مقدمه
بافندگی و نساجی از بومیترین هنر های ایرانی است و سابقهای دیرینه و هزارانساله دارد؛ از فرش نامدار دوره هخامنشی، پازیرک گرفته تا پارچه های فاخر عهد ساسانی یا بافتههای دوره سلجوقی و انواع پارچهها و فرشهای بیهمتای عصر صفوی که الحق اوج درخشان و عصر طلایی نساجی و بافندگی در ایران است، همه و همه نشاندهنده حیات ارزشمند و دیرینه و رواج این هنر در زندگی ایرانیان است.
استان یزد همواره از مراکز مهم بافندگی بوده و در کنار هنر و معماری بینظیر و زیبا و چشمنوازش، در بافندگی بافتههای داری و غیر داری نظیر قالیبافی، شعربافی، زریبافی، شالبافی، ترمه، مخمل، و بهویژه زیلو نیز درخشیده است. زیلو زیراندازی ساده و بیتکلف و بادوام و خنک و بهداشتی است. تار و پودش از پنبه تشکیل یافته است. بیپیرایه است و از خلوص پرمعنایی برخوردار است. ساده و باوقار است؛ زیرا تنوع رنگی محدودی دارد و آرایههای آن نقشهای ساده هندسی بیش نیست. نقوش زیلو ارتباط عمیقی با فرهنگ مردم دارد. این سادگی و صداقت همگام و سازگار با بناها و روحیه قانع مردم این خطه است.
زیلوبافی یکی از هنرهای درخور توجه ایرانیان بوده است و از ظواهر امر چنین برمیآید که قدمتی بس طولانی در تاریخ هنر و فرهنگ ایران زمین دارد. اینکه چرا سرزمین ایران مهد تولید زیباترین و ارزشمندترین آثار فرشبافی جهان شده است، محل بحث و گفتگوهای بسیار بوده، اما آنچه در این آثار رخ مینماید نشان از ذوق سرشار ایرانیان دارد که سعی در هر چه زیباتر کردن محیط زندگی خود داشتهاند و تا حد امکان در تنوع و گونهگونی در پی این زیبایی بودهاند.
زیلو نیز یکی از این هنرهای باارزش بوده که نشان از دقت نظر و نگاه ظریف و زیباپسند ایرانیان دارد. این را که این هنر نخست از کدام نقطه از ایران بزرگ برخاسته، به درستی نمیتوان مشخص کرد؛ چرا که تاریخی دقیق وجود ندارد و منابع مکتوب نیز دارای آن چنان اطلاعاتی نیستند که بتوان از روی آنها سوابق تاریخی این فرش را بررسی کرد. در منابع تاریخی موجود نیز مشخصاً به زیلو پرداخته نشده و تنها هرکجا نامی از بنایی، خاصه مساجد، بوده است، در توصیف موقعیت و داراییهای آن مسجد نامی از زیلو نیز به میان آمده است؛ باتوجه به اینکه این نوشتارها نیز اطلاعات کمی از زیلوهای بعد از اسلام به دست میدهند و مطلبی درباره ویژگیهای این هنر در قبل از اسلام ندارند.
زیلوی یزد اگرچه با کتیبههایش هویتی انکارناپذیر دارد و هر مسجد و مکان دینی در سراسر ایران نشانی و فرشی به یادگار از این خطه دارد، جای تأسف است که امروز درگذر زمانه، آن هم در مراکز اصلی تولید و بافت آن، یعنی شهر میبد و اردکان، این هنر مهجور مانده و در میان فرشها و زیراندازهای ماشینی گرفتار و رو به نابودی است.
میبد را باید یکی از مراکز مهم تولید زیلو دانست و بیشک در گسترش و رونق این فرش، میبد سهم بسزایی داشته است؛ چرا که شاهکارهای موجود هنر زیلوبافی متعلق به استادکاران و بافندگان میبدی است. نکته درخور توجه آنکه با همه ویژگیها و اهمیتی که این فرش داشته، پژوهشی درخور تأمل در این هنر نشده است؛ درحالی که هر یک از ابعاد مختلف این هنر ظرفیت پژوهشی مستقل دارد.
زیلو چیست؟
زیلو یکی از مناسبترین و بادوام ترین کف پوش ها، به ویژه برای مناطق کویری است که از قدیمی ترین محصولات دست بافت یزد محسوب شده و قدمت آن به پیش از اسلام می رسد.ناصرخسرو در سفرنامه خود و تنها در شهر "تون" که از شهرهای شرقی ایران است، به بیش از 500 کارگاه زیلوبافی اشاره می کند و "حدودالعالم"، در ذکر ویژگی های مساجد ایران در قرن چهارم ه.ق زیلو را از کفپوش های مهم می داند.این فرش نخی هر چند به ظاهر ساده است، اما فنون و روش های ساخت آن نشان دهنده غنای فرهگنی، فکر و اندیشه بارور شده ای است که در پس هر تار و پود آن نهفته است.این فرش در نقش و بافت شباهت هایی به حصیر دارد.واژه "Xylography" در زبان و فرهنگ غرب که به معنای فن یا هنر حکاکی روی چوب است بی شک برگرفته از واژه زیلو در فرهنگ ایرانی است که ریشه در حصیربافی دارد.انواع زیلو براساس کاربرد، اندازه و رنگ های به کار رفته در آن ها تقسیم بندی می شوند.این فرش معمولا در اندازه های 2 در 3 و 3 در 4 تولید می شده است.البته زیلوهایی با عرض 5 تا 6 متر و طول 10 متر نیز بافته شده است.کاربرد زیلو (به ویژه در ابعاد بزرگ) اغلب در مساجد بوده و از زیلوهای با اندازه های کوچک تر برای پوشش کف اتاق ها و منازل استفاده می کردند.زیلوهایی که با رنگ سفید و آبی بافته می شد در مساجد و امامزاده ها مورد استفاده قرار می گرفت که هماهنگی بسیار زیبایی با ساختار طرح ها و رنگ های کاشیکاری و آجرکاری این بناها داشت.زیلوهایی که به رنگ آبی و قرمز بافته می شد به زیلوی جوهری مشهور بوده و معمولا مرغوبیت کمتری داشت.مرغوب ترین زیلو "نفتال" نام دارد که به رنگ سبز و نارنجی بوده و بیشتر در منازل مورد استفاده قرار می گرفت.این رنگ آمیزی با توجه به زمینه قالی ها که عمدتا لاکی بود، هماهنگی بسیار زیبایی ایجاد می کرد.با وجود اینکه در بافت زیلوها فقط از دو رنگ استفاده می شد این محدودیت هیچگاه از زیبایی و جذابیت این دست بافته ها نمی کاست و استفاده از طرح های متنوع که گاه نقش آیات قرآن و طرح های هندسی را نیز شامل می شد بر زیبایی آن می افزود.به دلیل ایجاد همین طرح های متنوع برای بافت زیلو استفاده از دستگاه نقشه بندی جایگزین دستگاه چند دری شد.با گذشت زمان زیلو بافها ترجیح دادند از طرح های ساده تر و سرشناس تری چون مثلثی، نقشه گره، گچکنه، پیله ، پته توره و زنجلو استفاده کنند.
تاریخچه مختصری از زیلو
در فرهنگ دهخدا زیلو بااین جمله تعریف شده است: "پلاس وگلیم راگویند وآنرا شطرنجی نیز خوانند" ودر توضیح پلاس آمده است:"قسمتی پشمینه که گستردنی باشد شبیه جاجیم. چیزی مثل کرباس که از پوست درخت سن بافند". زیلو یکی از قدیمیترین محصولات دست بافته است که ازدیرباز در شهرستان میبد واقع در 50 کیلومتری یزد بافته میشده است. بنظر میرسد این صنعت در میان اعراب پیش ازاسلام نیز وجود داشته است.
شهرهای دیگری که زیلوبافی در آنها رواج داشته است عبارتند از: جهرم، سیستان، کاشان، اصفهان و مشهد. در این رابطه از محلی به نام "بشنیغان" در میبد نام برده شده است که گویا خاستگاه هنر زیلوبافی بوده است.
این دستبافته زیبا خاص مناطق حاشیه کویر میباشد و علاوه بر تطابق این فرش بانوع زندگی مردم منطقه و معتقدات مذهبی آنها، تاثیر معماری ،طبیعت و گویش مردم این ناحیه بر نقش ،رنگ و نام زیلوها انکارناپذیر است.
نوشتن تاریخ و سابقه زیلوبافی وعلل تکوین وپیدائی آن بسی دشوار است. برخی سابقه زیلوبافی در میبد را تا قرن هشتم به دوره مظفریان مسبوق میدانند و برخی دیگر سابقه وقدمت آن را کمتر از این تصور میکنند. ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه در ضمن توصیف وضعیت و موقعیت شهر تون (فردوس کنونی) مینویسد: "گفتند در این شهر چهارصد کارگاه بود که زیلو بافتندی ...".احتمالا قدیمیترین سندی که از زیلو وزیلوبافی نام برده است ،همین سفرنامه ارزشمند است. نگارنده را گمان بر آن است که وجود راه مستقل میبد به خراسان و ارتباط وتبادل تجاری وفرهنگی مردم این خطه با اهل آن سامان سبب انتقال این صنعت از آنجا بدین جا شده است.
یکی از قدیمیترین و درعین حال نفیسترین زیلوهایی که در میبد موجود است ،متعلق به قرن 12 است و بر آن 24 سجاده طرح شده است. رنگهایش با مختصر اختلاف در مجموع همانند و چشم نواز است. درحاشیه این زیلوی نفیس این جملات که کلمات آن به چندرنگ و ترتیب مختلف است ،مشاهده میشود: " وقف صحیح شرعی نمود جناب ستوده آداب حاج الحرمین الشرفین حاجی عبدالرشید خلف مرحوم عبدالغنی المیبدی بر پیش قبه مسجدجامع مزبور بیرون نبرند مگر در شبستان مسجد مزبوره برند. تحریرا فی سنه شهر ربیع الثانی 1188".