دانلود مقاله تخت جمشید

Word 1 MB 465 44
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی [ایران] است .

    در روزگار باستان به نظر ثابت نشده آرتور اپهام پوپ پارسه محل برگزاری جشن نوروز بوده‌است نه پایتخت.

    پایتخت سیاسی هخامنشیان شوش و هگمتانه بوده‌است.

    در باره کاربری تخت جمشید نظریات فراوانی است.

    جواد برومند سعید آنجا را یک نیایشگاه خورشید می‌داند در حالیکه رضا مرادی غیاث آبادی تخت جمشید را انجمن قانونگذاری و مشورتی کشورهای باستانی قلمرو ایران بشمار می‌آورد که در روایت کورتیوس نیز به آن اشاره شده‌است.

    اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و این مکان را به آتش کشید.

    امّا ویرانه‌های این مکان هنوز هم در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است.

    این مکان هم‌اکنون از مکان‌های باستانی ایران است.



    نام تخت جمشید
    تخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است.

    «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند.
    مردم محلی این مکان را جایگاه تاجگذاری پادشاه باستانی جمشید پیشدادی می‌دانسته‌اند.

    مردم محلی این مکان را جایگاه تاجگذاری پادشاه باستانی جمشید پیشدادی می‌دانسته‌اند.

    ۱۱/۶۱۷۱-۲۲۳۱-۶۳۰۰-۶۸۱۲ پیشینه این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی بزرگ ساختن کاخهای باشکوه به او که دیو و جنها تختش را حمل میکردند نسبت داده شده‌است.

    عقائد مختلفی درباره تخت جمشید وجود دارد: پایتخت، خزانه، مکانی مقدس ،محل برگذاری جشنها،نوعی سازمان ملل یا مجلس بزرگان و دانشمندان.

    آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت،به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش اول(داریوش کبیر)هخامنشی آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت.

    بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران،هنرمندان،استادکاران،کارگران،زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند.

    چگونگی سازه یکی از سرستون‌های پیشنهادی که مورد تایید قرار نگرفته بود به همین دلیل در آن محل مدفون شده بود وسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند[1] و از بخش‌های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌: کاخ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید (کاخ دروازه ملل) سرای‌ نشیمن‌ و کاخ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌ خزانه‌ٔ شاهی‌ دژ و باروی‌ حفاظتی‌ پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا ورود سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمالغربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد.

    این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند.

    بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود.

    بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «[دروازه‌ بزرگ‌]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]»، قرار گرفته‌است.

    ارتفاع این بنا ۱۰ متر است.

    این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست.

    بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌.

    این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی به زبان‌هایی چون بابلی و عیلامی{مدرک} تزیین یافته‌اند.

    این کتیبه‌ها پس از ذکر نام [اهورامزدا] به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»[2] دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ [کاخ‌ آپادانا]، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.

    == پلکان‌های کاخ آپادانا == جزئیات حجاری‌های پلکان روبه‌شمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی را نمایش می‌دهد.

    کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است.

    پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند.

    پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی [ماد|مادی] و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است.

    در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند.

    در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.

    بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود.

    هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شده‌اند : مصری‌ها] ۶- باختری‌ها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلی‌ها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاه‌تیزخود ۱۲- ایونی‌ها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقی‌ها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزی‌ها ۱۸- هندی‌ها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوری‌ها ۲۲- لیبی‌ها ۲۳- اهالی حبشه کاخ آپادانا کاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است.

    این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.

    این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد.

    کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد کاخ تچر تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است.

    روی کتیبه‌ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.» این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است.

    قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است کاخ هدیش این کاخ که کاخ خصوصی [خشایارشا] بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد.

    این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد.

    احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی.

    رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است.

    اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است.

    به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند.

    هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشد کاخ ملکه این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است.

    بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.

    ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی این ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده‌است با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا می‌شود.

    کاخ صدستون وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.

    کاخ‌ شورا به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند.

    احتمالا شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است.

    با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است.

    به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

    سرانجام تخت جمشید پلکان ورودی مجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد.

    از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند.

    بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌.

    این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ [[ایران]‌] و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

    جایگاه کنونی این سازه در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت.

    در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام می‌داد.

    با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند.

    ولی امروزه می‌توان تخت جمشید را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.

    عکس‌ها نمای پانورامای شرقی-غربی از تخت جمشید تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطه وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است .

    این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .

    ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق .

    م ، آغاز شد.

    نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند .

    پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت .

    اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد .

    اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند .

    این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است .

    هخامنشیان با ساختن این ابنیه عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.

    اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .

    بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود .

    پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد .

    از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است .

    از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینه یک یا چند نفر است .

    کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند .

    مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند .

    اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت .

    اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.

    تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند.

    عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.

    تصویری از عظمت کاخها ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد.

    با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد.

    نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است.

    از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.

    مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد.

    تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود.

    بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است.

    تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.

    شنیدنی ها: هنگامی که در زمان هخامنشیان یعنی 2500 سال پیش ، تخت جمشید را می ساختند ، بر خلاف تصور کسی بصورت بردگی به کار گرفته نشده است.

    بلکه همه کارگر مزد گیر بودند.

    در کشفیات تخت جمشید تعداد زیادی لوح های گلی بدست آمده است که مربوط به بایگانی تخت جمشید بوده است.

    در این لوح ها صورت حقوق کارگران ذکر شده است.

    اروپایی ها تا حدود سال 1850 م یعنی 2350 سال پس از آن کارگران روزمزد ، با شدت فراوان به برده داری وکار اجباری بردگان می پرداختند.

    تصور اینکه بیست و پنج قرن پیش ، سیستم بایگانی تا این حد از جزئیات را نگهداری و حفظ می نموده است ، جالب است.

     پارْسَهْ هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نکردند، و معمولاً همه سال را در یک جا به سر نمی‌بردند، بلکه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند.

    در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند، و در فصل خنکی هوا به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند افتاده بود و هوای لطیف و تازه و خنک داشت.

    این سه شهر «پایتخت» به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که «پایتخت آئینیِ» هخامنشیان بشمار می‌رفتند، یکی پاسارگاد که در آن‌جا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد، و دیگری «پارْسَهْ» که برای پاره‌ای تشریفات دیگر به کار می‌آمد.

    این دو شهر «زادگاه» و «پرورشگاه» و به اصطلاح «گهواره» پارسیان به شمار می‌رفت، و گور بزرگان و نام‌آوران آنان در آن‌جا بود و اهمیت ویژه‌ای داشتند؛ به عبارت دیگر، این‌ها مراکز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیکان، که نظر به اهمیت آیینی خود، مرکز ثقل بسیاری از حوادث بوده‌اند.

    البته از این دو تخت‌جمشید بیش‌تر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تکیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده است.

    نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس می‌خواندند.

    پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای «دروازه همه ملل» نوشته شده است، و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت‌جمشید هم آمده است.

    یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده است، و در جریان‌های تاریخ سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته.

    به علاوه، احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به مکان‌های مذهبی رفت‌‌ وآمد کنند و در باب آن آگاهی‌هایی به دست آورند؛ همچنان که تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کم‌تر می‌توانستند در باب مشاهد و امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند.

    بعضی گمان کرده‌اند که در برخی از نوشته‌های یونانی از پارسه به صورت پارسیان persai و یا شهر پارسیان Persia نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.

    پِرْسِهْ پُلیْس نام مشهور غربی تخت‌جمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد.

    در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویران‌کننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م.

    در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به کار برده است (سُوکنامه پارسیان، بیت 65).

    این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده‌‌ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آن‌جا به مردم امروزی رسیده است.

    خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» می‌خواندند.

    البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده است، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند.

    در دوره‌های بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد.

    جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی که این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْل‌‌مِنار (چهل‌منُار) خوانده است.

    (3) پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت، و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید پادشاه افسانه‌ای که ساختمان‌های پرشکوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند دانستند و کم‌کم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند.

    کاربرد بناهای تخت‌جمشید تخت‌جمشید در دل استان فارس، یعنی میهن هخامنشیان، بنا شده است.

    داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م.

    صخره بزرگی را در حدود شمال غرب کوه مهر (= کوه رحمت) برگزید تا کوشک شاهانه‌ای بر روی آن بنا نهد، وی و پسرش خشیارشا، و پسرزاده‌اش اردشیر یکم، بناهای با شکوه تخت‌جمشید را بر آن‌جا بنا کردند.

    بر این نکته باید تأکید کرد که هدف داریوش بزرگ از ساختن این کوشک در سرزمین فارس، ساختن یک پایتخت اداری و سیاسی نبوده، زیرا که این مکان از مرکز دولت دور بوده، بلکه می‌خواسته است مرکزی برای تشریقات ایرانی درست کند.

    ارنست هرتسفلد Ernst Herzfeld که در سالهای 1930 در تخت‌جمشید حفاری می‌کرد، گفته است: «چنان می‌نماید که تخت‌جمشید جایی بوده است که به علت‌های تاریخی و علایقی ریشه‌دار در زادگاه دودمان هخامنشی ساخته شده و نگهبانی گشته و تنها در مواقع برگزاری مراسم و تشریفاتی خاص از آن استفاده می‌شده است» بسیاری از محققان معتقدند که تخت‌جمشید تنها برای برگزاری جشن نوروز، که هم عیدی شاهی و هم جشنی دینی و هم آیینی ملی بود، به کار می‌رفت.

    استاد و.

    لنتس W.

    Lentz استدلال کرده است که داریوش بزرگ جایگاه و جهات این کوشک را بر طبق محاسبات نجومی ساخته است و محور تابش خورشید به هنگام دمیدن، در روزهای معینی از سال با محورهای عرضی و طولی تخت‌جمشید رابطه می‌یابد.

    از سوی دیگر کارل نیلندر Carl Nylanderمعتقد است که شواهدی برای برگزاری جشن نوروز در تخت‌جمشید در دست نیست و کالمیر Peter Calmeyer نقوش تخت‌جمشید و متون یونانی را مقایسه کرده و به همان نتیجه رسیده است.

    عده‌ای هم با توجه به اسناد دیوانی و کاربرد برخی از بناها (مثلاً حرمسرا) و وسعت کاخ‌ها وهزینه گزافی که بر سر ساخت آن‌ها به کار رفته است، تخت‌جمشید را مرکزی سیاسی و ادرای و بازرگانی می‌دانند که تناسبی با آیین‌های مذهبی نداشته است.

    اما حقیقت آن است که اسناد دیوانی، هزینه‌های کارگری و سازندگی و نقش‌تراشی و نیز رفت‌و‌آمدهای پیک‌ها و مأموران دولتی در تخت‌جمشید همه به زمانی تعلق دارند که داریوش و خشیارشا و اردشیر آن‌جا را بنا می‌کرده‌اند یعنی فعالیت ساختمانی در آنجا زیاد بوده است.

    وجود جشن نوروز در زمان هخامنشی هم از شواهدی ثابت می‌شود (مثلاً وجود جشن مهرگان، زیرا که در نوروز درست آغاز سال و در مهرگان درست میانه سال را جشن می‌گرفته‌اند، ایجاد تقویم اوستایی، که شامل جشن‌ها منجمله نوروز می‌بوده‌ ـ در دوره هخامنشی و نیز وجود دعای مخصوص زرتشتی بسیار کهن برای نوروز، که با اعتقادات هخامنشیان پیوند ناگسستنی دارد).

    از سوی دیگر در زمان ساسانی نیز با آن‌‌‌که استخر‌ـ جانشین پارسه‌ـ محل اصلی ساسانیان و جایگاه مذهبی و برگزاری آیین‌های دولتی (مثلاً تاجگذاری) بود، هیچ ‌گونه مرکزیت سیاسی نداشت.

    با این دلایل جشن ما هنوز نظریه آیینی‌ بودن تخت‌جمشید را مرجح می‌دانیم .

    صفّه‌ پارسه تخت‌جمشید بر روی صفّه‌ای بنا شده است که کمی بیشتر از یکصدوبیست‌ وپنج‌هزار متر مربع وسعت دارد.

    خود صفه برفراز و متکی به صخره‌ای است که از سمت شرق پشت به کوه‌ مهر (= کوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و مغرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شکل آن را می‌توان یک چهار ضلعی دانست که ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی، 300 متر در طرف شمالی، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی کتیبه برزگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی می‌دهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.

    کارهای ساختمانی تخت‌جمشید بفرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد.

    اول از همه می‌بایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن کوشک شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودیها را با خاک و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آن‌که این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند (این بست‌های فلزی را دزدان و سنگ‌ربایان کنده و برده‌اند؛ تنها تعداد کمی از آن‌ها را بر جای مانده‌اند).

    این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند.

    خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند.

    شاید در همین زمان بوده است که با آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه‌ مهر (= کوه رحمت) به عمق 24 متر کندند.

    پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت.

    آن‌گاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند و در همان زمان دستگاه آب دَرکُنی تخت‌جمشید را ساختند بدین معنی که در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است آبراهه‌هایی کندند و یا درست کردند، و سر این آبراهه‌ها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و به دَر رَوَد.

    بدین‌گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌ ناشی از سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت، اما بعدها که این خندق پُر شد آب باران کوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخ‌ها ریخت و آن‌ها را انباشت، تا این که در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاک‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند.

    بر روی خود صفه، آبراهه‌های زیرزمینی کنده‌اند که از میان حیاط و کاخ‌ها می‌گذشت و آب باران سقف‌ها از راه ناودان‌هایی که مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون دیوارهای ستبر خشتی تعبیه کرده بودند، وارد آبراهه‌های زیرزمینی می‌شد و از زیر دیوار جنوبی به دشت و خندقی در آن جا می‌رسید.

    هنوز قسمت‌هایی از این آبراه‌های زیرزمینی و ناودان‌های درون دیوارها را در گوشه‌و‌کنار تخت‌جمشید می‌توان یافت.

    هم اکنون نیز آب باران‌های شدید زمستانی از این آبراه‌ها به در می‌رود.

    استفاده از عدد پی (14/3) را دو هزار و ۵۰۰ سال پیش کشف کرده بودند.

    آنها در ساخت سازه‌های سنگی و ستون‌های مجموعه تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می ‌کردند.

    عدد پی (14/3) در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب می شود.

    این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست می آید کشف عدد پی جزء مهم ترین کشفیات در ریاضیات است.

    کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته‌اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش‌بینی کنند.

    عده زیادی، مصریان و برخی دیگر یونانیان باستان را کاشفان این عدد می ‌دانستند اما بررسی ‌های جدید نشان می ‌دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.

    «عبدالعظیم شاه کرمی» متخصص سازه و ژئوفیزیک و مسئول بررسی ‌های مهندسی در مجموعه تخت جمشید در این باره، گفت: «بررسی های کارشناسی که روی سازه‌های تخت جمشید به ویژه روی ستون های تخت جمشید و اشکال مخروطی انجام گرفته؛ نشان می دهد که هخامنشیان دو هزار و ۵۰۰ سال پیش از دانشمندان ریاضیدان استفاده می کردند که به خوبی با ریاضیات محض و مهندسی آشنا بودند.

    آنان برای ساخت حجم های مخروطی راز عدد پی را شناسایی کرده بودند» دقت و ظرافت در ساخت ستون های دایره ای تخت جمشید نشان می دهد که مهندسان این سازه عدد پی را تا چندین رقم اعشار محاسبه کرده بودند.

    شاه کرمی در این باره گفت: «مهندسان هخامنشی ابتدا مقاطع دایره ای را به چندین بخش مساوی تقسیم می کردند.

    سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالی معکوس را رسم می ‌کردند این کار آنها را قادر می ‌ساخت که مقاطع بسیار دقیق ستونهای دایره‌ای را به دست بیاورند.

    محاسبات اخیر، مهندسان سازه تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون‌ها، نحوه ساخت آنها، فشاری که باید ستون‌ها تحمل کنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یاری می کرد.

    چگونگی ساخت کاخ پارسه(تخت جمشید) تاریخ ساخت بنایی که ما امروزه به نام تخت جمشید می شناسیم ، آنگونه که از کتیبه های رمزگشایی شده تخت جمشید پدیدار گشته است در دوران اقتدار سلسله ی هخامنشیان و به دستور داریوش اول ـ مشهور به داریوش کبیر ـ پسر یکی از بزرگان خاندان پارس به نام هیتاپ در ۵۱۸ قبل از میلاد بوده است .

    روایت تاریخی غالب می گوید که داریوش اول پس از شرکت در فتح و غارت مصر در دوران پادشاهی کبوجیه سوم و کشته شدن این پادشاه در راه بازگشت به ایران ـ ظاهراْ مکانی در سوریه امروزی ـ ، با سایر بزرگان ارتش جلسه ای تشکیل میدهند و قرار را بر این می گذارند تا کسی که خود را در غیاب پادشاه ، برادر پادشاه ـ یعنی بردیا ـ معرفی کرده است ،به قتل برسانند .

    تاریخ غالب همچنین می گوید که این شخص ـ که به بردیای دروغین مشهور است ـ مُغی به نام گئوماتا بوده که شباهتی هم به بردیای مقتول داشته و از راز مرگ بردیا توسط برادر به تاج و تخت رسیده باخبر بوده است پس از تصمیم گیری در این جلسه سران ارتش به کاخ حمله می کنند و گئوماتا را به قتل می رسانند و پس از طی مراحلی داریوش به پادشاهی میرسد و با اقتدار و خشونت بسیار ،تمامی جنبش های اعتراضی ـ از جمله جنبش فَروَرتیش فرائورت،جنبش فرادا و جنبش وَهیزداتَه ی پارسی ـ را سرکوب می کند .

    شاید هدف از این جنبشها بازگرداندن جامعه به دوران پادشاهی گئوماتا بوده است در سلسله ی پادشاهی هخامنشی پادشاهی به نام جمشید وجود ندارد ؛ چرا نام این مکان را تخت جمشید گذاشته اند ؟

    اسطوره شناس فقید دکتر مهرداد بهار در مقدمه کتاب مصور تخت جمشید ـ که استاد نصرالله کسرائیان عکس هایی از آن گرفته است ـ نوشته اند که نام تخت جمشید هیچ گونه ارتباطی به ساخت بنا نداشته است و این مکان که برای بزرگداشت جشن نوروز و ایجاد پایتختی تشریفاتی ایجاد شده ، نامش « کاخ پارسَه » بوده است اما پس از آتش زدن این مکان توسط اسکندر مقدونی و پایان سلسله ی هخامنشیان در زمان داریوش سوم ـ حدود ۳۳۰ قبل از میلاد ـ و روی کار آمدن سلسله های بعدی ـ سلوکیان ،‌اشکانیان ،ساسانیان ،اعراب و ...

    ـ به دلیل فراموشی زبان سنگ نبشته ها و نسخ به جای مانده ، تاریخ ساخت این بنا فراموش شده است و مردمان ساخت این بنای عجیب را به شاه ـ خدای اسطوره ای شان ،جمشید نسبت دادند.

    بعدها ـ بویژه در دوران ساسانیان ـ به آن، کاخ صد ستون نیز می گفتند آشنایی با کاخ های تخت جمشید استان فارس ( قسمت ششم) کاخ «ه» پلکان نقش دار دو سویه، ورودی کاخ « ه » است.

    امروزه این پلکان تخریب شده است.

    نقش های پلکان شامل دو گروه 16 نفره نیزه دار پارسی است که در دو سوی کتیبه ای به زبان فارسی باستان ایستاده اند و پشت سر هر گروه، همان کتیبه تکرار شده است.

    کاخ هدیش در مشرق کاخ « ه » ، کاخ زیبایی وجود دارد که کاخ اختصاصی خشایارشاه بود و بر اساس کتیبه آن توسط او ساخته شده و معروف به «هدیش» است.

    این کاخ در جنوب صفه تخت جمشید و در بلندترین قسمت آن بنا شده و اندازه آن 55×40 متر است.

    یک پلکان دو سویه در سمت غرب و دیگری در شمال شرقی آن به حیاط کاخ تچر و حیاط کاخ « د» می پیوندد.

    در سراسر جنوب این کاخ، ایوانی با لبه کنگره دار وجود دارد.

    قسمت اعظم این کاخ را تالاری به اندازه 5/36×36 در بر می گیرد.

    این تالار دارای شش ردیف شش تایی ستون است.

    در شمال این تالار، ایوانی 12 ستونی مشتمل بر دو ردیف شش تایی وجود داشت که با دو درگاه بزرگ به تالار راه می یافت.در دو طرف شرقی و غربی تالار، دو ساختمان شامل اتاق های نگاهبانان، اتاق چهار ستونی، کفش کن و برج وجود داشت.

    در جبهه داخلی پنجره های این کاخ، نقوشی چون بزکوهی و حیوانات دیگر با افرادی که ظرف هایی را می آورند، حجاری شده است.

    آثار آتش سوزی بر سنگ های متلاشی شده ی این کاخ کاملاً پیداست.

    بخشی از کوه ، کف این کاخ را تشکیل می داد و راه آب هایی در آن تعبیه شده بود.

  • فهرست
    • ۱ نام تخت جمشید
    • ۲ پیشینه
    • ۳ چگونگی سازه
    • ۴ پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا
    • ۵ کاخ آپادانا
    • ۶ کاخ تچر
    • ۷ کاخ هدیش
    • ۸ کاخ ملکه
    • ۹ ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
    • ۱۰ کاخ صدستون
    • ۱۱ کاخ‌ شورا
    • ۱۲ سرانجام تخت جمشید
    • ۱۳ جایگاه کنونی این سازه
    • ۱۴ عکس‌ها
    • 15 منابع
کلمات کلیدی: تخت جمشید

اين پروژه بر اساس تئوري تورهاي مجازي از طريق اينترنت طراحي و نوشته شده است . محتواي اين سايت توضيحاتي در مورد مناطق ديدني استان فارس شهر شيراز والبته به طور اختصاصي از بناي تخت جمشيد مي باشد . در طراحي اين سايت از زبان ASP و کدهاي HTML استفاده شد

از آنچه که امروز از تخت جمشيد بر جاي مانده مي توان تصوير مبهمي از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد با اين همه مي توان به مدد يک نقشه تاريخي که جزئيات معماري ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکي بهره‌گيري از قوه تخيل به اهميت و بزرگي اين کاخها پي ب

تخت جمشيد را مي توان تقريباً همانند ارگ ها و يا دژهاي حکومتي و سکونت گاهي ايران در دوران اسلامي دانست، زيرا پادشاهان يا حاکمان ايالت ها يا شهرهاي بزرگ در ايران بر اساس شيوه اي کهن، فضاهاي سکونت گاهي، حکومتي و تشريفاتي خود را غالباً درون محوطه اي محص

تخت جمشيد (Ttakht -e- Jamshid) نام محلي پايتخت داريوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترين مجموعه باستاني هخامنشي در ايران است. اين مجموعه بي نظير در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کيلومتري شمال شرقي شيراز قرار دارد

پارسَه يا تخت جمشيد نام يکي از شهرهاي باستاني ايران است . در روزگار باستان به نظر آرتور اپهام پوپ پارسه محل برگذاري جشن نوروزبوده است نه پايتخت. پايتخت سياسي هخامنشيان شوش و هگمتانه بوده. اسکندر مقدوني سردار يوناني به ايران حمله کرد و اين مکان را به

- فصل اول هخامنشیان سرزمین ما کشوری است بسیار بزرگ، این سرزمین که اسمش از قوم آریایی آمده «ائران اخشر» که ایرانشهر و بعد ایران شد. در سرزمین پهناور اقوام بزرگی از آریائیان مثل مادها، پارسها، خوارزمیان، بلخیان، کراتیان همه آمدند و جمع شدند و یک دولت بزرگ را تشکیل دادند زیر سلطه مادها و هخامنشیان، این اقوام یک نوع توحید داشتند که زرتشت آن را بهتر کرده بود. نیروهای طبیعت رو مثل آب ...

بر فراز تپه سنگي کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کيلومتري شمال شرقي شهر شيراز ويرانه هاي به جامانده از کاخ تخت جمشيد نمايان است. بناي تخت جمشيد يکي از عظيم ترين ، باشکوه ترين و زيباترين مجموعه هاي تاريخي ايران و جهان است. اين بناي مجلل به فرم

تخت ‌جمشید یکی از تیره‌های مهم آریایی که پس از ورود به ایران موفق به تشکیل حکومت شدند پارسها بودند. از اواسط دوره مادها از خاندان پارسی به عنوان خاندانی قدرتمند در منابع یاد شده است. آخرین پادشاه ماد، آسیتاگ، مجبور به جنگ ‌با یکی از سران پارسی‌ها به نام کوروش شد. از شواهد چنین ‌برمی‌آ‌‌ید که کوروش با آستیاگ نسبت خویشی داشته است. در جنگ بین طرفین پادشاه ماد شکست خورده و کوروش با ...

تخت جمشيد آثار باقيمانده ارگ و کاخ داريوش اول هخامنشي است،که پس از گذشتن 189 سال از اغاز بناي آن،اسکندر مقدوني ساختمانهاي آنرا،در سال 331 پيش از ميلاد سوزانده است. تخت جمشيد در 56 کيلومتري شمال شرقي شيراز و 6 کيلومتري استخر ،در جلگه مرودشت واقع اس

مقدمه: فرش پازیریک در تابستان 1949م در کوه های آلتایی در دره ای به نام پازیریک و توسط باستانشناس معروف روسی با نام رودنکو کشف شد. دارای ابعاد 198*200 سانتیمتر و رجشمار 42. گره مورد استفاده ترکی است و برای بافت آن از 5 رنگ:نارنجی،آبی ،سبز،سرخ تیرهو زرد کم رنگ استفاده شده است.محل نگهداری آن موزه آرمیتاژپطرز بوگ روسیه است. در این تحقیق به بررسی نقوش فرش پازیریک و شباهت تعدادی از آن ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول