قاره آسیا
در قاره پهناور آسیا با مجموعه متنوعی از نظام های آموزشی مواجه می باشیم که از یک سو برخی به دلیل تطابق بیش تر وضعیت نظام با اهداف از پیش تعیین شده و برخورداری از امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی آموزش دیده از وضعیت مطلوب تری برخوردار بوده و از سوی دیگر برخی نیز با ادامه حاکمیت روش های سنتی برنظام آموزشی مدارس از بازدهی لازم برخوردار نبوده و به دلایل عدم تأمین منابع مالی مورد نیاز، عدم برخوداری از امکانات، فرصت ها، تجهیزات و شرایط لازم از آموزشی پویا محروم می باشند. در این پیش گفتار تجزیه و تحلیل نظام آموزشی کشورهای جهان مد نظر نبوده بلکه به نگاهی توصیفی به اطلاعات موجود اکتفا می گردد.
مقطع آموزش پایه : براساس قوانین مصوب هر یک از کشورهای جهان بخشی از مقطع تحصیلی به عنوان مقطع آموزش پایه تلقی گردیده و کلیه شهروندان مؤظف اندکه پس از احراز شرایط لازم و قانونی ازآموزش قانونی این مقطع برخوردار گردند. دولت ها نیز به نوبه خود مؤظف اند در جهت برخورداری هرچه بیشتر شهروندان از این مقطع تسهیلات لازم را فراهم نموده و به ارائه خدمات به صورت رایگان مبادرت نمایند.مقطع آموزش اجباری در برخی از کشورهای قاره آسیا (26 درصد) من جمله کشورهای ترکیه، سوریه، ویتنام، ایران، امارات متحده عربی و..... تنها شامل مقطع آموزش ابتدایی و در سایر کشورها نیز (48 درصد) این مقطع دو مقطع آموزش ابتدایی و مقدماتی متوسطه را شامل می گردد.در میان کشورهای آسیایی طولانی ترین مقطع آموزش پایه به کشورهای برونئی دارالسلام با 12 سال و کشورهای آذربایجان، ارمنستان، قزاقستان به مدت 11 سال تعلق دارد. کوتاه ترین مقطع آموزش پایه نیز به کشورهایی اختصاص دارد که آموزش در آن مقطع تنها مختص مقطع ابتدایی بوده و حداقل دوره آموزشی 5 سال به طول می انجامد. از جمله کشورهای فوق می توان به کشورهای میانمار، مغولستان، و.یتنام و.....اشاره نمود.
سن ورود به مقطع آموزش پیش دبستانیی : در میان کشورهای آسیایی کمترین سن ورود به آموزش پیش دبستانیی سن 2 سالگی ( در کشورهای قبرس و اسرائیل(فلسطین اشغالی) و بیش ترین سن ورود به این مقطع سن5 سالگی است که در کشورهای تایلند، اندونزی، ایران و.... مشاهده می گردد. در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای قاره آسیا سن ورود به مقطع آموزش پیش دبستانیی 3 سال (48 درصد) و یا 4 سال (34 درصد) می باشد.لازم به ذکر است مقطع آموزش پیش دبستانیی در عمده نظام های آموزشی کشورهای دنیا اجباری نیست.
مقطع آموزش ابتدایی : پایین ترین سن ورود به مقطع آموزش ابتدایی سن 5 سالگی (در کشورهای، پاکستان، سریلانکا، میانمار) و مسن ترین دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع ابتدایی نیز در کشورهای فلسطین و اردن به دلیل طولانی بودن آن مقطع با 15 سال سن و کشور یمن با 14 سال سن مشاهده می گردد. طولانی ترین مقطع آموزش ابتدایی (10 سال) در کشورهای فلسطین و اردن مشاهده می گردد.
