تعریف و تاریخچه پیدایش موزه
الف) تعریف موزه
ریشه واژه موزه از لغت یونانی موزین (Mousein) به معنای مقر زندگی موز (Mouse) الهه هنر وصنایع در اساطیر یونان باستان اقتباس شده است و در زبان انگلیسی تلفظ میوزیم (Museum) و در زبان فرانسه موزه را به خود گرفته است . در حوالی دهه1290 قمری تلفظ فرانسه موزه به زبان فارسی نیز راه یافت . پیشینه آن باز می گرددبه سفرهای ناصرالدین شاه قاجار به اروپا و دیدن موزه های آن دیار و تصمیم او به ایجاد مشابه آن در ارگ سلطنتی تهران و انتخاب نام موزه برای آن .
اکنون هزاران مؤسسه بین المللی موزه وابسته به سازمان فرهنگی وعلمی و تربیتی سازمان ملل متحدیونسکو در بند 3و4 اساسنامه خود که جامعترین تعریف موزه است چنین می گوید :
موزه مؤسسه ای است دائمی و بدون هدف مادی که در های آن به روی همگان گشوده است و دز خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می کند . هدف موزه هاتحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او ،گرد آوری ،حفظ وبررسی و بهره وری معنوی است. علاوه براین ایکوم موارد مشروحه زیر را مشمول تعریف یاد شده تشخیص می دهد:
1. مؤسسات حفظ و نگهداری و تالار های نمایشی که به وسیله کتابخانه ها و مراکز بایگانی نگاهداری و تامین می شوند.
2 . اماکن و آثار باستانی ،طبیعی ، مردم شناسی ، وتاریخی ای که به علت فعالیت در زمینه های گردآوری،حفظ ونگهداری ونمایش آثارباستانی دارای اهمیت میباشند .
3 . مؤسساتی از قبیل باغهای حیوان شناسی و گیاه شناسی و نمایشگاه جانوران زمینی و موجودات آبزی که نمایشگر نمونه های موجودات زنده میباشند .
4. ذخایر طبیعی
5. مراکز علمی و نمایشگاههای فضایی
ب) تاریخچه موزه در جهان
مجموعه سازی برای انسان امری فطری است و ذوق و سلیقه در گرد آوری آن بی شک همواره همراه او بوده است . در دوران نو سنگی،انسان مجموعه هایی از صدف ، گوش ماهی ، سنگریزه و استخوان جانوران را گرد آوری و از آن برای تزئینات استفاد می نمود. در مراحل بعدی تمدن ، این مجموعه ها بیانگر شیوه های اعتقادی و آیینی اقوام مختلف گردید. مجموعه های تزیینی و تجملی ای که خصوصاًدر قبرستانهای تمدنهای باستان بین النهرین و فلات ایران یافت شد اعتقاد به زندگی پس از مرگ را نشان داد . در عهد باستان اشیاء گرانبها و نفیس که کلاًجنبه نذری داست برای بر آوردن نیاز ها در درون زیارتگاهها و معابد گرد آوری می شد . این امر در تمام جوامع تمدنهای باستانی فراوان افت می شود . در جامعه امروزی ما موزه نمایانگر نهادی شدن این گرایش همگانی به گردآوری است .
در پایان سده چهارم و آغاز سده سوم پیش از میلاد مسیح ، که مصر پایگاه فرهنگ و هنر یونان گردید ، بطلمیوس اول از سرداران اسکندر مقدونی (321- 283 ق .م .) به اعتلای فرهنگ و هنر یونان همت گماشت و توجه برجسنه ترین دانشمندان یونان ، آسیای صغیر و پاره ای از کشور های دور ونزدیک به مصر جلب شد . بطلمیوس در کنار کاخ مسکونی خود در شهر اسکندریه جایی را با نام موزه مشتمل بر یک دانشگاه بزرگ ، کتابخانه ، آزمایشگاه ، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران تاسیس کرد ، ولی پس از بطلمیوس این فکر دنبال نشد و از این موزه فقط اشاره هایی در کتابها باقی مانده است . افراد عادی یونان هر چند که خود اشیاء هنری گرانقیمت را جمع آوری نمی کردند موقعیت دیدن آنها را داشتند ؛ زیرا در پرستشگاههای یونان اشیاء نفیسی به جهت ارزش معنوی آنها گردآوری می شد و مردمی که برای نیایش به این مکانها می رفتند از دیدن آنها بهره مند می شدند . گرچه بنابر روایت ایلیارد ، حماسه معروف یونان ، در یونان باستان نجبا و اشراف مجموعه های خصوصی گرد آوری می کردند.
استفاده از آثار هنری در روم باستان به نحو دیگری بود . سرداران رومی نخبه غنایمی را که طی جنگها به دست می آوردند،در شهر روم در پارکها و حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش می گذاردند و عامه مردم می توانستند از آنها دیدن کنند.
