مقدمه:
سابقه تاریخی شهر فعلی اراک به 200 سال نمیرسد ولی لفظ اراک قبل از ظهور اسلام به بخشی از ماد بزرگ ، یعنی جبال (کوهستان ) گفته می شده . از قرن دوم بعد از ظهور اسلام ناحیه بین همدان، ری و اصفهان ، عراق (احتمالاً اراک) نامیده شد.
در زمان سلاطین دیالمه ، غزنویان ، سلجوقیان و اتابکان منطقه عراق همواره حکمرانی جدا داشته است .
از زمان مغول لفظ عراق عجم برای تشخیص از عراق عرب متداول شد .قدمت این شهر به دوره مادها می رسد . این منطقه در زمان حمله اعراب به ایران ویران شد و به صورت ده کوچکی در آمد که ابتدا الکرج و سپس کرج نام گرفت .در زمان معتصم خلیفه ،خانواده ابودلف العجلی در این منطقه ساکن شدند و باعث گسترش آن شدند و این منطقه ابتدا به بوئین کرج و سپس به کرج ابودلف مشهور شد . در اوایل سلطنت قاجار ، بلوک عراق ( نواحی بین شهرهای قم ، ساوه ، همدان ، ملایر، بروجرد، گلپایگان و اصفهان ) به علت وسعت زیاد ( نزدیک به 9000 کیلومتر مربع ) در حدود 1000 روستا و جمعیتی فراوان داشت . بافت روستایی و کشاورزی منطقه و کمبود آب و فشارهای مالیاتی و طاقت فرسای حکام و قوانین غالبأ باعث درگیریهای خونین در این منطقه می شد که از جمله آنها شورش مالیاتی اهالی دولت آباد و مشک آباد از توابع فراهان است که در زمان فتحعلی شاه موجب لشکرکشی سپهدار و ویرانی این مناطق شد .به همین دلیل فتحعلی شاه در سال 1224 ه.ق وادار به تشکیل قشونی به نام قشون عراق شد. در این منطقه که دژ سلطان آباد در آنجا ساخته شد بعد از افزایش جمعیت در آنجا مجددأ نام شهرستان عراق به آن اطلاق شد که در سال 1316 ه.ش مجددأ به اراک تبدیل شد .
دروازه های قدیم شهر اراک شهر جرد در شرق ، رازان در شمال ، دروازه حاج علی نقی در غرب و دروازه قبله در جنوب بود که بازار کنونی اراک شبکه ارتباط داخل این دروازه ها بود . شهر جدید اراک به هنگام تاسیس دارای نقشه شهرسازی کاملی بود که ادارات ، مساجد ، حمام، ارک دولتی و ... در آن پیش بینی شده بود .
اگر چه مناطقی از استان مرکزی نظیر قم و ساوه ، تولید فرش در حد قابل توجهی دارند ولی آنچه مورد نظر ماست فرشهای خاصی است که در دوره ای خاص در نقاط مختلف این منطقه نظیر ساروق ، لیلیان ، مشک آباد ، سرابند ، و غیره و با ویژگیهایی شناخته شده در این مراکز بافته شده و به بازارهای جهانی عرضه می گردیده است .
سوابق قالیبافی در اراک:
همانطور که اشاره شد اراک مابین شهرهایی نظیر قم ، کاشان و اصفهان می باشد بنابر این با توجه به قدمت قالیبافی در این شهرها نمی توان متصور شد که فرش اراک قدمتی کمتر از فرش همسایگان خود داشته باشد . نیز در تاریخ اشاره شده که هنگام عبور شاپور ذوالاکتاف از فراهان در ساروق فرشی به او هدیه داده شده است که مشخصأ نشان دهنده وجود فرشبافی در آن دوران است .
ناصرالدین شاه در سال 1287 ه.ق در سفرنامه خود اشاره به این نکته دارد که اراک دارای تجارت پر رونقی بوده و اکثر در آمد خود را از راه فرش تامین می کندکه نشان دهنده آنست که اراک در آن زمان فرش مرغوبی داشته و نیز از زمانهای پیشتر در آن منطقه رایج بوده است. در واقع از اواسط حکومت ناصرالدین شاه است که فرش اراک حضوری قابل لمس یافته و فرشهای منطقه بعضأ شهرتی جهانی می یابند .
در شهر جدید اراک پس از تاسیس بانیان این شهر به فراخوان صاحبان حرفه و صنایع از نقاط مختلف کشور پرداختند و در صدد کمک و ایجاد تسهیلات برای تولیدات مختلف برآمدند . بر اساس برخی شواهد در تجدید حیات فرش در منطقه ، طراحان و بافندگان کرمانی ، کاشانی و اصفهانی دخالت مستقیم داشتند و آثار حضور طرحهای بومی آن مناطق را در فرشهای اراک می توان پی گرفت .
موقعیت اداری این شهر و قرار گرفتن آن بر سر راههای بازرگانی و تجاری کشور شرایط مناسبی برای استقرار تجار و بازرگانان فراهم آورد .
صادرات فرآورده های اراک برای اولین بار توسط بازرگانان تبریزی در سال 1254 ه.ش در زمان ناصرالدین شاه انجام گرفت .
به خاطر ارزش اقتصادی این قضیه در سال 1266 ه.ش شرکت سوئیسی الاصل زیگلر راسأ اقدام به گشودن دفتری در این شهر می کند که به زودی محوطه عظیمی را در سلطان آباد به محل کار و استقرار کارمندان ، رنگرزخانه و انبار کالا اختصاص داد .
بر اساس گفته های سیسیل ادواردز کارمندان شرکت زیگلر برای اولین بار کلافهای رنگ شده و آماده در اختیار بافندگان قرار دادند .
به دنبال شرکت زیگلر کارخانه های فراوانی در اراک شروع به فعالیت کردند از آن جمله می توان به شرکتهای زیر اشاره کرد :
1. تاوسهندچیان نیویورک 2. کمپانی شرق (ازمیری) 3. کمپانی غازان
4. تلفنیان 5.قراگوزیان 6.سلیم شاهنیان 7.قاراپت شاهنیان
8 . خیاطان 9. سوچکیان 10 . هواسائیان 11. پاپازیان
12 . لوان داوودیان 13 . مهرتاتیان 14. وازاپتسیان 15 . آساطوریان
16 . برادران سامره ای 17 . قصابیان 18 . چگنیان 19 . قونطاطیان
20 . طافشانچیان که محل فعالیتشان بازار بود و اکثراًبرای امریکا خرید داشتند ، غالب آنها دفتر داشتند و برای خود رنگرز و بافنده داشتند و برای خود فرش هایی با رنگها و بافتهای مورد نظر خود سفارش می دادند .
وضعیت تا جنگ جهانی به همین روال بود تا اینکه مشتریان جدیدی از بازارهای امریکا به سراغ فرش اراک آمدند و فرش اراک را زیر نفوذ خود گرفتند .
تا سالهای اواخر قرن شمسی گذشته وضعیت به همین منوال بودکه به علت بحران اقتصادی امریکا شرکتهای امریکائی ورشکست خوردند و مجبور به ترک ایران شدند و تجار ایرانی سهم بیشتری در تجارت این کالا به عهده گرفتند .
در سال 1314 ه.ش عملأ با نوعی ملی شدن صنعت فرش تولید این کالا تقریبأ در اختیار تجار ایرانی و شرکت فرش ایران قرار گرفت .
مراکز تولید فرش در اراک :
فرشهای مانده از آن دوران بطور کلی به نام ساروق ، فراهان و یا بافت اراک نامیده میشوند . به احتمال زیاد حدود 150 سال پیش در فراهان و بخشهایی در ارتباط با آن یعنی مشک آباد ، کزاز ، محلات ، تره مزد ، انجدان فرشهایی بافته می شده که به نام فراهان یا مشک آباد شناخته می شده و دارای تنوع طرح و رنگ بوده است . به هر حال شهرت فرش ساروق احتمالأ مربوط به سالهای بعد یعنی آغاز نفوذ تجارتخانه های خارجی است که قالیبافی منطقه اراک علیرغم تنوع سالهای اولیه تدریجأ به طرف نوعی نقشه های محدود و شناخته شده سوق داده می شود . بر اساس نوشته ادواردز در حدود سالهای 1325-1328 فقط سه نوع فرش در منطقه وجود داشته که به نامهای مشک آباد ، محال و ساروق معروف بوده است . نواحی اصلی قالیبافی اراک طی سالهای مذکور عبارتند از :
اراک --- ساروق درجه یک و دو
محلات --- ساروق عالی درجه یک و دو
مشک آباد --- مشک آباد
کزاز --- ساروق درجه دو و سه
فراهان --- قالیچه های ساروق
خوانسار --- ساروق درجه یک و دو
دلاخور --- مشک آباد و محال
کمره --- قالی و قالیچه های لیلیان و ریحان
چهار راه --- قالیچه های ساروق
جابلق --- انواع ارزان مشک آباد
سرابند --- انواع قالیها و قالیچه های ارزان قیمت سرابند که به مصرف داخلی می رسد .
دلایل تبدیل اراک به یکی از قطب های فرش :
اراک در زمینه فرش سابقه دیرینه ای دارد و آن به دلایل زیر است :
1. دستیابی به پشم خوب به دلیل وجود دامداری در کوهستانها و مراتع غرب لرستان بویژه در اطرف ملایر و بروجرد
2. وجود مناطق کویری برای دستیابی به مواد رنگی مناسب ( پوست گردو و پوست انار ) و آب مناسب برای رنگرزی
3. وجود منطقه نیمه کشاورزی ( بعضی نقاط کشاورزی و برخی نیمه کشاورزی کامل )
4. وجود روستاهای فراوان
5. زمستانهای سخت و طولانی
که هر کدام به صورت جنبی و گاه به صورت اصلی مؤثرند و اگر واقع بودن اراک در چهارراه ارتباطی در چهار سوی کشور و همچنین دستیابی آسان به بازارهای تجاری را نیز در نظر بگیریم می توان دلایل شکل گیری اراک را به یک منطقه قالیبافی مهم دریافت .
وجوه اقتصادی فرش در اوج شکوفائی :
در دوره قاجار و قبل از جنگ جهانی اول ، شهر اراک بازار مهمی برای تجارت و صادرات فرش در تمام منطقه بوده است و در آمد عمده مردم این شهر و منطقه وسیع فراهان و دهات و روستاهای آن و همچنین مراکزی نظیر خمین ، محلات ، سرابند و غیره از قالیبافی و حرفه های وابسته آن بوده است .
دکتر فوریه در سفر نامه اش می نویسد :« سلطان آباد یا عراق از برکت همین تجارت قالی که مرغوبترین آن را در فراهان می بافند به سرعت ترقی کرده است چنانچه در عرض 50 سال جمعیت آن به 40000 نفر رسیده و همین کیفیت خوبی صنعت قالی این شهر را می رساند ».
وی در جای دیگر سفر نامه خود می نویسد :« شهر سلطان آباد اهمیتی جز مرکزیت بافت و تجارت قالی ندارد . در هر خانه سلطان آباد کارگاهی برای بافت قالی برپاست زنها در عین اینکه به کارهای خانه داری می رسند به قالیبافی نیز مشغولند و بطور متوسط هر هفته 2 فرانک از این راه عایدشان میشود که چون در اینجا ارزانی است کافی به نظر می رسد ».
در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که قبل از جنگ جهانی اول منطقه اراک حدود حداقل 10 % از صادرات فرش ایران را تامین می کرده است .( ولی هم اکنون تنها 15% از تولیدات منطقه صادر می شود )
پس از جنگ جهانی اول و رکود آن مجدداً به دنبال درخواست شرکتهای امریکائی این فرش رونق می یابد .
حوالی سالهای 1310 تولید و تجارت فرش عملاً در دست بازرگانان ایرانی قرار می گیرد .
1310-1330 دوران رواج نوعی فرشبافی خوب و تجاری است .
در سال 1325 بر اساس تحقیقات ادواردز حدود 10000 دستگاه دار در منطقه بر پا بود در همین سالها شاهد آغاز رشد برخی مفاسد زیانبخش در فرش مناطقی نظیر اراک ، همدان و کرمان هستیم مانند کاهش استفاده از رنگهای طبیعی ، یکنواختی طرحها و جفتی بافی ؛ ولی بتدریج بازار مناطقی نظیر همدان ، اراک و کرمان از رونق افتاد و از جلوه و جلایی که روزی قادر بود خواستاران فراوانی داشته باشد چیزی باقی نماند .