دانلود مقاله نکاتی در آداب معاشرت

Word 85 KB 4535 41
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نکاتی در آداب معاشرت نشست های اجتماعی بخش مهمی از کار و زندگی افراد را تشکیل می دهند ، در گردهمائی ها است که می توان به همراه دوستان تفریح کرد، با مشتری های جدید آشنا شد و قراردادهای مختلف بست، رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهدکرد تا شأن و منزلت اجتماعی تان ارتقاء یابد و فردی خوش محضر محسوب شوید.

    همیشه مودب باشید ، نسبت به همه نزاکت را رعایت کنید.

    هیچ گاه دشنام ندهید: ناسزا گویی مطلقاً ممنوع است چون نشان می دهد شما قادر نیستند.

    برای بیان عقاید خود از واژه ها و لغات مناسب تری بهره ببرید.

    با صدای بلند صحبت نکنید: هنگامی که با صدای بلند صحبت می کنید موجب بالا رفتن سطح استرس میان اطرافیان خود می گردید بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و این که می خواهید حرف خود را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید.

    کنترل خود را از دست ندهند و همواره خونسردی خود را حفظ کنید.

    به دیگران خیره نشوید: زل زدن به دیگران و چشم جرانی نوعی تعرض به دیگران محسوب می شود.

    صحبت کسی را قطع نکنید: پیش از آن که اظهار عقیده ای بکنید اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد.

    میان صحبت کسی بریدن بی نزاکتی و عدم برخورداری از مهارت های اجتماعی فرد است اگر نمی خواهید خود بین و از خود راضی به نظر آیید هیچ گاه صحبت کسی را قطع نکنید و اگر مجبور به انجام این کار شدید گفتن جمله ی معذرت می خواهم را از یاد نبرید.

    مودب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائلید.

    همیشه وقت شناس باشید: مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید.

    سر موقع در قرار ملاقاتها ، جلسات و موقعیتهای شغلی و اجتماعی حضور یابید.

    علاوه بر این یک فرد متشخص می داند که چه زمانی باید یک میهمانی را ترک کند.

    حرمت بزرگترها را نگه دارید.

    به اشتباهات دیگران نخندید: هنگامی که شما مرتکب اشتباهی می شوید و یا خرابکاری می کنید تنها انتظاری که از دیگران دارید این است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و شما به واسطه ی آنها موردتمسخر قرار نگیرید.

    هرگز فخر فروشی نکنید.

    مرتب به ساعتتان نگاه نکنید: هنگامی که در محفلی هستید مرتب به ساعت خود نگاه نکنید مگر آن که بلافاصله قصد ترک محل را داشته باشید وقتی به ساعتتان نگاه می کنید و دیگران این گونه برداشت می کنند که شما خسته و بی حوصله هستید.

    نکاتی که در هنگام معاشرت باید از آنها دوری کرد: عدم توجه: روی برگرداندن از شخصی که در حال صحبت با شماست نشانه ی بی ادبی است .

    بذل توجه یکی از اصلی ترین نشانه های آداب معاشرت و بهترین تمجید از طرف مقابل است برای کسب نتیجه بهتر می توانید با حرکات بدن و حالتهای مختلف دست و صورت نشان دهید، علاقه مند به بحث هستید.

    مثل دست دادن: این حرکت نشان دهنده عدم اطمینان شما به خود است، به نرمی دست بدهید این کار بیانگر اعتماد به نفس ، خونسردی ، خونگرمی ، گشاده رویی و صداقت است.

    ولی باید مراقب باشید زیاده روی نکنید و دست طرف را خیلی محکم نفشارید چون آن وقت فکر می کند شما آدمی سلطه جو و طالب برتری هستید.

    پشت کردن به دیگری سیگار کشیدن برداشتن نوشیدنی با دست راست: همیشه نوشیدنی را با دست چپ بردارید، به این ترتیب می توانید هنگام برخورد با دیگری بدون دردسر ریختن نوشیدنی روی لباسهای خود یا طرف مقابل با او دست بدهید.

    نپوشیدن کت: هیچ وقت لباسی مانند کت رادرنیاورید یا اگر کراوات دارید، گره کراوات خود را شل نکنید مگر این که میزبان پیش از شما چنین کاری بکند.

    بیش از حد نزدیک ایستادن : هر یک از ما برای خود یک حدآسودگی داریم و دوست نداریم دیگران بدون اجازه به این فضای شخصی تجاوز کنند.

    صحبت همزمان: وقتی شخص دیگری صحبت می کند بهترین شیوه اهانت کردن پریدن وسط حرف اوست.

    زمان پایان میهمانی: یک میهمانی رسمی هیچ وقت نباید بیش از 2 ساعت طول بکشد.

    ساعت 6 بعدازظهر شروع می شود و حداکثر 8 به پایان می رسد.

    وضعیت ظاهری در محیط کار: برچسب نام: بخشی از اینفورم هر کارمند است، بنابراین همیشه باید به لباس وصل باشد در بعضی از ادارات این برچسب به شکل کارت نام، روی میز کارمندان قرار داده می شود.

    بهداشت شخصی: استحمام روزانه، استعمال بوی خوش و مراقبت دقیق از دندان ها اندازه موها : موهای آقایان باید تا بالای یقه کوتاه باشد و نباید به پایین تر از خط میانی یقه برسد، خط ریش نباید از لاله ی گوش پایینتر بیاید و سبیل ها باید به خوبی آراسته شود و از لب پایین نیاید.

    استفاده از لباس مناسب با محیط کار (اینفورم): کفش مناسب و استاندارد: (استفاده از کفش های تنیس ، صندلی و کتانی برای محیط کار غیر استاندارد است.

    آداب معاشرت در کار: محققان معتقدند مهارت های انسانی بیش از مهارتهای فنی و دانش در پیشرفت کاری افراد تاثیر دارد.

    جنسیت افراد در مناسبات کاری نقشی ندارد ولی مرتبه ی شغلی بسیار حائز اهمیت است هنگام تعارف به دیگران صادقانه رفتار کنید و هنگام پذیرش تعارف دیگران با قدر شناسی تشکر بگوئید.

    در سال 1788 شخصی به نام آدولف فرانتس فریدریش کنیگه کتابی بنام اندر آداب معاشرت با مردم منتشر کرد که در آن غیر از ادب و قوانین نشست و برخاست در مجالس اروپایی مجموعه ای از پندها و اندرزهای خردمندانه عرضه شده بود مثلا هرگز ضعفهای دیگری را آشکار نکن یا وقت شناس ، منظم و کوشا باش.

    آداب میهمانی : هدیه ای برای میزبان آوردن و بابت دعوت تشکر کردن نشانه ی ادب اوست، اما این کار راه و رسمی دارد، اگر کل هدیه می شود؛ بهتر است با معنی و مفهوم گل های کمی آشنا بود: گل سرخ نشانه عشق است و برای هدیه به یک همکار مناسب نیست.

    هدیه کردن گلهایی که معمولا در مراسم خاکسپاری از آنها برای تزئین استفاده می شود به یک آدم مسن ممکن است باعث سوء تفاهم شود.

    دسته گل به خانم میزبان تقدیم می شه اگر کاغذ به دو روش پیچیده شده باید مهمان کاغذ را قبل از دادن دسته گل به میزبان بردارد.

    به آقایون معمولا گل هدیه داده نیمش ود ، مگر آقای مجردی که به مناسبت خرید خانه میهمانی گرفته یا در بیمارستان.

    برای هر 6 تا 8 میهمان به یک پیش خدمت نیاز هست که غذا را سرو کند.

    «در یک مهیمانی رسمی هرگز میزبان به پیش خدمت کمک نمی کنه.» دیس های غذا همیشه از طرف راست جلوی میهمان نگه داشته میشوند، اگر دیس غذا جلوی مهمان گرفته شود باید ملاقه یا کف گیر یا انبر به طرف مهمان باشد که براحتی بتواند غذا بردارد .

    هرگز نباید انگشتان با غذا تماس پیدا کند.

    خانم میزبان اول از همه دست به غذا می برد آقای میزبان اول از همه جام مشروبش رو بلند می کنه ؛ اگر فقط یک نفر میزبان باشد ؛ هر دو وظیفه را به عهده می گیرد.

    پیش غذا و سوپ فقط یکبار تعارف می شوند: از غذای اصلی می توان 2 بار برداشت همیشه پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه مهمانها سر جایشان بنشینند.

    مهمترین قانون برای نشستن و قوز نکردن است.

    فاصله با لبه میز باید تقریبا به اندازه ی پهنای یک دست باشد.

    بازوها نزدیک به بدن هستند و هیچ و قسمتی از ساعد را می شود روی میز گذاشت وقتی کارد و چنگال در دست گرفته می شوند گذاشتن مچ و ساعد روی میز ممنوع است گذاشتن آرنجهای روی میز اکیدا ممنوع است.

    قبل از شروع غذا مسلما ابتدا باید منتظر میزبان شد.

    بعد دستمال از روی میز (یا از روی بشقاب) برداشته می شود .

    روی زانوها گذاشته می شود.

    اگر پارچه ای باشعد بعد از غذا باید آن را طوری تا کرد که کله ها دیده نشوند، اگر کاغذی باشد تا می شود و روی بشقاب گذاشته می شود.

    بهتر است آقا و خانم میزبان در انتهای میز نهار خوری و یادر وسط میز روبروی یکدیگر بنشینند.

    زوجهای متاهل باید روبروی یکدیگر و زوج های نامزد باید کنار یکدیگر بنشینند.

    باید سعی شود گروههای سنی کنار یکدیگر بنشینند طوری که بزرگترهای فامیل در راس میز و جوان تر ها در سمت دیگر.

    اگر چیزی را از روی میز خواستید بردارید و دستتان نرسید، هرگز دستتان را برای برداشتن آن دراز نکنید بلکه از میهمان دیگری که به آن نزدیک است بخواهید آن را به شما بدهد.

    هیچ گاه بشقابتان را به سمت جلو هل ندهید این عمل خلاف آداب معاشرت است.

    برای بریدن و یا خرد کردن غذا چنگال را با دست چپ کار را با دست راست گرفته و سپس آنها را با چنگال نگه داشته و با کارد ببرید.

    آداب معاشرت درقران قسمت اول بحث درباره آداب معاشرت است.

    در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مى‏کنیم کمابیش قابل توسعه باشد.

    ۱- آداب عمومى آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم: در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه ۲۷ شروع مى‏شود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید.

    این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید.

    و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست.» 1 - ۱ - ورود به خانه‏ها وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود: الف - شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است.

    ب - مورد شک است.

    ج - علم دارد به این که راضى نیست.

    روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد.

    این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.

    صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى است‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مى‏بایست رعایت‏بکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى - مادى یا معنوى - به کسى مراجعه مى‏کنند، چون ممکن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مى‏شود که «استیناس‏» کنید.

    استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند.

    ضمنا دستور مى‏دهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحث‏خواهیم کرد.

    اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم‏» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.

    مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏کنند رفت و آمد متعارف دارند: بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا کسانى که در خانه کار مى‏کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مى‏کردند، آیا هر دفعه‏اى که مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟

    در آیه ۵۸ سوره نور مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات‏» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مى‏کنند و همین طور بچه‏هایى که به حد تکلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا.

    اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مى‏کند و دلش مى‏خواهد تنها باشد.

    و در آیه بعد مى‏فرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم‏» اما اگر بچه‏ها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبه‏اى که گفته شد هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.

    ۱ - ۲ - آداب غذا خوردن و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند.

    در آیه ۶۱ از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج‏» مى‏فرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرموده‏اند که منظور از «بیوتکم‏» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است.

    از این آیه شریفه استفاده مى‏شود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى‏» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیه من عندالله مبارکه طیبه‏» وارد خانه که مى‏شوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم‏» مفسران فرموده‏اند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‏اند.

    و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفته‏اند که از این آیه استفاده مى‏شود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

    «تحیه من عندالله مبارکه طیبه‏» این سلام کردن تحیتى است از ناحیه خدا و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش; پربرکت است‏یعنى آثار خیرى بر آن مترتب مى‏شود و طیب است‏یعنى نفوس مى‏پسندند و خوششان مى‏آید و احساس آرامش مى‏کنند.

    از این جهت مناسب است‏بحثى درباره سلام کردن و آیات مربوط به آن داشته باشیم.

    ۱ - ۳ - آداب سلام سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است.

    این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد.

    پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت.

    این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.

    بد نیست اشاره بکنیم به مکتب اگزیستانسیالیسم که پیروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حیات بدون دلهره و اضطراب امکان ندارد.

    البته آنان در این باره افراط و مبالغه کرده‏اند ولى این حقیقتى است که یک موجود ذى شعور اولین چیزى که موجب توجهش قرار مى‏گیرد این است که سلامتى و امنیت داشته باشد; یعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و سایر چیزهاى مورد علاقه‏اش محفوظ باشد.

    پس در روابط اجتماعى اولین چیزى که باید تامین بشود سلامت و امنیت است که اگر این نباشد زندگى اجتماعى هیچ ارزشى ندارد.

    از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن کریم تواما ذکر شده است.

    مى‏دانید یکى از اسمهاى خداى متعال «سلام‏» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السلام المؤمن المهیمن‏» (۱) خداست که سلامتى را تامین و خطر را از دیگران رفع مى‏کند.

    «مؤمن‏» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مى‏کند.

    و در روز قیامت‏به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادخلوها بسلام آمنین; (۲) با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.» به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است که به طرف، احساس آرامش و امنیت‏خاطر مى‏دهد و این در زندگى اجتماعى خیلى مهم است.

    گاهى منظور از سلام این نیست که از ناحیه من سلامتى براى شما تامین مى‏شود یا خطرى ایجاد نمى‏شود بلکه منظور این است که از خدا براى شما سلامت و دفع ضررها و خطرها را مى‏خواهم; یعنى وقتى مى‏گوییم «سلام علیکم‏» ممکن ست‏به قصد دعا باشد; یعنى از خدا مى‏خواهم که سلامتى را براى شما تامین کند و برگشتش به این است که سلام از ناحیه چه کسى باشد: وقتى مى‏گوییم «سلام علیکم‏» یعنى سلام منى علیکم یا «سلام من الله علیکم‏» آنچه در بین عموم مردم متعارف است معنایش این است که از ناحیه سلام‏کننده خطرى به شما نمى‏رسد ولى کسى که بینش توحیدى دارد و در هر حال توجهش به خدا هست این سلام را از ناحیه خدا مى‏داند و از خدا درخواست مى‏کند که براى او سلامت ایجاد کند و او را از خطرها حفظ نماید.

    اگر به این قصد باشد هم تحیت است‏براى او و هم دعا.

    خداى متعال به پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏فرماید: «و اذا جائک الذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیکم‏» (۳) ممکن است این آیه ناظر به مؤمنینى باشد که مهاجرت مى‏کردند و از مکه به سوى پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏آمدند ولى مورد، مخصص نیست و حکم فراگیر است.

    در قرآن کریم در ضمن داستانهاى انبیا نقل شده که ملائکه به ایشان سلام گفتند; مثلا در داستان حضرت ابراهیم‏علیه السلام در چند مورد در قرآن کریم تکرار شده که موقعى که ملائکه براى خراب کردن شهر لوط آمدند اول خدمت‏حضرت ابراهیم‏علیه السلام رسیدند و هنگام ملاقات با آن حضرت سلام کردند.

    یکى آیه‏۶۹ سوره هود و دیگرى آیه ۵۲ سوره حجر و سومى آیه‏۲۵ سوره والذاریات.

    همچنین هنگامى که حضرت ابراهیم‏علیه السلام مى‏خواست از آزر جدا بشود: «قال سلام علیک ساستغفر لک ربى‏» (۴) و این از موارد سلام وداع است.

    همان طور که انسان موقع برخورد، سلام مى‏کند در موقع جدا شدن هم خوب است‏سلام بکند الآن هم در میان اعراب مسلمان کمابیش مرسوم است که موقع جداشدن از یکدیگر سلام مى‏کنند.

    مواردى هست که خداى متعال به بندگانش سلام فرموده است; از جمله در آیه ۴۷ سوره طه مى‏فرماید: «والسلام على من اتبع الهدى‏».

    و در دو آیه بطور عموم بر همه انبیا سلام فرستاده است: یکى آیه ۱۸۱ سوره والصافات که مى‏فرماید: «سلام على المرسلین‏» و دیگرى هم آیه ۵۹ سوره نمل: «و سلام على عباده الذین اصطفى‏» همچنین سلامهایى راجع به اشخاص خاصى هست: یکى در مورد حضرت یحیى‏علیه السلام در آیه ۱۵ سوره مریم «و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث‏حیا.» و مشابهش از حضرت عیسى‏علیه السلام است که خودش مى‏فرماید: «و السلام على یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث‏حیا.» (۵) در چند مورد هم در سوره والصافات بعد از ذکر داستان چند نفر از انبیاءعلیه السلام مانند حضرت نوح و حضرت ابراهیم و حضرت موسى و حضرت هارون و حضرت الیاس برایشان درود مى‏فرستد (سوره والصافات: ۷۹، ۱۰۹، ۱۲۰، ۱۳۰) نیز در آیه ۴۸ سوره هود بعد از ذکر فرونشستن توفان مى‏فرماید: «قیل یا نوح اهبط بسلام منا و برکات علیک‏».

    یکى از نامهاى بهشت «دارالسلام‏» است که به نوبه خود اهمیت موضوع سلام و سلامتى و امنیت را اثبات مى‏کند.

    آیاتى داریم که وقتى مؤمنین وارد بهشت مى‏شوند از طرف ملائکه به ایشان سلام داده مى‏شود و تحیت‏خود مؤمنان هم در هشت‏سلام است: آیه ۱۰ سوره یونس، ۴۶ سوره اعراف، ۳۲ سوره نحل، ۲۴ سوره رعد، ۲۳ سوره ابراهیم،۴۶ سوره حجر،۳۴ سوره ق، ۴۴ سوره احزاب، ۷۵ سوره فرقان، ۵۸ سوره‏یس، ۶۲ سوره مریم و ۲۶ سوره واقعه.

    از چیزهایى که اهمیت موضوع سلام و سلامتى را اثبات مى‏کند همین است که خود اسلام، «سلام‏» تلقى شده و برنامه‏هاى اسلام «سبل السلام‏» نامیده شده است: «یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام‏» (۶) وقتى قرآن مى‏خواهد اهمیت اسلام و قرآن را بیان کند مى‏فرماید: خداى متعال به وسیله قرآن راههاى سلام را به مردم نشان مى‏دهد، و یکى از بزرگترین اوصاف قرآن این است که به سوى راههاى سلام هدایت مى‏کند.

    در اسلام تاکید شده که مؤمنان به یکدیگر سلام کنند و پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم حتى به زنان و کودکان هم سلام مى‏کردند و روایات زیادى درباره احکام و فضیلت‏سلام وارد شده که در این جا نیازى به ذکر آنها نیست.

    جواب سلام یکى از نکته‏هایى که در آداب معاشرت در قرآن کریم مورد تاکید واقع شده جواب تحیت است.

    آیه‏۸۶ سوره نساء مى‏فرماید: «و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها اوردوها ان الله کان على کل شى‏ء حسیبا» کلمه تحیت از ماده حیات است و گویا در اصل به این صورت بوده که به عنوان اداى احترام مى‏گفتند: «حیاک الله‏» یا «زنده شاید بتوان گفت که هر کس هر نوع احترامى به کسى بگذارد ولو با دادن هدیه یا گفتن تبریک و تسلیت، و فرستادن نامه، مستحب است که پاسخ احترامش داده شود.

    باشید» چنان که در فارسى گفته مى‏شود یا در شعارها مى‏گویند «زنده‏باد» کم کم توسعه داده شده به هر سخنى که براى اداى احترام گفته مى‏شود بلکه به عملى هم که به عنوان اداى احترام انجام شود تحیت گفته مى‏شود.

    به هر حال، تحیتى که به عنوان شعار اسلامى تعیین شده همان سلام است که مستحب مؤکد ولى جوابش واجب است.

    و جواب هم باید مطابق با تحیت‏یا کاملتر باشد; مثلا اگر کسى گفت: «سلام علیکم‏» شما بگویید «سلام علیکم و رحمه الله‏» یا اگر گفت «سلام علیکم و رحمه الله‏» شما بگویید «سلام علیکم و رحمه الله و برکاته‏».

    «و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها اوردوها» هر کس هر نوع تحیتى بگوید مطلوب است که جواب داده شود اگر تحیت، سلام باشد پاسخش واجب وگرنه مستحب است.

    یکى دیگر از تحیتهایى که مورد تاکید واقع شده، هنگام عطسه کردن است; یعنى کسى که عطسه کرد به او بگویید «یرحمک الله‏» و او در پاسخ بگوید: «یغفرالله لک‏» و شاید بتوان گفت که هر کس هر نوع احترامى به کسى بگذارد ولو با دادن هدیه یا گفتن تبریک و تسلیت، و فرستادن نامه، مستحب است که پاسخ احترامش داده شود، و از جمله در روایات شریفه وارد شده که: «رد جواب الکتاب واجب کوجوب رد السلام; جواب نامه، همچون جواب سلام، واجب است.» ادامه دارد آیه الله محمد تقى مصباح یزدى ۱ - ۴ - آداب نشستن دیگر از آداب معاشرت که در قرآن کریم مورد تاکید واقع شده این است که در مجالس طورى بنشینند که اگر تازه واردى، آمد جاى نشستنش باشد.

    معمولا مجالس ظرفیت محدودى دارد و اگر همه افراد بخواهند آزاد و راحت‏بنشینند ممکن است جا براى دیگران تنگ بشود از این رو دستور داده شده که در مجالس وقتى به شما گفته مى‏شود که جا باز کنید تنگتر بنشینید و جا به دیگران بدهید که خدا هم به شما وسعت‏بدهد.

    در آیه ۱۱ سوره مجادله مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا قیل لکم تفسحوا فى المجالس فافسحوا یفسح الله لکم‏» درباره شان نزول این آیه گفته‏اند: کسانى که خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم شرفیاب مى‏شدند دور پیغمبر تنگاتنگ حلقه مى‏زدند و کسانى که بعد مى‏آمدند دیگر جا براى ایشان نبود این است که در این آیه اشاره مى‏فرماید طورى نباشد که اگر کسى کارى دارد یا مى‏خواهد سخنى از پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم بشنود جا براى او نباشد.

    بعد اضافه مى‏فرماید: «و اذا قیل انشزوا فانشزوا» بعضى از مفسران گفته‏اند که منظور این است که اگر شخص محترمى وارد شد و به شما گفته شد بلند شوید و جاى خود را به او بدهید این کار را انجام بدهید و در ذیل آیه دارد: «یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات‏» این ذیل مى‏تواند مؤیدى براى این تفسیر باشد که در بین شما کسانى هستند که مزایایى دارند و احترامشان براى شما لازم است از جمله مؤمنین خالص و علماى ربانى که نزد خدا محترمند و خدا آنها را بلند مرتبه قرار مى‏دهد.

    «اذا قیل انشزوا» یعنى هنگامى که به شما گفتند برخیزید تا شخص محترمى بنشیند، برخیزید و به او جا بدهید و بى‏احترامى نکنید زیرا اشخاص متقى و عالم، نزد خداى متعال مقامى بلند دارند.

    ۱ - ۵ - گوش سپردن به سخن یکى دیگر از آدابى که از سیره پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم استفاده مى‏شود و در قرآن کریم هم به آن اشاره شده نکته‏اى است که در باب مدیریت‏خیلى مهم است.

    کسانى که در جامعه، شاخصند و نوعى رهبرى و پیشوایى دارند طبعا دیگران به آنها مراجعه مى‏کنند و انتقادها و پیشنهادهایى دارند و مسائلى را درباره مصالح و مفاسد جامعه مطرح مى‏کنند که بسیارى از آنها صحیح و قابل قبول نیست اما شنونده در مقابل این سخنان باید چه عکس العملى نشان بدهد؟

    آیه‏اى هست که از آن استفاده مى‏شود که سیره پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم این بود که به همه حرفها درست گوش مى‏دادند و به اصطلاح خودمان تو ذوق طرف نمى‏زدند و اگر حرفش هم صحیح نبود به رویش نمى‏آوردند.

    منافقان این مطلب را براى پیغمبر، عیب مى‏دانستند و مى‏گفتند: این شخص، فقط گوش و «اذن‏» است و هر کس هر چه مى‏گوید گوش مى‏کند.

    در آیه ۶۱ سوره توبه مى‏فرماید: «و منهم الذین یؤذون النبى و یقولون هو اذن‏» منافقان درباره پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏گفتند «اذن‏» است‏یعنى فقط گوش است و همه سخنان را مى‏شنود و نقض و ابرامى نمى‏کند.

    خداى متعال در جواب ایشان مى‏فرماید: «قل اذن خیر لکم یؤمن بالله و یؤمن للمؤمنین و رحمه للذین آمنوا منکم والذین یؤذون رسول الله لهم عذاب الیم‏» درباره این تعبیر «یؤمن بالله و یؤمن للمؤمنین‏» مفسران وجوهى ذکر کرده‏اند که چرا در یک جا متعلق «یؤمن‏» با حرف «با» ذکر شده (بالله) و در جاى دیگر با حرف لام (للمؤمنین) و فرق اینها چیست؟

    یکى از بهترین وجوه این است که فرق بین این دو تعبیر، اشاره به تصدیق خبر و تصدیق مخبر است.

    توضیح آن که: کلمه «یؤمن‏» که متضمن معناى تصدیق است‏با حرف «باء» متعدى مى‏شود و دلالت‏بر تصدیق به واقعیت و محتواى خبر دارد; مثلا «ایمان بالله‏» به معناى تصدیق به وجود خداى متعال است و «ایمان به انبیا و کتابهاى آسمانى‏» به معناى راست‏شمردن ادعاى پیامبران و تصدیق به صحت محتواى کتابهاى آسمانى است، اما هنگامى که با «لام‏» ذکر مى‏شود دلالت‏بر تصدیق گوینده دارد اعم از این که سخنش را مطابق با واقع هم بداند یا نداند; یعنى معنایش این است که دروغ عمدى به گوینده نسبت نمى‏دهد ولى معنایش این نیست که محتواى سخن او را هم تصدیق مى‏کند و به اصطلاح تعبیر اول، به معناى تصدیق خبر است و تعبیر دوم به معناى تصدیق مخبر، خواه همراه با تصدیق خبر هم باشد یا نباشد; یعنى وقتى شخص مؤمنى مى‏آمد به پیغمبراکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم عرض مى‏کرد که فلان مطلب چنان است پیغمبر نمى‏فرمود: تو دروغ مى‏گویى یعنى مى‏خواهى خلاف واقع بگویى، اما معنایش تصدیق به صحت محتواى سخن نبود و اگر آن مطلب احتیاج به تحقیق داشت آن را تحقیق مى‏کرد که آیا درست است‏یا نه.

    و این لسان مدحى است‏براى پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم.

    و از این آیه مى‏توان استفاده کرد که سایر رهبران و کسانى که مرجع مردم هستند باید در برخوردشان با دیگران این طور باشند وقتى کسى حرفى به ایشان مى‏زند درست گوش بدهند و قیافه‏شان قیافه کسى باشد که او را تصدیق مى‏کند اما معنایش این نیست که ترتیب اثر هم به حرف طرف بدهند.

    در شان نزول این آیه گفته شده که شخصى از منافقان خدمت پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏نشست و سخنان آن حضرت را براى دوستان خود نقل مى‏کرد (در روایات شیعه، نام وى عبدالله بن مطعم ذکر شده است).

    جبرئیل به پیغمبراکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم خبر داد که این شخص، سخن‏چین است و گفت‏گوهایى را که در حضور شما انجام مى‏گیرد براى منافقان نقل مى‏کند.

    حضرت او را خواستند و به او گفتند که آیا تو براى منافقین خبر چینى مى‏کنى؟

    گفت: نه، چنین چیزى نیست.

    گفتند: بسیار خوب، ولى مبادا از این کارها بکنى.

    او رفت و پشت‏سر پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم گفت که این شخص «اذن‏» (گوش) است هر کس هر چه مى‏گوید قبول مى‏کند، به او گفته بودند که من اخبار را نقل مى‏کنم او هم قبول کرده بود، و من آن را انکار کردم، از من هم قبول کرد!

    ۱ - ۶ - صحبت درگوشى (نجوا) یکى دیگر از مسائلى که در معاشرتها مطرح مى‏شود و در چند مورد در قرآن کریم به آن اشاره شده نجوا و درگوشى صحبت کردن است.

    در یک جمعى که افراد مختلفى حضور دارند اگر دو نفر با هم خصوصى و درگوشى صحبت کنند طبعا موجب رنجش دیگران مى‏شود و در دلشان مى‏گویند چرا مطلبى را مى‏خواهند از ما پنهان کنند و ما را نامحرم حساب مى‏کنند؟

    اما گاهى مواردى پیش مى‏آید که این کار ضرورت پیدا مى‏کند; مثلا شخصى یک مساله خصوصى دارد و نمى‏خواهد دیگران بفهمند ناچار مى‏بایست‏بطور خصوصى و نجوا مطرح بکند، البته اگر بتواند در جایى که دیگران نباشند بگوید خیلى بهتر است ولى گاهى وقت تنگ است و باید زودتر به طرف گفت.

    یا این که مطلبى مربوط به مصالح حکومتى است که فقط باید رهبران قوم بدانند یا مربوط به اسرار نظامى است که نباید دیگران مطلع شوند یا براى این که آبروى کس دیگرى محفوظ باشد احتیاج پیدا مى‏شود که مطلب بطور خصوصى مطرح بشود; مثلا کسى مى‏خواهد کمکى براى شخص فقیرى بگیرد اگر در حضور جمع مطرح بکند آبروى طرف ریخته مى‏شود بدون این که ضرورتى داشته باشد یا این که دو نفر کدورتى دارند و کسانى مى‏خواهند آنان را اصلاح بدهند اگر علنى مطرح کنند نقض غرض مى‏شود، زیرا در «اصلاح ذات البین‏» گاهى اقتضا مى‏کند که برنامه‏ریزى بشود و مى‏دانید در اصلاح ذات البین گاهى گفتن دروغ هم جایز و بلکه مطلوب است مثل این که به طرف بگویند فلانى نسبت‏به شما خوش بین است و ارادت دارد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

     

    http:www:imamjawad

    http:www:eshtehard.net

    http:www:aftab.ir

    http:www:eteghadat.com

تعريف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگليسي Runaway گفته مي شود، عبارت است از شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت و شرايط نامطلوب و يافتن اوقات فراغت بيشتر، اين فرار گاهي به اين علت است که شرايط سخت زندگي اجازه اطلاق موجود انساني را به کسي نم

در این مقاله با جلوه هایی از سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آشنا می شویم. آداب معاشرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان جمع گشاده رو در تنهایی سیمایی محزون و متفکر داشت. صلی پیامبر اکرم هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت. در سلام کردن به همه حتی بردگان و کودکان پیش دستی می کرد. اغلب دو زانو می نشست و پای خود را ...

آماتورها و حرفه ای‌ها دو فصل اول ریشه‌های فلسفی مفاهیم جنسی شده را حول تصورات هنرمند، هنر، و واکنش زیبایی شناسانه نشان دادند؛ این فصل به بعضی از آن مفاهیمی می‌پردازد که بر فرصت‌های زنان شاغل در برخی از هنرها تأثیر گذاشتند. از آنجا که ما تحلیلی از سنت هنر- زیبا را دنبال می‌کنیم، جایگاه تاریخی این بحث قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم خواهد بود. چنین تمرکزی ما را به مطالعه یک عامل مهم ...

اضطراب چیست همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه می‌کنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنش‌زا مضطرب می‌شوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است. اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به‌طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند ...

اجتماعی بودن انسان مقدمه : حیات هر انسان لااقل از سه جنبه قابل ملاحظه و بررسی است : 1- از لحاظ جنبه های زیستی که در آن سعی داریم مباحثی چون وراثت و صفات ارثی ، جنبه های مربوط به وزن و شکل و قد و حجم و وظایف الاعضاء سلامت و بیماری ، زشتی و زیبایی ، طول عمر ، استخوان بندی ، وضع غدد ، غرائز و ... را مورد بررسی قرار دهیم . 2- از لحاظ جنبه های اجتماعی که در آن بحث از مباحثی چون شخصیت ...

معلم‌ باید مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ را بنماید چرا که‌ بسیاری‌ از سعادتهای‌اجتماعی‌ مرهون‌ ادب‌ و مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ است‌ و در زندگی‌ رمزی‌ است‌برای‌ توفیقات‌. یک‌ معلم‌ تا خوب‌ مؤدب‌ نباشد قادر نخواهد بود شاگردانی‌ مؤدب‌ تحویل‌جامعه‌ بنماید. روانشناسان‌ اصطلاح‌ «کوچک‌های‌ بزرگ‌» را بعضاً بکار می‌برند و معتقدند گاهی‌اوقات‌ چیزهایی‌ به‌ نظر انسان‌ کوچک‌ می‌آید ...

بسیارى از کودکان هنگام قرارگیرى در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و به‌طور خجالت‌آورى به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» می‌شوند. معمولاً والدین می‌توانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمی‌پذیرند. به‌منظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله ...

معیار های اصولی و صحیح برای یک ازدواج مطمئن چیست؟ خانواده هر دو نفر ، از نظر فرهنگی و سنتهای رایج نزدیک به هم باشد . تا سر حد امکان تمکن مالی دو خانواده متناسب با یکدیگر باشد. اگر هر دو نفر اهل یک شهر نبودند لااقل در سایر زمینه ها و آداب و رسوم نزدیک به هم باشند. دیدگاه های دو خانواده از نظر مذهبی ، سیاسی ،اجتماعی و معاشرتی نزدیک به هم باشد . تناسب جسمانی ،شکل ، قیافه و اندام ...

-1- بیان مسئله : هر جامعه‌ای تحت تأثیر پاره‌ای از عوامل داخلی و خارجی ، دچار « تغییر فرهنگی » می شود . تغییر فرهنگی در واقع بخشی از مقوله مهم «‌تغییر اجتماعی » است که در طول تاریخ نظر متفکران و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. در گذشته ، یزد به عنوان « دارالعباده » شناخته شده بود . در آن فضای سنتی ویژگی های فرهنگی مثبت از قبیل « ساده زیستن و قناعت پیشگی » ، «روابط سالم ...

امام علي (ع) مي فرمايد: فرزندان خودتان را مجبور نکنيد آداب زمان شما را رعايت کنند چرا که آنها در زماني خلق شده اند غير از زماني که شما در آن خلق شده ايد. تعريف مهارت هاي زندگي مهارت هاي زندگي عبارتند از مجموعه اي از توانايي هايي که زمينه س

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول