دانلود مقاله سفالگری

Word 483 KB 5090 37
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه فلات ایران با تنوع اقلیمی خود به احتمال زیاد یکی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد.

    روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است.

    نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مرکزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل کوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا کرده است.

    سفال (سفالینه).

    این اصطلاح، بنابر تعریف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند کاسه، کوزه، و غیره...

    همچنین سفالینه، سفال ساخته شده را می‌گویند.

    سفالین نیز شامل انواع اشیایی است که از سفال می‌سازند.

    اصطلاح اروپایی" سرامیک" نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است، که از واژه یونانی (Keramikos) که خود از (Keramon) به معنی خاک رُس گرفته شده است.

    بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق می‌شود.

    معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته بدل چینی می‌نامند.

    سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به کار گیری عوامل طبیعت است، و از آنجا که مواد اولیه آن شامل: خاک، آب، و آتش در سرزمین‌های محل سکونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های تولید آن را در تمامی نقاط مسکونی انسان مشاهده می‌کنیم.

    کهنترین اشیا سفالی بدست آمده از کاوش‌های باستان‌شناسی ایران مربوط گنج دره در استان کرمانشاه است؛ که تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد می‌رسد.

    سفالگری، هنری است که به صورت (شکل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ کرده است.

    علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقیق این آثار، امکان شناخت حرفه‌ها، صنایع و آثار مادی طوایف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آید.

    بنابرآنچه گذشت، باید سفال را به عنوان تجلی فعالیت ذهن و خلاقیت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد.

    زیرا سفالگری هنری همگانی بوده که نه تنها سلیقه ابداع کننده، بلکه نشانه‌های معینی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ویژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسیله مستقیمی برای شناسایی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است.

    زیرا هر ملتی برای تزئین سفال‌های خویش، نشانه، اشکال و تزئینات ویژه خود را به کار می‌برده است.

    برای تامین منظور باستان‌شناسان با بهره‌گیری از هنر طراحی و تکنیک‌های دقیق، باستان‌شناسان می‌کوشند به قطعات و اشیا مختلفی که از مناطق باستانی بدست می‌آید، جان داده و با به تصویر کشیدن تمام نقوش به کار رفته در سفالینه‌ها به تعیین دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسیاری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.

    سفال هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعه‌های کوچک سفال که به ظاهر ناچیز به نظر می‌رسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران می‌رساند.

    فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است.

    به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، کسانی که درکوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به شکار و تهیه خوراک، به ساخت ظروف سفالی نیز اشتغال داشته‌اند.

    این نظریه که بیشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازی را از ایران می‌دانند، در خور توجه است.

    به نوشته پروفسور پوپ در کتاب بررسی هنر ایران «مدارکی که اخیراً به دست آمده قویاً موجب اثبات فرضیه‌های چند سال اخیر است مبنی بر این که کشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی : کوزه‌گری و صنعت سفال‌سازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است».

    سیر تکامل سفال‌گری در تپه‌های باستانی، خیلی زود ساکنان اولیه را متوجه کرد که می‌توانند از طریق سفال نیازهای خود را برآورده کنند.

    سفال بهترین اثری است که از جوامع اولیه بر جای مانده است، به ویژه در تمدنهای فلات ایران، مراحل مختلف تمدنی را به نام این سفالها مشخص کرده‌اند: تمدنهای شمال «سفال خاکستری» و تمدنهای غربی «سفال نخودی» و دوره تمدن ایلام «سفال منقوش».

    نخست به درون ظرف اهمیت داده می‌شد، ولی بعدها، در سفالینه‌های نقشدار تزیینات به جدار بیرونی ظرف نقش بست.

    بیشتر این ظروف به شکل کاسه، کوزه‌های پایه‌دار، لیوان و ظروف شبیه به مجسمه حیوانات است.

    اختراع چرخ کوزه‌گری در هزاره چهارم در ایران، دگرگونی بزرگی در صنعت سفال سازی پدید آورد.

    اشیای سفالینه مکشوفه از سیلک و محوطه‌های باستانی جنوب شوش، چغامیش و تل‌باکون در تخت جمشید حاکی ازساخت سفال با چرخ است.

    در همین دوره تحولی نیز در ترسیم نقوش پیدا شد: نخست با نقوش هندسی و تزیینی بدنه ظروف را آرایش کردند و پس از مدتی نقش حیوانات معمول شد و زمانی بعد هنرمندان برای بیان اعتقادات و گاه وضعیت محیط و زندگی، موضوع خاصی را به کار می‌بردند، بیشتر خصایص زندگی اعم از مذهبی، اخلاقی و هنری را با نقش بر سفال می‌نشاندند.

    از اکتشافات تپه سیلک، تپه حصار، تپه گیان در نهاوند و دیگر تپه‌های باستانی، چنین برمی‌آید که از هزاره پنجم قبل از میلاد، ساکنان این نواحی به ساختن ظروف سفالین منقوش می‌پرداختند.

    هنرمند سفالگر پیش از تاریخ ایران با نقاشی روی سفالینه‌ها گویی شعر می‌سرود.

    سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصری ساده، اشیاء و حیوانات و انسان را می‌نمایاند، مثلاً خطوط موّاج موازی در درون یک دایره و مستطیل، نشاندهنده آب است و مثلثی که سطح آن چهارخانه بندی شد، نشانگر کوه یا مربعی که با خطوط افقی و عمودی تقسیم و خطوط موّاج در آن ترسیم شده، احتمالاً نشانه زمین زراعتی است.

    جانوران منقوش روی ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غیره.

    امّا برخلاف نقاشی غارها در اینجا شکل واقعی حیوان مورد توجه نبوده، بلکه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است.

    زیرا که آرایش سفالینه در کار سفالگر اهمیت بیشتری دارد: او به دلخواه، شکل طبیعی را به شکل تجریدی تبدیل می‌کند تا بدین ترتیب مقاصد تزیینی خود را برآورده سازد.

