سر آغاز
موسیقی، از جمله هنرهایی به شمار میرود شمار میرود که نقش یاری رسان آن به ذهن و روان انسان و تاثیرات آن بر افزایش اداراک و توانایی ذهنی افراد، بر کسی پوشیده نیست.
موسیقی ، بی واسطه و مستقیما با روح انسانی پیوند بر قرار نموده و گوش جان او را لبریز میسازد.
صدا به عنوان پدیده ای روانی، تاثیرات مختلفی را برانسان به جای نهاده و صداهای موزون و موسیقیایی به او آرامش اعطا کرده و اصوات ناهنجار نیز او را ناآرام میسازد. بشر از ازل به نوعی با این هنر، آشنا بوده، در طبیعت.
ضربان قلب با ضرباهنگی خاص او را همراهی میکند، نغمه پرندگان و الحان مرغان خوش آواز مایه آرامش جان او میشده و او را به شنیدن اصوات موسیقایی نیازمند میساخته است.
امروزه انسان ها بی نیاز ازارضای حس زیبایی دوستی خود نیستند در این میان هنر موسیقی، از جمله هنرهایی بوده که همیشه انسان را به خود جلب میکرده است.در دنیای کنونی جایگاه آموزش موسیقی در نظام تعلیم و تربیتی ملل موفق در امر آموزش و پرورش ، جایگاهی تثبیت شده ، جدی و در خور تعمق و تفکر است. جایگاهی که مسئولان این نظام ، با جدیت آن را تثبیت کرده اند و بی کم و کاست آن را به اجرا در میآورند. با این شیوه حداقل نتیجه ایی که حاصل شده ، این است که شنوندگان خوبی برای شنیدن موسیقی جدی،هنری، علمیو … تربیت شده اند و فرهنگ شنیداری با علم به آنچه مورد مصرف قرار میگیرد، رشد نموده است. شاید در جامعه کنونی ما اجرای آموزش موسیقی به شیوه معین و هدفمند ، بتواند به وضعیت آشفته فرهنگ شنیداری، یا سلیقه های نازل مخاطبان کنونی موسیقی در ایران، در دراز مدت سامانی دهد .هدف از آموزش موسیقی به شیوه اصولی، تربیت موسیقیدان نیست بلکه اعتلای فرهنگ جامعه است و در این راه بهترین زمینه، اجرای آموزش موسیقی در بستر آموزش رسمیاست.
در این مقاله ، تلاش شده است ، وضعیت آموزش این هنردر حیطه آموزش رسمیکشور، مورد کنکاشی هر چند اجمالی قرارگیرد و راهکارهایی در حد توان، درک و بینش نگارنده و با توجه به امکانات و شرایط آموزش موسیقی در آموزش و پرورش برای دستیابی به وضعیت متعادل و کار آمد پیشنهاد شود.
مسلما این پژوهش ، در قالب این مقاله اجمالی ، دارای کمبود ها و کاستی هایی است که از نظر اساتید به دور نخواهدماند اما ، نگارنده تلاش نموده با استفاده از منابع مکتوب و تحقیقات میدانی، نمایی از وضعیت معاصر در فضای آموزش کشور ارائه نماید.
ضمنا بخشی از این تحقیق، برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد نگارنده با موضوع ((بررسی نظام آموزش موسیقی از دوره پیش از دبستان تا پایان دوره متوسطه)) به راهنمایی دکتر ناصر تکمیل همایون و مشاوره خانم توران میرهادی است که در سال 1380 از آن دفاع شده.
شیوه های آموزش موسیقی پس از انقلاب
بررسی شیوه آموزش موسیقی ، در دوره پس از انقلاب ، به دلیل کثرت انواع آموزش ها، اعم ازرسمیو غیر رسمیو کثرت انواع مراکز آموزشی، اداره های دولتی ، نیاز به انواع
نامه نگاری ها و اجازه نامه ها، دسته بندی و چهار چوبی را لازم داشت که فضا و حیطه کار را مشخص نماید و مرزهای آن را به درستی نمایان سازد. نمودارهایی که در ذیل مشاهده میکنید، نشانگر چگونگی دسته بندی این سیر تحقیقاتی و چگونگی پرداختن به آن است:
به دلیل اینکه روند تحقیقات دارای مرز مشخصی باشد، سیر آموزش موسیقی به دو دسته آموزش رسمی( در مراکز تحت نظر آموزش و پرورش و ارشاد) و غیر رسمی(خارج از چهار چوب برنامه ریزی آموزش و پرورش و تحت نظر سازمان هایی چون شهرداری ، بهزیستی و … ) پی گیری شد. ضمن اینکه گفتنی است در این مقاله تنها نتایج حاصل از پژوهش در حیطه آموزش رسمیو یک مدرسه بین المللی تطبیقی موجود در ایران ( تهران ) ذکر خواهد شد.
در خصوص روند آموزش در مرحله رسمی، لازم به توضیح است که طبق اجازه نامه آموزش و پرورش ، حق دیدار ، مختص به مدارس دخترانه بوده است که ضمن صلاحدید اساتید مشاور این طرح و کارشناس و مشاور وقت تحقیقات آموزش و پرورش کل استان تهران « آقای کسایی» 9 مدرسه از سه مقطع دبستان ( سه مدرسه ) راهنمایی ( سه مدرسه ) و دبیرستان ( سه مدرسه) از منطقه مرکزی تهران ( حافظ شمالی تا حوالی میدان راه آهن ) برگزیده شد. ( علت انتخاب این محدوده جغرافیایی به دلایل قدمت اصالت بافت مدارس در این محدوده و گوناگونی طبقاتی دانش آموزان در این محدوده بوده است.)
مدارس از سه مقطع ، از ناحیه حافظ شمالی( منطقه شش) ناحیه مرکزی محدوده انقلاب ( منطقه6 ) و ناحیه راه آهن ( منطقه 12 )برگزیده شدند.
آموزش موسیقی در محدوده آموزش رسمی
با توجه به وضعیت آموزش در مدارس دولتی، کمبودها و کاستی هایی که بدون اغراق و پیش داوری ، جامعه از آن آگاه است و مشکلاتی که در روند آموزش دولتی در تمامیمقاطع ، وجود دارد شاید به دنبال موسیقی رفتن و انتظار برخوردی درخور، اسلوب آموزش های دولتی داشتن کمیو یا حتی تا حد زیادی، تجملاتی و غیر واقعی به نظر رسد، اما روش آموزش رسمیهنوز در بسیاری از کشورها ، تنها روشی است که مورد بهره برداری جدی قرار میگیرد و شیوه ای است که برای حصول به برخی اهداف بسیار مناسب است. از آنجا که آموزش موسیقی به شیوه ای طبقه بندی شده و مشخص در برنامه آموزش هنر مدارس موجود نیست، کل تحقیقات این بخش به سوال و جوابهایی محدود شده که علاقه مندی دانش آموزان به این هنر و لزوم وجود آموزش آن را در مدارس، نمایان میساخت.
- 1/1 دبستان نمونه علامه طباطبایی ( منطقه شش، آبان شمالی )
در گفتگویی که با مربی سرود دانش آموزان دبستان به عمل آمد ، ایشان، آموزش موسیقی به کودکان دبستانی را جزو دروس فوق برنامه ذکر نمودند و اذعان داشتند که از طرف منطقه، نوار سرود در اختیار مدارس قرار میگیرد و شعرهای کتاب همراه با ملودی آن، خوانده میشود. این مربی[1]، عقیده داشت که موسیقی در یادگیری بهتر اشعار موثر است و کودکان شعری را که به همراه موسیقی میآموزند ، به ندرت فراموش میکنند . او همچنین ذکر کرد که تخصصی در این زمینه ندارد و تجربه اش در حد شنیدن موسیقی است ضمن اینکه درس موسیقی را نشاط آور توصیف کرده و معتقد بود، دانش آموزان بسیاری مشتاق شرکت در کلاس هستند.
نواری که در کلاس ها استفاده میشد. گلبانگ مدرسه نام داشت که شاعرو خواننده اش تأیید شده بودند .
طی صحبت با کودکان اول ابتدایی، دوم و چهارم، تقریبا همگی ایشان ، علاقه خود را به داشتن این درس ابراز داشتند و با زبانی کودکانه عشق خود را به موسیقی و سرود ابراز نمودند.
2/1 - مدرسه راهنمایی نور ( منطقه شش آبان )
مواد درس هنر در این مدرسه، بیشتر بر اساس انجام کارهای دستی با موضوعاتی چون کارتهای نوروزی، قالی بافی، ساخت ماکتهای مختلف چون هفت سین، و … بنا نهاده شده بود. همچون مدرسه پیشین ، دانش آموزان به درس هنر علاقه جدی نشان میدادند اما آن را مکررات دانسته و زنگ هنر را برابر با زنگ تفریح بر میشمردند. سرود، آموزش جدی موسیقی و یا حتی مفاهیم ابتدایی و اولیه آن در زنگ هنر جایی نداشت . گفتنی است که این دو مدرسه، از مدارس نمونه دولتی و با امکاناتی در سطح مطلوب تر از مدارس دیگر، به شمار میآمدند.
در منطقه مرکزی خیابان حافظ ، محدوده انقلاب ، سه مدرسه از سه مقطع مورد بازدید قرار گرفت. این مدارس با نامهای شهید عباسپور ( ابتدایی) گشتاسب ( راهنمایی) و پندارنیک( دبیرستان)، عمل کردی مشابه با دیگر مدارس در زمینه آموزش هنرداشته و هیچ امکانی از نظر آموزش موسیقی ، در نظر نگرفته بودند.
در دبیرستان دخترانه پندار نیک ، اجازه مصاحبه با دانش آموزان داده نشد، اما مدیریت دبیرستان نحوه آموزش هنر را جدی عنوان نموده و یاد آوری کرد که هنر، درسی نیست که بتوان بدون ضابطه به دانش آموزان در این خصوص نمره داد .
در مدرسه راهنمایی گشتاسب ، در کلاسی متشکل از چهل دانش آموز، دو مربی به آموزش درس هنر ، مشغول بودند. یکی از آنها مربی خط و دیگری مربی نقاشی و هر دو از دانشجویان مرکز تربیت معلم و دانشجویان رشته هنر بودند. در گفتگویی که با این دو مربی انجام شد، اذعان داشتند که مجبورند بر طبق دستور العمل آموزش و پرورش عمل نموده و دانش آموزان نیز مجبورند از آن برنامه آموزشی پیروی نمایند و طبق دستورالعمل آموزش و پرورش هیچ برنامه ایی برای آموزش موسیقی در کلاس ، در نظر گرفته نشده است و ایجاد گروه های سرود ، شعر خوانی و دیگر فعالیتهای هنری مختص ساعات فوق برنامه است.
در منطقه 11 آموزش و پرورش (راه آهن ) ، براساس روند پیشینِ پی گیری آموزش هنر در مدارس، با معلمان هنر مدارس و دانش آموزان صحبت شد و در کلاس حضور به عمل آمد. در دبیرستان محمود زاده، در مصاحبه ایی با دانش آموزان کلاس، عنوان شد که به این درس بها داده نمیشود و از پایه به دانش آموزان ، آموزش داده نمیشود .دانش آموزان انتظار فعالیت بیشتری داشتند و در عین حال مشتاق بودند که با رشته های مختلف هنری از قبیل موسیقی، نمایش، ادبیات و عکاسی آشنا شوند، ضمن اینکه به علت کمبود امکانات و برنامه ریزی ناردست آموزش و پرورش ، تحقق این علاقه را ناممکن بر میشمردند.
در این جا به دلیل مشابهت نتایج حاصل از گفتگوهای انجام شده در دو مدرسه دیگر، از ذکر گفتگوها خودداری به عمل آمده و به بررسی و نقد وضعیت پرداخته میشود. در واقع به دلیل نبودن برنامه ریزی مشخص در راستای آموزش موسیقی در مدارس ، توسط آموزش و پرورش ، قابل پیش بینی بود که در مدارس دولتی ، نتایج قابل توجهی به دست نخواهد آمد اما آنچه در این بین جالب توجه بود، علاقه و اشتیاق دانش آموزان سه مقطع در پرداختن به موضوعات هنری به عنوان ((درس)) هنر به شمار میرفت.
مسئله دیگری که در برنامه ریزی این سازمان، دوگانه به نظر میرسید ، ایجادگروه های سرود و آهنگ های انقلابی در مدارس و تحت نظر ارگان پرورشی و همچنین طرح درس سرود در کتاب های آموزش هنر مقطع دبستان و راهنمایی بود.
این دوگانگی باعث شد، با کمک مسئول وقت برنامه ریزی کتب درس هنر ( آقای نصیری) در مرکز پژوهشهای کتب درسی آموزش و پرورش ، تحقیقاتی بر کتابهای آموزشی مدارس در زمینه هنر انجام گیرد که نتایج آن به این شرح در اینجا بیان میشود و سپس، به نتایج حاصل از بررسی وضعیت سرود و آهنگهای انقلابی و برنامه ریزی برای آن، در سازمان برنامه ریزی آموزش و پرورش پرداخته خواهد شد.
3- کتب آموزش هنر مدارس
سه کتاب از کتب راهنمای آموزش هنر و هنر مدارس ، از دهه پنجاه ، سال 1354 / دهه شصت 1364 / دهه هفتاد 1373/ همچنین آخرین چاپ کتاب هنر ( تا زمان نگارش این مقاله ) که در سال 1375 نوشته شده بود، مورد بررسی قرارگرفت. دلیل چنین گزینشی این بود که معمولا کتب چاپ شده در یک سال ، طی سالهای آتی نیز مورد استفاده قرار
میگیرند و سه نمونه کتاب درسی منتخب ، هر یک در دوره زمانی خود در واقع چندین سال کاربرد داشته اند. در کتاب راهنمای تدریس آموزش هنر، سال پنجم دبستان[2] ، یاد آوری شده که وظیفه اصلی مربی ، راهنمایی معنوی و فکری و بر انگیختن ذوق و رغبت کودکان به نقاشی وتقویت حس ابتکار و قدرت آفرینش آنان است.احتمالا ، این کتاب تکرار مطالب کتاب راهنمای سال اول ، دوم، سوم و چهارم دبستان نیز است که در مقطع پنجم تکرار شده است.
در این کتاب که در واقع راهنمای تدریس کتاب هنر است ، تنها به هنر نقاشی و تمرین در جهت چند مبحث زیر بنایی مانند ، خط ، نقطه و سطح پرداخته شده است و هدف و برنامه ای برای آموزش سرود و موسیقی به چشم نمیخورد.
[1] - ایشان مایل به ذکر نام نبودند.
[2] - راهنمای تدریس هنر ، پنجم دبستان ، سازمان کتابهای درس ایران ، تهران 1353.