چکیده
در این مقاله، عرضه نیروی کار مسلمان با استفاده از مدل کار فراغت نئوکلاسیک در دو بازار اجاره و مشارکت نیروی کار، تحلیل، و تابع و منحنی عرضه نیروی کار فرد و همچنین عرضه کل نیروی کار در اقتصاد اسلامی ارائه میشود.
مقاله ابتدا به توضیح مدل کار فراغت در اقتصاد متعارف و چگونگی استفاده از آن جهت تحلیل عرضه نیروی کار میپردازد؛ سپس با تغییر برخی مفاهیم به کار رفته در این مدل، قابلیت آن را برای تحلیل عرضه نیروی کار مسلمان نشان میدهد و با استفاده از مدل تعدیل شده، عرضه نیروی کار را در بازار اجاره و بازار مشارکت نیروی کار از دیدگاه خُرد تحلیل، و تابع و منحنی آن را ارائه میکند؛ آن گاه با جمع افقی توابع خُرد و تبدیل متغیّرهای خُرد به کلان تابع و منحنی عرضه کلّ نیروی کار را در بازار اجاره و بازار مشارکت به دست میآورد. در خاتمه نیز معیار انتخاب نوع بازار به وسیله نیروی کار معرّفی میشود.
واژگان کلیدی: عرضه نیروی کار، بازار اجاره، بازار مشارکت نیروی کار، مدل کار فراغت، بازار کار.
مقدّمه
در اقتصاد کلان، عرضه نیروی کار در کوتاه مدّت بررسی میشود: کوتاه مدّت، زمانی است که در آن، حجم جمعیت ثابت است و افراد یک جامعه معیّن نمیتوانند میزان سرمایه انسانی خود را تغییر دهند؛ بنابراین، آنچه بررسی میشود، این است که افراد در یک جمعیت ثابت با مهارتهای معیّن، چگونه تصمیم میگیرند چه مقداری از ساعات خود را برای فعّالیت در بازار عرضه کنند.
مبانی خُرد عرضه کلّ نیروی کار، به وسیله نظریه نئوکلاسیک انتخاب بین کار و فراغت بیان میشود. مدل کار فراغت دارای چارچوبی استوار و در عین حال ساده، قابل تعمیم و انعطاف پذیر است؛ از این رو اقتصاددانان متعدّدی در کتابهای اقتصاد خُرد، (ر.ک: کالوو، 1374: ص 315 320؛ عبادی، 1372: ص 205 213؛ لیپسی 1378: ص 421 425) کلان (ر.ک: برانسون 1374: ص 152 154؛ گلیهی، بیتا: ص 4347؛ گرجی، 1379: ص 218 224) و اقتصاد نیروی کار (ر.ک: بلانت، 1373: ص 8398؛ stephen smith 1994, PP 7-140) این مدل را مبنای تحلیلهای خود درباره عرضه نیروی کار قرار داده و سرانجام با افزودن یا تغییر برخی فروض، از این مدل برای توضیح دیدگاههای خود استفاده کردهاند.
مدل کار فراغت، عرضه نیروی کار را فقط در بازار اجاره نیروی کار تحلیل میکند؛ یعنی بازاری که در آن، نیروی کار، پاداش خود را به صورت دستمزد دریافت میکند؛ و در سود فعّالیت اقتصادی سهمی ندارد. همچنین در این مدل، رفتار فردی «ایدهآل» که عقلایی عمل کرده و در پی بیشینه کردن مطلوبیت خود با توجّه به محدودیتهای طبیعی و نهادی است تحلیل میشود؛ از این رو ممکن است به سه دلیل تصوّر شود که نمیتوان از این، برای تحلیل عرضه نیروی کار مسلمان در اقتصاد اسلامی استفاده کرد:
1. انگیزه مسلمان و قواعد رفتار عقلایی او با فرد ایدهآلی که در این مدل مورد توجّه قرار گرفته، متفاوت است. مسلمان در رفتارهای خود افزون بر حدّاکثر کردن مطلوبیتهای مادّی خود به ثوابهای آخرتی نیز میاندیشد و برخی رفتارها را به انگیزه دستیابی به ثواب آخرتی انجام میدهد. همچنین اصل رفتاری که با هدف حدّاکثر کردن سرجمع منافع مادّی و ثوابهای آخرتی سازگار است، اصل تطابق با شریعت است بدین مفهوم که انسان اگر رفتارهای خود را مطابق با دستورهای شریعت انجام دهد، به هدف مزبور خواهد رسید (ر.ک: میر معزّی، فصلنامه تخصصی اقتصاد اسلامی، شماره 5، ص 51 56).
2. محدودیتهایی که مسلمان با آن مواجه میشود، بیش از محدودیتهای غیر مسلمان و فرد ایدهآل غربی است؛ زیرا مسلمان، افزون بر محدودیتهای طبیعی و نهادی با محدودیتهای شرعی نیز مواجه میشود.
3. در اقتصاد اسلامی، بازار نیروی کار از دو نوع بازار تشکیل شده است: یکی بازار اجاره که در آن، پاداش نیروی کار در قالب عقد اجاره به صورت دستمزد ثابت داده میشود و دوم بازار مشارکت نیروی کار که در آن، پاداش نیروی کار در قالب عقود مشارکت به صورت سهمی از سود پرداخت میشود. مدل کار فراغت، برای تحلیل عرضه نیروی کار در بازار مشارکت مناسب نیست (میر معزّی، 1381: ص 69 72).
گرچه ابتدا به نظر میرسد با وجود این تفاوتها نمیتوان از این مدل برای تحلیل عرضه نیروی کار مسلمان در اقتصاد اسلامی استفاده کرد، با کمی تأمّل روشن میشود که این تصوّر درست نیست. در این مقاله، نشان خواهیم داد که مدل مزبور با تغییر برخی مفاهیم قابل استفاده است؛ از این رو ابتدا مدل کار فراغت را توضیح میدهیم و ضمن آن، نکاتی را بیان خواهیم کرد که در کتابهای اقتصاد کلان بدان اشاره نشده؛ ولی در برخی کتابهایی که تحت عنوان اقتصاد کار نوشته شده، وجود دارد. این نکات، زمینه را برای ایجاد تغییر در برخی مفاهیم و متغیّرهای مدل مزبور و ساختن مدلی که برای تحلیل عرضه نیروی کار در اقتصاد اسلامی مفید است، فراهم میسازد.
پس از ایجاد تغییرات مورد نظر در مدل کار فراغت نئوکلاسیک، از آن برای تحلیل عرضه نیروی کار مسلمان استفاده، و تابع عرضه نیروی کار را استخراج میکنیم.
12. مدل فراغت کار نئوکلاسیک
در این مدل، از چارچوب سادهای که بر راه حلّ نئوکلاسیک «مسأله تخصیص اعتبار مصرف کننده» (Consumers’ allocation problem) مبتنی است، استفاده میشود. این مدل را با بیان چهار مطلب توضیح میدهیم: منحنی مطلوبیت فرد و انگیزه او از عرضه نیروی کار، محدودیتها، حدّاکثر سازی مطلوبیت با توجّه به محدودیتها و آثار تغییر دستمزد بر عرضه کار فرد. در پایان، تابع و منحنی عرضه نیروی کار فرد ایدهآل استخراج میشود.
منحنی مطلوبیت
در اغلب کتابهای پیشگفته فرض میشود که مصرف کننده باید بین دو نوع کالای نرمال که جانشین یکدیگرند انتخاب کند: یکی کالاها و خدمات بازاری که تهیّه آنها به درآمد نیاز دارد و دیگری فراغت. مصرف ساعات فراغت همچون مصرف کالاها و خدمات بازاری برای فرد مطلوبیت میآورد. این دو نوع کالا جانشین یکدیگرند؛ زیرا مصرف بیشتر کالاها و خدمات بازاری مستلزم داشتن درآمد بیشتر است و کسب درآمد بیشتر با کار بیشتر میسّر میشود و کار بیشتر، مستلزم مصرف کمتر کالای فراغت خواهد بود؛ بنابراین، منحنیهای بیتفاوتی «فرد ایدهآل» به صورت ذیل نشان داده میشود.
نمودار (1)
نقاط روی یک منحنی، بیتفاوتی ترکیباتی از مصرف دو کالا را نشان میدهند که
دارای مطلوبیت یکسانند. این منحنیها دارای شیب منفی و محدّب هستند؛ یک دیگر را قطع نمیکنند و هر چه از مبدأ مختصات دور میشوند، سطح مطلوبیت بالاتری را نشان میدهند. * (موریس، 1377: ج 1، ص 155 165).
برخی از اقتصاددانان، مفهوم «زمان غیر بازاری» را جایگزین مفهوم «فراغت» کرده و در منحنی بیتفاوتی فرد، روی محور افقی، «زمان غیر بازاری» را نشان دادهاند. (بلانت، 1373: ص83 89). این مفهوم گستردهتر از مفهوم «فراغت» است و همه ساعاتی را که در بازار کار عرضه نمیشود، در بر میگیرد؛ چه این ساعات، صرف استراحت و تفریح یا عبادت یا صرف کار در خانه و تربیت بچه و مانند آن و چه صرف کار تولیدی بدون انگیزه کسب درآمد شود. به کارگیری این مفهوم در مدل، قابلیت آن را جهت تحلیل رفتار نیروی کار مسلمان در اقتصاد اسلامی، بالا میبرد. این مطلب را در آینده بیشتر توصیح میدهیم.
نکته دیگر اینکه شیب منحنی بیتفاوتی، ترجیحات فرد درباره کالاهای بازاری و ساعات غیر بازاری را نشان میدهد؛ برای مثال، شخصی که در نمودار (2) نشان داده شده است، در مقایسه با کسی که در نمودار (3) آمده، ترجیحات قویتری برای زمان غیر بازاری دارد؛ زیرا او برای افزایش معین xx` در زمان غیر بازاری خود حاضر است مقدار بیشتری از کالا های بازاری yy` را فدا کند.
* دلیل این ویژگیها، عقلایی عمل کردن نیروی کار، نرمال بودن دو کالای جانشین و نزولی بودن مطلوبیت نهایی کالای نرمال است. اثبات ویژگیهای مزبور را به صورت مفصّل در کتاب موریس ملاحظه میکنید.