فرش دستباف قفقاز و ارمنستان
شاخه بزرگ رشته کوههای قفقاز از ساحل شمال غربی دریای سیاه به طول 1100 کیلومتر و عمق میدان 100 تا 160 کیلومتر به طرف جنوب شرق و دریای مازندران(خزر) امتداد دارد به موازات آن و به طرف جنوب، قفقاز سفلی(شاخه کم ارتفاع) کشیده شده است که مرز شمالی منطقه ارمنستان را تشکیل می دهد قفقاز سفلی تعداد زیادی آتشفشان خاموش دارد که ارتفاع آنها به حدود 4000 متر می رسد.
برف و باران فراوان در قفقاز غربی، جنگل های انبوهی را به وجود آورده است. در قفقاز شرقی، میزان بارندگی کم و پوشش جنگلی منطقه محدود است. اما در این منطقه مانند تپه ماهورهای ارمنستان وجود مراتعی غنی شرایط و انگیزه لازم برای پرورش گوسفند را فراهم کرده است. به همین سبب تولید فرش در..... شرقی قفقاز متمرکز می باشد. پنبه محصول شیروان در فرشهای تولیدی این منطقه به کار برده شده و شیروان و قره باغ سابقه ی زیادی در تولید ابریشم دارند.
بر مبنای یک گزارش، سیصد و پنجاه ایل در منطقه قفقاز زندگی می کنند. تا قرن نوزدهم میلادی، دره های صعب العبور منطقه، تعدادی از ایلات را در مقابل نفوذ ایرانیها، ترکمنها، ترک ها و روسها محافظت می کردند. به سبب انزوای این ایلات، صنعت فرش بافی و طرح و نقش فرشهای آنها تا اوایل قرن بیستم میلادی بدون تغییر و تحول باقی ماند.
احتمالاً در اواخر قرن هیجدهم پیش از میلاد، اقوام هند و اروپایی مهاجرت به ارمنستان را آغاز کردند. در قرن هشتم قبل از میلاد، اقوام هند و اروپایی سیمرCimmerians و سیت Scyth به قفقاز هجوم آوردند. حدود ششصد سال پیش از میلاد، ارامنه به منطقه ای پر از تپه ماهور که نام آنها را بر خود دارد. کوچ کردند. آنها فرهنگی غنی را توسعه و گسترش دادند. مهارت آنان در عصاره گیری(از رنگهای گیاهی) و رنگرزی پشم، بدون تردید سهم بزرگی در شکوفایی و رونق هنر فرش بافی در این منطقه داشت.
فرمانروایان سلوکی، پادشاهی مستقل ارمنستان را تأسیس کردند. مرزهای ارمنستان بزرگ، گاه تا سواحل دریای خزر می رسید. پارتها و ساسانی ها، قفقاز را به طور کامل ضمیمه امپراطوری ایران کردند. در حدود سال 300 بعد از میلاد، کلیسای مسیحی ارمنی تأسیس شد.
قفقاز، در قرن سیزدهم میلادی توسط مغول ها و در قرن پانزدهم میلادی توسط ایرانیها تسخیر شد. در قرن شانزدهم میلادی ترکها آن را به ویرانی کشیدند. در سال 1590 میلادی، شاه عباس ناچار به ساز با ترکها شد. او قفقاز و ارمنستان و آذربایجان را به ترکها واگذار کرد و قرار شد هر سال دو هزار عدل ابریشم محصول قره باغ و شیروان، و همچنین مقدار زیادی فرش، به عنوان خراج به ترکها تحویل گردد. بعد از این واقعه، در بسیاری از ایلات فعالیت کارگاههای قالیبافی رو به زوال گذاشت.
قفقاز در دوره تسلط ترکها، سالهای سختی را سپری کرد. در سال 1603 میلادی شهر جلفا Julfa شاه عباس را به عنوان نجات دهنده خود به گرمی و اشتیاق پذیرا شد. در مراسم استقبال از وی، شهر جلفا با فرشهای زربفت، پارچه های ابریشمی زربفت، ساتن و ابریشم آذین بندی شده بود.
شهر جلفا در محل تلاقی راههای کاروان رو واقع شده و از طریق تجارت فرش، ابریشم، رنگهای گیاهی و اسب با روسیه و اروپا و چین، ثروت هنگفتی اندوخته بود. شاه عباس مصمم شد تا از صنعت و مهاجرت مردم ارمنستان به نفع ایران بهره گیرد. سیصد و پنجاه هزار ارمنی به داخل خاک ایران کوچ داده شدند. اهالی شهر جلفا به جلفای جدید، که درست در مقابل اصفهان پایتخت ایران بنا شده بود. منتقل شدند. مردم صنعتگر و توانمند جلفا، صنعت پر رونق فرشبافی(ایران) را تحرک تازه ای بخشیدند و صادرات فرش را تا نقاط دور دست توسعه دادند.
برای مدت دویست سال، قفقاز مجدداً مرز شمالی ایران شد. در این ایالت ثبات سیاسی- اجتماعی، رونق اقتصادی را سرعت بخشید، کارگاههای فرشبافی احیاء شدند. به ویژه به این علت که توسعه این کارگاهها برای خان ها شهرت و اعتبار به همراه می آورد.
سلیقه خانها و تقاضای آنها برای طرح و نقش های ایرانی، بر فرشبافی منطقه تاثیر گذاشت تعداد بیشماری از عناصر ایرانی در طرح و نقش فرشهای تولیدی به کار گرفته شدند که هنوز هم در فرشهای قفقاز دیده می شوند. اگر چه کم و بیش استلیزه شده اند. نام خاناتی که فرشبافی در آنها اعتبار و اهمیت داشت، امروزه، هم در عناوین فرش های گنجه Gendje شیروان Shervan، کوبا Kuba، ایروان Erivan، نخجوان Nakhichevan، باکو Baku، تالش Talish، با لنکران Lenkoran و قره باغ Karabagh، با شوشا Shusha باقی مانده است.
در ربع اول قرن نوزدهم میلادی، روسیه، قفقاز و ارمنستان و آذربایجان را تصرف کرد. در آستانه قرن بیستم، صنعت فرشبافی برای بعضی از نواحی، مهمترین منبع تأمین درآمد بود و بیش از نیمی از جمعیت این نواحی در این حرفه اشتغال به کار داشتند. امروزه، در منطقه قفقاز شرقی جمهوری های گرجستان Georgin، ارمنستان، آذربایجان و داغستان Degestan تشکیل شده اند. صنعت فرشبافی توسط دولت ترویج می گردد. فرش عمدتاً در کارگاههای تعاونی تولید می شود.
دست بافته های قفقاز بسیار دیر در اروپا شناخته شدند. حتی تا سی چهل سال پیش نیز، این فرشها به علت طرح و نقش انتزاعی آنها در بازار اروپا چندان خواستار نداشتند. در فرشهای اژدها(Carpet Dragon) بافته شده در قفقاز تصویر ساده شده اژدها، صحنه های جنگ حیوانات و برگهای درشت نخل به تناوب تکرار شده است.
ابتدا خیرگان این فرشها را به منطقه آناتولی نسبت می دادند و قدمت آنها را به حدود قرن پانزدهم میلادی به بعد، برآورد می کردند. زیرا " جنگ سیمرغ و اژدها" موتیف فرشهای نقش حیوانی Animal Carpets منطقه آناتولی است. اما اکنون مسلم شده است که این فرشها بافت منطقه قفقاز هستند. در قرن هفدهم میلادی، صحنه های جنگ حیوانات به تدریج جای خود را به موتیف های گل و بته Floral Motifs داد. بسیاری از ریزه کاریهای نقوش فرشهای قفقازی مربوط به قرون شانزده، هفده و هیجده میلادی، نشان از تأثیر و نفوذ طرح و نقش های ایرانی دارد.
فرش بافان قفقاز از هر طرح و ایده ی جدیدی بهره می گرفتند، خواه هرات باشد یا جوشقان و نقش های ترنج دار و نقش اژدها و یا نقوش گلدانی و درختی، اما نتیجه کار، به هر حال، نمونه ای قفقازی از این طرح و نقش ها بود.
در بعضی از نقاشیهای مربوط به قرن پانزدهم میلادی، فرشهایی با نقوش لوزی ساده، و یا ردیف خانه های مربع شکل یا ترکیبی از نقوش هشت ضلعی و کثیرالاضلاع کنگره دار و چنگک دار، دیده شده است. این گونه طرح و نقش ها، هنوز هم در فرشهای قفقازی مربوط به قرن بیستم میلادی تکرار می شوند. احتمالاً این ترکیب، طرح و نقش فرشهای قدیمی قفقاز بوده است.
طول بعضی از نمونه فرشهای قفقاز تا هشت متر می رسد. این گونه فرشهای طویل قاعدتاً باید در کارگاههای فرشبافی(و نه در کارگاههای خانگی) تولید شده باشند. در قرن هیجدهم میلادی، فرشها در اندازه های کوچکتری بافته می شد. اما برای طرح و نقش آنها، کماکان، از همان موتیف های قدیمی استفاده می شد. نقوش ترنج دار تا اواخر قرن هیجدهم میلادی کاربرد نداشتند. منطقه قفقاز را باید با فرشهای منطقه شمال غرب ایران، با هم مورد بررسی قرار داد.
بافت قالیچه های محرابی در قفقاز نیز رایج بوده است. اما قالیچه های محرابی بافت قفقاز طرح و نقش مخصوص به خود دارند.
در این قالیچه ها، محراب به صورت یک قاب(چهار چوب)، تمامی این قسمتهای مرکزی فرش را در میان گرفته است. معمولاً فقط خط فاصل طاق با یک نوار پهن مشخص شده است. طاق محراب چهار و گاه پنج و یا شش گوشه دارد. در بعضی از نمونه ها، داخل طاق محراب با نقوش تزیین و بدین ترتیب جای قرار گرفتن مهر نمازگزار مشخص شده است.
از قرن نوزدهم میلادی، طرح و نقش ها جا به جا شدند، بدین ترتیب که طرحهای اختصاصی یک ناحیه در مناطق دیگر به کار گرفته شد. به همین دلیل محل بافت بسیاری از فرشهای بافت قفقاز را، نه از دوری طرح و نقش، بلکه با توجه به نوع بافت و مواد اولیه و رنگ آمیزی آنها باید تعیین کرد. اگر چه در قفقاز منحصراً گره ترکی کاربرد دارد و تقریباً در همه موارد از تار پشمی سه لا تاب استفاده می شود. اما فرشهای بافت هر منطقه جزئیات و ویژگیهای مخصوص به خود را دارند.
قزاق- گنجه Kastak- Gendje
قزاق- گنجه، قسمتی از قفقاز سفلی و ارمنستان است که در محدودیت مثلث شکل واقع بین تفلیس Tiflis، ایروان و گنجه قرار گرفته است. در میان فرشهای قفقاز، تولیدات قزاق- گنجه طویل ترین پرز را دارند. نقوش آنها پیچیده نیستند. رنگ های مورد استفاده از لحاظ تنوع محدود به 5 تا 9 رنگ می باشند. رنگ های آبی، قرمز، فیلی، سبز و زرد عمده رنگ های مورد استفاده در فرشهای این منطقه هستند.
فرش های گنجه و قزاق از لحاظ بافت نیز با هم شباهت دارند. تار آنها از پشم خود رنگ سه لا تاب(و در موارد معدود دو لا تاب) است. پود آنها نیز از پشم خود رنگ قهوه ای یا قرمز رنگ شده(و گاو آبی) دو لا تاب است.
معمولاً بعد از هر ردیف گره بافی، دو یا چهار پود گذاشته شده است. در سایر مناطق قفقاز دو پود معمول است. طول پرز بین 6 تا 12 میلی متر است. رجشمار بین 600 تا 1200 گره در دسیمتر مربع می باشد. سرو ته فرش، نوار باریکی گلیم بافی شده است. روی دو تا سه جفت از رشته تارهای کناری، با پشم قرمز، قهوه ای و الوان شیرازه بافی شده است. اندازه فرشها تا چهار متر مربع(و در موارد نادر هفت و ده متر مربع) می رسد.
فرشهای قزاق از لحاظ تنوع نقوش، غنی هستند، صلیب و سایر ترنج های گوشه دار، بوته در هم ریخته(در بعضی نمونه ها به صورت نوارهای مورب،) گلهای برگ پهن(شبیه باد بزن) و لوزیهای ساده چنگک دار، اجزا و عناصر ویژه و متخصص به فرش های قزاق هستند.
فرشهای گنجه از لحاظ کیفیت، تنوع زیادی دارند. در مقایسه با فرشهای قزاق، طول پرز فرشهای گنجه و درازی آنها، کوتاه تراست. رنگ آمیزی فرشهای گنجه تنوع بیشتری دارد و کاربرد قرمز دانه با مقدار کمی رنگ آبی(قرمز قره باغ) بسیار رایج است. یک نوع قرمز تند شنگرفی نیز به کار رفته که اغلب در مقابل شستشو ثبات کافی ندارد و در نقوش سادگی کمتری دارند.
قره باغ Karabagh:
منطقه قره باغ در جنوب شرقی قزاق- گنجه قرار دارد. فرشهای قره باغ از لحاظ تنوع رنگ آمیزی و طرح و نقش، غنی هستند. قرمز دانه، قرمز شنگرفی، شیدهای مختلف قهوه ای، زرد طلایی و آبی تیره، عمده ترین رنگهای مورد استفاده می باشند. پشم قهوه ای و یا روشن سه لا تاب به عنوان تار و دو لا تاب آن به عنوان پود به کار رفته است. در بعضی از موارد، برای پود از پشم قرمز رنگ شده و یا به جای پشم از پنبه رنگ نشده استفاده کرده اند. معمولاً بعد از هر ردیف گره بافی، دو پود گذاشته شده است. برای قسمت گلیم بافت معمولاً پنبه رنگ نشده به کار رفته است. روی یک و یا دو جفت از رشته تارهای کناری، با پشم قهوه ای و یا قرمز، شیرازه بافی شده است. طول پرز بین 5 تا 10 میلیمتر است. رجشمار بین 900 تا 1600 گره در دسیمتر مربع است.