دانلود مقاله تاریخچه یهود

Word 106 KB 4611 55
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تاریخچه یهود یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) می‏گویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.

    یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.

    آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتی بود و هرکس بر آن حکومت می‏کرد، چنان بود که بر جهان حکومت می‏کند.

    هنگامی که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگی بسیار با شکوهی بهم زدند.

    و کم‏کم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددی را تشکیل دادند.

    این قبیله‏ها سالهای درازی را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله‏های بنی اسرائیل دشمنی هائی از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیری برد پیش از آنکه حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث گردد، بنی اسرائیل سخت‏ترین روزهای خود را زیر شکنجه‏های طاقت فرسا و فشارهای گوناگون فرعون بسر می‏بردند.

    ولی چون موسی(ع) در حوالی سال1213 قبل از میلاد مبعوث شد، روحهای پژمرده آنها را جوان کرده و به جانهای دربند شده آزادی بخشید.

    امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن‏ها چه دید و آنها چه پاداشی باو دادند؟

    برای مثال یکی از آن پاداشهای ننگین را تاریخ چنین می‏نویسد: شبانگاه حضرت موسی(ع) باتفاق بنی اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسی(ع) با عصای خود آب‏ها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهی نمایان شد.

    موسی(ع) أمر کرد تا همگی آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند ولی آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیله‏ایم و هر قبیله‏ای عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنی برای هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصی باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم.

    موسی(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.

    ولی آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود: ممکن است که در میان راه ما را با یکدیگر احتیاجی افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره‏ها سوراخ‏هائی در میان دیوارهای آب باز کند، تا هر قبیله‏ای بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.

    ولی باز هم برجای خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند: پاهای ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنی زمین خشک شود ما از آنجا عبور نخواهیم کرد.

    خداوند امر کرد...

    زمین خشک شد ولی باز هم برجای خود ایستادند و این بار بی‏ادبی و وقاحت را به منتهی درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند: موسی ما را از شهر آواره کرده و اینک می‏خواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوخته‏های ما را بتصرّف خویش در آورد.

    موسی(ع) با یک دنیا دهشت، در حالیکه لبخند تلخی بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.

    این نخستین تجربه و آزمایش تلخی بود که بنی اسرائیل به موسی(ع) نشان دادند.

    باز تاریخ می‏نویسد: چون بنی اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحرای سینا رسیدند، به موسی(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائی شن زار، سکونت دادی؟

    این چه رفتاری است که با ما می‏کنی؟

    مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟

    خدا امر کرد تا از آسمان برای آنها طعام فرستاده و ابری بر آنها سایه افکند و سنگی را امر فرمود تا به آنها آب دهد.

    زمانی به همین منوال گذشت تا آنکه روزی به موسی(ع) گفتند: ما طعامهای آسمانی نمی‏خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را برای ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست می‏داریم.

    موسی(ع) گفت: به نزدیکترین قریه‏ها که رسیدید: آنچه می‏خواهید، خود بکارید و خداوند دیگر برای شما طعامی نخواهد فرستاد.

    نافرمانی آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابی بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسی(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوی شهر را بگور بردند و نوه‏ها و نواده‏هایشان با یوشع بن نون سال1500 قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند(2).

    نخستین دولت یهودی هنگامی تشکیل شد که (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهای 1095 1055 قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال1049 قبل از میلاد به یبوس (بیت‏ المقدّس) تغییر داد.

    سلیمان فرزند داود، که پس از پدرش به مقام پادشاهی و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، می‏گویند که بنای هیکل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان کار می‏کردند(3).

    پس از مرگ سلیمان (بین سال932 قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یکی در شمال که پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگری در جنوب که پایتختش اورشلیم (بیت‏المقدّس) بوده است(4).

    این دو دولت مدّت200 سال باهم جنگیدند تا آنکه (سرجون) امپراطور آشوریها 722( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(5).

    پس از آنکه نینوی بدست کلدانیها سقوط کرد (614 قبل از میلاد) یهود برای بهم زدن میان آنها و مصریها که بر کنعان حکومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنه‏داری میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (562 قبل از میلاد) پیروز شد و برای انتقام از یهود اورشلیم را خراب کرد و هیکل‏ها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حرکت داد (586 قبل از میلاد).

    مدّت زیادی را در اسیری گذراندند، تا آنکه (کورش) پادشاه ایران، آنها را که به (اُسرای بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیکل را بنا کرد (516 قبل از میلاد)(6).

    در ایّام (هیلین) یهود مورد حمله‏های بسیاری قرار گرفتند و آخرین آنها وقتی بود که رهبر معروف رومانی (قیطس) اورشلیم را خراب کرده، هرچه یهودی بود اسیر کرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال70 میلادی واقع شد.

    و در سال125م (ادریانوس) امپراطور رومانی بر آنها حمله کرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودی را کشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر کرد(7).

    در عهد (تراجان 106م) تعداد زیادی از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بنای خرابکاری را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد.

    (117 138م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبی را بر یهود آزاد کرد.

    یهود به رهبری بارکوخیا (135م) شورش کردند، ولی پیروز نشدند، در این واقعه بیش از580 هزار یهودی بقتل رسید و آنها که جان سالم بدر بردند، شهر را ترک کرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب کرده و به جای آن شهر (ایلیا) بنا کرد(8).

    پس از این تاریخ، یهود خرابکاری‏های زیادی کردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند که خود مسبب همه آنها بودند(9).

    1 سوره بقره، آیه49.

    2 (موقف علماء الاسلام من‏الیهود)، چاپ کربلا، صفحه10.

    3 مجله العربی چاپ کویت7، شماره 109، سال1967.

    4 فلسطین والضمیر الانسانی، صفحه54.

    5 مجله العربی شماره109 صفحه54.

    6 تاریخ الاسرائیلین تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف1904.

    7 مجله العربی109، صفحه55.

    8 تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف1951.

    9 برای توضیح بیشتر به کتاب (خطرالیهودیه العالمیه )، تألیف عبدالله التل مراجعه شود.

    گوستاولوبون فرانسوی می‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائی هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانی بی‏بهره بودند، چرا که همچون پست‏ترین مردم روی زمین زندگی می‏کنند بنی اسرائیل همیشه مردمی وحشی، سفاک و بی‏غیرت بوده، حتّی در زمانی که خود آنها بر کشورهای خود حکومت می‏کردند، باز هم از سفاکی خود دست بر نداشته‏اند، بی‏پروا وارد جنگ شده و چون از پای در می‏آمدند، به یک مشت خیالات غیر انسانی و بی‏اساس پناه می‏بردند.

    خلاصه آنکه هیچ فرقی میان یهود و حیوانات نمی‏توان گذاشت(2).

    برجسته‏ترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان می‏کند از قرار ذیل است.

    1 قساوت و توحش: چنانچه خداوند متعال می‏فرماید: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلکْ فَهِی کَالْحِجَارَه ِ اَوْ أشَدُّ قَسْوَه ً وَ إنَّ مِنَ‏الحِجَاره ِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنْهارُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَه ِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)(3) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سخت‏تر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر سنگ‏ها بشکافد و باز آبی از آن بیرون آید و پاره‏ای از ترس خدا فرود آیند (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.

    و در جای دیگر می‏فرماید: (فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَه ً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزالُ تَطّلِعُ عَلی خائِنَه ٍ مِنْهُمْ اِلاّ قَلیلاً مِنْهُم)(4) پس چون بنی اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جای خود تغییر می‏دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانتکاری و نادرستی آن قوم مطّلع می‏شوی جز قلیلی از آنها که با ایمان و نیکوکارند.

    قساوت قلب و سنگدلی آنها را تاریخ در تمام اعصار و قرون خود روشن کرده است.

    (کاسیوس) در کتاب78 خود در فصل32 در حوادث سال117 م، می‏نویسد:...

    مطابق همین تاریخ یهود در غرب دریای طرابلس به رهبری (آندریا) برای کشتن رومیها و یونانیها خروج کرده همه را از دم تیغ گذراندند، سپس خونهایشان را آشامیده، گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را قطعه قطعه کرده و به سگها دادند.

    خیلی از ما را هم مجبور کردند که یکدیگر را مثل حیوانات بکشیم.

    تعداد آن کسانی که در این کشتار به قتل رسیدند به220000 نفر رسید.

    و همانند این کشتار را در مصر و قبرس به رهبری (آرتمیون) تکرار کردند و در این کشتار هم240000 نفر به قتل رسیدند.

    در (سافیل) واقع در اسپانیا،138 مسیحی را به یکی از مقابر دور از شهر برده و آنها را با گلوله مجروح و سپس زنده به گور کردند، بطوریکه دستهایشان از قبر بیرون مانده و برخی از اجساد بطور کامل زیر خاک پنهان نشده بود.

    البته این قساوت قلب برای یهود، تازگی ندارد و حتّی در همین جنگ اخیر (1967م) مسلمانان و اسرائیل هنگامی که آنها بر بیت‏المقدّس پیروز شدند، به یکی از قریه‏های نزدیک شهر حمله برده و مردم بی‏دفاع و بی‏گناه از ترس به مسجد پناه بردند.

    ولی یهود مگر مسجد می‏فهمد؟

    وقتی همه مردم وارد مسجد شدند هلی‏کوپترها بر فراز مسجد به پرواز در آمده و دهها نفر از مردم بی‏گناه و بی‏دفاع را با مواد منفجره به خون خود آغشته نموده و آتش زدند(5).

    2 ـ کشتن انبیاءالله: قرآن مجید در این باره می‏فرماید: (وَلَقَدْ اتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَقَقَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ اتَیْنا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَأیَّدْناهُ بِرُوح الْقُدُسِ أفَکُلَّما جائَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی اَنْفُسَکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقا کَذَّبْتُمْ وَ فَریقا تَقْتُلُونَ)(6).

