ساده تر از همه چنین می توان گفت که کاروانسرا ساختمانی است که کاروان را در خود جای می دهد و بزرگ ترین نوع ساختمانهای اسلامی است. پلان آن معمولا مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند، معمولا ساده و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای آن تعبیه شده است. یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی قرار گرفته است، فضای کافی را برای جا دادن حیوانات بارکش فراهم ساخته است. بر روی سکوی برآمده ای که در پیرامون این حیاط قرار گرفته است، طاقگان هایی واقع شده اند که نمای داخلی را مفصل بندی کرده اند. در پشت آنها حجره های کوچکی برای منزل دادن مسافران تعبیه شده است. در کاروانسرا های دو طبقه، از حجره های پایینی برای انبار کردن کالاها و از حجره های بالایی برای منزل دادن مسافران استفاده می شد.
p رباط ملک - 470 ه.ق - ایران
با این حال، تمامی این نوع ساختمان ها و عملکرد ها، کاروانسرا نامیده نمی شوند. تا به امروز، بسیاری از آنها به عنوان رباط تشریح شده اند. این لغت از ریشه عربی ربط است که یکی از معانی آن افسار کردن اسب است. البته تصور توقفگاه کوتاهی که در وجود این لغت نهفته است، دلیل مناسبی برای انتخاب این نام به نظر می رسد، اما رباط معنی تخصصی تری را در بر دارد. این واژه در اواخر قرن چهارم ه.ق بیانگر نوعی دژگونه است که به عنوان مبنایی برای تداوم جهاد، مورد استفاده قرار می گرفت. بیشتر نمونه های سالم مانده از این نوع ساختمان در مغرب یافت می شوند، مانند موناسیر، سوسه، طافرطست و طیط.
p رباط سوس - قرن سوم هجری - تونس
دلاوران دین در چنین ساختمانی، برای اقامت کوتاه مدت بر ضد کافران گرد می آمدند. رباط ها در سراسر جهان اسلام ساخته می شدند. با توسعه مرزهای اسلام و برقراری آرامش نسبی، فعالیت دلاوران دین(غازیان) کاهش یافت. اما ساختمانهایی که مورد استفاده آنها بود، باقی ماند. احتمالا تبدیل رباط برای استفاده در زمان صلح، مستلزم کار زیادی نبوده است. بنا بر این زیاد تعجب آور نیست که این واژه نیز بر کاروانسرا دلالت داشته باشد.
واژه دیگری که به چنین بنا هایی اشاره دارد، «خان» است که در مناطق ترک زبان به آن «هان» می گویند. معنای اصلی این واژه، هم در عربی و هم در فارسی، خانه است. بنا بر این، ویژگی های ریشه این واژه را می توان دست کم در تعدادی از ساختمان های اولیه ای جستجو کرد که به خانه ای برای رفع نیاز مسافران شباهت داشتند.
در زیر به اختصار تفاوتهای چنین بنا هایی عنوان می شود:
ساباط
این واژه که به بسیاری از زبان ها راه یافته، در فارسی کهن ریشه دارد. جزء اول آن، سا به معنای آسایش و جزء دومش پسوند بات نمودار ساختمان و بنا و عمارت است که در انتهای واژه های دیگری نظیر رباط، کاربات و خرابات آمده است. روی هم رفته، این واژه به جای آسایشگاه و استراحتگاه امروز به کار می رفته است.
ساباط به کلیه بنا هایی که به منظور آسودن به پا می شده، چه در شهر و چه در بیرون از آن اطلاق می شده، در شهرستانهای جنوبی ایران هنوز هم این واژه در جای درست خود به کار می رود. این بنا ها عمدتا به چند تختگاه، یک آب انبار و گاهی یک یا دو اتاق کوچک که تنها می توان به منظور رفع خستگی و اندکی آسودن مورد استفاده قرار داد. ساباط دارای سه تا هفت دهانه سرپوشیده است که دو سوی آن، تختگاه های کوچکی به اندازه یک تخت یا نیمکت قرار دارد و اغلب دهانه میانی آن، درگاه آب انبار است.
p نمای سه بعدی رباط شرف - قرن ششم هجری - خراسان
رباط
این واژه به ساختمان های کنار راه و به ویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق می شود و از روزگاری بسیار کهن به زبان تازی راه یافته است. رباط علاوه بر حوض و آب انبار، دارای اتاق های متعددی است که گرداگرد حیاطی را فرا گرفته و مسافران می توانند یک یا چند شب در آن بیاسایند.
p کاروانسرای مهیار - قرن یازدهم هجری - راه اصفهان به شیراز
کاروانسرا
به رباط های بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند چه در شهر و چه بیرون از آن واقع شده باشد. کاروانسرا علاوه بر اتاق و ایوان، دارای باره بند، طویله و انبار است و اغلب ورودی آن را بازار کوچکی به نام غلافخانه تشکیل می دهد و بر روی سردر آن چند اتاق پاکیزه قرار گرفته که به کاروانسالار اختصاص دارد. گاهی در دو سوی کاروانسرا،
برجهایی قرار می گرفته که در مواقع نا امنی، مورد استفاده مدافعان و راهداران قرار می گرفته است. در زبان عربی واژه خان به جای کاروانسرا مورد استفاده قرار می گیرد.
t
کاروانسرای شهری قانصوه الغوری
قرن دهم هجری - قاهره
شهرستان راور با 11535 کیلومتر مربع در شمال شرقی استان واقع شده است. این شهرستان تا سال 1376 بخشی از شهرستان کرمان بوده و از این سال به بعد با الحاق دهستانهای راور، حرجند و هروز از شهرستان کرمان به وجود آمده است. راور از شمال به استانهای یزد و خراسان، از جنوب و شرق به شهرستان کرمان و از غرب به شهرستان زرند منتهی میشود.
آثار حرکت تودهای خاک در دامنههای سست اطراف راور به سمت نایبند
بنابراین میتوان راور را پل ارتباطی بین استانهای کرمان و خراسان دانست و به همین دلیل از دیرباز مهم و مطرح و دارای کاروانسراهای متعددی از جمله آب بید، حوض پنچ، چاه کوران، چهل پایه، قلعه دختر، و ... بوده است.
معادن ذغال سنگ همکار و هجدک در توسعهی اقتصادی این شهرستان نقش به سزایی دارند.
پیکرههای رسوبی راور شامل رسوبات پلاتفرم پالئوزوئیک مزوزوئیک
همچنین قالی های دستباف راور از شهرت جهانی برخوردار است. این شهرستان دارای ییلاقهای متعددی از جمله فیضآباد، طرز و ... است و در روستای طرز تعدادی سرو کهنسال وجود دارد که در نوع خود بینظیر محسوب میشوند.
سرو مشهور روستای طرز در راور
بیشترین زمینهای کشاورزی این شهرستان زیر کشت محصولات باغی و مهمترین محصول باغی این شهرستان پسته و انار است.
خرابههای چاه آب اراضی کشاورزی متروکه گدار ریگی و روستای ده مودی که در اثر هجوم شن بلااستفاده مانده است (19/1/85).
بسیاری از مناطق بیابانی راور به دلیل کمبود آب مناسب طى سالهاى طولانى بلااستفاده باقى مانده بود که آستان قدس رضوى به منظور استفاده بهینه از موقوفات، تولید محصولات کشاورزى و همچنین ایجاد اشتغال مفید و مناسب براى اهالى منطقه اقدام به حفر 12 حلقه چاه عمیق و پسته کارى 745 هکتار از یک هزار هکتار زمین بایر منطقه در سال 1366 کرد.