    در این دوره بدنه سفال لطیف و درخشان شد و در تمام تپه‌ها و دهکده‌های باستانی کم و بیش این مراحل طی شده است.

    می‌توان گفت که این مراحل به دوره تمدنی بستگی داشته است.

    مثلاً زمانی که سفالها خشن و ناصاف بود، خانه‌های مردم نیز از گل و چینه ساخته شده بود، امّا در مرحله‌ای که سفالها نازک و صیقل‌دار شد، خانه‌ها نیز با خشت و آجر ساخته شده‌اند.

    در میان ظروف دوره هخامنشیان تعدادی مجسمه سفالی هست؛ این مجسمه‌ها، از مجسمه‌های طلایی که بیشتر به شکل شیرند، تقلید شده‌اند.

    به این نوع ظروف سفالی، ظروف «ریتون» می‌گویند.

    در دوره اشکانیان به سبب توجه خاص به ظروف زرین و سیمین، ساخت ظروف سفالینی رو به کاهش نهاد.

    از ویژگیهای سفال‌گری این زمان، باید به لعاب ظروف اشاره کرد.

    رنگ این لعابها سبز روشن تا آبی فیروزه‌ای رنگ بود.

    اشیاء باقی مانده از این دوره، شامل خمره‌های بزرگ برای انبار آذوقه، تابوتهای سفالی با نقش انسان و ظروف گلدان شکل و قمقمه‌هایی که با لعاب تزیین شده‌اند.

    در دوره ساسانیان با اینکه هنر صنعت و معماری رو به کمال گذاشت، ولی صنعت سفال‌ سازی پیشرفت چندانی نداشت.

    شاید این گونه تزیینات ساده ظروف بدون لعاب، پایه‌ای شد برای به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتین) اوایل دوره اسلامی.

    در علم باستان‌شناسی که کشف مدارک عینی تاریخی و تعبیر و تفسیر این مدارک را بر عهده دارد، اهمیت طراحی فنی از یک قرن پیش مورد توجه دانشمندان و محققان قرار گرفته است.

    باستان‌شناسان قطعات و اشیا مکشوفه را به گروه طراحی سفال می‌سپارند واین گروه با بهره‌گیری از هنر و فن طراحی و تکنیک‌های دقیق می‌کوشند که تمام جزئییات و تزئینات و نقوش به کار رفته در سفالینه‌ ها را به تصویر بکشند.

    سفال یکی از قدیمیترین ساخته های دست بشر است که در تمام طول عمر وی از قدیمی ترین ایام تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است .

    به این جهت درگاهنگاری دورانهای پیش از تاریخ نقش مهمی دارد.

    ساخت سفال با گذشت زمان به نسبت تغییر فرهنگهای پیش از تاریخی و تجربه اندوزی اقوام بشری از نظر جنس، فرم، رنگ و نقش دچار تغییراتی چشم گیر شده است.

    این تغییرات عاملی تعیین کننده در تقسیم بندی انواع سفالهای پیش از تاریخی و بعد از آن در مورد چگونگی ساخت اولین سفال بدست انسان نظرات مختلفی ارائه شده است.

    عده ای ریشه سفال را در صنعت سبد بافی می دانند و معتقدند برای اولین بار گلهای اندود کننده کف سبدهای گیاهی پس از خشک شدن و یا قرار گرفتن در آتش و سوختن چوبهای سبد، الهام بخش سفال سازی بوده است.

    عامل پیدایش صنعت سفال سازی هر چه باشد در این مورد شکی نیست که سفالهای اولیه دست ساز و خشن و ماده چسبندگی آنها شن و گیاهان خرد شده بود است در حدود 10000سال پیش که انسانهای ساکن بین النهرین زندگی غار نشینی و دوران جمع آوری غذا را پشت سر گذارده و به دوران تولید غذا شروع نموده بودند.

    در پهنه دشت بصورت اجتماعات اولیه کشاورزی مستقر شده بودند، تمدنی را بوجود آوردند که از مشخصات آن ساخت سفال های ظریف و زیبای نخودی و قرمز رنگ است.

    این تمدن همراه با خصوصیات دیگر آن در این منطقه شکوفا گردید و به تدریج در دنیای پیش از تاریخ در منطقه وسیعی گسترش یافت.

    آثار و بقایای این نوع سفال از شرق دریای مدیترانه تا دره رود سند در حفاری های باستان شناسی در مناطق باستانی آشکار گردیده است.

    یکی از سنتهای مشخص سفالگری فلات ایران سفال قرمز رنگ منقوش می باشد که در طول هزاره های ششم و پنجم ق.م.

    در حاشیه ک ویر در فلات مرکزی ایران شکل گرفت و متداول شد.

    این سفال ها دست ساز و برنگ قرمز و دارای خمیری مخوط با پودر شن یا گیاهان خرد شده می باشد.

    این نوع سفال طی حفریات باستان شناسی از محوطه های باستانی چشمه علی ،قره تپه شهریار ، اسماعیل آباد ، تپه زاغه ، سیلک و حصار شناسائی شده اند.

    مهمترین تحمل در صنعت سفالگری که این صنعت را بکلی دگرگون ساخت اختراع چرخ سفالگری است که در هزاره چهارم ق.م.

    اتفاق افتاده سفالگران ابتدا از چرخهای کند گردش یا بطئی استفاده کرده و سپس به چرخهای پرسرعت و تند گردش که امروز نیز مورد استفاده کارگاههای سفالگری سنتی است دست یافتند.

    از اوائل هزاره سوم ق.م.

    نوع دیگری سفال از مناطق شمال فلات ایران به سمت داخل فلات نفوذ می کند که به سفال خاکستری معروف است.

    این نوع سفال چرخساز می باشد و از نظر سبک ساخت و تزیینات تحت تاثیر ظروف فلزی هم عصر خود قرار گرفته است .

    سفال خاکستری با تکنولوژی بالا و در کوره ای مخصوصی که سفالگر بخوبی در آن کنترل حرارت و میزان اکسیداسیون فعال را اعمال می کرده است پخته شده اند.

    فرهنگ سفال خاکستری از اوائل هزاره سوم ق.م.

    در مناطق باستانی یانیک تپه اردبیل ، تورنگ تپه گرگان ، تپه حصار دامغان شناسائی شده است.

    سفال خاکستری براق در طول عصر آهن یعنی از اواسط هزاره دوم ق.م.

    به بعد در اکثر نقاط فلات ایران گسترش یافت و در همین دوره به اوج زیبائی ، ظرافت و پیشرفت تکنیکی در ساخت و پخت و و تزیین رسید.

    از نیمه های هزاره اول ق.م.

    با رونق فلزکاری صنعت سفالگری رو به افول می رود بطوریکه در دوران تاریخی سفالهای ساخته شده عمدتاً بسیار خشن و بدون نقش هستند و از ظرافت سفالهای پیش از تاریخی خبری نیست اوج تمدن و هنر سفال در ایران به دوره سلجوقی باز می گردد و لعاب های زرین فام این دوره ، از آثار هنری بی نظیر در دنیا شناخته شده است.

    تا کنون نمونه سفالهای پیش از 800 محوطه باستانی ایران ، در دوره های فرهنگی پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی فلات ایران در بانک سفال ایران ذخیره شده است.

    بیشترین تعداد مربوط به مناطق شمال مرکزی و شمال غرب ایران می باشد.

    در حال حاضر ذخایر اطلاعاتی بانک سفال ایران برای آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه تهران مورد استفاده قرار می گیرد.

    لازم به ذکر است، پژوهشگران علاقمند ان دیگر نهادهای آموزشی و پژوهشی کشور نیز میتوانند از اطلاعات این بانک استفاده نمایند.

    تاریخچه هنر سفالگری در ایران سفالینه‌هاى هخامنشى بعضى برحسب اتفاق و تصادف و برخى طى کاوش‌هاى علمى در قلمرو این سلسله از میدان‌ها و مکان‌هاى معروف مشخصى مثل تخت‌جمشید، شوش، همدان، یا سرزمین‌هاى هخامنشى که امروزه خارج از مرزهاى سیاسى فعلى ست، یافت شده‌اند.

    سفال‌ها داراى نقوش و خطوط خلاصهٔ رنگین بوده یا به‌صورت تجسم حیوان و انسان در ترکیب ظرف در آمده‌اند.

    سفال را با خمیره زرد، قرمز، قهوه‌اى سوخته، خاکستری، سیاه و در اندامى ساده یا اندکى متکلف مى‌ساخته‌اند و در ترکیب آنها اغلب شن و ماسه وجود دارد.

    بخشى از ظروف سفالین این دوره با خمیره‌اى از کائولن یا خمیر شیشه ساخته شده و داراى اشکال زیبایى به‌صورت تُنگ‌هاى دهانه باریک، قمقمه، عطردان یا بخوردان هستند.

    ابداع ظروف ته مخروطی، ویژه تخت‌جمشید بود.

    لعاب قرمز رنگ (صورتى یا آجری)، لعاب متداول دوره هخامنشى است.

    پس از آن لعابى ساخته‌اند که از مس و کبالت نتیجه شده و رنگ ظروف را به سبز کمرنگ متمایل به آبى و کبود تغییر داده است.

    در کاوش‌هاى تخت‌جمشید تعدادى سفالینه به‌صورت گلابدان قرمز رنگ، قمقمه سفالین با رنگ‌آمیزى سفید و زرد کمرنگ، قمقمه سفالین به‌شکل حیوان و نیز سفالینهٔ کوچک دهانه گشادى به‌صورت لیوان کشف شده است.

    سفالینه‌هاى لعابدار و بدون لعاب و نیز ظروف سنگى فراوان نیز در این میدان تاریخى و اطراف آن یافت شده که برخى از آنها در موزه ایران باستان موجود هستند.

    آجرهاى مزین و آغشته به لعاب رنگین در این دوره از شاهکارهاى لعابکارى محسوب مى‌شوند.

    در این شیوه سطوح سفال و کاشى را با کنده‌کارى و منبت‌ به‌صورت نقوش هندسی، گیاهى و انسانى متقاطع در مى‌آوردند و در فواصل کنده‌کارى‌ها و شیارها اندود لعاب را به آن مى‌افزودند.

    بیشتر آجرهاى رنگین نقشدار لعابى در شوش و تخت‌جمشید که شاهکار هنر کاشى‌کارى هفت رنگ است با همین روش تولید شده‌اند.

    کاشى‌هاى رنگین و لعابدار شوش مربوط به کاخ ”هدش“ است که اغلب تصاویر فردى و جمعى اشخاص و حیوانات و هیولاها و نقش گل و بوته‌هاى شبیه به تخت‌‌جمشید در آن به‌چشم مى‌خورده است.

    در سنگ‌فرش حیاط غربى تعدادى کاشى که مشتمل بر قسمتى از نقوش یک شیر بالدار و شاخدار است پیدا شده و قطعات زیادى مشابه آن در تالار غربى به‌د‌ست آمده است.

    و سفالینه هایی هم که در همدان به دست آمده حکایت از دستان هنر مند و هنر دوستی که با ظرافت و حساسیت ویژه ای ساخته شده اند می کند تکه‌هایى از نقوش گاو بالدار و بخش‌هایى از یک بدنهٔ کاشى‌کارى مشتمل بر یک ردیف سربازان جاویدان در منطقه همدان یافت شده است.

    قطعات متعدد دیگرى از بدنه‌هاى کاشى‌کارى شامل نقوش سربازان جاویدان نزدیک دروازه شرقى منطقه کاخ‌ها به‌دست آمده و صفوف دیگرى از سربازان زیر شالودۀ دروازه متعلق به کاخ اردشیر دوم کشف در شوش کشف شده که مربوط به دوره سلطنت داریوش اول است.

    در برخى موارد نقوش هندسى و گل و بوته زینت‌بخش بالاى بدنه‌هاى کاشى‌کارى بوده است.

    سفال‌گرى دورۀ هخامنشى چندان هماهنگ با سایر رشته‌هاى هنرى مانند سنگ‌تراشی، معمارى ...

    .

    پیشرفت نکرده و حتى دچار رکود و انحطاط نیز شده است.

    آجرهایى که در بناهاى دوران هخامنشى به‌کار رفته یا لعابدار است یا بدون لعاب.

    آجرهاى بدون لعاب بیشتر در شوش به‌کار رفته و در ابتدا روى حیواناتى چون گاومیش بالدار، شیر شاخدار و بالدار، یا حیوانات افسانه‌اى و اسطوره‌اى دیگر نقش‌ شده بود.

    این آجرها را با گل‌رس قالب نزده‌اند، بلکه گل را با ماسه مخلوط کرده در قالب‌ها قرار داده و پس از خشک شدن به کوره برده‌اند.

    آجرهاى لعابدار را پس از حرارت مختصرى که در کوره به آن مى‌دادند، با لعاب آبى‌رنگ روى آن نقش کرده و مجدداً به کوره مى‌بردند.

    پس از حرارت دادن از کوره بیرون آورده و پس از رنگ زدن بخش‌هاى رنگ نخورده دوباره به کوره مى‌بردند.

    این قطعه‌ها به رنگ آبی، سفید، زرد یا سبز بود و نقوش آنها مجموعه‌اى از نقش‌هاى نباتات، حیوانات، حیوانات اسطوره‌اى یا سربازان و گارد شاهنشاه بود.

    نقوش روى آجر بیشتر در شوش به‌کار رفته است.

    در تخت‌جمشید هیچ‌یک از رنگ‌هاى اصلى آجرهاى لعابدار محفوظ نمانده است.

    علت کمبود ظروف سفالى در دوران هخامنشى در عدم شناسایى و کشف آن در ساختمان‌ها و مکان‌هاى زیست مردم عادی، روستائیان، سربازان و خدمتکاران این بوده است که ابزار و لوازم زندگى مجلل مانند جام‌هاى برنز، نقره و طلا در دسترس نداشتند و از نظر معیشت و زندگى اقتصادى با طبقه حاکم و دربار فاصله داشتند.

    هنر دوران هخامنشی، هنرى شاهانه بود.

    علاقه به ظروف طلا و نقره و سنگ‌هاى حجارى شده و لاجورد و سایر مواد و مصالح قیمتى باعث شده بود که توجه به سفال و ظروف سفالین کم شود.

    بنابراین دوره هخامنشى دوره ترقى و تکامل ظروف گرانبهاى زرین و سیمین و جواهرات و نیز تکوین آثار معمارى باشکوهى است که در تخت‌جمشید، شوش، همدان، پاسارگاد و مناطق خارج از مرزهاى سیاسى فعلى باقى مانده است.

    ظروف و اشیاى سفالى براى مردم عادى تولید مى‌شده که متأسفانه از نظر ظرافت و زیبایى و کاربرد قابل مقایسه با سفالینه‌هاى ماقبل هخامنشى نیست.

    سفالینه‌هاى به‌دست آمده از قلمرو شاهنشاهى عبارت از قمقمه‌هاى سفالى با لعاب خیلى کمرنگ شیرى و سفید، و کوزه‌هاى دسته‌دار یا بى‌دسته خاکسترى و غالباً ساده و بدون نقش هستند.

    دورهٔ اشکانیان برخى از قلمرو اشکانیان در خارج از سرحدات سیاسى فعلی، از جمله سوریه، بین‌النهرین، و ترکمنستان قرار داشته است و بیشترین سفال‌هاى این سلسله را باید در این میدان‌هاى تاریخى جستجو کرد.

    در داخل فلات مرکزى ایران، آثار اشکانیان تخریب و دگرگون شده و اغلب برحسب اتفاق به‌صورت پراکنده پیدا شده است.

    تکنیک ساخت سفال لعابدار و بدون لعاب در این دوره از نظر سبک، جنس، اندام و کاربرد، ادامهٔ سفال‌سازى دوران هخامنشى و قبل از آن است.

    در دورهٔ اشکانیان صنعت لعاب‌دهى پیشرفت قابل ملاحظه‌اى کرد و به‌خصوص استفاده از لعاب یک‌رنگ براى پوشش جدار داخلى و سطوح خارجى ظروف سفالین معمول گردید.

    همچنین غالباً قشر ضخیمى از لعاب بر روى تابوت‌هاى دفن‌شده اجساد کشیده مى‌شده است.

    در این دوره به ظروف لعابدار با چند دید آئینی، زیبایى و کاربردى مى‌نگریستند.

    در زمینهٔ سفالینه‌هاى بدون لعاب نیز سفالگران اشکانى آثار متنوعى عرضه کرده‌اند که از ظروف لعابدار بهتر و مقاوم‌تر ساخته شده است.

    بعضى از آنها ساده و متداول و در اشکال کوزه، تنگ، سبو، ابریق، کاسه و پیاله‌دار هستند و برخى از لحاظ اندام‌شناسى سفال، داراى مفاهیم درونى و رمزى هستند و به شکل حیوانات شکار، اهلى و چهارپایان مفید و باربر ساخته شده‌اند.

    هدف سفالگران از خلق چنین ظروفی، بیان مفاهیم زندگی، حیات، فراوانى خوراک و دستیابى سهل و آسان به خواسته‌هاى ذهنى بوده است.

    دورهٔ ساسانى سفال دورهٔ ساسانى بیشتر مربوط به محوطه‌ها و بناها است و در قبور این دوره کمتر اثرى بر جاى نهاده‌اند.

    زیرا قبور این دوره ”استودان“هایى است که اجساد را به ‌منظور دفع فساد در فضاى باز بالاى صخره‌ها قرار داده‌اند و سپس استخوان‌ها را در منسوجى پیچیده و در این استودان‌ها که از خمره‌ها و تابوت‌هاى سفالى یا چوبى ساخته شده بودند دفن کرده و در کمرهٔ کوه‌ها، حفره‌ها و درون صخره‌ها یا خاک دفن مى‌کردند.

    سفال دورهٔ ساسانى بیشتر از کاوش‌هاى مدائن (تیسفون)، کیش، دامغان، تخت سلیمان و شوش به‌دست آمده و به‌طورکلى سفال لعاب‌دار و ساده این دوره ادامه روش سفال‌سازى دورهٔ اشکانى است.

    این سفال‌ها با خمیرهٔ گل رس ورز داده شده و منقوش به خطوط کنده با طرح نیمدایره‌هاى درهم و برهم؛ منقوش به طرح قالب خوردۀ متنوع و محصور بین خطوط موازى و چهارخانه؛ داراى نوشته‌هاى قلم سیاه؛ لعاب‌خورده به شکل کوزه‌هاى دو دسته که این گروه ادامه سفال‌هاى دو دستهٔ دورهٔ اشکانى است؛ همچنین سفال با خمیرهٔ کائولن و لعاب قهوه‌ای، سبز، آبى و سربى کمرنگ که بیشتر ظروف لعاب‌دار دوره ساسانى از این گروه هستند و نیز سفال قالب‌خورده با نقوش برجسته و نیم برجسته لعاب‌دار یا بدون لعاب که در دورهٔ اسلامى نیز این روش ادامه مى‌یابد.

    رنگ سفال‌هاى نخودى مایل به قهوه‌اى و داراى سطوح متخلخل است.

    برخى از سفالینه‌ها که کوزه‌هایى دو دسته هستند به لعاب قهوه‌ای، سبز، سربى و فیروزه‌اى آراسته شده‌اند.

    در این ظروف برخلاف دورهٔ اشکانی، لعاب به‌صورت نازک روى محصول سفالین را پوشش مى‌داد که هم به‌صورت شفاف و هم مات وجود داشت.

    سفال‌هاى کنده‌شده و قالب‌خورده یا لعاب‌دار این دوره، آثار اولین مرحلهٔ تجدید حیات صنعت سفال‌گرى و لعاب‌کارى متعالى و درخشان دوران اسلامى به‌شمار مى‌روند.

    در این دوره از مواد شیشه معدنى و ترکیب آن با اکسیدهاى سرب، آلومینیوم، روی، سدیم و رنگیزه‌هاى مس، کبالت، منگنز و غیره استفاده کرده و آنها را به‌طور جداگانه گداخته و تغییر شکل داده‌اند، سپس این ترکیب را سائیده، پودر آن را در آب حل کرده و به‌عنوان لعاب روى ظرف کشیده‌اند.

    در دورهٔ ساسانیان علاوه بر هنر کاشى‌سازى هنر موزائیک‌سازى نیز متداول گردید.

    مخصوصاً پوشش دو ایوان شرقى و غربى بیشابور از موزائیک به رنگ‌هاى گوناگون و تزئینات گل و گیاه و نقوش از اشکال پرندگان و انسان را در بر مى‌گیرد.

    عصر ساسانى یکى از درخشان‌ترین ادوار تولید و صنعت به‌طور کلى در ایران است.

    در این دوره هنر و صنعت به اوج کمال خود رسید.

    از اختصاصات صنایع ساسانى ایجاد سبک و اسلوب جدیدى در تزئین نماى ساختمان با گچ‌برى و گل و گیاه است که داراى اصول موزون و نقش‌هاى تکرارى و تقارن است.

    هنرهاى کاشى‌کاری، معرق‌کاری، موزائیک و کاشى‌هاى لعاب‌دار، در دورهٔ ساسانى به کمال رسید.

    دوران اسلامى پس از گسترش اسلسام به مروز هنر کاشى‌کارى یکى از مهم‌ترین عوامل تزئین‌ و پوشش براى استحکام بناهاى گوناگون به‌ویژه بناهاى مذهبى گردید.

    یکى از زیباترین انواع کاشى‌کارى را مى‌توان در بناى قبه‌الصخره به تاریخ قرن اول هجرى مشاهده کرد.

    از اوایل دوره اسلام کاشى‌کاران و کاشى‌سازان ایرانى هنر کاشى‌کارى را با خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده یعنى اسپانیا نیز برده‌اند.

    بشقاب طلاکاری شده ابتدایی، کشف شده در نیشابور، مربوط به قرون 4-3 هجرى هنرمندان ایرانى از ترکیب کاشى‌هایى با رنگ‌هاى مختلف به شیوه موزائیک نوع کاشى‌هاى را به‌وجود آوردند و خشت‌هاى کاشى‌هاى ساده و یک‌رنگ دوره قبل از اسلام را به رنگ‌هاى متنوع آمیخته و نوع کاشى هفت رنگ را ساختند.

    همچنین از ترکیب کاشى‌هاى ساده با تلفیق آجر و گچ نوع کاشى‌هاى معقلى را پدید آوردند و به این ترتیب از قرن پنجم هجرى به بعد کمتر بنایى را مى‌توان مشاهده کرد که با یکى از روش‌هاى سه‌گانه فوق و یا کاشى‌هاى گوناگون رنگین تزئین نشده باشد.

    در قرون اولیه حکومت اعراب در شرق، سلسله‌هاى مستقل ایرانى مانند طاهریان، سامانیان و صفاریان تشکیل گردیدند که در هر یک از این دوره‌ها سبک هنر ویژه‌اى مهم از دورهٔ ساسانى در شهرهاى مختلف به‌وجود آمد.

    مثلاً در دورهٔ سامانیان هنرهاى مختلف چون سفال‌سازی، فلزکارى و معمارى توسعه یافت و شهرهاى معروفى چون بخارا، سمرقند و نیشابور از مراکز مهم هنر به‌اصطلاح اسلامى آن روز گردید.

    از اوایل دوره اسلامى تا قرن چهارم هجری، گچ‌‌بری، نقاشى و سنگ‌کارى بیشترین تزئینات بناهاى مذهبى و غیرمذهبى را در بر گرفته و به‌نظر مى‌رسد بهره‌گیرى از تزئینات آجر تا قبل از حدود ۳۰۰ هجرى چندان متداول نبوده است.

    در سفال‌گری، اعراب مانند سایر صنایع و هنرها، جز مذهب و حفظ و زبان خویش براى ایران چیزى نداشتند.

    در شهرهاى بلخ، سمرقند، بخارا و نیشابور دورهٔ رنسانس و احیاى واقعى ادبیات و هنر آغاز شد و پا‌به‌پاى آن هنر سفالگرى وارد مرحله جدیدى شد.

    اولین گام ساخت ظروفى بود که جاى طلا را گرفت؛ این ظروف را با گِل رس زرد رنگ شکل دادند و بدنه آن را با پوسته غیرشفاف لعاب اندود مى‌کردند و پس از پخت در کوره، طرح و نقش مورد نظر را با لعاب قلع روى آن تصویر مى‌کردند و دومین بار آن را به کوره مى‌بردند و تحت شرایط اتمسفر و کور، دودآلود، اکسید قلع به یک ورق نازک طلایى یا قهوه‌اى مایل به قرمز تبدیل مى‌شد.

    به این ترتیب در سدهٔ سوم هجرى سفال‌سازان نیشابور این روش را توسعه دادند و ظروفى تولید کردند که جانشین ظروف زرین دوران‌هاى تاریخى شد و به ظروف زرین فام موسوم گردید.

    خلاقیت سفالگران سامانى پس از دستیابى به لعاب جلادار، توجه به نقش و طرح روى سفال بوده است.

    نقش مناسب جانوران، پرندگان، خطوط و نوشته‌هاى کوفى که تا آن روز فقط در صحیفه قرآن به‌چشم مى‌خورد و هنوز وارد هنر سفال‌گرى ظروف نشده بود، توسط سفالگران سامانى و به‌تدریج سایر نواحی، به‌صورت تزئینى دوره ظروف را فرا گرفت.

    محصولات سفالین سده‌هاى اولیه اسلامى در خراسان هنر بدیع و نوظهورى است که با آثار سایر نقاط ایران در همین دوران اختلاف فاحش دارند.

    پس از دو سدهٔ اول هجری، در سدهٔ سوم هجرى سفال‌سازى اسلامى در ایران با ترکیب شیوە‌هاى سفال ساسانی، انواع ظروف بدون لعاب و نیز لعاب یک‌رنگ را تولید کرد و اعم تزئینات از قبیل نقش‌هاى کنده، مهر و قالب‌خورده را افزوده از گل و گیاه و پرونده و جانور را روى سفالینه‌ها ایجاد کرد که از شوش، نیشابور، ساوه و رى یافته شده است.

    سفالینه‌هاى سده اول و دوم دوران اسلامى داراى شیوه‌هایى به تبعیت از صنایع سفال‌سازى دوره ساسانى است.

    لعاب سبز و آبى مشابه خمره‌هاى لعابدار شوش متداول است.

    در طى سه سدهٔ اولیهٔ اسلامى علاوه بر اجراى لعاب‌هاى ساده به تبعیت از صنایع دوره ساسانی، کوزه‌ها و خمره‌ها و اشیاى سفالیتى ساخته مى‌شد که یا ساده بودند یا این‌که با تزئینات گیاهى و جانورى و نقوش اسلیمى و گل و برگ آراسته مى‌شدند.

    همچنین از لعاب سربى یک‌رنگ با نقوش کنده، لعاب سربى و چند رنگ پاشیده با نقوش کنده استفاده مى‌شد.

    ابتکار دیگر در سدهٔ سوم هجرى در نیشابور، ری، شوش، استخر و گرگان که به‌وسیلهٔ سفال‌گران به‌عمل آمده ساخت و تولید ظروف زرین‌فام بود.

    شاید هنرمندان مسلمان در تکاپوى دستیابى به علم کیمیا بودند تا از مواد نازل و پستى چون خاک ‌رُس ظروف تولید کنند که با ظروف زرین و سیمین دوران تاریخى ایران پهلو بزند.

    ظروف سفالین لعاب‌دار با تزئینات خط کوفى ساده و آرایشى که انواع آن از سدهٔ سوم هجرى به بعد به‌وسیله سفالگران سامانى در نیشابور و ماوراءالنهر تولید شده، از محصولات ممتاز سفالگرى دوران اسلامى به‌شمار مى‌رود.

    در سدهٔ چهارم خطوط کوفى با گل و برگ و نقوش اسلیمى در آمیخت و در سدهٔ پنجم با نقوش پرنده و مرغ پیوند خورد.

    در سدهٔ چهارم و پنجم هجرى سفالگران بیشتر توجه خود را به گذشته ایران معطوف کرده، به تولید سفال‌هایى با نقوش برجسته دست زدند که در مجموعه سفال‌هاى دوران اسلامى شهرت بسیار دارند.

    این نوع ظروف به دلیل استفاده از طرح‌هاى دوران تاریخى ایران مانند نقش اسفنکس‌هایى با بدن شیر و سر انسان، عقاب، اسب، شیر و مرغ عنقا، به ظروف گبرى معروف شده است.

    دوران سلجوقى عصر سلجوقى یکى از درخشان‌ترین دوره صنایع اسلامى است که با پیروى از سنت‌هاى گذشته، هنرهاى مختلف به‌خصوص معمارى به‌حد اعلاى شکوفایى خود رسید.

    در هنر سفال‌سازى ساخت انواع ظروف سفالین توسعه یافت.

    در دوره سلجوقی، کاشان، جرجان و نیشابور داراى کارگاه‌هاى معتبرى بود و ظروفى نازک با تزئیناتى برجسته به‌صورت شاخ و برگ و ساقه گیاهان و گل‌ها یا خطوط کوفى و اسلیمى تولید مى‌شد.

    ظروف مشبک نیز از تولیدات این دوره بود.

    برخى از ظروف مشبک را به‌صورت دو پوسته یا دو جداره تولید مى‌کردند که پوستهٔ خارجى براى زیبایى و پوستهٔ داخلى در کاربرد مفید ظرف دخالت داشته است.

    این‌گونه ظروف دو پوسته را به شکل پرنده و صراحى و تنگ ساخته‌اند.

    بیشتر آنها به شکل مرغ و خروس هستند و به همین ”مرغ صراحی“ نام یافته‌اند.

    هر دو پوسته را جداگانه مى‌ساخته‌اند و سپس بهم متصل کرده و پس از پرداخت و لعاب‌کارى مى‌پخته‌اند.

    روشى که در سدهٔ ششم هجرى در اغلب میدان‌هاى فرهنگ سفال اسلامى دوره سلجوقى متداول شد به نقاشى زیر لعاب یا قلم مشکى معروف گردیده است.

    مراکزى که عموماً در این شیوه تولیداتى را عرضه داشته‌اند عبارتند از: جرجان، نیشابور، سمرقند، آمل و ساری سفال بدون لعاب و لعاب‌خوردهٔ دورهٔ سلجوقى طرح‌هاى تزئینى برجسته‌اى دارد که به تقلید از صنایع فلز و گچ ایجاد شده است.

    تزئین کوزه و آبخورى و خمره‌هاى کوچک به‌وسیلهٔ قالب انجام مى‌شد و روش قدیمى‌تر آن تزئین با مهر به طریق فشرده و با استامپ بوده است.

    این ظروف سفالى بدون لعاب عبارتند از اشکال پرندگان، جانوران و طرح‌هاى گیاهى و کتیبه‌ها و نقوش هندسى و انسانى.

    ماده اولیه و فن کوزه گری گل کوزه گری از رسوبات رودخانه هایی بدست می آید که حداقل سی چهل سال از عمرشان گذشته است.

    در صد شن این خاک که رس نامیده می شود، باید به اندازه معینی باشد زیرا اگر چه شن زیاد بر استحکام کوزه می افزاید ولی ساختنش را بی اندازه دشوار میکند، به همین دلیل خاک چند منطقه مختلف را که از نظر میزان شن با هم متفاوت است مخلوط می کنند.

    خاک را در محوطه خارج از کارگاه انبار می کنند و به مرور قسمتهائی از آن را برای تهیه گل به داخل کارگاه حمل می کنند.

    شش هفت ساعت پس از ساختن گل، آن را با آب نمک مخلوط می کنند.

    نمک موجود در گل موجب سفیدی رنگ کوزه و خوش طعمی آب می شود.

    پس از دو سه ساعت لگد مالی، روی گل را با قطعات نایلن می پوشانند.

    فردای آن روز ‹‹پیش کار›› تکه های کوچکی از گل را بر می دارد و پس از لگد مالی مجدد، روی سکو ، کنار ‹‹اوستا کار›› که سازنده کوزه است می گذارد و با دست، خوب مالش یا به قول خودشان ‹‹ورز››(varz) می دهد و آنها را ‹‹چونه›› (chone) می کند.

    در این هنگام ‹‹اوستا کار›› وارد عمل میشود.

    ‹‹اوستا کار›› پشت چرخ کوزه گری می نشیند و با پا، چرخی را که زیر پایش قرار گرفته می چرخاند.

    این چرخ با محور چوبی خود، صفحه مدور کوچکی را که روی سکو، مقابل ‹‹اوستا کار›› است و قالب چرخ نامیده می شود به حرکت می آورد (طرح شماره –1) ‹‹اوستا کار›› چانه را (تکه گلی را که ‹‹پیش کار›› آماده کرده، روی سکو کنار وی گذاشته) بر می دارد و روی قالب چرخ می گذارد.

    همچنانکه گردش قالب چرخ، گل را به چرخش می آورد، ‹‹اوستا کار›› با فشار ماهرانه انگشتان دست و با حرکات مخصوصی که به سر و گردن و نیم تنه اش می دهد، به گل شکل می بخشد.

    برای سهولت کار مرتباًٌ پنجه هایش را با آب نمک خیس می کند با به گل نچشبد.

    ابتدا از گل استوانه ای می سازد، سپس دهانه اش را تنگ می کند و شکل کوزه به آن می دهد.

    در طرح شماره –2 مراحلی را که یک تکه گل طی می کند تا به شکل کوزه درآید می بینیم.

    کوزه های ساخته شده را چند ساعتی در گوشه ای از کارگاه می چینند تا آبش کمی خشک شود، سپس ‹‹دسته کوزه›› را که از همان گل کوزه درست شده است ولی برای استحکام بیشتر با کرک گیاه مخصوصی بنام ‹‹کرک››(Karak) با موی بز مخلوط کرده اند، بر گردن آن می چسبانند.

    فردای آن روز که آب کوزه کمی کشیده شد، آن را پرداخت می دهند.

    ‹‹اوستا کار›› کوزه را وارونه یعنی از سر روی صفحه متحرک می گذراد و در حالی که کوزه به دو خود می چرخد، با مهارت گلهای اضافی آن را می تراشد به نحوی که ضخامت همه اندامهایش با هم متناسب و سطح بدنه اش صاف شود.ضربات ملایمی که ‹‹اوستا کار›› به بدنه کوزه می زند و طنین صدای آن نشان می دهد که ضخامت هر قسمت به اندازه شده است یا نه.

    پس از ‹‹ پرداخت››، کوزه ها را از محوطه کارگاه بیرون می برند و می چینند و آفتاب می دهند.

    مدتی که کوزه ها پرداخت شده باید در آفتاب بماند بستگی به شدت تابش نور خورشید دارد.

    برای خشک شدن کوزه، به طور متوسط دوازده ساعت آفتاب ملایم لازم است، حال اگر تابش آفتاب تند و شدید باشد دو سه ساعت کافیست و اگر ضعیف باشد در سه روز.

    تقریباً هر پانزده بیست روز یکبار که تعداد کوزه های ساخته شده به هفتصد هشتصد رسید، کوزه ها را با ترتیب خاصی در ‹‹کوره›› می چینند و مدخل آن را با آجر و گل تیغه می کنند، سپس زیر ‹‹کوره›› را که ‹‹آتشخون››(Atesxon) نامیده می شود روشن می کنند.

    مدت بیست ساعت کوزه ها را حرارت می دهند که البته هشت ساعت آخر، حرارت تندتر می شود.

    وقتی شعله های آتش از سوراخ بالای ‹‹کوره›› زبانه کشید نشانه آنست که کوزه ها پخته شده و ‹‹کوره›› باید خاموش شود.

    معمولاً سی چهل کوزه در خلال حرارت دادن می شکند.

    به هر حال کوزه های پخته شده را از کوره بیرون می آورند و بدین ترتیب، ساختن کوزه خاتمه می یابد.

  • فهرست:

    عنوان صفحه
    مقدمه 2
    سفال 4
    تاریخچه هنر سفالگری در ایران 9
    دورهٔ اشکانیان 12
    دورهٔ ساسانى 13
    دوران اسلامى 15
    دوران سلجوقى 18
    ماده اولیه و فن کوزه گری 19
    کارگاه و کوره 22
    نقش کوزه، انواع آن و سفالینه های دیگر 24
    کوزه گران و موقعیت اجتماعی آنان 24
    کاربرد های مختلف کوزه 25
    سفالگری پیش از اسلام 26
    سفالگری بعد از اسلام 30
    منابع و مآخذ 36


    منبع:

    کتاب سفال ایران، فن و هنر سفالگری، پیشینه سفال و سفال‌گری در ایران

    موسسه باستان شناسی ایران

    موزه ملی ایران

    سایت فرهنگ و هنر  www.farhanggoftego.com

    سایت فرهنگسرا  www.farhangsara.com

    www.tebyan.net

(‌و خداوند انسان را از گل کوزه‌گری آفرید) ابداع این هنر متعالی با استفاده از مواد و مصالح پست و نازلی چون خاک،‌ حکایت تبلور جمال و زیبایی است که در مفهوم جاودانه خود از کران قرآن و آفرینش انسان از گل ریشه گرفته است. سفال یکی از خلاقیت‌های ماندگار انسان از دوره نوسنگی و ما قبل تاریخ است. هیچ کدام از مصنوعات و ساخته‌های فکر و اندیشه انسان از نظر ارزانی و فراوانی مواد اولیه در ...

هنر: حکایت هنر حکایت انسانها است. انسانهای در بند کشیده که تازیانه های بیداد قامتشان را استوارتر و محکم تر کرده است و در تمامی سالهای سراسر ظلم و بیداد و اسارت هنر تنها دریچه برای رساندن پیامهای مظلومانه و مقاومت های سر سختانه آنها بوده است. هنر نه تجملی و نه اضافی است. بلکه هنر تبلوری از حس زیباشناسی و خلاقیت های انسانی است و در خدمت زندگی قرار گرفته است. هنر یعنی زیبا شناسی، ...

سفالگری باستانی هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعه‌های کوچک سفال که به ظاهر ناچیز به نظر می‌رسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران می‌رساند. فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، کسانی که درکوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به ...

مقدمه: زمانی که بشر به استفاده از ظروف سفالین پرداخت، دست ساخته هایش بسیار ابتدائی و عاری از هر گونه تزئین یا پوشش لعاب بود، ولی بتدریج که ذوق و سلیقه و حسن زیبائی شناسی قوت گرفت ظروف سفالین به نقوش گوناگون و سپس به پوشش لعاب آرایش داده شد. کاوشهای باستانشناسی در محوطه های باستانی ایران موید آن است که تسلسل و تکامل ساخت ظروف بی لعاب در قرون متمادی حفظ گردیده و هنرمندان سفالگر با ...

سفالگری باستانی هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعه‌های کوچک سفال که به ظاهر ناچیز به نظر می‌رسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران می‌رساند. فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، کسانی که درکوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به ...

تعریف از مجموعه تعاریف صنایع دستی، به نظر می رسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران ارائه گردیده، دقیق تر و جامع تر باشد؛ چرا که با وضعیت فعلی این صنعت و هنر ارزنده انطباق بیشتری دارد: صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ...

تعریف از مجموعه تعاریف صنایع دستی، به نظر می رسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران ارائه گردیده، دقیق تر و جامع تر باشد؛ چرا که با وضعیت فعلی این صنعت و هنر ارزنده انطباق بیشتری دارد: صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ...

تاریخچه‌ای از هنر ایران پیش از سلجوقی ذوق هنری و مایه های نخستین هنردوستی در سرزمین ایران از زمان هخامنشیان و پیش از آن وجود داشته است. حجاریهای غنی و با عظمت و پرشکوه که قبله گاه خاور باستان است و صنعتگران ماهر احساس زیبائی و نبوغ خود را در بسیاری از هنرها، خاصه ظروف فلزی و گلی نشان داده‌اند. حجاریهای عظیم که در سینه کوهها، لحظه‌های طلائی در هنر معماری، پارچه‌های ظریف با نقوش ...

مقدمه: هنر اقوام و ملل در حکم حرکتی است بالنده، تحت تاثیر شرایط ویژه اجتماعی- اقلیمی مسلط بر محیط زیست انسانها و محل نشو و نمای آنان. هنرهای ملی، عموما نشانه هایی است از سیر تکامل فرهنگ و اوضاع و احوال ویژه هر قوم. انسان ابزار ساز برای گردآوری ، حمل و تقل و نگهداری خوراک و اشیا مورد نیازخود احتیاج به سبد و پس از آن ظروف سفالین پیدا کرد. و بدین گونه پس از سبد بافی سفالگری کهن ...

خلق الانسان من صلصال کالفخار خداوند انسان را از گل کوزه گری آفرید ماده ی سفالگری گل است.گل دردستها جان می گیردو به شکلهای مختلف در می آید. مثل کوزه وظروفی که نقشهای برجسته دارند. سفالگری به عنوان یکی از بر جسته ترین مظاهر هنر اسلامی دارای نقوش متنوعی بوده که همواره با اعتقادات دینی وتصورات هنرمند از هستی عجین بوده است. فن وهنر سفالگری ایران به علت جنبه های گوناگون اقتصادی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول