تاریخی را به نفع خود تغییر داده اند و به عبارت کاملا صحیح به تاریخ پردازی پرداخته اند.
اما پیش از پرداختن به این مبحث باید یک مسأله را خاطر نشان کنم که دلیل اهمیت پرداختن به این مسأله در کجاست؟ اصلی ترین و مهم ترین منبع و دلیلی که در اختیار داریم کتاب قرآن کریم است. در قرآن بیش از همه به قوم یهود پرداخته شده است. بیش از همه از تاریخ این قوم گفته شده است تا ما هوشیار باشیم و بدانیم که دشمنان ما چه کسانی هستند و از چه ابزارهایی بهره برده اند. حال در این مجال کوتاه به برخی مستندات تاریخ پردازی می پردازیم.
مقاله ای در اختیار شماست که قبلاً در کتاب «پژوهه صهیونیست» منتشر شده. آن زمان که این مقاله منتشر شد کتاب های تاریخ یهود بسیار کم و معدود بود. اما از آن تاریخ تا کنون کتاب های زیادی درباره تاریخ یهود در ایران توسط برخی ایرانیان یهودی ساکن لس آنجلس منتشر و روانه بازار شده. اکثر کتاب ها به زبان فارسی است و آن تعدادی که به زبان انگلیسی است هم به فارسی ترجمه شده و در اختیار مردم قرار گرفته. کتاب تاریخ یهود ایران نوشته «حبیب لوی» هم به طور خلاصه شده مجدداً به بازار عرصه شده با برخی تغییرات و حذف هایی که در آن صورت گرفته. آن قسمت هایی از کتاب که مورد نقد بوده و مستند نبوده حذف شده و به طور خلاصه و جمع و جور در شکل و رنگ جذاب وارد بازار شده.
بسته بندی کالا و زیبائی ظاهری آن نیز از شگردهای یهودی هاست برای جلب مشتری و افکار عمومی؛ و گرنه اگر مطلبی قابل اعتنا و مستدل باشد خیلی نیازی به ظاهر آرائی ندارد.
و همین طور کتاب «قوم من تاریخ بنی اسرائیل» که «آبا ابان» نوشته و به فارسی ترجمه شده است. این موارد که به عنوان مثال گفتم از جمله کتابهایی بود که خود یهودی های نگاشته اند. اما دسته دیگری از کتابهای تاریخی نیز وجود دارد که فراماسونرها نوشته اند. فراماسونرها هم در نگارش تاریخ همان خط و مشی یهودیان و صهیونیست ها را عمل کرده اند و طرفدارانه به قضیه تاریخ یهود نگاه کرده اند.
این بخشی از تحریف تاریخ است که یا طرفداران یهود یا خود یهودیان مینویسند با ایجاد تحریفاتی به نفع آنها. مثلاً ویل دورانت که کتاب تاریخ تمدن را نوشته همسرش آریل دورانت یهودی است و او هم در کتابش خیلی طرفدارانه به قوم یهود پرداخته. همین طور آندره موروا که کتاب تاریخ انگلستان را نوشته.
اما این بخشی از کار است. تدبیرهای دیگری هم به خرج داده اند. از جمله اینکه گاهی کتاب های خوبی نوشته شده اما از طریق کمپانی های نشر جلوی آن را گرفته اند. که نمونه های آن را ذکر خواهم کرد. تدبیر دیگری که انجام داده اند این است که در نقل تاریخ یک مفهوم را با یک کلمه این قدر تکرار کرده اند که آن کلمه جا افتاده . برای مثال در مورد تاریخ ایران می گویند حمله عرب ها به ایران. با این تحلیل که چند بار به امپراطوری ایران حمله شده یک بار عرب ها حمله کرده اند، یک بار مغول ها حمله کرده اند، در حالی که ما می دانیم که حمله عرب ها در صدر اسلام اتفاق افتاده یعنی در حقیقت مسلمان ها به امپراطوری ایران حمله کردند نه عرب ها. وقتی عبارت حمله عرب ها را به کار می برند، می خواهند این قضیه را در ردیف مثلاً حمله مغول ها بگذارند. که جنگ شده و ایران شکست خورده و عرب ها پیروز شدند. در این عبارت القا وجود دارد.
مثلا آنها از عبارت انوشیروان عادل برای توصیف این پادشاه ساسانی استفاده می کنند.
یعنی انوشیروان، پادشاه عادلی بود. در حالی که حبیب لوی در کتاب تاریخ یهود ایران می نویسد: انوشیروان به محض اینکه به پادشاهی رسید تمام اولاد ذکور خود را کشت تا دیگر کسی مدعی حکومت نباشد. وقتی هم که قدرت گرفت چهل هزار مزد کی را کشت. آن هم به چه شکلی. آنها را درون صندوق هایی انداخت که سوراخ کوچکی داشت و اینها از آن سوراخ می توانستند نفس بکشند و از همان سوراخ سرب داغ به حلق آنها ریخت. اما از نظر یهودی ها انوشیروان، عادل بود؛ چون در دوران حکومتش به نفع یهودی ها کار کرده اما از طرف دیگر کسی مثل شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی را مسخره می کنند. چون یکی از متدینترین پادشاهان ایران بوده. باید خیلی مراقب باشیم که این تحریف ها در انقلاب ما به وجود نیاید که مطمئن باشید در صدد آن نیز هستند. مثلاً الان اسناد لانه جاسوسی کجاست؟ خاطرات حسین فردوس کجاست؟ در حالی که این کتاب به قدری اهمیت داشت که سیستم امنیتی انگلستان بعد از انتشار این کتاب تغییر کرد.
بلافاصله پس از انتشار کتاب فردوس، دهها کتاب از خاطرات طاغوتیان فراری منتشر شد تا مطالب مستند فردوس را رد کنند. این بخشی از تدابیری که است که آنها در نظر گرفته اند، برای تحریف و جعل تاریخ به نفع خودشان. اگر ما تاریخ را درست مطالعه نکنیم و بخواهیم این جعلیات را قبول کنیم به نتایج غلطی می رسیم. مثلاً درباره تاریخ مشروطه و دار زدن شیخ فضل الله نوری به این نتیجه می رسیم که این عمل درست بوده چون او می خواسته در مقابل انقلاب بایستد. اما اگر درست مطالعه کنیم و موضوع را مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم هدف از این اقدام چه بوده است و چه کسانی دست به این عمل زدند؟
همین مساله درباره شهید مدرس و دیگران نیز صدق می کند.
تاریخ نقش فوق العاده بزرگی نه فقط در زمینه های سیاسی بلکه در همه زمینه ها دارد. مثلاً در تاریخ علوم، در رأس همه دانشمندان اسم «سر اسحاق نیوتن» برده می شود. اما اکثر مواقع توجه نمی کنیم که لقب سر به چه کسانی داده می شود و اسم اسحاق متعلق به چه کسانی است؟
کتابی هست به نام «صبح امید» نوشته «عبدالله نازی» که مثل کتاب حبیب لوی نوشته شده و مسائل بی ربط به یکدیگر را بیان کرده اما در جایی از کتاب می نویسد: نیوتن یهودی است. در حالی که اگر بخواهیم جایگاه واقعی نیوتن در علم را پیدا کنیم وقتی از دانشمندان و متخصصان علم فیزیک سوال می کنیم. می گویند اصلاً این طور نیست که نیوتن جایگاه خاص و ویژه ای در علم داشته باشد به هیچ وجه به این شکلی که سر و صدا راه انداخته اند نیست.
اما مورد دیگری را برای شما مثال می زنم. کتابی هست تحت عنوان «علم به کجا می رود» اثر «ماکس پلانگ» که مقدمه آن را آلبرت اینشتین نوشته و در آن مقدمه عنوان کرده که نظریه نسبیت- که متعلق به اوست – بیش از هر چیز مدیون مطالعات و پژوهش های ماکس پلانگ است . اما ما در رأس همه دانشمندان قرن بیستم آلبرت آنشتین را می شناسیم و هیچ کس به اهمیت نقش ماکس پلانگ پی نبرده و مطالعه نکرده.
در زمینه مسائل اقتصادی «ماکس وبر» راهمه دانشگاه ها می شناسند- این دانشگاه بیش از همه[1]- او کتابی دارد به نام «پروتستان ها و مناسبات اقتصادی» در سال 1906 نگاشته شده. 5 سال بعد از این تاریخ، دوست و همکار آقای ماکس وبر فردی به نام «ورنر سومبارت» کتاب نوشته به نام «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» که در آن کتاب مطرح کرده که ادعا آقای ماکس وبر درست نیست و این تحولات اقتصادی و نظریه های اقتصادی متعلق به یهودیان است و نه پروتستان ها. اما در طی این 90 سال که از تألیف این کتاب گذشته این کتاب به فارسی ترجمه نشده بود تا امسال و چند ماه قبل که ترجمه فارسی آن منتشر شد. کتاب بسیار عجیبی است. کتاب پیش از همه این تحولات و تشکیل دولت اسرائیل و اعلامیه بالفور و ... نوشته شده.
اینگونه است که یهودیان دست به تاریخ سازی می زنند و در آن دخل و تصرف و تحریف ایجاد می کنند. بزرگترین هدف آنها هم دنیای اسلام است. در این 300 سال اخیر قرن 18و19و20 بسیار دقیق و منسجم این حجمه را علیه دنیای اسلام داشته اند.
اما به کتاب تاریخ یهود در ایران نوشته حبیب لوی بپردازیم. این کتاب مقدمه قبلی دارد که آن مقدمه در قالب رمان نوشته شده. آنها سعی کردهاند از طریق داستان القای تاریخی انجام بدهند. تأثیر بسیار شگرفی هم دارد. زیرا عموم مردم از داستان استقبال می کنند.
مثلاً کتاب حاجی بابای اصفهانی- که در سال 1808 خیلی پیشتر از کتاب حبیب لوی نوشته شد- یک داستان از زندگی حاجی بابا است شخصی به نام جیمز موریه که مامور فرانسوی است در سفر به ایران با حاجی بابا اصفهانی برخورد کرده است و خاطرات زندگی او را نوشته.در حالی که اینجانب معتقدم این کتاب تألیف خود موریه است. جمیز موریه یهودی است به علاوه آقای محمد علی جمالزاده که ترجمه فرصت شیرازی را بررسی و تدوین کرده در مقدمه کتاب کاملاً توضیح می دهد که اصل کتاب فرانسوی است و ترجمه انگلیسی آن چطور بوده و همه روند ترجمه و تاریخ نگارش کتاب را مفصل شرح می دهد. آقای جمالزاده یک کتاب تألیف کرده به نام خلقیات ما ایرانیان که کتاب تاریخ فرهنگ است و در آن خلقیات ما ایرانیان را توضیح داده. این سه- کتاب، شامل تاریخ یهود در ایران تألیف آقای حبیب لوی، خلقیات ما ایرانیان نوشته آقای جمالزاده و حاجی بابا اصفهانی تألیف جیمز موریه- یک محور اساسی دارند که آن محور این است که ملت ایران را ملت بی فرهنگ، بدبخت، بیچاره، آدم های اهل دزدی و رشوه خواری و کلاهبرداری معرفی کنند و بگویند: روحانیون که بر این جامعه حاکمند، افراد بسیار بدی هستند و زنان در اینجا مورد ظلم قرار می گیرند و چنین توصیفاتی از ملت ایران ارائه می دهند.
به عبارتی، اصل بر این بوده که ملت ایران این طور تصویر بشود.
حبیب لوی در کتاب خود به شیخ بهائی ایراد می گیرد به این دلیل که او به یهودیان اعتنا نمی کرد.