قالیبافی هنر دست زنان ترکمن قالی یا فرش ترکمن از دیرباز در میان مردم ایران زمین و جهان زبانزد بوده است.
خیلی پیشترها یعنی در حدود سال 580 هجری شمسی مارکوپولو، جهانگرد معروف ایتالیایی، قالی ترکمن را تحسین کرده ودر مورد آن می نویسد: «زیباترین فرش های دنیا، پارچه هایی از ابریشم قرمز و رنگ های بسیار زیبا و دلپسند را زنان ترکمن می بافند.».
فرش ترکمن در همان سالها و پس از آن، بهترین فرش آسیای مرکزی بوده است.
تمام فرشهای ترکمن که اکثرا"ترکیب هنرمندانه و زیبایی از رنگهای سرخ و سرخ تیره، سبز غلیظ و سنگین، زرد تیره، رنگ نارنجی، رنگ سفید و لاکی و رنگهای سورمهای می باشند، امروزه نیز همچون گذشته زینت بخش خانه ها و سالنهای مجللی می باشندکه جلوه ای خاص و زیبایی شایسته ای به منازل می بخشد و تحسین همگان را بر می انگیزد.
هنر قالی بافی در بین مردم ترکمن چکیده ای است از ذوق ، صنعت ، سلیقه ، حوصله و بردباری مردم این دیار که با خون آنها عجین شده و از نسل های گذشته به نسل امروزی رسیده است.
هنر قالیبافی در ترکمنصحرا تنها به دست زنان زحمتکش و هنرمند انجام میشود.
این هنر از مادر به دختر منتقل میشود و به مثابه ثروتی در دست زنان و دختران است.
البته هنر زن ترکمن تنها محدود به قالیبافی نمی باشد بلکه نمدمالی، سوزندوزی، خورجین و گلیمبافی، از جمله هنرهای این زنان توانمند می باشند.
از میان این هنرها، قالیبافی در اقتصاد خانواده نقش مهمتری دارد.
به همین دلیل در بیشتر خانهها یا آلاچیق ترکمنها یک دستگاه قالیبافی دیده میشود که زنان یا دختران خانواده بر روی آن به قالیبافی مشغولند.
به این ترتیب زنان هنرمند ترکمنی در نتیجه مساعی و مهارت و استعداد هنریشان نقش بسیار بارز و گستردهای در اقتصاد خانواده خود دارند و در حقیقت به طور گسترده و فزایندهای به درآمد خانوار خود میافزایند.
نخی که برای تار قالی مصرف میشود از شهر خریداری میشود اما پشم قالی را که گرههای قالی را با آن میبافند، خود از پشم گوسفند میچینند.آنان پشم را در ابتدا شسته و بعد از خشک کردن با شانه پایهدار شانه میکنند.
پشم شانه شده را با دوک سادهای میریسند.
معمولاً زنان مسن به ریسیدن و تابیدن و گاهی رنگآمیزی پشم میپردازند و دختران کوچک و دختران و زنان جوان که چشمانی حساس و انگشتانی ظریف و باریک دارند به بافتن قالی مشغول میشوند.
تبحر دختران و زنان در قالیبافی به حدی است که بدون نیاز به نقشه محل شروع و انجام هر نقش را در زمینه قالی می دانند و با مهارت و ظرافت خاصی شروع به نقش آفرینی می کنند که امروزه در اندازه ها و انواع مختلف بصورت قالی و قالیچه و گلیم و ...
در سراسر دنیا داد و ستد می شود.
قالی هایی که به دست زنان ترکمن بافته می شود موارد استفاده فراوانی دارد.
«خالی» نوعی قالی برای تزیین و آرایش خانه است، «نمازلیق» قالیچه های بسیار کوچکی است که روی آن نماز می خوانند ، «قاپی گلیم» قالی هایی نه چندان بزرگ است که بر جلوی در ورودی خانه ها می اندازند و ده ها نام دیگر بر انواع قالی هایی که به دست زنان و دختران ترکمن بافته می شود که موارد استفاده گوناگونی دارد.
از طرح های معروفی که زنان ترکمن با آن قالی خود را زینت می دهند می توان به «ماری گل»، «تکه گل»، «درنق گل»، «قفسه گل» اشاره کرد.
«امبری» در این باره می نویسد: «یکی از صنایع مهم آسیای میانه که محصول آن از راه ایران و قسطنطنیه به اروپا می رسد قالی است که مرهون ذوق و مهارت زنان ترکمن است و گذشته از درخشندگی و استحکام بافت، شگفت انگیزتر آن است که زنان چادرنشین تا این اندازه در طراحی و قرینه سازی صاحب ذوق هستند و در بسیاری از موارد نسبت به کارگران اروپایی برتری دارند و قالیبافی سبب ایجاد کار برای گروه زیادی از دختران و زنان جوان شده است.
قالی ترکمن معرف نبوغ ذاتی وهنر واستعداد سرشار بانوان این دیار می باشدو می تواند در صادرات غیرنفتی کشور واشتغال زایی سهم بسزایی داشته باشد.
شایسته است رکودی را که طی دو دهه اخیر در بازار فرش دستبافت ایران به دلیل برخی مشکلات ایجاد شده و از درخشش آن کاسته، با حمایت و هدایت این صنعت از سوی دولت و مسئولین دوباره رونق یابد و بانوان ترکمن با اطمینان خاطر و با صلابتتر بتوانند موسیقی زندگی ترکمن که همان صدای ضربات یک نواخت شانه بر تار و پود قالی است، را بنوازند.
قالیبافی، سند هویت زنان ترکمن دختر ترکمن، وقتی ازدواج می کند، او را «آنق گذاری» می کنند.
یعنی زنان گیس سفید خانواده خودش و خانواده داماد، طی مراسمی خاص، کلاهی را که مخصوص زنان متاهل است، بر سرش می گذارند تا به وسیله آن از دختران مجرد تشخیص داده شود و معمولادر همان روز، یا روز پس از آن، بزرگ ترین عروس خانواده داماد، به او یک کاسه روغن، یک کاسه آرد سفید و یک « ایگ» که نام محلی دوک نخ ریسی است، هدیه می دهد، که روغن به نیت برکت، آرد به نیت نان آور بودن وخوش قدمی عروس و ایگ به نیت کاری بودن او است و در زندگی تازه ای که از پس آن مراسم شروع می شود، کسب درآمد یکی از تکالیف زن است و کاری بودن، یعنی آن که علاوه بر تکالیف خانه داری که وظیفه است، نمد بمالد، سوزن دوزی کند، قالی و قالیچه ببافد و...
به این دلیل و دلایل دیگری که ریشه در تاریخ، سنت و فرهنگ ترکمن ها دارد، از قرن ها پیش، قالیبافی به صورت سند هویت زنان ترکمن درآمده و درآمد حاصل از آن نقش مکمل اقتصاد خانواده را دارد.
فرش ترکمن که نامی آشنا در عرصه هنر و صنعت و محصولی کاربردی، با ارزش اقتصادی است که هر تار، وقتی بر روی پود گره می خورد، بخشی از تلاش و ذوق زن ترکمن را تجسم می بخشد.
نقش زنان در مرحله پیش تولید قالی بافی، پیش از آن که آغاز شود، نیازمند تامین مقدماتی است که عمده ترین آن ها را تامین و تهیه مواد اولیه تشکیل می دهد.
ترکمن صحرا، یکی از مراکز پنبه کاری کشور است و به دلیل داشتن بافت جمعیتی ایلیاتی جزو مناطق دامپروری نیز به شمار می آید و به این دلیل، پشم و پنبه، که عمده ترین مواد برای تولید فرش است، در ترکمن صحرا، به وفور در اختیار بافندگان قرار دارد و زنان، که در مرحله کاشت و داشت پنبه و نگهداری دام نقش فعالی دارند، پس از به عمل آمدن پنبه و چیدن پشم از گوسفندان، در مرحله ریسیدن و رنگرزی الیاف پشم و پنبه نیز دخیل هستند و قسمت بزرگ الیافی که برای بافت فرش مورد استفاده قرار می گیرد، در ساعات فراغت زنان و دختران خانه دار از فعالیت های دیگر، به وسیله ابزاری دستی ریسیده و با استفاده از مواد رنگداری که طبیعت منطقه در اختیار ساکنانش گذاشته است، رنگرزی می شود.در گذشته، از مواد رنگدار گیاهی مانند پوست انار، انواع گیاهان خودرو نظیر چوب پویا، خاکستر چوب ازدار و همچنین زردچوبه، روناس و نیل برای رنگرزی خامه قالی استفاده می شد که در سال های اخیر، اگرچه استفاده از برخی رنگ های شیمیایی هم رواج یافته، اما هنوز نیز استفاده از گیاهان رنگدار رایج است.عمل چله کشی قالی بر روی دارهای افقی نیز توسط خود زنان و معمولابا همکاری دو زن انجام می شود و بالاخره، با تامین مقدمات مورد اشاره، کار بافت شروع می شود.
نقوش فرش ترکمن، تماما ذهنی و عبارت از طرح هایی هندسی و متاثر از مظاهر طبیعت و پدیده های موجود در محیط زندگی زنان بافنده است و مانند بسیاری از مناطق دیگر قالیبافی، زنان بافنده، آرمان ها و اندیشه های شان را با رنگ های دلخواه بر روی تار قالی گره می زنند.
فرهنگ و فولکلور ترکمن ها که با جرات می توان گفت زنان قالیباف عامل حفظ و انتقال آن از گذشته های دور به زمان ما بوده اند، جای خاصی در آرایه ها و موتیف های فرش ترکمن دارد.
به طور مثال نقش شاخ قوچ که همواره در نقوش قالی ترکمن به چشم می خورد و بخش جدایی ناپذیر اغلب آرایه ها را تشکیل می دهد، نشانه قدرت و نماد باروری است، یا نقش عقرب که معمولادر حاشیه قالی به کار می رود، نشانه رفع شر است و پرندگانی نظیر قو و حیواناتی مانند اسب که به صورت قرینه در نقشه قالی ترکمن به کار می رود نیز هر یک مفاهیم ذهنی خاصی دارد که برگرفته از فرهنگ طوایف مختلف ترکمن است.
مهم ترین این نوع نقوش که تعدادشان به بیش از صد نوع می رسد عبارت است از: «ماری گول، در ناق گول، قافسه گول، تکه گول، انسی، قزل ایاق، توینگ گول، قوش گول، آوغان گول، تاج حروز، پنجارا آراگول، آق نقش و...» نقوش فرش ترکمن، تماما ذهنی و عبارت از طرح هایی هندسی و متاثر از مظاهر طبیعت و پدیده های موجود در محیط زندگی زنان بافنده است و مانند بسیاری از مناطق دیگر قالیبافی، زنان بافنده، آرمان ها و اندیشه های شان را با رنگ های دلخواه بر روی تار قالی گره می زنند.
مهم ترین این نوع نقوش که تعدادشان به بیش از صد نوع می رسد عبارت است از: «ماری گول، در ناق گول، قافسه گول، تکه گول، انسی، قزل ایاق، توینگ گول، قوش گول، آوغان گول، تاج حروز، پنجارا آراگول، آق نقش و...» مشکلات زنان بافنده مهم ترین مزیت دارقالی بافی افقی (که بیش تر مورد استفاده زنان بافنده ایلیاتی قرار می گیرد)، متحرک بودن آن است.
به گونه ای که ضمن جابه جایی ایل نیز، هرجا ایل اتراق کند زنان بافنده مجال دارند تا آن را پهن کنند و در ساعات فراغت به کار بپردازند.
اما این نوع دار، به دلیل آن که بافنده ناچار است در حالت نشسته به صورت چمباتمه به کار بپردازد، فشارهایی به ستون فقرات وارد می آورد و در درازمدت باعث انحراف مهره های کمر و استخوان درد بافندگان می شود.
به اضافه این که طبق گفته پزشکان متخصص برسیستم باروری زنان نیز تاثیرگذار است.
به همین جهت، طی سالیان گذشته، طراحان صنایع دستی کشور دارهای عمودی متحرکی ابداع کرده اند که منطبق با زندگی متحرک عشایر است و می تواند برآورنده نیاز زنان ایلیاتی باشد.
منتها چون تلاش چندانی جهت نهادینه ساختن استفاده از این نوع دارها انجام نشده، زنان و دختران قالیباف همچنان استفاده از دارهای افقی را به دار عمودی ترجیح می دهند.مشکل دیگری که قالیبافان ترکمن با آن روبه رو هستند، محدودیت توان مالی آنان برای تهیه چله و خامه به میزان کافی است و در نتیجه، یا ناچارند به بافت مواد اولیه ای که خودشان تولیدکننده آن هستند قناعت کنند یا از واسطه ها و سلف خرها سفارش بافت بپذیرند که در چنین مواردی، معمولاسفارش دهنده مواد اولیه را در اختیار بافنده گذاشته و دستمزد ناچیزی در قبال بافت به وی می پردازد یا در ازای پرداخت مبلغی خاص به بافنده، کل محصول سالانه وی را خریداری می کند که در هر دو صورت، آنچه عاید بافنده می شود، بسیار ناچیز است، در حالی که یکی از امتیازات رواج صنایع دستی در مناطق روستایی و جوامع ایلیاتی تبدیل مواد اولیه خام به کالاهایی کاربردی است و تجربه نشان داده که چنانچه بافنده ای از امکانات لازم برخوردار باشد، افزون بر 80 درصد قیمت فرآورده را دستمزد تشکیل می دهد که در اقتصاد زندگی بافندگان نقشی تعیین کننده دارد.
همچنین واسطه ها و سلف خرها، به منظور تامین منافع خودشان محصولات تولیدی زنان قالیباف را دستچین کرده و چنانچه محصولی دارای اندکی عیب باشد، از خرید آن خودداری می کنند.برای حل این مشکلات بافندگان دو راهکار کاملاعملی وجود دارد که یکی از آن ها تاسیس شرکت های تعاونی با سرمایه و نظارت خود بافندگان، اما با حمایت دولت است; به این ترتیب که بافندگان با تجمیع سرمایه های محدودشان بتوانند مواد اولیه مورد نیاز را به صورت انبوه و با قیمت مناسب خریداری کنند و دیگر این که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شرایط و امکاناتی فراهم آورد تا معاونت صنایع دستی توان بیش تری برای خرید فرش های ترکمن داشته باشد و فرآورده های تولیدی را به صورت درهم خریداری و سپس بر اساس درجه بندی، با قیمت های متفاوت به فروش برساند.
البته، برخی صاحب نظران تخصیص اعتبارات بانکی درازمدت به بافندگان را نیز یکی از راهکارها برای تقویت بنیه مالی دست اندرکاران بافت فرش ترکمن پیشنهاد می کنند که اگر چه ممکن است در مواردی کارساز باشد، اما تجاربی که از موارد مشابه کسب شده، دلالت دارد بر این که اولاسود بانکی تسهیلات اعطایی باری جدید بر درآمد بافندگان تحمیل می کند و ثانیا چون نظارتی بر چگونگی هزینه شدن تسهیلات بانکی وجود ندارد، به طور معمول وام دریافتی از بانک ها صرف اموری غیر از قالیبافی می شود و بازپرداخت وام، بافندگان را در برابر مشکلات جدیدتری قرار می دهد.
مگر این که تسهیلات از طریق شرکت سهامی فرش یا معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی در اختیار بافندگان قرار گیرد و نهاد وام دهنده، محصول تولیدی بافندگان را پس از ارزش گذاری، به عنوان طلب خود، قبول کند.
منابع: 1- مروری بر صنایع دستی ایران، نوشته م.
حسن بیگی.
ناشر ققنوس.
2- کلیاتی درباره صنایع دستی ایران، نوشته حسین یاوری و محمدرضا حسن بیگی، از انتشارات سازمان صنایع دستی ایران