درقرن سیزده پس ازحمله مغول به ایران وتسلط برآن، مغول ها تاثیر خود را به صورت هنر نو بر ایران به جا می گذارند که آن را می توان ناتورالیسم شرق دور نامید که بعد ها هنرایرانی آن را بسیار غنی کرد. فرش ایرانی که بی شک از صدها سال پیش تولید می شده ، نخست در قرن شانزده است که ظاهر می شود. یعنی تکامل و توسعه جامع فرش ایرانی نخست با آغاز دوران صفویان شروع وبا مرگ شاه عباس دوم درسال 1674 میلادی دوران طلایی هنر ایرانی و با آن دوران شکوفایی فرش ایرانی افول می کند. ( فرش شرق. نویسنده هاینس اِ . و ر. مارتین .) دردوران نوین فرش ایران بمثابه مرغوب ترین و مشهورترین فرش شرق به حساب می آید.
تحت حکومت صفویان بود که کارگاه های سلطنتی تولید فرش در شهرهای تبریز، کاشان، کرمان، اصفهان، شیراز و هرات به وجود آمدند.کمی دیرتر نخستین فرش مناطق چند خلقی قفقاز ظاهرمی شود،که درآن تاثیر فرهنگ فرش جنوب ایران، شرق دور وترک آشکار و این سبک شناسی قالب است. دین اسلام پس از تسلط برایران و آسیای مرکزی، نه تنها تاثیر خود را بر فرهنگ وهنر ایران گذاشت، بلکه درطرح برخی فرش های ترکمن مانند، نمازلیق( سجاده) برای عبادت و اجرای نماز البته با طرح ونقش خاص هندسی، نیز گذاشت. درقرن های بعدی که منطقه آسیای مرکزی منطقه تحولات سیاسی خلق ها شد، همچنان طرح و نقش ونگار فرش های ایرانی، ترکمنی و چینی تاثیرات خود را بر فرش های تولید شده می گذاشتند. مثلا فرش آنتیک سمرقند که درآن طرح و نقش ها ی فرش مربوط به موتیف های شرق نزدیک است، اسلوب و طرازی شکوفه های گل با زمینه سرخ ، سمبول خوشبختی چینی است . درحاشیه آن موتیف شاخ قوچ ترکمنی وجود دارد.
چادرنشینان ترکمن در طرح و نقش و نگار فرش های خود به دو سمبول اصلی گول Gül و گوًل Göl که به نادرست اغلب به یک معنی و مفهوم بکار می روند ، اکتفاء می کردند. گول Gül ، واژه ای است فارسی و به معنای گُل است. فرش های ترکمن گرچه می توانند گول Gül (گُل) شبیه هم داشته باشند ، اما در سمبول گوًل Göl ، مشخصه ویژه و اصلی فرش قبایل ترکمن ، تفاوت خود را نشان می دهند که هرفرش ازسوی قبیله خاصی بافته شده است. مانند، تکه، یموت، ساریق، قیزیل آیاق ،پنده/ سالور وکِرکی .
فرش ترکمن
چادرنشینان ترکمن ازگذشته های دور در منطقه ای از افغانستان تا مرزهای ایران و در امتداد ترکستان که تا دریای مازندران وسعت داشت، سکنی گزیدند. هسته اصلی این خلق در دوران نوین درجمهوری ترکمنستان ، ازبکستان ، جمهوری های خودمختارسابق قاراقالپاق ، منطقه جنوبی دریای آرال و بخش دیگری درایران زندگی می کنند.
ترکمن ها در منطقه بسیار گسترده آرال زیست داشتند. این منطقه شامل فلات وسیع و مناطق کوهستانی که ارتفاع آن تا هشتصد متر نیزمی رسیده بود. دراین دوران تنها درکناره های رودخانه ها وجود یک اقتصاد ساده شبانی امکان پذیر بود که با مهاجرت ازچراگاهی به چراگاه دیگرعملی می شد. پایه وزمینه تغذیه ترکمن ها را ،که گوسفندان دنبه دار و درکنار آنها تعدادی شتر و اسب تشکیل می داد، اما زیست آنان با یک جنگ مداوم با طبیعت و قهر آن تعیین شده بودند.
ترکمن ها نه تنها می بایست خودرا علیه تاثیر وقهر طبیعت حفظ می کردند، بلکه همچنین براثر این عوامل از مناطقی که به عنوان چراگاه آنان بود، باید همواره دفاع کرده وگسترش داده می شد. به این صورت شد که این خلق چادرنشین به یک خلق جنگجو تبدیل گشت،که تا آغاز سدهً بیستم می بایست اشکال زندگی خود راحفظ وازآن دفاع کند. اما بعدها برخی ازآنان به کشاورزی روی آورده واز یورت نشینی بیرون آمده و درشهرها و دهات اسکان یافتند و با شهرهای بزرگ و مناطق وسیع چون بخارا، مرو، پنده و خیوه که مراکز تجاری بودند، ارتباط پیداکردند و شروع به تبادل کالای خود یعنی فرش دربرابر نمک، غله، شکر، چای و . . . کردند.
این فرش های تعویض شده از طریق کاروان ها به شهرهای قدیمی و بزرگ روسیه و از آنجا به اروپا نفوذ می کردند. در مناطق دیگر شرق که بافت فرش توسط مردان و زنان انجام می شد، در نزد ترکمن ها تنها زنان بودندکه به تولید فرش می پرداختند. مردان ترکمن به گله و رمه ها رسیدگی می کردند و زنان بمثابه حاکمان یورت (چادر) به امور یورت ، خانه داری و رسیدگی به فرزندان و درکنارآن به تولید فرش پرداخته و تمام کارهای اولیه فرش اعم از تهیه و تدارک پشم و افکندن طرح فرش را انجام می دادند. فرش بافی در نزد ترکمن ها که توسط زنان انجام می گرفت، فاکتور مرکزی وعمده زندگی اجتماعی _ اقتصادی آنان بود،که از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. بویژه دراین عرصه برای بافت زین اسب که بمثابه سمبول قدرت ارزش داشت، دقت بیشتری به کاربرده می شد.کار زنان دراین راستا تنها به تولید فرش پایان نمی یافت، بلکه آنان بایستی نمد هم تولید می کردند، که دربرابر سرما مقاومت وهم کف پوشی داشته باشند. در شرق نزد هیچ خلق دیگری بجز ترکمن ها ، فرش و سایر موارد نساجی چنین هدفمند به گونه ای سنتی تولید نشده است.
اینکه ترکمن ها چه زمانی آغاز به بافتن فرش کرده اند، تعیین دقیق دوره آن دشوار است و نقطه نظر کاوشگران دراین مورد نیز بسیار متفاوت است. واقعیت این است که کهن ترین فرش ترکمنِ شناخته شده کمتر از هزار و هشتصد سال نیست، اما این به آن معنی نیست که پیش از این زمان هم نزد ترکمن ها فرش وجود نداشته است. زیرا دلیل آن وجود موتیف ها و طرح فرش هایی مانند، هشت ضلعی ها ی ترکمنی است که خود را در فرش های صد ها سال پیش از میلاد نشان می دهند.
نظریه ای که مدتها است تایید شده این است که ترکمن ها درآغاز به فرش های خود بمثابه اشیایی دارای کاربرد ناب ، بدون ارزش هنری می نگریستند. اما بعدها دراین نگرش تجدید نظر شد. دوره ای آغاز شد که ترکمن ها به ارزش هنری کاردست خود آگاه شدند وآنگاه این هنر ارزشمند بمثابه کالای قابل تعویض شناخته شد. اینکه چرا هیچ فرش آنتیک مخصوص ترکمن وجود ندارد ، پیش ازهرچیز به این دلیل است که منطقه زیستگاه ترکمن ها ، نخست درقرن نوزده میلادی بود که درارتباط تنگاتنگ با دنیای مدرن قرارگرفت.
پس از اینکه روسیه تزاری این منطقه را غصب کرد، به همراه آن نیزساختمان راه آهن آسیای مرکزی آغاز بکار کرد، که مسیرآن از راه کاروانی قدیم تاشکند به دریای خزر بود. فرش های ترکمن که در حکومت تزار مورد استفاده گرفت، اشرافیت روس را به سرعت شیفته خود کرد. فرش ترکمن توسط تجار روس که اکنون به این منطقه رفت وآمد می کردند به روسیه برده شد. اروپایی ها نیز که این فرش را در روسیه شناخته بودند، کمتر از اشراف روس شیفته فرش ترکمن نبودند. در این منطقه بزودی فرش ترکمن تبدیل به یک مسئله سیاسی شد. روسیه امکاناتی را می شناخت که این فرش را بصورت درجه یک با کیفیت بالا صادرکند و بخاطر مسائل سیاسی با ایران درآن دوران ، مرز ایران و هند را بست.
آنچه که ترکمن ها با سرزمین های همجوارخود معاوضه می کردند، ماده رنگی بود که خود تولید نمی کردند. اما بعدها دولت روسیه ازطریق راه حل دولتی، رنگ های موردکاربرد فرش را از اروپا به روسیه وارد کرد وتجار روس این رنگ ها را در قبال تعداد معین فرش ترکمن تعویض می کردند. قبل از این پدیده ، ترکمن ها رنگ های مورد نیاز خودرا ازگیاهان می گرفتند. پس از انقلاب اکتبر در روسیه و سال های پس ازآن، تحول بزرگی درفرش بافی ترکمن رخ داد. این تحول به نقش ونگار و کیفیت آن لطمه ای نزد. دراین دوران مانوفاکتورها و صنایع فرش بافی ایجاد شد که درآن فرش ترکمن با هدف صادرکردن آن بافته شد. تنها تفاوتی که این فرش های جدید داشت ، اندازه آنها بودکه با فرش های قدیمی ترکمن ، آنهم به علت تقاضای بازار فرش،اختلاف داشت. نام فرش های ترکمن ، نام قبایلی است که درآنجا بافته می شود. البته فرش هایی هم وجود داشت که خارج ازاین چارچوب بود، مانند فرش بخارا که آنهم می بایست به صورت استاندارد بافته می شد. درفرش ترکمن مشخصه های ویژه ای وجود دارندکه برای کاربرد مخصوص فرش خوانده می شوند مانند، اِنگسی Engsi یا اِنِسی Enessy ویا تکه اِنگسی جهت پردهً درِ ورودی یورت (چادر) به کار می رود، یا اُسمولدوق Osmolduk فرش پنج ضلعی زینتی که در عروسی ها روی شتر انداخته می شد، یا اینکه وارد یورت (چادر) میشدی اِنگسی آویزان بود یا هاچلو (هاچلی _ خاج لی ) روی زمین قرارداشت. گِرمِچ که برای پادری بود یا گهواره کودک که از فرش به این منظور تهیه شده بود.