دانلود مقاله ستاره شناسی

Word 71 KB 4902 45
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ستاره شناسان با استفاده از تلسکوپ فضایی مادن قرمز آژانس فضایی اروپا موفق شدند با دقت به تولد ستارگان درخشان بنگرند.

    دانشمندان با استفاده از تلسکوپ فضایی مادن قرمز آژانس فضایی اروپا (ISO ) موفق شدند تولد ستارگان غول آسایی را مشاهده کنند که 100000 برابر خورشید ما درخشندگی دارد.این کشف به ستاره شناسان این امکان را می دهد تا بتواند مطالعات خود را در این ضمینه آغاز کنند که چرا ستارگان بزرگ تنها در برخی از نواحی فضا متولد می شوند.

    فضا پر از ابرهای عظیم گازی (سحابی) است و در قسمت هایی از این سحابی ها که گاز متراکم می شود ستارگان شکل می گیرند اماسوال اساسی اینجاست که چرا بعضی از این سحابی ها میزبان ستارگان بزرگ و کوچک و متنوع اند اما در برخی دیگر از سحابی ها تنها ستارگان کوچک با جرم های کم شکل می گیرند.

    پیش بینی شرایط لازم برای شکل گیری ستارگان بزرگ بسیار دشوار است زیرا این جنین های ستاره ای در دور دست ها و در پشت لایه هایی از غبار قرار گرفته اند .

    تنها طول موج های بلند مانند مادون قرمز می توانند از میان این لایه ها عبور کرده و مکان شکل گیری هسته ی ستاره را نمایان سازند.

    ستاره شناسان انستیتوی ماکس پلانک با استفاده از دوربین ISOPHOT (طول موج مادن قرمز دور) موفق به جمع آوری اطلاعاتی از دو هسته بسیار بزرگ و متراکم سرد شدند که هرکدام مقدار ماده ی لازم را برای تبدیل به یک ستاره پرجرم را دارا می باشند.

    به گفته ی دانشمندان، این پروژه نقطه ی عطفی در رصد ستارگان پرجرم پیش از شکل گیری محسوب می شود.

    ISO پس از ماموریت خود بین سالهای 1995 تا 1998 خود فهرستی از رصد های خود را منتشر کرد .

    پژوهش گران انستیتوی ماکس پلانک به رهبری استفن برکمن توانستند 15 جنین ستاره ای را پیدا کنند که به احتمال زیاد در آینده تبدیل به ستاره گان سنگین خواهند شد.آنها در ادامه با استفاده از تلسکوپ های زمینی موفق به کشف دو هسته ی متراکم سرد شدند که بیش ترین استعداد را دارا می باشند و در فهرست ISO با نام های ISOSS J18364-0221 شناخته شده بودند.

    هسته ی اول دمایی برابر 16.5 درجه کلوین (256.5- درجه سانتی گراد) و جرمی معادل 75 برابر خورشید دارد ، دمای هسته ی دوم 16 کلوین (261- درجه سانتی گراد) می باشد و جرم آن 280 برابر جرم خورشید ماست.

    پژوهشگران هم اکنون در حال جستوجو برای دیگر موارد مشابه می باشند.

    نام گذاری ستارگان مقدمه بشر در طول تاریخ همواره مجذوب آسمان شب بوده است .بسیاری از ستاره ها و صورت های فلکی ، نام خود را از تمدن های باستانی و اولیه به هدیه گرفته اند .

    برای مثال با جستجویی ساده درآثار تاریخی به داستان ها و افسانه های بسیاری در مورد صورت فلکی جبار دست خواهید یافت که به دوران سامری ها ، روم باستان و بسیاری تمدن های دیگر باز می گردد .

    در این مقاله سعی میشود تا ضمن بررسی تاریخچه نامگذاری ستاره ها به روشهای نامگذاری و قواعد مرتبت با آن بپردازیم .

    نام برخی از ستارگان از کجا آمده است ؟

    با مراجعه به کتاب ها ومنابع نجومی به نام هایی برای ستارگان برمی خوریم که در هیچ یک از قواعد نامگذاری ستارگان نمی گنجد .

    نام بسیاری از ستاره ها به نحوی با نام صورت فلکی خود در ارتباط است.

    برای مثال Deneb به معنی “دم” همان ستاره ای است که در قسمت انتهایی و دم صورت فلکی قو یا دجاجه قرار دارد .

    گاهی نیز نام ستارگان بر اساس ویژگی خود آن ستاره می باشد و هیچ ارتباطی با نام صورت فلکی خود ندارد .برای مثال سیروس به معنی داغ و سوزان می باشد .

    با این ترتیب این نام ، لایق درخشان ترین ستاره آسمان می باشد و در عین حال هیچ نشانی از نام صورت فلکی خود (کلب اکبر ) در آن موجود نمی باشد .

    به ندرت نام های شگفت انگیز در میان نام ها یافت میشود که در آنها نه نشانی از ارتباط با صورت فلکی هست و نه ارتباطی با ویژگی خود آن ستاره .

    برای مثال در صورت فلکی خرگوش ستاره ای وجود دارد که از گذشته به نام Nihal خوانده می شده است .

    ترجمه این کلمه را میدانید ؟

    Nihal در اصطلاح به معنی " شتر ها عطش و تشنگی خود را رفع میکنند" است .

    به نظر شما دلیل این نامگذاری چیست ؟

    نام برخی از ستارگان عربی است و معمولا با استفاده از حرف تعریف "ال" که در جلوی آنها می آید شناخته میشوند مانند Algol(که دارای ریشه فارسی است!) بسیار از این نام ها در زمان های مختلف به شکل های گوناگون آمده اند و گاهی "ال " از این نام های حذف شده است مانند همین ستاره Algol که در برهه ای از تاریخ با نام Ghoul خوانده شده است .

    برخی دیگر از نام ها دارای ریشه های یونانی و لاتین و یا حتی چینی می باشند .

    در این میان گاه با نام های بر خواهیم خورد که دارای ریشه فارسی بوده ولی در شکل ظاهری آن هیچ نشانی از فارسی یافت نمی شود و عمدتا در میان نامهای عربی و یا لاتین دسته بندی می شوند .

    در بخش اول این مقاله به بررسی سیستم های نامگداری می پردازیم که ویژه ستارگانی است که تنها با چشم غیر مسلح دیده می شوند .

    بخش اول سیستم نام گذاری بایر Bayer در سال 1603 میلادی Johann Bayer (1572-1625) وکیل آلمانی که بسیار به نجوم علاقمند بود بر اساس اطلاعات و دیتا های منجم دانمارکی تیکو براهه Tycho Brahe (1546-1601) یکی از منسجم ترین اطلس های آسمان به نام Uranometria را تدوین کرد .

    این اطلس حاوی 51 جدول می باشد که 48 جدول آن هرکدام به یکی از 48 صورت فلکی بطلمیوسی اختصاص یافته است و یک جدول به 12 صورت فلکی جدید که توسط 2 کاشف هلندی-آلمانی Pieter Dircksen Keyzer و Frederick de Houtman در نیکره جنوبی آسمان کشف شده بود اختصاص یافت 2 جدول دیگر نیز به تمامی بخش شمالی و جنوبی کره سماوی اختصاص داده شد .

    بایر ستاره های هر صورت فلکی(تنها ستارگانی که با چشم برهنه دیده می شد ) را بر اساس میزان روشنایی یا قدر آنها دسته بندی کرد .سپس به هر یک از ستاره ها یکی از حروف کوچک یونانی را از آلفا تا امگا اختصاص داد .بعد از این 24 حرف به سراغ حروف کوچک لاتین رفت و هر یک از این حروف را به جز j و u (که ممکن بود با i و v اشتباه شود ) به هر یک از ستاره های باقیمانده نسبت داد .

    سپس به عنوان پسوند نام صورت فلکی را پس از این حرف ذکر کرد .

    برای مثال نام درخشان ترین ستاره در صورت فلکی قنطورس alpha Centauri ذکر شد .

    در این دسته بندی ستارگان یک صورت فلکی که بسیار به هم نزدیک بودند و یا درخشندگی یکسانی داشتند نام یکسانی گرفتند .

    برای مثال در فهرست بایر 6 ستاره در قسمت گرز صورت فلکی جبار نام pi Orionis گرفتند که امروزه این 6 ستاره توسط منجمین با نام های π1- π6 Orionis تصحیح شده اند .

    سیستم نام گذاری Flamsteed سیستم نامگداری بایر محدودیت هایی داشت .

    از آن جمله می توان به محدودیت در تعداد حروف یونانی و لاتین اشاره کرد .

    مشکلی که بیش از این مسئله به چشم می خورد ، دشواری بیش از حد در درجه بندی نور ستارگان کم نوری بود که با چشم برهنه به سختی دیده می شد و مقایسه و دسته بندی بر اساس میزان درخشنگی این ستاره ها را دشوار می ساخت .

    John Flamsteed منجم درباری انگلیسی در نامه ای به انجمن منجمین سیستم نامگذاری بایر را به باد انتقاد گرفت و خواهان لغو آن شد.

    او در این نامه پیشنهاد کرد که به جای حروف کوچک یونانی و لاتین از شماره استفاده شود و به جای دسته بندی بر اساس روشنایی ستارگان یک صورت فلکی ، موقعیت ستاره در آن صورت فلکی از غرب تا شرق به عنوان معیار قرار گیرد .

    به این معنی که غربی ترین ستاره هر صورت فلکی با شماره 1 مشخص شود و اولین ستاره ای که در شرق این ستاره بیاید با شماره 2 مشخص شود و به همین ترتیب تا شرقی ترین ستاره آن صورت فلکی .

    برای مثال غربی ترین ستاره صورت فلکی قنطورس با نام 1 قنطورس مشخص شد .

    به این ترتیب می توان گفت که سیستم نامگذاری Flamsteed نسخه تصحیح شده ای از سیستم بایر بود .

    انجمن منجمین این قاعده را پذیرفت با این حال سیستم نامگذاری بایر را نیز برای ستارگانی که با چشم به خوبی دیده می شد معتبر دانست .به همین دلیل بسیاری از ستارگان که با چشم برهنه دیده می شود نامهای متفاوتی دارد برای مثال Deneb و Alpha Cygniو 50 Cygni همگی نام های یک ستاره می باشند .

    بخش دوم نسل جدید قوانین نامگذاری ستارگان با ورود دروبین های نجومی به عرصه ، نامگذاری ستارگان وارد مرحله جدیدی شد .دروبین های نجومی دنیایی نو از ستارگان را به منجمین معرفی کرد و نیاز به قاعده ای جدید برای نامگذاری هر لحظه بیشتر حس می شد .

    در همین موقع بود که انجمن منجمین و ستارشناسان تعداد انبوهی از کاتالوگ های نجومی را در مقابل خود یافتند که در آنها هر منجم بر اساس سلیقه خود به نامگذاری ستارگان پرداخته بود .

    گروهی ترتیب یافتن هر ستاره را معیار قرار داده بودند و گروهی مختصات و به خصوص میل هر ستاره را و گروهی دیگر تاریخ کشف آن ستاره و گروهی رده طیفی و رنگ و سایر ویژگی های ستاره را معیار قرار دادند .

    این تنوع تا حدی بود که برای یک ستاره گاه چندین اسم متفاوت یافت می شد و این خود کار را دشوار تر کرده بود انجمن ستارشناسان به منظور ایجاد وحدت ، مختصات هر ستاره بر حسب میل و بعد به همراه سال کشف آن ستاره یا سال نشر آن اطلس را به عنوان معیار در نظر گرفت .

    انجمن ستارشناسان به منظور ایجاد وحدت ، مختصات هر ستاره بر حسب میل و بعد به همراه سال کشف آن ستاره یا سال نشر آن اطلس را به عنوان معیار در نظر گرفت .

    نامگذاری ستارگان دوتایی و چندگانه دسته وسیعی از ستارگان را ستارگان دوتایی یا چندتایی تشکیل می دهند .مولفه های یک مجموعه دوتایی یا چندتایی در صورتی که دارای فاصله قابل تشخیص از یکدیگر باشند با استفاده از اعداد و بر اساس موقعیت غربی شرقی نام گذاری میشوند .

    برای مثال Alpha Librae یک مجموعه دوتای با مولفه های تمیزپذیر است .

    مولفه غربی این مجموعه 1 Alpha- و مولفه شرقی Alpha-2 نام میگیرد .

    در اینگونه مجموعه ها با حرکت به شرق این اعداد نیز بالاتر خواهند رفت.

    در سیستم های چندتایی (یا همان سیستم های دوتایی ) هنگامی که مولفه های مجموعه به هم خیلی نزدیک باشند درخشش مولفه ها معیار نام گذاری است به این ترتیب که ستاره ای که پرنور ترین ستاره و مولفه اصلی مجموعه است با “A” و ستاره کم نور تر با “B” نام گذای ادامه مییابد.

    برای مثال ستاره سیروس خود جزئی از یک مجموعه دوتایی است و ستاره همدم آن یک ستاره از نوع کوتوله سفید میباشد .

    به ستاره سیروس که با چشم برهنه به راحتی دیده میشود مولفه “A” و کوتوله سفید همدم آن عنوان “B” را به خود میگیرد .

    نامگذاری ستارگان متغیر نام گذاری این ستارگان را می توان بر اساس همان طرح مورد تائید انجمن ستارشناسان انجام داد اما دلایل تاریخی حاکی از آن است که این قاعده گاهی کار را بسیار دشوارتر خواهد کرد .

    بدین منظور برای نام گذاری دسته بزرگی از ستارگان یعنی ستارگان متغیر قاعده زیر را برمیگزینیم .

    نخستین ستاره متغیر کشف شده در هر صورت فلکی چنانچه بر اساس معیار بایر و یا Flamsteed نامگداری نشده باشد با حرفR و به دنبال آن ، نام صورت فلکی خوانده میشود .

    برای مثال نخستین ستاره متغیر که در صورت فلکی Cetus یافت شد و بر اساس معیار بایر و Flamsteed نامگذاری نشده بود R Ceti نام گرفت .

    دومین ستاره کشف شده در آن صورت فلکی نام S و سپس T و همینطور تا Z را به خود می گیرد .

    این قاعده 9 ستاره اول کشف شده را در هر صورت فلکی نامگذاری میکند .

    برای ستاره 10 ام به بعد نامRR و سپسRS و سپسRT و همینطور تا RZ سپس SS وST و همینطور تا SZ .

    آنقدر این ترتیب را ادامه می دهیم تا به ZZ برسیم .

    این مجموعه نیز 54 ستاره متغیر را در هر صورت فلکی نامگذاری میکند .

    برای ادامه از AA شروع میکنیم و به همان شکل قبل تا AZ و سپس BB تا BZ .

    اینقدر این کار را ادامه می دهیم تا با QZ برسیم .

    تا انجا 334 ستاره نامگذاری شده است .

    برای ادامه از حرفV به همراه یک شماره که از 335 شروع می شود کار را دنبال میکینیم .

    برای مثال V335 , V336,… 2به نکته در این نامگذاری توجه کنید.اول اینکه QZ در این مجموعه جایی ندارد و دوما اینکه توجه کنید که هیچ گاه در این نامگذاری حرف دوم بالاتر از حرف اول (در ترتیب الفبا ) نمی باشد .

    یعنی هیچ گاه به عنوان مثالBA یا CB یا SR یا ...

    نداریم سیستم نامگذاری در برخی از کاتالوگ های معروف BD numbers این نام مشخصه کاتالوگی است که در اواسط قرن 19 توسط Bonner Durchmusterung تهیه شد .در این مجموعه نام چند صد هزار ستاره با قدر روشن تر از 10 گردآوری شده است .

    این کاتالوگ حاوی موقعیت این ستاره ها میباشد و فهرستی نیز بر اساس همین موقعیت در این کاتالوگ موجود می باشد .

    اعداد کاتالوگ بر اساس شمارش ستارگان در یک میل خاص از شمال به جنوب تعیین شده است .

    بنابراین BD numbers بیانگر میل به همراه یک عدد بالارونده بر اساس شمارش ستاره در این میل خاص می باشد .

    برای مثال BD+31o216 به معنی 216 ستاره در محدوده میل +31 و 32 + می باشد .BD محدوده میل بین +90 تا +22 را پوشش میدهد .

    CD (Cordoba Durchmusterung) و CPD (Cape Photographic Durchmusterung)کار مشابهی را برای مناطق جنوبی تر انجام می دهند .

    The Bright Star Catalog ستارگان درخشان تر از قدر 6.5 با شماره ای که بر اساس افزایش بعد افزایش می یابد مشخص می شود .

    پیشوند HR و یا BS در جلوی این شماره نوشته می شود .

    برای مثال HR1099 The Henry Draper Catalog در این کاتالوگ ستارگان درخشان تر از قدر 8.5 و کمی ضعیف تر بر اساس رنگ و رده طیفی دسته بندی و نامگذاری میشوند .

    برای مثال HD183143 ستارگان دوتایی در کاتالوگ ها ستارگان دوتایی بر اساس سیستم کاتالوگی به شکل زیر نامگداری می شوند .

    ابتدا یک شماره و سپس نام کاشف و یا به وسیله شماره آنها در هر یک از کاتالوگ های the Burnham Double Star catalog (BDS) Washington Double Star catalog Aitken Double Star catalog (ADS) نامگذاری مولفه های اصلی مجموعه های دوتایی همان طور که ذکر شد بر اساس درخشندگی و با استفاده از حروف A و B و ...

    نیز امری متداول است .

    The Guide Star Catalog این کاتالوگ حاوی نام و موقعیت ستارگانی است که داری موقعیت بسیار مناسب و قابل آدرس دهی است .

    سنسور های راهبری تلسکوپ فضایی هابل بر اساس آن کار میکند و هدف اصلی تهیه این کاتالوگ نیز همین بوده است ستارگان این مجموعه ستارگان درخشانی نمی باشند و دارای قدری در حدود 13 می باشند.آسمان توسط این ستارگان به قسمت های مختلف تقسیم می شود و ستارگان در هر یک از این منطقه ها شماره گذاری منحصر به آن منظقه را دارند .

    برای مثال : GSC 4068/1167 کاتالوگ های اجرام غیرستاره ای کاتالوگ های دیگری نیز موجود می باشد که به فهرست کردن اجرام غیر ستاره ای پرداخته است که از آن جمله میتوان به : Messier Catalog با مشخصه M New General Catalogue of Nebulae and Star Clusters با مشخصه NGC Index Catalog با مشخصه IC اشاره کرد .

    سخن آخر در اینجا برخی از کاتالوگ های شاخص مورد بررسی مقدماتی قرار گرفت با این حال توجه داشته باشید که برای استفاده از هر کاتالوگ،راهنمای آن بهترین مرجع شما می باشد .

    برخی از کاتالوگ ها حاوی اطلاعات دیگری مانند سرعت ویژه ، رده طیفی و اطلاعات دیگر می باشد و هر کاتالوگ سیستم کدگذاری منحصر به خود را دارد که در قسمت راهنما ، توضیحات و اساس آن را در خواهید یافت .

    موضوع «صورت فلکی چیست» هم دارای مفهومی عامیانه و هم درک علمی از صورت فلکی است.

    مبحث «کره سماوی» در خصوص ستاره ها به عنوان ثوابت صحبت می کند که ما آن ها را در گردش سالیانه زمین به دور خورشید، ظرف دوازده ماه سال، می بینیم.

    بخش «ستارگان» در خصوص شکل گیری آن ها، انواع ستاره ها، رنگ، اندازه ستارگان و درخشندگی ، ستاره های چند گانه و متغیر، چگونگی روند تحول و تکامل آن ها، شیوه های طبقه بندی ستارگان و ارتباط ستارگان با هم ، گفتگو می کند.

    بخش «اجرام اعماق آسمان» در خصوص اجرام موجود در ماورای منظومه شمسی ما، مانند خوشه های ستاره ای ، سحابی ها و کهکشان ها بحث می نماید.

    در نهایت در قسمت «رصد آسمانی» به دیدن ستارگان و چگونگی استفاده از چارت های رنگی آسمان نیم کره شمالی و کلیه صورت های فلکی مربوطه می پردازد.

    در دنباله مقدمه، جدول الفبای یونانی می آید که شما می توانید با کمک آن اسامی ستارگان را به زبان یونانی پیدا کنید که به همراه سایر نمادها در چارت مربوطه آمده است.

    گشت و گذاری در آسمان این بخش شامل 16 چارت رنگی از آسمان نیم کره شمالی است که ستارگان و صورت های فلکی قابل مشاهده در شمال غربی، شمال شرقی، جنوب غربی و جنوب شرقی را در هر یک از چهار فصل نشان می دهد.

    ضمناً متن همراه هر یک از آن ها کمک می کند که شما، ضمن گردش در پهنه آسمان، اجرام مورد علاقه خود را پیدا کنید.

    تاریخ پیدایش جهان تئوری بیگ بنگ(مهبانگ) برجسته ترین تئوری علمی است که تاکنون در مورد پیدایش جهان ارائه شده است.

    به طور تخمینی انفجار بزرگ در حدود 15 میلیارد سال گذشته رخ داد.

    با اینکه بشر سالیان سال است که در جستجوی درک پیداش جهان است اما تنها در طی 50 سال گذشته توانسته است که به پاسخ برخی از سوالات در باره پیدایش جهان و عالم گیتی دست یابد.

    در طول این سالیان تمدنهای مختلف با به وجود اوردن گونه های مختلف کیهان شناسی سعی بر ان داشته اند که فلسفه هستی و پدیده های که در طبیعت و اسمان تاریک رخ میدهد را روشن سازند.

    به طور قابل ملاحظه بعضی از عقاید مطرح شده از بعضی جهات به واقعیات نزدیک بودهاند.

    نظریه انفجار بزرگ در ابتدا توسط کشیش بلژیکی به نام Georgs Lemaitre در سال1927 بیان شد.فرضیه او بعد از مشاهده ی تغییر red shift خطوط طیف قرمز که برای اندازه گیری فاصله ستارگان از زمین به کار میرود در سحابی های دور دست ( توده های عظیم گازی) توسط ستاره شناسان ،به عنوان مدل مبنی بر فرضیه ی نسبیت برای جهان مطرح شد.

    اما فرضیه بیگ بنگ زمانی قاطعانه مورد تایید قرار گرفت که این تشعشعات در سال 1964 توسط Arno Penzias وRobert Wilson کشف شد.

    که بعدها این 2 نفربه علت همین کشف خود برنده جایزه نوبل شدند.

    به طور تخمینی 15 بیلیون سال پیش تمامی مواد و همچنین فضا در یک حجم کوچک و بسیار داغ فشرده شدند ودر کمتر از یک ثانیه شروع به انبساط کردند که همچنان ادامه دارد.

    قبل از انفجار بزرگ چه اتفاقی افتاد؟

    تا به حال کسی جواب این سوال را نمی داند اما نظریات گوناگونی در این باره وجود دارد.به عقیده برخی لکه اولیه به وسیله نوسانات کوانتوم در خلاء به وجود امد برخی دیگر بر این باورند که لکه اولیه در اثر اتفاقاتی که در کیهانی دیگر روی داده به وجود امده.عده ای دیگر بر این باورند که کیهان خودش را در طول تریلیونها سال بازسازی می کند و هر بار که دو تا از ابعاد با هم برخورد می کنند انفجار بزرگ رخ می دهد و البته نظریات دیگری هم وجود دارد.

    سعی ما در اینجا این است که تا جایی که علم امروزی قادر به ان است وقایعی را که منجر به پیدایش هستی شد توضیح بدهیم.

    اولین 3 دقیقه در ثانیه 0 : در حال حاضر قبل از انفجار بزرگ کیهان خیلی داغ و غلیظ است.

    قوانین فیزیک هنوز قابل کاربرد نیستند.

    در لحظه ایجاد حداقل 10 بعد برای شکل دادن به کیهان به وجود می ایند.

    از این ابعاد تنها 4 بعد به وجود خود ادامه می دهند که ما انها را می شناسیم: 3 تا از ابعاد فضا و یک بعد زمان.

    در نتیجه روی دادن انفجار بزرگ فضا منبسط شده و سپس خنک می گردد در این حین نطفه حوادث مهم بسته می شود که به اختصار انها را مرور می کنیم....

    : 0.0000000000000000000000000000000000000000001 (10-43) ثانیه گرانش یا جاذبه که یکی از 4 نیروی بنیادیست پدیدار می گردد : 0.0000000000000000000000000000000001 (10-34) ثانیه ماده تشکیل می شود قطعات ساختاری مانند ذرات کوارک لپتون فوتون و نوترون به کیهان سرازیر می شوند.

    قابل یاد اوریست که در این لحظه کیهان به اندازه یک هندوانه می باشد.

    ثانیه : 0.000006 (10-6) کوارک ها به همدیگر می پیوندند در نتیجه پروتون و نوترون به وجود می ایند.

    پروتون و نوترون که هر کدام از 3 کوارک تشکیل شده اند ذرات اصلی در هسته تمامی اتمها می باشند در دقیقه 3: در ابتدا به دلیلی که هنوز هم برای دانشمندان معلوم نیست یک الکترون به وجود آمد این الکترون با جذب انرژی با یک الکترون دیگر ترکیب شد و یک پروتون به وجود آورد این الکترون و پروتون با هم دیگر سایر اجزای اتم از قبیل پوزیترون میون و ...

    را پدید آوردند و بدین ترتیب اولین عنصر ( هیدروژن) تشکیل شد.

    هیدروژن های تشکیل شده با پدیده های هم جوشی باعث به وجود آمدن عناصر سنگین تر از قبیل هلیم و لیتیم که سبکترین عناصر می باشند شدند.

    از با هم بودن این عناصر جرمی تشکیل شد که به تدریج با آزاد کردن انرژی به اجرام کوچک تر تجزیه میشد ( این فرآیندها چند صد میلیارد سال طول کشیده است) اما یکی از این اجرام بسیار سنگین به علت فراوانی انرژری درونی حاصل از هم جوشی و شکافت هسته ای به یک باره منفجر شد و اجزای کوچک تری با ثبات اتمی بیشتر نسبت به جرم اولیه پدید آمدند بعد از 300 هزار سال: میانگین دما به 3000 درجه کاهش یافته است (برابر با 5000 درجه فارنهایت).

    الکترونها قادر به ماندن در مدار هسته هستند .

    اتمهای هیدروژن و هلیوم سر انجام سوخت ستارگان را به وجود می آورند.

    بعد از یک ملیون سال: تا این زمان کیهان کدر و مات بوده است وغیر قابل رویت و این به دلیل فزونی الکترونهای رها شده است هنگامی که بیشتر الکترونها در مدار هسته قرار میگیرند کیهان شفافتر شده و دیدن آنسوی کیهان ممکن می شود .

    زمان زیادی طول خواهد کشید تا کسی برای دیدن در پیرامون باشد......

    نزدیک شدن به یک میلیارد سال در این زمان کیهان که هنوز در مراحل اولیه گسترش است از ابرهای غول پیکر هیدروژن و هلیوم که به طور نا برابری در فضا هستند تشکیل شده است .اما رخداد شگرفی در شرف وقوع است.

    چیزی بهت انگیز و با عظمت در هر دو پیچیدگی و سادگیش....

    000 400 سال بعد از انفجار بزرگ کیهان شفاف می شود.

    ذرات بوجود امده از انفجار بزرگ ( الکترون پروتون و نوترون ) با همدیگر ترکیب شده و اتمها را بوجود می اورند ( بیشتر هیدروژن و مقداری هلیوم و مقدار کمتری لتیوم) به این دلیل که اتمها از نظر بار خنثی می باشند ( بر خلاف الکترون که بار منفی و پروتون که بار مثبت دارد) انها در حرکت ذرات نور ( فو تونها ) که حالا می تواند مسافت طولانی را طی کند دخالت نمی کنند.

    امروزه اولین فوتونها از ان زمان را هنوز می توان به عنوان ارتعاشات امواج ریز کیهانی مشاهده نمود.

    چند بیلیون سال بعد: به وجود امدن خوشه های کهکشانی: نوسانات کوانتوم بسیار کوچک و مادون اتمی در .00000000000000000000000000000001 ثانیه به وجود امده در انفجار بزرگ باعث به وجود آوردم امواجی ناهموارمی شود که با انبساط کیهان بزرگتر می شود.

    این امواج ناهموار به طور تخمینی کوچکترین انها جرمی برابر با 500 ترلیون خورشید را دارا بود.

    این امواج ناهموار منشاء خوشه های کهکشانی هستند که ما امروزه می بینیم.

    به وجود امدن کهکشانها: جاذبه گرانشی به تدریج بی نظمی هایی را در تراکم ( چگالی) مواد تشدید می کند.

    در نتیجه نواحی از فضا با تراکم بیشتر به وجود امده امروزه ما این نواحی از فضا را کهکشان می نامیم.

    پیدایش اولین ستارگان: اتمهای هیدروژن و هلیم در مناطق موضعی با تراکم بیشتر متمرکز شده اند این جاذبه گرانشی است که سرانجام منجر به وجود امدن مناطقی با تراکم شدید فشار زیاد و درجه حرارت بسیار زیاد می شود در نتیجه هسته اتمهای هیدروژن با همدیگر ترکیب می شوند.

    این باعث می شود که هیدروژن به هلیوم تبدیل شده و بخشی از جرم اولیه به انرژی تبدیل گردد.

    منظور از انرژی در اینجا گرما و نور می باشد.

    بدین گونه اولین ستارگان بوجود امدند.

    پیدایش ارکانی از حیات: اولین ستارگان هزاران مرتبه از خورشید ما سنگین تر هستند.

    طول عمر آنها نیز از خورشید کمتر می باشد زیرا هیدروژن خود را تنها در طی چندین میلیون سال مصرف می کنند.

    موقعی که ذخیره هیدروژن انها تمام شود این اولین ستارگان در فرایند فروپاشی قرار می گیرند در نتیجه این فروپاشی واکنشهای هسته ای دیگری روی می دهد که باعث به وجود امدن عناصر سنگین تر مانند کربن نیتروژن اکسیژن و ...

    می شود.

    لازم به یاداوری است که وجود این عناصر برای ادامه حیات لازم است و بدون انها حیات موجودات زنده ممکن نیست.

    وجود این عناصر باعث انفجار ستارگان شده و سوپر نوا یا ابر نواختر به وجود می اورد.

    انفجار ستارگان همچنین ذرات سنگینی را که نامبرده شد به فضای کهکشانی پراکنده می کند.

    پیدایش دومین نسل از ستارگان: امواج شوکی از سوپر نوا منجر به فروپاشی ابرهای مجاور که از گاز تشکیل شده اند می شود.

    ستارگانی مانند خورشید که از دومین نسل به وجود امده ستارگان می باشد بدین ترتیب به پدید آمده اند.

    ستارگان به وجود امده در مقایسه با نسل اول جرم کمتر و عمر بیشتری دارند ( عمر انها بیلیونها سال است در مقایسه با نسل اول که میلیونها سال عمر کردند ) ستارگانی که امروز می بینیم همگی از این نسل هستند.

    کهکشان ما راه شیری می باشد که احتمالا" از 400 بیلیون ستاره تشکیل شده است که به طور تقریبی 100هزاز سال نوری قطر دارد ( 1 سال نوری تقریبا" برابر با 6 تریلیون مایل است ) عقیده برخی بر ان است که کهکشان راه شیری در حدود 8 بیلیون سال پیش به وجود امد در حالی که برخی دیگر تاریخ پیدایش ان را 14 بیلیون سال پیش می دانند.

    این کهکشان از مجموعه ای از کهکشانهای کوچکتر تشکیل شد.

    خورشید: (یکی از ستارگان) 2 میلیون بار بزرگتر از زمین است و تقریبا" در وسط کهکشان قرار دارد.

    خورشید هر 250 میلیون سال یک بار بدور مرکز کهکشان دور می زند.

    کهکشانها شامل چند بیلیون تا چند تریلیون ستاره می باشد.

    ساختار مارپیچی که در کهکشانهای زیادی یافت می شود به وسیله جاذبه گرانشی که مناطقی با تراکم زیاد را می سازند به وجود می اید.

    ستارگان به دور مرکز کهکشان می گردند اما این چرخش سریعتر از چرخش قسمتهای مارپیچی می باشد در نتیجه به داخل یا بیرون این مناطق که غلظت و تراکم بیشتری دارند متناوب عبور می کنند.

    چرا کهکشانها همانند یک ورقه یا بشقاب هستند؟

    شکل کهکشانها که همانند دیسک یا بشقاب هستند به وسیله فعل و انفعال ( کنش و واکنش ) 2 نیرو به وجود می آیند: 1) جاذبه گرانشی مواد را در مرکز متمرکز می کند.

    2) انرژی چرخشی ( نیروی حرکتی ) باعث می شود که ماده از محور حرکت دور شود.

    خوشه های کهکشانی شامل چندین دو هزار جین کهکشان می باشد.

    این سوال مطرح می شود که ایا در سیاره های دیگر حیات وجود دارد؟

    تا کنون علم به شواهدی در این زمینه دست نیافته است.

    برای جستجوی حیات در ماورای زمین در دهه های اینده علم به وسیله اسپتروسکوپی به دنبال اثری از حیات که همانا موادی مانند اکسیژن می باشد در اتمسفر سیارگان دیگر خواهد بود.

    بعضی از محققین بر این باورند که وجود حیات در ستارگان نزدیک به مرکز پر ازدحام کهکشان به دلیل تشعشعات بسیار زیاد و برخورد های ستاره های دنباله دار غیر محتمل است.

    همچنین محققین بر این باورند که حیات در ستارگان بسیار دور به دلیل کمیابی مواد سنگین ( کربن نیتروژن و اکسیژن ) غیر ممکن است.

    4.5 بیلیون سال پیش: پیدایش سیستم خورشیدی: محتمل این است که امواج شوکی از سوپر نواهای مجاور محرک اغاز فرایند فروپاشی گرانشی (بعضی از آن به عنوان چگالش یا تغلیظ نام می برند ) باشند این فرایند باعث ایجاد سیستم خورشیدی از ابرهای گاز هیدروژن به نام نبولا ( توده های عظیم گاز و گرما بین فواصل ستارگان ) می شود.

    نبولا متشکل از عناصر سنگین که به جا مانده از انفجار سوپر نواها می باشد است.

    با انقباض این نبولا ها, چرخشی به شکل دیسکی چرخشی به نظر می رسید.

    ( دلایل همانند دلایلی است که برای توضیح دیسک مانند بودن کهکشانها اورده شدند).

    بیشترین تراکم جرم در مرکز بود که به خورشید تبدیل گشت.

    خرده های باقی مانده هم به زمین و سایر سیاره ها تبدیل گشتند.

    پیدایش ماه: زمانی که ریزه های باقی مانده به سیارگان تبدیل می شدند شیئی به اندازه مریخ به زمین برخورد کرد.این شیء خودش در زمین فرو رفت اما بخشهایی از لایه های بیرونی زمین بخار شد و به فضا پس زده شد .

    قسمتی از این مواد پس زده شده بعدا" به زمین برگشت در حالیکه باقی مانده با همدیگر ترکیب شده و ماه را به وجود اورند.

    سطح زمین سرد می گردد ذرات زمین ( مقدمتا" اهن و مگنزیوم )متمایل به فرو رفتن به لایه های عمیق بودند در حالیکه ذرات سبکتر ( مقدمتا" اکسیژن و سیلیکون) به سوی سطح شناور گشتند.

    جایی که انها یکپارچه و سفت شده و به پوسته زمین تبدیل شدند.

    این پوسته در مناطق اقیانوس به اندازه نصف دوجین و در مناطق قاره ای یک دو جین ضخامت دارد.

    حرکت لایه های زیرین صخره های گداخته باعث راندگی مناطق شناور در بالا در طی چندین بیلیون سال اینده می شود.

    اینها با همدیگر برخورد کرده و به طرف زیرین یکدیگر رانده می شوند.

    پیدایش رشته کوهها 1)قسمت نازک پوسته زمین (بستر اقیانوس)به زیر پایین قاره ها رانده می شود ذوب شده مانند حبابی بالا امده و به سمت قسمت بالایی پوسته با فشار رانده می شود ( پیدایش رشته اتشفشانهای ساحلی ) و 2) بخشهای قاره ایی پوسته با همدیگر برخورد می کنند ( پیدایش رشته کوههای هیمالیا)

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

صور فلکی مقدمه از زمانهای کهن ، مردم در آسمان شب در میان گروههای ستارگان ، اشکالی خیالی دیده‌اند. با استفاده از خطوط ، آنها ستارگان این گروهها را به یکدیگر متصل کرده و اشکالی به نام صورت فلکی را تشکیل داده‌اند. امروز طبق سیستمی بین المللی آسمان پیرامون زمین به 88 منطقه تقسیم می‌شود و هر منطقه در بر گیرنده یک صورت فلکی است. طرح هر صورت فلکی نمایانگر شیء یا جانداری است و تعدادی از ...

درس جغرافیای ریاضی یکی در دروس اصلی رشته جغرافیا می باشد و موضوع آن نیز بررسی شکل هندسی زمین و به ویژه حرکات آن درفضا می باشد، مطالعه وضعیت اجرام آسمانی ازقبیل سیارات، ستارگان، سحابیها و کهکشانها را نیز در بر می گیرد. با فراگیری این دانش می توان دید وسیعی نسبت به جهان آفرینش از نظر جغرافیا را به دست آورد. همبستگی جغرافیای ریاضی با دانش نجوم بسیار نزدیک و قابل بحث است و در واقع ...

مقدمه فضا از کهکشانها ، منظومه‌ها ، ستارگان ، سیارات و بسیاری اجرام آسمانی دیگر انباشته شده است. عجایب و عظمت آنها به مراتب از تمامی دیگر پدیده‌های آفرینش بیشتر است. کهکشانها و ستارگان و بطور کلی پدیده‌های آسمانی انبوهی که عجیب و غریب می‌نماید وجود دارند، که پاره‌ای از آنها بوسیله دانشمندان شناسایی شده‌اند. مانند: کوتوله‌های سفید ، ستارگان نوترونی ، ستارگان هیپرونی ، کوازارها و ...

از زمانهاي کهن ، مردم در آسمان شب در ميان گروههاي ستارگان ، اشکالي خيالي ديده‌اند. با استفاده از خطوط ، آنها ستارگان اين گروهها را به يکديگر متصل کرده و اشکالي به نام صورت فلکي را تشکيل داده‌اند. امروز طبق سيستمي بين المللي آسمان پيرامون زمين به 88

ستاره‌بینی٬ اَختَربینی یا تَنجیم بررسی رابطه زادروز افراد و ویژگیهای شخصیتی آن‌ها از طریق ارتباط دادن آن به اجرام آسمانی می‌‌باشد. در این شبه علم با محاسبه نموداری موسوم به زایچه که نحوه قرارگیری خورشید و سیارات در صورت‌های فلکی را در زمان زایش فرد نشان می‌‌دهد، سعی بر پیش‌گویی سرنوشت و ویژگی‌های اخلاقی فرد می‌شود. کتاب‌های عامه‌پسند بسیاری در این زمینه نوشته شده است از قبیل ...

ما در طول تاريخ در مورد طبيعت ستارگان انديشيده ايم و مطالعه کرده ايم، اما فقط در قرن بيستم توانستيم ساختار و تکامل آنها را و مخصوصاً منبع انرژي عظيمشان را بفهميم. ما در علم نجوم نياز داريم که درباره کميتهاي بزرگ، فواصل بزرگ، زمانهاي بلند و جمعيت

نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌اي است درباره فرآيند بوجود آمدن آنچه در آنسوي جو زمين است که اين جهان ، آسمان و گوي آسمان را از اتمهاي کوچک تا گيتي وسيع شامل مي‌شود. منجمان اجرام آسماني مانند سيارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌هاي دنباله دار ، کهکشانها ، سحابيها و

تاريخچه نجوم نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌اي است درباره فرآيند بوجود آمدن آنچه در آنسوي جو زمين است که اين جهان ، آسمان و گوي آسمان را از اتمهاي کوچک تا گيتي وسيع شامل مي‌شود. منجمان اجرام آسماني مانند سيارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌هاي د

موضوع 1: طیف وابسته به نیروی مغناطیسی اندازه گیری فضای دارای نیروی مغناطیسی شما واقعاً بیشتر از آنچه که فکر می کنید می دانید- فضای نیروی مغناطیسی دار فقط یک اسم است که دانشمندان به یک دسته ای از انواع تشعشعات می دهند و همچنین وقتی که آنها می خواهند درباره آن تشعشعات به صورت گروهی صحبت کنند- تشعشع انرژی است که به سمت جایی مشخص مسیری را می پیماید و گسترش می یابد- تشعشعات قابل ...

تاريخچه نجوم نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌اي است درباره فرآيند بوجود آمدن آنچه در آنسوي جو زمين است که اين جهان ، آسمان و گوي آسمان را از اتمهاي کوچک تا گيتي وسيع شامل مي‌شود. منجمان اجرام آسماني مانند سيارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌هاي دنباله دار ، کهکش

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول