دانلود مقاله حسابداری مالیاتی2

Word 197 KB 4934 52
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پس از جنگ جهانی دوم، بنا به دلایل متعدد بسیاری از کشور ها در صدد اصلاح ساختار مالیاتی خود برآمدند.در این میان مالیات بر ارزش افزوده در دو دهه گذشته به عنوان یک روش جدید مطرح شده و به لحاظ ویژگیهای انعطاف پذیری که دارد مورد توجه کشورهای مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالیاتی واقع شده است.اهم دلایلی که انگیزه‌های این اصلاح به شمار می روند را می توان در چهار گروه زیر طبقه بندی نمود: رفع نارسایی‌های مالیاتی سنتی؛ ایجاد منبع درآمد برای پاسخگویی به هزینه‌های روز افزون دولت؛ ایجاد سیستم‌های مالیاتی متناوب با عملکرد پیمانهای منطقه ای؛ ایجاد تحول در ساختار مالیاتی به دلیل هماهنگ نبودن آن با روند توسعه اقتصادی.

    علیرغم اینکه به خاطر ناشناخته بودن مالیات بر ارزش افزوده برخی از کشورها نسبت به پذیرش آن ابراز نگرانی کرده اند، اما با گذشت زمان شمار کشورهای استفاده کننده از این مالیات به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

    به طور کلی در بررسی‌های گوناگون در خصوص تئوری مالیات بر ارزش افزوده، صاب نظران اقتصادی این مالیات را از سه جنبه مختلف بررسی کرده اند.این سه جنبه عبارتند از: الف – مسائل ساختاری، اقتصادی، اجتماعی مالیات بر ارزش افزوده.مشکلات مرتبط با آنها و راه‌های مقابله با این مشکلات؛ ب – اثرات مختلف مالیات بر ارزش افزوده بر متغیر‌های اقتصادی از دیدگاه خرد و کلان؛ ج – طرق اجرای مختلف مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای مختلف و استفاده از تجارب حاصل به منظور بهبود ساختار این روش مالیاتی.

    تاریخچه برای نخستین بار، مالیات بر ارزش افزوده توسط ((فو – زیمنس)) به منظور فائق آمدن بر مسائل مادی بعد از جنگ طرح ریزی و به دولت آلمان معرفی شد.به رغم اظهار علاقه و تمایل کشورهای دیگر (مثل آرژانتین و فرانسه) در مورد آگاهی از چگونگی ساختار مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات به طور رسمی تا 1354 در هیچ کشوری به کار گرفته نشد.در این سال کشور فرانسه مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان مالیاتی برای کالاهای مصرفی در مرحله تولید اعمال کرد و در 1986 این کشور توانست مالیات بر ارزش افزوده را به صورت مالیاتی جامع به مرحله خرده فروشی گسترش دهد.

    در دهه 1960 بسیاری از کشورهای اروپایی از مزایای مالیات بر ارزش افزوده آگاه شدند و این مالیات تدریجاً در سیستم مالیاتی بسیاری از کشورهای اروپایی به کار گرفته شد.در اواسط دهه 1960 (سال 1966) جامعه اروپا به منظور هماهنگ سازی سیستم مالیاتی و بهبود جریان کالاها و خدمات تمام کشورهای عضو را مکلف به پذیرش ساختار مالیات بر ارزش افزوده کرد و نیز در پذیرش این مالیات را به عنوان یکی از پیش نیازهای لازم به منظور عضویت در جامعه اروپا مطرح نمود.

    در دهه 1960 و 1970 بسیاری از اعضای جامعه مشترک کشورهای اروپایی این مالیات را پذیرفتند.(دانمارک 1967- آلمان غربی 1968- لوکزامبورگ 1970- بلژیک 1971- ایرلند 1972- ایتالیا 1973 و بالاخره انگلستان 1973).در همین زمان و نیز در دهه‌های بعد کشورهای دیگری (از جمله برزیل، اروگوئه، مکزیک، آرژانتین، شیلی، ساحل عاج، امریکا، ژاپن، استرالیا، سوئد، الجزایر، مغرب و تونس) به خیل کشورهای استفاده کننده ازمالیات بر ارزش افزوده کالاهای کارخانه ای، مالیات بر کل فروش مالیات بر درآمد شرکتها و …..کردند.

    از سوی دیگر، انتقال از سیستم برنامه ریزی متمرکز به سیستم متکی به مکانیزم بازار نیز لزوم تغییر سیستم مالیاتی را در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی ایجاب کرده است.در حال حاضر کشورهای مجارستان و آلمان دمکراتیک (قیل از ادغام دو آلمان) مالیات بر ارزش افزوده را به منظور اصلاح ساختار مالیاتی خود به کار بستند.علاوه بر این کشورهای بلغارستان، لهستان و یوگوسلاوی نیز نسبت به کاربرد این روش مالیاتی از خود تمایلات مثبت نشان داده اند.

    به هر حال با گذشت زمان و نمایان شدن نقاط قوت مالیات بر ارزش افزوده، درجه محبوبیت این مالیات بیشتر گشته است.به طوری که در حال حاضر بیش از 50 کشور از این مالیات استفاده می کنند و بیش از ده کشور دیگر نیز به طور جدی در مورد پذیرا شدن آن از خود تلاشهای مثبتی نشان داده‌اند.

    نرخ و پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای مختلف متفاوت بوده و متوسط نرخ به کار گرفته شده در حدود 5 تا 18 درصد در حال نوسان بوده است.

    هر چند که در تعدادی از کشورها، بعضی از خدمات مثا خدمات دارویی، خدمات بیمارستانی، خدمات امنیتی، خدمات خانه، خدمات بیمه، خدمات پستی و خدمات زیر بنایی مثل آب و برق و گاز مشمول مالیات نمی شود، اما در برخی کشورها، پایه مالیات بر ارزش افزوده وسیع تر از سایر مالیات‌های سنتی بوده و مواردی از قبیل خدمات تفریحی، خدمات حمل و نقل، خدمات قانونی، خدمات ملکی و حتی خدمات زیر بنایی را نیز در بر می گیرد.این پایه وسیع توانسته است در بسیاری از کشورها درآمدهای مالیاتی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.از طرفی پایه ای از کشورها نیز به دلیل رعایت رفاه اجتماعی، مواد غذایی و مواد مورد نیاز عامه مردم را مشمول نرخهای پایین تر مالیاتی کرده اند.هر چند که کشورهای عضو جامعه مشترک اروپا از جمله کشورهای پیشتاز در زمینه یکسان سازی نرخ‌های مالیات بر ارزش افزوده بوده اند، لیکن تلاش آنها در این زمینه تا کنون به ثمر نرسیده است.

    سمفهوم و محتوای صورت ارزش افزوده اندازه گیری اقتصادی ارزش افزوده از مفهوم خاص آن متمایز است.یک تعریف از صورت ارزش افزوده این است که این صورت نشان دهنده تفاضل درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات با مواد و خدمات خریداری شده می باشد.این یک تعریف بسیار ساده بود و با مفهوم اولیه آن مطابق می کند و توسط اقتصاد دانان و مدیران تولید به منظور گزارشگری درون سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد.اگر بخواهیم صورت ارزش افزوده را برای مقاصد گزارشگری برون سازمانی تهیه کنیم، در سطحی بالاتر تعیین کننده ارتباط خاص جهت توزیع ارزش افزوده ایجاد شده بین گروه‌های ذینفع خواهد بود.این گروه‌های ذینفع عبارتند از نیروی کار، سهامداران، تامین کنندگان سرمایه و دولت.

    در صورت ارزش افزوده این مساله اصلی که ثروت به وسیله سه عامل اساسی زمین، کار و سرمایه ایجاد می گردد و این عوامل برای تولید یک کالا مورد نیاز می باشند مورد توجه قرار می گیرد.

    برای آنکه مفهوم ارزش افزوده و نحوه محاسبه آن نشان داده شود با ذکر مثالی این موضوع تشریح می شود.

    یک نظام اقتصادی بسیار ساده را تصور نمائید که در آن فقط 1000 کیلوگرم گندم به ارزش هر کیلو 50 ریال تولید می شود.ارزش تولیدات این نظام اقتصادی 50000 ریال است.حال اگر تصور کنیم که همین مقدار گندم مراحل تولیدی دیگری را نیز طی می کند، لازم است ارزش تولید مراحل بعدی نیز به نوعی به حساب آیند.مثلاً فرض کنید این مقدار گندم در آسیاب تبدیل به آرد شده است و هر کیلو آرد به مبلغ 80 ریال به فروش رسیده و سپس در یک نانوایی تبدیل به 100000ریال نان می شود و نان به عنوان کالای نهایی مورد استفاده قرار گیرد..سوالی که مطرح می شود این است که ارزش تولیدات این جامعه مفروض چه قدر است، اگر به خواهیم ارزش محصولات را در مراحل مختلف (گندم، آرد، نان) با یکدیگر جمع کنیم، رقم 230000 ریال می شود.ارزش آرد در بر گیرنده 50000 ریال ارزش گندم بوده و 100000 ریال ارزش نان تولیدی نیز شامل ارزش آرد و در نتیجه گندم است.بنابراین در چنین جمع بندی به خاط دوباره شماری (و یا چند باره شماری) ارزش کل محصول جامعه بیش از میزان واقعی به حساب می آید.

    علت دوباره شماری این است که فعالیتهای اقتصادی به صورت زنجیره ای انجام می گیرد.مثلاً‌ سنگ آهن در یک مرحله تولیدی تبدیل به چدن شده، چدن در مرحله تولیدی دیگر به فولاد و فولاد به فولاد‌های مخصوص تبدیل می شود.فولاد مخصوص در مرحله دیگر تبدیل به مثلاً شاسی ماشین شده و شاسی با سایر قطعات در مرحله تولید نهایی ه اتومبیل تبدیل می گردد.حال اگر هر مرحله تولیدی توسط یک کارخانه یا یک واحد جداگانه انجام پذیرد، ارزش تولید معدن معادل ارزش مقدار سنگ آهنی است که استخراج کرده است و ارزش تولید چدن توسط ذوب آهن شامل ارزش سنگ آهن نیز هست، و به همین ترتیب فولاد در بر گیرنده ارزش چدن ودر نتیجه سنگ نیز خواهد بود.و سرانجام اتومبیل در بر گیرنده ارزش کالاهای واسطه ای و نیم ساخته قبلی خود می شود.بدین گونه می بینیم که جمع کردن ارزش تولید مراحل مختلف تولیدی سبب می شود که ارزش سنگ آهن را به دفعات به حساب آوریم.برای جلوگیری از این مشکل در سنجش تولید یک نظام اقتصادی از مفهوم ((ارزش افزوده)) استفاده می نماییم.

    اگر ارزش افزوده کشاورزی را در مثال قبل 50000 ریال تصور کنیم، ارزش افزوده آسیاب 30000=50000- 80000 ریال و ارزش افزوده نانوایی معدل 20000=80000-100000 ریال است.این شاخص یعنی حاصل جمع ارزش افزوده فعالیتهای مختلف، به عنوان شاخص مناسب ارائه عملکرد یک نظام اقتصادی می تواند به کار رود.

    ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی معمولاً با دو روش قابل محاسبه است.یک روش عبارت است از تفریق کالاهای واسطه ای مورد استفاده در تولید یک کالا از ارزش محصول تولید شده، یعنی همان روشی که در مثال ساده یاد شده مورد استفاده قرار گرفت.روش دیگر، محاسبه ارزش افزوده از طریق محاسبه مبلغ پرداختی به عنوان تولید است.همانطور که گفته شد عوامل تولید عبارتند از کارگر، سرمایه، (ساختمان و ماشین آلات) و زمین، پرداختی به این عوامل نیز به صورت مزد، حقوق، سود، و اجاره انجام می پذیرد.مثلاً در مثال بالا دیدیم که اگر ارزش آرد تولید شده توسط آسیاب را 80000 ریال تصور کنیم.از این مقدار 50000 ریال برای خرید گندم، که در این جا به عنوان کالای واسطه ای محسوب می شود، پرداخت شده و در نتیجه ارزش افزوده آسیاب معادل 30000 ریال است.این ارزش افزوده طبعاً به صورت مزد و حقوق به کاگران و نیز به صورت اجاره، هزینه استهلاک و 000 سرانجام سود به صاحبان عوامل مختلف تولید پرداخت می شود، بنابراین از طریق جمع پرداختی به عوامل تولید در یک مرحله تولیدی یا واحد تولیدی نیز می توان ارزش افزوده آن مرحله تولیدی را محاسبه کرد)).

    برای آگاهی بیشتر به یک مثال فرضی دیگر توجه می کنیم.فرض کنید سه واحد تولیدی مختلف در نظام اقتصادی وجود دارد که یکی سنگ معدن آهن استخراج می کند و آنرا به منظور تولید فولاد به یک واحد تولیدی دیگر می فروشد.

    برای آگاهی بیشتر به یک مثال فرضی دیگر توجه می کنیم.فرض کنید سه واحد تولیدی مختلف در نظام اقتصادی وجود دارد که یکی سنگ معدن آهن استخراج می کند و آنرا به منظور تولید فولاد به یک واحد تولیدی دیگر می فروشد.صورت درامد و هزینه این سه واحد به ترتیب زیر در جداول شماره 1و2و3 در نظر گرفته می شود: (جدول شماره یک) لازم به تاکید است که مثال فوق برای بیان مفهوم ((ارزش افزوده)) و مبانی محاسبه‌های آن ارائه شده و بنابراین در تدوین این مثالها فرضهای ساده کننده ای مورد استفاده قرار گرفته است.مثلاً همه هزینه‌های یک موسسه تولیدی (مانند هزینه سوخت، برق آب و 000) در نظر گرفته نشده و نیز در مقابل آن چند نقطه قرار گرفته است.همچنین فرض شده است که هر واحد تولیدی محصول خود را کلاً به عنوان مواد اولیه و واسطه ای واحد تولیدی دیگری ارائه می کند.این فرض نیز برای نشان دادن ارتباط بین واحدهای تولیدی مختلف اتخاذ گردیده است.البته روابط بین رشته‌های مختلف فعالیتهای اقتصادی به مراتب پیچیده تر از مثال بالاست.

    ارزش افزوده فعالیتهای یاد شده را نیز از دو روشی که قبالاً اشاره شد می توان تعیین کرد.یعنی از طریق کسر کردن هزینه مواد و کالاهای واسطه ای ار ارزش محصولات هر واحد تولیدی که در این صورت ارزش افزوده سه واحد تولیدی مورد نظر به ترتیب 100000و 150000و 50000 ریال تعیین می شود.همچنین در صورتی که از طریق محاسبه پرداختی به عوامل تولید نیز ارزش افزوده را حساب کنیم، ارزش افزوده واحد تولیدی اول برابر با: 100000 = 20000 + 50000 +20000 + 100000 ارزش افزوده واحد تولیدی دوم برابر است با: 150000 = 20000 + 80000 + 30000 + 20000 و برای واحد تولیدی سوم برابر است با: 50000 = 10000 + 10000 +5000+ 25000 محاسبه می شود.بنابراین محاسبه ارزش افزوده از هر دو روش نتایج مشابهی به دست می دهد.بدین ترتیب در صورت ارزش افزوده هر دو رویه به دست آوردن ارزش افزوده نمایش داده می شود.رقمی که بدین صورت به دست می آید رقمی برابر و متوازن خواهد بود.

    شکل و نحوه ارائه صورت ارزش افزوده عمدتاً به صورت زیر می باشد.

    فروش xx کسر می شود بهای تمام شده کالا و خدمات خریداری شده (xx) ارزش افزوده xx به شرح زیر به کار رفته: پرداخت به کارکنان (شامل بیمه دستمزد و غیره) x x پرداخت به تامین کنندگان سرمایه x x بهره وام xx تقسیم سود بین سهامداران x x پرداخت به دولت – مالیات بر درآمد شرکت x x برای نگداری و توسعه دارایی x x استهلاک x x سود تقسیم نشده xx ارزش افزوده x x.

    در خصوص انعکاس برخی از اقلام در صورت ارزش افزوده اختلاف نظرهایی وجود دارد.از جمله: برخی استهلاک را به عنوان رقم کاهنده ارزش افزوده گزارش می کنند که این نحو از نمایش صورت ارزش افزوده کمتر متداول و مرسوم می باشد.

    اقلام غیر مترقبه مربوط به عملیات عادی موسسه نمی باشند، از آنجاییکه ارزش افزوده صرفاً ناشی از جریان عادی فعالیت واحد تجاری است، پیشنهاد می گردد، اقلام غیر مترقبه در طبقه بندی خاصی در صورت‌های ارزش افزوده درج، به طوری که جداگانه قابل افشاء باشد.

    درآمد حاصل از سرمایه گذاری، اجاره، حق الامتیاز و بهره را می توان در صورت ناچیز و کم اهمیت بودن با فروش تلفیق نمود اما درصورتی که این اقلام با اهمیت باشند باید همانند اقلام غیر مترقبه با آنها برخورد نموده و به طور جداگانه افشا نمود.

    نحوه ارائه ارزش افزوده با تاثیر اقلام فوق مجدداً در صفحه نمایش داده شده است.

    مفهوم ارزش افزوده و مفهوم سود سود یکی از قسمتهای تشکیل دهنده ارزش افزوده می باشد، در حقیقت سود جزئی از ارزش افزوده است.سود و ارزش افزوده در دو خصیصه کلی زیر مشترک می باشند: ارزش افزوده به بازار و محیط آن وابسته است.یعنی قیمت تولیدات و خدمات ارائه شده از طرف شرکت در بازار تعیین و تبیت می گردد.این موضوع در مورد سود نیز مصداق دارد.

    ارزش افزوده در جریان دستیابی به افزایش ثروت که از افزایش بهای تولید ایجاد می شود، به دست می آید و سود نیز همینطور.

    تفاوت‌های سود و ارزش افزوده را می توان به شرح زیر خلاصه نمود: صورت سود و زیانی که به طور مرسوم کلیه درآمدها و عواید و همچنین هزینه ها و زیان ها اعم از اینکه از عملیات عادی شرکت منتج شده باشد یا اینکه از حوادث و جریانات غیر عادی حاصل شده باشد را در بر می گیرد.اما هدف عمده صورت ارزش افزوده نمایش کوششهای معطوف شده به تولید که از منابع خود شرکت تامین شده، می باشد که این ارزش به واسطه فروش تولیدات شرکت به دست خواهد آمد صورت ارزش افزوده شرکت نمونه برای سال xx 13.

    تعریف مالیات بر ارزش افزوده مالیات بر ارزش افزوده عبارت است از نوعی مالیات غیر مستقیم بر مصرف (مالاً بر هزینه) که به طور غیر انباشته بر کایه مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می گیرد.

    این مالیات همانگونه که از نام آن بر می آید بر ارزش افزوده بسته می شود.پس نخست باید دید ارزش افزوده به چه معنی است.یک موسسه تجاری که کالا یا خدماتی را عرضه می دارد و به فروش می رساند معمولاً برای تدارک همان کالا یا خدمات، خود مبالغی را صرف خرید کالاها یا خدمات واسطه ای می نماید.مثلا موسسه ای که اتومبیل تولید می نماید قطعا باید برای این کار مواد خام و بعضی اجزای نیمه تمام و ساخته شده را خریداری کند و در ساخت اتومبیل به کار برد، و در عین حال از خدمات و امکانات معینی نظیر مهارتهای کارکنان، محل کار، ماشین آلات، امکانات مایل و غیره بهره جوید.اگر از عایدات فروش کالا یا خدماتی که یک موسسه به مشتریان عرضه می کند بهای کالا ها و خدمات واسطه ای صرف شده به همین منظور را کسر می کنیم، ارزش افزوده به دست می آید.

    اگر موضوع را در کل مملکت در نظر بگیریم آنگاه مجموع ارزش‌های افزوده یک جامعه برابر خواهد بود با ارزش کلیه معاملات واسطه ای قبل از هر یک از آنها.با کمی دقت متوجه می شویم که مجموع ارزشهای افزوده با این حساب عبارت خواهد بود از همه مبالغی که تحت عناوینی نظیر حقوق نیروی کار، بهره پول، اجاره محل، استهلاک اموال پرداخت شده به علاوه مجموع سودهای حاصل برای افراد و موسسات.

    همین عوامل در مجموع چیزی را بوجود می اورند که به نام تولید ناخالص ملی یک کشور معروف است..پس ارزش افزوده از سویی برابر است با مجموع معاملات پس از کسر معاملاعت واسطه ای، و از سوی دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.علاوه بر این اگر مراحل مختلف تولید نهایی یک کالا، مثلا کفش، را در نظر بگیریم یعنی وضعیت تولید کننده و فروشنده پوست، کارخانه تولید چرم، کارخانه تولید کفش و کفش فروش را بررسی کنیم، صاحبان هر یک از این مشاغل برای خود ارزش افوده ای دارند که عبارت است از تفاوت بین قیمت فروش کالای همان شخص منهای آنچه صرف تدارک همان کالا نموده است.اگراین ارزشهای افزوده را با هم جمع کنیم مجموع آنها مساوی خواهد بود با قیمت فروش کفش آماده به مصرف کننده نهایی ـ پس مجموع ارزشهای افزوده با مجموع قیمتهای نهایی کالا هم برابر است.

    با توجه به همه این برابری ها می توانیم فرمول زیر را داشته باشیم: ارزش افزوده = (کل معاملات منهای معاملات واسطه ای) =قیمت فروش نهایی=تولید ناخالص ملی = (هزینه حقوق + بهره + اجاره + استهلاک + سود) حال که ارزش افزوده به شرحی که در فومول فوق دیدیم با هزینه حقوق، بهره، اجاره، استهلاک و سود از طرفی و کل معاملات منهای معاملات واسطه ای از طرف دیگر برابر است، پس برای تعیین مالیات بر ارزش افزوده می توانیم نرخ مالیاتی را روی هر یک از این دو ترکیب به کار بندیم.ولی روش متداول در جهان استفاده از ترکیب دوم است.بدین معنی که نرخ مالیاتی را روی صادره‌های موسسه یعنی کالاها یا خدمات عرضه شده اعمال نموده سپس از رقم حاصل مالیات متعلق به خدمات و کالاهای وارده و واسطه ای را کسر می کنند و مالیات قابل پرداخت به دست می آید.

    ترجیح این طریقه از طرفی به خاطر سهولت عمل است، زیرا به سادگی می توان مالیات متعلق را در صورت حسابهای فروش محاسبه و منعکس نمود.از سوی دیگر کنترل و حسابرسی مالیاتی برای ماموران تشخیص در این طریقه آسانتر است.ضمناً اگر سیستم مالیاتی مربوط چند نرخی باشد استفاده از این طریقه با سهولت بیشتری همراه خواهد بود.اجرای این روش سبب می شود که مودیان ناگزیر از نگاهداری صورت حسابها و مدارک معاملات خود شوند که سامان بیشتر نظام مالیاتی را به دنیال خواهد داشت.

    در روش مذکور مالیات همه معاملات با نرخ یا نرخهای مقرر و بدون توجه به نهایی یا واسطه ای بودن کالاها محاسبه می شود و پس از کسر مالیاتهای پرداختی قبلی تفاوت حاصل به سازمان مالیاتی داده می شود.

    آشنایی با مالیات بر فروش مالیات بر فروش، مالیاتی است که نسبت به معاملات وضع می شود، مبناء و ماخذ مالیات عبارت است از بهایی که برای کالاها و خدمات مورد مبادله پرداخت می شود.مالیات بر فروش می تواند یف گسترده ای از کالاها را در بر گیرد.مالیات بر فرآورده‌های نفتی، مالیات بر سیگار و یا مالیات بر نوشابه‌های غیر الکلی یک نوع مالیات بر فروش به حساب می آیند.وقتی که از مالیات بر فروش نام برده می شود معمولا آن نوع مالیاتی مورد نظر است که بر فروش عمومی در سطح خرده فروشی برقرار شده است.منظور از عمومی آنست که مبناء و پایه مالیات بسیار گسترده باشد و بسیاری از کالاها و خدمات را مشمول مالیات سازد.در قبال عمومی یک نوع مالیات بر فروش دیگر ((انتخابی)) وجود دارد که صرفاً تعداد بسیار معدودی از کالاها و خدمات را در بر می گیرد.مثل مالیات بر سیگار، مالیات بر اتومبیل و غیره.منظور از اصلاح خرده فروشی انست که این مالیات فقط در مرحله فروش کالا به مصرف کنندگان نهایی اخذ می شود.نرخ رایج و معقول چنین مالیاتی معمولاً بین 3 تا 5 درصد است.این مالیات را می توان در مراحل مختلف گردش کالا و خدمات در جامعه وضع کرد.مثلاً در مرحله تولید، واردات، توزیع یا مصرف.در بعضی از کشورها این گونه مالیات بر کلیه مراحل مختلف چرخه تولید کالا، یعنی تولید، توزیع و مصرف، همزمان بسته می شود.

    هرگاه مالیات به یک مرحله از مراحل فوق وضع شود مالیات ((یک مرحله ای)) و اگر به کلیه مراحل گردش کالا وضع شود نالیات ((چند مرحله ای)) فروش نامیده می شود.یکی از اشکالات و نقائص مالیات بر فروش ((چند مرحله ای)) آنست که کالاها دارای چرخه و مسیر عبور یکسانی از مرحله تولید تا مرحله مصرف نیستند.بعضی از کالاها مسیر طولانی تری را سیر می کنند و برخی دیگر مسیر کوتاه تری را.بنابراین در وضع و پرداخت مالیات بر فروش چند مرحله ای بین کالاها تبعیض ایجاد می شود.یکی دیگر از نقائص و نارسایی‌های چنین مالیاتی بر فروشی آنست که هنگام عبور کالا از مرحله ای به مرحله دیگر مالیات پرداخت شده در مرحله قبل به عنوان بخشی از مبناء و ماخذ مالیات در مراحل بعدی قرار می گیرد.بنابراین کالاهایی که از چند مرحله از فرآیند تولید و توزیع می گذرند دارای مبناء محاسبه چند گانه و مضاعف می شوند یا به عبارت دیگر بر مالیات، مالیات محاسبه می شود.

    در چنین حالتی برای رفع این نقیصه و در شرایط رقابتی شدید، موسسات تمایل وعلاقه مندی شدیدی به ادغام عمومی چه در مرحله تولید و چه در مرحله توزیع از خود نشان می دهند.بنابراین هرگاه موسسه ای بتواند از مرحله استخراج مواد اولیه تا مرحله خرده فروشی کالا در قالب یک شخصیت حقوقی واحد، فعالیتهای تولیدی و توزیعی خود را سازمان دهی کند، فقط در مرحله آخر یعنی خرده فروشی (فروش کالا به مصرف کنندگان نهایی) مشمول مالیات بر فروش می شود و می تواند نسبت به موسسات دیگری که یک پارچه نشده اند تفوق رقابتی بهتری حاصل کنند.

    ماهیت مالیات بر ارزش افزوده مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است که از وضع مالیات بر مالیات پرداختنی در مراحل مختلف تولید (یا واردات) و توزیع مصرف جلوگیری می کند.مبناء و ماخذ مالیات عبارت است از ارزش افزوده ای که توسط هر موسسه به کالا یا خدمات وارد به آن اضافه می شود.این ارزش افزوده معمولاً با اجازه کسر کیه پرداختی ها از کل دریافتی‌های ناخالص هر موسسه به دست می آید.با استفاده از این روش، مبناء و ماخذ مالیات هر موسسه محدود به سهم ارزش ایجاد شده از منابع متعلق به موسسه و از خدمات نیروی انسانی است که توسط موسسه به کار گرفته شده است.

    البته اصطلاح ((ارزش افزوده)) را عده ای معادل واژه ((سود)) می گیرند.اما این تعریف برای ارزش افزوده، نمی تواند تعریف جامعی باشد.به عبارت دیگر، سود هم، خود بخشی از ارزش افزوده است.ژ ارزش افزوده = دستمزد ها + سود = خروجی ها - ورودی ها ورودی‌های موسسه عبارتند از مواد اولیه، خدمات حمل و نقل، اجاره، تبلیغات خریداری شده و غیره.بدیهی است که موسسه برای کار روی این وارده ها حقوق و دستمزد پرداخت می کند، تا آن کالاها و خدمات نهایی آماده و فروخته شود و در انتها سودی به جا می ماند.بنابراین ارزش افزوده را هم از جانب جمعی (دستمزد + سود) و هم از جانب کسری (خروجی یا فروش منهای ورودی یعنی خریدها و پرداختها) می توان دید و محاسبه کرد.

    با توجه به مراتب فوق مالیات بر ارزش افزوده به چهار روش اساسی قابل محاسبه می باشد: نرخ مالیات × (دستمزد + سود) نرخ مالیات ×‌ (دستمزد + نرخ مالیات × سود) نرخ مالیات × (خروی ها ـ ورودی ها) نرخ مالیات × خروجیها (فروش)ـ نرخ مالیات × ورودی ها(خرید ها) از بین چهار روش محاسبه مالیات بر ارزش افزوده روش چهارم معمولی تر و رایج تر است.

    ارزش افزوده = دستمزدها + سود = خروجی ها ـ ورودی ها ارزش افزوده در یک موسسه از تفاوت عایدات ناشی از فروش کالا یا خدمات و کل هزینه هایی که صرف خرید کالاها و خدمات واسطه ای شده است، ایجاد می گردد.از دیدگاه اقتصاد ملی، ارزش افزوده همان تولید ناخالص ملی است.چون کلیه معاملات، منهای معاملات واسطه ای برابر است با کل هزینه‌های حقوق، بهره، اجاره و … و سایر عواملی که تشکیل دهنده تولید ناخالص ملی است.به عبارت دیگر، این تعریف از رابطه زیر نیز قابل استحصال است: ارزش افزوده بهره + هزینه حقوق+ سود+استهلاک+ اجاره=GNP =فروش نهایی=(معاملات واسطه ای –کل معاملات) چون ارزش افزوده نشان دهنده کلیه هزینه ها و نیز منافع فروشندگان است، بنابراین مجموع ارزشهای افزوده توسط کلیه موسسات در مراحل تولید دقیقاً معادل GNP مخفف تولید ناخالص ملی می باشد.در واقع ارزش افزوده از یک طرف برابر است با مجموع معاملات پس از کسر معاملات واسطه ای، و از طرف دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.

    با توجه به این امر که مالیات بر ارزش افزوده، درصدی از تولید ناخالص ملی می باشد که به موجب قانون توسط دولتها وصول می گردد، اگر بخواهم از ارزش افزوده موسسات با نرخ t مالیات بگیریم، با یکی از چهار روش زیر امکان پذیر خواهد بود: روش جمع شونده مستقیم؛ که به ترتیب زیر قابل محاسبه است: (سود + اجاره + بهره + هزینه حقوق) × t روش جمع شونده غیر مستقیم، که روش محاسبه آن عبارت است از: (سود) × t + (اجاره + بهره + هزینه حقوق) × t روش کسر شونده مستقیم، که از رابطه زیر محاسبه می شود.

    روش کسر شونده غیر مستقیم که عبارت است از: (وارده) × t ـ (صادره) × t که این روش اخیر مورد عمل اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که مالیات بر ارزش افزوده را در نظام مالیاتی خود برقرار کرده اند، قرار گرفته است.

    مهمترین دلایل مقبولیت و عمومیت یافتن کاربرد این روش عبارتند از: سادگی: چون به سادگی در صورت حسابهای فروش، میزان مالیات محاسبه و منعکس می گردد.در هر بار معامله این محاسبه قابل اعمال است.

    سهولت کنترل و حسابرسی: روش صورت حساب تنها روشی است که اعمال کنترل و حسابرسی را به سادگی برای دستگاه مالیاتی ممکن می سازد.

    امکان اعمال نرخهای متعدد روی کالاها: این روش تنها روشی است که در آن اعمال نرخهای متعدد روی کالاها (در سیستم‌های چند نرخی) با سهولت امکان پذیر است.

    مستند سازی نظام معاملات: مهمترین فرمت این روش ان است که با اعمال روش صورت حساب، به طور ضمنی اشخاص و موسسات ملزم به نگهداری کلیه صورت حسابها و مدارک و معاملات خود می شوند و این هدفی است که دستگاه مالیاتی برای مقاصد ((حسابرسی)) و ((مستند کردن))‌نظام معاملات و بالنتیجه سامان دادن سیستم مالیات بر درامد را تعقیب می کند.

    علی رغم اینکه این روش در خود یک مکانیزم ((ضد فرار درونی)) دارد ـ چون هر شخص یا موسسه ای که در هر مرحله از پرداخت مالیات شانه خالی کند، مالیات پرداخت نشده بدهی مالیاتی فروشنده مرحله بعدی خواهد بود ـ ولی نمی توان امکان فرار از مالیات را به کلی منتفی دانست و در بسیاری از کشورها مواردی از فرار مالیاتی بویژه در موسسات کوچک و خدمات حرفه ای (پزشکان، وکلا، بیمه گران …) مشاهده شده است، البته امکان کنترل در موسسات بزرگ بیشتر است.

    مزایای مالیات بر ارزش افزوده دلایل توجیهی و مزایای مالیات بر ارزض افزوده به اختصار شامل موارد زیر است: درآمد زایی برای تامین هزینه‌های دولت استمرار و قابلیت اطمینان وصول مقرون به صرفه بودن وجود مکانیزم کنترل متقابل سهولت کنترل و حسابرسی انتظام سیستم بازرگانی مستند کردن سیستم مالیات بر درآمد تنظیم تراز پرداختها نوسازی و ایجاد تحول در نظام مالیاتی اهرم تغییر الگوی مصرف خنثی بودن یا بی تفاوتی تسهیل ورود به پیمانهای منطقه ای رفع نارسایی مالیات بر فروش در مراحل مختلف معایب و نکات فنی مالیات بر ارزش افزود ه اثر نزولی مالیات بر ارزش افزوده اثر مالیات بر ارزش افزوده در افزایش سطح قیمت ها اشکالات اجرایی مالیات بر ارزش افزوده مالیات بر مصرف در این مثال همانگونه که دیده می شود، جمع مالیات پرداختی به رقمی حدود 35% قیمت اصلی فروش مرحله اخر بالغ می گردد، حال آنکه نرخ مالیات فقط 10% است.

    چنانچه ملاحظه می گردد، در اینجا انتقال مالیات به جلو انجام شده، یعنی در نهایت سنگینی تمامی مالیات بر عهده خریدار نهایی قرار گرفته و او جمعاً 10510 تومان مالیات پرداخته است.نهایتاً مالیات در لفاف قیمت پیچیده شده است و به این صورت به جلو غلطیده و با بار اضافی مالیات بر مالیات درآمیخته و بر دوش مصرف کنندگان قرار گرفته است.

    اما سیستم مالیات بر ارزش افزوده مبتنی بر عدم انباشت مالیات است.این منظور به دین طریق حاصل می شود که اولاً مالیات به عنوان رقمی جدا از قیمت اصلی کالا محاسبه می شود و دقیقاً تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده در صورت حسابها منعکس می گردد.ثانیاً در هر مرحله از تولید و توزیع، مودی مالیات را روی قیمت اصلی فروش خود (و نه قیمت به علاوه مالیات) حساب می کند و سپس مالیاتی را که خود در مرحله قبل پرداخته از آن کسر کرده و مابه التفاوت را به عنوان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت می کند.همان مثال مربوط به موسسه مالیات بر ارزش افزوده طبق جدول زیر خواهد آمد: در این جا نیز کل مالیات پرداخت شده به مصرف کننده انتقال می یابد، ولی میزان آن دقیقاً معادل نرخ کلی مالیات بر ارزش افزوده است که در اینجا به فرض معادل 10% درصد می باشد.ضمناً مالیات روی مالیات هم محاسبه نشده است.چنین است مفهوم خصلت ((غیر انباشته)) که در تعریف مالیات بر ارزش افزوده گنجانیده شده است.

    فرق بین معافیت مالیاتی و نرخ صفر درصد در مکانیزم مالیات بر ارزش افزوده این است که اگر پای معافیت مالیاتی در یک مرحله از مراحل تولید و توزیع در بین باشد دیگر امکان کسر مالیات پرداختی در مرحله پیش وجود نخواهد داشت و نتیجه این حالت بر خلاف تصور زیادتر شدن مجموع مالیات پرداختی و انباشت نسبی مالیات خواهد بود.فرض می کنیم زنجیره ای از تولید و توزیع وجود دارد که طی آن کارخانه تهیه خمیر کاغذ در مرحله نخست از موسسه چوب بری مواد اولیه خریداری می کند و فرآورده‌های خود را به کارخانه کاغذ سازی می فروشد.و آن کارخانه کاغذ تولیدی را به بازرگان عمده فروش تحویل می دهد و او جنس خود را به خرده فروش می فروشد، و خرده فروش کالا را به طور نهایی به مصرف کننده عرضه می کند و در هر مرحله 10000هزار تومان به قیمت کالای عرضه شده افزوده می شود.حال فرض کنیم که در این زنجیر فقط فروش کاغذ از مالیات معاف باشد.(یعنی کاغذ فروش نتواند از مشتری خود مالیات بگیرد) نتیجه حاصل به شرح جدول شماره یک خواهد بود.

    حال اگر پای معافیت مذکور در میان نبود، مالیات پرداختی به دولت در هر مرحله فقط 1000 تومان بوده و جمعاً به جای 7200 تومان به 5000 تومان بالغ می شود.بنابراین معافیت موجب انباشت مالیات و افزایش آن شده که مغایر با هدف و اوصاف اصلی مالیات بر ارزش افزوده باشد.اما اگر به جای معافیت در همان مثال نرخ صفر درصد منظور شود حق کسر مالیات مرحله قبل عیناً وجود خواهد داشت و در نتیجه جمع مالیات به همان رقم 5000 تومان بالغ خواهد شد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     

پس از جنگ جهانی دوم ، بنا به دلایل متعدد بسیاری از کشور ها در صدد اصلاح ساختار مالیاتی خود برآمدند . در این میان مالیات بر ارزش افزوده در دو دهه گذشته به عنوان یک روش جدید مطرح شده و به لحاظ ویژگیهای انعطاف پذیری که دارد مورد توجه کشورهای مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالیاتی واقع شده است .اهم دلایلی که انگیزه های این اصلاح به شمار می روند را می توان در چهار گروه زیر طبقه بندی ...

هدف حسابداری چیست؟ در زمان تمدن های قدیمی که تاریخچه آن ها به هزاران سال پیش از میلاد مسیح بر می گردد، فعالیت های اقتصادی بسیار ساده و در جهت امرار معاش بوده،تا به امروزکه روابط تجاری بسیارگسترده شده اند،کنترل حسابها و دخل و خرج و نوعی ثبت و نگهداری دفاتر وجود داشته است در ضمن عصرحاضر به عنوان عصر اطلاعات نامیده شده است،بنابر این کسانی در این عصر موفق هستند که به اطلاعات بیشتری ...

چکیده در دنیای امروز که هر روز شکل تازه ای از ارتباطات اقتصادی به وجود می‌آید و افراد و شرکتها و مؤسسات با یکدیگر در ارتباط می‌باشند و تغییرات مالی آنها بر یکدیگر تأثیر دارد و روز به روز این فعالیت‌ها پیچیده‌تر می‌شود این عوامل باعث می شود که نقش حسابداری به عنوان فراهم کنندگان اطلاعات مالی با استفاده از استانداردهای حسابداری برای استفاده کنندگان بیشتر مشخص گردد. نیاز روز افزون ...

مقدمه : در دنیای نوین که مرزهای فیزیک رنگ و باز بسیاری از فعالیت‌ها جهانی می‌یابند پیشرفت و تعالی سازمانها نه تنها نیازمند پذیرش تغییرات سریع روز افزون بلکه مستلزم پیش بینی زیر کانه به موقع است از این رو حرکت در این رود خروشان جزء با اتکا به کارکنان دانا میسر نمی‌نماید و به همین علت است که پیتر دراکی دانش را فراتر از مرزهای جغرافیایی و نیروی پیش برنده تولید می‌خواند و عوامل سنتی ...

1386 - حسابرس - حسابداران به عنوان مدیران، مشاوران و تامین کنندگان اطلاعات نقشی مهم در به کارگیری فناوری اطلا‌عات در سازمانهای بزرگ و کوچک دارند. حرفه حسابداری نیز در کل، تعهد دارد به تواناییها و شایستگیهای لا‌زم حسابداران حرفه ای در زمینه فناوری اطلا‌عات بپردازد و نشان دهد این طیف از مجموعه فعال محیط کسب و کار، از طریق توسعه مداوم دانش حرفه ای خود، توان آشنایی با پیشرفتهای ...

مقدمه حسابداری حسابداری یا به تعبیری زبان تجارت روشهایی است قراردادی که توسط استادان ، کارشناسان و یا انجمنهای حرفه ای حسابداران تدوین گردیده است و به تدریج مورد قبول همگان قرارگرفته است و قابل تصحیح و تغییر می باشد. برای حسابداری تعاریف گوناگونی عنوان شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد : فرآیند تشخیص، اندازه گیری و گزارش اطلاعات اقتصادی که برای استفاده کنندگان ...

حسابرس - حسابداران به عنوان مدیران، مشاوران و تامین کنندگان اطلاعات نقشی مهم در به کارگیری فناوری اطلا‌عات در سازمانهای بزرگ و کوچک دارند. حرفه حسابداری نیز در کل، تعهد دارد به تواناییها و شایستگیهای لا‌زم حسابداران حرفه ای در زمینه فناوری اطلا‌عات بپردازد و نشان دهد این طیف از مجموعه فعال محیط کسب و کار، از طریق توسعه مداوم دانش حرفه ای خود، توان آشنایی با پیشرفتهای فناوریهای ...

مقدمه دولتها به دلایل مختلف درامور اقتصاد مختلف در امور اقتصاد دخالت می نمایند. تحت شرایطی دولت به منظور رفع نقایص بازار دخالت می نمایند تا کمبودهای بازار را جبران کند، علاوه بر این دولت با هدف تامین عدالت ا جتماعی و توزیع مجدد درآمد ممکن است طرحهایی را اجرا کند و به گروههای هدف پرداخت نماید. دولتها در مواقع بحران و رکود با اجرای برنامه های اقتصادی خود درصدد تثبیت اقتصاد بر می ...

مقدمه تجربه های به دست آمده از کشورهای مختلف نشانگر این است که فساد امری پیچیده، پنهان و متنوع است. از این رو، مبارزه با آن نیز باید امری مستمر، طولانی و پیچیده باشد. درحقیقت، فساد (در ابعاد اداری و ابعاد دیگر جامعه) مانند عفونت است که اگر به اندام و پیکر جامعه راه یابد، اعضای آن را یکی پس از دیگری عفونی کرده و از کار می اندازد و چه بسا گسترش این عفونت، کل پیکره جامعه را فاسد ...

ثابت: در این روش برای تعدیل صورتهای مالی هم از ارزشهای جاری و هم از شاخص قیمتها استفاده می شود. بدین ترتیب که بهای تمام شده تاریخی به وسیله ارزش جاری پایان دوره جایگزین می شود و سود نیز به دو بخش ناشی از تورم و خالص از تورم تقسیم می شود که برای تفکیک این دو بخش از شاخص قیمتها ستفاده می شود. نحوه عمل به این صورت است که ارزش جاری اول دوره به وسیله شاخص قیمتهای پایان دوره تعدیل می ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول