جهت نور در عکاسی، چه از نوع دیجیتال باشد یا آنالوگ، نور همه چیز است.
نه تنها نور تنها چیزی است که دوربین احساس میکند، بلکه زاویهای که نور به سوژه میتابد نیز تاثیر زیادی بر جلوه عکس میگذارد.
در این نوشته قصد داریم توضیحی ساده از تاثیری که محل منبع نور بر عکس می گذارد برایتان ارائه دهیم.
دوربین دقیقا مشابه آنچه که ما مشاهده میکنیم را نمیبیند.
چشمهای ما نه تنها با نور محیط تطبیق مییابند، بلکه میتوانند نواحی تاریک و روشن موجود در یک صحنه را با وضوح نسبتا مشابهی ببینند.
یک دوربین نمی تواند چنین کاری نماید.
اگر منبع نور فقط بالا یا پشت دوربین باشد دید تک بعدی دوربین سوژه را بصورت تک بعدی نشان میدهد.
بنابر این برای نشان دادن پستی و بلندی جسم زاویه تابش نور مهم میباشد و ترکیب نور وسایه می تواند حالت عکس را تغییر دهد.
هر منبع نور را میتوان با نشان دادن محل آن روی یک کره نشان داد.
عکس میتواند با توجه به شکل سوژه، محدوده دید دوربین، و محل منبع نور تا حد زیادی تغییر نماید.
در عکاسی در هوای آزاد، باید به نحوه تابش نور خورشید به سوژه توجه نمایید.
در یک روز بسیار آفتابی سایهها تند و در یک روز ابری سایهها نرم تر و نور پخش تر میباشد.
در عکسهای زیر مطالب مربوط به نور بصورت تصویری شرح داده میشود.
در این عکسها منبع نور مصنوعی است، اما موضوع عنوان شده در مورد نور خورشید نیز صادق است (اگر در همان موقعیت نسبت به سوژه باشد).
در این عکسها موقعیت دوربین و همچنین سوژه ثابت است و فقط موقعیت نور تغییر مینماید.
شکل کوچک کنار هر تصویر محل منبع نور را نشان می دهد.
شکل 1 شکل 2 در شکل 1 منبع نور تقریبا در بالای سر و جلوی سوژه واقع شده است.
توجه نمایید که سایه اندکی در صورت وجود دارد و عمق تصویر کم است.
در شکل 2 منبع نور کمی پایینتر است و اندکی به کنار آورده شده است.
دراین حالت یک طرف از سوژه سایه و در نتیجه عمق بیشتری دارد.
با تغییر محل منبع نور به سمت بالاتر و کنارتر تصویر تغییر بیشتری مینماید.
این موضوع در شکلهای 3 و 4 نشان داده شده است که تقریبا مشابه عکسی می باشند که در وسط روز زیر نور خورشید گرفته شود.
شکل 3 شکل 4 در شکل 3 منبع نور تقریبا در بالای سر قرار دارد.
این مورد شبیه نور خورشید درهنگام ظهر است.
در این تصویر ابروها روشن شده و چشم در سایه قرار گرفته است.
توجه نمایید که سایه روی بازوها و آرنج آنقدر شدید است که جزئیات آنها کاملا محو شده است.
در تصویر 4 منبع نور کمی به سمت پشت سوژه منتقل شده و بخشی از نور از روی زمین به سوژه بازتابیده است.
در این حالت گرچه بیشتر سوژه در سایه قرار دارد ولی نور بیشتر مشخصات مهم را روشن نموده است.
شکل 5 شکل 6 در شکل 5 نور کاملا از پشت سوژه تابیده و سوژه بصورت نیمرخ تاریک شده است.
جزئیات اندکی قابل مشاهده است ولی بطور کلی سوژه نامفهوم است.
نهایتا در عکس 6 در پایین و کنار سوژه قرار دارد و اثری همانند نور خورشید در اواخر روز را ایجاد نموده است.
پایین بودن ارتفاع نور انحناها و برجستگی سوژه را بخوبی نشان داده است.
همانطور که دیده شد با تغییر زاویه منبع نور تاثیر شگرفی روی نحوه ثبت تصویر ایجاد گردید.
ولی نور تنها عاملی نیست که بر کنتراست و سایههای عکس تاثیر میگذارد.
عوامل دیگری موثر میباشند که به عنوان کیفیت نور از آنها نام برده میشود.
کیفیت نور به تندی یا ماتی نور اطلاق میشود.
نور مستقیم درخشان نوری تند محسوب میشود.
نور تند جزئیات ریز را بطور اغراق امیزی بزرگ مینماید و سایههای عمیقتری را ایجاد میکند.
این نور برای نشان دادن الگوی سطوح مناسب است.
نور مات نوری پخش شده همانند نور خورشید پشت ابر است.
نور مات تمایل به کم جردن جزئیات اشیاء و صاف نشان دادن الگوی سطوح دارد.
اگر نوز به اندازه کافی پخش شود، سایهها بطور کامل از بین رفته و تصویر دارای حداقل کنتراست میشود.
