بورس اگر چه عبارت بورس واژهای پرکاربرد است اما تا حدودی مبهم مینماید.
غالباً به سهام شرکتها در هر کشور اطلاق میگردد.
به عنوان مثال یک سرمایهگذار در ایالاتمتحده بورس را مجموعه سهام شرکتهای موجود در این کشور میداند.
برای نمونه این بازار در ایالاتمتحده شامل بورس سهام شهر نیویورک که به اختصارNyseنامیده میشود، انجمن ملی بها گذاری خودکار سهام توسط دلالها سهام NADAQ، بورس سهام آمریکا در شیکاگو Amex میباشد.
در معنای وسیع آن، بازار بورس به کل سهام موجود در تمام کشورها اطلاق میگردد.
تجارت در اصل بازار بورس به صورت علنی و در تالاری که بدینمنظور در نظر گرفته شده بود برگزار میگردد.
اما امروزه تجارت سهام بیشتر از طریق کامپیوتر و به صورت آنلاین بین فروشنده و خریدار صورت میگیرد.
شرکتهای بزرگ اغلب در چندین مکان به تجارت میپردازند.
برای مثال، سهام شرکت Exxon Mobile در استرالیا، فرانکفورت، بلژیک، لندن، بوینسآیرس و نیویورک خرید و فروش میگردد.
مالکیت در سالهای دور، در سرتاسر جهان، خریداران و فروشندگان سهام، سرمایهگذاران و تجاری بودند که به صورت شخصی و انفرادی به داد و ستد میپرداختند، با گذشت زمان بازارها به سوی نهادگرایی حرکت کردند و خریداران و فروشندگان به صورت موسساتی درآمدهاند، (مثال: سازمان امور بازنشستگی، شرکتهای بیمه، شرکتهای تعاونی سرمایهگذاری در سهام، گروههای سرمایهگذار و بانکها) افزایش سرمایهگذاری به صورت سازمانی و نهادی سبب ایجاد ملاحظات حرفهای و شغلی شده و این نوع بازارها را تحت نظم و کنترل قانونی درآورده است.
خصوصیات بازار بورس در سرتاسر جهان با یکدیگر متفاوت است.
برای نمونه، اکثریت سهام در بازارهای بورس ژاپن در دست شرکتهای مالی و کمپانیهای صنعتی است در صورتی که در ایالاتمتحده آمریکا و کشور انگلیس این مقدار در دست اشخاص و افراد است.
تاریخچه بورس در قرن 12 میلادی در فرانسه Courtier dechange به اداره و نظارت بر دیون جوامع کشاورزی به نمایندگی از بانکها مربوط بود و افراد شاغل در این محل را میتوان اولین دلالان بورس نامید.
در قرن 13 میلادی، تجار Bruges در خانه شخصی به نام vander bourse جمع میگردیدند و در سال 1309 آنجا را به صورت یک موسسه درآوردند که Bruges Bourse نامیده میشد.
این ایده به سرعت در فلاندر (نام ناحیهای در قرون وسطی که بخشی از شمال خاوری فرانسه و جنوب بلژیک امروزی را دربرمیگرفت) و بخشهای همسایه گسترش یافت و Bourses به زودی در شهرهای گنت و آمستردام گشایش یافت .
.
در اواسط قرن 13، بانکداران ونیزی شروع به تجارت اوراق قرضه دولتی نمودند.
در سال 1351 دولت ونیز شایعات در حال انتشار را که هدفش کاهش قیمت اوراق قرضه دولتی بود را بیاساس و بیاعتبار خواند.
شهرهای پیزا که برج پیزا در آن است.
ورونا، جنوا و فلورانس نیز در قرن 14، تجارت این نوع اوراق را آغاز کردند.
این امر در این شهرها امکانپذیر بود بدینعلت که این شهرها مستقل بوده و توسط دوک اداره نمیشد بلکه اداره آنها به دست شورایی از بومیان این شهرها بود .
کشور هلند بعدها شرکتهای سهامی با مسوولیت محدود را در بورس بنیان نهاد که به سهامداران امکان فعالیت و در معاملات تجاری و سهیم شدن در سود و زیان این شرکتها را میداد .
در سال 1602 کمپانی هند شرقی شعبه کشور هلند اولین اوراق بهادار و سهام را در بازار بورس آمستردام منتشر کرد.
این کمپانی اولین شرکتی است که سهام و اوراق قرضه خود را صادر نمود.
بازارهای بینالمللی اولین بازار بورسی که به طور مستمر فعالیت میکرد Amesterdam beurs در اوایل قرن 17 میلادی بود.
هلندیها در پیشفروش سهام، امتیاز خرید و فروش سهام به بهای از پیش تعیین شده و...
پیشرو بودند.
امروزه بازارهای بورس در تمام کشورهای قدرتمند اقتصادی وجود دارد و بزرگترین این بازارها در کشورهای چین، ایالاتمتحده ژاپن و در اروپا قرار دارد.
شاخص بورس نوسان قیمت بازار یا بخشی از آن در سیستمی که شاخص بازار بورس نامیده میشود ثبت میگردد.
سند مشتق1 : Option قراردادی است که به سرمایهگذار حق خرید یا فروش اوراققرضه را مثل سهام و...
با قیمت توافق شده در یک دوره زمانی مشخص و بدون الزام میدهد.
Future )قراردادهای آتی یا سلف): قراردادی است که سرمایهگذار را ملزم به خرید و فروش اوراق قرضه با قیمت توافق شده در یک دوره زمانی مشخص، مینماید .
این نوع بازارها در قیاس با بازارهای سهامهای دارای حق تقدم ریسکپذیری بالاتری دارند.
Leverage strategies استراتژیهای سرمایهگذاری (سرمایهگذاری با پول قرضی( سهامی که کارگزار بورس مالک آن نیست به صورت سلف فروش و یا وجهالضمان داد و ستد میگردد.
سلف فروش در این سیستم، کارگزار بورس سهام را قرض میگیرد (معمولاً از بنگاه دلالی که سهام مشتری و یا سهام خود را به طور قسطی نگاه میدارد) و بعد آن را در بازار به فروش میرساند.
به این امید که قیمتها کاهش یابد.
سپس کارگزار سهام را دوباره خریداری میکند.
در صورتی که قیمتها کاهش یافته باشد سود کرده و در صورتی که قیمتها افزایش یافته باشد ضرر میکند.
بودجه خرید در این سیستم کارگزار پول با بهره قرض گرفته تا سهام بخرد و امید به افزایش قیمتها دارد.
در اکثر کشورهای 1.Derivative instruments 2.
Margin buying صنعتی قوانینی وجود دارد که تأکید میکند اگر قرض براساس وثیقه و وجهالضمان از سهام دیگری باشد که کارگزار مالک آن است حداکثر میتواند درصد معینی از ارزش سهامها متعلق به کارگزار باشد.
فصل دوم بورس اوراق بهادار بورس اوراق بهادار : امروزه سرمایه گذاری و مفاهیم آن یکی از مهم ترین مقوله های مورد توجه در علم مدیریت به شمار می رود.
سرمایه گذاری ممکن است از طریق افتتاح یک حساب سپرده کوتاه مدت یا از طریق خرید زمین ، آپارتمان و غیره به وقوع می پیوندد.راه دیگری نیز برای سرمایه گذاری وجود دارد که از آن طریق می توان درصدی از سهام یک شرکت بزرگ را خریداری نموده و در موفقیت آن سهیم بود.
در حقیقت یکی از مهم ترین روش های کسب موفقیت های مالی در طی چند دهه گذشته خرید سهام شرکت های بزرگ بوده است.
آنهایی که تنها ده هزار دلار در شرکت مایکرو سافت در ابتدای دهه 90 میلادی سرمایه گذاری نمودند توانستند بعد از ده سال به بیش از چند میلیون دلار ثروت دست یابند.مثال دیگر آن خرید سهام شرکت صدرا در بورس ایران در ابتدای عرضه آن بود که ظرف کمتر از چند سال ، ارزش سهام آن چند صد برابر شد.البته سرمایه گذاری در بورس همیشه منجر به سود آوری نمی گردد و چنان چه این کار بدون شناخت کافی انجام پذیرد ممکن است نتایج نا خوشایندی را در بر داشته باشد.
برای همین منظور شناخت روند اقتصاد و آشنایی با ریسک موجود در سرمایه گذاری نیز خود از جمله عواملی هستند که باید در موقع سرمایه گذاری در نظر گرفت.
به طور کلی بورس در فعالیتهای بازرگانی و داد و ستد به یک بازار رسمی و دائمی گفته می شود که در یک محل متشکل شده و آن خرید و فروش اوراق بهادار توسط افرادی بنام کارشناس تحت نظارت مقررات خاصی انجام می گیرد.[1] در تعریف بورس باید گفت بازاری که در آن اوراق بهادار مثل اوراق قرضه و سهام شرکتها معامله می شود –خرید و فروش اوراق بهادار و رغبت مردم به سرمایه گذاری در این اوراق در گرو وجود بازارهای مالی است اگر بازار های مالی وجود نداشته باشد .
سرمایه گذاران نمی توانند اوراق بهادار خود را به پول نقد تبدیل کنند – اوراق بهادار غالبا سررسید نسبتا طولانی دارتد و در برخی از موارد هم بدون سررسید هستند اگر وضع به گونه ای باشد که خریداران اوراق بهادار مجبور شوند برای رسیدن به پول خود تا تاریخ سررسید اوراق بهادار صبر کنند .
احتمالا تمایلی به سرمایه گذاری در این اوراق نخواهند داشت وجود بازارهای مالی این امکان را فراهم می کند که شرکتها اوراق بهادار خود را راحتر به فروش برسانند و سرمایه گذاران نیز بتوانند اوراق بهادار خود را به پول نقد تبدیل کنند بورس بازاری سازمان یافته برای مقابله عرضه و تقاضا ی سهام و اوراق بهادار است.
با ایجاد تفاوت های موجود در نرخ سهام بورسها ،عرضه و تقاضا تغییر می کند تا نهایتا معاملات تسهیل شود.
عاملان خرید و فروش را در اصطلاح کار گزار بورس می نامند.بازار بورس باعث می شود تا معاملات به آسانی انجام شود.معاملات در بورس مدت دار است یا نقد و هر کدام از آنها ریسک و منافع خاص خود را به دنبال دارد.
هدف اصلی بورس اوراق بهادار تامین مالی بلند مدت طرح های تولیدی و تجاری است.تامین مالی از راه فروش سهام دارای مزایایی چون سهیم شدن فرد سهام دار در سود و زیان شرکت می باشد.
بورس واژه ای فرانسوی است که اغلب به بازار معامله سهام در اروپا می گویند.اولین بورس درفرانسه در سال 1915 و بعد در تولوز ، بورد و مارسی شکل گرفت.
بزرگترین بازار بورس جهان، با توجه به میزان خرید و فروش سهام ، بازار بورس نیویورک است.سپس بورس توکیو ، لندن و انجمن بورس های آلمان فدرال قرار دارند.
بورس های دنیا به سه صورت تجارت رسمی (طی ساعات رسمی باز بودن بورس)،تجارت نیمه رسمی(بیشتر از ساعات رسمی گشایش بورس) و تجارت غیر رسمی یا خارج از بورس(انجام آنها در دفاتر بورس ثبت نمی شود) می باشند.بورس اوراق بهادار در حقیقت قلب مرکز مالی است.مانند بورس های نیویورک ،هنگ کنگ، پاریس،لندن و فرانکفورت که در آنجا معاملات اوراق بهادار بین المللی صورت می گیرد.
اهمیت اقتصادی بازار بورس در آن است که عملیات پس انداز و سرمایه گذاری را تسهیل می کند.به طوری که از یک طرف این امکان را برای سرمایه گذاران ایجاد می کند که از راه عرضه سهام به بازار بورس منابع سرمایه مورد نیاز خود را به دست آورند و از سوی دیگر پس اندازهای خصوصی را در سرمایه گذاری های مولد به جریان می اندازد.
ارتباط بین بورس و بازار سرمایه ای در سهولت امر خرید و فروش سهام و اوراق بهادار است که باعث ترغیب و تشویق سرمایه گذاری می شود.
جایگاه بورس در اقتصاد اقتصاد داخلی یک کشور را میتوان مرکب از دو بخش واقعی و بخش مالی در نظر گرفت.
بخش واقعی جریان کالا و خدمات را از تولید کنندگان به مصرف کنندگان و جریان نهادهها را از طرف مصرف کنندگان به سمت تولید کنندگان در قالب بازارهای گوناگون هدایت میکند.
بخش مالی نیز از جریان وجوه و سرمایه از طرف پسانداز کنندگان و صاحبان سرمایه به سمت تولید کنندگان تشکیل میشود.
تعامل این دو بخش موجب تامین وجوه بلند مدت و میان مدت از طریق بازارهای مالی-یعنی بازار پول و سرمایه- به ویژه بازار سرمایه برای واحدهای اقتصادی شده و از این طریق بستر لازم برای توسعه و رشد اقتصادی فراهم خواهد آمد.
در اقتصاد، منابع از طریق بازار و یا دولت تخصیص مییابند.
دولتها با ابزارهایی که در اختیار دارند، میتوانند بر میزان تولید محصولات، میزان تقاضای مصرفکنندگان و در نهایت میزان تولید بنگاههای اقتصادی تاثیر بگذارند.
به عنوان برخی از این ابزارها میتوان به قدرت خرج پول، قدرت تجهیز پول از طریق مالیات، اعطای یارانه، وامگیری با اعتبار نامحدود، خلق پول و وضع قوانین و اجرای آنها اشاره نمود.
از سوی دیگر بازار با بکارگیری مشارکت مردم در تشکیل و انباشت سرمایه میتواند به مراتب کاراتر از سیستم دولت عمل نماید.
زیرا انباشت سرمایه و قدرت اداره در دست دولت شیوه ناموفقی بوده که به لحاظ اجتماعی و سیاسی نیز مسایلی را در بر داشته است.
از این رو راه قابل قبول، تجمیع سرمایههای کوچک و متوسط از طریق مشارکت مردم و هدایت این سرمایهها از طریق سازوکار بازار به سمت تولید وخدمات خواهد بود.
بازار سرمایه به عنوان یکی از اجزاء بخش مالی در اقتصاد در برقراری ارتباط بین مردم و بنگاههای اقتصادی نقش مهمی ایفا میکند.
با در نظر گرفتن این واقعیت که پسانداز و سرمایهگذاری برای رشد اقتصادی حیاتی هستند و اینکه در یک اقتصاد پیشرفته تجمیع پساندازها از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد، در اینصورت بازار سرمایه به مثابه پلی، پسانداز مردم و بنگاههای اقتصادی را به بنگاههایی که نیازمند منابع مالی هستند انتقال میدهد.
بدین ترتیب علت اصلی وجود بازار سرمایه در هر اقتصاد را میتوان به برقراری ارتباط بین مردم و بنگاهها، بخش خصوصی و عمومی و حتی واحدهای داخلی و خارجی دانست.
بورس اوراق بهادار به عنوان بازاری متمرکز، منسجم و سازمان یافته که در آن موسسات و بنگاههای اقتصادی میتوانند از پساندازها و سرمایههای راکد در قالب عرضه سهام و اوراق مشارکت برای تامین مالی خود استفاده کنند، یکی از ارکان مهم بازار سرمایه قلمداد میشود.
بورس اوراق بهادار از طریق ایجاد بازار عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار باعث جذب نقدینگی شده و آن را جهت تامین مالی بنگاههای اقتصادی و دولت، در اختیار آنها قرار میدهد.
علت شکل گیری بازار سهام را میتوان در پوشش دو ریسک تجاری و نقدینگی جستجو نمود.
ریسک تجاری، برخاسته از بنگاههایی است که در معرض شوکهای تولیدی قرار دارند.
این ریسک باعث دلسردی سرمایهگذارانی میشود که علاقهمند به سرمایهگذاری در بنگاههای تولیدی هستند اما عمدتا از ریسک و پذیرش خطر اضافی گریزانند.
ریسک نقدینگی نیز خطر انحلال یا ورشکستگی مالکان بنگاهها به دلیل عدم دسترسی آنها به وجوه مورد نیاز است.
بازارهای سهام از توانایی پوشش هر دو ریسک فوق برخوردار میباشند.
این بازارها تعداد زیادی از بنگاه ها را فرا روی مردم برای سرمایهگذاری قرار داده و لذا مرتبا ریسکها را متنوع میکنند.
از سوی دیگر، بازار ها به مالکان اولیه اجازه میدهند تا سهام خود را در اختیار سایر سرمایهگذاران قرار داده و از این طریق تامین مالی پروژههای بزرگی را که از عهده مالکان خارج است را امکانپذیر میسازند.
انواع بورس: بورس کالا: بازار خرید و فروش دائمی و منظمی که در آن کالاهای معینی معامله می شوند.که شامل کالاهای خام و مواد اولیه مانند گندم و جو و آرد و شکر و...می باشند.کالای مورد معامله در بورس- که احتمال دارد فقط نمونه آن در خود بورس باشد- کالای طبقه بندی شده ، استاندارد شده و دارای مشخصات کامل است.
این کالا قابلیت عرضه مجدد را هم دارد.
بورس اسعار: خرید و فروش پول کشورهای مختلف در بورس معاملات پول صورت می گیرد.
بورس اوراق بهادار: یک بازار رسمی و دائمی است که در یک محل معین صورت می گیرد.عبارت است از سهام شرکت ها و واحد های تولیدی ، تجاری،خدماتی ، اوراق قرضه منتشر شده توسط دولت و موسسات خصوصی و اسناد خزانه.
انواع اوراق بهادار: اوراق قرضه ی بهادار( اوراق قرضه بهادار در بازارهای بین المللی، اوراق قرضه پس انداز دولتی[2][1]،اوراق خزانه دولتی[3][2]،اسناد خزانه دولتی[4][3]) اوراق بهادار با سود ثابت شرکت ها(اوراق قرضه رهنی[5][4]،اوراق قرضه قابل تبدیل [6][5]) سهام شرکت ها ( سهام ممتاز جمع شونده ،سهام ممتاز غیر جمع شونده، سهام عادی) از جمله عوامل مهمی که در زمان سرمایه گذاری خصوصا در موقع خرید سهام شرکت ها باید بدان ها توجه نمود و از اهمیت خاصی بر خوردار است مورد مطالعه قرار می دهیم: از جمله عوامل مهمی که در زمان سرمایه گذاری خصوصا در موقع خرید سهام شرکت ها باید بدان ها توجه نمود و از اهمیت خاصی بر خوردار است مورد مطالعه قرار می دهیم: ریسک و سرمایه گذاری: هر چه میزان ریسک سرمایه گذاری پایین باشد احتمال شکست خوردن و از دست رفتن اصل سپرده نیز کاهش می یابد.اقتصاد دانان چرخه اقتصاد را معمولا به چند دوره تقسیم می کنند: وقتی اقتصاد شروع به رشد می کند معمولا نرخ تورم در کشور در حد پایینی قرار داشته و بنابراین نرخ سود پایه [6] که توسط بانک مرکزی کشورها تعیین می شود در حد پایینی قرار می گیرد.
در نتیجه تولید کنندگان هزینه کمتری در ازای تسهیلات دریافتی به بانک پرداخت نموده و هزینه بهای تمام شده پایین می آید.این موضوع باعث رونق در امر تولید می گردد و سرمایه گذاران در بورس رغبت بیشتری برای سرمایه گذاری از خود نشان می دهند.
با افزایش تولید و رونق اقتصاد کشور مردم علاقه بیشتری به خرید کالا نموده که ای خود منجر به مصرف بیشتر شده و این موضوع ممکن است نهایتا منجر به افزایش نرخ تورم در کشور گردد.
وقتی تورم در کشور افزایش می یابد بانک مرکزی به منظور مقابله با این موضوع اقدام به افزایش نرخ سود پایه بانکی می نماید که در نتیجه باعث بالا رفتن هزینه تسهیلات بانکی گردیده و درنتیجه تولید بخشی از سود دهی خود را از دست می دهد و درنتیجه در ارزش معاملات بورس کاهش مشاهده می شود.در این مقطع سهامداران با خروج سرمایه خود و انتقال آن به سپرده های بانکی سعی در کاهش ریسک سرمایه گذاری خود می نمایند.
این سیکل برای مدتی ادامه یافته تا دوباره بانک مرکزی به صورت مستمر تصمیم به کاهش نرخ سود بانکی نموده و مرحله جدیدی آغاز گردد.
در این میان اولین قدم در سرمایه گذاری برای یک فرد تشخیص وضعیت اقتصاد کشور می باشد.به عبارت دیگر چنانچه سرمایه گذاری روی بورس تنها منجر به سودی معادل 20 درصد بوده و به دلیل اقتصاد تورمی سپرده های میان مدت و یا اوراق مشارکت سودی معادل 15 تا 18 درصد در اختیار قرار دهند.
شاید یک اقدام منطقی انتقال تمامی سرمایه گذاری به این سپرده ها باشد.در این میان سرمایه گذار بدون قبول هیچ ریسکی سود خود را به صورت ثابت در اختیار می گیرد.
برای درک بهتر موضوع لازم است تاثیر تورم در نرخ حقیقی سرمایه گذاری را به کمک یک مثال ساده نشان دهیم : فرض کنید با افتتاح سپرده در یکی از حساب سرمایه گذاری یک ساله 19 درصد سود کسب نماییم که این سود پس از یک سال به همراه اصل سرمایه گذاری به ما پرداخت می گردد.در این صورت چنانچه نرخ تورم نیز برابر 15 درصد باشد نرخ واقعی دریافتی به صورت زیر محاسبه می شود: یعنی نرخ تقریبی سود واقعی تقریبا برابر5/3 درصد می باشد.به عبارت دیگر یک میلیون تومان سرمایه گذاری بعد از یکسال بر اساس ارزش روز دارای ارزش تقریبی یک میلیون و سی و چهار هزار تومان خواهد بود.
این در حالی است که اگر نرخ تورم 7 درصد کاهش می یافت و به 8 درصد برآورد می شد به عبارت دیگر با پایین آمدن نرخ تورم نرخ سوددهی افزایش می یابد.با کاهش میزان سود سپرده های بانکی خرید سهام نیز از اقبال بیشتری برخوردار خواهد بود ولی سوال اساسی اینجاست که سرمایه گذاری در کدام سهام و به چه میزان باید انجام شود.
بسیاری از صاحب نظران سرمایه گذاری بر این عقیده هستند که به جای خرید یک یا چند سهم بهتر است سبدی از سهام را خریداری نمایند.برای این منظور شرکت هاییی نیز از دیر باز پدید آمدند که وظیفه آنها خرید و فروش سهام شرکت های مختلف می باشد.
این نوع شرکتها که در خارج از کشور به سهام بالقوه [7] و در داخل کشور به شرکت های سرمایه گذاری معروف هستند با اهداف از پیش تعریف شده اقدام به انتخاب و سرمایه گذاری در شرکت های مختلف می نمایند.به عنوان مثال یک شرکت سرمایه گذاری ممکن است هدف خود را در سرمایه گذاری روی شرکت های نفتی متمرکز نماید و یا شرکتی دیگر می تواند هدف خود را در سرمایه گذاری روی شرکت های نفتی متمرکز نماید و یا شرکتی دیگر می تواند هدف خود را سرمایه گذاری روی شرکت هایی که در زمینه اکتشاف طلا فعالیت می کنند متمرکز نمایند.البته هر یک از این شرکت ها از ابتدا استراتژی ریسک خود را باید تعیین نماید.
بعضی مدیران سرمایه گذاری ریسک سرمایه گذاری خود را پایین تعریف نموده و به دنبال خرید و فروش سهام شرکت هایی هستند که از نظر اعتبار و مدیریت صاحب نام و اعتبار بالایی هستند.
از این شرکت ها سود بسیار بالایی نیز نمی توان انتظار داشت و در نتیجه در مواقعی که بحران های اقتصادی یا سیاسی اتفاق می افتند معمولا این شرکت ها با جالشهای بزرگ نیز روبرو نخواهند شد.
از طرفی دیگر شرکت های سرمایه گذاری که ریسک فعالیتهای خود را بالا تعریف می کنند معمولا به دنبال سهام شرکت هایی هستند که دارای نام و اعتبار بالایی نبوده ولی در عوض امکان سود آوری بالایی را می توانند به ارمغان بیاورند.
هر فرد بسته به شرایط خود می تواند سرمایه خود را روی یک یا چند شرکت سرمایه گذاری تقسیم نماید و به این وسیله در چند زمینه از فعالیت مدیران مختلف برای سرمایه گذاری یاری بجوید.
در این میان عده ای نیز وجود دارند که به علت داشتن تبحر و دانش بالای سرمایه گذاری خود تصمیم به خرید و فروش سهام شرکت ها می گیرند.این افراد باید با مطالعه دقیق صورت های مالی شرکت ها نظیر تراز نامه ، سود و زیان و صورت حساب وجوه نقدی و همچنین تحولات به وجود آمده در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی نسبت به خرید و فروش سهام شرکت ها تصمیم گیری نمایند.وقتی شرایط اقتصادی در کشورها رو به رونق باشد میزان نرخ پایه سود بانکی در حد پایین و در نتیجه هزینه دریافت وام نیز کمتر باشد سرمایه گذاری روی سهام شرکت ها افق سود آوری مناسبی را ترسیم می کند.
همانطور که قبلا ذکر شد سرمایه گذاری روی سهام شرکت هایی که از نام و اعتبار بسیار بالایی برخوردار هستند ریسک کمتری را در سرمایه گذاری به همراه دارند.
شرکت های با اعتبار بالا شرکت هایی هستند که به خاطر سابقه درخشانی که دارند از اعتبار خاصی بر خوردارند.
مثل شرکت آ ی بی ام که در زمینه های مختلف نرم افزار و سخت افزار فعالیت می نماید.طی بیش از نیم قرن فعالیت نشان داده علی رغم فراز و نشیب های فراوان در چرخه های اقتصاد تقریبا همیشه از سود آوری معقولی برخوردار بوده است.
شرکت ها بسته به حجم فعالیت و بزرگی آنها عموما دو هدف کلی رشد و یا درآمد را دنبال می کنند.
شرکت هایی که در گروه اول قرار دارند هر سال به دنبال رشدی در میزان فروش و سود آوری خود هستند.این شرکت ها معمولا به سهامداران سودی پرداخت نمی کنند بلکه سود به دست آمده از فعالیت اقتصادی خود را صرف توسعه فعالیت های سرکت نموده و به دنبال بزرگتر نمودن فعالیت های آن می باشند.نمونه بارز آن در عصر کنونی شرکت گوگل است .این شرکت در سال 1998 میلادی تاسیس از همان ابتدا اقدام به توسعه فعالیت های خود نمود به طوری که در اوایل سال 2006 شرکت دارای ارزش تقریبی 100 میلیارد دلار بود.
این در حالی است که شرکت در بدو شروع کار تنها با سرمایه چند میلیون دلاری فعالیت خود را شروع نمود.به عبارت دیگر چند هزار دلار سرمایه گذاری در این شرکت در بدو تاسیس منجر به چند میلیون دلار سود تنها چند سال بعد از سرمایه گذاری گردید.
دسته دوم شرکت هایی هستند که هدف خود را در تقسیم سود میان سهامداران خود متمرکز می نمایند.
از این شرکت ها نمی توان انتظار رشد بالایی در میزان سود دهی داشت.بلکه باید تنها چشم به درصدی از سود سالیانه که میان سهام داران تقسیم می گردد دوخت.مدل اقتصادی بسیاری از شرکت هایی که در بورس ایران فعالیت می کنند ممکن است بیشتر به این نوع شرکت ها نزدیک باشند.
مانند شرکت های تولید کننده سیمان که ظرفیت خود را طی سال ها افزایش نداده و تنها از طریق افزایش در قیمت محصول خود توانسته اند به رشدی در میزان سود دهی خود دست یابند اشاره نمود.
شرکت های دیگری نیز در دنبا وجود دارند که سرمایه گذاران با هدف دست یابی به گنج و یا ذخایر معدنی به دنبال ماجرا جویی می باشند.
این شرکت ها معمولا به دنبال اکتشاف نفت و گاز و یا فلزات گران بها نظیر طلا هستند.
سهام این شرکت ها معمولا با ارزش بسیار پایین در بازار معامله می شوند .
زمانی که شروع به عملیات حفاری می نمایند بازار بر اساس خبر های غیر رسمی نسبت به خرید سهام این شرکت ها عکس الغمل نشان داده و قیمت سهام این شرکت ها شروع به رشد می نمایند.این رشد تا زمان اعلان نتایج بدست آمده از عملیات از حفاری ادامه یافته و نهایتا چنانچه نتیج حاکی از وجود ذخایر غنی باشد رشد قیمت سهام ادامه یافته و در صورت مایوس کننده بودن نتایج به یک باره قیمت ها سقوط می کند.یک مثال موفق این نوع شرکت ها مربوط به شرکت دایاموند فیلد در کشور کاندا ست.این شرکت ظرف چند ماه چند صد برابر شد.(به جای الماس به نیکل دست یافت)البته در این میان شرکت های بسیار زیادی نیز وجود داشتند که علی رغم فعالیت های وسیع به هیچ ذخیره ای دست نیافتند.در بعضی مواقع نیز شرکت ها ی بسیار زیادی نیز وجود داشتند که علی رغم فعالیت های وسیع به هیچ ذخیره ای دست نیافتند.
در بعضی مواقع نیز شرکت ها با دست کاری نمونه ای خود سعی در گمراه نمودن بازار می نمایند.مثلا در سال 1994 میلادی شرکتی "بری ایکس" با دروغ پردازی باعث افزایش هزار برابری سهام خود شد ولی این کوه دروغ مدت زیادی دوام نیاورد و بعد از مدتی در پی نمونه گیری انجام شده از هم پاشید و بسیاری از سهامداران عمده با ضررهای هنگفت رو برو شدند.
بورس از دیدگاه سرمایه گذاران از دید سرمایه گذاران نقش بورس از جنبه های زیر قابل بررسی است: 1- خرید سهام برای کسب سود 2- اعمال حق رای و اداره امور شرکت (به میزان سهم خریداری شده حق تصمیم گیری در امور شرکت را به دست می آورند.) 3- اطمینان از محل سرمایه گذاری 4- قابلیت نقدینگی اوراق بهادار (بعد از اسکناس ، طلا و ارزهای قابل تبدیل در شرایط طبیعی بازار ، نزدیک ترین دارایی ها به وجه نقد محسوب می شوند.
5- مصونیت در مقابل تورم 6-احساس مشارکت در امور تولیدی و تجاری ( بررسی های آماری نشان می دهند دارندگان سهام شرکت ها به تدریج و به طور ضمنی به صورت مشتریان محصولات آن شرکت ها در می آیند و حتی المقدور از مصرف محصولات شرکت های رقیب و به خصوص کالاهای وارداتی اجتناب می کنند.
7-معافیت های مالیاتی با بهرهگیری از نمودارهای کلان بورس اوراق بهادار ایران و نگاهی به رخدادهای اقتصادی به ارزیابی شرایط جاری و آینده بازارخواهیم پرداخت: آرایش شاخصهای کلان بیانگر وضعیت مثبت بازار سرمایه نمودار شماره 1، شاخص قیمت بورس اوراق بهادار (TEPIX) برای دوره زمانی دی 83 تا دی 86 را نشان میدهد.
آغاز دوران کاهش تا دوره ثبات بازار سرمایه ایران طی سه سال به تصویر کشیده شده و از بررسی عرضه و تقاضا و آرایش شکل گرفته در آن چنین برداشت میشود که احتمالا دوران کاهشی و ثبات رو به پایان بوده و شانسی برای صعود عمومی قیمت سهام شرکتها ایجاد شده است.
نشانههای تکنیکی از جمله آرایش دو کف، کاهش شیب نزول، چرخش حرکت قیمت، آزمون خط گردن تمایل به افزایش شاخص قیمت را بازگو میکند.
نمودار شماره 2، شاخص قیمت را در بازه زمانی بلندمدت به تصویر کشیده است.
در اینجا کنش عرضه و تقاضا به وسیله پیکانهایی نشان داده شده است.
با بررسی روی پیشینه تاریخی شاخص قیمت و مقایسه رفتار جاری با گذشته سطوح مهم و معنیداری بهدست میآید.
سطوح 9060، 9560، 9790، 10400، 10770 واحد به عنوان خطوط مقاوم نشان داده شدهاند.
سطح 9560 به عنوان یک سطح محوری عمل کرده، به طوری که با قرار گرفتن شاخص قیمت بر بالای آن چنین برداشت میشود که بازار در شرایط افزایشی است و با قرار گرفتن شاخص قیمت در زیر آن بازار کاهشی تجسم میشود.
اکنون شاخص بر بالای این سطح مهم جای گرفته و انتظار به صعود شاخص قیمت وجود دارد.
سطح 9060 واحد در دو مرحله به طور نیرومند از کاهش بیشتر شاخص کل جلوگیری کرده و نشان داده که ارزشهای بازار بیشتر از این میزان است.
به طوری که در نمودار مشخص شده، سطح 9790 یک خط کلیدی است که شکست این سطح میتواند به منزله صعود بیشتر بازار تلقی شود.
با جای گرفتن شاخص قیمت بر بالای 9800 واحد انتظار بر آن است که تا سطح 10400 واحد، سطح عمومی قیمت سهام شرکتها افزایش یابد.
بررسی آرایش ایجاد شده طی سه سال گذشته حاکی از این واقعیت است که نقطه هدف شاخص قیمت طی شش تا نه ماه آینده میتواند در سطوح بالای 10هزار واحد قرار گیرد.
این الگو با بررسی شی وه جبههگیری نیروهای بازار قابل دستیابی است.
از دی 84 تا تیر 85 شاخص قیمت به اندازه 1300 واحد تنزل یافته و پس از آن حدود 900 واحد بالا رفته است.
بر این اساس اگر سطح 9600 واحد همچنان پایدار باقی بماند، میتوان تکرار بازدهی گذشته را انتظار داشت، به طوری که نقطه هدف بین دو سطح 10500 تا 10900 واحد جای خواهد گرفت.
شاخص بازده نقدی و قیمت در بازه زمانی سه ساله در نمودار شماره 3 به تصویر کشیده شده است.
این شاخص در پایان آذرماه 86 در نقطه حساسی در زیر سطح تغییر انتظارات 34400 واحد جای گرفت.
چنین وضعیتی گویای شرایط دودلی و ابهام است، به طوری که اگر شاخص به زیر سطح کلیدی 33850 برود، احتمالا به سوی منطقه 31هزار واحد حرکت خواهد کرد و چنانچه بر بالای 34400 واحد تثبیت شود، میتوان صعود شاخص بازده نقدی و قیمت را ابتدا تا 36600 و آنگاه تا 41هزار واحد متصور شد.
نکته با اهمیت در بررسی شاخص، شاخص بازده و نقدی آن است که روند بلندمدت آنها همچنان صعودی است و تا زمانی که این شاخص بر بالای سطح 30هزار واحد جای دارد، میتوان به سودآوری و بهبود شرایط عمومی بازار سهام ایران امیدوار ماند.
بررسی بازدهی شاخص قیمت و شاخص بازده و سود نقدی بررسی وضعیت 9ماه ابتدای سال 1386 نشان میدهد که وضعیت عمومی بازار سرمایه ایران تنها در یک دوره کوتاه سه ماه تابستان مطلوب و مثبت بوده است.
سرمایهگذاران در فصل بهار و پاییز شرایط منفی و ناپایداری را تجربه کردهاند.
به طور کلی در سه ساله گذشته دورههای رونق عمومی بازار کوتاه بوده و این پیام را به سهامداران و به ویژه سفتهبازان میرساند که سود مناسب و قابل توجه ناشی از شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری ممکن است تنها در یکی از فصول سال پدید آید همچون شاخص کل، این شاخص در نقطه حساسی است.
در پایان آذرماه 86 شاخص کانیهای فلزی در زیر سطح تغییر روند 2170 موضع گرفته بود و تثبیت آن در بالای این سطح میتواند نشانه مهمی برای صعود باشد.
نقطه هدف در روند افزایشی سطح 3هزار واحد و نقطه حمایت قوی سطح 1780 واحد است.
شاخص شیمیایی از تابستان 86 در جهت تصحیح روند کاهشی به طور کوتاه مدت افزایشی بوده است.
اکنون در پشت سطح 494 واحد قرار دارد که گذر کردن از آن نشانه تغییر انتظارات سرمایهگذاران است، با این وجود برای ایجاد یک روند پیوسته در بلندمدت شکست سطح کلیدی و مهم 511 واحد حیاتی است و در صورت چنین رخدادی انتظار بر آن است که شاخص تا نقطه هدف 580 واحد صعود کند.
باید توجه داشت که پایین آمدن شاخص در زیر 480 واحد نشانه آغاز روند کاهشی خواهد بود .
همچون شاخص کل، قیمت این شاخص در نقطه حساسی است.
نقطه هدف در روند افزایشی سطح 3هزار واحد و نقطه حمایت قوی سطح 1780واحد است شاخص تجهیزات با ایجاد یک کف روند صعودی را در پیش گرفته است.
سطح مقاوم در منطقه 2050 واحد قرار دارد و برای ایجاد یک روند افزایشی در بلندمدت سطح کلیدی 2150 باید شکسته شود.
چشمانداز کوتاه مدت صنعت تجهیزات افزایشی است و نقطه هدف آن رسیدن به سطح کلیدی 2150 واحد است.