    و ما به موسی کتاب تورات را عطا کردیم و از پی او پیغمبران را فرستادیم و عیسی(ع) پسر مریم را به ادلّه روشن، حجّتها دادیم و او را به واسطه روح‏القدس اقتدار و توانائی بخشیدیم، آیا هر پیامبری که بر خلاف هوای نفس شما اوامری از جانب خدا آورد از امرش سرپیچی کرده از راه حسد گروهی را تکذیب می‏کنید و گروهی را می‏کشید؟

    همچنین می‏فرماید: (وَاِذا قیلَ لَهُم امِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالوُا نُؤْمِنُ بِما اُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرآءَهُ وَ هُوَ الحَقُّ مُصَدِّقا لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنْبیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ)(7).

    و چون به یهود گفته شد ایمان بیاورید به قرآنی که خدا برای (هدایت بشر) فرستاده، پاسخ دادند که تنها به تورات، چون به ما نازل شده ایمان می‏آوریم و به غیر تورات کافر می‏شوند در صورتی که قرآن حقّ است و کتاب آنها را تصدیق می‏کند، بگو ای پیغمبر اگر شما در دعوی ایمان به تورات راستگو بودید به کدام حکم تورات قبل از این پیغمبران را کشتید؟

    و باز قرآن می‏فرماید: (لَقَدْ اَخَذْنا میثاقَ بَنی اسْرائیلَ وَاَرْسَلْنا اِلَیهِمْ رُسُلا کُلَّما جآئَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی اَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یقتُلوُنَ)(8).

    از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم (که خدا را اطاعت کنند) و پیامبرانی بر آنها فرستادیم (که احکام خدا بیاموزند) هر رسولی آمد چون بر خلاف هوای نفس آنها گفت، گروهی را تکذیب کرده و گروهی را کشتند.

    عجیب آنکه کشتن پیامبران آنقدر در بین آنها معمول شده بود که صورت طبیعی به خود گرفته بود، چنانچه در روایات است که یهود مابین طلوع فجر تا طلوع آفتاب70 پیامبر را سر بریدند و سپس دکانهای خود را باز می‏کردند مثل اینکه هیچ کاری نکرده‏اند(9 از جمله پیامبرانی که بدست آنها به قتل رسیدند، یحیی و زکریّا(علیهماالسلام) بودند که فقط بخاطر آنکه آنها را از فحشاء و منکرات منع می‏کردند مستحق قتل شدند.

    چنانچه می‏خواستند (هارون) جانشین حضرت موسی(ع) را به قتل برسانند.

    و برای عیسی(ع) چوبه‏های دار نصب کردند.

    و از همه بزرگتر آنکه پیامبر اسلام(ص) را شهید کردند چنانچه در تواریخ می‏نویسند: پس از فتح خیبر همسر (سلام بن مشکم) یهودی که ظاهرا اسلام آورده بود طعامی از گوشت ران گوسفند مهیّا کرده، و به خدمت رسول اکرم(ص) فرستاد، پیامبر خدا(ص) که هیچ وقت عادت نداشت غذا را تنها میل کند، (بِشر بن براء) را دعوت کرد بِشر هم دست برده و قطعه‏ای از آن گوشت را خورد و مقداری از آن را جوید، یک مرتبه لقمه را از دهان انداخته، فریاد زد (به خدا قسم که این گوشت به من خبر می‏دهد که مسموم است) ولی آن زهر آنقدر قوی بود، که بِشر را در همان جا به قتل رسانیده و پیامبر اکرم (ص) را پس از چند هفته شهید کرد(10 3 ـ دروغ، افتراء، تحریف: قرآن می‏فرماید: (وَدَّتْ طائِفَهٌ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَ ما یُضِلّوُنَ اِلاّ اَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرونَ)(11 گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند، به آرزو نخواهند رسید و این را نمی‏فهمند.

    و می‏فرماید: (یا اَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)(12 ای اهل کتاب چرا حقّ را به باطل مشبه می‏سازید تا چراغ حقّ را به باد شبهات خاموش کنید در صورتی که به حقّانیّت آن آگاهید.

    مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیّا بِاَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی‏الدّینِ وَلَوْ اَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعنا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنا لَکانَ خَیْرا لَهُمْ وَ اَقْوَمَ وَلکِنْ لَعَنَهُمُ‏اللَّهُ بَکُفْرِهِمْ فَلایُؤْمِنُونَ اِلاّ قَلیلاً)(13 گروهی از یهود کلمات خدا را از جای خود تغییر داده و می‏گویند: فرمان خدا را شنیده و از آن سر می‏پیچیم و (به زبان جسارت با تو خطاب می‏کنند) می‏گویند بشنو که کاش شنوا باشی و گویند ما را رعایت کن و گفتار شان زبان بازی و تمسخر به دین است و اگر به احترام می‏گفتند که ما فرمان حقّ را شنیده و تو را اطاعت کنیم و تو سخن ما بشنو و به حال ما بنگر، آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر.