در قرون وسطی (500 1450 م.) در غرب و شرق به علت فقدان نظام مالی و بانکی صحیح ، ثروتمند بودن با مالکیت اشیاء گرانقیمت و ممتاز مترادف بود؛ زیرا ثروتمندان و صاحبان سرمایه ها با خرید و گردآوری آثار هنری و نایاب نقدینه های خود را از خطرهای متععد نجات می دادند . علاوه برآن ،اماکن مذهبی نیز در مشرق زمین و بخصوص کلیساهای مسیحی در مغرب زمین دارای انواع مختلف اشیاء نادر از قبیل جواهرات ، زیورها، سلاحهای جنگی مزینبه سنگهای گرانبها و پارچه های نفیس بودند . ثروت کلیساها از نظر اشیاء قیمتی بی حساب بود وکلیساها از اندوخته های خود مراقبت می کردند و مجموعه هافقط در موقعیتهای استثنایی به تماشا گذاشته می شد. در دوره رنسانس ( از قرن 14 تا 16 م.) به سبب دگرگونیهای اساسی و تحولات فکری که در جوامع اروپایی پدید آمد صاحبان مجموعه هادیگر به مجموعه خود فقط به چشم سرمایه مالی نگاه نمی کردند ،بلکه به ارزش هنری و فرهنگی آنها نیز پی بردند و بدین جهت مجموعه ها از مخفیگاهها در آمده ، به درون تالار نمایش منتقل شدند. در این هنگام داشتن مجموعه ای از اشیاء هنری نه تنها علامت ثروت بلکه نشان دهنده علاقه صاحبان آنها به هنر و فرهنگ بود . حتی دانشمندان و علاقه مندان به آثار هنری عده ای را برای گردآوری آثار نخبه به نقاط مختلف جهان می فرستادند. آنان با فزونی یافتن تعداد اشیاء مجموعه ها، از کارشناسان و افرادی که اطلاعاتی در زمینه ها ی مختلف فرهنگی داشتند دعوت می کردند تا اشیاء را مطالعه کنند ومقالاتی درباره آنها بنویسند. برای نمایش آثار هنری حجیم خود مانند مجسمه و تابلوهای بزرگ نقاشی ، اتاقهایی نورگیر با طول زیاد و عرض کم ساختند و آن را گالری نامیدند . بر خی ازمجموعه داران نیز باالهام از موز گالریهای خود را موزه نامیدند. از ان پس واژهء موزه در دوره رنسانس دربارهء مجموعه های هنری متداول گشت. از ویژگیهای این موزه های اشرافی یکی این بود که محل گرد اوری اشیاء بودند و دیگرآنکه بازدیدکنندگان انها محدود منحصر به گروههای خاص بودند.
ج)نهادینه شدن موزه ها
گشوده شدن مجموعه های صنعتی به روی مردم (سده 17 و 18 م.) رنسانس وسپس انقلاب صنعتی در انگلستان و اروپای غربی ( 1750- 1850میلادی ) افکار جدید و تاثیرات اساسی در زمینه های سیاسی واقتصادی واجتماعی در غرب پدید اورد که در پی آن لزوم بهره مندی کلیه افراد جامعه از تمامی امتیازات و مزایای اجتماعی احساس شد.لذا در این ایام مجموعه های خصوصی با نام موزه در اختیار عموم افراد جامعه قرار گرفت. در سال 1683 م. موزه اشمولین نخستین موزهء ملی بر مبنای یک مجموعهء خصوصی در شهر اکسفوردانگلستان گشایش یافت. در سال 1750م.در کاخ لوکزامبورگ در شهر پاریس بخشی از مجموعه سنتی در معرض بازدید مردم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب کبیر فرانسه موزه هنری لوور افتتاح گردید.
سده های نوزدهم و بیستم میلادی شاهد تحولات اساسی و بنیادی واستقبال شدید مردم از موزه هاست. از ابتدای سدهء نوزدهم به موزه و نقش سازنده آن در جوامع مختلف پی برده شد و موزه های گوناگون در نقاط مختلف جهان فعالیت خود را آغاز نمودند . با گسترش موزه ها لزوم به کار گرفتن کارکنان بیشترو آموزش آنان بیش از پیش احساس گردید.نظر به استقبال مردم و به جهت بهره مند کردن هرچه بیشتر انان از مزایای مختلف موزه مساعدت و همکاری کارکنان موزه جنبه علمی به خود گرفت وآموزش به عنوان یکی از عملکردهای موزه ها شناخته شدو فعالیت موزه ها در زمینه های مختلف هنری فرهنگی وآموزشی بیشتر وپر بارتر گردید . استقبال از موزه ها به حدی رسید که آنها فعالیت خود را در مسیر خواستهای مردم برنامه ریزی کردندو موزه های تخصصی مانند شیشه منسوجات وقالی وابزار موسیقی وزندگی نویسندگان وهنرمندان و... نیز وارد میدان فعالیت شدند .
پس ازجنگ جهانی دوم ( 1939- 1945م.) تحولات سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی دراروپای غربی چهره موزه هارا بکلی دگرگون کرد.موزه ها با اشراف کامل به نقش آموزشی خود در عصر ارتباطات در صدد ارائه خدمات آموزشی بیشتر و اشاعه فرهنگ در محدوده گسترده تر بر آمدند و برنامه های جدیدی را طراحی کردند .این برنامه ها کاربردی نمودن موزه ها نام گرفته است و موزه داران خود به سوی مخاطبان موزه ها پیش میروند . وسایل ارتباط جمعی از قبیل روزنامه رادیو تلویزیون سینماو ویدئو از ابزارهای مهم این کارند. نمایشگاههای موقت و سیار موزه اتوبوس بازدیدهای دسته جمعی و سخنرانیها با استفاده از امکانات سمعی وبصری همراه بوده در حد عالی علوم رایانه ای و اطلاع رسانی ابزارهای لازم را در اختیار موزه داران قرار می دهد.