سوابق تاریخی فرش تبریز
آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به دریاچه ارومیه و استان آذربایجان غربی، از جنوب به استانهای آذربایجان غربی و زنجان و از شرق به استان گیلان و اردبیل محدود است. شهرهای مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و میانه می باشد.
آب و هوا آذربایجان شرقی کلاً سرد و خشک بوده کوهستانی بودن منطقه و عرض جغرافیایی بالا از عوامل برودت قسمت اعظم استان و کمی ارتفاع و اثرات ملایم کننده دریای مازندران از عوامل اعتدال پاره ای از مناطق استان به شمار می روند. به طور کلی آب و هوای معتدل، کوهستانی بودن منطقه و سایر اختصاصات طبیعی و جغرافیایی، تبریز و نواحی آن را برای کشاورزی و دامداری مستعد ساخته و فراورده های دامی خود مردم هنردوست و صنعتگر آن را به جانب صنایع دستی بویژه هنرهای دستی از جمله فرشبافی سوق داده است.
سرزمین آذربایجان بنابه اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با قدمتی در حدود (عصر دیرینه سنگی) یکی از مناطق باستانی ایران محسوب می شود. شاید مهم ترین حادثه در تاریخ آذربایجان در قرن یازدهم اتفاق افتاده باشد چه در این زمان ترکان سلجوقی بر ایران غلبه کردند و ایالات آذربایجان و همدان را به عنوان اقامتگاه دائمی خود برگزیدند. در اندک زمانی در این دو ناحیه زبان ترکی جایگذین زبان فارسی و عربی شد و تبریز نیز بصورت شهر ترک زبان درآمد که تاکنون نیز بهمین حال باقی مانده است.
در قرن چهاردهم و هفتم و هشتم هجری، زمان سلطه مغول، این ایالت رشد فوق العاده ای یافته و تقریباً به صورت مرکز سیاسی و فرهنگی ایران در می آید.
قالی بافی می بایست در آذربایجان ریشه کهن داشته باشد. تأمین مواد اولیه و سهولت دستیابی به ضرورتهای این حرفه نسبت به سایر مناطق ایران بیشتر بوده و تبریز را نه تنها بازار فرش بلکه بازار مناسبی برای سایر تولیدات در قرون میانه ساخته بود.
تبریز از زمان هلاکوخان مغول از مراکز عمده تولید و دادوستد قالی بوده است. پا به پای شهر هرات (در خراسان قدیم و حالیه افغانستان) قالی بافی در آن مراحل تکاملی خود را می پیموده است. بخصوص در زمان صفویان با ایجاد کارگاههای بزرگ قالی بافی، بافندگان طراز اول گردهم آمده به بافت نمونه های ارزنده ای دست یافتند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
▪ قالی مشهور مسجد اردبیل (۱۵۳۹م) که اکنون در موزه ( ویکتوریا و آلبرت) لندن از آن نگهداری می کنند.
▪ قالی دیگری که مربوط به همین مسجد بوده و آن نیز در شهر لندن (مؤسسه دوین MAISAN DUVEEN)است.
▪ یک تخته قالی که به امپراطور چالز کوئینت( Charles Quint) تعلق داشته است
▪ دو تخته قالی بسیار زیبای موزه پولدی (Poldi) میلان که اولی مربوط به سال ۱۵۲۲ م و دارای امضای غیاث الدین جامی و دومی می بایست بدون تردید مربوط به نیمه دوم قرن ۱۶ باشد.
مدت چندین قرن از قالی ایران به عنوان کالای تجاری استفاده می شد ولی میزان این تجارت ناچیز بود تا اینکه در قرن ۱۵، مردم کشورهای مغرب زمین آنرا شناختند و برای آن ارزش قایل شدند و از قرن ۱۷ به بعد هم پس از آنکه قالی ایران به خارج از کشور راه یافته بود صنعتکاران تبریز با دریافت سلیقه مردم اروپا و آمریکا دست به بافتن قالی هایی زدند که بازار آن کشورها را به خود اختصاص دادند.
تبریز که در موارد بسیاری همواره علمدار نهضتهای مختلفی بوده است در اعتلای هنر فرشبافی ایران نقش به سزایی داشته و رونق دوباره و احیای هنر فرشبافی را در اواخر دوره قاجاریه و اوایل سلطنت پهلوی و راهیابی فرش ایران را به بازارهای جهان و گسترش این حرفه در تمام نقاط ایران را تنها مرهون هوش و ذکاوت بازرگانان و قالیبافان صبور این منطقه باید دانست.
● تاریخ طراحی فرش تبریز
طراحی قالی آن هم در تبریز به خاطر بروز حوادث تاریخی و تحولات اجتماعی سیاسی دست خوش تغییرات و فراز و نشیب هایی بوده است و گاه این تحولات باعث قدرت گرفتن و اهمیت یافتن نقش شهر تبریز در عرصه هنر طراحی فرش گردیده است که مختصراً به آن اشاره می کنیم.
پایه ریزی مدارس و مکاتب فرهنگی و هنری که حتی در عصر پر آشوب تیمور نیز ادامه یافت شهر تبریز را همراه با شهرهای آباد ماوراءالنهر، قطبی پر جاذبه در دنیای قدیم ساخت.
پس از سقوط هرات به دست شاه اسماعیل صفوی، تبریز پایتخت پر قدرت ایلخانیان و مکتب دوم هنرهای ایرانی، مرکز شایسته ای برای تجمع هنرمندان و نشر آثار بی نظیر فرهنگی و هنری در دنیای آن روز می شود. حضور نقاشان بزرگ ایرانی نظیر بهزاد و سلطان محمد و همچنین کتابخانه سلطنتی در تبریز، به رشد شکوفایی هنرهایی نظیر کتاب آرایی و نقاشی کمک بسیار کرد.
در این مکتب، هنر طراحی فرش، بدون تردید جای خاصی داشته و طرحهای آن بوسیله نقاشان بزرگی که در تبریز زندگی می کردند ترسیم می شد و همینطور این موقعیت ویژه باعث شد که هنرمندان طراح قالی در تبریز با اهتمام بیشتری به این هنر بپردازند.
مکتب دوم هنر ایران در تبریز عمر چندانی نیافت و این پایگاه هنری به قزوین و اصفهان منتقل شد. در آغاز که هنوز فرش جنبه کالای تجاری نیافته بود، توسط نقاشان و مینیاتوریستها طراحی می شد که عمدتاً به سفارش سلاطین و افراد ثروتمند بود و به مرور زمان که تجارت فرش رونق گرفت و با ورود اروپائیان در دوره صفویه و خواستار شدن آنان از فرشهای ایرانی با طراحی سنتی، طراحی فرش به شکل شغلی خاص، ابتدا با حمایت سلاطین صفوی و سپس بصورت شغلی مستقل درآمد و تبریز محل مناسبی برای این هنر اصیل گردید.
بعدها انتقال پایتخت و جنگها و آشوبهای بسیار، تا حدودی از رونق شهر تبریز کاست ولی این شهر قبل از هر شهر دیگری در دوره قاجار شروع به تجدید حیات در زمینه طراحی نقشه فرش کرد.
از آنجا که شهر تبریز، شهری تقریباً مرزی محسوب می شود، با کشورهای همجوار ارتباط فرهنگی و اقتصادی داشت و همچنین روح نوجویی و پیشرفتی که در این شهر وجود داشت باعث گردید که به زودی هنرهای مختلف، از جمله هنرهای گذشته و به خصوص فرش در آنجا احیاء شود.
با ایجاد شعباتی از کمپانی های خارجی خریدار فرش و طهور تجار ایرانی، بازارهای خارجی به روی فرش تبریز گشوده شد. شهر تبریز به علت سابقه قبلی بافت فرش و طراحی آن و نزدیکی به کشورها و بازارهای خارجی شرایط مساعدی برای بافت فرشهای مختلف و با کیفیت خوب داشت.
طراحی فرش تبریز با پیروی از گذشته پر رونق خود، کم کم به شکل رشته ای قابل ارائه در آموزشکده ها و کارگاههای طراحی قالی درآمد تا اینکه پا به پای مدرسه هنرهای زیبای تهران، مدرسه صنایع مستظرفه تبریز با وضعیت مشابهی تأسیس و شروع به فعالیت کرد.
این مؤسسه فرهنگی به زودی محل کار و فعالیت هنرمندان برجسته تبریز در رشته های مختلف هنری گردید. بسیاری از هنرمندان برجسته تبریز نظیر میرمنصور و رسام ارژنگی و برخی از طراحان بزرگ دیگر تبریز در آن زمان در ایجاد این مدرسه و اعتلای هنر طراحی سنتی و طراحی قالی به شیوه کنونی تلاش فراوانی نمودند و همینطور در طراحی فرشهای با ارزش که برای کاخ های سلطنتی و عمارات حکومتی بافته می شد، مشارکت داشتند.
● ساختار
ریز بافت ترین فرشهای ایران در تبریز بافته می شود. گره با قلاب و از نوع متقارن (ترکی) و پودگذاری بصورت دو پوده (مانند کلیه نواحی ترک زبان) است.
تار فرش تبریز اغلب پنبه ای و بسیاری مستحکم و با دوام و پود و پرز پشم است. اما فرشهای ابریشمی نیز بصورت گل ابریشم، تمام ابریشم و یا چله ابریشم بافته می شود و قالیچه های چله ابریشم تبریز در نوع خود از بهترین فرشهای ایران است که قسمت عمده ابریشم آن از خراسان و تهران تهیه می شود.
قسمت عمده پشمی که در صنعت قالیبافی تبریز مورد استفاده قرار می گیرد از منطقه ماکو، که کوهپایه باریکی است، تهیه می گردد.
ماکو در شمال غربی ایران بین ترکیه و جمهوری نخجوان که جزء اتحاد جماهیر شوروی سابق است، قرار گرفته است. پشم ماکو مرغوب است ولی قدری خشن تر و زبرتر از مناطق دیگر شمال غربی و غرب کشور است. همین مختصات سبب شده که قالیهای تبریزی قدری خشن شود. زمانی بخشی از پشم تبریز از ارومیه و مهاباد، دشت مغان. خوی و سلماس نیز تأمین می شد.
در مورد پرز فرشهای تبریز باید به این ویژگی اشاره کنیم که حالت ظاهری این پرزها نه درخشان است و نه ابریشمین، و این موردی است که درباره سایر گونه های فرش ایران نیز صادق است. این عدم شفافیست و خشکی را نمی توان به کیفیت به پشم نسبت داد که کاملاً عکس این قضیه است و پشمها بخصوص وقتی که از ماکو و یا از دشت طالش آورده می شوند دارای کیفیت بسیاری عالی هستند.
این پدیده را در قالی های جدیدی که دارای بافت بسیار ظریفی هستند و حتی در قالی های قدیمی نیزمی بینیم. عدم شفافیت و خشکی این قالیها ناشی از رنگرزی آن و استفاده از آب شور تبریز است که دارای نمک فراوانی است.
نخ های پود قالی های تبریز، از دو رشته تشکیل شده اند: یکی از آنها ضخیم و دیگری نازک است. اولین رشته (سفید یا خاکستری) که برای حجیم کردن کردن قالی و انعطاف پذیری آن در نظر گرفته شده است بصورت کشیده از میان نخ های تار که در دو سطح زیر و رو قرار دارند عبور می کند. رشته دوم نیز که غالباً به رنگ آبی نفتی یا قرمز است، از میان همین تارها می گذرد. با این تفاوت که نخ های تاری را که رشته پود اول از هم جدا کرده بطور محکم به یکدیگر پیوند می دهد.
یعنی رشته نخ های تارهای زیرین در رو و تارهای رویی در زیر قرار می گیرند. با توجه به پشت قالی ها، متوجه می شویم که قالی های جدید تبریز، با قالی های قدیمی آن تفاوت دارند، زیرا که پشت قالی های جدید بیش از قالی های قدیمی دارای خطوط برجسته تری است. اگر قالی هایی را که برای گره هایشان از خامه نازکتری استفاده می کنند مستثنی کنیم، قالی های تبریز بطور قابل توجهی،ضخیم، سنگین و بادوام هستند.
قالی هایی که در تبریز بافته می شوند از لحاظ رج شمار ۲۵×۲۵، ۳۰×۳۰، ۳۵×۳۵، ۴۰×۴۰، ۵۰×۵۰، ۶۰×۶۰ ( گره در هر پنجره ۷ سانتی متری). نوع ۲۵×۲۵ قالیهای ارزان قیمت است که برای فروش در بازار بافته می شود. نوع ۳۰×۳۰ نوعی معمولی و بازاری است. ۳۵×۳۵ معمولاً نوعی است که شرکتهای اروپایی سفارش می دهند تا مطابق با سلیقه و با طرح مورد علاقه شان بافته شود. رج شمارهای بالاتر فرشهایی با فشردگی و تراکم بالا نظیر فرش های ابریشمی هستند.
تقسیمات حاشیه در تبریز خارج از معیارهای قدیمی و سنتی می باشد و به نوعی طراحان آن را متحول ساخته و کم و زیاد میکنند. به طور کلی در اکثر مناطق مخصوصاً تبریز، اندازه بندی حاشیه را بدین گونه انجام می دهند که پهنای کل حواشی حدوداً یک ششم کل عرض فرش باشد و در محدوده مشخص شده برای حاشیه، پهنای حاشیه اصلی دو برابر حاشیه فرعی باشد. حاشیه معروف تبریز، حاشیه سماوری یا توسباغی است که در آن دو اسلیمی در کنار هم قابی را تشکیل داده اند که شکل سماور را تراعی می کند. به نقش سماور هراتی نیز می گویند.