    خدا آنها را چون کافر شدند لعنت کرد که به جز اندکی از آنها (لایق رحمت خدا نیستند) ایمان نمی‏آورند.

    مِنَ‏الَّذینَ هادُوا سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ...) و نیز اندوهگین مباش از یهودانی که جاسوسی کنند، سخنان فتنه خیز به جای کلمات حق تو به آن قومی که از کبر نزد تو نیامدند، می‏رسانند (مانند یهودان خیبر) (آنها از دشمنی و عناد به اسلام کلمات حقّ را بعد از آنکه به جای خود مقرّر گشت) به میل خویش تغییر دهند 4 ـ مکر و خدعه: این دو صفت دو عصای ضخیمی است که همیشه یهود در کارهای خود بر آنها تکیه می‏کنند.

    مکر و خدعه در ذات هر یهودی است، در هرکجا و در هرکاری که انجام می‏دهد با او همراه می‏باشد.

    قرآن می‏فرماید: (وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُالْمکِرینَ)(15 یهود با خدا مکر کردند، خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد و از همه کس خدا بهتر مکر تواند کرد.

    یا اَیُّهاالرَّسُول لایَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی‏الْکُفْرِ مِنَ‏الَّذینَ قالُوا آمَنّا بِاَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ...)(16 ای پیغمبر غمگین از آن مباش که گروهی از آنان که به زبان اظهار ایمان کنند و به دل ایمان نیاورند به راه کفر می‏شتابند.

    5 ـ مال اندوزی و ثروت پرستی: وقتی که موسی(ع) برای آوردن الواح به کوه طور رفت و سامری گوساله‏ای از طلا و نقره برای آنها ساخت، از آن روز تا به امروز ثروت بزرگترین معبود یهود است.

    هر یهودی سعی می‏کند مالهای جهان را تحت اختیار خود در آورد و ازاین راه اختیار دار مردم باشد.

    خداوند متعال می‏فرماید: (وَلَقَدْ جائَکُمْ مُوسی بِالبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَنْتُمْ ظالِمُونَ)(17 و با آن همه آیات و دلایل روشن که موسی برای شما آشکار نمود باز گوساله‏پرستی اختیار کردید در غیاب او، که مردمی سخت ستمکار بودید.

    وَ تَری کَثیرا مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِی‏الاِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ماکانُوا یَعْمَلُونَ)(18 بسیاری از آنها را بنگری که در گناه و ستمکاری و خوردن حرام می‏شتابند، بسیار کار بدی را پیشه خود ساخته‏اند.

    6 ـ پیمان شکنی و نقض عهد: اگر امکان داشت تا پیمان شکنی را مجسّم کنیم...

    می‏بایستی به یهود نگاه کرد.

    چه پیمانها و عهدهائی را که زیر پا نهادند و شرافت انسانیّت را لگدمال نمودند؟

    هنگامی که پیامبر اسلام(ص) خندق را حفر کرد و مانع عبور سپاه کفار شد، یهود (بنی قریظه) که هم پیمان رسول الله(ص) بودند یک جلسه اضطراری تشکیل داده و با خود قرار گذاشتند، که آنها از پشت بر لشکر اسلام حمله کنند و هم از طرف دیگر کفار بر آنها حمله‏ور شوند تا بدین وسیله اسلام را از ریشه نابود سازند، ولی سرانجام لشکر أحزاب شکست خورد و این بار نوبت این قبیله خائن رسید.

    پیامبر اکرم(ص) مدّت25 روز آنها را محاصره کرد، تا بالاخره تسلیم شدند.

    بعد از آن700 مرد سلحشور را دربند کرده خدمت پیامبر اسلام(ص) آوردند، پیامبر اکرم فرمود: هرکس را که می‏خواهید انتخاب کنید تا در باره شما قضاوت کند.

    آنها (سعد بن معاذ) را که قبلا از همان قبیله خیانت کار بود انتخاب کردند، سعد که طبیعت آنها را می‏دانست أمر کرد، تا تمام مردها را گردن زده و زنهایشان را اسیر کنند.

    هنگامی که پیامبر خدا(ص) قضاوت سعد را شنید، فرمود: بخدا قسم حکم تو مطابق حکم خدا بود(19 7 ـ فساد اخلاق: فساد اخلاق، یکی از وسائل شرافتمندانه پیشرفت یهود است و به قول هیتلر هر دُملی را که انسان بشکافد خواهد دید که میلیونها یهودی داخل آن مشغول فسادند(20 قرآن مجید می‏فرماید: (لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی اِسْرائیلَ علی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلوُنَ)(21 کافران بنی اسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم مورد لعن و نفرین واقع شدند که نافرمانی حکم خدا کرده و از حکم حقّ سرکشی کردند، آنها هیچگاه از کار زشت خود (با آن همه پند و اندرز رسولان) دست بر نداشتند و آنچه می‏کنند چقدر زشت و ناشایسته است.

    8 ـ ربا خواری: قرآن مجید در این باره می‏فرماید: فَبِظُلْمٍ مِنَ‏الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا وَاَخْذِهِمُ الرِّبوا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَاَکْلِهِمْ اَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ وَ اَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذابا اَلیما)(22 پس به جهت ظلمی که یهود (در باره پیامبران و عیسی(ع) و در حقّ خود) کردند و هم بدین جهت که بسیاری از مردم را از راه خدا منع نمودند، ما نعمتهای پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم و از این جهت که ربا می‏گرفتند، در حالی که از آن نهی شده بودند، نیز از این رو که اموال مردم را به باطل (مانند رشوه و خیانت و سرقت) می‏خوردند.

    و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیّا ساختیم.

    این شمه‏ای از صفات رذیله و برجسته یهود است و شاید همین عادات و روشهای ناپسند بوده که همیشه آنها را تحت فشار دولتها قرار می‏داد و همین سبب شد که یهود را از بیشترین کشورهای جهان اخراج کنند.

    در سال1290 میلادی یهود، مردم (انگلستان) را بستوه در آورد، در نتیجه (ادوارد) فرمان داد که همه آنها را از کشور انگلستان بیرون کنند و در اعلامیه‏ای که از طرف او منتشر شد آمده بود که: یهود باید قبل از عید قدسین از کشور انگلستان خارج شوند و چنانچه کسی از این تاریخ خارج نشود او را اعدام کرده و به دار آویزان کنند و جسدش را چهار قسمت بنمایند.

    در اثر این فرمان، تعداد16000 یهودی که ساکن انگلستان بودند آنجا را ترک کرده و تمام اموال آنها مصادره شد.

    پس از این تاریخ مدّت400 سال ورود یهود به انگلستان ممنوع بود، تا آنکه (کرمویل) در سال1657 میلادی تحت شرائطی اجازه داد که وارد کشور انگلستان شوند(23).

    در همین سال برای نخستین بار به یهود اجازه داده شد که اوّلین کنیسه خود را در لندن بنا کنند.

    و فقط در سال1674 به یهود (آمریکا) که در آن وقت یکی از مستعمرات بریتانیا بود اجازه دادند که علنا عبادت کنند.

    و در سال1841 اولین روزنامه یهودی در انگلستان منتشر شد.

    در کشور فرانسه (لویس اغسطس) یهود را از آن کشور بیرون کرد و تا مدّت20 سال از ورود آنها جلوگیری نمود.

    و در عهد (فیلیپ زیبا) برای دومین بار آنها را از فرانسه بیرون کرده و تمام دارائیهای آنها را مصادره نمود.

    و در سال1341 میلادی، مردم بر علیه یهود شورش کرده و هزاران یهودی را سر بریدند، این شورش چندین سال ادامه داشت، بطوریکه در سال1394 یک یهودی در کشور فرانسه وجود نداشت.

    در سال1492 به آنها اجازه داده شد که وارد فرانسه شوند، ولی تا اواسط قرن شانزدهم به آنها اجازه سکونت در شهر را ندادند(24).

    یهود چندین بار در کشور (آلمان) طرد شدند که آخرین مرتبه بدست هیتلر انجام گرفت و مدّت12 سال وحشت‏ناکترین شکنجه‏ها را از طرف نازیها تحمّل کردند.

    ما نمی‏دانیم هیتلر روی چه اساسی آنها را نابود کرد، ولی همین قدر می‏دانیم که یهود ملتی پست و بی‏شرافت است و انسانیّت از دست او زخمهای زیادی بر تن دارد و آنچه بر سرش آمده کیفر خونریزیهای او نخواهد بود.

    در کشور (اسپانیا) در تاریخ31 مارس سال 1492 (فردیناند) اعلامیه‏ای صادر کرده و در آن از یهود خواست که تا آخر ماه یولیو این کشور را برای همیشه ترک گویند، در اثر این فرمان تعداد500000 یهودی از اسپانیا خارج شدند.

    همچنین از کشورهای (شوروی سابق، لهستان، ایتالیا، روم، بلغارستان، سویس و مجارستان) یهود چندین بار طرد و اخراج شدند.

    1 ـ (الیهود فی ‏تاریخ الحضارات الاولی)، ترجمه عادل، قاهره1950.

    2 ـ همان مدرک، صفحه58.

    3 ـ سوره بقره، آیه74.

    4 ـ سوره مائده، آیه13.

    5 ـ این خبر در تمام رادیوها و روزنامه‏ها و جرائد آن زمان منتشر شد.

    6 ـ سوره بقره، آیه87.

    7 ـ سوره بقره، آیه91.

    8 ـ سوره مائده، آیه70.

    9 ـ قصص الانبیاء.

    10 ـ موقف علماءالاسلام من‏الیهود، صفحه29، مکتب اسلام شماره 3، سال9، صفحه162، معروف این است که پیامبر در موقع بیماری خود چنین می‏فرماید: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی پس از فتح خیبر برای من آورد.

    زیرا اگرچه پیامبر اولین لقمه را بیرون انداخت، ولی آن زهر با آب دهان پیامبر کمی مخلوط شد و روی دستگاههای بدن آن حضرت اثر خود را گذارد.

    11 ـ سوره آل عمران، آیه69.

    12 ـ سوره آل عمران، آیه71.

    13 ـ سوره نساء، آیه46.

    14 ـ سوره مائده، آیه41.

    15 ـ سوره آل عمران، آیه54.

    16 ـ سوره مائده، آیه41.

    17 ـ سوره بقره، آیه92.

    18 ـ سوره مائده، آیه62.

    19 ـ قصص الانبیاء.

    20 ـ (تاریخ آلمانیا الهتلریه)، جلد1.

    21 ـ سوره مائده، آیه78 و79.

    22 ـ سوره نساء، آیه160 و161.

    23 ـ مجله (الآداب)، 11/1957، صفحه43.

    24 ـ این عقده‏ها ترکیده می‏شود همیشه عقده‏های حقارت واکنشهای زیان‏آوری داشته است، ولی تاریخ واکنشی بسان واکنشهای عقده یهود ندیده است، واکنشی که دهها جنگ را بپا کرده است و صدها میلیون انسان را بکشتن داده است.

    یهودیها برای جبران آن همه زجرها، محفلها و حزبهای گوناگونی تشکیل دادند، تا بوسیله آن بتوانند انتقام آن همه فشار و سختگیریهای مردم را از ملّتهای ضعیف و ناتوان بگیرند.

    الف: اولین محفل آنها که در قرن هفدهم تأسیس شد، محفل (ماسونی) بود که پیروزی‏های زیادی را نصیب یهود کرد(1).

    بطوریکه در اعلامیه‏های خود بیان نمودند، سه هدف اساسی را در محافل خود دنبال می‏کنند.

    1 ـ محافظت از یهودیسم در کلّ جهان.

    2 ـ نابود کردن سایر ادیان جهان.

    3 ـ دمیدن روح کُفر و الحاد، در ملّتها(2).

    سرچشمه محفل از بریتانیا بود و در تمام جهان از آنجا شروع شد و به سرپرستی آن: اولین محفل آنها در پاریس در سال1732 میلادی تأسیس گردید.

    و اولین محفل ماسونی در جبل الطارق در سال1727م و در آلمان در سال1733م، در پرتغال در سال1735م، در هلند در سال1745م در سویس در سال1740م، در دانمارک در سال1745م، در ایتالیا در سال1763م، در بلژیک در سال1765م، در شوروی در سال1771م آغاز بکار کرده و تا سال1907م پنجاه محفل علنی تشکیل شد(3).

    ب: دومین واکنش آنها تأسیس سازمان (بنای برث) در تاریخ 13/10/1842م بود.

    این سازمان که در شعله‏ور کردن آتش جنگهای جهانی اوّل و دوّم سهیم بود(4) از طرف مهاجرین یهود بوجود آمد.

    در عهد آیزن هاور رئیس جمهور اسبق آمریکا که خودش رئیس این سازمان بود، آقای (فلیپ کلولزنیک) را بعنوان رئیس نمایندگان آمریکا در سازمان ملل متحد تعیین کرد.

    در حال حاضر این سازمان در آمریکا و کشورهای اروپائی بطور علنی مشغول فعالیّت است(5).

    ج: سومین واکنش آنها، جنبش (صهیونیسم) بود.

    هدف این جنبش ارتجاعی و نژادی آن بود که حکومت موهوم و خیالی بنی اسرائیل را باز گرداند و بر خرابه‏های مسجدالاقصی (هیکل حضرت سلیمان) را بنا کند(6).

    ابتدای این حرکت را می‏توان سال1816م دانست، گرچه هرتسل (1860 ـ 1904م) برای اولین بار آن را علنی کرده و خیلی‏ها آن را از ابتکارات هرتسل دانسته‏اند.

    به عقیده صهیونیستها هر یهودی صهیونی است، ولی لازم نیست که هر صهیونی یهودی باشد، زیرا اسامی اعضاء این حرکت افراد زیادی را نام می‏برد که هیچ یک آنها یهودی نبوده است، مانند: (چرچیل، ایدن، ترومان، آیزن هاور، کندی و جانسون).

    چرچیل در اواخر حیات خود می‏گفت: من یک صهیونی واقعی هستم و افتخار می‏کنم(7 پُرُتُکلهای(8) حکمای یهود) از آنِ همین حرکت است.

    این کتاب خطرناکترین برنامه‏های صهیونیها را برای سیطره بر جهان فاش می‏کند(9 د: چهارمین واکنش یهود را جمله (ضدّ سامی)(10) تشکیل می‏دهد، که این دروغ بزرگ سلاح بُرّنده یهود شده است.

    یهودیان چگونه از آن استفاده می‏کنند؟!

    دست‏های خرابکار یهود بر همه جنگها و کشمکشهای جهان اثر گذاشته، ولی مگر کسی می‏تواند آن را فاش کند؟

    1 ـ هنگامی که خاندان سلطنتی (ساسون) در سال 1832( إلی) 1864 تجارت مواد مخدر را بدست گرفتند و مردم در این عمل اظهار نارضایتی کردند، یهودیان فریاد زدند (ضدّ سامی.

    2 ـ هنگامی که یهود دو جنگ جهانی اوّل و دوّم را برپا کردند، مردم خواستند آنها را مفتضح کنند، فریاد زدند: (ضدّ سامی 3 ـ هنگامی که دکترهای یهودی در آمریکا میکروب سرطان را برای آزمایش به چند جوان مسیحی تزریق کردند و مردم خواستند از آن جلوگیری کنند، فریاد زدند: (ضدّ سامی)(11).

    4 ـ هنگامی که میلیونر مشهور آقای (هنری فورد) کتاب (یهود، یگانه مشکله جهان) را انتشار داد، آنقدر یهود با سلاح (ضدّ سامی) با او جنگ کردند که بالاخره مجبور شد نامه‏ای که خود یهود نوشته بودند بعنوان معذرت خواهی، او امضاء کند و از آنها پوزش بطلبد(12).

    (حاییم وایزمن) میگوید: ما هر کجا برویم سلاح (ضدّ سامی) را با خود حمل خواهیم کرد(13).

    و یهود این سلاح را در آمریکا، انگلستان و فرانسه بکار برده و نتائج بسیار مفیدی را از آن بدست آورده است.

    1 ـ برای توضیح بیشتر بهمین کتاب مراجعه شود.

    2 ـ (الماسونیه منشئه ملک اسرائیل)، تألیف محمّد علی زعبی، بیروت1956 م.

    3 ـ به دائرهالمعارف بریتانیا ماده (فرماسوری) مراجعه شود.

    4 ـ (خطرالیهودیه العالمیه علی‏الاسلام والمسیحیه)، صفحه154.

    5 ـ (الخطر المحیط بالاسلام)، صفحه203.

    6 ـ (تاریخ الحرکه الصهیونیه)، تألیف دکتر آلن تایلر.

    7 ـ (خطرالیهودیه العالمیه)، صفحه172.

    8 ـ قراردادها.

    9 ـ (خطرالیهودیه العالمیه)، صفحه150.

    10 ـ سام یکی از فرزندان حضرت نوح علیه‏السلام است واز اقوامی که به او منتسب هستند، مانند: اعراب و عبریها را سامی گویند.

    11 ـ (خطر الیهودیه العالمیه)، صفحه 174.

    12 ـ مقدمه کتاب (خطر الیهودیه العالمیه)، صفحه12.

    13 ـ (خطر الیهودیه العالمیه)، صفحه 178.

    (خَطَر الیهودیه العالمیه علی الإسلام آرمانهای غیر انسانی یگانه آرمان یهود که صراحتا اعلام می‏شود آن است که یک دولت یهودی جهانی بپا کنند، یعنی همه دنیا را تحت تصرّف خویش در آورند.

    این حکومت بنا به گفته خود آنها از اسرائیل سرچشمه خواهد گرفت و پس از غلبه بر (نیل تا فرات) در راه آن گامهای بزرگتری خواهند برداشت.

    به عقیده آنها، اگر از (نیل تا فرات) را بدست بیاورند بقیه مناطق، خواهی نخواهی تسلیم خواهند شد، زیرا این منطقه که با منابع سرشار خود ثروتمندترین مناطق جهان را تشکیل می‏دهد، گلوی دنیا محسوب می‏شود و کسی که بتواند بر آن حکومت کند چنان است که بر جهان حکومت داشته است.

    تورات می‏گوید: در آن روز به ابرام (ابراهیم) گفت: این زمین را به نسل تو خواهم داد، از نهر مصر تا نهر بزرگ فرات(1).

    تا آنکه خداوند تو و نسل تو باشم...

    همه زمین‏های غربت تو را به تو و نسل تو بر می‏گردانم...

    زمین‏های کنعان را به ملک ابدی تو خواهم در آورد(2).

    یهود پروردگار ما در (حوریب) با ما سخن گفت: بس است آنچه در این کوه توقف نمودید، بروید بالای کوه اموریین جنوب و سواحل دریا و زمین‏های کنعان و لبنان تا نهر بزرگ فرات را به تصرّف درآورید.

    داخل شوید و زمینهائی را که خداوند به آنها قسم یاد کرده که آنها را به ابراهیم و اسحاق و یعقوب و فرزندان آنها بدهد تملّک کنید(3).

    یهود برای تحقّق بخشیدن به این نویدها و مژده‏های دیگری که در (تلمود) وارد شده است در مرحله اوّل یک حکومت مخفیانه مرکب از300 یهودی را تشکیل داد و یک نفر را (وارث سلیمان و داود) بعنوان پادشاه آن انتخاب نمود.

    این حکومت مخفی در حقیقت صاحب مال، نفوذ و همه کاره اروپا بود(4).

    آقای (ولترراتنو) یهودی در روزنامه خود در تاریخ 25/12/1909 می‏نویسد: سرنوشت اروپا فقط بدست300 نفر که هریکی رفقای دیگر خود را بخوبی می‏شناسد تعیین می‏گردد.

