تاریخ دوران پیش از جنگ جهانی اول را میتوان با بررسی ویژگیهای آن گروه از کشورهای بزرگ اروپایی که قدرت آنها به رویدادهای سراسر جهان شکل داد بهتر درک کرد. هر یک از این کشورها تمایلات، ضعفها، قوتها و تجربیات تاریخی مختص به خود داشتند در این مبحث این کشورها به ترتیب از غرب اروپا تا شرق این قاره و از دمکراتیکترین تا مطلقهترین کشورها مورد بررسی قرار خواهند گرفت. همچنین عبور از غرب به شرق اروپا عموماً منجر به گذار از شهرنشینترین کشورها تا کشورهای زراعتی این قاره خواهد شد.
بریتانیای کبیر
در سال 1900 بریتانیای کبیر عموماً به عنوان لیبرالترین و مرفهترین کشور اروپا قلمداد میشد. مردم بریتانیا از ثمرات اقتصادی جامعهای کاملاً صنعتی بهرهمند بودند. امپراطوری عظیم مستعمرانی علاوه بر تأمین مواد خام عمده و مورد نیاز صنایع بریتانیا بسیاری از مواد غذایی حیاتی مورد نیاز جمعیت زیاد بریتانیا را که بسیار فزونتر از میزان حاصلخیزی این جزیره کوچک بود فراهم میساخت. با رفاهی که در نتیجه صنعتی شدن سریع به دست آمده بود اشراف قدیمی و صاحبان صنایع جدید هر دو بر سر اینکه وضعیت موجود بهترین وضعیت ممکن است توافق داشتند.
ویژگی زندگی سیاسی در پادشاهی مشروطه برینانیای کبیر گرایشهای روزافزون در جهت اصلاحات اجتماعی و لیبرالیسم بود. لایحه اصلاحات سال 1876 و لایحه حق انتخاب سال 1884 حق رأی واقعی و جامع به مردان بالغ داده بود. زمانی که لایحه پارلمان در سال 1911 به اجرا گذاشته شد مجلس عوام که بخش منتخب پارلمان بریتانیا محسوب میشود اختیار کنترل بودجه دولت را به دست آورد. این لایحه همچنین به نوعی سنگینی حضور گروههای ممتاز را که بر پارلمان و به ویژه بر مجلس اعیان حاکم بود کاهش داد. برخلاف فرانسه و بسیاری از کشور های اروپایی دیگر که نظام چند حزبی در آنها رایج بود سیاستهای بریتانیا همچنان در چارچوب نظامی که توسط دو حزب اداره میشد توسعه و تکوین مییافت نظام دو حزبی ضرورت تشکیل ائتلافهای حزبی را برای به دست آوردن اکثریت حکومتی از بین میبرد و بنابراین به نظام سیاسی باثباتتری منجر میشد. به همین دلیل بریتانیای کبیر قادر بود بسیاری از نهادهای سیاسی و اقتصادی خود را بدون انقلابهای خونین و تفرقهانگیز اصلاح کند. ظهور حزب کارگر قدرت سیاسی در حال رشد کارگران و طرفداران آن را نشان داد. معهذا هنوز مناقشات بیشمار کارگری اعتصابها و خواستههای مستمر کارگران برای دسمتزد بیشتر و بهبود شرایط کار و منافع فرعی دیگر وجود داشت. صاحبان صنایع به اصل عدم مداخله دولت در امور معتقد بودند اصلی که بر اساس آن دولت ناگزیر بود سیاست عدم مداخله را در فعالیتهای اقتصادی اتخاذ کند. این امر به صاحبان صنایع اجازه میداد دقیقاً آنچه میخواهند به انجام برسانند از این رو صاحبان صنایع اجازه میداد دقیقاً آنچه میخواهند به انجام برسانند. از این رو صاحبان صنایع به دلیل عدم کنترل دولت با همه توان در مقابل خواستههای اتحادیههای کارگری برای بهبود شرایط کار ایستادگی کردند. علیرغم مخالفت صاحبان صنایع اتحادیههای کارگری دائماً قدرت و نفوذ بیشتری کسب میکردند و طرفداران سیاسی آنان در پارلمان غالباً این قدرت را به قوانین محدود کننده انحصارات افزایش حق بیکاری و بهبود شرایط کار تبدیل میکردند. همچنین اصلاحات مشابهی در زمینههایآموزش و رفاه اجتماعی به عمل آمد.
امپراتوری بریتانیا بزرگترین امپراتوری در جهان بود و همچنین که زبانزد خاص و عام بود: (( خورشید هرگز در امپراتوری بریتانیا غروب نمیکرد.)) در جنوب اقیانوس آرام، بریتانیای کبیر دو ((بریتانیا))ی جدید در استرالیا و زلاندنو تاسیس کردهبود و در آسیا، هنگکنگ سواحل چین، شبهجزیره مالایا، برمه، هند، سیلان و مناطق کلیدی کوچک در طول خلیجفارس امتیازهای فراوانی داشت. در آفریقا بر مصر و کانال حیاتی سوئز حاکمیت داشت. در غرب آفریقا ساحل طلا، نیجریه، سیرالئون، و گامبیا تحت سلطهاش بود. در نیمکره غربی، بریتانیای کبیر علیر غم از دست دادن بسیاری از مستعمرات اولیهاش، همچنان حضور قوی خود را از طریق کنترل کانادا و نیوفایلند حفظ کردهبود. بریتانیا و گینه بریتانیا را در خاک اصلی آمریکایجنوبی و مرکزی در اختیار داشت. دومینیونهایی مانند کانادا، استرالیا و زلاندنو نیروهای مسلح خود را دارا بودند اما برای دفاع کامل متکی بر نیروی دریایی بریتانیا بودند.
ارتش متشکلی از افسران و افراد بریتانیایی که بهطور اعجابآوری کوچک بود بهعلاوه چند واحد بومی که توسط بریتانیاییها فرماندهی میشد، آرامش را در سراسر امپراتوری حفظ میکرد. برای مثال، تنها4000 بریتانیایی در سراسر شبهقاره هند مستقر بودند. در مقابل میلیونها پاوند برای تامین بودجهی نیروی دریایی صرف میشد که در نوع خود بزرگترین نیروی دریایی جهان بود، نیروی دریایی بریتانیا، امپراتوری را یکپارچه نگه میداشت و بر دریاها حکومت میکرد.
واحدهای این نیرو در گلوگاههای استراتژیک در گوشه و کنار جهان نظیر جبلالطارق در مدخل غربی دریای مدیترانه دماغه امیدنیک در رأس شبه جزیره مالایا که ورود به چین را کنترل میکرد مستقر بود. بریتانیایها همچنین برای بارگیری زغالسنگ آب و ملزومات دیگر جزایر بیشماری در اقیانوسهای جهان در اختیار داشتند.