کنترل نور یک نورسنج متوسط گیر مرکزی بیشتر دوربین های دیجیتال اتوماتیک از نورسنج متوسط گیر مرکزی استفاده میکنند.
در این نوع نورسنج اهمیت بیشتر به ناحیه مرکزی کادر داده میشود تا به اطراف آن.
این نوع نورسنجی همیشه بهترین حالت ممکن نیست و ممکن است سوژه در محل مناسب قرار نگیرد.
در چنین شرایطی معمولا منوالها توصیه میکنند که ابتدا دوربین را روی سوژه فوکوس نمایید و سپس کادر مورد نظرتان را بگیرید.
بیشتر دوربینها از شاتر دو مرحلهای استفاده میکنند، هنگامی که شاتر تا نیمه فشرده شده است فوکوس و نور را تنظیم میکنند و هنگامی که تا آخر فشرده شوند عکس گرفته میشود.
در این سیستم هرآنچه که در مرکز تصویر باشد و فوکوس روی آن انجام شود، نور نیز روی آن تنظیم خواهد شد و بنابر این جسمی که در مرکز قرار دارد تاثیر زیادی بر کل تصویر خواهد گذارد.
در بعضی شرایط نتیجه چندان مطلوب نیست، ممکن است سوژه خوب نورسنجی و فوکوس شده باشد، ولی بقیه عکس دارای نور زیاد یا کم باشد.
با در نظر گرفتن شرایط می توان با گرفتن عکس بعد از تنظیم فوکوس و نورسنجی خودکار و ترکیب بندی دوباره، نتیجه بهتری گرفت.
برای فهم بهتر این موضوع به دو عکس زیر دقت نمایید.
فوکوس و نورسنجی خودکار در مرکز کادر انجام شده فوکوس و نورسنجی روی شاخه واقع در بالای سمت چپ صورت گرفته و تصویر دوباره ترکیب بندی شده است تصاویر بالا با چند ثانیه فاصله گرفته شدهاند.
در تصویر اولی عکاس ابتدا کادر را اتخاب کرده و عکس را گرفته است.
چون تنظیم فوکوس و نورسنجی خودکار در مرکز تصویر انجام شده است تصویر شارپ بوده و اشیاء واقع در جلو بخوبی نورسنجی شدهاند.
ولی یک جزء مهم و جالب عکس یعنی سقف سبز رنگ خانه و آسمان با نور بیش از حد گرفته شده است.
دلیل آن ساده است، نورسنج دوربین این صحنه را بر اساس سوژه تاریکتر و جذب کننده نور، یعنی درخت واقع در جلوی تصویر نورسنجی نموده است.
چون نورسنج اهمیت بیشتر را به این ناحیه از کادر داده است، پس زمینه کمی پرنور شده و رنگ سبز سقف تقریبا ناپدید شده است.
برای گرفتن عکس پایینی، تنظیم نور و فوکوس با گرفتن مرکز دوربین روی آسمان و شاخهها در بخش بالای سمت چپ انجام شده است.
سپس با نگه داشتن شاتر تا نیمه، کادر بندی تصویر دوباره مثل عکس اولی انجام شده است.
چون ناحیه انتخاب شده در مرکز دارای ترکیب بهتری از درخت و آسمان است، نتیجه کار عکسی است که نورسنجی بهتری دارد.
بهبود نتیجه کار را میتوان با توجه به سقف ساختمان فهمید که اکنون به رنگ سبز واقعیاش دیده میشود.
نورسنج دوربین چگونه کارمی کند.
برای تنظیم درست نور، تمام دوربین های دیجیتال بر اساس اطلاعات نورسنجشان کار می کنند.
نورسنجها در چند نوع مختلف وجود دارد، اما در مود دوربین های دیجیتال می توان آنها را به دو دسته کلی تقسیم نمود: آنهایی که نور رسیده به سنسور تصویر را اندازه می گیرند و آنهایی که نور وارد شده به خود دوربین را بر اساس این معیار که چقدر به لنز نزدیک می باشند اندازه گیری می کنند.
در این دو سیستم، اولی پیچیده تر و دقیقتر است.
نورسنجی از میان لنز (TTL) بیشتر دوربین های دیجیتال از نورسنجی مرسوم به TTL استفاده می کنند.
TTL مخفف عبارت “Through The Lens” به معنی از میان لنز بوده و به معنی این است که همان نوری را که سنسور دوربین احساس می کند اندازه گیری می نماید.
این اندازه گیری می تواند به چند طریق انجام شود که معمول ترین آنها عبارتست از: متوسط گیری مرکزی (Center-Weighted)، نورسنجی چند ناحیه ای یا ماتریسی (Segmented) و نورسنجی نقطهای.
تفاوت این روشها در این است که نور موجود در کادر تصویر را چگونه اندازه گیری می کنند.
در عکسهای معمولی، بیشتر دوربین های بر اساس متوسط گیری مرکزی یا چند ناحیه ای نورسنجی می کنند که در هر دو روش اندازه گیری نور بگونه ای انجام می شود که تقریبا برای کل کادر مناسب باشد.
نورسنجی نقطه ای معمولا برای کاربردهای خاص که نیاز به اندازه گیری نور در یک نقطه بخصوص از کادر می باشد و بقیه کادر اهمیت زیادی ندارد، مناسب است.
نورسنجی متوسط گیری مرکزی در نورسنجی متوسط گیری مرکزی که بیشتر در دوربینهای دیجیتال مورد استفاده است، نور وارد شده در کادر با اعمال اهیمت بیشتر برای نور موجود در مرکز کادر و سطوح کمتر اهمیت با دور شدن از مرکز به سمت حاشیه کادر اندازه گیری می شود.
د راین نوع اندازه گیری تقریبا 80 درصد اندازه گیری بر اساس مرکز کادر بوده و 20 درصد از نواحی اطراف کادر تعیین می شود.
این نوع اندازه گیری به این مفهوم است که هر چه که در مرکز کادر اندازه گیری شود، روشن یا تیره، تاثیر مهمی بر متوسط اندازه گیری شده و بنابر این ترکیب سرعت شاتر/دیافراگم تنظیم شده خواهد داشت.
بطو رخلاصه با قراردادن جسمی تاریک در مرکز تصویر باعث ایجاد تصویری خواهد شد که نور آن در مرکز مناسب میباشد، ولی در سایر مناطق کادر نور بیش از حد خواهد داشت.
بر عکس این موضوع نیز ممکن است.
این مشکل هنگامی پیش می آید که صحنه مورد عکاسی دارای تغییرانت زیادی در نور باشد، نظیر صحنه ای که در آن هم ناحیه درخشان نور خورشید قرار داشته باشد و هم سایه.
د ر چنین مواردی عکاس باید خود نور دوربین را تنظیم نماید به این صورت که یکبار با ناحیه سایه و یکبار با ناحیه آفتابی نورسنجی نماید و سرعت شاتر و دیافراگمی معادل میانگین نشان داده شده برای این دو ناحیه را انتخاب نماید تا ه ردو ناحیه در تصویر به خوبی نشان داده شوند.
نور سنجی چند ناحیه ای د رنورسنجی چند ناحیه ای صحنه مورد نظر با دقت بیشتری نورسنجی می شود.
سیستم کادر را به چند ناحیه تقسیم نموده و نور هر کدام از این نواحی را مستقل از بقیه نواحی اندازه گیری می نماید.
روش که کادر تقسیم بندی شده است، شکل نواحی اندازه گیری شده، و تعداد این نواحی تاثیر زیادی بر روی نتیجه نهایی نورسنجی خواهد گذارد.
تولید کنندگان مختلف از سیستم های چند ناحیه ای مختلف همراه با الگوریتم های متفاوتی برای تنظیم بهینه سرعت شاتر و دیافراگم دوربین استفاده می کنند.
سیستم چند ناحیه ای خصوصا روی دوربینهایی که سرعتهای شاتر و دیافراگم هایمختلفی را د راختیار دارند بسیار خوب کار می کند.
این سیستم در مورد دوربینهایی که سرعت شاتر و دیافراگم از پیش تعیین دشه دارند چندان موثر نیست.
علت ساده است، بر فرض نور خوانده شده از نواحی مختلف پس از متوسط گیری سرعت شاتر 187/1 در دیافراگم f5.6 را پیشنهاد میکند، اما اگر دوربین تنها دارای سرعتهای 125/1 یا 250/1 باشد، اعداد دقیق نور به نزدیکترین تنظیم های موجود سرعت شاتر یا دیافراگم گرد می شود و د رنتیجه د رعکس نورسنجی دقیقی که مورد نیاز بوده اعمال نمی شود.
نورسنجی نقطه ای در این روش تمام تصمیم گیری برای تنظیم نور دوربین بر اساس ناحیه کوچکی در مرکز کادر انجام خواهد شد و ناحیه دیگری مورد سنجش قرار نخواهد گرفت.
این نوع نورسنجی برای هنگامی که عکاسی می خواهد به ناحیه خاصی از صحنه توجه ویژه داشته باشد و آنرا از بقیه نواحی جدا نماید بسیار کارآمد است.
با نور سنجی برای نقطه انتخاب شده تنظیم نور فقط برای ناحیه مورد نظر صحیح خواهد بود.
نتیجه چنین نورسنجی این خواهد بود که ممکن است نور بقیه نواحی کمتر یا بیشتر از میزان طبیعی شود و هدف مورد نظر عکاس بدست میآید.
جبران نوری یکی دیگر از موارد مطرح در نورسنجی جبران نوری می باشد.
هر چند دوربین تمام تلاش خود را برای انتخاب بهترین تنظیم نور بکار می برد، ولی در بعضی مواقع کمی دخالت عکاس در تنظیم صورت گرفته می تواند عکس را تا حد زیادی بهبود دهد.
سیستم هاینورسنجی معمولا نوعی محدودیت در زیمنه روش اندازه گیری نور یا ایجاد خطا در بعضی از شرایط نوری دارند.
جبران نوری ابزاری لازم برای برطرف کردن این اشکالات است.
بیشتر نورسنجها ممکن است در شرایطی مثل صحنه های برفی یا سوژه های با زمینه روشن دچار سردرگمی و اشتباه شوند.
تصویر بالا نمونه ای از این گونه موارد است.
در این صحنه دوربین در تشخیص تنظیم نور صحیح برای دوربین دچا رخطا شده است.
سفیدی شدید برف باعث گردیده که نور سنج، نور کل تصویر را کمتر از حد لازم تنظیم نماید و در نتیجه نور عکس مثل نور هوای تاریک و روشن به نظر برسد.
این ایراد یکی از مشکلات معمول سیستم های نورسنجی است و در انواع مختلف سیستم های نورسنجی بطریقی اتفاق می افتد.
در شرایطی نظیر این حالت نشان داده شده کنترل جبران نوری مفید به نظر می رسد.
عکاس با استفاده از جبران نوری می تواند نرو اضافی به تصویر اعمال نماید.
واحد مورد استفاده برای اندازه گیری جبران نوری EV (مقدار نور) می باشد.
خیلی از دوربینهای دیجیتال و غیر دیجیتال چنین امکانی را دارند.
در اینجا همان عکس قبلی با جبران نوری +1EV گرفته شده است.
تصویر بطور قابل ملاحظه ای روشنتر شده و تمایل خاکستری رنگ برف و نور تاریک کل تصویر برطرف شده است.
در مثالی که اینجا نشان دادیم مشکل از درخشندگی شدید برف ناشی می شد که با تاثیر بر سیستم نورسنجی دوربین باعث اشتباه در تنطیم سرعت شاتر و دیافراگم دوربین می شد.
بر عکس این موضوع نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
در شرایطی که پیش زمینه عکس روشنتر از پس زمینه عکس می باشد نیز نور سنج دوربین در تشخیص نور درست دچار خطا می شود.
در این شرایط تصویر دارای نور بیشتر از میزان لازم است.
در این شرایط نیز می توا ن با استفاده از جبران نوری برای کم کردن تاثیر پیش زمینه استفاده نمود و تصویر را تا حد زیادی بهبود داد.
مثلا با انتخاب جبران نوری –½ EV یا –1 EV می توان بدون اینکه پیش زمینه دچار نور زیادی شود، نور پس زمینه را در حد لازم تنظیم نمود.
تاثیر مدهای از پیش تنظیم شده برنامه های دوربین همانطور که از نامشان برمی آید گزینه های از پیش برنامه ریزی شده ای هستند که سرعت شاتر یا دیافراگم را بر اساس منظوری که از آنها خواسته شده است تنظیم می نمایند.
یک برنامه تنظیم شده برای حالت ورزشی یا پرتحرک اولویت را بجای عمق میدان به سرعت شاتر می دهد تا حرکتها را ساکن نماید و یا یک مد مربوط به منظره بجای سرعت شاتر اولویت را به دیافراگم می دهد تا بتواند عمق میدان بزرگتری ایجاد نماید.
این دو متغیر با یکدیگر پیوند خورده اند: هر چه نور بیشتر باشد (دیافراگم بزرگتر) یعنی سرعت شاتر بیشتر است ، و هر چه عمق میدان بیشتر باشد (دیافراگم کوچکتر) به مفهوم آهسته تر بودن سرعت شاتر میباشد.
بااستفاده از یک مد برنامه ریزی شده در تنظیم نور عکس اشتباهی پیش نمی آید، هر چند که بااستفاده از یک مد نا مناسب ممکن است تصویرکاملا تحت تاثیر قرار گیرد.
مثلا اگر یک برنامه اولویت دیافراگم برای شرایطی که نور کافی وجود ندارد انتخاب شود، سرعت پایین شاتر که توسط برنامه اجبار می شود می تواند باعث مات شدن تصویر در اثر لرزش های اندک دوربین روی دست شود.
چگونه حساسیت ISO با نور در ارتباط است مقیاس ISO برای فیلمهای عکاسی – که به معنای سرعت واکنش شیمیایی فیلمدر برابر نور و یا حساسیت آن در برابر نور است – به دوربین های دیجیتال انتقال داده شده است.
تمام سازندگان دوربین دیجیتال معادل ISO را برای سنسورهای تصویری دوربینهایشان تعریف می نمایند.
هر چه عدد ISO کوچکتر باشد سنسور کندتری داریم ، بنابر این سنسوری که دارای ISO100 می باشد، تقریبا شبیه فیلم با ISO 100 عمل مینماید.
ضمنا به این معنی است که سنسور ISO 40 آهسته تر از یک سنسور با ISO 100 به نور پاسخ می دهد و نیاز به سرعت شاتر آهسته تر یا یک لنز با دیافراکم بازتر نسبت به ISO 100 دارد.
مقیاس ISO سنسور در دوربین دیجیتال محدوده نوری دوربین را محدود می نماید.
نظیر فیلمها که با حساسیت های مختلف تویض می شوند، می توان حساسیت سنسورهای دوربین دیجیتال را بصورت الکترونیکی تغییر داد.