    این300 نفر که همه یهودی می‏باشند، دارای وسائل کافی برای سرنگون ساختن رژیمهای مخالف هستند.

    یهود این حکومت جهانی خود را به یک افعی بسیار بزرگی تشبیه می‏کنند که از سال70م، برای نابود کردن جهان در حرکت است.

    دُم این افعی در فلسطین باقی خواهد ماند و سر آن به حرکت خواهد آمد، تا آنکه تمام دنیا خراب شود و در این وقت سر او از این جهانگردی ننگین خود باز گشته و در شهر بیت‏المقدّس زیر پرچم یهود آرام خواهد گرفت.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تاریخچه یهود یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) می‏گویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود. یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند. آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتی بود و هرکس بر آن حکومت می‏کرد، چنان بود ...

دین‌ یهود یک‌ آئین‌ توحیدی‌ و یکتاپرستی‌ است‌ که‌ حدود سال‌ 1350 م‌. توسط‌ موسی‌بن‌عمران‌ که‌ از نژاد بنی‌اسرائیل‌ (حضرت‌ یعقوب‌) بود، به ‌جهانیان‌ عرضه‌ گردید. گرچه‌ اساس‌ این‌ آئین‌ بر پایه ی‌ توحید استوار می‌باشد، ولی‌ در اثر تحولات‌ و دگرگونی‌هایی‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ بدان‌ راه‌ یافته‌ و به‌ویژه‌، تحریفات‌ و دست‌کاری‌هایی‌ که‌ در متن‌ تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) داده‌ شده‌ ...

پس از اینکه قیومیت انگلیس بطور رسمی پایان پذیرفت, صهیونیست ها پادگان ها و مقامات کشوری انگلیس در فلسطین را مورد حمله قرار دادند. قتل نخستین بازرس سازمان ملل متحد به همراه دستیارش روشن ساخت که هیچ کس نمی تواند با برنامه های صهیونیستی مخالفت نماید و به سرعت گرفتار خشم و تنبیه مقامات صهیونی می گردد. کشتار دسته جمعی دیر یاسین و عین الزیتون و صلاح الدین در آوریل 1948 کشتار های ...

يهودي يکي از سه دين ابراهيمي است که پيروان آن از دوران کهن تاکنون خود را فرزندان قوم بني اسرائيل ميدانند.به راستين ، اين دين نخستين دين ابراهيمي به شمار مي رود. پيامبر يهوديان موسي نام دارد و کتاب آسماني وي تورات نام دارد. گفتني است که در کتاب هاي آ

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

قبلا یادآور شدیم که قرآن از طریق وحی بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردیده ولی چون کلمه وحی در قرآن و جز آن، دارای معانی گوناگونی است به همین مناسبت درباره آن، گزارش کوتاه زیر در توضیح معنای لغوی وحی نگارش می شود : 1 الهام فطری به انسان مانند الهام خداوند به مادر موسی (علیه السلام) که به وی شیر دهد و او را میان صندوقی قرار داده، و به دریا افکند تا از شر فرعون ...

غاصبانه بودن وتوسعه طلبی رژیم صهیونیستی سرزمین فلسطین ,درساحل شرقی دریای مدیترانه ومجاور کشورهای مصر,سوریه ,اردن و لبنان ,دارای بیست وپنج هزارکیلومتر مربع وبرخوردارازآب وهوائی معتدل وحاصلخیزاست این سرزمین کنعان نام داردونام حضرت یعقوب اسرائیل است که درزبان عربی به معنای عبدالله وبنده خداست اوکه درپی جریان فرزندش یوسف به مصرعزیمت کرد فرزندان اوکه درآن سرزمین عده زیادی شده ...

پيدايش يهوديت پيدايش اين دين با آمدن دستور خدايي بر موسي (ع) در کوه حوريب آغاز شد، و به نام‌هاي چون: دين عبري، دين بني‌اسرائيل، دين کليمي و دين يهودي آشنا است. رابرت هيوم در کتاب اديان زنده جهان مي‌گويد «اين واژه نخستين بار در حدود يکصد سال پيش ازمي

يهوديت در بخش دين وتفکر بر خلاف نژاد و نسب ،سابقه اي طولاني دارد. اگر چه گروهي برآنند که اين يهوديت ديني، همان يهوديت نژادي است اما بايدگفت که امروزه از نژاد بني اسرائيل خبري نيست و تنها مي توان آنها را با مشخصات و توصيفشان درکتب تاريخي و قديمي يافت

اشاره : سير زندگي جامعه يهوديان در مراکش با زندگي يهوديان ايران مشابهت و نزديکي بسيار دارد. جامعه چند صد هزار نفري يهوديان مراکش در سال 1948 اينک به جمعيتي چند ده نفري تبديل شده است. يهوديان مراکشي ضمن حفظ اعتقادات و سنت هاي يهودي خود داراي يک فرهنگ

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول