در دنیای کشفیات پیشرفته هنردست بشریت،تکنیک تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. درگستره تاریخ،تکامل و توسعه فرش یکی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآوردهً دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش در محیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگر شرق آسیا را مستثنی کنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینکه تولید فرش در شرق درچه زمانی، کجا و به دست چه کسی برای نخستین بار بافته شده یا در حقیقت اختراع شده، معلوم نیست.
تاریخ آشکار و روشن فرش دستباف درپانصد سال پیش از میلاد آغاز می شود. فرش پازیریک که کهن ترین فرش بافته شده ازنخ و پشم شتر است، به این دوره تعلق دارد. این فرش درگور پادشاه اسکیت ها ، مردم منطقه بخش جنوبی سیبری یافت شد. طرح و نقش ونگار این فرش سنجیده شده ودارای تنوع رنگ و تراکم گره ها درهرمتر مربع سه هزارودویست گره بوده است. ساختمان طرح ونقش این فرش آن علامت مشخصه ای را نشان می دهد که خود را پیش ازهرچیز دیرتر در فرش ایرانی پیدا شدند. زمینه این فرش سرخ و حاشیه های باریک دورتادور آن باطرح هندسی هشت ضلعی پرشده که دیرتردرفرش های ترکمنی به طرح گؤل (Göl) ترکمن شبیه است. دراین حاشیه های باریک که با جانوران افسانه ای بالدار در چهارضلعی های کوچک و گل های ستاره مانند کوچک نیز نقش بسته، به یک حاشیه عریض با طرح گوزن های پشت سرهم ودرحال حرکت ختم می شود. حاشیه اصلی را سوارکاران سوار براسب پرکرده و زیر زین های اسب این سوارکاران در رنگ های متنوع طرح شده و کناره های بیرونی فرش با حاشیه بافت باریک شبیه میانهً فرش نقش شده است. رنگ های به کاربرده شده دراین فرش ، سرخ، آبی روشن، زرد متمایل به سبز و نارنجی است. نوع گره آن گره ترکی است. عقیده براین است که اسب و سوارکاران آن یادآور نقش های تخته سنگ نینوا و تخت جمشید ایران قدیم است. اما شماری از پژوهشگران در این فرش ارتباط بلافصلی را بین کورگانِ پازیریک با فرهنگ ترکی کهن می بینند.
تاریخ بافت فرش به دلیل اینکه به گونه ای ناکامل برای ما از نسلی به نسل دیگر رسیده ، برای همین نمی توان داده های دقیق درباره آن گفت. البته برای تعدادی گروه خاص از فرش ها می توان تقریبا به طور مطمًن منشاء و تکامل نقش ها را تعیین کرد.بدون شک منشاء فرش در مشرق زمین است. احتمالا پیدایش آن از ضرورت گرم کردن چادر (یورت) که ازسوی شبانان چادرنشین اختراع شده، سرچشمه می گیرد.
در باره این مسئله که فرش پازیریک درکجا بافته شده ، نظر واحدی بین پژوهشگران نیست و تا به امروز هم بطور قطع و یقین روشن نشده است. پژوهشگر م. دیماند (M.Dimand) دراین فرش محصول و فرآورده های ایران را می بیند، که درآن موتیف های آشوری های بابل، هخامنشی واسکیت های منطقه جنوب سیبری آمیخته شده اند.
پژوهشگر یو. شورمان (U. Schürman) بر این عقیده است که این فرش در مناطق آذربایجان و ایران آن زمان بافته شده است. عقیده دیگری را ج. بِنِت (J.Bennet) نمایندگی می کند. وی در فرش پازیریک کار ومحصول اسکیت های مغول را می بیندکه درآن هنر سبک حیوانات نقش بسته است. وی معتقد نیست که این فرش درایران تولید شده باشد و عقیده خود را چنین مدلل می سازد که اسکیت ها خود یکی ازخلق هایی بودندکه خود را دایم در مهاجرت به سوی غرب می دیدند. به نظر می رسد چنین چیزی غیرممکن است که این خلق فرشی را بیش ازسه هزارکیلو متر به منطقه خودحمل کرده باشند تا با آن بخواهد گورِ یک حکمران یا اشراف را زینت بخشد. برخی از پژوهشگران آن را اثر ترک های قدیمی آسیای مرکزی به حساب می آورند.ج. بِنِت(J.Bennet) با این تزکه مهد وگهواره فرش شرق درترکستان شرقی ومغولستان قرارداشتند به برهان می نشاند.
در بافت فرش پازیریک هیچ اشاره ای به محل تولید آن نیست.گرهً این فرش گرچه گرهً فرش Ghiord ( یکی از شهرهای ترکیه) را نشان می دهد، اما درگور شبیه آن باقی مانده های فرشی یافت شدند که گره های آن به صورت گره های Senneh بافت (درکردستان ) هستند. به هرحال این قدیمی ترین فرش شناخته شده, نشان می دهدکه چگونه تعیین محل دقیق باقی مانده های منسوجات آن دوران که کجا ویا درچه زمانی بافته شده اند دشوار است.
آخرین نظر و عقیده درباره منطقه پیدایش بافت فرش توسط اکتشافات سِرآورل شتاینSir Aurel Stei ارائه می شود. وی درسال 1920 درکاوش های خود درشهرکهن و قدیمی تجاری لولان Loulan در ترکستان شرقی باقیمانده های فراوان فرشی را پیدا می کند که درگره های Ghiord و اسپانیایی بافته شده بودند. این فرش ها متعلق به دویست تا سیصد سال پیش از میلاد بودند. همین جا این پرسش پیش می آید که آیا این فرش ها درترکستان شرقی بافته شده یا اینکه ازغرب ایران بمثابه کالای تجاری آورده شده بوده اند.
پژوهشگر روسی رودنکو در کورگانِ باسادای، واقع در180 کیلومتری غرب پازیریک، زین اسبی را که از یک قطعه فرش درست شده است، پیدا می کند. گره موجود دراین قطعه فرش به صورت گره Senneh بوده که دریک مترمربع هفت هزاروپانصد گره وجود داشتند. برخی کشف فرش و باقیمانده زین اسب درپازیریک را تاییدی بر سنت نه اتفاقی هنر اسکیت ها دراین منطقه می دانند، که زین اسب بمثابه کالای صادراتی می توانسته باشد.
باقی مانده های کوچکی از پانصد تا ششصد سال پیش ازمیلاد توسط آلمانی ها درسال 1906 میلادی کشف شد، که درآن طرح "سگی در حال حرکت" و اشکال لوزی های کوچک ردیف شده قابل شناخت است. این فرش پانصد گره دریک مترمربع دارد. برای سده های متعاقب تاکنون دلایل ومدارک روشن تکامل سپسین وگسترش فرش شرق وجود ندارد. بجز منابع نوشتاری وگزارش تاریخی درمورد فرش دوران ساسانیان (642- 224 ) پیش ازمیلاد وجود نداردکه درقصر خسروشاه وجود داشته است.
تاریخ نویس ایرانی خواجه رشیدالدین (1247 – 1318) درکتاب تاریخ جهان گزارش می دهد که در شش زیرگروه قبایل اوغوز، هرقبیله توتم حیوانی خود را داشته است. وی از شتر، سگ، گرگ،گوسفند، گوزن و روباه نام می برد. تقسیم به شش گروه یک معیار گیتی شناسی (Kosmologie ) را به دنبال دارد. زیرا خورشید، ماه، آسمان ، ستاره ها، دریا و کوه وجود دارند.
مدارک و دلایل آشکاری برای وجود فرش مربوط به دوران دودمان سلجوقیان است. سلجوق ها در ترکستان غربی ساکن بودند. در مهاجرت خود به سمت غرب ، درسال 1038 میلادی بر ایران حاکم شدند. دراین دوره بود که قبایل ترک مهاجرت خود را به سمت ایران آغاز کردند و در نواحی آذربایجان و همدان سکنی گزیدند وبه همراه خود نقش و نگار فرش های خود را آوردند. اما اینکه گفته شود، نوع گره های فرش را هم درهمین زمان با خود به همراه آورده اند، می توان گفت که این سخن خلاف واقع است. زیرا گره Ghiord ( ترکیه) دراین منطقه از سیصد سال پیش ازمیلاد شناخته شده بود. تحت سلطه سلجوقیان فرش بافی یا تولید فرش در تمامی آسیای صغیر گسترش یافت. در فرش های سلجوقیان موتیف های ترکمنی با شرق دور یکی می شوند. درقرن دوازدهم میلادی نخستین فرش سلجوق از ترکیه به شهر ونیز ایتالیا وارد می شود. این فرش در اصل دارای طرح و نقش گوً ل Göl ترکمنی را داشت. بعدا به این طرح و نقش موتیف حیوانات نیز وارد می شوند. می توان گفت که درموزه های کنونی اروپا تاریخ فرش نخست از قرن سیزده است، مانندفرش های سلجوق قرن سیزده از قونیه یا Beyshehr ترکیه یا فرش هایی که ازقرن چهارده شناخته شده اند. باتشکیل امپراطوری عثمانی درسال 1453 میلادی تصرف کنستانتینپول بیزانس و 1517 میلادی فتح مملوک قاهره، فرش ترکی با تولید در مانوفاکتور های بزرگ ظاهر می شود.ترکیه دارای یک سنت فرش به ارث رسیده از دوران سلجوق ها ، ازقرن یازده تا سیزده است که تا امروز نیز محسوس است.
از سوی دیگر در ترکیه درفرش منطقه برگاماBergama که در موزه لندن قراردارد، می توان تاثیر موتیف های فرش ترکمن را به ویژه در فرش Kiz- Bergama از سده هیجده مشاهده کرد. فرش دیگری از این منطقه از قرن نوزده در موزه شهر مونیخ وجود دارد، که می توان آن را نوعی اثر ترک- ترکمنی نامید. فرش مشهور ابریشمی مملوک های قاهره ،که مربوط به نیمه اول قرن شانزده و در گره ایرانی و به رنگ قرمز، سبز و آبی است ، در موزه وین قراردارد. در این فرش طرح اشکال هندسی فرش ترکمن را می توان دید.
درقرن سیزده پس ازحمله مغول به ایران وتسلط برآن، مغول ها تاثیر خود را به صورت هنر نو بر ایران به جا می گذارند که آن را می توان ناتورالیسم شرق دور نامید که بعد ها هنرایرانی آن را بسیار غنی کرد. فرش ایرانی که بی شک از صدها سال پیش تولید می شده ، نخست در قرن شانزده است که ظاهر می شود. یعنی تکامل و توسعه جامع فرش ایرانی نخست با آغاز دوران صفویان شروع وبا مرگ شاه عباس دوم درسال 1674 میلادی دوران طلایی هنر ایرانی و با آن دوران شکوفایی فرش ایرانی افول می کند. ( فرش شرق. نویسنده هاینس اِ . و ر. مارتین .) دردوران نوین فرش ایران بمثابه مرغوب ترین و مشهورترین فرش شرق به حساب می آید.
تحت حکومت صفویان بود که کارگاه های سلطنتی تولید فرش در شهرهای تبریز، کاشان، کرمان، اصفهان، شیراز و هرات به وجود آمدند.کمی دیرتر نخستین فرش مناطق چند خلقی قفقاز ظاهرمی شود،که درآن تاثیر فرهنگ فرش جنوب ایران، شرق دور وترک آشکار و این سبک شناسی قالب است. دین اسلام پس از تسلط برایران و آسیای مرکزی، نه تنها تاثیر خود را بر فرهنگ وهنر ایران گذاشت، بلکه درطرح برخی فرش های ترکمن مانند، نمازلیق( سجاده) برای عبادت و اجرای نماز البته با طرح ونقش خاص هندسی، نیز گذاشت. درقرن های بعدی که منطقه آسیای مرکزی منطقه تحولات سیاسی خلق ها شد، همچنان طرح و نقش ونگار فرش های ایرانی، ترکمنی و چینی تاثیرات خود را بر فرش های تولید شده می گذاشتند. مثلا فرش آنتیک سمرقند که درآن طرح و نقش ها ی فرش مربوط به موتیف های شرق نزدیک است، اسلوب و طرازی شکوفه های گل با زمینه سرخ ، سمبول خوشبختی چینی است . درحاشیه آن موتیف شاخ قوچ ترکمنی وجود دارد.
چادرنشینان ترکمن در طرح و نقش و نگار فرش های خود به دو سمبول اصلی گول Gül و گوًل Göl که به نادرست اغلب به یک معنی و مفهوم بکار می روند ، اکتفاء می کردند. گول Gül ، واژه ای است فارسی و به معنای گُل است. فرش های ترکمن گرچه می توانند گول Gül (گُل) شبیه هم داشته باشند ، اما در سمبول گوًل Göl ، مشخصه ویژه و اصلی فرش قبایل ترکمن ، تفاوت خود را نشان می دهند که هرفرش ازسوی قبیله خاصی بافته شده است. مانند، تکه، یموت، ساریق، قیزیل آیاق ،پنده/ سالور وکِرکی .