نیکاراگوئه و ال سالوادور
منشاء سینمای انقلاب ملی (جان هی)
مقدمه
سرچشمه سینمای ملی در نیکاراگوئه و ال سالواور راههای مشابه قابل توجه ای را طی کرده با یک تفاوت خیلی چشمگیر. در ژوئیه 1979 انقلاب ساندنیستها در نیکاراگوئه دودمان سوموزا را برچید. متعاقب فروپاشی و اغتشاش، تشکیلات حکومتی که سوموزا ساخته بود و او را حمایت می کرد برچیده شد. ساختار سینمایی ملی در نیکاراگوئه به بازسازی ملتی جدید بر روی خرابه های سوموزا تعلق دارد. به وجود آمده در جنگ آزادیبخش، فیلم و سپس ویدیو جزئی از نهاد رسمی دولت شده و هر دو بوسیله وزارت خانه های دولتی تولید و حمایت شدند.
در ال سالوادور، بر خلاف آنچه گفته شد، فیلم و ویدیو چزیی از تشکیلات سیاسی، نظامی انقلابی باقی مانده که مواجه با دولت مرکزی با هیبتی می باشند که به طور متناوب از کمکهای نظامی، اقتصادی و مالی آمریکا بهره می برد.
با وجود اتحاد کنونی در FMLNFDR رادیو و فرموسی (venceremos) متصل به (ERP) Ejercito Revolucionario Popular در مرکز ایالت مورازان (Morazan) می باشد در حالی که (ICSR) Instituto Cinematografico de El Salvador Revolcionario وابسته به (FPL) Fuerzes Poplares de Liberacion واقع در ایالت چالاتنانگو (Chalatenango( می باشد. این تولید ننده های فیلم و ویدیو زندگی با چریک ها را قسمت کرده، و طبیعت کار آنها بیانگر مقاومت نیروهای مخالف ال سالوادور می باشد که تقریباً کنترل یک سوم کشور را در دست دارند. خشونت های نظامی بدنبال اغتشاشات اجتماعی- جنگ های خیابانی طوفانگر ارتشهای چریکی از میان جنگلهای حاره ای، گروه های مردم- دلالت بر دراماتیک ترین جنبه انقلاب های جهان سوم دارد. نکته کمتر آشکار (بخاطر سرکوب عمومی در رسانه های غربی غالب)، ولی به همان اندازه مهم، جنبه های فرهنگی این انقلاب ها هستند- احیای تاریخ های سرکوب طولانی، رشد هویت فرهنگی و جبهه های نفر، زبانها، فرم ها و تجارب فرهنگی. در اینجا انقلاب های فرهنگی جدیدی رخ می دهد و راه را بری توسعه یک ملت برای آینده هموار می سازد.
بیشتر انقلاب های قرن بیستم در کشورهای توسعه نیافته با جمعیت عظیم روستایی و توده های فقر زده شهرنشین رخ داده است. در میان آنها، هنرمندان شهری و روشنفکران نقش سربازان، چریک ها، چهره های ادبی و تکنین هایی را ایفا می کنند که کشورشان را برای اولین بار می شناسند. آنها با تماس با توده های مردم یادگرفته از نهایت استشمار آنها و مقاومت ایشان در برابر استشمار. این تجربه اغلب عمیقاً متاثر در کارهای این هنرمندان و روشنفکرانی بوده است که خود و آثارشان منسجم شده در این تجربه جدید برای کشورشان، یک زندگی فرهنگی جدید. در نقل قول زیر از طرف فیلم ساز انقلابی روس، سرجی آیزن اشتایی (Sergei Eisenstein) و فیلم ساز انقلابی اهل شیلی، میگوئل لیتین ( Miguel Littin)، هنرمندان در دوره ها و مکان های متفاوت، آگاهی جدید سیاسی- فرهنگی خویش را خیلی هوشیارانه بیان می کنند.
انقلاب به من گرانبهاترین چیز در زندگی را اهدا نمود- و از من یک هنرمند ساخت. اگر بخاطر انقلاب نبود من هرگز دست از سنت هایی برنمی داشتم که دست به دست از پدر به فرزند می رسد برای مهندس شدن. من شاتیاق زیادی برای آرتیست شدن داشتم، اما اگر این گرداب انقلاب اکتبر بود که به من چیزی را داد که واقعاً ارزش داشت- آزادی حق تصمیم برای خودم. انقلاب هنر را به من معرفی کرد و هنر بنوبه خودش مرا به انقلاب آمیخت. همچنین چیز دیگری که انقبای یه من داد ایده محتوای هنر بود.
ما نمی خواهیم از راه دور قضاوت کنیم و یا ارزشهای اخلاقی مان را به مردم نسبت بدهیم، ولی می خواهیم خود را از ایده اولوژی خرده بر ژوازی رها کنیم، که دوست داشته باشیم یا نه ما آنرا داریم، به خاطر تولد و تحصیلات در جامعه بورژوازی. ما می خواهیم به درون مردم رفته و روز به روز به اصل خودمان برگردیم، مردمانی جنگجو. و هر روز بالاترین مدارج ممکن- به عنوان کارگر، سازنده جدید سرزمین مادری سوسیالیستی وانقلابی.
در همان حال، همان گونه که هنرمندان و روشنفکران تغییر می کنند، انقلاب ها مردم را از قید و بند خارج ساخته به آنها نظرات و صدای خودشان را میدهند.
رشد و توسعه چشمگیری در تمامی قلمر فعالیت هایانسانی از جمله فرهنگ رخ می دهد. همان گونه که روشنفکران و هنرمندان ولی به استشمار و سکوت برادران و خواهرانشان می برند، مردم نیز خودشان را پیدا می کنند به عنوان انسان. آنها صحبت برای خودشان را آغاز می کنند. ادواردو گالیانو (Eduarde Galeano) نویسنده اروگوئه ای، به وضوح در مورد انقلاب نیکاراگوئه بیان نموه به عنوان یک پرده برداری رازگشایی از فرهنگ ملی، که بوسیله خود نیکاراگوئه ایها کشف شده است. این فرهنگ غنی شده و وسعت بخشیده شده بوسیله انقلاب -یک ملتی که جلوی بدبختی خود را گرفت... .
این کشف دوگانه فرهنگی یک عنصر اصلی در فیلم و ویدیو در نیکاراگوئه انقلابی و ال سالوادور شده سات. اولین فیلم هایی که درمورد انقلاب نیکاراگوئه ساخته شد در سال 79-1978 بوسیله فیلم سازان خارجی و چند تعدادی از نخبگان تحصیلکرده نیکاراگوئه ای بود. همین اتفاق در مورد ال سالوادور بعد از کودتای نظامی در سال 1979 روی داد. در نیکاراگوئه همانطور که انقلاب پیش می رفت. فعالان کارگر و روستایی مهارت های لازم را کسب کرده و شروع به ساختن فیلم ها و ویدیوهایی در مورد واقعیت هایخویش شدند. در ال سالوادور س از سرکوب 1981 تمامی رسانه هایگروهی بناچار زیرزمینی شدند، بعضی از هنرمندان شهری بدنبال چریک ها به روستاها رفته، فیلم ساخته و کشاورزان و کارگران را تعلیم دادند در استفاده از وسایل سینمایی.
دوژانر (نوع) نقش مهمی در این پروسه بازیابی هویت ملی و تاریخی ایفا نموده و بیانگر صدای مردم می باشند. یک نوع بازیابی تاریخی، بر اساس احیای وقایع ملی و قهرمانان آنان، معمولاً شورشیهای گذشته و رهبران آنان که در تاریخ رسمی به فراموشی سپرده شده اند می باشند. آگوستو سزار ساندینو Augustu Lesar Sandino مقدس نیکاراگویی ه با تفنگداران نیروی دریایی آمریکا جنگید تا سرمد توقف و سرانجام در سال 1934 به دستور آناستازیو سوموزا Anastasio Somoza به قتل رسید.