معمول است که مشخصات دوربین دیجیتال را با محدوده ISO ان بیان می کنند، مثلا 40 – 80 یا 60-120.
شبیه به فیلمها با بالا بردن ISO دوربین های دیجیتال می توان عکسهایی را که با حساسیت پایینتر قابل گرفتن ن نبود گرفت، ولی اگر از آن بدرستی استفاده نشود، باعث ایجاد تاثیرات ناخواسته ای بر تصویر می شود.
در فیلمها با بالا رفتن حساسیت نقاط ماده حساس روی فیلم بالا می رود، ولی در سنسورهای دیجیتال با بالاتر رفتن حساسیت، در عکس حالت نقطه نقطه و نقاط رنگی نا خواسته ایجاد می گردد.
بنابر این پیشنهاد می شود برای اینکه بدانید در چه هنگامی و در چه شرایطی مقیاس ISO بالاتر بهترین جواب را می دهد و در چه شرایطی دچار مشکل می شود دست بکار شوید و با تجربه مشخصات دقیق دوربینتان را بدست آورید.
چون اکثر دوربین ها تبلیغات زیادی در مورد سیستم های کاهش نویز و حساسیت بالایشان می کنند که در بیشتر شرایطی که واقعا به این امکانات نیاز است جواب مناسبی نمیدهند.
مدهای فلاش دوربین های دیجیتال دارای مدهای فلاش مختلفی می باشند.
در این نوشتار خلاصه سعی می شود توضیحی بر مدهای مرسوم و اثر آنها داده شود.
مد Fill In Flash در این مد هر چند ممکن است شرایط نوری محیط به فلاش نیازی نداشته باشد دوربین مجبور به فلاش زدن می شود.
به این مد ، مد فلاش اجباری Forced Flash نیز گفته می شود.
استفاده از این مد راهی برا ی اضافه نمودن نور به ناحیه جلویی تصویر (سوژه)، بدون در نظر گرفتن میزان نور در زمینه است.
د رمثال زیر اثر فلاش نشان داده شده است.
از مجسمه در مقابل یک جعبه نور عکس گرفته شده است که اثری شبیه به عکاسی از سوژه در مقایل یک زمینه نورانی ایجاد می نماید.
سوژه تحت تاثیر نور شدید زمینه قرار گرفته است.
در این تصویر از فلاش استفاده شده و سوژه به وضوح نشان داده شده است.
مد فلاش تاخیری Slow Synch Flash این مد فلاش اجازه گرفتن پیش زمینه روشن و پس زمینه تاریک را به عکاس می دهد.
این گزینه ویژه فلاش معمولا برای عکاسی از سوژه ای که در مقابل منظره شب قرار دارند استفاده می شود.
در این مد، دوربین از سرعت شاتر آهسته استفاده می کند و فلاش در یک لحظه در حین عکاسی روشن می شود.
سرعت شاتر آهسته اجازه ثبت روشن پس زمینه را می دهد ، در حالی که با زدن فلاش، نور به پیش زمینه تابانده شده و سوژه نیز به وضوح در تصویر ثبت می شود.
تصاویر زیر در فتوشاپ ایجاد شده اند، ولی اثر فلاش تاخیرث چیزی شبیه به اثر نشان داده شده در زیر می باشد.
بدون فلاش با فلاش تاخیری فلاش زود هنگام (First Curtain Flash) این مد فلاش با زمان فلاش زدن دوربین در حین گرفتن عکس ایجاد می شود.
از آنجا که زمان تابیدن نور فلاش بسیار کمتر از زمان عکاسی است – زمانی که شاتر باز است – زمان دقیقی که در حین عکاسی فلاش زده می شود بر روی تصویر تاثیر می گذارد.
این مد به این معنی است که فلاش در اولین لحظه باز شدن شاتر روشن می شود.
تصویر به دست آمده سوژه را به روشنی نشان می دهد، اما از آنجا که شاتر بیشتر از زمان فلاش زدن باز می ماند، مسیر نقاط نورانی روی سوزه به صورت ردی در تصویر که از سوژه خارج می شود باقی می ماند.
فلاش زود هنگام، توجه نمایید که نور چراغ اتومبیل به بیننده القا می کند که اتومبیل به سمت عقب حرکت می کند.
فلاش دیر هنگام (Second Curtain Flash) در این مد فلاش چند میلی ثانیه قبل از بسته شدن شاتر روشن می شود.
نتیجه به دست آمده اثری عکس فلاش زود هنگام دارد.
سوژه یا مردم در پایان حرکت نشان داده شده دیده خواهند شد و باعث می شود که رد حرکت در پشت آنان دیده شود.
فلاش دیر هنگام، توجه نمایید که رد نورهای ماشین در پشت آن دیده می شود که اثری طبیعی تر ایجاد می کند.
مدهای فلاش دیگری نیز در دوربین های دیجیتال وجود دارد مانند کاهش قرمزی چشم و فلاش اتوماتیک که به علت واضح بودن کار آن توضیحی در مورد آن نمی دهیم.
مهار کردن نورهای شدید گاهی طبیعت مناظر بی نظیری به ما اهدا می کند, ولی نور آن طور که باید با قابلیتهای دوربین و فیلم سازگاری کامل ندارد.
این مقاله به ارائه راه حلهائی برای بهبود این شرایط می پردازد.
بگذارید با خودمان رو راست باشیم، دنیا که برای عکاسان و خواسته های آنها خلق نشده است.
حتماً برای همه پیش آمده است که در مکانی باشند با منظره ای زیبا و ترکیب بندی فوق العاده در پیش روی آنها, ولی نور کنتراست شدیدی برای عکس گرفتن از آن ایجاد کرده است.
فن آوری عکاسی, چه با فیلم و چه دیجیتال, دارای یک سری محدودیتهائی است.
یکی از بزرگترین این محدودیت ها رویاروئی با قابلیت های محدود عکاسی از محدوده نور ها و اجسام, در مقایسه با آنچه که ما می بینیم, است.
به همین خاطر ما در این مقاله, از میان تمام راه حلهای ممکن, سه راه حل برای برطرف کردن این مشکل ارائه می دهیم: فیلتر, فلاش و پردازش دیجیتالی.
فیلترها حتی در عصر دیجیتال هم کاربرد دارند.
با پیدایش عصر دیجیتال, بر تعداد عکاسانی که باور دارند که کامپیوتر می تواند همه کاری برای آنها انجام دهد و حتی نیاز به فیلترها را منتفی نماید, افزوده می شود.
درست است که عکاسان قدیمی که امکان استفاده از کامپیوتر را نداشتند, استفاده های زیادی از فیلترها می بردند, ولی عکاسان دیجیتال نیز باید چند تائی فیلتر همراه خود داشته باشند.
با وجود اینکه کامپیوتر کارهای بسیاری مثل کنترل طیفها را می تواند برای شما انجام دهد, ولی نباید فراموش کنید که دارای محدودیتهائی نیز میباشد.
اگر شما در زمان عکاسی بتوانید طیفهای نوری تصویر خود را کنترل نمائید, بعداً کار کمتری با کامپیوتر باید انجام دهید.
تفاوت نوری میان آسمان و پیش زمینه در زمان گرگ و میش هوا بسیار زیاد است.
گرفتن عکسی که در آن هم آسمان و هم پیش زمینه دارای نور مناسبی باشند, بدون استفاده از فیلتر کاهنده تقریباً غبر ممکن است.
در تصویر سمت راست, صخره جلوی تصویر به درست نور سنجی شده است, ولی آسمان کاملاً رنگ باخته است.
در تصویر سمت چپ, با استفاده از یک فیلتر کاهنده دوتکه(تراکم خنثی دوتکه), علاوه بر کاهش نور آسمان, صخره ها به همان وضوح دیده می شوند.
یکی از فبلترهائی که هر عکاسی باید داشته باشدم فیلتر کاهنده دوتکه (Graduated Neutral-Density) است.
این فیلتر یک مزیت بسیار بزرگ برای عکاسانی است که می خواهند تصویری زیبا از یک منظره فوق العاده داشته باشند.
بسیاری از شما این فیلتر را می شناسید و شاید هم از آن استفاده می کنید, ولی برای تازه کارها توضیح مختصری درباره آن می دهم.
این فیلتر نیمی شفاف و نیمی دودی است.
این دو قسمت با تغییر تدریجی شفافیت, در وسط به یکدیگر متصل شده اند.
فیلتر امکان چرخش را به شما می دهد تا بتوانید قسمت تیره را بر روی قسمت پر نور منظره خود قرار دهید.
در این شرایط قسمت شفاف, محدوده تاریکتر منظره شما را پوشش می دهد.
نتیجه این می شود که قسمت تاریکتر منظره بدون هیچ تغییری مستقماً فیلم یا سنسور دوربین شما را متاثر کرده, در حالیکه قسمت پر نور کمی تاریکتر می شود.
نحوه اتصال دو نیمه این تغییر روشنائی را پنهان می کند.
این قابلیت به شما کمک می کند که منظره ای با محدوده بزرگتری از طیف های نوری که در شرایط عادی غیر ممکن بنظر می رسید, را ثبت کنید.
بیشترین کاربرد این فیلتر در عکاسی از مناظر است.
آسمان چندین مرتبه از زمین روشنتر است, وهمین باعث می شود که عکسها در مقایسه با آنچه ما با چشم می بینیم, غیر طبیعی بنظر بیایند.
با یک فیلتر کاهنده شما می توانید قسمت تیره را بر روی آسمان منظره قرار دهید, در اینصورت آسمان کمی تیره تر شده و توازن نوری میان آسمان و زمین ایجاد می شود.
اگر فیلتر شما از نوع پیچی است, نمی توانید آنرا بچرخانید و ممکن است در تنظیم آن و منظره خود دچار مشکل شوید.
ولی اگر از فیلتر های چهارگوش استفاده می کنید, براحتی می توانید آنرا جهت تنظیم با منظره در گیره اش بچرخانید و یا جابجا کنید.
فیلترهای کاهنده تنها برای گرفتن روشنائی آسمان بکار نمی روند.
تصویر سمت راست, در حالی صخره در سایه قرار دارد که علفزار بالای تصویر توسط آفتاب عصرگاهی روشن شده است.
اگر بر اساس صخره نوردهی کنیم, علفزار بالای تصویر بمراتب روشنتر خواهد شد.
فبلتر کاهنده این مشکل را برطرف می کند.
باید توجه داشته باشید که خط سایه بالای تصویر, بصورت نا منظم است.
برای رسیدن به بهترین نتیجه باید خط میانی فیلتر را با خط سایه تنظیم کنید.
گالن راول استاد استفاده از فیلتر کاهنده در عکاسی از مناظر طبیعی است.
به هر یک از عکسهای او که نگاه می کنید, رنگهای غنی را چه در آسمان و چه در زمین می بینید, چیزی که در حالت عادی و بدون استفاده از فیلتر امکانپذیر نمی باشد.
او گاهی نیز از چند فیلتر برای تشدید تاثیر آنها استفاده می کند.
او آنها را به آرامی حرکت داده و می چرخاند تا به تاثیر مورد نظر خود دست یابد و وضعیت فیلترها بر منظره منطبق شوند.
فیلتر های کاهنده با درجات مختلف شدت عرضه می شوند.
پر مصرفترین آنها فیلترهائی با یک یا دو پله (stop) کاهش نور هستند.
اگر می خواهید تنها یک فیلتر بخرید و یا نمی خواهید بیش از یک فیلتر بهمراه ببرید, من توصیه می کنم که فیلتر با دو پله کاهش را تهیه کنید.
این فیلتر بیشترین کاربرد را در عکاسی بخصوص در عکاسی از مناظر طبیعی را دارد.
فیلترهای کاهنده بصورت رنگی و معمولاً با یک تا دو پله کاهش نور نیز عرضه می شوند.
این نوع از فیلترها در عین حالیکه باعث تخفیف نور می شوند, مایه رنگ ها را نیز افزایش می دهند.
مثلاً شما زمانی از یک فیلتر کاهنده آبی استفاده می کنید که آسمان منظره شما خاکستری و رنگ باخته است.
با این کار هم از شدت نور آسمان می کاهید و هم رنگ مایه آبی به آسمان می دهید.
یک فیلتر نارنجی هم می تواند در زمان طلوع و غروب آفتاب بکار آید.
از فیلترهای کاهنده می توان برای هر موقعیتی که کنتراست نوری زیادی وجود دارد, استفاده کرد.
برای مثال می توان به این نمونه ها اشاره کرد: قرار دادن وسط فیلتر روی خط بالائی جنگل درختان کاج مشرف به کوههای پوشیده از برف؛ استفاده از قسمت تیره برای گرفتن انعکاس آفتاب از سطح آب.
چگونه نور سنجی کنیم؟
شما هم می توانید از سیستم نورسنجی متوسط گیر مرکزی و یاماتریسی برای رسیدن به یک تصویر مناسب استفاده کنید.
با این حال گرفتن چند عکس با تنظیمات متفاوت شدیداً توصیه می شود.
اگر هم که از کاربران دوربین دیجیتال هستید می توانید نتیجه کار را در نمایشگر دوربین دیده تا صحت کار اطمینان حاصل نمائید.
جدای از تمام این حرفها بهترین کار بیرون زدن از خانه و تجربه کردن است.
فیلتر کاهنده یکی از فیلترهائی است که من همیشه بهمراه خود دارم, حتی با وجود اینکه مدتهاست از دوربین دیجیتال استفاده می کنم.
استفاده از آن ساده است و ارزش بکار بردن در وضعیت های نوری شدید, را دارد.
استفاده از فلاش فلاش اجباری (Fill-Flash) همان کاری را می کند که از اسم آن بر می آید, سایه های موضوع را با نور فلاش دوربین پر می کند.
بدون نور فلاش سایه ها بصورت حفره های سیاه و خالی و با کنتراست بالا ثبت می شوند.
در گذشته فلاش اجباری, بواسطه مشکلات فنی, تنها یک تکنیک حرفه ای بشمار می آمد, ولی امروزه دستگاه های پیشرفته عکاسی استفاده از آنرا برای همگان آسان و ممکن ساخته است.
نورسنج دوربین شما, تنظمیات مناسب را برای دو منبع نوری فلاش و نور محیط محاسبه کرده و تعادلی میان آنها بر قرار می کند.
فلاش اجباری برای موضوعاتی در فاصله میانی, مناسب است (شما می توانید یک درخت و یا صخره را با فلاش روشن کنید و لی برای یک کوه, نه).
فلاش های پیشرفته تر امکانات بیشتری برای فلاش اجباری در اختیار شما قرار می دهند.
برای رسیدن به یک تصویر منحصر بفرد در هنگام غروب, از فلاش اجباری برای پر کردن سایه های موضوعات نزدیک پیش زمینه استفاده کنید تا به یک تعادل در درخشش عناصر تصویر برسید.
شما می توانید استفاده از این تکنیک را با هر دوربینی که حتی فلاش سر خود دارد, شروع کنید.
اگر شما از دوربین های دیجیتال آماتور استفاده می کنید, می توانید از طریق منو, فلاش را فعال کنید.
این تنظمیات باعث می شود که در هنگام فشار دادن دکمه شاتر فلاش نیز زده شود, حتی اگر نور کافی برای گرفتن عکس بدون فلاش نیز وجود داشته باشد.
برخی از دوربین های 35 میلی متری و دیجیتال از نوع تک لنزی نیز دارای فلاش های سر خود هستند.
با بالا پریدن فلاش دوربین برای استفاده از فلاش آماده است و بطور خودکار تنظیمات نور سنجی را انجام می دهد.
در زمانی که نور محیط کم می شود, ممکن است دوربین شما در بعضی از مود های عکاسی, سرعت شاتر را برای عکاسی بدون سه پایه تنظیم کند, که این باعث تاریک شدن پس زمینه می شود.
برطرف کردن این مشکل بستگی به نوع دوربین دارد و عموماً شما می توانید در مود تقدم سرعت شاتر, از سرعت پائینتری برای روشنتر شدن پس زمینه عکس خود استفاده کنید.
اگر بازهم مشکل با اینکار برطرف نشد, اگر دوربین شما این قابلیت را دارد از مود پورتره در شب و یا فلاش تاخیری (slow-sync) استفاده کنید.
این مود ها معمولاً تعادل خوبی میان نور محیط و فلاش ایجاد می کنند.
استفاده از فلاش اجباری در عین حال بسیار حساس است.
در تصویر سمت راست, استفاده از فلاش اجباری علاوه بر آنکه باعث روشنتر شدن درخت در پیش زمینه شده است, ولی آنقدری نیست که باعث جلب توجه بیش از حد شود.
بزرگترین عیب فلاش های سر خود, محدودیت قدرت آنها است که می تواند در عکاسی در محیط خارج از آتلیه واقعاً مشکل ساز شوند.
امروزه فلاش های معمولی براحتی بر روی دوربین ها نصب شده و مانند فلاش های سر خود براحتی تنظیمات لازم را با دوربین انجام می دهند, ضمن اینکه با قدرت بیشتر خود, امکان بیشتری برای برقراری تعادل لازم با نور محیط را فراهم می سازند.
حتی با استفاده از برخی کابلهای اتصال دهنده خاص, شما می توانید از این فلاش در جای دیگری و بدون اتصال به دوربین, برای رسیدن به جلوه مورد نظرتان استفاده کنید.
فقط اینکار را با آگاهی کامل از محور دوربین و موضوع انجام دهید, زیرا که انعکاس نور می تواند بافت و جلوه های قابل توجهی ایجاد نماید.
شما باید بدانید که به چه قدرتی از فلاش اجباری احتیاج دارید.
اگر نور محیط از پشت به موضوع می تابد, از حداکثر توان فلاش استفاده کنید.
اگر نور محیط مستقیماً بر روی موضوع می تابد, استفاده زیاد از فلاش اجباری باعث پر شدن تمام سایه ها و در نتیجه از دست دادن جلوه سه بعدی موضوع می شود.
می توانید قدرت فلاش را یک پله کاهش دهید.
در این حالت, فلاش اجباری حفره های کوچک سایه را کمی پر کرده, در حالیکه هنوز ماهیت نوری و فرم سه بعدی آن حفظ شده است.
حتی می توانید برای رسیدن به جلوه های خاص از 1.5 و یا 2 پله کاهش نور استفاده نمائید.
بیشتر اوقات تنظمیات خودکار دوربین شما, تعادل مناسبی میان عناصر نوری تصویر ایجاد می کند.
تجربیات به شما کمک می کند تا دریابید که همه چیز چگونه کار می کنند.
اگر از دوربین دیجیتال استفاده می کنید, دیدن تصویر در نمایشگر دوربین برای بررسی تصویر می تواند بسیار مفید باشد.
برد موثر فلاش خود را همیشه در ذهن داشته باشید.
برد موثر فلاش بستگی مستقیم به نوع و مدل آن دارد.
ولی عموماً در نور روز, برای فلاش های سرخود بین 1.5 تا 3 متر است.
ولی برای سایر فلاش بسته به قدرت آنها این مقدار می تواند تا 5 متر هم برسد.
در تمام فلاش ها, برد موثر با کاهش نور محیط افزایش می یابد و شما می توانید از فلاش اجباری با برد بیشتری در زمان غروب آفتاب استفاده کنید.
اگر از تله فوتو استفاده می کنید, بخشی از پرتوهائی که جهت روشن کردن موضوع با زاویه باز از فلاش خارج می شوند, به هدر می روند.
برخی از فلاشهای حرفه دارای گزینه ای برای متمرکز کردن پرتوهای نور در هنگام استفاده از تله فوتو و در نتیجه افزایش برد موثر هستند.