مقطع آموزش متوسطه : مقاطع آموزش رسمی با توجه به اهمیت مقاطع در نظام آموزشی کشورهای جهان به دو مقطع اصلی آموزش ابتدایی و متوسطه تقسیم می گردد در برخی از کشورهای قاره آسیا (14 درصد) نظام آموزشی تنها به دو مقطع مذکور تقسیم شده و از انشعابات بیشتری برخوردار نمی باشد. به عنوان مثال درکشور آنگوئیلا (دوره ابتدایی 10 سال و مقطع متوسطه4 سال)، یمن (دوره ابتدایی 9 سال و مقطع متوسطه 3 سال ) به طول می انجامد و این درحالی است که در اکثر کشورهای این قاره (86 درصد ) مقطع آموزش متوسطه خود از دو مقطع کوتاه تر با عناوین مقطع مقدماتی متوسطه و مقطع تکمیلی متوسطه متشکل می گردد.کوتاه ترین طول مدت متوسطه در مجموع کشورهای قاره آمریکا در کشور ونزوئلا با طول مدت 2 سال و در کشور السالوادور و برزیل با طول مدت 3 سال و طولانی ترین مقطع متوسطه 8 سال نیز در کشورهای سریلانکا،کویت ودر کشورهای آذربایجان، بنگلادش، ترکمنستان، سنگاپور، هند به مدت (7سال) مشاهده می گردد. طولانی ترین مقطع مقدماتی متوسطه در کشور سریلانکا با 6 سال طول مدت مقطع و کوتاه ترین آن با 2 سال طول مدت مقطع در کشور بوتان مشاهده می گردد. طولانی ترین مقطع تکمیلی متوسطه 4 سال (در کشور های پاکستان، کویت، ایران) و کوتاه ترین مقطع در کشورهای چین، گرجستان، مغولستان، مالدیو و....مشاهده می گردد
دانشمندان با تصویربرداری از اعماق زمین به مدارک جالب توجهی در خصوص وجود اقیانوسی از آب در زیر قاره آسیا پی برده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته دانشمندان این اقیانوس زیر زمینی ابعادی در حدود اقیانوس منجمد شمالی دارد.
این کشف جدید برای نخستین بار در جهان نشان داد امکان وجود چنین حوزه های آبی گسترده ای در پوسته های عمیق زمین وجود دارد.
این کشف تاریخی از سوی دانشمندان دانشگاه سنت لوئیس و کالیفرنیا در آمریکا صورت گرفته و قرار است جزئیات آن از سوی اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا منتشر شود.
بر اساس گزارش لایو ساینس، این دانشمندان بیش از 600 هزار منحنی ترسیم شده به وسیله لرزه نگارها در نقاط مختلف زمین را مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که در منطقه ای در زیر آسیا جایی که امواج زمینی رو به افول می گذارند، آب سرعت امواج را کاهش می دهدآسیای صغیر، نام کهن بخش آسیایی کشور ترکیه.
وجه تسمیه: در منابع مختلف از این منطقه با نام آناطولی، بلاد روم، رومیهالصُّغری، روم شرقی (بیزانس = بوزنطیه) یاد شده است. آسیای صغیر نامی است که یونانیان به بخش آسیایی کشور ترکیه کنونی داده بودند. درباره واژه آسیا نظرهای مختلفی ابراز شده است. در روزگاران کهن ولژه آسیا را مأخوذ از نام آسیه همسر و مادر پرومتئوس و یا از نام آسییس فرزند کوتیس میدانستند. برخی این واژه را مأخوذ از واژه مشابه عبری به معنای «سرزمین مرکزی» و یا «سرزمین حاشیه ای» دانسته و یا آن را مشتق از کلمه آشوری «آسو» به معنای مشرق پنداشتهاند (پاولی، ذیل Asia Minor). یونانیان شبهجزیره آناتولی را آسِوْس یا آسیا مینامیدند. بعدها پس از آشنایی با قاره بزرگ آسیا، شبهجزیره آناطولی، آسیای صغیر یا آسیای کوچک نامیده شد. واژه آناتولی که در ترکیه آن را «آنادولو» تلفظ میکنند از ریشه یونانی «آناتوله» به معنای مشرق یا خاستگاه خورشید آمده است. آناتولی که در منابع اسلامی از آن به عنوان الناطلوس (ابنخردادبه، 107)، الناطلیق (قدامهبن جعفر، 257) ناطلیق (حدودالعالم، 184) و ناطوس (ابنخلدون، 1/137) یاد شده به معنی خاور است. آناتولی بزرگترین ناحیه روم یا بلادالروم نیز یاد شده است. این نامی است که مسلمانان به ممالک مسیحی روم شرقی یا بیزانس اطلاق میکردند. سرزمینهای آسیای صغیر که در سده 5ق/11م با استیلای سلجوقیان در زمره کشورهای اسلامی درآمد، بعدها از سوی اعراب روم نامیده شد.
جغرافیا:
حدود و موقع جغرافیایی: حدود جغرافیایی آسیای صغیر در طول تاریخ به تدریج شکل گرفته است و با توجه به واژههای آناتولی، روم شرقی، بیزانس و یا ممالک روم میتوان گفت که در ادوار مختلف گسترش متفاوتی داشته است. در دوره بیزانسی آناتولی یک بخش نظامی در غرب شبهجزیره آسیای صغیر بود و به عبارتی به حوزههای اداری قونیه و عموریه هم اطلاق میشد. اصطخری (ص 7) حدود مملکت روم را از غرب و جنوب، دریای محیط، از شمال، اعمال چین و از شرق، دیار اسلام دانسته است. به روایت حدودالعالم (184) ناحیت روم از 14 ناحیه تشکیل شده بود، که 3 ناحیه در مغرب قسطنطنیه یعنی در بخش آسیایی قرار داشت. حمدالله مستوفی (ص 94) مملکت روم را بالغ بر 60 شهر دانسته که حدود آن تا ولایات گرجستان و ارمن و سیس و شام و بحر روم پیوسته است. در اوایل دوره عثمانی آناتولی به ایلتهای واقع در بخش آسیایی گفته میشد که نواحی شمالی و غربی شبهجزیره را به همراه سرزمینهای ارمنستان و بینالنهرین علیای آن روزی در بر میگرفت، لیکن در منابع جغرافیایی نظیر «علوم زمین» هارمز که به کشورشناسی علمی میپردازند آسیای صغیر (آناتولی و ارمنستان) عبارت از سرزمین آناتولی یعنی بخش آسیای ترکیه و بخشی از ارمنستان است که مرزهای سیاسی کنونی ترکیه آن را از کشورهای همجوار جدا کردهاند. از نظر ترکها آناطولی آن بخش از قلمرو کشورشان است که در شرق تنگههای بوسفور و داددانل قرار دارد و فلات ارمنستان را نیز در بر میگیرد.
حدود جغرافیایی و قلمرو فضایی آسیای صغیر با آناتولی بیشتر قابل تطبیق است تا با روم شرقی یا بیزانس، زیرا آسیای صغیر و آناتولی مفهوم مکانی و جغرافیایی دارند، در حالی که نامهای روم شرقی، بیزانس و یا رومیهالصغری دارای مفهوم سیاسیاند و به قدرتهایی گفته میشد که بر تمام یا بخشی از این قلمروهای جغرافیایی حکومت داشتند. آسیای صغیر بین ْ36 تا ْ42 عرض شمالی و ْ26 تا ْ45 طول شرقی قرار گرفته است. بزرگترین طول آن از کناره دریای اژه تا مرز شرقی حدود 1800 کم و بزرگترین عرض آن از سواحل دریای سیاه تا مدیترانه حدود 700 کم است. آسیای صغیر امروز با 576/756 کم 2 مساحت، بخش اعظم (حدود 97 %) خاک ترکیه را که 587/780 کم 2 و.سعت دارد، شامل میشود. این شبهجزیره را دریاهای سیاه و مرمر از شمال، دریای اژه از غرب و مدیترانه از جنوب در بر گرفتهاند. تنگههای بوسفور و داردانل و دریای مرمره آن را از بخش اروپایی ترکیه و و بدین ترتیب از اروپا جدا میکنند. مرزهای خشکی آن از مشرق به ایران، از شمال شرق به جمهوریهای ارمنستان و گرجستان شوروی و از جنوب به کشورهای عراق و سوریه محدود میشود. یک چنین موقع جغرافیایی از یک طرف بر شرایط محیط طبیعی نظیر آب و هوا، پوشش گیاهی و شبکه آبها اثر گذاشته، از طرف دیگر در شکلگیری سیمای زیستی و چشمانداز معیشتی مانند نوع مساکن، اشکال فعالیتهای اقتصادی، پراکندگی جوامع روستایی و شهری، شبکه ارتباطات، ساخت اجتماعی و حتی آمیزشهای قومی و فرهنگی مؤثر افتاده است. به دلیل چنین موقعیتی آسیای صغیر محل برخورد فرهنگ قدیمی و پربار مشرق زمین با فرهنگ قدیم و جدید اروپایی نیز میباشد. اثرات این برخورد فرهنگی در آمیزشهای قومی، زبانی، دینی، مذهبی و هنری به خوبی نمایان است. نقش ارتباطی حاصل از این موقع جغرافیایی موجب شده است که آسیای صغیر سرزمین گذرگاه نیز نامیده شود.
ناهمواریها: شبهجزیره آسیای صغیر روزگاری به اروپا متصل بوده است، لیکن در دوران چهارم زمینشناسی به دنبال ایجاد شکستی در دریای اژه و پر شدن دره رودخانههای بوسفور و داردانل، ارتباط آن با اروپا قطع شده است. بخشهای شمالی و جنوبی آسیای صغیر را چشماندازهای کوهستانی تشکیل میدهند. بلندی ارتفاعات از غرب به شرق افزایش مییابد و در تبعیت از همین شکل ناهمواریها، جهت جریان برخی از نظر ساختمان و ناهمواریها به 4 بخش تقسیم میشود: بخش چین خوردگی شمالی، توده مرکزی یا فلات داخلی آسیای صغیر (آناتولی)، بخش چینخوردگی جنوبی، و بالاخره ادامه سپر عربستان (گودرزینژاد، 9).
شبهجزیره آسیای صغیر را 2 رشته کوهستان چینخورده از شمال و جنوب در بر گرغتهاند. در شمال کوههای پونتوس که امتداد غربی آن کوههای بیتینی (بیتینیا) نامیده میشوند و در جنوب کوههای توروس چینخوردگیهای کوهستانی را تشکیل میدهند. امتداد شمال شرقی کوههای توروس که به فلات ارمنستان ختم میشود، آنتی توروس نامیده میشود. ارتفاع بسیاری از قلل این کوهها به بیش از 000‘3 متر میرسد. کوههای ارارات در شمال شرقی آسیای صغیر و هممرز با ایران و ارمنستان شوروی قرار دارند. این کوهها به زبان ارمنی ماسیس و به ترکی آغریداغ خوانده میشوند و دارای 2 قله به نام آرارات بزرگ به ارتفاع 156‘5 متر و آرارات کوچک به ارتفاع 914‘3 متر میباشند. در منابع اسلامی از این 2 کوه به نام الحارث و الحُوَیرِث یاد شده است (قدامهبن جعفر، 232).
در نواحی پیرامونی شمال و جنوب آسیای صغیر زمینهای پست و جلگهای قرار دارند. در کنارههای دریای سیاه عرض جلگههای ساحلی کم است و فقط در مصب رودخانههای قزلایرماق و یَشیل ایرماق وسعت پیدا میکند، در حالی که در سواحل جنوبی بهویژه در بخشهای ساحلی خلیجهای انطالیه و اسکندرون اراضی جلگهای وسیع و حاصلخیزی وجود دارند، که جلگه معروف چوکوروا با شهرهای ادنه و مَرسین و طَرسوس، از آن جمله است.
فلات داخلی آناطولی چشمانداز یکدستی ندارد. ارتفاع متوسط آن از 800 متر در غرب تا 200‘1 متر در شرق افزایش مییابد. فلات مرکزی به حوضههای داخلی متعددی تقسیم میشود. شهر آنکارا نیز در یکی از همین حوضههای داخلی قرار گرفته است. بخشی از سطح فلات داخلی آسیای صغیر را دریاچههای نمک میپوشانند. این دریاچهها بقایای دریای نسبتاً وسیعی هستند که در گذشته اینجا را میپوشانده است. مهمترین این دریاچهها عبارتند از توزگولو یا دریاچه نمک که شوری آب آن به 32 % میرسد و همچنین دریاچههای آقشهر، و بِیشهر و آغریدیر که همگی دارای آبشور هستند.
بخش جنوب شرقی ترکیه امروزی سرزمینی است که ارتفاع آن در مقایسه با نواحی کوهستانی ناچیز است. مرز طبیعی این توده مقاوم را خطی که از انطاکیه، دیاربکر و سورث میگذرد با بخش کوهستانی شمالی مشخص میکند.