چکیده: این سمینار در مورد بررسی لامپهای پرقدرت مورد استفاده در رادار از نظر پهنای باند، قدرت، بهره ، راندمان و غیره میباشد.
در فصل اول با مطالعه روی لامپهای با میدان متقاطع (M- Type) و توصیف انواع آن پیشرفتهای اخیر در این زمینه را ارئه نموده است.
در فصل دوم به بررسی لامپهای با پرتو خطی (O-Type) و انواع مختلف آن و بررسی عمکرد تکتک آنها و آخرین تکنولوژی روز جهان پرداخته شده است.
فصل اول لامپ های با میدان متقاطع (Cross - Field) مایکروویوی (M-Type) مقدمه در لامپ های با میدان متقاطع (Cross Fielde) میدان مغناطیسی dc و میدان الکتریکی dc بر یکدیگر عمودند.
در همه لامپهای CF میدان مغناطیسی dc نقش مستقیمی در فرآیند اندرکنشی RF ایفا میکند.
لامپ های CF نامشان را از این حقیقت که میدان الکتریکی dc و میدان مغناطیسی dc بر یکدیگر عمودند گرفتهاند.
در لامپ CF الکترونهایی که توسط کاتد ساطع میشوند بوسیله میدان الکتریکی شتاب داده میشوند و سرعت میگیرند.
اما همانطور که با ادامه مسیر سرعتشان بیشتر میشود توسط میدان مغناطیسی خم میشوند.
اگر یک میدان RF در مدار آند به کار برده شود الکترونهایی که در طی اعمال میدان کاهنده وارد مدار شوند کند میشوند و مقداری از انرژی خود را به میدان RF میدهند.
در نتیجه سرعتشان کاهش مییابد و این الکترونهای با سرعت کمتر در میدان الکتریکی dc که به میزان کافی دور هست تا ضرورتاً همان سرعت قبلی را دوباره بدست بیاورند طی مسیر میکنند.
بدلیل کنش اندرکنشهای میدان متقاطع فقط آن الکترونهایی که انرژی کافی به میدان RF دادهاند میتوانند تمام مسیر تا آند را طی کنند.
این خصیصه لامپهای CF را نسبتاً مفید میسازد.
آن الکترونهایی که در طی اعمال میدان شتابدهنده وارد مدار میشوند بر حسب دریافت انرژی کافی از میدان RF شتاب داده میشوند و به سمت کاتد باز میگردند.
این بمباران برگشتی در کاتد گرما ایجاد میکند و راندمان کار را کاهش میدهد.
در این فصل چندین لامپ CF را که عموماً به کار برده میشوند مورد مطالعه قرار میدهیم.
اسیلاتور های مگنترون Hull در سال 1921 مگنترون را اختراع کرد.
اما این وسیله تاحدود دهه 1940 تنها یک وسیله آزمایشگاهی جالب بود.
در طول جنگ جهانی دوم نیازی فوری به مولدهای ماکروویوی پرقدرت برای فرستندههای رادار منجر به توسعه سریع مگنترون شد.
همه مگنترونها شامل بعضی اشکال آند و کاتد که در یک میدان مغناطیسی در میان یک میدان الکتریکی بین آند و کاتد کار میکنند میباشند.
به دلیل میدان تقاطع بین آندو کاتد الکترونهایی که از کاتد ساطع میشوند تحتتأثیر میدان متقاطع مسیرهایی منحنیشکل را طی میکنند.
اگر میدان مغناطیسی dc به اندازه کافی قوی باشد الکترونها به آند نخواهند رسید ولی درعوض به کاتد باز میگردند.
در نتیجه جریان آند قطع میشود.
مگنترونها را میتان به سه نوع طبقهبندی کرد: مگنترون با آند دو نیم شده[1] این نوع مگنترون از یک مقاومت منفی بین دو قسمت آند استفاده میکند.
مگنترون سیکلوترون فرکانس این نوع مگنترون تحت تأثیر عمل سنکرون کردن یک جزء متناوب میدان الکتریکی و نوسان پریودیک الکترونها در یک مسیر مستقیم با میدان عمل میکند.
مگنترون موج رونده این نوع مگنترون به اندرکنش الکترونها با میدان الکترومغناطیسی رونده با سرعت خطی بستگی دارد.
این نوع از لامپها به صورت ساده به عنوان مگنترون نامیده میشود.
مگنترونها با مقاومت منفی معمولاً در فرکانسهای زیر ناحیه مایکروویوی کار میکنند.
اگرچه مگنترونهای سیکلوترون فرکانس در فرکانس ناحیه مایکروویوی کار میکنند، قدرت خروجی آنها بسیار کم است (حدود 1 وات در GHZ 3) و راندمان آنها بسیار کم است.
(حدود 10% در نوع آند دونیم شده و 1% در نوع تکآندی) بنابراین دو نوع اول مگنترونها در این نوشتار مورد توجه نیستند.
مگنترونهای استوانهای دیاگرام شماتیکی اسیلاتور مگنترون استوانهای در شکل زیر نشان داده میشود.
این نوع مگنترون، مگنترون قراردادی[2] نیز نامیده میشود.
در مگنترون استوانهای چندین حفره به شکافها متصل شدهاند و ولتاژ dc V0 بین کاتد و آند اعمال میشود.
چگالی شار مغناطیسی B0 در راستای محور Z است.
وقتی که ولتاژ dc و شار مغناطیسی به درستی تنظیم شوند الکترونها مسیرهای دایروی را در فضای آند- کاتد تحت نیروی ترکیبی میدان الکتریکی و مغناطیسی طی میکند.
برای سالهای بسیار مگنترونها منابع پرقدرتی در فرکانسهایی به بزرگی GHZ 70 بودهاند.
رادار نظامی از مگنترونهای موج رونده قراردادی برای تولید پالسهای RF با پیک قدرت بالا استفاده میکند.
هیچوسیله مایکروویوی دیگری نمیتواند همانطور که مگنترونهای قراردادی میتوانند عمل مگنترون را با همان اندازه، وزن، ولتاژ و محدوده راندمان انجام دهد.
در حال حاضر، مگنترون میتواند پیک قدرت خروجی تا KW 800 میرسد.
راندمان بسیار بالاست و از 40 تا 70% تغییر میکند.
مگنترون کواکسیالی[3] مگنترون کواکسیالی از ترکیب یک ساختار رزوناتوری آند که توسط یک حفره با Q بالا که در مورد TE011 کار میکنند احاطه شده است تشکیل شده است.
شیارهایی که در پشت دیواره حفرههای متناوب ساختار رزوناتوری آند قرار دارند به طور محکمی میدانهای الکتریکی این رزوناتورها را با حفره احاطهکننده کوپل میکنند.
در عمل مود میدانهای الکتریکی در همه حفرههای دیگر هم فاز هستند و بنابراین آنها در جهت یکسان با حفره احاطهکننده کوپل میشوند.
در نتیجه حفره کواکسیالی محیطی مگنترون را در مورد مطلوب تثبیت میکند.
در مورد TE011 مطلوب میدانهای الکتریکی مسیری دایروی را در داخل حفره طی میکنند و در دیوارههای حفره به صفر کاهش مییابند.
جریان در مورد TE011 در دیوارههای حفره در مسیرهای دایروی حول محور لامپ جریان دارند.
مودهای غیرمطلوب توسط تضعیفکننده در داخل استوانه داخلی شیاردار نزدیک انتهاهای شیارهای کوپلینگ میرا میشوند.
مکانیزم تنظیم ساده و قابل اعتماد است.
رزوناتور آند مگنترون کواکسیالی میتواند بزرگتر و با پیچیدگی کمتری نسبت به مگنترون قراردادی باشد.
بنابراین بارگذاری کاتد کمتر است و شیبهای ولتاژ کاهش داده میشوند مگنترون با قابلیت تنظیم ولتاژ[4] مگنترون با قابلیت تنظیم ولتاژ یک اسیلاتور باند وسیع با فرکانس متغیر با تغییر ولتاژ اعمال شده بین آندوسل[5] است.
همانطور که در شکل زیر نشان داده میشود پرتو الکتریکی از یک کاتد استوانهای کوتاه از یک انتهای دستگاه ساطع میشود.
الکترونها توسط میدانهای الکتریکی مغناطیس به شکل یک پرتو توخالی درمیآیند و سپس به طور اساسی از کاتد به بیرون فرستاده میشود.
سپس پرتو الکترونی به ناحیه بین سل و کاتد وارد میشوند.
پرتو با سرعتی که توسط میدان مغناطیسی محوری و ولتاژ dc اعمال شده بین آند و سل کنترل میشود حول سل میگردد.
مگنترون با ولتاژ قابل تنظیم از یک رزوناتور با Q کم استفاده میکند و پهنای باند آن در سطوح قدرت کم از 50% تجاوز میکند.
در مورد ، فرآیند دستهشدن پرتو توخالی در رزوناتور رخ میدهد و فرکانس نوسان توسط سرعت چرخشی پرتو الکترونی تعیین میشود.
به عبارت دیگر فرکنش نوسان را میتوان با تغییر ولتاژ dc اعمال شده بین آند و سل کنترل کرد.
در سطوح قدرت بالا و فرکانسهای بالا درصد پهنای باند محدود است، در حالیکه در سطوح قدرت کم و فرکانسهای بالا پهنای باند ممکن است به 70% برسد.
1-3-1- مگنترون قابل تنظیم ساخت شرکت TMD 2-3-1- مگنترون با فرکانس ثابت ساخت شرکت TMD مگنترون کواکسیالی معکوس مگنترون را میتوان با آند و کاتد معکوس ساخت.
یعنی اینکه کاتد آند را احاطه کند.
در مگنترون کواکسیالی معکوس حفره در داخل یک استوانه شیاردار قرار میگیرد و آرایه پره رزوناتور در خارج آن قرار گرفته است.
کاتد یک حلقه حول آند تشکیل میدهد.
شکل زیر دیاگرام شماتیکی مگنترون کواکسیالی را نشان میدهد.
مگنترون کواکسیالی Frequency- Agile مگنترون کواکسیالی Frequency Agile با مگنترون قابل تنظیم استاندارد متفاوت است.
Frequency Agility (FA) یک مگنترون کواکسیالی به صورت قابلیت تنظیم فرکانس خروجی رادار با سرعت به اندازه کافی بالا برای ایجاد تغییر فرکانسی پالس به پالس است، به طوری که این تغییر بزرگتر از مقدار لازم موثر برای خنثی کردن وابستگی اکوهای مجاور رادار باشد تعریف میشود.
مگنترون Frequency – Agile به همراه مدارهای مجتمع گیرنده مناسب میتواند جرقهزنی هدف را کاهش میدهد، قابلیت تشخیص هدف را در یک محیط شلوغ افزایش دهد و مقاومت در برابر اقدامهای متقابل الکترونیکی (ECM) را افزایش دهد.
افزایش جدا سازی فرکانسی پالس به پالس بیشتر، شکل بیشتر در مرکز قرار دادن فرستنده پارازیتی در فرکانس رادار روی خواهد داد که این کار برای تداخل موثر با عملکرد سیستم صورت میگیرد.
1-5-1- مگنترونهای Frequency Agile شرکت Litton 2-5-1- مگنترونهای Frequency Agile شرکت TMD VANE AND STRAP با برگشت به جنگ جهانی دوم مدار Vane and strap اولین مدار مگنترون مدرن آن روز بود.
Vane and strap تعامل بعدی ترتیب حفره و شیار (hole and slot) بود که کارآیی کمتری داشت و از مشکلات ناپایداری مد صدمه میدید.
مگنترون Vene and strap همانطور که از اسمش برمیآید، عمل انتخاب مدش را با بستن یا وصل کردن پرههای متناوب با تکه سیمهای دایروی شکل که نوار نامیده میشوند انجام میدهد.
ساختار رزوناتور شبیه بسیاری از مدارهای رزوناتور نیمموج دارای مدهای نوسانی چندگانه است.
1-6-1- مگنترونهای Vane and strap شرکت Litton Rising sun مدار Rising sun نام خود را از ظاهر مقطع رزوناتور گرفته است.
رزوناتورها متناوباً با یک قطر مشترک داخلی بزرگ و کوچک میشوند.
این ساختار از طراحی الکتریکی یک سیستم رزوناتوری دوگانه کوپل شده منتج میشوند.
اگرچه ساختارهای Rising sun 40 قدمت دارند اما به اندازه مگنترونهای کواکسیالی و Vane and strap موردتوجه نیستند چون در باندهای میلیمتری تقاضا زیاد نیست.
ساختارهای Rising sun هزینه کمی نسبت به مدار Vane and Strap در GHZ 100 دارند.
Q این مدار نسبتاً کم است.
1-7-1- مگنترونهای Rising sun شرکت Litton Injection - Locked مگنترونهای Injectipn - Locked به عنوان جانشین عملی برای TWTها و کلایسترونها در کاربردهایی که انسجام مورد نیاز است عمل میکنند.
این مگنترونها از نظر هزینه نسبت به لامپهای TWT موثرترند.
علاوه بر این ترکیب نادر اندازه فشرده و کارایی خوب هم از مزایای این مگنترونها است.
مفهوم Injectipn - Locked نسبتاً ساده است.
یک سینگنال با سطح کم به طور مستقیم به مدار رزوناس یک اسیلاتور پرقدرت Free running داده میشود.
اگر فرکانس منبع به اندازه کافی به فرکانس Free running اسیلاتور نزدیک باشد و دامنه سیگنال به اندازه کافی باشد وسیله پرقدرت در یک پهنای باند معین دارای پایداری فرکانس و فازی میشود.
در مورد یک مگنترون Injectipn - Locked انرژی از طریق یک سیر کولاتور به داخل آند کوچک میشود.
مگنترونهای Beacon مگنترونهای Beacon (مگنترونهای قراردادی مینیاتوری) پیک قدرت خروجی KW 5/3 را تولید میکنند، در حالیکه وزن آنها از 2 پوند است.
این وسایل برای استفاده در جاهایی که منابع خیلی فشرده و لتاژ کمقدرت پالسی نیاز است ایدهآل هستند.
نظیر هواپیمایی، موشک، ماهواره یا سیستمهای Doppler .
بیشتر مگنترونهای Beacon شیفت فرکانسی ناچیزی دارند و کارایی با طول عمر زیاد در سختترین شرایط محیطی و دمایی از خود نشان میدهند.
1-9-1- مگنترونهای Beacon شرکت Litton CFA (Cross Field Amplifier) تقویتکننده با میدان متقاطع (CFA) پیامد وجود مگنترون است.
میتوان CFAها را براسا مد عملکردشان به صورت انواع موج جلورونده و موج و موجعقبرونده گروهبندی کرد و یا براساس منبع جریان الکترونی آنها به صورت انواع emitting sole یا injected-beam طبقهبندی کرد.
گروه اول به جهت فاز و سرعت گروه انرژی در مدار مایکروویوی مربوط است.
چون جریان الکترون به نیروهای میدان الکترونی RF واکنش میدهد.
رفتار سرعت فاز با فرکانس اولین موضوع مورد علاقه است.
گروه دوم بر روشی که با آن الکترونها به ناحیه اندرکنش میرسند و چگونه کنترل میشوند تاکید میکند.
در مورد موج پیشرو، اغلب ساختار موج آهسته نوع مارپیچی به عنوان مدار مایکروویوی برای تقویتکننده با میدان متقاطع انتخاب میشود.
در مورد موج عقبرونده خط Strap یک انتخاب رضایتمندانه را نمایش میدهد.
ساختار تقویتکننده با موج متقاطع Strap در شکل زیر نشان داده میشود.
1-2- اصول عملکرد در لامپ emitting-sole در پاسخ به نیروهای میدان الکتریکی در فضای بین کاتد و آند جریان از کاتد خارج میشود.
مقدار جریان تابعی از ابعاد، ولتاژ اعمالی و خواص ساطع شدن از کاتد میباشد.
در لامپ injected-beam پرتو الکترونی در یک تفنگ جداگانه تولید میشود و به داخل ناحیه اندرکنش تزریق میشود.
شکلهای اندرکنش مدار- پرتو در لامپهای emitting-sole و injected-beam مشابه هستند.
الکترونهای فازی مطلوب به طرف آند که به طور مثبت پلاریزه شده ادامه مسیر میدهند تا سرانجام جذب شوند.
در حالیکه الکترونهای فازی غیرمطلوب به طرف الکترود منفی پلاریزه شده حرکت میکنند.
در اندرکنش پرتو خطی همانطور که در لامپهای TWT بیان کردیم جریان الکترون ابتدا توسط یک تفنگ الکتریکی شتاب میگیرند تا به سرعت dc کامل برسند.
سرعت dc تقریباً برابر سرعت فازی محوری میدان RF در ساختار موج آهسته است.
بعد از اینکه کنشاندرکنش رخ داد، الکترون باقیمانده با یک سرعت با متوسط کم ناحیه اندرکنش را ترک میکند.
تفاوت سرعت، انرژی RF تولید شده از مدار ماکروویوی را توجیه میکند.
در CFA الکترون در معرض نیروی میدان الکتریکی، نیروی میدان مغناطیسی و نیروی میدان الکتریکی میدان RF ، حتی در معرض نیروی بار دیگر الکترونها قرار میگیرد.
آخرین نیرو به دلیل پیچیدگی معمولاً در مطالعات آنالیتیک در نظر گرفته نمیشود.
تحتتأثیر سه نیرو، الکترون در مسیر حلزونی در جهتهای هم پتانسیل حرکت میکند.
شکل زیر طرح جریان الکترونی در CFA را با تکنیکهای کامپیوتری نشان میدهد.
تقویتکننده با میدان متقاطع CFA با بهره قدرت کم یا متوسط، پهنای باند متوسط، راندمان بالا، تقویتکنندگی اشباع شده، اندازه کوچک و وزن کم مشخص میشود.
این خواص باعث میشوند ک از CFA در سیستمهای الکترونیکی بسیاری از مخابرات فضایی با قدرت کم و قابلیت اطمینان بالا گرفته تا رادار پالسی همزمان با قدرت متوسط بالا در حد چند مگاوات استفاده میشود.
2-2- CFA های شرکت Litton فصل دوم لامپهای با پرتو خطی (O-Type) مقدمه: در یک لامپ با پرتو خطی یک میدان مغناطیسی که محور ان بر محور پرتو الکترونی منطبق است برای اینکه پرتو را هنگامیکه طول لامپ را می پیماید به هم پیوسته حفظ کند به کاربرده می شود.
در این لامپ ها الکترون ها قبل از اینکه ناحیه اندر کنش مایکروویوی برسند انرژی پتانسیل را از پرتو ولتاژ DC دریافت می کنند و این انرژی به انرژی جنبشی تبدیل می شود.
در ناحیه اندر کنش مایکروویوی الکترون ها توسط میدان مایکرووی یا شتاب می گیرند یا حرکتشان کند می شود و سپس در حالیکه به انتهای لامپ رانده می شوند یک دسته می شوند.
الکترونهای دسته شده به ترتیب جریانی را در ساختار خروجی القا می کنند.
الکترون ها سپس انرژی جنبشی خود را به میدانهای مایکروویوی می دهند و توسط کلکتور جمع می شوند.
لامپهای با پرتو خطی برای تقویت کنندگی مناسب هستند.
در حال حاضر تقویت کنندههای کلایسترون و TWT می توانند پیک قدرت خروجی تا 30MW را در فرکانس 10GHZ و ولتاژ 100KV فراهم کنند.
قدرت خروجی متوسط تا 700KW می رسد.
بهمراه این لامپ ها از 30 تا 70 متغیر است و راندمان آن از 15 تا 60 در صورت پهنای باند کلایسترون 1 تا 8 درصد و در مورد TWT از 10 تا 15 درصد می باشد.
1-کلایسترونها: کلایسترونها لامپهای با پرتو خطی هستند با چندین حفره رزوناس که باتیوپهای drrift نازک از هم جدا شده اند.
قطر این تیوبها بسیار کمتر از یک طول موج است بنابراین هیچ کوپلینگ بین حفرهای وجود ندارد.
حفره ورودی به سیگنالی که تقویت می شود متصل می شود و حفره خروجی به بار متصل است.
کلایسترونها لامپهای بینهایت محکمی هستند.
برخی مدلها قدرت متوسط بزرگ و موج پیوسته با راندمان خیلی بالا تولید می کنند.
به عنوان مثال در موج پیوسته قدرت 1300KW در فرکانس 350MHZ و قدرت 600KW در فرکانس 3.7GHZ انواع دیگر کلایسترونها پیک قدرت بسیاری بالایی دارند.
45MW برای 4/5 یا MW150 برای 1 بهره عموماً حدود 45 تا dB50 است.
پرتو الکترونی توسط میدان الکترو مغناطیسی متمرکز می شود.
کلکتورها در دو مرحله موثر سرد می شوند(مایع بخار) یک پمپ یونی بهترین خلا نیاز برای عمر طولانی لامپ را فراهم کند.
این کلایسترونها در شمار زیادی از وسایل غیر نظامی و نظامی به کار برده می شود.
چون این لامپها قادرند پهنای باند بزرگی که در برخی موارد بزرگتر از 10 درصد است ارائه دهند.
کلایسترون دو حفره ای (Two-Cavity) تقویت کننده مایکروویوی است که به طور وسیعی به کاربرده می شود و بر اساس اصول مدولاسیون سرعت و جریان کار میکند.
همه الکترونهایی که از کاتد وارد شده اند با سرعت یکنواخت به اولین حفره می رسند.
الکترون هایی که از اولین شکاف حفره در ولتاژ شکاف صفر (یا ولتاژ سیگنال صفر) عبور می کنند از حفره بدون تغییر سرعت عبور می کنند.
الکترون هایی که در نیم سیکل مثبت ولتاژ شکاف عبور می کنند دستخوش افزایش سرعت می شوند.
الکترونهایی که در نیم سیکل های منفی ولتاژ شکاف عبور می کنند به کاهش سرعت تن در میدهند در نتیجه این رفتارها، الکترونها به تدریج در حالیکه به طرف انتهای فضای drift حرکت می کنند دسته می شوند تغییر سرعت الکترون درفضای drift مدولاسیون سرعت نامیده می شود.
چگالی الکترون ها در حفره دوم به طور متناوب با زمان تغییر میکند.
پرتو الکترونی شامل یا جزء ac می شود و این طور نامیده می شود که مدولاسیون جریان صورت گرفته است.
حداکثر دسته شدن باید در طی کند کردن فاز آن تقریباً در نیمه راه بین شبکه های حفره دوم صورت گیرد بنابراین انرژی جنبشی از الکترون ها به میدان حفره دوم انتقال مییابد.
سپس الکترون ها به سرعت کاهش یافته از حفره دوم خارج می شوند و سرانجام در کلکتور جذب می شوند مشخصات تقویت کننده کلایسترون دو حفره ای به شرح زیر است.
1-راندمان حدود 40 درصد 2-قدرت خروجی: در فرکانس 10GHZ قدرت متوسط (موج پیوسته CW) تا 500KW و برای قدرت موج پالسی تا 30MW می رسد) 1-1- تقویت کننده کلایسترون چند حفره ای (Multi Carity) بهره قدرت تقویت کننده کلایسترون دو حفره ای حدود C.dB است برای بدست آوردن بمهره بالاتر یک راه این است که چندین لامپ دو حفره ای را به صورت Cascade به هم متصل کنیم و خروجی هر کدام از لامپ ها را به ورودی لامپ بعدی وصل کنیم.
در کلایسرون چند حفره ای هر کدام از حفرههای میانی به فاصله پارامتر دسته بندی X ، 84/1 دورتر از حفره قبلی قرار گرفته است که به عنوان دسته کننده عمل میکند و به پرتو الکترونی عبوری ولتاژ RF بیشتری نسبت به حفره قبلی القا میکند که به نوبت مدولاسیون سرعت را افزایش می دهند.
2-1- کلایسترونهای چند پرتوی (MBK) در کلایسترون های چند پرتوی انتشار جریان که بوسیله بردن چندین کاتد صورت می گیرد (در روسیه معمول است) لامپ MBK مدل روسی برای کاربرد در رادار مناسب است.
این منبع مایکروویوی پیشنهادی بر اساس تمرکز مغناطیسی تناوبی (PPM) است این لامپ ها به دلیل اقتصادی باید با مغناطیسهای دائمی متمرکز شوند.
به عنوان مثال یک GMBK ده پرتوی شامل ده پرتو است که از 4 حفره عمومی و ده حفره هارمونیکی ثانوی تکی که راندمان را افزایش می دهند عبور میکند.
چون دستگاه در یک فرکانس ثابت کار خواهد کرد نیازی به منبع جداگانه برای به کار انداختن آن نیاز در عوض از حفره سوم برای تحریک حفره اول استفاده می شود و لامپ رادار به نوسان کردن می شود.
2- لامپ موج رونده ( TWT ) از سالهای دهه 1960 این طور پیش بینی می شد که وسایل Solid – state مایکروویوی جایگزین لامپهای TWT خواهند شد .
اما این جایگزینی فقط در سیستمهای الکترونیکی کم قدرت رخ داد .
لامپهای قدرت مایکروویوی همچنان به عنوان تنها انتخاب برای فرستنده های پر قدرت هستند و انتظار می رود که این موقعیت را همچنان حفظ کنند .
تکنیکهای مایکروویوی به طور فزاینده ای با بسیاری از سیستم های الکترونیکی تطبیق شده است .
نظیر سیستمهای رادار هوایی ، دفاع نظامی فضایی سیستمهای هدایت موشک و سیستمهای مخابرات فضایی .
لامپ موج رونده ( TWT ) یک لامپ الکترونیکی است که برای تقویت کنندگی در فرکانسهای مایکروویوی ـ که عموماً به صورت فرکانسهای بین MHZ 500 و GHZ 300 یا طول موجهای از cm 30 تا mm 1 شناخته می شوند ـ به کار می رود .
قابلیت تولید قدرت از چند وات تا چند کیلو وات تغییر می کند .
برای helix TWT پهنای باند ممکن است به بزرگی 2 اکتا و یا بیشتر باشد و سطوح قدرت از ده ها وات تا صد وات برسد .
برای Couplel Cavity TWT پهنای باندها در محدوده %20 – 10 معمول هستند و سطوح قدرت در سطوح مگاوات است .
کاربردهای TWT ها متغیر است .
TWT به عنوان تقویت کننده نهایی در تقریباً همه ماهواره های مخابراتی به کار می رود .
در بسیاری از سیستمهای رادار تعداد یک یا بیشتر TWT به عنوان تقویت کننده پر قدرت که پالس RF ارسالی را تولید می کند که به کار برده می شوند .
در موارد دیگر ممکن است یک TWT به عنوان درایور برای بعضی از تقویت کننده های RF پر قدرت دیگر نظیر تقویت کننده میدان متقاطع ( CFA ) به کار برده می شود .
مشکل است که دوران امروز تکنولوژی مایکروویوی را بدون TWT و تقویت کننده TWT ( TWTA ) متصور می شویم .
هیچ وسیله دیگری نمی تواند ترکیب پهنای باند ، قدرت خروجی و بهره را با هم مثل TWT تطبیق دهد .
برای الکترونیکی ، اکتشاف فضا ، تقویت سیگنالهای video ـ home ، TWT افق مایکروویوی را گسترش داده است .
1-2- تاریخچه TWT تاریخچه تکنولوژی مایکروویوی ، تاریخچه ای از پیشرفتهای پیاپی در تکنولوژی های به کار برده شده برای تولید ، تقویت و پردازش سیگنالها در فرکانسهای مایکرووی است .
عمل کردن در آستانه ناحیه مایکروویوی بوسیله تریودهایی1 که ساختار بخصوصی برای مینیمم کردن اثرات زمان عبور2 دارند فراهم شد .
این کار تریود توسط مگنترون و دیگر ادوات میدان متقاطع3 ادامه یافت و سپس توسط کلایسترون دنبال شد .
امروزه نیز TWT این راه ر ا ادامه می دهد .
TWT یک وسیله جدید نیست .
قابل توجه است که قابلیتها و برخی کاربردهای بالقوه آن نزدیک 60 سال شناخته شده بوده است .
TWT در طی اواخر جنگ جهانی دوم توسط مهاجری استرالیایی دکتر Rudolf Kompfner هنگامی که برای نیروی دریایی بریتانیا4 روی لامپهای مایکروویوی کار می کرد اختراع شد .
TWT در طی جنگ استفاده نشد و به عنوان یک وسیله تحقیقاتی آزمایشگاهی باقی ماند تا اینکه اولین لامپ عملی توسط J.R.Pirerce ، L.M.Field در آزمایشگاههای تلفن بل1 ( BTL ) در سال 1945 توسعه یافت .
نتایج اولیه در IRE Transactions در فوریه 1947 چاپ شد .
در این بین سرویسهای نظامی کاربردهای بالقوه ای در ذهن داشتند نظیر رادار و ECM2 .
توسعه رادار در طی جنگ جهانی دوم به سرعت با توسعه تکنیکها ECM برای فریب دادن و پارازیت دادن به رادار دنبال شد .
بسیاری از این تکنولوژی های پیشرفته در Aircraft Hughes Company انجام شد .
در اواخر سالهای دهه 1950 در حالیکه مطمئن بودند که در آینده TWT جزء کلیدی تعدادی از کاربردها خواهند بود گروه کوچکی از دانشمندان ، مهندسان و تکنسینهای مجرب که در تحقیقات TWT شرکت کردند این شرکت به یک تشکیلات تبدیل شد .
این تشکیلات بعداً ( EDD ) Electron Dynamic Devices نامیده شد و شهرتی تثبیت شده به عنوان رهبر توسعه و تولید TWT های نظامی و تجاری و TWTA ها و زیر سیستمهای وابسته دارد .
علاوه بر کاربردهای راداری ، برخی از موفقیتهای TWT های Hughes ، کاربردهای فضایی بود .
TWT های فضایی Hughes در تحقیقات علمی و کاربردهای مخابراتی به کار برده می شوند .
2-2- اجزای یک TWT همه TWT ها دارای چهار قسمت اصلی هستند .
تفنگ الکترونی که پرتو الکترونی پر تراکم تولید می کند .
مدار مایکروویوی موج آهسته1 که انرژی الکترو مغناطیسی موج رونده را که با آن پرتو الکترونی می تواند اندرکنش کند پشتیبانی می کند .
کلکتور که پرتو الکترونی باقی مانده را که از مدار موج آهسته بوجود می آید جمع می کند .
جعبه TWT که نقاط اتصال به سیستم مورد استفاده را فراهم می کند ، TWT را به خاطر قدرت هدر رفته در آن سرد می کند .
و در بعضی موارد یا قسمتی از ساختار تمرکز پرتو را احاطه می کند .
طراحی TWT از نیازمندیهایی برای فراهم کردن مقادیر معین بهره و قدرت در یک باند فرکانس معین سرچشمه می گیرد .
طراحی نهایی TWT معمولاً از یک آنالیز مقایسه ای منتج می شود که این آنالیز شامل ملاحظاتی است که شامل منبع تغذیه ( power supply ) و اتصال TWT و سیستم به کار رفته می باشد .
این ملاحظات منجر به بده بستانهایی می شود که بر هر یک از زیر قسمتهای اصلی TWT اثر می گذارد .
این ملاحظات به شرح زیر هستند : نوع مدار موج آهسته به کار برده شده در مواجهه با نیازمندیهای قدرت و پهنای باند شامل انتخاب ولتاژ و جریان کاتد به کار برده شده در مواجهه با آن نیازمندیها .
مهم است که متذکر شویم که اندازه دمای بالاتر و قابلیت قدرت خروجی بزرگتر از مقدار فراهم از TWT های که مدار helix دارند باعث می شود که اندازه و وزن افزایش یابد .
روش به کار گرفته شده برای متمرکز کردن پرتو الکترونی روش به کار رفته برای تغییر جریان پرتو شامل روش به کار رفته برای روشن و خاموش کردن TWT و هر مدولاسیون مورد نیاز در طی عملکرد TWT .
نیازمندیهای طول عمر کاری .
شرایط محیطی که تحت آن TWT کار خواهد کرد .
( فشار محیط ، دمای محیط ، سطوح شوک و ارتعاش و غیره ) نوع سرمازایی محدودیتهای اندازه و وزن هزینه 3-2- اساس عملکرد TWT به خاطر اینکه مفاهیم آشنایی تئوریک مدار در فرکانسهای مایکروویوی پاسخگو نمی باشد لازم است که شرح دادن میدانهای الکتریکی و مغناطیسی که در امواج الکترومغناطیسی وجود دارند از تئوری الکترومغناطیسی استفاده شود .
ریزموجها1 بسیاری از خواص نور مرئی را از خود نشان می دهند : 1) این امواج در راستای مستقیم با سرعت نور حرکت می کنند و فقط به مقدار اندکی توسط اتمسفر زمین منکسر می شوند و 2) این امواج می توانند به صورت پرتوهای باریک متمرکز شوند که این پرتوها وقتی به یک سطح هادی برخورد می کنند به طور کامل منعکس می شوند .
این خواص باعث می شوند که ریز موج برای رادار و سیستمهای مخابراتی مفید هستند .
از زمان اختراع TWT شکل اصلی آن کم تغییر کرده است ، اگر چه کاربرد این ابزار امروزه بسیار بهتر است .
تقویت کنندگی TWT با فرستادن یک موج RF الکترومغناطیسی به داخل یک ساختار منتشر کننده که در مجاورت یک پرتو الکترونی قرار دارد بدست می آید .
در سمت چپ شکل بالا یک تفنگ الکترونی وجود دارد .
وقتی کاتد گرم می شود یک جریان الکترونی پیوسته ساتع می کند .
این الکترونها به یک دهانه در آند کشیده می شوند و سپس توسط یک میدان مغناطیسی به صورت یک پرتو دیواره استوانه ای متمرکز می شوند .
بدین طریق پرتو در داخل ساختار موج آهسته حرکت می کند1 .
سرانجام الکترونها جمع شده و انرژی جنبشی آنها به شکل گرما در کلکتور تلف می شود .
در همین زمان که پرتو الکترونی استوانه ای شکل در طول محور لامپ حرکت می کند .
سیگنال RF برای تقویت شدن به داخل ساختار موج آهسته که در این مورد سیم مارپیچی که helix نامیده می شود ، است تغذیه می شود .
انرژی RF در طول سیم helix با سرعت نور حرکت می کند .
با این وجود ، به دلیل مسیر مارپیچی انرژی را که در طول محور لامپ با سرعتی به طور چشمگیر کمتر پیش می رود می توان به طور مقدماتی با محیط و قطر helix تعیین کرد .
سرعت فاز موج RF ( سرعتی که به نظر می رسد با آن جبهه فاز انرژی در طول لامپ حرکت می کند ) کمی آهسته تر از سرعت پرتو الکترونی است .
این سنکرونیسم نزدیک از اندرکنش پیوسته بین پرتو الکترونی و سیگنال RF منتج می شوند .
برخی از الکترونها در پرتو توسط میدان RF آهسته می شوند در حالیکه دیگر الکترونها شتاب می گیرند .
همانطور که الکترونهایی که مدولاسیون سرعت شده اند از helix پایین می روند دسته هایی را شکل می دهند .
این دسته ها به نوبت سبقت می گیرند و با موج RF آهسته تر helix اندرکنش می کنند و انرژی جنبشی را به موج در helix تحویل می دهند .
نتیجه این کار تقویت فزاینده سیگنال RF است .
TWT های تکی با بهره قدرتی بیشتر از 1000000 ( dB 70 ) ساخته شده اند .
4-2- کنترل پرتو تفنگ الکترونی تا اندازه ای شبیه لنز پروژکتور عمل می کند .
هدف بدست آوردن جریان الکتورنی هر چه بیشتر در حد امکان است که در داخل پرتو متمرکز شده بدون اعوجاج جاری می شوند .
طراحی خوب تفنگ بینهایت مهم است چون تفنگ منبع الکترونهای پرتو است .
بسیاری از تفنگهای TWT همچنین شامل شبکه های کنترل یا الکترودهای کنترل هستند که اینها پرتو الکترونی را به سرعت شروع یا قطع می کنند .
مدولاسیون پرتو ولتاژ بسیار کمتری نیاز دارد نسبت به اینکه تنها ولتاژ کاتد مدوله شود .
تفنگ با شبکه کنترل شش قسمت اصلی دارد : بدنه تفنگ یا ساختار حمایت کننده که معمولاً سرامیک یا سرامیک با فاز لحیم شده است .
گرم کننده کاتد یا فرستنده الکترون شبکه کنترل الکترود کانونی برای کمک به تشکیل درست پرتو الکترونی آند که به طور مؤثرتری میدان شتاب دهنده الکترونها را فراهم می کند .
شکل بالا یک تفنگ را به طور مقطعی نشان می دهد .
طول عمر و قابلیت اعتماد تولیدات به مقدار زیادی وابسته به طراحی و نوع ماده به کار رفته در کاتد است .
انواع مختلفی از مواد کاتدی به عنوان ساتع کننده های الکترون به کار برده می شوند .
اما عموماً دو نوع استاندارد دارند .
اولین ماده یک نوع اکسید است که از نیکل و روکش باریوم / استرانسیوم تشکیل شده است .
نوع دوم نوع پخش کننده است که یک بدنه که از ماده تنگستن منفذدار تشکیل شده است با مخلوط باریم ، کلسیم و ترکیبات آلومینیوم پر شده است .
مواد پر شده به سطح ساتع شدن می روند ،باریم و دیگر مواد فعال پخش می شوند تا ماده ای که در طول عملیات تبخیر از دست رفته است دوباره تکمیل شود .
5-2- تغییر در ساختار موج آهسته1 اگر چه انواع زیادی ساختار موج آهسته وجود دارد بیشترشان بر پایه طراحی اصلی helix توسط komphner می باشد .
Helix هنوز بر پهنای باندترین ساختار در دسترس است .
شکل زیر قسمتهای اصلی helix TWT از جنس فلز ـ سرامیک را نشان می دهد .
6-2- لامپهای Coupled – Cavity TWT ساختار Coupled – Cavity TWT که در بالا نشان داده شد ، زوج حفره های رزونانسی را برای آهسته کردن مؤثر انرژی RF به کار می برد .
ساختارهای Coupled – Cavity اصلی پهنای باندهای فرکانسی 10 تا 15 درصد را فراهم می کند .
روشهایی برای افزایش پهنای باند 40 درصد و بیشتر بوجود آمده است .
TWT هایی که از این مدار استفاده می کنند چند صد کیلو وات پیک قدرت در باند S تا باند Ku با بهره dB 60 تولید می کنند .