الف)چادر راسته ب) چادر عربی ج) چادرنماز(رنگی)
د)چادرمشکی که در 50 سال گذشته مرسوم بوده است. ه) چادر عبایی